آیه 4 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۴ انعام)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<3 آیه 4 سوره انعام 5>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 7
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و هیچ آیتی از آیات الهی بر اینان نیامد جز آنکه (از روی جهل و عناد) از آن روی گردانیدند.

و هیچ نشانه ای از نشانه های پروردگارشان برای آنان نیامد مگر آنکه از آن روی گردانیدند.

و هيچ نشانه‌اى از نشانه‌هاى پروردگارشان به سويشان نمى‌آمد مگر آنكه از آن روى بر مى‌تافتند.

و هيچ آيه‌اى از آيات پروردگارشان بر ايشان نازل نشد، جز آنكه از آن رويگردان شدند.

هیچ نشانه و آیه‌ای از آیات پروردگارشان برای آنان نمی‌آید، مگر اینکه از آن رویگردان می‌شوند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There did not come to them any sign from among the signs of their Lord, but that they used to disregard it.

And there does not come to them any communication of the communications of their Lord but they turn aside from it

Never came there unto them a revelation of the revelations of Allah but they did turn away from it.

But never did a single one of the signs of their Lord reach them, but they turned away therefrom.

معانی کلمات آیه

معرضين: اعراض: روگردانى و بى اعتنايى. معرض: روگردان. معرضين: روگردانان.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «4»

و هيچ نشانه و آيه‌اى از نشانه‌هاى پروردگارشان براى آنها نمى‌آمد، جز آنكه (به جاى تصديق و ايمان) از آن اعراض مى‌كردند.

فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «5»

پس همين كه‌حقّ براى آنان آمد، آن را تكذيب كردند، پس به زودى خبرهاى مهم (و تلخى درباره‌ى كيفر) آنچه را به مسخره مى‌گرفتند، به سراغشان خواهد آمد.

نکته ها

شايد مراد از «خبرهاى بزرگ» در آيه، خبر فتح مكّه يا شكست مشركان در جنگ بدر و امثال آن باشد. «1»

پیام ها

1- براى لجبازان، نوع دليل و آيه تفاوتى ندارد، آنها همه را بدون تفكر رد مى‌كنند. «آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ»

2- هم بايد به مؤمنان دلگرمى داد كه راهشان حقّ است، «بِالْحَقِّ» و هم كافران را تهديد كرد كه خبرهاى تلخ برايتان خواهد آمد. «فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ»


«1». تفسير مراغى.

جلد 2 - صفحه 413

3- استهزا، شيوه‌ى هميشگى كفّار است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»

4- سقوط انسان سه مرحله دارد: اعراض، تكذيب و استهزا. در اين دو آيه به هر سه مورد اشاره شده است. «مُعْرِضِينَ- كَذَّبُوا يَسْتَهْزِؤُنَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «4»

بعد از حال كفار مذكوره، در صدر آيه اخبار فرمايد:

وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ: و نمى‌آيد به آن كافران آيتى‌ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ‌: از آيات و حجج پروردگارشان كه ادله بيّنه است بر توحيد و يا معجزات هاديه بر صدق رسول مجيد مانند شق القمر و حركت درخت و تسبيح سنگريزه در دست آن سرور يا نمى‌آيد آيتى از آيات قرآن بر ايشان‌ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ‌: مگر كه بودند از آيات اعراض كننده و تارك نظر و عدم التفات به آن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «4»

ترجمه‌

و نمى‌آيد ايشانرا آيتى از آيتهاى پروردگارشان مگر آنكه باشند از آن رو گردانندگان.

تفسير

اعراض از آيات بترك نظر و تدبّر در آن و عدم التفات بشأن آن است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما تَأتِيهِم‌ مِن‌ آيَةٍ مِن‌ آيات‌ِ رَبِّهِم‌ إِلاّ كانُوا عَنها مُعرِضِين‌َ «4»

و نميآيد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌هر‌ نوع‌ آيتي‌ ‌از‌ آيات‌ پروردگار ‌آنها‌ مگر آنكه‌ ‌از‌ ‌آنها‌ اعراض‌ و رو برگردانند.

‌آيه‌ عبارت‌ ‌از‌ دليل‌ واضح‌ و برهان‌ قاطع‌ و حجة باهره‌ و نشانه‌ و علامت‌ ‌است‌ ‌که‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ وجود صانع‌ و وجوب‌ وجود و توحيد و صفات‌ كماليه‌ باري‌ ‌تعالي‌ ‌از‌ علم‌، قدرت‌، حيات‌، حكمت‌، كبريايي‌، عظمت‌ و سائر كمالات‌ و ‌بر‌ صدق‌ انبياء و نبوت‌ ‌آنها‌ و ‌بر‌ عدل‌ باري‌ ‌تعالي‌ و ساير معتقدات‌ حقه‌، و ‌اينکه‌ آيات‌ انواع‌ مختلفه‌ ‌است‌: يك‌ نوع‌ نفس‌ خلقت‌ ممكنات‌ ‌از‌ سري‌ ‌تا‌ ثريّا ‌که‌ ‌هر‌ ذرّه‌ دليل‌ ‌بر‌ وجود صانع‌ ‌او‌ ‌است‌. و يك‌ نوع‌ ريزه‌كاريها ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ يك‌ بكار برده‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ علم‌ و قدرت‌ و حكمت‌ باري‌ ‌است‌. و يك‌ نوع‌ تغييرات‌ و تبدلات‌ ‌که‌ ‌در‌ عالم‌ كون‌ و فساد مشاهده‌ ميشود ‌از‌ شب‌ و روز و ضعف‌ و قوّة و برودة و حرارت‌ و طلوع‌ و غروب‌ و رعد و برق‌ و ابر و باران‌ و عزّت‌ و ذلّت‌ و غني‌ و فقر و صحت‌ و مرض‌ و حيات‌ و موت‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ ‌در‌ مخلوقات‌ مشاهده‌ ميشود ‌که‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ وجود مدبّر

مدبّرب‌كه‌ بگل‌ نكهت‌ و بگل‌ جان‌ داد

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 4)

گفتیم در سوره انعام روی سخن بیشتر با مشرکان است، و قرآن به انواع وسائل برای بیداری و آگاهی آنها متوسل می شود، در این آیه به روح لجاجت و بی اعتنایی و تکبر مشرکان در برابر حق و نشانه های خدا اشاره کرده، می گوید: «آنها چنان لجوج و بی اعتنا هستند که هر نشانهای از نشانه های پروردگار را می بینند، فورا از آن روی بر میگردانند» (وَ ما تَأتِیهِم مِن آیةٍ مِن آیاتِ رَبِّهِم إِلّا کانُوا عَنها مُعرِضِینَ).

این روحیه منحصر به دوران جاهلیت و مشرکان عرب نبوده، الان هم بسیاری را می بینیم که در یک عمر شصت ساله حتی، زحمت یک ساعت تحقیق و جستجو در باره خدا و مذهب به خود نمی دهند، سهل است اگر کتاب و نوشتهای در این زمینه به دست آنها بیفتد به آن نگاه نمی کنند، و اگر کسی با آنها در این باره سخن گوید، گوش فرا نمی دهند، اینها جاهلان لجوج و بی خبری هستند که ممکن است گاهی در کسوت دانشمند ظاهر شوند؟

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع