آقا جمال خوانساری
آقا جمال خوانساری (م، ۱۱۲۵ ق) فرزند آقا حسین خوانساری، محدث، حکیم، متکلم، اصولی و فقیه نامدار شیعه در قرن ۱۲ هجری و از شاگردان ملا محمدباقر سبزواری بود. او جامع علوم معقول و منقول بوده و کتابهائی در فلسفه، فقه، حدیث و عقاید تألیف نموده است. حوزه علمیه اصفهان به وسیله او رونق گرفت و عالمان بزرگی مانند سید صدرالدین قمی و میرزا عبدالله افندی در حوزه تعلیم او پرورش یافتند. آقا جمال به منظور ترویج فرهنگ شیعه با دربار صفوی ارتباط داشت و در موارد لازم از منکرات و خرافات بازمیداشت.
نام کامل | آقا جمال خوانساری |
زادگاه | خوانسار |
وفات | ۱۱۲۵ قمری |
مدفن | اصفهان، تخت فولاد |
اساتید | |
شاگردان |
سید صدرالدین قمی، میرزا عبدالله افندی، سید نعمتالله جزایری، شیخ یوسف بحرانی،... |
آثار |
مبدأ و معاد، جبر و اختیار، اصولالدین فی الامامة، عقاید النساء، حاشیه بر شرایع الاسلام، ترجمه قرآن مجید،... |
محتویات
ولادت
تاریخ و محل ولادت جمالالدین محمد معروف به «جمال المحققین» فرزند آقا حسین خوانساری معلوم نیست، اما مسلم است که وی اصالتاً اهل خوانسار بوده و در اصفهان پرورش یافته است.[۱]
تحصیل و استادان
در یکی از سالها ملا محسن فیض کاشانی[۲] به قصد زیارت خانه خدا از کاشان حرکت نموده و در سر راه خود در اصفهان میهمان آقا حسین خوانساری (پدر آقا جمال) شد. آقا جمال که نوجوانی بیش نبود، نزد فیض کاشانی آمد. فیض کاشانی مسئلهای را از آقا جمال پرسید، اما او نتوانست از عهده پاسخ برآید؛ زیرا تا آن هنگام چندان اهمیتی به کسب دانش نمیداد. فیض کاشانی دست بر دست زد و گفت: «حیف که درِ خانه آقا حسین بسته شد!» این سخن در آقا جمال تأثیر کرد و از همان لحظه کمر همت را بست و به کسب دانش پرداخت. سال بعد، ملا محسن به خانه آقا حسین آمد و با آقا جمال گفتگو کرد و احساس نمود که آقا جمال عوض شده و دارای فضیلت و دانش است. برای همین گفت: «این آقا جمال، غیر از آن آقا جمال است که ما پارسال او را دیدیم».[۳]
نوجوان خوانساری در اثر تلاش و همت عالی، به بلندترین قلههای علمی و کمالات معنوی رسید. رسیدگی به اوضاع نیازمندان و فقیران، سادهزیستی و دوری از تجملات ظاهری از او چهرهای معنوی، دلسوز، شخصیتی درد آشنا و جامعنگر ساخته بود.
آقا جمال در رشد و بالندگی شخصیت خویش، از استادان فراوانی بهره برد. اینک به معرفی دو تن از استادان او که بیشترین تأثیر را در رشد علمی و معنوی وی داشتند، میپردازیم:
- ۱. آقا حسین خوانساری (۱۰۹۹-۱۰۱۶ ق): او چهره درخشان خاندان خوانساری و استاد فضلای عصر خود بود. آقا حسین کتابهای ارزشمندی در موضوعات گوناگون از خویش بر جای نهاد و شاگردان برجستهای مانند: آقا جمال خوانساری، علامه مجلسی و میرزا محمد شیروانی پرورش داد. حضرت آیت الله خامنهای در مورد دانشمندان خاندان خوانساری، به ویژه درباره آقا حسین و فرزندش، آقا جمال مینویسد: «بیشک، در فهرست این ستارگان غالباً ناشناخته آسمان علم و فرهنگ، خانواده جلیل خوانساریها، به ویژه محقق برجسته و کمنظیر، مرحوم آقا حسین خوانساری و فرزند فقیه و حکیم و بزرگوارش، مرحوم آقا جمال خوانساری میباشند. در عظمت و شأن مرحوم آقا حسین خوانساری همین بس که نامآوران بزرگی همچون وحید بهبهانی و شیخ انصاری از او با عناوین «محقق» و «استاد الکلّ فی الکلّ» و امثال آن یاد کردهاند. او و فرزندش، حکیم و فقیه و اصولی و متکلم و ریاضیدان و محدث و ادیب بوده و سهم وافری در شکوفایی و درخشش حوزه فرهنگی و علمی اصفهان در دوران میانی و پایانی صفویه داشتهاند...».[۴]
- ۲. محقق سبزواری (۱۰۹۰-۱۰۱۷ ق): عالم وارسته و فقیه پرتلاش، ملا محمدباقر سبزواری استاد و مربی آقا جمال و دایی او بود. محقق سبزواری از استادان زبدهای همچون میرفندرسکی، شیخ بهایی و محمدتقی مجلسی کسب دانش نمود. وی سپس در حوزههای علمیه اصفهان و مشهد به تدریس علوم و معارف دینی پرداخت. از معروفترین تألیفات او میتوان به ذخیرة المعاد، روضة الانوار عباسی و کفایة الاحکام اشاره کرد. وی در سال ۱۰۹۰ هـ.ق دار فانی را وداع گفت و در مدرسه میرزا جعفر، واقع در صحن مطهر حرم امام رضا علیهالسلام به خاک سپرده شد.[۵]
تدریس و شاگردان
آقا جمال خوانساری بعد از فراگیری علوم و فنون مختلف عصر خویش در مدت کوتاهی به عنوان مدرس برجسته شناخته شد و در حوزه علمیه اصفهان، به تدریس پرداخت. این دانشمند بزرگ، چون در اکثر رشتههای علوم متنوع عصر همچون: فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، ریاضی، شعر و ادب، عقاید و کلام تسلط وافر داشت، در همه زمینهها به تدریس پرداخت.
میرزا محمدطاهر نصرآبادی در تذکره خویش مینویسد: «آقا جمال که "اَلْوَلَدْ سِرُّ اَبیهِ" درباره ایشان صادق است، به مدرسه مذکور هر روز میآیند و طالب علمان مدرسه جده صاحبقرانی و سایر مدارس مستفید میشوند».[۶]
صاحب روضات الجنات ضمن ستایش از شخصیت علمی و اجتماعی این فقیه فرزانه آورده است: «آقا جمال در روزگار خود ریاست تدریس را به عهده داشت و از برکات انفاس قدسی او گروهی از فضلا و دانشمندان برجسته به عالیترین مقامات علمی و معنوی نایل آمدند».[۷]
او که استادی خوش طبع، مجتهدی جلیلالقدر و اندیشمندی متنفذ بود، لحظهای از اشتغال به علم غافل نبود. وی شاگردان خویش را دائماً به درس و کسب فضایل تشویق مینمود و به آنان میگفت: «عزیزان من! شما خیال نکنید در این زمان عالمی خوشفهم، هوشمند، تیزبین و خوشقلم مانند آقا جمال نیست! نه، شما هر کدام در سایه پشتکار و اشتغال مداوم به تحصیل، از آقا جمال کمتر نیستید. بلی، شما مثل او گرفتار اشتغالات علمی و اجتماعی نیستید».[۸]
حوزه علمیه اصفهان در آن عصر، بسیار با عظمت و شکوفا بود. آن دوره را میتوان یکی از درخشانترین دوران فرهنگی تشیع در طول تاریخ به حساب آورد. ریاست مطلقه تدریس که در آن زمان اهمیت ویژهای داشت در اختیار این مدرس نامدار و استاد بیبدیل بود.
علامه محمدباقر خوانساری، شخصیت شناس معروف شیعی در مورد عظمت حوزه درسی آقا جمال میگوید: «او که در خاندان فضیلت متولد شد و در دامان علم و دانش پرورش یافت مانند ستارهای در آسمان علم و ادب در آن دوران درخشید. پژوهشگران و تشنگان معرفت از کوثر زلال دانش او پیمانهها پر کردند و ریاست حوزههای تدریس به او منتهی شد».[۹]
برخی از شاگردان وی عبارتند از:
- سید ابوالقاسم خوانساری، نویسنده مناهج المعارف
- میرزا رفیعا گیلانی، پدیدآورنده شواهد الاسلام، حاشیه بر اصول کافی و ۱۶ کتاب دیگر
- سید صدرالدین قمی، شارح «وافیه» و از برجستهترین فقیهان قرن ۱۲ هجری
- میر محمدابراهیم قزوینی که بالغ بر ۱۵۰۰ نسخه کتاب را مقابله، حاشیهنویسی و تصحیح نموده و دارای ۱۸ تألیف است.
- محمد زمان بن کلب علی تبریزی، نویسنده فوائد الفوائد
- سید غیاثالدین محمد خیال اصفهانی، داماد آقا جمال
- سید فاضل میر عبدالباقی دزفولی
- میرزا عبدالله افندی، نویسنده ریاض العلماء
- شیخ علیاصغر مشهدی رضوی
- محمد خاتونآبادی، نوه علامه مجلسی
- ملا محمد اکمل بهبهانی، پدر استاد الکل آقا وحید بهبهانی
- حاج محمدتقی طبسی، نویسنده حاشیه مدارک
- محمدحسین خاتونآبادی
- حکیم محمدحسین مازندرانی
- امیر محمدصالح قزوینی
- سید محمدمهدی قزوینی
- محمدکاظم تویسرکانی
- محمدهادی سبزواری، فرزند محقق سبزواری
- سید نعمتالله جزایری، فقیه و محدث نامور شیعه، نویسنده انوار نعمانیه، غایة المرام، زهر الربیع و ریاض الابرار
- شیخ یوسف بحرانی، فقیه و محدث معروف، پدیدآورنده اثر گرانسنگ الحدائق الناظره.[۱۰]
آثار و تألیفات
آقا جمال خوانساری علاوه بر تربیت شاگردان ممتاز، اداره مهمترین حوزه علمیه شیعه و حل و فصل امور مردم مسلمان، نویسندهای خوشقلم، حاشیهنویسی نکتهسنج و مترجمی ماهر و جامعنگر بود. فهرست آثار ایشان را در سه بخش؛ تألیفات، تعلیقات و ترجمهها میآوریم:
الف) تألیفات:
- مبدأ و معاد، در اصول دین و اعتقادات
- جبر و اختیار
- نیت و اخلاص، در نیت طهارت
- شرح و تفسیر احادیث طینت
- رساله نماز جمعه
- افعال واجب و مندوب نماز
- شرح حدیث سحاب
- مکاتبات و منشئات ادبی با علما و معاصران
- شرح حدیث بساط
- مجموعه اجازات به فضلا و دانشمندان
- شرح زیارت جامعه
- اختیارات الایام و اللیالی و الساعات
- الاسئلة السلطانیه
- اصول الدین فی الامامة
- رساله در تفسیر آیه عهد
- مزار و توضیحاتی بر الفاظ زیارت و دعاها
- الحاشیة الجمالیه
- رساله درباره قاعده الواحد لایصدر منه الّا الواحد
- سؤال و جوابهای فقهی
- رساله در خمس
- رساله در نذر
- تقویم الاولیاء
- تحفه عباسی
- عقاید النساء یا کلثوم ننه
- اثبات الرجعه
- رساله در معنی کراهیت در عبادات
ب) تعلیقات و حاشیهها:
- تعلیقات تهذیب الاحکام
- تعلیقات من لایحضره الفقیه
- حاشیه بر شرایع الاسلام
- حاشیه شرح لمعه شهید ثانی
- حاشیه بر طبیعیات شفای ابن سینا
- حاشیه بر شرح اشارات ابن سینا
- حاشیه بر حاشیه خفری بر شرح قوشجی بر تجرید
- حاشیه بر شرح باغنوی بر شرح تجرید
- حاشیه شرح مختصرالاصول عضدی
- حاشیه بر معالم
- حاشیه بر شرح حکمه العین
- شرح و رد رساله اشتراک لفظی حکیم تبریزی
ج) ترجمههای فارسی:
- ترجمه و شرح غررالحکم آمدی، حاوی سخنان امام علی علیه السلام
- ترجمه مفتاح الفلاح شیخ بهایی
- ترجمه الفصول المختاره؛ مناظرات شیخ مفید که سید مرتضی آنها را در این مجموعه گلچین نموده است.
- ترجمه قرآن مجید
- ترجمه صحیفه سجادیه
- ترجمه و شرح دعای صباح
- ترجمه داستان طرماح.[۱۱]
فعالیتهای اجتماعی
ارتباط با حاکمان به منظور ترویج شیعه:
آقا جمال با پادشاهان عصر خویش ارتباط داشت. او در تشکیلات حکومت صفوی نقش ارزندهای ایفا میکرد و برای از بین بردن فساد، با حکومت وقت از نزدیک همکاری مینمود و آنان را در موارد لازم از منکر بازمیداشت و به سوی معروف رهنمون میشد. وی کتابهای مورد نیاز جامعه شیعه را، به درخواست سلاطین و کارگزاران صفویه ترجمه یا تألیف مینمود.
امام خمینی در مورد ارتباط فقیهان و دانشمندان بزرگ شیعه با دربار پادشاهان صفوی، میفرماید: «یک طایفه از علما، اینها گذشت کردهاند از یک مقاماتی، و متصل شدهاند به یک سلاطین، با این که میدیدند مردم مخالفند، لکن برای ترویج دیانت و ترویج تشیع اسلامی و ترویج مذهب حق، اینها متصل شدهاند به سلاطین و این سلاطین را وادار کردهاند خواهی نخواهی برای ترویج مذهب، مذهب تشیع؛ اینها آخوند درباری نبودهاند، این اشتباهی است که بعضی نویسندگان ما میکنند... نباید یک کسی تا به گوشش خورد که مثلاً علامه مجلسی، محقق ثانی، شیخ بهایی با اینها روابط داشتند و میرفتند سراغ اینها، همراهی شان میکردند، خیال کند که اینها مانده بودند برای جاه و عزت و احتیاج داشتند به این که سلطان حسین و شاه عباس به آنها عنایتی بکنند، این حرفها نبوده در کار، آنها گذشت کردند. یک گذشت، یک مجاهده نفسانی کردهاند برای این که مذهب شیعه را به وسیله آنها ترویج کنند».[۱۲]
آقا جمال خوانساری مجتهدی خوش محضر، فقیهی پرحافظه و عالمی حاضر جواب بود. او در فکاهیات و مطایبه، کمنظیر و در سخن گفتن، استاد بود. این مجتهد نیکو صورت و زیبا سیرت هیچگاه سخن یا مزاح کسی را به خانه نبرد.[۱۳]
مبارزه با خرافات:
از آنجا که آقا جمال عالمی نقاد، نکتهسنج و درد آشنا در جامعه خویش بود، در نهایت زیرکی و تیزهوشی، با سیاستهای نادرست و باورهای غلط فرهنگی و خرافات رایج بین مردم و مسئولان وقت مبارزه میکرد. وی با تألیف کتاب «عقائد النساء یا کلثوم ننه»، رسوم و پندارهای رایج در میان زنان آن روزگار ایران را به نقد کشید. کتاب هنرمندانه و طنزآمیز عقاید النساء از نخستین کتابهای رسمی فرهنگ مردم است. شیخ آقا بزرگ تهرانی، کتاب شناس برجسته شیعی درباره این کتاب و مولف آن چنین مینگارد: «کلثوم ننه کتابی شریف، رمّانی، انتقادی، لطیف و خندهآور میباشد. در این کتاب بسیاری از بدعتهایی را که نابجا به دین نسبت داده میشود، بیان داشته است».[۱۴]
برخلاف نظر بعضی که این کتاب را در شأن فقیه عالی قدری مثل آقا جمال خوانساری نمیدانند، این اثر از چند نظر دارای اهمیت است:
- ۱. نشانگر تسلط کامل مؤلف به دانش عوام یا «فولُکر» میباشد. امروزه این دانش در اغلب رشتههای علوم، به ویژه در روانشناسی، تاریخ تمدن و تاریخ ادیان و مذاهب مورد توجه دانشمندان جهان است. این کتاب نیز از این ناحیه قابل اهمیت است.
- ۲. همچنین این کتاب حکایت از آگاهی کامل یک مجتهد از متن زندگی مردم دارد و آقا جمال چون که یک عالم مردمی بود و با طبقات عموم مردم حشر و نشر زیادی داشت، از عقاید و باورهای جاری در میان آنان کاملاً مطلع بود و بر اساس آگاهی از آن واقعیتها به هدایت آنان میپرداخت.
- ۳. آقا جمال در روزگاری میزیست که خرافه و خرافهگویی گسترش فراوان داشت؛ او که با آخرین و ضعیفترین شاه صفوی، یعنی سلیمان و سلطان حسین معاصر بود، در کنترل و بهرهگیری از امکانات حکومتی آنان در راه اهداف اسلامی و معنوی خویش، کمال کوشش را به جای آورد و با استفاده از نفوذ معنوی و اجتماعی خویش، از انحرافات و کجرویهای آنان میکاست. از آنجا که پادشاهان آن دوران تا روز تاجگذاری به جای این که در جمع سیاستمداران و مدیران کشور باشند، در حرمسرا و در بین زنان بودند، تربیت زنانه پادشاه و سلطه فراوان حرمسرا در امور کشورداری، زمینه گسترش عقاید بانوان را مساعد کرده بود.[۱۵] نگارش کتابی که بیانگر عقاید خرافی رایج بانوان آن روزگار باشد، نه تنها از شأن یک فقیه آگاه نمیکاهد، بلکه تیزهوشی و مبارزه وی علیه خرافات و در نهایت، علیه سیاست غلط فرهنگی وقت را میرساند.
- ۴. کتاب «کلثوم ننه» بازتاب جوّ فکری رایج در عصر پادشاهان صفوی است که یک نوع مذهب روبنایی در آن ترویج میشود؛ آنان عمل به ظواهر شرع را گسترش میدادند، ولی خودشان به حقیقت دین عمل نمیکردند و از مظاهر فساد پرهیز نمیکردند. نتیجه کار آنان در میان مردم یک نوع نفاق دینی به وجود آورده بود. چنانکه در موارد متعددی در کتاب «کلثوم ننه» این نفاق دینی به تصویر کشیده شده است.[۱۶]
وفات
مرحوم آقا جمال خوانساری در ۲۶ رمضان سال ۱۱۲۵ قمری در اصفهان وفات یافت و در تکیه خوانساریها در مزار تخت فولاد، کنار قبر پدرش (آقا حسین خوانساری) مدفون شد.[۱۷] مرقد آنان مورد توجه عموم مردم است.[۱۸] اخیراً هنگام دفن پیکر مرحوم شیخ اسدالله فهامی، یکی از علمای وارسته معاصر در کنار مرقد آقا جمال، دیواره قبر آقا جمال ریزش کرد و به قبر آقا جمال راهی باز شد و جسد مطهر ایشان را بعد از سه قرن، تروتازه یافتند. گفتنی است که در آن بقعه حدود هفتاد تن از صالحان و عالمان مدفونند.[۱۹]
پانویس
- ↑ اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۲۳۱.
- ↑ فیض کاشانی (۱۰۰۷ـ۱۰۹۱ ق) محدث، متکلم، فقیه، شاعر، ادیب، محقق، حکیم شیعه در قرن یازدهم، داماد مرحوم صدرالمتألهین شیرازی و یکی از نوابغ عصر خود بود. (اعلام المکاسب، ص ۹۰)
- ↑ قصص العلماء، ص ۲۶۶ و شرح احادیث طینت، مقدمه.
- ↑ کیهان، ۱۳۷۸/۶/۳۰، پیام به کنگره محققان خوانساری.
- ↑ اعلام المکاسب، ص ۵۹ و نگاهی به خوانسار، ص ۲۷.
- ↑ تذکره نصرآبادی، ص ۱۵۲.
- ↑ روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.
- ↑ شرح غررالحکم، ج ۱، ص ۹۳.
- ↑ روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.
- ↑ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۱۴۱؛ دانشمندان خوانسار، ص ۲۵۱ و فرزانگان خوانسار، ص ۴۵ و ویژهنامه کنگره خوانساری، ص ۱۳.
- ↑ کیهان اندیشه، ش ۸۲، ص ۱۱۳.
- ↑ صحیفه نور، ج ۱، ص ۲۵۹.
- ↑ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص ۱۷۵.
- ↑ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۱۲.
- ↑ تاریخ مفصل ایران، اقبال آشتیانی، ص ۶۹۹.
- ↑ آینه پژوهش، ش ۵۵، ص ۲۷.
- ↑ مقدمه شرح احادیث طینت.
- ↑ روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۱۴.
- ↑ فرزانگان خوانسار، ص ۴۵.
منابع
- گلشن ابرار، جلد ۳، زندگینامه "آقا جمال خوانساری" از عبدالکریم پاکنیا.
- "آقا جمال خوانساری"، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، عقیقی بخشایشی، بازیابی: ۲۳ بهمن ۱۳۹۲.