علی ستاری بروجردی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۵ توسط Mohammadi (بحث | مشارکت‌ها) (منبع)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حجت الاسلام شیخ علی ستاری بروجردی (۱۳۰۹ - ۱۳۸۰ ش) از روحانیون مجاهد و فعال ایران معاصر است. او در تاریخ شکوهمند نظام مقدس اسلامی، یاوری امین برای امام خمینی، پشتیبانی صادق برای رزمندگان اسلام، خادمی دلسوز برای محرومان بود. ویژگی های اخلاقی، از ایشان عالمی وارسته و عارف ساخت که سال ها در سیر و سلوک و عرفان و تهذیب نفس و خودسازی چیزی کم نگذاشته بود.


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


۲۲۰px
نام کامل علی ستاری بروجردی
زادروز ۱۳۰۹ شمسی
زادگاه بروجرد
وفات ۱۳۸۰ شمسی
مدفن قم - گلزار شهدا

Line.png

اساتید

سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خوئی، امام خمینی، ...



ولادت و کودکی

شیخ علی ستاری، در تاریخ ۱۳۰۹/۶/۴ ش. در بروجرد، در خانواده‌ای روحانی دیده به جهان گشود. هنوز بیش از ده روز از ولادتش نگذشته بود که مادرش، دار فانی را وداع گفت.

او در سنین کودکی در محضر و مکتب والد ارجمندش، شیخ عبدالستار که از علمای بزرگوار بود، به فراگیری علوم قرآنی همت گماشت و طولی نکشید که زبانش به ذکر قرآن جاری شد. او در همان اوایل کودکی مجدانه مشغول به تحصیل و تلاش شد و در کنار تحصیلش در کارهای کشاورزی و دامداری و امورات خانواده کمک می کرد.

تحصیلات و استادان

آقای علی ستاری در ۱۸ سالگی به دلیل علاقه شدیدی که به تبلیغ دین اسلام و روحانیت داشت، به سفارش پدر بزرگوارش که از علمای بزرگ و صاحب نام بود، به انگیزه تبلیغ دین و حل مشکلات مردم فقیر و مستضعف به شهر بروجرد هجرت کرد. او قریب به یک سال و نیم در حوزه علمیه بروجرد به تحصیل و تهذیب نفس مشغول بود و از محضر علمای بروجرد کسب فیض نمود. اما اقامت در بروجرد نتوانست روح تشنه ستاری را سیراب کند. لذا با کسب اجازه از پدر بزرگوارش هجرتی دیگر آغاز کرد و در جوار مرقد ملکوتی امام علی علیه السلام رحل اقامت افکند.

شیخ علی ستاری بروجردی از مصاحبت با ارباب فضل و کرامت و از محضر اساتید والامقامی همچون امام خمینی در عرفان و سیر و سلوک و تقوا و پرهیزگاری بهره برد. امام راحل از ایشان شخصیتی ممتاز و معنوی ساخته بود. به طوری که ستاری در تمام مسائل، امین امام محسوب می شد.

همچنین وی از محضر آیت الله حکیم که ایشان هم مردی وارسته، دانشمند زاهد و عابدی بود و سال ها عمر بابرکت خود را در تحصیل علم و عرفان و سیر و سلوک گذرانده بود، کسب فیض نمود و همچنین از محضر آیت الله سید ابوالقاسم خوئی استفاده کرد. استاد ستاری سال ها در محضر آیت الله خوئی در دروس خارج فقه و اصول کسب فیض نمود.

از دیگر استادان وی می توان از آیت الله سید عبدالهادی شیرازی و همچنین آیت الله مسمع و میرزا باقر زنجانی نام آورد که هر کدام از مفاخر جهان اسلام بشمار می رفتند و از بُعد زهد، تقوا و عرفان و سیر و سلوک زبانزد عام و خاص بودند. او خود را به مراتب بالای علمی رساند به طوری که در مسائل شرعی به احتیاط عمل می کرد.

از دوستان و هم‌درسان استاد ستاری می توان از علمای برجسته ای همچون شهید سید مصطفی خمینی یاد کرد که علاوه بر درس و بحث، در ارتباطات خانوادگی هم بسیار زیاد با هم شفیق و رفیق بودند؛ به طوری که این دو بزرگوار در تمام زمینه‌ها خصوصاً در سفرها همکاری های تنگاتنگی داشتند. می گویند: در سفر مکه که قرار بود حاج آقا مصطفی خمینی مشرف شود، نزد امام رفتند، امام به ایشان فرمود: اگر حاج آقای ستاری با شما باشد، خیلی خوب است.

اجازات علمی و مالی

استاد ستاری مشهور به عرفان و زهد بود و در صداقت و امانت‌داری کم‌نظیر بود؛ به طوری که از طرف اکثر علمای عظام اجازه دریافت وجوهات داشت که در ذیل به اجازه آیات عظام اشاره می شود. حضرت امام خمینی قدس سره در این باره می فرماید: «از نظر مالی آقای ستاری از خود آدم مطمئن‌تر است.» و در جای دیگر دارد که هرگاه مردم به مرحوم حاج سید مصطفی خمینی جهت تحویل وجوهات مراجعه می کردند، ایشان می فرمود: «به حاج آقای ستاری تحویل بدهید».

اسامی مشایخ اجازات ایشان از این قرار است:

  • ۶. آیت الله بهجت که در تاریخ ۱۴۱۵ ق. مطابق با ۱۳۷۴/۲/۵ ش. صادر فرموده‌اند.
  • ۸. از طرف آیت الله سید عبدالهادی شیرازی که در ۲۹ جمادی الثانی ۱۳۸۰ ق. صادر فرموده‌اند.

فعالیت‌های ایشان

۱. فعالیت سیاسی:

استاد ستاری به دلیل قداست و کیاستی که داشت، از همان اوایل شروع نهضت مقدس در سال ۱۳۴۲ ش. محرم راز امام و بیت امام گردید و سفیر حضرتش در کشورهای مسلمان و شیعه نشین همسایه بود. بارها مخفیانه از نجف به ایران می آمد و پیک حضرت امام بود. در دوران خفقان ستمشاهی نام او در لیست سیاه ساواک قرار گرفت و چندین بار دستگیر و بازداشت شد. ولی هر بار با زیرکی خاصی از چنگ ساواک نجات پیدا می کرد و به فعالیت خود ادامه می داد تا بالاخره در سال ۱۳۵۵ ش. به کشور عزیز ایران برگشت و در شهر کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها اقامت نمود. حضرت امام هنگام مراجعت حاج آقا ستاری به ایران، فرمود: «شما که به قم می روید خوبست همانجا بمانید. اخوی من حاج آقای پسندیده از من بهتر است. شما در خدمت ایشان باشید». در اسفند ۱۳۵۵ ش. حاج آقا ستاری به قم مشرف شد و به خاطر مزاحمت های رژیم، سه بار مجبور به جابجایی منزل خویش گردید و به طور آشکار و پنهان رسالت خویش را به انجام رساند.

در دوران تبعید امام، از یاران باوفای امام و نماینده ویژه ایشان در حج بود تا این که انقلاب کبیر ایران به رهبری امام خمینی به ثمر رسید. هنگام اقامت حضرت امام در قم، استاد ستادی از نزدیکان و ملازمان ایشان بود و بعد از پیروزی انقلاب به فرمان امام به اتفاق حاج آقای شاهرودی، کمیته انقلاب اسلامی را در بروجرد تشکیل داد.

با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، استاد ستاری نیز با سه فرزند خود لباس رزم پوشید و همگام با رزمندگان اسلام در میادین جنگ حضور پیدا کرد تا سرانجام فرزند عزیز و دلبندش حاج محمدحسین ستاری را - که دیده بان لشکر علی بن ابی طالب علیه السلام بود - در راه قرآن و اسلام تقدیم نمود و به افتخار شهادت فرزند نائل آمد.

فعالیت های حاج آقای ستاری در زمان جنگ در جبهه‌ها محدود نبود بلکه او به امر امام به کشورهای شیخ نشین خلیج فارس می رفت و کمک های نقدی و جنسی آن ها را به سمت جبهه‌ها گسیل می داشت که طی چند مرحله، چهارصد دستگاه جیپ، لنکروز و آمبولانس، مملو از البسه و لوازم مورد نیاز جنگ به جبهه‌های حق علیه باطل رسانید. به همین جهت از طریق عوامل آمریکا، ورود ستاری به کشورهای خلیج فارس، خصوصاً کویت ممنوع گردید.

با عروج ملکوتی حضرت امام، لطمه جبران ناپذیری بر روح و جسم ستاری وارد شد. ستاری با تمام وجود، عاشق سیره و سنت امام بود و جدایی مراد از مرید به منزله جدایی روح از جسم بود. ستاری هر چند در زمان حضرت امام نیز تصدی هیچ یک از امور اجرایی را نداشت، اما همچنان با اعتقاد راسخ به «ولایت مطلقه فقیه»، و رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای به تمام معنا عالمی سیاستمدار، عارفی زاهد، مجاهدی پرتوان و سربازی گمنام در خدمت اسلام و انقلاب اسلامی بود. او همیشه می فرمود: «بهترین افتخار من این است که لباس سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف را به تن دارم».

۲. فعالیت فرهنگی:

استاد ستاری با برخورداری از بینش فرهنگی «تعلیم و تربیت» را نیاز زمان تشخیص داده بود و به مانند معلمی آگاه، مدیری دلسوز و مدبری متعبد، دین و دانش را به هم آمیخت و به اعتلا و ارتقای آموزش و پرورش فرزندان این سرزمین اندیشید. ایشان با فراهم کردن زمینه کارهای زیربنایی مثل ساختن دبیرستان دخترانه احمدیه در روستای ونایی که تا آن روز مردم خیلی به علم و دانش و همچنین نسبت به تعلیم و تربیت دختران، این آینده سازان و این مادران الگوی آینده جامعه اسلامی بهایی نمی دادند و حتی اگر کسانی هم می خواستند دختران خود را به دبیرستان بفرستند، چون راه دور بود و می خواستند دختران به بروجرد برای ادامه تحصیل بروند و با مشکلات زیادی روبرو بودند، از ادامه تحصیل بازمی ماندند و به همین خاطر استعدادهای بالا و سرشار از بین می رفت. ولی با کار زیربنایی استاد ستاری این جو را شکست و گفت: دختر و پسر فرقی ندارد و همه می توانند با فراگیری دین و دانش در تمام زمینه‌های انسانی افتخار بیافرینند. دختران هم می توانند با تحصیل دانش، مادران خوبی برای فرزندان خود باشند و فرزندان امت مسلمان را بر پایه اسلام راستین تربیت کنند. ساختن دبستان دخترانه حضرت فاطمه سلام الله علیها و همچنین مدرسه امام علی علیه السلام،دبیرستان امام علی علیه السلام، دبستان یازده کلاسه حضرت حضرت زهرا سلام الله علیها از دیگر کارهای ایشان بود.

۳. فعالیت‌ اجتماعی و عمرانی:

استاد ستاری در خدمت به مردم لحظه‌ای مضایقه نکرد و زمان بسیاری را به این کار اختصاص می داد. همواره در راه زدودن چهره کریه فقر از جامعه در حرکت و تلاش بود، قدم های استوارش همیشه برای محرومین و مستمندان در تکاپو و جنبش، چشمان نافذش همواره به دنبال کشف آثار حرمان و عقب ماندگی در جستجو و قلب دردمندش نه برای خود که برای هموطنانش پیوسته در تپش و تلاطم بود. او با صبر و شکیبایی در کار ساختن جامعه‌ای نمونه بدور از ستیز و کشمکش بود و سینه‌ای به فراخنای جهان آکنده از قصه‌ها و غصه‌ها و درد دین داشت. اما هیچ گاه آن همه راز دل را بر زبان جاری نکرد.

او عمر گرانقدر خود را وقف ساختن و تأسیس نهادها و مؤسسات خیریه کرد. از جمله در تأسیس بیمارستان قلب در بروجرد، بیمارستان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، حسینیه بقیة الله عجل الله تعالی فرجه شریف، توسعه مساجد خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در بروجرد، مسجد امام زمان عجل الله تعالی فرجه در روستای کپرجودکی، مسجد روستای برکت آباد، مسجد امام صادق علیه السلام در روستای وفایی، مسجد روستای دره نقدی، حسینیه روستای گلچهران و توسعه حوزه های امام صادق علیه السلام و ولی عصر عجل الله تعالی فرجه بروجرد و مؤسسات خیریه در شهرستان های قم، اصفهان، مشهد، تهران صدها میلیون تومان هزینه کرد و با این همه، خود از داشتن یک وسیله نقلیه محروم بود.

ویژگی‌های اخلاقی

حاج شیخ علی ستاری، عالمی عارف و فرزانه و وارسته، روستازاده‌ای دانشمند از خیل ایثارگران و مجاهدان بود که بر بلندای قله زیبای خرد و عاطفه ایستاد. او خوب فهمیده بود که «... لن تنالوا البرّ حتّی تنفقوا ممّا تحبّون...» و عاشقانه محبوب‌ترین سرمایه، یعنی جان گرانقدرش را بی پیرایه و سخاوتمندانه انفاق نمود.

از ویژگی های او که همیشه بدان توجه داشت، ساده زیستی بود. او با ساده زیستی و پارسایی در کلبه محقرش به عافیت طلبان و منفعت خواهان آموخت که باید خود را رها کرد و از سد عظیم خودخواهی، خودمحوری، تجمل گرایی، اسراف و تبذیر و دنیاطلبی گذر کرد، تا به معبود خود رسید.

از ویژگی های دیگر او تواضع بی حد و حصر ایشان بود. هرگز به دنبال آوازه و اشتهار - که عامل سقوط و دوری انسان ها از اصالت و هویت دینی، اخلاقی و اجتماعی است - نبود. این جمله از اوست که «همین آوازه‌ها و اشتهار باعث سد راه کارهای خیر می شود و نمی گذارد که انسان در اوج آسمان‌ها به پرواز درآید و به خدای خود برسد.» و برای این که انسان بتواند انسان بشود، باید از خیلی چیزها، خیلی منیت‌ها و خیلی از آرزوها، بگذرد.

و از ویژگی های دیگر استاد ستاری آرمان گرایی بود. او به همگان آموخت که برای نیل به آرمان‌های مقدس انسانی باید راحتی و رفاه را بر خود حرام کرد و به میدان مبارزه آمد و بی شائبه نام و نان، خود را وقف خدمت به مردم نمود. چرا که معتقد بود: «گر مرد رهی، میان خون باید رفت».

از دیگر خصوصیات اخلاقی استاد ستاری می توان به توکل وی توجه کرد که در تمام کارها اراده ایشان متکی به نیروی الهی بود. او کارها را با توکل بر خداوند شروع می کرد و به پایان می رساند و اگر مشکلی پیش می آمد، بدون هیچ گونه ناراحتی می فرمود: «هر چه مصلحت خداوند باشد، همان خواهد شد.» استاد در یکی از سفرهای زیارتی که به مکه به عنوان مسئول و هم روحانی کاروان بود؛ پول‌های افراد کاروان نزد ایشان بود و اتفاقاً پول‌هایی که نزد ایشان بود، به سرقت رفت. همه نگران بودند ولی استاد بسیار روحیه ای آرام داشت و به دوستان سفارش می کرد: «توکل بر خدا کنید، نگران نباشید، خدا خودش همه چیز را درست می کند.» دوستانش می گفتند: وقتی استاد این طور با اطمینان حرف زد، ما چیزی نگفتیم و اذن مرخصی گرفتیم، همین که بلند شدیم و خواستیم از آنجا خارج شویم ناگهان بعضی از رفقای دیگر گفتند: به آقای ستاری بگویید یک آقایی آمده با شما کاری دارد. ایشان وارد منزل شد و بعد از مدتی رو به آقای ستاری کرد و گفت: مدتی است که من سهم وجوهات خود را نپرداخته‌‌ام خواستم شما زحمت بکشید حساب کنید تا خدمتتان تقدیم کنم، هر جور که صلاح می بینید مصرف کنید. جالب اینجاست که جناب آقای ستاری وقتی که حساب کردند، دقیقاً به اندازه مقدار پولی بود که به سرقت رفته بود.

از خصوصیات بارز اخلاقی دیگر ایشان حُسن خلق بود که برای اطرافیان بسیار تحسین برانگیز بود. اخلاق بسیار نیکو و جذابی داشت. هر کسی که با ایشان برخورد می کرد، بسیار دوست داشت که بتواند دوباره با ایشان ارتباط برقرار کند و این رابطه دوستی ادامه پیدا کند. حسن خلق ایشان در سفرها که با افراد مختلف داشتند، بسیار نمایان بود و بسیار نقل می شود که می گویند: استاد ستاری در سفرهایی که با ما داشتند، آن قدر خوش اخلاق و خوش رفتار بودند که انسان آرزو می کرد که ای کاش پیش می آمد دوباره با ایشان همسفر می شدیم!

استاد در سفرها همیشه سعی می کرد که همه کارها را خودشان به تنهایی انجام بدهد تا دیگران بیشتر از این سفر لذت ببرند و بیشتر به آن ها خوش بگذرد. مخصوصاً در سفرهای زیارتی که دوستان با ایشان بودند نقل می کنند: استاد ستاری با تأسی به استاد فرزانه‌اش حضرت امام قدس سره همیشه به این نکته توجه خاص داشت و سعی می کرد زودتر از دیگران برگردد و از آن طرف هم دیرتر از دیگران از منزل خارج شود تا بیشتر کارهایشان را بتواند انجام دهد و دیگران از این فرصتی که پیش آمده، بتوانند بیشتر استفاده کنند و به دعا و نیایش بپردازند و زمانی که از ایشان سؤال شد که: شما چرا این کار را می کنید؟ می فرمود: همان طور که امام بزرگوار فرموده‌اند: «خدمت به زائرین اهل بیت، ثوابش کمتر از زیارت و توسل نیست».

وفات

سرانجام قلب انسانی وارسته که در پیمودن راه پرفراز و نشیب کمال، خستگی و ستوه را هرگز احساس نمی کرد، در تاریخ۱۳۸۰/۲/۲ بر اثر سکته قلبی از حرکت بازایستاد و با آرامش روح و اطمینان، به رحمت بیکران حضرت حق پیوست و در جوار تربت پاک فرزند شهیدش در گلزار شهیدان قم در خاک آرمید. خدایش با انبیا و اولیا محشور گرداند.

منابع مقاله

(۱). مصاحبه با خانواده آقای ستاری (دکتر محسن ستاری فرزند ایشان).

(۲). مصاحبه با داماد ایشان (حاج آقای رحمانی).

(۳). زندگینامه ایشان.

(۴). مصاحبه با حجة الاسلام عباس قرهی (در دفتر آیت الله بهجت، قسمت وجوهات).

(۵). مصاحبه با حجة الاسلام پارسا (نماینده طلاب بروجرد).

(۶). نقل از فرزند ایشان از قول آقای دکتر باهر راجع به فعالیت های آقای ستاری در دفاع مقدس.

(۷). روزنامه کیهان، ص ۱۱، پنجشنبه ۱۳/۲/۸۰.

(۸). روزنامه جمهوری اسلامی، ص ۵، ۵/۲/۸۰.

(۹). روزنامه آفتاب یزد، ص ۵، قسمت خبرهای کوتاه، ۸۰/۲/۴.

(۱۰). یادها و یادمان ها، ص۳۷۶ به بعد. (این کتاب به مناسبت بزرگداشت سید مصطفی خمینی از طرف آثار نشر امام خمینی به چاپ رسید).

(۱۱). پیام تسلیت اداره آموزش و پرورش منطقه اشترایان.

(۱۲). پیام تسلیت رئیس اداره آموزش و پرورش بروجرد.

(۱۳). پیام تسلیت نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی.

(۱۴). پیام تسلیت هیئت نجفی های مقیم قم.

(۱۵). پیام تسلیت شبکه بهداشت و درمان شهرستان بروجرد.

(۱۶). دوماهنامه آسمانی ها.

(۱۷). ویژه‌نامه سومین جشنواره سراسری مدرسه سازان ص ۵۷ (۲۱/۸/۱۳۷۹).

(۱۸). روزنامه اطلاعات.

(۱۹). همایش ملی خیرین مسکن ساز، در ۲۲ و ۲۳ اردیبهشت ماه ۷۹ در مشهد مقدس.

(۲۰). اجازات از مراجع عظام که به ایشان داده‌اند.

منبع

محمود کرمانی، ستارگان حرم، جلد ۱۶، صفحه ۲۷۸، ۲۹۵.