قم

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

قم شهری در ایران است که پس از ورود اسلام و تشیع به ایران، مهد تشیع شد و چنان که امام هفتم علیه السلام فرمود: "قم، آشیانه خاندان پیامبر و پناهگاه شیعیان ایشان است." در این شهر بسیاری از فرزندان ائمه اطهار علیهم السلام مدفونند که در رأس آنها حضرت معصومه سلام الله علیها قرار دارد.

بارگاه منور حضرت معصومه سلام الله علیها در شهر قم

وجه تسمیه قم

اقوال مختلفی در این مورد وجود دارد که به بعضی از آن ها اشاره می‌‌شود:

  • قم را قمسارة بن لهراسب بنا کرد و نام قم از قمساره گرفته شده است.
  • پیامبر صلی الله علیه و آله در شب معراج، ابلیس را دید که در آن جا (قم) نشسته و سر به زانو نهاده است، پس فرمود: "قم، یا ملعون؛ ای ملعون، برخیز". از آن به بعد سرزمین قم را ـ که به "ارض جبل" مشهور بود ـ‌ قم نامیدند.
  • حمزة اصفهانی می‌‌گوید: چون اعراب اشعری به قم آمدند در اطراف قم در خیمه‌هایی از مو، ساکن شدند. آنان در صحرا، هفت دِه ساختند به نام‌های: ممجان، قزدان، مالون، جمر، سکن، جلنبادان و کمیدان. چون این هفت ده وسعت یافت و به یکدیگر نزدیک شد از نام‌های هفت ده، نام قریه کمیدان را برگزیدند و به مجموع این هفت ده، کمیدان گفتند. پس از مدتی آن را به اختصار "کم" نامیدند. البته مؤلف تاریخ قم، وجه تسمیه حمزه را نمی‌‌پذیرد و دلیل می‌‌آورد که هم نام قم به تنهایی و هم نام کمیدان به تنهایی ـ هر دو با هم ـ در قدیم شنیده شده است.
  • وجود آب رودخانه اناربار، باعث شد که مردم در این ناحیه، تمرکز یابند به طوری که نوشته‌اند: قم مجمع آب‌های اناربار بود و به سبب گیاه و علف، صحرانشینان و چوپانان احشام خود را در آن جا رها کردند و خیمه‌ها و خانه‌ها ساختند، خانه‌هایی از چوب و گیاه. آن خانه‌ها را "کومه" نامیدند بعد تخفیف دادند و گفتند: کم و بعد آن را معرب گردانیدند و گفتند: قم، چرا که در لغت عرب گودال‌های پر آب را "قمقمه" می‌‌گویند و چنین گودال‌هایی در این ناحیه، فراوان بود. لذا نام قم بر این شهر تثبیت شد.
  • بعضی گفته‌اند: در مقابل تیمره (دیمره) و برق رود، چشمه‌ای قرار داشت بسیار پر آب، که به آن "کب" می‌‌گفتند و آبی که در زمین قم جمع می‌‌شد از این چشمه بود. رودخانه‌ای که در آن چشمه می‌‌آمد "کب رود" نام داشت. سپس کب رود معرب گشت و "قمرود" نامیده شد و آن محل را به مناسبت نام آن رودخانه، قم گفتند.[۱]

القاب قم

قم از شهرهایی است که لقب‌های[۲] متعدد به آن داده شده است (مقصود لقب‌هائی است که در عصر اسلامی ‌‌بر آن اطلاق شده است) و این لقب‌ها مانند لقب‌هایی که به دیگر شهرهای اسلامی ‌‌داده‌اند مفهوم دینی و مذهبی دارد. آن چهار القاب قم در آثار نویسندگان از دوره مغول به بعد به نظر نویسنده رسیده عبارت است از:

دارالمؤمنین، دارالعباده، دارالموحدین، خیرالمدقدمین (از یک سند جغرافیایی)، دارالعلم، خاک فرج، مدینه المؤمنین‌، بلده المؤمنین، دار مدینه المؤمنین. (لقب اخیر در نوشته‌ای به مهر و امضای شاه سلمان صفوی دیده شده و دارای معنی صحیحی نیست) پاره از القاب مزبور، به شهرهای دیگر غیر از قم نیز اطلاق شده است.[۳]

موقعیت جغرافیایی قم

استان قم با وسعتى در حدود ۱۱۲۳۸ کیلومتر مربع در بخش مرکزى ایران واقع شده است. این استان از طرف شمال به استان تهران، از شرق به استان سمنان، و از جنوب به استان اصفهان و از طرف جنوب غربى تا شمال غربى به استان مرکزى محدود مى‌گردد.

این استان کمتر از یک درصد کل مساحت کشور، بیست و هشتمین و در واقع کوچکترین استان کشور محسوب مى شود. ارتفاع مرکز شهرستان از سطح دریا ۹۲۸ متر و ارتفاع بلندترین نقطه استان در مناطق کوهستانى، (کوه ولیجا) با ۳۳۳۰ متر ارتفاع و پست‌ترین نقطه آن در حاشیه دریاچه نمک قم حدود ۷۰۰ متر است.

استان قم از نظر تقسیمات کشورى در سال ۱۳۷۹ داراى یک شهرستان، ۴ بخش، ۵ شهر و ۹ دهستان و ۹۳۶ آبادى بوده که از این تعداد ۳۵۶ آبادى داراى سکنه و ۵۸۰ آبادى بدون سکنه بوده است.

تاریخ شهر قم

در مورد قدمت شهر قم دو نظریه وجود دارد:

  • بعضی آن را شهری اسلامی ‌‌می‌‌دانند که در دوره اسلامی؛ یعنی، در سال ۸۳ هجری (زمانی که اعراب اشعری به قم آمدند) بنا شد.
  • بعضی می‌‌گویند: قم قبل از اسلام بوده، منتها اعراب اشعری در عمران و آبادانی آن کوشیدند. بعضی بنای آن را به بهرام گور نسبت می‌‌دهند و برخی می‌‌گویند: هنگامی ‌‌که قباد ساسانی به نزد هیاطله می‌‌رفت، چون به قم رسید آن را در نهایت خرابی دید، علت را پرسید گفتند: در اثر حمله اسکندر خراب شده است. چون قباد برگشت دستور آبادانی آن را داد و آن را "ویران آبادان کرد کواد"؛ یعنی، خراب و ویران بود قباد آن را آباد گردانید، نام نهاد. این نام تا زمان یزدگرد سوم نیز بود.

برخی گویند: تهمورث، سومین پادشاه سلسله پیشدادی ـ‌ نخستین سلسله داستانی ایران به گفته فردوسی ـ‌ آن را ساخته است. برخی سازنده آن را طلیحه بن احوص اشعری می‌‌دانند. به هر حال، قراینی در دست است که از قدمت و سوابق تاریخی قم حکایت می‌‌کند. از آن جمله این که، از زعفران قمی‌‌ و نزهتگاه قم در عهد ساسانی یاد شده است و فردوسی ـ‌ که مأخذ شاهنامه او به افسانه‌های پیش از اسلامی ‌‌می‌‌رسد ـ سه بار نام قم را در شاهنامه آورده است. دهکده‌ها، آسیاب‌ها، رودخانه‌ها، پل‌ها، آتشکده معروف آن در تاریخ قدیم قم، همه دلالت بر این سابقه تاریخی می‌‌کنند.

قرار داشتن شهر قم بر سر راه محورهای اصلی ارتباطی کشور و عبور روزمره هزاران مسافر از این شهر و مهاجرت‌های دیگر، رشد جمعیت، گسترش کشاورزی، محدود بودن برخی کالاها، مکانیزه شدن کشاورزی، صنایع، وجود حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و بخصوص حوزه‌های علمیه و نیز گسترش صنایع مختلف در اطراف قم از عوامل مهاجرت و اهمیت این شهر در سطح کشور است.

قم در ادوار مختلف، گاه توسعه یافته و گاه به عللی، چون قحطی، بیماریهای مْسری و جنگ از جمعیت خالی شده است. در تواریخ نوشته‌اند که، قم پیش از اسلام شهری زیبا و بزرگ بوده است. به هنگام حمله مسلمانان به ایران، هزاران سپاهی از قم در جنگ قادسیه و نیز در جنگ نهاوند به سرداری شرزاد شرکت داشته‌اند.

قم چنان آباد بوده است که از یک ده، چهار هزار مرد بیرون آمد که هر یک خدمتکار، مهتر، نان‌پز و آشپز به همراه داشت. گفته شده قم در سال ۲۳ هجری به دست ابوموسی اشعری فتح شد. از آن تاریخ به بعد مردم قم به تشیع معروف شدند. در طول زمان، اقوام مختلفی به قم مهاجرت کردند که از آن جمله اعراب اشعری ـ که اصالتاً یمنی بودند ـ هستند.

در قرون دوم و سوم هجری (در زمان خلفای عباسی) به ویژه در دوران هارون، مأمون، معتصم، واثق، متوکل، مستنصر، مستعین و معتز به علت نافرمانی مردم قم از پرداخت خراج و علاقه‌شان به اهل بیت علیهم السلام جنگ‌های خونین رخ داد. در این نبردها، سرداران خلیفه خانه‌ها و باغ‌ها را خراب کردند و به کشتار مردم پرداختند.

در قرن سوم و چهارم هجری، قم چنان وسعت یافت که ۵۲ آسیاب در آن گردش می‌‌کرده است. در قرن پنجم و ششم، دو سوی قم، بیش از سه میل (یک فرسخ) فاصله داشت و در دو جای آن نماز جمعه برگزار می‌‌شد. در سال ۶۱۶ چنگیز، ۶۵۱ هلاکو و یک قرن و نیم بعد تیمور به این شهر حمله کردند که البته برخی حمله تیمور به قم را رد کرده‌اند. در دوره شاهرخ و ترکمانان آق قویونلو و قراقویونلو، قم رونق یافت به طوری که بیست هزار خانه در قم وجود داشت. در دوره صفوی جمعیت قم را، پنجاه هزار تن ذکر کرده‌اند.[۴]

قم در احادیث

  • سلام بر مردم قم: قال الصادق علیه السلام: سلام الله على قم یستسقى الله بلادهم الغیث و ینزل الله علیهم البرکات و یبدل الله سیأتهم حسنات، هم اهل رکوع و سجود و قیام و قعود، هم الفقهاء العلماء، اهل الدرایه والروایه و حسن العباده. امام صادق علیه السلام فرمودند: سلام بر مردم قم، خداوند شهرهاى آنان را با باران سیراب مى‌کند، برکت‌ها را بر آنان نازل مى‌کند، و بدی‌هاى آنان را به خوبى تبدیل مى‌کند، آن‌ها اهل رکوع و سجود و قیام و قعود هستند. آنان فقیه و دانشمند هستند. آنان اهل درک حقایق و روایت و عبادت نیکو هستند.[۵]
  • قم پناهگاه مردم: قال الصادق علیه السلام: اذا اصابتکم بلیه و عناء فعلیکم بقم فانه مأوى الفاطمین؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: زمانى که رنج و زحمت و گرفتارى به شما روآورد، به قم روى آورید، زیرا قم پناهگاه فاطمیان و محل آسایش مؤمنان است.[۶]
  • دعوت و حرکت از قم: عن ابى الحسن الاول علیه السلام قال: رجل من اهل قم یدعوا الناس الى الحق یجتمع معه قوم کزبر الحدید لاتزلهم الریاح العواصف ولایجبنون و على الله یتوکلون والعاقبه للمتقین. امام على علیه السلام فرمودند: مردى از قم، مردم را به سوى حق دعوت مى‌کند، گروهى با او همراه مى شوند که همانند پاره‌هاى آهن هستند، که بادهاى تند آنان را نمى‌لغزاند و از جنگ خسته نمى‌شوند. به خدا توکل مى‌کنند و عاقبت خبر براى پرهیزکاران است.
  • مردم قم همراه مهدى علیه السلام: عن عفان البصرى عن ابى عبدالله علیه السلام قال لى: اتدرى لم سمى قم؟ قلت: الله و رسوله و انت اعلم قال: انما سمى قم لان اهله یجمعون مع قائم آل محمد صلوات الله علیه و یقومون معه و یستقیمون علیه و ینصرونه. عفان بصرى مى گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: مى‌دانى چرا قم نامیده شد؟ گفتم: خدا و پیامبرش و شما آگاه‌ترید. فرمودند: قم نامیده شد چون اهل آن با قائم آل محمد صلی الله علیه و آله همراه مى‌شوند و با او قیام مى‌کنند و او را یارى مى‌کنند و استوار خواهند بود.[۷]
  • برترى مردم قم: قال ابوالحسن علیه السلام: ان للجنه ثمانیه ابواب و واحد منها لاهل قم و هم خیار شیعتنا من بین سایر البلاد خمرالله تعالى ولایتنا فى طینتهم. امام هفتم علیه السلام فرمودند: بهشت داراى هشت در است و یکى از آن‌ها براى مردم قم است، و آنان در میان مردم سایر شهرها بهترین شیعیان ما هستند، خداوند ولایت ما را در طینت آنان قرار داد.[۸]
  • ستمگر در قم: قال الصادق علیه السلام: ان لعلى قم ملکا رفرف علیها بجناحیه لایریدها جبار بسوء الا اذابه الله کذوب الملح فى الماء. امام صادق علیه السلام فرمودند: براى قم فرشته‌اى است که بال‌هایش را بر آن گسترده است، هیچ ستمگرى قصد آزار قم نمى‌کند مگر این که خداوند او را ذوب مى‌کند همانند ذوب شدن نمک در آب.[۹]
  • قال الصادق علیه السلام: «انّ المَلائِکة لتَدْفَعُ البَلایا عَنْ قُمْ وَ اَهْلِهِ وَ ما قَصَدَهُ جَبّارٌ سوءا اِلّا قَصَمَهُ قاصِم الجّبارین»؛ فرشتگان خدا، همواره بلاها و خطرات را از قم و اهل آن برطرف مى‌سازند و هیچ ستمگرى، قصد نابودى قم را نمى‌کند مگر این که خداوند نابودش مى‌سازد.[۱۰]
  • قال على علیه السلام: «سلامُ اللّه عَلى اهلِ قُمْ وَ رَحْمَة اللّه على اهل قُمْ... هُمْ اهلُ رُکوُع وَ خُشوُع وَ سُجوُد وَ قیام وَ صیام هُمُ الفُقَها العُلَما الفهماء هُمْ اهلُ الدینِ والولایةِ وَ حُسْنِ العبادَةِ، صَلواتُ اللّه عَلَیهم وَ رَحْمَةُ اللّهِ و بَرکاتُه». سلام خدا بر مردم قم باد و رحمت خدا بر آنان باد، آنان اهل رکوع و سجود و خشوع و نماز و روزه‌اند، آنان فقیهان و عالمان و هوشمندان هستند، آنان دیندار و دوستدار خاندان پیامبر و اهل عبادت‌های شایسته هستند درود خدا و رحمت و برکات او بر مردم قم باد.[۱۱]
  • قال الصادق علیه السلام: «الا انَّ قُمْ حَرَمى وَ حَرَمَ ولْدى مِنْ بَعْدى»؛ بدانید که قم، حرم من و حرم فرزندان پس از من است.[۱۲]
  • قال الصادق علیه السلام: «اذا اصابَتْکمْ بَلِیةٌ وَ عِناء فَعَلَیکمْ بِقُم فَاِنَّهُ مَأْوى الفاطمیین»؛ آن گاه که بلاها و مشکلات به شما روى کرد، به شهر قم روى آورید که قم جایگاه امن فرزندان فاطمه سلام الله علیها است.[۱۳]
  • قال على ابن موسى الرضا علیه السلام: «اِنّ لِلجَنَّةِ ثمانَیة اَبوْاب ولِأهْل قُم واحِدٌ مِنْها فَطوبى لَهُمْ ثُمَّ طُوبى لَهُمْ ثُمَّ طوُبى لَهُمْ»؛ بهشت هشت در دارد که یک در از آن ها ویژه مردم قم است. خوشا به حال آنان - خوشا به حال آنان - خوشا به حال آنان.[۱۴]
  • قال الصادق علیه السلام: «تُرْبَة قُم مُقَدَّسَةٌ وَ اَهْلُها مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ لایریدُهُمْ جَبّارَ الّا عُجِّلَتْ عُقُوبَتُهُ... اما اِنَّهُمْ اَنْصارُ قائِمِنا وَ دُعاةُ حَقِّنا»؛ خاک قم مقدس است و مردم آن از ما خاندان پیامبر هستند و ما نیز آنان هستیم، هیچ ستمگرى قصد آزار مردم قم را نو کند جز آن که بزودى عقوبت مى‌شود. بدانید که مردم قم یاران قائم ما و مبلغان حق ما هستند.[۱۵]
  • قال موسى بن جعفر علیه السلام: «قُمْ عُشِّ آل محمّد وَ مأوَى شیعَتِهِمْ و... یدْفَعُ اللّهُ عنهم شر الأعادى وَ کلُّ سوء»؛ قم خانه آل محمد و جایگاه پیروان آنان است. خداوند شر دشمنان را از شهر قم کوتاه و دفع مى‌کند و هر بدى را از آن دور مى‌سازد.[۱۶]
  • قال على ابن موسى الرضا علیه السلام: «لُولا القُمیونَ لَضاعَ الدّینُ وَلولا القُمیونَ لَانْدَرَسَ الِدّینُ»؛ اگر اهل قم نباشند دین اسلام از بین مى‌رود و یا کهنه شده و فراموش مى‌شود.[۱۷]
  • قال الصادق علیه السلام: «انَّما سُمّىَ قُمْ لِاَنَّ اَهْلَهُ یجْتَمِعونَ مَعَ قائم آل مُحَمّد وَ تَقیمُونَ مَعَهُ و یسْتقیمونِ عَلَیه وَ ینْصُرُونَهُ»؛ قم را به این جهت قم نامیدند که مردم آن در کنار قائم آل محمد صلی الله علیه و آله گرد مى‌آیند و در راه او استقامت مى‌ورزند و او را یارى مى‌کنند.[۱۸]
  • قال الصادق علیه السلام: «وَ ما أَرادَ احدٌ بِقُمْ وَ اَهْلِه سُوا الّا اَذَلَّهُ اللّهُ وَاَبْعَدَهُ مِنْ رَحَْمتِه»؛ و کسى اراده بد به شهر قم و اهل قم نمى‌کند مگر آن که خداوند او را ذلیل مى‌کند و از رحمت خویش دور می‌‌سازد.[۱۹]
  • قال موسى بن جعفر علیه السلام: «رَجُل مِن اَهْل قُمْ یدعُو النّاسَ الىَ الحَّق یجْتَمِعُ مَعَهُ قَوُمٌ کزُبُرِ الحَدید لایألمون عَن الحَرْب ولایجْنُبُونَ وَلایحَرِّکهُمُ الرِّیاحُ العَواصِفُ و عَلىَ اللّه یتَوکلوُنَ وَالعاقِبَةُ للمُتَّقین»؛ شخصى از اهل قم مردم را به حق فراخواهد خواند و در اطراف او کسانى جمع مى‌شوند که چونان قطعه‌هاى آهن مقاومند از جنگ خسته نمى‌شوند و نمى‌ترسند و هیچ باد سرکش تندى آن ها را تکان نمى‌دهد و به خدا توکل دارند و عاقبت از آن متقین است.[۲۰]
  • قال الصادق علیه السلام: «تَکونُ بَلْدَةُ قُمْ وَأهْلُها حُجَّة علىَ الخلایق...»؛ قم و مردم قم الگو و حجت بر جهانیان مى‌شوند.[۲۱]

اماکن متبرکه قم

  1. امامزاده علی بن جعفر (برادر امام هفتم علیه السلام و عموی حضرت معصومه سلام الله علیها، انتهای خیابان انقلاب (چهارمردان))؛
  2. موسی مبرقع (فرزند بلافصل امام جواد علیه السلام)، خیابان طالقانی، کوچه‌ شماره ۵۹؛
  3. امامزاده شاه جمال، ابتدای جاده اراک؛
  4. شاهزاده احمد، خیابان امام موسی صدر (میدان الهادی)؛
  5. امامزاده ابراهیم و شاه محمد، میدان سعیدی، خیابان امامزاده ابراهیم؛
  6. امامزاده شاه جعفر غریب،‌ نزدیک مسجد جمکران؛
  7. شاهزاده ابراهیم و گنبد سبز، انتهای خیابان انقلاب؛
  8. امامزاده هادی و مهدی،‌ نزدیک مسجد جمکران؛
  9. شاهزاده زید و چهل اختران، خیابان طالقانی، کوچه شماره ۵۹؛
  10. امامزاده احمد بن محمد حنیفه،‌ میدان جهاد، بلوار ۱۵ خرداد؛
  11. امامزاده شاه جعفر، میدان سعیدی، خیابان امامزاده ابراهیم؛
  12. شاهزاده احمد قاسم، خیابان سمیه، میدان امامزاده احمد قاسم؛
  13. امامزاده سید علی، میدان جهاد، بلوار ۱۵ خرداد؛
  14. امامزاده حمزه و امامزاده احمد، ۴۵ متری عماریاسر، کوچه لب چال؛
  15. چهارتن از فرزندان ائمه اطهار علیهم السلام، حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها؛
  16. چهار امامزاده، فلکه جهاد، بلوار ۱۵ خرداد؛
  17. شاهزاده اسماعیل، خیابان طالقانی، کوچه شماره ۸۲؛
  18. شاهزاده طیب و طاهر، بلوار ۱۵ خرداد، جاده سراجه؛
  19. امامزاده سلطان محمد شریف، خیابان انقلاب، کوچه شماره ۱۷.

طبق تحقیقات به عمل آمده امامزادگان مدفون در قم چهارصد و چهل نفر می‌‌باشند. در ضمن قبور بسیاری از علما، شهدا و بزرگان در "مقبره شیخان" ـ خیابان آستانه ـ قرار دارد.

  1. مسجد مقدس صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف، معروف به مسجد جمکران،‌ (کیلومتر ۶ جاده قم ـ کاشان)؛
  2. مسجد امام حسن عسکری علیه السلام، چهارراه بازار؛
  3. مسجد جامع، خیابان طالقانی (آذر)، کوچه شماره ۷۳، کوچه مسجد جامع؛
  4. مسجد اعظم، خیابان موزه.

پانویس

  1. قم در گذرگاه تاریخ، علی‌اصغر پیله وریان.
  2. سابقاً به همان گونه که لقب دادن به افراد، به فراخور حالشان معمول بود، لقب دادن به شهرها نیز معمول بود، و این رسم ضاهراً از دوره مغول معمول گردیده است. نویسندگان دوره قاجاریه گاهی به شهرهایی از قبیل پاریس و لندن هم، لقب می‌‌داده‌اند.
  3. تاریخ مذهبی قم، علی‌اصغر فقیهی.
  4. قم در گذرگاه تاریخ، علی‌اصغر پیله‌وریان.
  5. بحارالانوار، ۶۰/۲۱۷.
  6. بحارالانوار، ۶۰/۲۱۵.
  7. بحارالانوار، ۶۰/۲۱۶.
  8. بحارالانوار، ۶۰/۲۱۶.
  9. بحارالانوار، ۶۰/۲۱۷.
  10. منتخب الاثر، صفحه ۴۴۳.
  11. آینده و آینده سازان، صفحه ۴۰.
  12. تاریخ قم، صفحه ۷.
  13. بحارالانوار، ج ۶۰، صفحه ۲۱۵.
  14. سفینة البحار، ج ۲، صفحه ۴۴۵.
  15. بحارالانوار، ج ۶۰، صفحه ۲۱۸.
  16. بحارالانوار، ج ۶۰، صفحه ۲۱۸.
  17. سفینة البحار، ج ۲، صفحه ۴۴۶.
  18. بحارالانوار، ج ۵۷، صفحه ۲۱۶، حدیث ۳۸.
  19. بحارالانوار، ج ۵۷، صفحه ۲۱۵.
  20. سید بن طاووس-املهم والفتن، صفحه ۳۸.
  21. سفینة البحار، ج ۲، صفحه ۴۴۵.

منابع

  • قم در گذرگاه تاریخ، علی‌اصغر پیله‌وریان.