منابع و پی نوشتهای ضعیف
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

کتب اربعه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (6پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
 
(۱۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
 +
{{منبع الکترونیکی پایگاه معتبر}}
 +
کتب اربعه [[شیعه]] گوهرهای گرانبهایی هستند که از ابتدای تألیف تاکنون مورد توجه علمای شیعه و اقشار مختلف قرار گرفته است و در حقیقت بخش اعظمی از متون دینی و مکتبی [[تشیع]] در این چهار کتاب ارزشمند نهفته است. تاریخ [[حدیث]] شیعه فراز و نشیب‌های متعددی پشت سر گذاشته و حوادث تلخ و شیرینی به خود دیده است و می‌توان گفت که این دانش همانند هر دانش دیگر از مراحلی عبور کرده و دوران‌هایی را به خود اختصاص داده است که در رأس آن می‌توان از دو دوره متقدمان و متأخران یاد کرد.
  
كتب اربعه [[شيعه]] گوهرهای گرانبهايی هستند كه از ابتدای تأليف تاكنون مورد توجه علمای شيعه و اقشار مختلف قرار گرفته است و در حقيقت بخش اعظمی از متون دينی و مكتبی تشيع در اين چهار كتاب ارزشمند نهفته است.
+
در تمایز این دوره می‌توان گفت: دوره متقدمان همان پنج قرن نخست هجری است که در این دوره [[حدیث|حدیث]] شیعه توسط [[ائمه اطهار|ائمه معصومین]] علیهم‌السلام صادر شد و به وسیله اصحاب و راویان آن حضرات به رشته تحریر کشیده شد، سپس توسط دانشمندان طبقات بعد دسته‌بندی و تدوین و در نهایت توسط [[محدث|محدثان]] سه گانه اول یعنی [[شیخ کلینی]]، [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] در کتب اربعه جای گرفت. اما مقصود از دوره متأخران دوره پیدایش مجامع تکمیلی در حدیث [[شیعه]] است. این دوران از ابتدای قرن ششم آغاز شده و تا طبقه معاصران ادامه می‌یابد که در این عصر نیز محدثان عظیم الشأنی همچون [[شیخ حر عاملی]] صاحب کتاب [[وسائل الشیعه]]، [[فیض کاشانی]] صاحب کتاب [[الوافى (کتاب)|وافی]] و [[علامه مجلسی]] صاحب کتاب [[بحارالانوار]] ظهور کردند.
  
تاريخ [[حديث]] شيعه فراز و نشيب‌های متعددی پشت سر گذاشته و حوادث تلخ و شيرينی به خود ديده است و می‌توان گفت كه اين دانش همانند هر دانش ديگر از مراحلی عبور كرده و دوران‌هايی را به خود اختصاص داده است كه در رأس آن می‌توان از دو دوره متقدمان و متأخران ياد كرد.
+
در مقایسه عصر متقدمان با دوره متأخران می‌توان گفت که حدیث شیعه به واقع محصول دوره متقدمان بوده و آثار دوره بعد به نوعی طبقه‌بندی، تکمیل و تحلیل آثار متقدمان است.<ref>تاریخ عمومی حدیث، دکتر مجید معارف، انتشارات کویر ص ۲۰۲-۲۰۱.</ref> بر همین اساس در این مقاله چهار کتاب اصلی حدیث شیعه که در دوره متقدمان تألیف شده و شالوده و اساس روایات و [[احادیث]] شیعه محسوب می‌شوند (که عبارتند از [[الکافی]]، [[من لایحضره الفقیه]]، [[تهذیب الاحکام]] و [[الاستبصار]]) در نگاهی اجمالی مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
  
در تمايز اين دوره می‌توان گفت: دوره متقدمان همان پنج قرن نخست هجری است كه در اين دوره حديث شيعه توسط ائمه معصومين عليهم‌السلام صادر شد و به وسيله اصحاب و راويان آن حضرات به رشته تحرير كشيده شد، سپس توسط دانشمندان طبقات بعد دسته‌بندی و تدوين و در نهايت توسط محدثان سه گانه اول يعنی [[شيخ كلينی]]، [[شيخ صدوق]] و [[شيخ طوسی]] در كتب اربعه جای گرفت.
+
[[پرونده:Arbaeh.png|بندانگشتی|کتب اربعه شیعه]]
  
ضمن اين كه مقصود از دوره متأخران دوره پيدايش مجامع تكميلی در حديث [[شيعه]] است. اين دوران از ابتدای قرن ششم آغاز شده و تا طبقه معاصران ادامه می‌يابد كه در اين عصر نيز محدثان عظيم الشأنی همچون [[شيخ حر عاملی]] صاحب كتاب [[وسائل الشيعه]]، [[فيض كاشانی]] صاحب كتاب [[وافی]] و [[علامه مجلسی]] صاحب كتاب [[بحارالانوار]] ظهور كردند.
+
==الکافی==
  
در مقايسه عصر متقدمان با دوره متأخران می‌توان گفت كه حديث [[شيعه]] به واقع محصول دوره متقدمان بوده و آثار دوره بعد به نوعی طبقه‌بندی، تكميل و تحليل آثار متقدمان است:
+
[[شیخ کلینی|ابوجعفر محمد بن اسحاق کلینی رازی]] مؤلف نخستین کتاب از کتب اربعه [[شیعه]] به نام «[[الکافی (کتاب)|الکافی]]» است. زادگاه کلینی، روستای کلین از توابع شهر ری بوده، و وفات او در سال ۳۲۹ هجری در [[بغداد]] اتفاق افتاده است. وی سال‌های ابتدای زندگی خود را در زادگاه خود سپری کرد و سپس برای کسب معلومات دینی ابتدا به [[قم]] و سپس به حوزه‌های [[کوفه]]، نیشابور و بغداد نیز سفر کرد.<ref>همان، ص ۳۵۶.</ref>
  
بر همين اساس در اين مقاله چهار كتاب اصلی حديث شيعه كه در دوره متقدمان تأليف شده و شالوده و اساس روايات و [[احاديث]] شيعه محسوب می‌شوند (كه عبارتند از [[الكافی]]، [[من لايحضره الفقيه]]، [[تهذيب الاحكام]] و[[الاستبصار]]) در نگاهی اجمالی مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
+
در مورد وجه تسمیه کتاب «کافی» به نظر می‌رسد این کتاب از سوی مؤلف آن مسمّی به «کافی» نبوده است. اما می‌توان احتمال داد که عنوان «الکافی» از خطبه وی در شروع کتاب، آنجا که می‌نویسد «و قلت انک تحبّ ان یکون عندک کتاب کاف یجمع فیه من جمیع فنون علم الدین...» اقتباس شده است.<ref>همان، ص ۳۶۰</ref>
  
==الكافی==
+
کتاب کافی در نزد علماء و [[محدث|محدثان]] شیعه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است به طوری که [[علامه مجلسی]] درباره آن فرموده است: کافی، اضبط اصول و اجمع آنهاست و بهترین و بزرگترین مؤلفات فرقه ناجیه (شیعه) است. کافی شامل ۱۶۱۹۹ [[حدیث|حدیث]] و مشتمل بر سی کتاب در اصول [[عقاید]] و احادیث [[احکام|احکام فقهی]] و در پایان، بخشی در خطب و مواعظ به «الروضه» است که بعضی در انتساب این بخش به کلینی تردید دارند.<ref>علم الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، دفتر انتشارات اسلامی ص ۹۷-۹۶.</ref>
  
ابوجعفر محمد بن اسحاق كلينی رازی مؤلف نخستين كتاب از كتب اربعه [[شيعه]] به نام «الكافی» است. زادگاه كلينی، روستای كلين از توابع شهر ری بوده ضمناً اين كه وفات او در سال 329 هجری در [[بغداد]] اتفاق افتاده است. وی سال‌های ابتدای زندگی خود را در زادگاه خود سپری كرد و سپس برای كسب معلومات دينی ابتدا به [[قم]] و سپس به حوزه‌های [[كوفه]]، نيشابور و بغداد نيز سفر كرد.  
+
با مطالعه مقدمه کافی روشن می‌شود که مرحوم کلینی این کتاب را به تقاضای یکی از دوستان و مریدان خود که احتمالاً محمد بن احمد بن عبدالله بن قضاعه صفوانی یا محمد بن ابراهیم نعمانی بوده، نوشته است. او از [[شیخ کلینی]] درخواست می‌کند که با نوشتن (کتاب) جامع مذهبی خود گامی در جهت رفع نابسامانی‌های موجود بردارد.
  
در مورد وجه تسميه كتاب «كافی» به نظر می‌رسد اين كتاب از سوی مؤلف آن مسمّی به «كافی» نبوده است. اما می‌توان احتمال داد كه عنوان «الكافی» از خطبه وی در شروع كتاب، آنجا كه می‌نويسد «و قلت انك تحبّ ان يكون عندك كتاب كاف يجمع فيه من جميع فنون علم الدين...» اقتباس شده است.
+
ضمن این که گفتنی است از اواخر قرن سوم گام‌هایی در تدوین حدیث برداشته شد و کتبی تألیف شد ولی هیچ یک از آن‌ها، دانشمندان را از مراجعه به [[اصول اربعمائه‌‌‌|اصول اولیه]] بی‌نیاز نساخت، اما مرحوم کلینی با تألیف کافی دانشمندان را تا حد زیادی از مراجعه به کتب اولیه بی‌نیاز کرد. همچنین می‌توان گفت یکی از انگیزه‌های کلینی در تألیف کتاب خود، کثرت [[روایت|روایات]] و احادیث متعارض در آن دوره بوده است.<ref>تاریخ عمومی حدیث، دکتر مجید معارف ص ۳۶۱.</ref>
  
كتاب كافی در نزد علماء و محدثان [[شيعه]] از جايگاه ويژه‌ای برخوردار است به طوري كه [[علامه مجلسی]] درباره آن فرموده است: كافی، اضبط اصول و اجمع آنهاست و بهترين و بزرگترين مؤلفات فرقه ناجيه (شيعه) است. كافی شامل 16199 حديث و مشتمل بر سی كتاب در اصول عقايد و [[احاديث]] احكام فقهی و در پايان، بخشی در خطب و مواعظ به «الروضه» است كه بعضی در انتساب اين بخش به كلينی ترديد دارند.
+
کتاب کافی در بین کتب اربعه از حیث احاطه و اشتمال بر [[فقه|فقهیات]] و [[عقاید]] منحصر به فرد است و [[شیخ کلینی]] موفق شده است با جمع آوری روایات در هر باب، اثری بدیع و کم‌نظیر به وجود آورد و بسیاری از دانشمندان، مرحوم کلینی را از حیث ضبط و اتقان مورد ستایش قرار داده و کتاب وی را بی‌نظیر و یا کم نظیر توصیف کرده‌اند.
  
با مطالعه مقدمه كافی روشن می‌شود كه مرحوم كلينی اين كتاب را به تقاضای يكی از دوستان و مريدان خود كه احتمالاً محمد بن احمد بن عبدالله بن قضاعه صفوانی يا محمد بن ابراهيم نعمانی بوده، نوشته است. او از [[شيخ كلينی]] درخواست می‌كند كه با نوشتن (كتاب) جامع مذهبی خود گامی در جهت رفع نابسامانی‌های موجود بردارد.
+
سیره کلینی در زمینه [[سند حدیث|سند]] روایات، درج آن به صورت کامل است. از این رو روایات و احادیث کتاب جز در مواردی اندک، مزین به سلسله سندی است که واسطه های بین او تا [[امام|امام معصوم]] علیه‌السلام را به طور کامل نشان می‌دهد.<ref>همان، ص ۳۶۳. ۳۶۲.</ref>
  
ضمن اين كه گفتنی است از اواخر قرن سوم گام‌هايی در تدوين حديث برداشته شد و كتبی تأليف شد ولی هيچ يك از آن‌ها، دانشمندان را از مراجعه به اصول اوليه بی‌نياز نساخت، اما مرحوم كلينی با تأليف كافی دانشمندان را تا حد زيادی از مراجعه به كتب اوليه بی‌نياز كرد. همچنين می‌توان گفت يكی از انگيزه‌های كلينی در تأليف كتاب خود، كثرت روايات و [[احاديث]] متعارض در آن دوره بوده است.
+
مرحوم کلینی با بیشترین اقامت در [[قم]] موفق شد اکثر روایات خود را از مشایخ و منابع موجود در این شهر بدست آورده و در تألیف کتاب از آن بهره‌برداری ‌کند، اما بررسی اسناد روایات کتاب نشان می‌دهد که کلینی روایات خود را مجموعاً از ۳۴ نفر روایت کرده است.<ref>همان ص ۳۶۸.۳۵۸.</ref>
  
كتاب كافی در بين كتب اربعه از حيث احاطه و اشتمال بر فقهيات و عقايد منحصر به فرد است و [[شيخ كلينی]] موفق شده است با جمع آوری روايات در هر باب، اثری بديع و كم‌نظير به وجود آورد و بسياری از دانشمندان، مرحوم كلينی را از حيث ضبط و اتقان مورد ستايش قرار داده و كتاب وی را بی‌نظير و يا كم نظير توصيف كرده‌اند.
+
از معروفترین شرح‌ها و حاشیه‌های این کتاب می‌توان به «[[مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول (کتاب)|مرآة العقول]]» [[علامه مجلسی]]، شرح اصول کافی تألیف امیر اسماعیل خاتون آبادی، شرح اصول کافی از [[ملاصدرا|ملاصدرای شیرازی]]، شرح [[ملا خلیل قزوینی|ملا خلیل قزوینی]] بر اصول کافی به زبان فارسی موسوم به صافی و شرح عربی همین دانشمند بنام شافی و «[[الرواشح السماویه (کتاب)|الرواشح السماویه فی شرح الکافی]]» تألیف [[میرداماد|سید محمدباقر محقق داماد]] اشاره کرد.<ref>همان، ص ۴۲۲.</ref>
  
سيره كلينی در زمينه سند روايات، درج آن به صورت كامل است. از اين رو روايات و [[احاديث]] كتاب جز در مواردی اندك، مزين به سلسله سندی است كه واسطه های بين او تا امام معصوم عليه‌السلام را به طور كامل نشان می‌دهد.
+
در میان عامه مردم مطلبی درباره عرضه این کتاب شریف بر [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه الشریف و تعبیر «الکافی کاف لشیعتنا» از سوی آن حضرت شهرت یافته است که درباره صحت آن تنها بعضی از دانشمندان حدس‌هایی زده‌اند.
  
مرحوم كلينی با بيشترين اقامت در [[قم]] موفق شد اكثر روايات خود را از مشايخ و منابع موجود در اين شهر بدست آورده و در تأليف كتاب از آن بهره‌برداری ‌كند، اما بررسی اسناد روايات كتاب نشان می‌دهد كه كلينی روايات خود را مجموعاً از 34 نفر روايت كرده است.
+
==من لایحضره الفقیه==
  
از معروفترين شرح‌ها و حاشيه‌های اين كتاب می‌توان به «مرآه العقول» [[علامه مجلسی]]، شرح اصول كافی تأليف امير اسماعيل خاتون آبادی، شرح اصول كافی از ملاصدرای شيرازی، شرح ملا خليل قزوينی بر اصول كافی به زبان فارسی موسوم به صافی و شرح عربی همين دانشمند بنام شافی و «الرواشح السماويه فی شرح الكافی» تأليف سيد محمدباقر محقق داماد اشاره كرد.
+
ابوجعفر محمد بن علی بن موسی بن بابویه قمی معروف به [[شیخ صدوق]] از [[محدث|محدثان]] بزرگ [[شیعه|شیعه]] در قرن چهارم هجری مؤلف کتاب ارزشمند «[[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضره الفقیه]]» است که به عنوان دومین کتاب از کتب اربعه شیعه محسوب می‌شود.
  
در ميان عامه مردم مطلبی درباره عرضه اين كتاب شريف بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تعبير «الكافی كاف لشيعتنا» از سوی آن حضرت شهرت يافته است كه درباره صحت آن تنها بعضی از دانشمندان حدس‌هايی زده‌اند.
+
شیخ صدوق در حوالی سال ۳۲۰ هجری در خانواده‌ای که همگی از فضل و دانش بهره داشته‌اند به دنیا آمده و پدر او علی بن حسین بن موسی خود از علمای بزرگ شیعه و استاد و سرآمد محدثان حوزه [[قم]] در عصر خود بود.<ref>همان ص.۳۷۱.</ref>
  
==من لايحضره الفقيه==
+
شیخ صدوق پس از وفات پدر به مجلس درس ابوجعفر [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن حسن بن احمد بن الولید]] که از رجال بزرگ شیعه بوده روی آورد و مدت پانزده سال از محضر آن دانشمند بزرگ بهره گرفت. وی با فراگیری [[فقه]] و [[حدیث]] در مکتب این استاد برای نخستین‌ بار با معیارهای نقد و بررسی روایات آشنا شد، چنانکه از برخی کتب شیخ صدوق برمی‌آید.
  
ابوجعفر محمد بن علی بن موسی بن بابويه قمی معروف به [[شيخ صدوق]] از محدثان بزرگ شيعه در قرن چهارم هجری مؤلف كتاب ارزشمند «من لايحضره الفقيه» است كه به عنوان دومين كتاب از كتب اربعه شيعه محسوب می‌شود.
+
وی به رغم ارادتی که به پدر خود می‌ورزید در بعضی موارد آراء ابن الولید را به نظرات پدرش ترجیح داده است. به هر حال دقت در زندگی هفتاد و چند ساله شیخ صدوق نشان می‌دهد که او سراسر حیات پربار خود را در مسیر تعلیم و تعلم، نگارش و تألیف کتب مختلف از جمله [[معانى الأخبار (کتاب)|معانی الاخبار]]، [[عیون اخبارالرضا (کتاب)|عیون اخبارالرضا]]، [[الخصال (کتاب)|خصال]]، [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]]، [[التوحید (کتاب)|توحید]]، [[کمال الدین و تمام النعمه (کتاب)|کمال الدین]] و... و همچنین دفاع متعهدانه از مذهب و بالاخره پیشوایی علمی و [[مرجعیت|مرجعیت]] عامه سپری کرد و سرانجام در سال ۳۸۱ در شهر ری بدرود حیات گفت و در همان‌جا به خاک سپرده شد.<ref>همان ۳۷۲-۳۷۱.</ref>
  
شيخ صدوق در حوالی سال 320 هجری در خانواده‌ای كه همگی از فضل و دانش بهره داشته‌اند به دنيا آمده و پدر او علی بن حسين بن موسی خود از علمای بزرگ [[شيعه]] و استاد و سرآمد محدثان حوزه [[قم]] در عصر خود بود.
+
کتاب ارزشمند من لایحضره الفقیه که احادیث [[فقه|فقهی]] را بر حسب فروع آن دسته‌بندی کرده است از زمان تألیف تاکنون مورد توجه محققان واقع شده و به عنوان دومین کتاب از کتب اربعه به حساب آمده است.
  
شيخ صدوق پس از وفات پدر به مجلس درس ابوجعفر محمد بن حسن بن احمد بن الوليد كه از رجال بزرگ شيعه بوده روی آورد و مدت پانزده سال از محضر آن دانشمند بزرگ بهره گرفت. وی با فراگيری [[فقه]] و [[حديث]] در مكتب اين استاد برای نخستين‌ بار با معيارهای نقد و بررسی روايات آشنا شد به طوري كه از برخی كتب شيخ صدوق برمی‌آيد.
+
در خصوص انگیزه تألیف این کتاب [[شیخ صدوق]] خود در مقدمه کتابش می‌نویسد: «چون دست قضای الهی مرا به بلاد غربت کشاند و بنا به تقدیر خدایی به قصبه ایلاق از سرزمین بلخ وارد شدم، در این نقطه شریف الدین ابوعبدالله معروف به نعمه بر من وارد شد و با مجالست خویش، مسرت مرا تداوم بخشید و... او در اثنای سخنان خود به من خاطر نشان کرد که [[محمد بن زکریای رازی|محمد بن زکریای رازی]] کتابی در موضوع طب نوشته و آن را «من لایحضره الطبیب» نامیده است و به همین ترتیب از من خواست تا به تالیف کتابی در فن [[فقه]]، [[حلال]] و [[حرام]] و شرایع و [[احکام]] بپردازم که این کتاب چکیده جامعی از مصنفاتم در این زمینه باشد و آن را «من لایحضره الفقیه» نامگذاری کنم تا او بتواند به آن مراجعه کند، به مطالب‌ آن اعتماد ‌کند و تکیه‌گاه او در [[فتوا]] باشد... من درخواست وی را اجابت کردم و این کتاب را برای او با حذف [[سند حدیث|سند]] نوشتم. ضمناً من در تألیف این کتاب تنها به ذکر روایاتی پرداختم که به آن فتوا داده و به صحت آنها حکم می‌کنم و علاوه بر آن معتقدم که این روایات بین من و خدای من حجت است. روایات این کتاب برگرفته شده از کتب مشهوری است که مرجع و تکیه‌گاه دانشمندان است.<ref>همان ص ۳۷۷-۳۷۶ به نقل از مقدمه من لایحضره الفقیه شیخ صدوق صفحات ۳.۱.</ref>
  
وی به رغم ارادتی كه به پدر خود می‌ورزيد در بعضی موارد آراء ابن الوليد را به نظرات پدرش ترجيح داده است. به هر حال دقت در زندگی هفتاد و چند ساله شيخ صدوق نشان می‌دهد كه او سراسر حيات پربار خود را در مسير تعليم و تعلم، نگارش و تأليف كتب مختلف از جمله معانی الاخبار، عيون اخبارالرضا، خصال، علل الشرايع، توحيد، كمال الدين و... و همچنين دفاع متعهدانه از مذهب و بالاخره پيشوايی علمی و مرجعيت عامه سپری كرد و سرانجام در سال 381 در شهر ری بدرود حيات گفت و در همان‌جا به خاك سپرده شد.  
+
آنچنان که از مقدمه ذکر شده برمی‌آید شیخ صدوق کتاب خود را به عنوان یک خودآموز فقهی که بتواند پاسخگوی مسایل شرعی مردم باشد نوشته است تا یک کتاب درسی برای حوزه‌های علمی و دینی. مسئله قابل ذکر این که عصر شیخ صدوق دوره‌ای بود که فقه شیعه هنوز از شکل مأثور خود خارج نشده بود، بدین معنی که در صدور [[احکام]] و فتاوا ‌فقهای [[شیعه]] تنها از متن روایات و [[احادیث]] و آثار بهره می‌بردند، گرچه گرایشاتی نیز در خصوص استنباط و اجتهادات فقهی به چشم می‌خورد. از این رو مرحوم [[شیخ صدوق]] با پیروی از روش غالب این دوره،‌ کتاب خود را به عنوان یک رساله عملیه نوشت.
  
كتاب ارزشمند من لايحضره الفقيه كه احاديث فقهی را بر حسب فروع آن دسته‌بندی كرده است از زمان تأليف تاكنون مورد توجه محققان واقع شده و به عنوان دومين كتاب از كتب اربعه به حساب آمده است.
+
این مجموعه فقهی حدیثی با آن که بیانگر فتاوای شیخ صدوق بود، لکن پس از درگذشت مؤلف آن منسوخ نشد. زیرا متن آن چیزی جز روایات [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام نبود، ضمناً با آن که کتاب در آغاز تنها سندی برای مراجعه مردم به شمار می رفت، ولی به تدریج مورد توجه علماء و دانشمندان واقع شد و همراه با کتابهای [[الکافی (کتاب)|کافی]] و [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب]] و [[الاستبصار (کتاب)|استبصار]] مدار و محور [[احکام|احکام شرعی]] قرار گرفت.<ref>همان، ص ۳۷۸-۳۷۷.</ref>
  
در خصوص انگيزه تأليف اين كتاب [[شيخ صدوق]] خود در مقدمه كتابش می‌نويسد: «چون دست قضای الهی مرا به بلاد غربت كشاند و بنا به تقدير خدايی به قصبه ايلاق از سرزمين بلخ وارد شدم، در اين نقطه شريف الدين ابوعبدالله معروف به نعمه بر من وارد شد و با مجالست خويش، مسرت مرا تداوم بخشيد و... او در اثنای سخنان خود به من خاطر نشان كرد كه محمد بن زكريای رازی كتابی در موضوع طب نوشته و آن را من لايحضره الطبيب ناميده است و به همين ترتيب از من خواست تا به تاليف كتابی در فن [[فقه]]، [[حلال]] و [[حرام]] و شرايع و احكام بپردازم كه اين كتاب چكيده جامعی از مصنفاتم در اين زمينه باشد و آن را «من لايحضره الفقيه» نامگذاری كنم تا او بتواند به آن مراجعه كند، به مطالب‌ آن اعتماد ‌كند و تكيه‌گاه او در فتوا باشد... من درخواست وی را اجابت كردم و اين كتاب را برای او با حذف سند نوشتم.
+
بدون شک حجم قابل توجهی از مطالب کتب و [[اصول اربعمائه‌‌‌|اصول اولیه]] در این کتاب منعکس شده است که شیخ صدوق تنها به قسمتی از آنها اشاره کرده است. از میان کتب صدر اول وی به کتاب‌های [[حريز بن عبدالله سجستانى|حریز بن عبدالله سجستانی]]، عبدالله بن علی حلبی و [[محمد بن ابی عمیر|ابن ابی عمیر ازدی]] دسترسی داشته و این عده بعضاً با یک واسطه از راویان [[امام صادق]] علیه‌السلام بوده‌اند. شیخ صدوق همچنین با تکیه بر تصانیف عده‌ای از بزرگان شیعه همانند [[علی بن مهزیار اهوازی|علی بن مهزیار اهوازی]]، [[حسین بن سعید اهوازی|حسین بن سعید اهوازی]] و... کتاب خود را نوشت و این عده علاوه بر آن که عموماً حیات چند نفر از [[ائمه اطهار|امامان]] را درک کردند، از وکلا و‌ معتمدان آن بزرگواران به شمار می‌رفتند، ضمناً هر یک در عصر خود از فحول علمای شیعه و چهره‌های موثق و معتبر علمی بوده‌اند.
  
ضمناً من در تأليف اين كتاب تنها به ذكر رواياتی پرداختم كه به آن فتوا داده و به صحت آنها حكم می‌كنم و علاوه بر آن معتقدم كه اين روايات بين من و خدای من حجت است.
+
اما سه مرجع عمده صدوق در تألیف «من لایحضره الفقیه» عبارت است از کتاب «الرحمه» سعد بن عبدالله اشعری، «جامع» استادش [[محمد بن حسن بن ولید|ابن ولید]] و کتاب «شرایع» پدرش بوده است و می توان گفت: این سه نفر از شخصیت‌های بزرگ شیعه در عصر خود بوده‌اند.<ref>همان ص ۳۷۸.</ref>
  
روايات اين كتاب برگرفته شده از كتب مشهوری است كه مرجع و تكيه‌گاه دانشمندان است.
+
کتاب فوق به نقلی شامل ۹۰۴۴ [[حدیث]] است <ref>علم الحدیث کاظم مدیر شانه چی، دفتر انتشارات اسلامی ص ۹۸.</ref>و از جمله شرح‌ها و حواشی معروف این کتاب می‌توان به «[[روضة المتقين (کتاب)|روضة المتقین]]» تألیف مولی [[محمدتقی مجلسی]] معروف به مجلسی اول، «معاهد التنبیه» تألیف شیخ محمد بن زین الدین شهید ثانی، «معراج التنبیه» تألیف [[شیخ یوسف بحرانی|شیخ یوسف بحرانی]] و «لوامع قدسیه» یا «[[لوامع صاحبقرانی]]» به فارسی، تألیف [[محمدتقی مجلسی]] اشاره کرد.
  
آنچنان كه از مقدمه ذكر شده برمی‌آيد شيخ صدوق كتاب خود را به عنوان يك خودآموز فقهی كه بتواند پاسخگوی مسايل شرعی مردم باشد نوشته است تا يك كتاب درسی برای حوزه‌های علمی و دينی. مسئله قابل ذكر اين كه عصر شيخ صدوق دوره‌ای بود كه فقه شيعه هنوز از شكل مأثور خود خارج نشده بود، بدين معنی كه در صدور [[احكام]] و فتاوا ‌فقهای [[شيعه]] تنها از متن روايات و [[احاديث]] و آثار بهره می‌بردند، گرچه گرايشاتی نيز در خصوص استنباط و اجتهادات فقهی به چشم می‌خورد. از اين رو مرحوم [[شيخ صدوق]] با پيروی از روش غالب اين دوره،‌ كتاب خود را به عنوان يك رساله عمليه نوشت.
+
==تهذیب الاحکام==
  
اين مجموعه فقهی حديثی با آن كه بيانگر فتاوای شيخ صدوق بود، لكن پس از درگذشت مؤلف آن منسوخ نشد. زيرا متن آن چيزی جز روايات اهل بيت عليه السلام نبود، ضمناً با آن كه كتاب در آغاز تنها سندی برای مراجعه مردم به شمار می رفت، ولی به تدريج مورد توجه علماء و دانشمندان واقع شد و همراه با كتابهای كافی و تهذيب و استبصار مدار و محور احكام شرعی قرار گرفت.
+
ابوجعفر محمد بن حسن طوسی یا همان [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]]، [[فقیه|فقیه]]، [[علم رجال|رجالی]]، مفسر و محقق بزرگ شیعه است که وی را به «شیخ الطائفه» لقب داده‌اند. وی در سال ۳۸۵ هجری قمری در منطقه طوس [[خراسان]] به دنیا آمد و در همان شهر مقدمات علوم را فراگرفت. وی در سال ۴۰۸ هجری برای تکمیل معلومات خود عازم [[بغداد]] شد و از این دوره بود که مراحل ترقی و پیشرفت را به سرعت طی کرد.<ref>تاریخ عمومی حدیث ص ۴۲۴.</ref>
 +
وی در سال ۴۶۰ هجری در سن هفتاد و پنج سالگی در [[نجف]] اشرف دعوت حق را لبیک گفت. <ref>همان ص ۳۸۴-۳۸۳.</ref>شیخ طوسی نزد [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی|سید مرتضی علم الهدی]] تلمذ کرد و بعد از سید مرتضی دوازده سال در بغداد [[مرجعیت|مرجعیت]] عامه داشت. شیخ پایه گذار [[علوم اسلامی]] در مذهب تشیع است و هموست که حوزه علمی شیعه را به [[نجف]] انتقال داد و در واقع تأسیس کرد.<ref>علم الحدیث، ص ۹۹-۹۸.</ref>
  
بدون شك حجم قابل توجهی از مطالب كتب و اصول اوليه در اين كتاب منعكس شده است كه شيخ صدوق تنها به قسمتی از آنها اشاره كرده است. از ميان كتب صدر اول وی به كتاب‌های حريز بن عبيدالله سجستانی، عبدالله بن علی حلبی و ابن ابی عمير ازدی دسترسی داشته و اين عده بعضاً با يك واسطه از راويان [[امام صادق]] عليه‌السلام بوده‌اند، شيخ صدوق همچنين با تكيه بر تصانيف عده‌ای از بزرگان شيعه همانند علی بن مهزيار اهوازی، حسين بن سعيد اهوازی و... كتاب خود را نوشت و اين عده علاوه بر آن كه عموماً حيات چند نفر از امامان را درك كردند، از وكلا و‌ معتمدان آن بزرگواران به شمار می‌رفتند، ضمناً هر يك در عصر خود از فحول علمای شيعه و چهره‌های موثق و معتبر علمی بوده‌اند.
+
کتاب [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]] یکی از چهار کتاب اصلی و جوامع قدیمی [[شیعه|شیعه]] در رشته حدیث است که از زمان تألیف تاکنون مورد رجوع فقها و محدثان بوده است. [[شیخ طوسی]] این کتاب را از اصول مورد اعتماد قدماء و منابعی که در بدو ورود به بغداد در اختیار بوده است، تألیف کرد. قسمتی از این کتاب در دوره حیات [[شیخ مفید|شیخ مفید]] و به عنوان شرح رساله فقهی او یعنی «[[المقنعة (کتاب)|مقنعه]]» نگارش یافت. شیخ طوسی در آن زمان ۲۵ یا ۲۶ سال بیشتر نداشت و سپس بعد از وفات استاد خود آن را کامل کرد. کتاب تهذیب پس از نگارش به سرعت مورد توجه قرار گرفت و در حوزه‌های علمی مورد استنساخ قرار گرفت.
  
اما سه مرجع عمده صدوق در تأليف «من لايحضره الفقيه» عبارت است از كتاب «الرحمه» سعد بن عبدالله اشعری، «جامع» استادش ابن وليد و كتاب «شرايع» پدرش بوده است و می توان گفت: اين سه نفر از شخصيت‌های بزرگ شيعه در عصر خود بوده‌اند.
+
این کتاب طبق شمارش مرحوم [[آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانی]] دارای ۱۳۵۹۰ روایت بوده که در قالب بیست و سه کتاب [[فقه|فقهی]] و ۳۹۳ باب تنظیم شده است. ضمناً به دلیل توجه زیاد علمای شیعه به این کتاب، کتب زیادی بر مبنای تهذیب نوشته شده، به طوری که گفته شده شانزده شرح و بیست حاشیه بر آن نوشته شده است.<ref>تاریخ عمومی حدیث ص۳۸۹.</ref>
  
كتاب فوق به نقلی شامل 9044 [[حديث]] است و از جمله شرح‌ها و حواشی معروف اين كتاب می‌توان به «روضه المتقين» تأليف مولی محمدتقی مجلسی معروف به مجلسی اول، «معاهد التنبيه» تأليف شيخ محمد بن زين الدين شهيد ثانی، «معراج التنبيه» تأليف شيخ يوسف بحرانی و «لوامع قدسيه» يا «لوامه صاحبقرانی» به فارسی، تأليف محمدتقی مجلسی اشاره كرد.
+
اما درباره انگیزه تألیف کتاب تهذیب، [[شیخ طوسی]] در مقدمه کتاب خود ابتدا به واقعیت تضاد و تعارض موجود در روایات شیعه در آن دوران و در نتیجه طعن مخالفان نسبت به شیعیان اشاره می‌کند و پس از آن توصیه شیخی فاضل را چاره جوی این مشکل یادآور می‌شود و می‌نویسد: «دوست من به من گفت: در این شرایط اهتمام به تألیف کتابی که بتواند اخبار متناقض و احادیث اختلافی را به نحوی با یکدیگر جمع کند، از مهمترین خدمات دینی و از بالاترین وسائل تقرب به درگاه الهی است و این کار برای همه طبقات، از نوآموزان گرفته تا پژوهشگران مفید است. وی از من خواست که به شرح رسالة استادمان شیخ مفید موسوم به مقنعه روی آورم...».<ref> همان ص۳۹۰ به نقل از تهذیب ج ۱ ص ۲ تا ۴.</ref>
  
==تهذيب و استبصار دو اثر گرانقدر شيخ طوسی==
+
این گونه که از مقدمه برمی‌آید شیخ طوسی نگارش تهذیب را در حیات استاد خود شیخ مفید آغاز کرد. او موفق شد تمام کتاب طهارت و قسمتی از کتاب صلاه را در حیات استاد خود بنویسد و بقیه آن را پس از وفات استاد مورد نگارش قرار دهد. او رساله مقنعه شیخ مفید رابه عنوان چارچوب کار خود انتخاب نمود تا اولاً از اعتبار استاد خود به عنوان مرجع شیعیان استفاده کند و ثانیاً بین دیدگاه های استادان خود در زمینه حدیث توافق به عمل آورد.<ref>همان ص ۳۹۱.</ref>
  
ابوجعفر محمد بن حسن طوسی يا همان [[شيح طوسی]] فقيه، رجالی، مفسر و محقق بزرگ شيعه است كه وی را به «شيخ الطائفه» لقب داده‌اند. وی در سال 385 هجری قمری در منطقه طوس خراسان به دنيا آمد و در همان شهر مقدمات علوم را فراگرفت. وی در سال 408 هجری برای تكميل معلومات خود عازم [[بغداد]] شد و از اين دوره بود كه مراحل ترقی و پيشرفت را به سرعت طی كرد.
+
در جلد نخست کتاب تهذیب، روایات معمولاً با [[سند حدیث|سند]] کامل درج شده و این روایات اکثراً به توسط استاد اول او یعنی شیخ مفید نقل شده است. اما پس از وفات [[شیخ مفید]]، شیخ طوسی تصمیم گرفت مستقیماً به کتب پیشینیان مراجعه کرده و از این کتب روایات خود را استخراج کند. او بدین صورت واسطه بین خود و صاحبان کتاب را حذف کرد و سپس در پایان کتاب برای خارج کردن روایات از عارضه [[حدیث مرسل|ارسال]] به نگارش اسامی مشیخه (اساتید روایت کننده) مبادرت ورزید. ضمن آن که مؤلفان این مصادر همگی از بزرگان صاحب نام تشیع و از استوانه های گرانقدر مذهب بوده اند و کتابهای شیخ آئینه‌ای از آثار و مؤلفات آنان است.<ref>همان ص ۳۹۲ رجوع کنید به تهذیب ج ۱۰، قسمت مشیخه و کتاب پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه ص ۵۳۸.</ref>
  
وی در سال 460 هجری در سن هفتاد و پنج سالگی در [[نجف]] اشرف دعوت حق را لبيك گفت.
+
مسئله مهم قابل ذکر این است که کتاب‌های تهذیب و استبصار [[شیخ طوسی]] در شناخت شرایطی که [[ائمه اطهار|امامان]] شیعه علیهم السلام در آن بسر می‌برده‌اند و نیز بررسی عنصر [[تقیه]] در مسیر حدیث شیعه، منابع مهمی به شمار می‌روند.
  
وی نزد [[شيخ مفيد]] و [[سيد مرتضی علم الهدی]] تلمذ كرد و بعد از سيد مرتضی دوازده سال در [[بغداد]] مرجعيت عامه داشت. شيخ پايه گذار علوم اسلامی در مذهب تشيع است و هموست كه حوزه علمی شيعه را به [[نجف]] انتقال داد و در واقع تأسيس كرد. شيخ ابتدا كتاب تهذيب را تأليف نمود و به دليل اين كه در جمع‌آوری اين كتاب، با تعارض و تنافی ظواهر بعضی از اخبار و روايات مواجه شد، تصميم گرفت كتاب مستقلی كه جامع اين دسته از اخبار و احاديث باشد تدوين كند و از همين رو كتاب «استبصار» را در اين رابطه تأليف كرد.
+
کتاب تهذیب دارای شرح‌های متعددی است که در این میان می‌توان به «احیاء الاحادیث» [[محمدتقی مجلسی]]، «[[ملاذ الاخیار (کتاب)|ملاذ الاخیار]]» نوشته [[علامه مجلسى|محمدباقر مجلسی]]، «غایة المرام» و «مقصود الانام» نوشته [[سید نعمت الله جزائری|سید نعمت‌الله جزایری]]، شرح تهذیب تألیف [[شهید ثانی|شهید ثانی]] و شرح تهذیب از مولی [[محمدامین استرآبادی|محمدامین بن محمد شریف استرآبادی]] اخباری اشاره کرد.<ref>رجوع کنید به همان ص ۴۲۵.</ref>
  
==تهذيب الاحكام==
+
== الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار ==
 +
گفته می‌شود شیخ طوسی ابتدا کتاب [[تهذیب الأحکام (کتاب)|تهذیب الاحکام]] را تألیف کرد و از آنجا که طی جمع‌آوری آن به تعارض و تنافی ظواهر برخی اخبار برخورد کرد، به فکر تألیف کتاب جداگانه‌ای که جامعه این دسته از احادیث باشد، افتاد و کتاب «[[الاستبصار (کتاب)|استبصار]]» را تألیف کرد و با اصول علمی به جمع مضامین و توفیق اخبار، اهتمام کرد. کتاب استبصار دارای ۵۵۱۱ [[حدیث]] و در ۹۲۵ باب جمع آوری شده است.<ref>علم الحدیث ص ۹۹.</ref>
  
كتاب تهذيب يكی از چهار كتاب اصلی و جوامع قديمی شيعه در رشته حديث است كه از زمان تأليف تاكنون مورد رجوع فقها و محدثان بوده است. [[شيخ طوسی]] اين كتاب را از اصول مورد اعتماد قدماء و منابعی كه در بدو ورود به [[بغداد]] در اختيار بوده است، تأليف كرد. قسمتی از اين كتاب در دوره حيات شيخ مفيد و به عنوان شرح رساله فقهی او يعنی «مقنعه» نگارش يافت. شيخ طوسی در آن زمان 25 يا 26 سال بيشتر نداشت و سپس بعد از وفات استاد خود آن را كامل كرد. كتاب تهذيب پس از نگارش به سرعت مورد توجه قرار گرفت و در حوزه‌های علمی مورد استنساخ قرار گرفت.
+
نام کامل این کتاب «الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار» است و همانند تهذیب از زمان تألیف تاکنون همواره مورد توجه فقها قرار گرفته و به عنوان چهارمین کتاب از کتب اربعه مطرح است. این کتاب در سه جزء اصلی تنظیم شده که دو جزء آن در عبادات و جزء سوم مربوط به معاملات و بقیه ابواب [[فقه]] است. شیخ طوسی خود درباره انگیزه تألیف این کتاب می‌نویسد: پس از تألیف کتاب تهذیب، جمعی از دانشمندان که آن را مطالعه کرده و کتاب جامعی تشخیص دادند و مشاهده کردند کمتر حدیثی است مگر آن که در آن ذکر شده و برای مبتدی و فقیه و متوسط هر کدام به نحوی قابل استفاده است و همه می‌توانند مطلوب خود را از ‌آن برگیرند، خواستار کتابی شدند که [[احادیث]] مختلف به طور اختصار، در آن به طور جداگانه جمع آوری شود و در ضمن به این نکته توجه دادند که برای این مقصود باید عنایت بیشتری مبذول کرد، زیرا نفعش بیشتر است. از سویی به این جهت که در گذشته هیچ یک از بزرگان علمای ما که درباره اخبار و فقه و [[حلال]] و [[حرام]] کتاب نوشته‌اند در این باره کتابی تألیف نکرده‌اند، از من خواستند که چنین کتابی را تألیف کنم.<ref>تاریخ عمومی حدیث ص ۳۹۴.</ref>
  
اين كتاب طبق شمارش مرحوم شيخ [[آقا بزرگ تهرانی]] دارای 13590 روايت بوده كه در قالب بيست و سه كتاب فقهی و 393 باب تنظيم شده است. ضمناً به دليل توجه زياد علمای شيعه به اين كتاب، كتب زيادی بر مبنای تهذيب نوشته شده، به طوري كه گفته شده شانزده شرح و بيست حاشيه بر آن نوشته شده است.
+
اما در مورد سیره [[شیخ طوسی]] در درج روایات این کتاب باید گفت او در استبصار نیز از نقطه‌نظر سند روایات روشی شبیه به تهذیب داشته است، به این معنی که در دو جزء اول و دوم کتاب، سند روایات را به صورت کامل درج کرده ولی در جزء سوم بیشتر روش اختصار سند و تنظیم مشیخه (اساتید روایت کننده) را برگزیده است.
  
اما درباره انگيزه تأليف كتاب تهذيب، [[شيخ طوسی]] در مقدمه كتاب خود ابتدا به واقعيت تضاد و تعارض موجود در روايات شيعه در آن دوران و در نتيجه طعن مخالفان نسبت به شيعيان اشاره می‌كند و پس از آن توصيه شيخی فاضل را چاره جوی اين مشكل يادآور می‌شود و می‌نويسد: «دوست من به من گفت: در اين شرايط اهتمام به تأليف كتابی كه بتواند اخبار متناقض و احاديث اختلافی را به نحوی با يكديگر جمع كند، از مهمترين خدمات دينی و از بالاترين وسائل تقرب به درگاه الهی است و اين كار برای همه طبقات، از نوآموزان گرفته تا پژوهشگران مفيد است. وی از من خواست كه به شرح رسالة استادمان شيخ مفيد موسوم به مقنعه روی آورم...
+
این کتاب از نسخ خطی عتیق و بی‌مانندی برخوردار است که تنها دو نسخه خطی معتبر آن در کتابخانه ملی ملک وجود دارد. همچنین باید گفت که بر اساس بررسی‌های انجام شده از قرن پنجم تاکنون شرح‌ها و تعلیقات بسیاری بر کتاب استبصار نوشته شده است که مرحوم [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ]] به هجده مورد َآن در کتاب [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعه]] اشاره کرده است، اما ظاهراً تعداد این شرح‌ها بیش از این مقدار بوده و طبق قولی رقم آنها به ۲۴ شرح و تعلیق می‌رسد که حاکی از اهمیت این کتاب و توجه دانشمندان شیعه به آن است.<ref>همان ص ۳۹۵-۳۹۴.</ref> در میان این شرح‌ها می‌توان به شرح میرزا حسن بن عبدالرسول حسینی زنوزی، شرح شیخ عبدالرضا طفیلی نجفی، شرح شیخ عبدالطیف بن ابی جامع عاملی با عنوان «جامع الاخبار فی شرح الاستبصار»، حاشیه [[میرداماد|میر محمدباقر داماد]]، حاشیه [[سید نعمت الله جزائری|سید نعمت الله جزایری]] و نیز شرح وی بر استبصار با نام «کشف الاسرار» اشاره کرد.<ref>همان ص ۴۲۵.</ref>
  
اين گونه كه از مقدمه برمی‌آيد شيخ طوسی نگارش تهذيب را در حيات استاد خود شيخ مفيد آغاز كرد. او موفق شد تمام كتاب طهارت و قسمتی از كتاب صلاه را در حيات استاد خود بنويسد و بقيه آن را پس از وفات استاد مورد نگارش قرار دهد. او رساله مقنعه شيخ مفيد رابه عنوان چارچوب كار خود انتخاب نمود تا اولاً از اعتبار استاد خود به عنوان مرجع شيعيان استفاده كند و ثانياً بين ديدگاه های استادان خود در زمينه حديث توافق به عمل آورد.
+
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
  
در جلد نخست كتاب تهذيب، روايات معمولاً با سند كامل درج شده و اين روايات اكثراً به توسط استاد اول او يعنی شيخ مفيد نقل شده است اما پس از وفات [[شيخ مفيد]]، شيخ طوسی تصميم گرفت مستقيماً به كتب پيشينيان مراجعه كرده و از اين كتب روايات خود را استخراج كند. او بدين صورت واسطه بين خود و صاحبان كتاب را حذف كرد و سپس در پايان كتاب برای خارج كردن روايات از عارضه ارسال به نگارش اسامی مشيخه (اساتيد روايت كننده) مبادرت ورزيد.
+
==منبع==
 +
حامد علی اکبرزاده، سیری در کتب اربعه شیعه و روند تدوین آنها، [http://farsi.al-shia.org/%D8%B3%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%AF%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D9%86%D9%87%D8%A7/ سایت الشیعه]
  
ضمن آن كه مؤلفان اين مصادر همگی از بزرگان صاحب نام تشيع و از استوانه های گرانقدر مذهب بوده اند و كتابهای شيخ آئينه‌ای از آثار و مؤلفات آنان است.
+
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
  
مسئله مهم قابل ذكر اين است كه كتاب‌های تهذيب و استبصار [[شيخ طوسی]] در شناخت شرايطی كه امامان [[شيعه]] عليهم السلام در آن بسر می‌برده‌اند و نيز بررسی عنصر [[تقيه]] در مسير حديث شيعه، منابع مهمی به شمار می‌روند.
+
==پیوندها==
 
+
*[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/78614/%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%A7%D9%81%D9%8A/&from=search&&query=%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%A7%D9%81%D9%8A&field=title&count=20&resTypes=200&execute=true#!resource '''الكافی''']
كتاب تهذيب دارای شرح‌های متعددی است كه در اين ميان می‌توان به «احياء الاحاديث» محمدتقی مجلسی، «ملاذ الاخيار» نوشته محمدباقر مجلسی، «غايه المرام» و «مقصود الانام» نوشته سيد نعمت‌الله جزايری، شرح تهذيب تأليف شهيد ثانی و شرح تهذيب از مولی محمدامين بن محمد شريف استرآبادی اخباری اشاره كرد.  
+
*[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/39456/ '''من لايحضره الفقيه''']
 
+
*[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/38511/ '''تهذيب الأحكام''']
==استبصار==
+
*[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/39478/ '''الاستبصار فيما اختلف من الاخبار''']
 
 
گفته می‌شود شيخ طوسی ابتدا كتاب تهذيب را تأليف كرد و از آنجا كه طی جمع‌آوری آن به تعارض و تنافی ظواهر برخی اخبار برخورد كرد، به فكر تأليف كتاب جداگانه‌ای كه جامعه اين دسته از احاديث باشد، افتاد و كتاب «استبصار» را تأليف كرد و با اصول علمی به جمع مضامين و توفيق اخبار، اهتمام كرد. كتاب استبصار دارای 5511 [[حديث]] و در 925 باب جمع آوری شده است.  
 
 
 
نام كامل اين كتاب «الاستبصار فی اختلف من الاخبار» است و همانند تهذيب از زمان تأليف تاكنون همواره مورد توجه فقها قرار گرفته و به عنوان چهارمين كتاب از كتب اربعه مطرح است.
 
 
 
اين كتاب در سه جزء اصلی تنظيم شده كه دو جزء آن در عبارات و جزء سوم مربوط به معاملات و بقيه ابواب فقه است. شيخ طوسی خود درباره انگيزه تأليف اين كتاب می‌نويسد: پس از تأليف كتاب تهذيب، جمعی از دانشمندان كه آن را مطالعه كرده و كتاب جامعی تشخيص دادند و مشاهده كردند كمتر حديثی است مگر آن كه در آن ذكر شده و برای مبتدی و فقيه و متوسط هر كدام به نحوی قابل استفاده است و همه می‌توانند مطلوب خود را از ‌آن برگيرند، خواستار كتابی شدند كه [[احاديث]] مختلف به طور اختصار، در آن به طور جداگانه جمع آوری شود و در ضمن به اين نكته توجه دادند كه برای اين مقصود بايد عنايت بيشتری مبذول كرد، زيرا نفعش بيشتر است.
 
 
 
از سويی به اين جهت كه در گذشته هيچ يك از بزرگان علمای ما كه درباره اخبار و فقه و [[حلال]] و [[حرام]] كتاب نوشته‌اند در اين باره كتابی تأليف نكرده‌اند، از من خواستند كه چنين كتابی را تأليف كنم.
 
 
 
اما در مورد سيره [[شيخ طوسی]] در درج روايات اين كتاب بايد گفت او در استبصار نيز از نقطه‌نظر سند روايات روشی شبيه به تهذيب داشته است، به اين معنی كه در دو جزء اول و دوم كتاب، سند روايات را به صورت كامل درج كرده ولی در جزء سوم بيشتر روش اختصار سند و تنظيم مشيخه (اساتيد روايت كننده) را برگزيده است.
 
 
 
اين كتاب از نسخ خطی عتيق و بی‌مانندی برخوردار است كه تنها دو نسخه خطی معتبر آن در كتابخانه ملی ملك وجود دارد. همچنين بايد گفت كه بر اساس بررسی‌های انجام شده از قرن پنجم تاكنون شرح‌ها و تعليقات بسياری بر كتاب استبصار نوشته شده است كه مرحوم [[شيخ آقا بزرگ]] به هجده مورد َآن در كتاب الذريعه اشاره كرده است، اما ظاهراً تعداد اين شرح‌ها بيش از اين مقدار بوده و طبق قولی رقم آنها به 24 شرح و تعليق می‌رسد كه حاكی از اهميت اين كتاب و توجه دانشمندان شيعه به آن است.
 
 
 
در ميان اين شرح‌ها می‌توان به شرح [[ميرزا حسن بن عبدالرسول حسينی زنوزی]]، شرح شيخ [[عبدالرضا طفيلی نجفی]]، شرح شيخ [[عبدالطيف بن ابی جامع عاملی]] با عنوان «[[جامع الاخبار فی شرح الاستبصار]]»، حاشيه [[مير محمدباقر داماد]]، حاشيه [[سيد نعمت الله جزايری]] و نيز شرح وی بر استبصار با نام [[«كشف الاسرار»]] اشاره كرد.
 
  
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
سطر ۱۱۸: سطر ۱۱۱:
 
|رده= دارد
 
|رده= دارد
 
}}
 
}}
 
 
[[رده: منابع حدیثی]]
 
[[رده: منابع حدیثی]]
 
[[رده:کتب اربعه حدیث شیعه]]
 
[[رده:کتب اربعه حدیث شیعه]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
 
{{حدیث}}
 
{{حدیث}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۲۹


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

کتب اربعه شیعه گوهرهای گرانبهایی هستند که از ابتدای تألیف تاکنون مورد توجه علمای شیعه و اقشار مختلف قرار گرفته است و در حقیقت بخش اعظمی از متون دینی و مکتبی تشیع در این چهار کتاب ارزشمند نهفته است. تاریخ حدیث شیعه فراز و نشیب‌های متعددی پشت سر گذاشته و حوادث تلخ و شیرینی به خود دیده است و می‌توان گفت که این دانش همانند هر دانش دیگر از مراحلی عبور کرده و دوران‌هایی را به خود اختصاص داده است که در رأس آن می‌توان از دو دوره متقدمان و متأخران یاد کرد.

در تمایز این دوره می‌توان گفت: دوره متقدمان همان پنج قرن نخست هجری است که در این دوره حدیث شیعه توسط ائمه معصومین علیهم‌السلام صادر شد و به وسیله اصحاب و راویان آن حضرات به رشته تحریر کشیده شد، سپس توسط دانشمندان طبقات بعد دسته‌بندی و تدوین و در نهایت توسط محدثان سه گانه اول یعنی شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی در کتب اربعه جای گرفت. اما مقصود از دوره متأخران دوره پیدایش مجامع تکمیلی در حدیث شیعه است. این دوران از ابتدای قرن ششم آغاز شده و تا طبقه معاصران ادامه می‌یابد که در این عصر نیز محدثان عظیم الشأنی همچون شیخ حر عاملی صاحب کتاب وسائل الشیعه، فیض کاشانی صاحب کتاب وافی و علامه مجلسی صاحب کتاب بحارالانوار ظهور کردند.

در مقایسه عصر متقدمان با دوره متأخران می‌توان گفت که حدیث شیعه به واقع محصول دوره متقدمان بوده و آثار دوره بعد به نوعی طبقه‌بندی، تکمیل و تحلیل آثار متقدمان است.[۱] بر همین اساس در این مقاله چهار کتاب اصلی حدیث شیعه که در دوره متقدمان تألیف شده و شالوده و اساس روایات و احادیث شیعه محسوب می‌شوند (که عبارتند از الکافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و الاستبصار) در نگاهی اجمالی مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

کتب اربعه شیعه

الکافی

ابوجعفر محمد بن اسحاق کلینی رازی مؤلف نخستین کتاب از کتب اربعه شیعه به نام «الکافی» است. زادگاه کلینی، روستای کلین از توابع شهر ری بوده، و وفات او در سال ۳۲۹ هجری در بغداد اتفاق افتاده است. وی سال‌های ابتدای زندگی خود را در زادگاه خود سپری کرد و سپس برای کسب معلومات دینی ابتدا به قم و سپس به حوزه‌های کوفه، نیشابور و بغداد نیز سفر کرد.[۲]

در مورد وجه تسمیه کتاب «کافی» به نظر می‌رسد این کتاب از سوی مؤلف آن مسمّی به «کافی» نبوده است. اما می‌توان احتمال داد که عنوان «الکافی» از خطبه وی در شروع کتاب، آنجا که می‌نویسد «و قلت انک تحبّ ان یکون عندک کتاب کاف یجمع فیه من جمیع فنون علم الدین...» اقتباس شده است.[۳]

کتاب کافی در نزد علماء و محدثان شیعه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است به طوری که علامه مجلسی درباره آن فرموده است: کافی، اضبط اصول و اجمع آنهاست و بهترین و بزرگترین مؤلفات فرقه ناجیه (شیعه) است. کافی شامل ۱۶۱۹۹ حدیث و مشتمل بر سی کتاب در اصول عقاید و احادیث احکام فقهی و در پایان، بخشی در خطب و مواعظ به «الروضه» است که بعضی در انتساب این بخش به کلینی تردید دارند.[۴]

با مطالعه مقدمه کافی روشن می‌شود که مرحوم کلینی این کتاب را به تقاضای یکی از دوستان و مریدان خود که احتمالاً محمد بن احمد بن عبدالله بن قضاعه صفوانی یا محمد بن ابراهیم نعمانی بوده، نوشته است. او از شیخ کلینی درخواست می‌کند که با نوشتن (کتاب) جامع مذهبی خود گامی در جهت رفع نابسامانی‌های موجود بردارد.

ضمن این که گفتنی است از اواخر قرن سوم گام‌هایی در تدوین حدیث برداشته شد و کتبی تألیف شد ولی هیچ یک از آن‌ها، دانشمندان را از مراجعه به اصول اولیه بی‌نیاز نساخت، اما مرحوم کلینی با تألیف کافی دانشمندان را تا حد زیادی از مراجعه به کتب اولیه بی‌نیاز کرد. همچنین می‌توان گفت یکی از انگیزه‌های کلینی در تألیف کتاب خود، کثرت روایات و احادیث متعارض در آن دوره بوده است.[۵]

کتاب کافی در بین کتب اربعه از حیث احاطه و اشتمال بر فقهیات و عقاید منحصر به فرد است و شیخ کلینی موفق شده است با جمع آوری روایات در هر باب، اثری بدیع و کم‌نظیر به وجود آورد و بسیاری از دانشمندان، مرحوم کلینی را از حیث ضبط و اتقان مورد ستایش قرار داده و کتاب وی را بی‌نظیر و یا کم نظیر توصیف کرده‌اند.

سیره کلینی در زمینه سند روایات، درج آن به صورت کامل است. از این رو روایات و احادیث کتاب جز در مواردی اندک، مزین به سلسله سندی است که واسطه های بین او تا امام معصوم علیه‌السلام را به طور کامل نشان می‌دهد.[۶]

مرحوم کلینی با بیشترین اقامت در قم موفق شد اکثر روایات خود را از مشایخ و منابع موجود در این شهر بدست آورده و در تألیف کتاب از آن بهره‌برداری ‌کند، اما بررسی اسناد روایات کتاب نشان می‌دهد که کلینی روایات خود را مجموعاً از ۳۴ نفر روایت کرده است.[۷]

از معروفترین شرح‌ها و حاشیه‌های این کتاب می‌توان به «مرآة العقول» علامه مجلسی، شرح اصول کافی تألیف امیر اسماعیل خاتون آبادی، شرح اصول کافی از ملاصدرای شیرازی، شرح ملا خلیل قزوینی بر اصول کافی به زبان فارسی موسوم به صافی و شرح عربی همین دانشمند بنام شافی و «الرواشح السماویه فی شرح الکافی» تألیف سید محمدباقر محقق داماد اشاره کرد.[۸]

در میان عامه مردم مطلبی درباره عرضه این کتاب شریف بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تعبیر «الکافی کاف لشیعتنا» از سوی آن حضرت شهرت یافته است که درباره صحت آن تنها بعضی از دانشمندان حدس‌هایی زده‌اند.

من لایحضره الفقیه

ابوجعفر محمد بن علی بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق از محدثان بزرگ شیعه در قرن چهارم هجری مؤلف کتاب ارزشمند «من لایحضره الفقیه» است که به عنوان دومین کتاب از کتب اربعه شیعه محسوب می‌شود.

شیخ صدوق در حوالی سال ۳۲۰ هجری در خانواده‌ای که همگی از فضل و دانش بهره داشته‌اند به دنیا آمده و پدر او علی بن حسین بن موسی خود از علمای بزرگ شیعه و استاد و سرآمد محدثان حوزه قم در عصر خود بود.[۹]

شیخ صدوق پس از وفات پدر به مجلس درس ابوجعفر محمد بن حسن بن احمد بن الولید که از رجال بزرگ شیعه بوده روی آورد و مدت پانزده سال از محضر آن دانشمند بزرگ بهره گرفت. وی با فراگیری فقه و حدیث در مکتب این استاد برای نخستین‌ بار با معیارهای نقد و بررسی روایات آشنا شد، چنانکه از برخی کتب شیخ صدوق برمی‌آید.

وی به رغم ارادتی که به پدر خود می‌ورزید در بعضی موارد آراء ابن الولید را به نظرات پدرش ترجیح داده است. به هر حال دقت در زندگی هفتاد و چند ساله شیخ صدوق نشان می‌دهد که او سراسر حیات پربار خود را در مسیر تعلیم و تعلم، نگارش و تألیف کتب مختلف از جمله معانی الاخبار، عیون اخبارالرضا، خصال، علل الشرایع، توحید، کمال الدین و... و همچنین دفاع متعهدانه از مذهب و بالاخره پیشوایی علمی و مرجعیت عامه سپری کرد و سرانجام در سال ۳۸۱ در شهر ری بدرود حیات گفت و در همان‌جا به خاک سپرده شد.[۱۰]

کتاب ارزشمند من لایحضره الفقیه که احادیث فقهی را بر حسب فروع آن دسته‌بندی کرده است از زمان تألیف تاکنون مورد توجه محققان واقع شده و به عنوان دومین کتاب از کتب اربعه به حساب آمده است.

در خصوص انگیزه تألیف این کتاب شیخ صدوق خود در مقدمه کتابش می‌نویسد: «چون دست قضای الهی مرا به بلاد غربت کشاند و بنا به تقدیر خدایی به قصبه ایلاق از سرزمین بلخ وارد شدم، در این نقطه شریف الدین ابوعبدالله معروف به نعمه بر من وارد شد و با مجالست خویش، مسرت مرا تداوم بخشید و... او در اثنای سخنان خود به من خاطر نشان کرد که محمد بن زکریای رازی کتابی در موضوع طب نوشته و آن را «من لایحضره الطبیب» نامیده است و به همین ترتیب از من خواست تا به تالیف کتابی در فن فقه، حلال و حرام و شرایع و احکام بپردازم که این کتاب چکیده جامعی از مصنفاتم در این زمینه باشد و آن را «من لایحضره الفقیه» نامگذاری کنم تا او بتواند به آن مراجعه کند، به مطالب‌ آن اعتماد ‌کند و تکیه‌گاه او در فتوا باشد... من درخواست وی را اجابت کردم و این کتاب را برای او با حذف سند نوشتم. ضمناً من در تألیف این کتاب تنها به ذکر روایاتی پرداختم که به آن فتوا داده و به صحت آنها حکم می‌کنم و علاوه بر آن معتقدم که این روایات بین من و خدای من حجت است. روایات این کتاب برگرفته شده از کتب مشهوری است که مرجع و تکیه‌گاه دانشمندان است.[۱۱]

آنچنان که از مقدمه ذکر شده برمی‌آید شیخ صدوق کتاب خود را به عنوان یک خودآموز فقهی که بتواند پاسخگوی مسایل شرعی مردم باشد نوشته است تا یک کتاب درسی برای حوزه‌های علمی و دینی. مسئله قابل ذکر این که عصر شیخ صدوق دوره‌ای بود که فقه شیعه هنوز از شکل مأثور خود خارج نشده بود، بدین معنی که در صدور احکام و فتاوا ‌فقهای شیعه تنها از متن روایات و احادیث و آثار بهره می‌بردند، گرچه گرایشاتی نیز در خصوص استنباط و اجتهادات فقهی به چشم می‌خورد. از این رو مرحوم شیخ صدوق با پیروی از روش غالب این دوره،‌ کتاب خود را به عنوان یک رساله عملیه نوشت.

این مجموعه فقهی حدیثی با آن که بیانگر فتاوای شیخ صدوق بود، لکن پس از درگذشت مؤلف آن منسوخ نشد. زیرا متن آن چیزی جز روایات اهل بیت علیهم السلام نبود، ضمناً با آن که کتاب در آغاز تنها سندی برای مراجعه مردم به شمار می رفت، ولی به تدریج مورد توجه علماء و دانشمندان واقع شد و همراه با کتابهای کافی و تهذیب و استبصار مدار و محور احکام شرعی قرار گرفت.[۱۲]

بدون شک حجم قابل توجهی از مطالب کتب و اصول اولیه در این کتاب منعکس شده است که شیخ صدوق تنها به قسمتی از آنها اشاره کرده است. از میان کتب صدر اول وی به کتاب‌های حریز بن عبدالله سجستانی، عبدالله بن علی حلبی و ابن ابی عمیر ازدی دسترسی داشته و این عده بعضاً با یک واسطه از راویان امام صادق علیه‌السلام بوده‌اند. شیخ صدوق همچنین با تکیه بر تصانیف عده‌ای از بزرگان شیعه همانند علی بن مهزیار اهوازی، حسین بن سعید اهوازی و... کتاب خود را نوشت و این عده علاوه بر آن که عموماً حیات چند نفر از امامان را درک کردند، از وکلا و‌ معتمدان آن بزرگواران به شمار می‌رفتند، ضمناً هر یک در عصر خود از فحول علمای شیعه و چهره‌های موثق و معتبر علمی بوده‌اند.

اما سه مرجع عمده صدوق در تألیف «من لایحضره الفقیه» عبارت است از کتاب «الرحمه» سعد بن عبدالله اشعری، «جامع» استادش ابن ولید و کتاب «شرایع» پدرش بوده است و می توان گفت: این سه نفر از شخصیت‌های بزرگ شیعه در عصر خود بوده‌اند.[۱۳]

کتاب فوق به نقلی شامل ۹۰۴۴ حدیث است [۱۴]و از جمله شرح‌ها و حواشی معروف این کتاب می‌توان به «روضة المتقین» تألیف مولی محمدتقی مجلسی معروف به مجلسی اول، «معاهد التنبیه» تألیف شیخ محمد بن زین الدین شهید ثانی، «معراج التنبیه» تألیف شیخ یوسف بحرانی و «لوامع قدسیه» یا «لوامع صاحبقرانی» به فارسی، تألیف محمدتقی مجلسی اشاره کرد.

تهذیب الاحکام

ابوجعفر محمد بن حسن طوسی یا همان شیخ طوسی، فقیه، رجالی، مفسر و محقق بزرگ شیعه است که وی را به «شیخ الطائفه» لقب داده‌اند. وی در سال ۳۸۵ هجری قمری در منطقه طوس خراسان به دنیا آمد و در همان شهر مقدمات علوم را فراگرفت. وی در سال ۴۰۸ هجری برای تکمیل معلومات خود عازم بغداد شد و از این دوره بود که مراحل ترقی و پیشرفت را به سرعت طی کرد.[۱۵] وی در سال ۴۶۰ هجری در سن هفتاد و پنج سالگی در نجف اشرف دعوت حق را لبیک گفت. [۱۶]شیخ طوسی نزد شیخ مفید و سید مرتضی علم الهدی تلمذ کرد و بعد از سید مرتضی دوازده سال در بغداد مرجعیت عامه داشت. شیخ پایه گذار علوم اسلامی در مذهب تشیع است و هموست که حوزه علمی شیعه را به نجف انتقال داد و در واقع تأسیس کرد.[۱۷]

کتاب تهذیب الاحکام یکی از چهار کتاب اصلی و جوامع قدیمی شیعه در رشته حدیث است که از زمان تألیف تاکنون مورد رجوع فقها و محدثان بوده است. شیخ طوسی این کتاب را از اصول مورد اعتماد قدماء و منابعی که در بدو ورود به بغداد در اختیار بوده است، تألیف کرد. قسمتی از این کتاب در دوره حیات شیخ مفید و به عنوان شرح رساله فقهی او یعنی «مقنعه» نگارش یافت. شیخ طوسی در آن زمان ۲۵ یا ۲۶ سال بیشتر نداشت و سپس بعد از وفات استاد خود آن را کامل کرد. کتاب تهذیب پس از نگارش به سرعت مورد توجه قرار گرفت و در حوزه‌های علمی مورد استنساخ قرار گرفت.

این کتاب طبق شمارش مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی دارای ۱۳۵۹۰ روایت بوده که در قالب بیست و سه کتاب فقهی و ۳۹۳ باب تنظیم شده است. ضمناً به دلیل توجه زیاد علمای شیعه به این کتاب، کتب زیادی بر مبنای تهذیب نوشته شده، به طوری که گفته شده شانزده شرح و بیست حاشیه بر آن نوشته شده است.[۱۸]

اما درباره انگیزه تألیف کتاب تهذیب، شیخ طوسی در مقدمه کتاب خود ابتدا به واقعیت تضاد و تعارض موجود در روایات شیعه در آن دوران و در نتیجه طعن مخالفان نسبت به شیعیان اشاره می‌کند و پس از آن توصیه شیخی فاضل را چاره جوی این مشکل یادآور می‌شود و می‌نویسد: «دوست من به من گفت: در این شرایط اهتمام به تألیف کتابی که بتواند اخبار متناقض و احادیث اختلافی را به نحوی با یکدیگر جمع کند، از مهمترین خدمات دینی و از بالاترین وسائل تقرب به درگاه الهی است و این کار برای همه طبقات، از نوآموزان گرفته تا پژوهشگران مفید است. وی از من خواست که به شرح رسالة استادمان شیخ مفید موسوم به مقنعه روی آورم...».[۱۹]

این گونه که از مقدمه برمی‌آید شیخ طوسی نگارش تهذیب را در حیات استاد خود شیخ مفید آغاز کرد. او موفق شد تمام کتاب طهارت و قسمتی از کتاب صلاه را در حیات استاد خود بنویسد و بقیه آن را پس از وفات استاد مورد نگارش قرار دهد. او رساله مقنعه شیخ مفید رابه عنوان چارچوب کار خود انتخاب نمود تا اولاً از اعتبار استاد خود به عنوان مرجع شیعیان استفاده کند و ثانیاً بین دیدگاه های استادان خود در زمینه حدیث توافق به عمل آورد.[۲۰]

در جلد نخست کتاب تهذیب، روایات معمولاً با سند کامل درج شده و این روایات اکثراً به توسط استاد اول او یعنی شیخ مفید نقل شده است. اما پس از وفات شیخ مفید، شیخ طوسی تصمیم گرفت مستقیماً به کتب پیشینیان مراجعه کرده و از این کتب روایات خود را استخراج کند. او بدین صورت واسطه بین خود و صاحبان کتاب را حذف کرد و سپس در پایان کتاب برای خارج کردن روایات از عارضه ارسال به نگارش اسامی مشیخه (اساتید روایت کننده) مبادرت ورزید. ضمن آن که مؤلفان این مصادر همگی از بزرگان صاحب نام تشیع و از استوانه های گرانقدر مذهب بوده اند و کتابهای شیخ آئینه‌ای از آثار و مؤلفات آنان است.[۲۱]

مسئله مهم قابل ذکر این است که کتاب‌های تهذیب و استبصار شیخ طوسی در شناخت شرایطی که امامان شیعه علیهم السلام در آن بسر می‌برده‌اند و نیز بررسی عنصر تقیه در مسیر حدیث شیعه، منابع مهمی به شمار می‌روند.

کتاب تهذیب دارای شرح‌های متعددی است که در این میان می‌توان به «احیاء الاحادیث» محمدتقی مجلسی، «ملاذ الاخیار» نوشته محمدباقر مجلسی، «غایة المرام» و «مقصود الانام» نوشته سید نعمت‌الله جزایری، شرح تهذیب تألیف شهید ثانی و شرح تهذیب از مولی محمدامین بن محمد شریف استرآبادی اخباری اشاره کرد.[۲۲]

الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار

گفته می‌شود شیخ طوسی ابتدا کتاب تهذیب الاحکام را تألیف کرد و از آنجا که طی جمع‌آوری آن به تعارض و تنافی ظواهر برخی اخبار برخورد کرد، به فکر تألیف کتاب جداگانه‌ای که جامعه این دسته از احادیث باشد، افتاد و کتاب «استبصار» را تألیف کرد و با اصول علمی به جمع مضامین و توفیق اخبار، اهتمام کرد. کتاب استبصار دارای ۵۵۱۱ حدیث و در ۹۲۵ باب جمع آوری شده است.[۲۳]

نام کامل این کتاب «الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار» است و همانند تهذیب از زمان تألیف تاکنون همواره مورد توجه فقها قرار گرفته و به عنوان چهارمین کتاب از کتب اربعه مطرح است. این کتاب در سه جزء اصلی تنظیم شده که دو جزء آن در عبادات و جزء سوم مربوط به معاملات و بقیه ابواب فقه است. شیخ طوسی خود درباره انگیزه تألیف این کتاب می‌نویسد: پس از تألیف کتاب تهذیب، جمعی از دانشمندان که آن را مطالعه کرده و کتاب جامعی تشخیص دادند و مشاهده کردند کمتر حدیثی است مگر آن که در آن ذکر شده و برای مبتدی و فقیه و متوسط هر کدام به نحوی قابل استفاده است و همه می‌توانند مطلوب خود را از ‌آن برگیرند، خواستار کتابی شدند که احادیث مختلف به طور اختصار، در آن به طور جداگانه جمع آوری شود و در ضمن به این نکته توجه دادند که برای این مقصود باید عنایت بیشتری مبذول کرد، زیرا نفعش بیشتر است. از سویی به این جهت که در گذشته هیچ یک از بزرگان علمای ما که درباره اخبار و فقه و حلال و حرام کتاب نوشته‌اند در این باره کتابی تألیف نکرده‌اند، از من خواستند که چنین کتابی را تألیف کنم.[۲۴]

اما در مورد سیره شیخ طوسی در درج روایات این کتاب باید گفت او در استبصار نیز از نقطه‌نظر سند روایات روشی شبیه به تهذیب داشته است، به این معنی که در دو جزء اول و دوم کتاب، سند روایات را به صورت کامل درج کرده ولی در جزء سوم بیشتر روش اختصار سند و تنظیم مشیخه (اساتید روایت کننده) را برگزیده است.

این کتاب از نسخ خطی عتیق و بی‌مانندی برخوردار است که تنها دو نسخه خطی معتبر آن در کتابخانه ملی ملک وجود دارد. همچنین باید گفت که بر اساس بررسی‌های انجام شده از قرن پنجم تاکنون شرح‌ها و تعلیقات بسیاری بر کتاب استبصار نوشته شده است که مرحوم شیخ آقا بزرگ به هجده مورد َآن در کتاب الذریعه اشاره کرده است، اما ظاهراً تعداد این شرح‌ها بیش از این مقدار بوده و طبق قولی رقم آنها به ۲۴ شرح و تعلیق می‌رسد که حاکی از اهمیت این کتاب و توجه دانشمندان شیعه به آن است.[۲۵] در میان این شرح‌ها می‌توان به شرح میرزا حسن بن عبدالرسول حسینی زنوزی، شرح شیخ عبدالرضا طفیلی نجفی، شرح شیخ عبدالطیف بن ابی جامع عاملی با عنوان «جامع الاخبار فی شرح الاستبصار»، حاشیه میر محمدباقر داماد، حاشیه سید نعمت الله جزایری و نیز شرح وی بر استبصار با نام «کشف الاسرار» اشاره کرد.[۲۶]

پانویس

  1. تاریخ عمومی حدیث، دکتر مجید معارف، انتشارات کویر ص ۲۰۲-۲۰۱.
  2. همان، ص ۳۵۶.
  3. همان، ص ۳۶۰
  4. علم الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، دفتر انتشارات اسلامی ص ۹۷-۹۶.
  5. تاریخ عمومی حدیث، دکتر مجید معارف ص ۳۶۱.
  6. همان، ص ۳۶۳. ۳۶۲.
  7. همان ص ۳۶۸.۳۵۸.
  8. همان، ص ۴۲۲.
  9. همان ص.۳۷۱.
  10. همان ۳۷۲-۳۷۱.
  11. همان ص ۳۷۷-۳۷۶ به نقل از مقدمه من لایحضره الفقیه شیخ صدوق صفحات ۳.۱.
  12. همان، ص ۳۷۸-۳۷۷.
  13. همان ص ۳۷۸.
  14. علم الحدیث کاظم مدیر شانه چی، دفتر انتشارات اسلامی ص ۹۸.
  15. تاریخ عمومی حدیث ص ۴۲۴.
  16. همان ص ۳۸۴-۳۸۳.
  17. علم الحدیث، ص ۹۹-۹۸.
  18. تاریخ عمومی حدیث ص۳۸۹.
  19. همان ص۳۹۰ به نقل از تهذیب ج ۱ ص ۲ تا ۴.
  20. همان ص ۳۹۱.
  21. همان ص ۳۹۲ رجوع کنید به تهذیب ج ۱۰، قسمت مشیخه و کتاب پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه ص ۵۳۸.
  22. رجوع کنید به همان ص ۴۲۵.
  23. علم الحدیث ص ۹۹.
  24. تاریخ عمومی حدیث ص ۳۹۴.
  25. همان ص ۳۹۵-۳۹۴.
  26. همان ص ۴۲۵.


منبع

حامد علی اکبرزاده، سیری در کتب اربعه شیعه و روند تدوین آنها، سایت الشیعه

پانویس


پیوندها