سید مصطفی صفایی خوانساری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله سید مصطفى حسینی صفایى خوانسارى (۱۲۸۱ - ۱۳۷۱ ش)، عالم ربانی شیعه و از شاگردان آیت الله حائرى بود. آیت الله خوانسارى از جمله شخصیت هاى صاحب‌نظر حوزه علمیه قم در زمینه علوم مختلف اسلامى و محل رجوع بسیاری از علما و مراجع بود. وى مسئولیت جلسه استفتائات آیت الله بروجردى را نیز بر عهده‌ داشت.

صفايى-خوانساری.jpg
نام کامل سید مصطفى حسینی صفایى خوانسارى
زادروز ۱۲۸۱ شمسی
زادگاه خوانسار - اصفهان
وفات ۱۳۷۱ شمسی
مدفن قم، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

Line.png

اساتید

شیخ عبد الکریم حائری یزدی، سید ابوالحسن اصفهانى، میرزا حسین نائینى،...


آثار

الدیانة الاسلامیه، الجواهر المودعه، حاشیه بر کفایة الاصول،...

ولادت و خاندان

سید مصطفى حسینی خوانسارى -فرزند آیت الله سید احمد حسینى- در ماه ربیع المولود سال ۱۳۲۱ هـ.ق (۱۲۸۱ هـ.ش) در شهرستان خوانسار، چشم به جهان گشود.

خاندان او از سادات حسینى و از بزرگان علم و سیادت در عصر خود بودند. مرحوم آیت الله نجفى مرعشى در مقدمه کتاب «کشف الاستار عن وجه الکتب والاسفار» از تألیفات آیت الله سید احمد حسینى خوانسارى (پدر آیت الله سید مصطفى صفایى خوانسارى) در تجلیل از وى مى نویسد: «علامه فقیه، اصولى محدث، مفسر رجالى، ادیب زاهد، شیخنا فى الروایة، حاج سید احمد حسینى عبیدلى اعرجى خوانسارى، مشهور به «صفایى» از بزرگان علم بود. پدران و اجداد او همه از سادات بلندمقام و شریف بوده و به سادات علماى مدینه منسوب بودند... او داراى فرزندانى بود که عالم جلیل متتبع، آیت الله حاج سید مصطفى حسینى صفایى خوانسارى از مشهورترین و افضل و ارجمندترین آنها است که در قم سکونت دارد... آیت الله سید احمد صفایى خوانسارى داراى تألیفات متعدد ازجمله کتاب ارزشمند "کشف الاستار" بود».[۱]

تحصیلات و استادان

سید مصطفى وقتى به سن تحصیل رسید، به مکتب رفت. سپس به تحصیل مقدمات علوم حوزوى روى آورد و با حافظه قوى و هوش سرشارى که داشت، در نوجوانى روانه مدرسه علمیه «مریم بیگم» خوانسار شد. مقدمات را در محضر دایى بزرگوارش، مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سید على رضوى خوانسارى آموخت. سپس سطوح عالى را در محضر والد بزرگوارش، آیت الله حاج سید احمد صفایى خوانسارى و شخصیت هاى علمى آن زمان خوانسار همچون آیات: آخوند محمد بیدهندى، مرحوم سید على‌اکبر بیدهندى و مرحوم آقا میرزا محمود ابن الرّضا خوانسارى فراگرفت و دروس سطوح را به پایان رساند.

هجرت به قم:

در شعبان المعظم ۱۳۴۰ هـ.ق مرحوم آیت الله حائرى از شهر اراک به قم مهاجرت کرد و به تأسیس و بازسازى حوزه علمیه قم پرداخت. آیت الله سید مصطفى صفایى خوانسارى نیز در همین سال براى کسب فیض از محضر آیت الله حائرى، به قم هجرت کرد و چندین دوره در حوزه درس اصول و فقه ایشان شرکت جست؛ به طورى که در شمار خواص اصحاب مرحوم آیت الله حائرى درآمد. وى در مجلس استفتاى ایشان شرکت مى کرد و بسیار از آیت الله صفایى خوانسارى شنیده مى شد که مى فرمود: «این فرع در محضر آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى مطرح شد و ایشان چنین فرمودند».

مرحوم آیت الله خوانسارى مورد وثوق آیت الله حائرى بود، به طورى که وقتى اهالى محله چهل اختران قم از مرحوم آیت الله حائرى تقاضا کردند یکى از علماى مورد اطمینان خویش را جهت اقامه نماز جماعت به آن محل بفرستد، این مأموریت را به مرحوم آیت الله صفایى خوانسارى محول کرد و ایشان حدود شصت سال در مسجد چهل اختران اقامه جماعت مى کرد.

یکى از نشانه هاى مورد وثوق بودن ایشان در محضر آیت الله حائرى، این بود که: در پاسخ به نامه مرحوم آیت الله سید محمدتقى خوانسارى (م، ۱۳۷۱ هـ.ق) در شأن ایشان، چنین پاسخ نوشت: «جناب مستطاب شریعتمدارى، معظم‌له (آقاى سید مصطفى صفایى خوانسارى) سالها است که در این حوزه علمیه اشتغال به تحصیل داشته و دارد و بحمدالله تعالى به مراتب عالیه نائل شده است و مقامات ایشان از حیث فضل، اجتهاد، تقوا و اخلاق محل شبهه نیست. کثَّرَ اللّهُ اَمْثالَهُ». الأحقر عبدالکریم حائرى.

حضرت آیت الله حاج شیخ مجتبى اراکى در این باره مى نویسد: «به نظر این جانب، معظم‌له زینت بخش کرسى فقاهت و تدریس بودند. در جلسات بحث، روان بخش بود و در نشست هاى فقه و اصول، روح‌افزا.

هجرت به نجف اشرف:

آیت الله سید مصطفى صفایى خوانسارى براى استفاده از محضر درس اساتید بزرگ نجف اشرف، به حوزه علمیه نجف مسافرت کرد. حدود یک سال مقیم آن شهر شد و در فقه و اصول از محضر آیات عظام: سید ابوالحسن اصفهانى و میرزا حسین نائینى استفاده کرد و همچنین از محضر درس آیات عظام: حاج آقا حسین قمى، آقازاده خراسانى، میرزا محمدصادق اصفهانى و آقا رضا مسجدشاهى اصفهانى قدس الله اسرارهم نیز بهره مند شد. سپس به قم بازگشت و تا آخر عمر آیت الله حائرى (سال ۱۳۵۵ هـ.ق) در محضر درس ایشان به تحصیل پرداخت.[۲]

آیت الله خوانسارى همچنین براى تحصیل معارف عقلى و علم کلام، فلسفه و عرفان، مدتى در حوزه درس عارف بزرگ، آیت الله العظمى میرزا محمدعلى شاه‌آبادى (م، ۱۳۶۳ هـ.ق) و آیت الله العظمى سید ابوالحسن رفیعى قزوینى (م، ۱۳۹۵ هـ.ق) شرکت کرد و از حکمت و عرفان آن دو بهره اى فراوان برد.

مرحوم آیت الله خوانسارى از بدو ورود به قم در جرگه علاقمندان به امام خمینى قرار گرفت و ارتباط زیادى با ایشان داشت. وى در بسیارى از دروس، از جمله کلاسهای علامه شاه‌آبادى و آیت الله رفیعى قزوینى، همراه و همدرس مرحوم امام بود.

آثار و تألیفات

آیت الله صفایى خوانسارى در کنار تحصیل، به تدریس، تحقیق و تألیف می پرداخت که قسمتى از تألیفات عبارتند از:

  1. الدیانة الاسلامیه (در اصول اعتقادات)؛
  2. تقریرات درس فقه و اصول آیت الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى؛
  3. الجواهر المودعه؛
  4. حواشى بر «دررالفوائد» آیت الله حائرى؛
  5. حواشى بر کتاب هاى: شرح لمعه، قوانین الاصول، کفایة الاصول، وسیلة النجاة مرحوم آیت الله اصفهانى و مکاسب.[۳]

جایگاه علمى

آیت الله خوانسارى از معدود شخصیت هاى علمى حوزه علمیه قم بود که در زمینه علوم مختلف اسلامى صاحب‌نظر بود و با ذهن قوى و حافظه اى کم‌نظیر به بحث و بررسى پیرامون مسائل فقهى، حدیثى، کلامى، اصولى، تفسیرى، فلسفى، تاریخ، رجال و درایه مى پرداخت. از همین رو معمولاً شخصیت هاى برجسته علمى حوزه براى حل مشکلات علمى خویش به صورت حضورى، تلفنى یا کتبى به ایشان مراجعه و مشکل خود را حل مى کردند. حضرت آیت الله حسن‌زاده آملى پس از فوت ایشان فرمود: «مرحوم آیت الله خوانسارى براى ما یک محور بودند».

او بسیار «حاضرالذهن» بود، به طورى که بعضى او را «کتابخانه سیار» مى خواندند. هر سؤال فقهى و اسلامى از او مى شد، بى‌درنگ جواب کامل مى داد. همچنین او را جامع معقول و منقول مى خواندند که در موقعیت خود، برازندگى آشکارى داشت.

آیت الله خوانسارى از اصحاب خاص و بسیار مورد علاقه آیت الله بروجردى بود. وى مسئولیت جلسه استفتائات آیت الله العظمى بروجردى را نیز عهده‌دار بود و پس از رحلت آیت الله بروجردى، در ردیف مراجع تقلید قرار داشت.

از نامه ها و مکاتبات بازمانده مرحوم آیت الله العظمى بروجردى به مرحوم آیت الله صفایى خوانسارى، مشخص مى شود که مرحوم آیت الله بروجردى مهمترین و حساس ترین مسائل مربوط به شخصیت هاى علمى شهرستان ها و مراجع عظام مقیم در استان ها را به صورت مکتوب با آیت الله صفایى خوانسارى مطرح و ارجاع مى داد و در حقیقت، موضوع بسیار حساس ارتباط با مراجع را به ایشان محول کرده بود.[۴]

ویژگى‌هاى علمی و اخلاقى

  • مرحوم آیت الله خوانسارى منیت خویش را زیر پا گذاشته بود. او در نهایت سادگى، زندگى بسیار فقیرانه اى داشت و از ابتدایى ترین امکانات محروم بود. پیوسته به صورت پیاده جهت اقامه نماز جماعت به مسجد و مدرسه و یا مجالس دیگر مى رفت و براى تأمین حوائج روزمره اش شخصاً به نانوایى و... مراجعه مى کرد.
  • اهل مطالعه بود. اگر کتاب خوبى بدست مى آورد، از اول تا آخرش را با دقت مطالعه مى کرد و بر اندوخته هاى علمى خود مى افزود و به دیگران نیز مى آموخت. از این رو، بر مطالب مختلف علمى احاطه و تسلط داشت، به طورى که در بین فضلا و طلاب به عنوان «کامپیوتر علوم اسلامى» لقب گرفت. یکى از فضلاى حوزه مى گفت: «هر سؤالى که از ایشان مى پرسیدند، بى‌درنگ آن چنان جواب مى داد که گویا یک ساعت آن را مطالعه یا تدریس کرده است».
  • در علم درایه، حدیث، رجال و مخطوطات و کتاب شناسى، مهارت فوق‌العاده داشت. اگر نامى از یک شخصیت روایى به میان مى آمد، اطلاعات دست اول از تاریخ تولد، فوت، دلائل مرگ، تألیفات و زندگى فرزندان او بیان مى کرد. که باعث حیرت و تعجب همگان مى شد. چه بسا مى شد کتابى دست ایشان داده مى شد که آغاز و انجام نداشت و بالبداهه یقین مى فرمودند که چه کتابى است و مؤلف آن کیست.
  • ایشان کتابخانه شخصى بسیار نفیسى داشت که از بهترین کتابخانه هاى موجود بود و علاوه بر کتاب هاى مختلف چاپى، کتاب هاى نفیس خطى منحصر به فردى داشت، جالب این است که کتابى در کتابخانه ایشان دیده نمى شود، مگر آن که آن مرحوم، از اول تا آخر، آن کتاب را با دقت و وسواس خاص مطالعه کرده و در حاشیه بعضى از کتاب ها تعلیقاتى نوشته است.
  • روشنفکر به معنى صحیح کلمه بود. به تنظیم برنامه هاى درسى مدارس و تدریس دروس مختلف براى طلاب جوان، تربیت و آشنا کردن آن ها به علوم روز، علاقه بسیار داشت و چنین کارهایى را از امور لازم مى دانست.
  • عالم و محدثى ماهر و واجد شرایط براى اجازه دادن در نقل روایات و به اصطلاح «صاحب اجازه روایتى» از مشایخ بزرگ روایتى بود. یکى از اساتید مى نویسد: «آیت الله صفایى خوانسارى در اجازه اى که براى اینجانب نگاشته، نام بیست و شش نفر از مشایخ اجازه خود را یاد کرده است».[۵]

خدمات فرهنگى و اجتماعى

یکى از ویژگى هاى ممتاز آیت الله خوانسارى، فراهم نمودن گنجینه اى نفیس از کتاب هاى خطى قدیمى و نگهدارى آن ها بود. آن چه در این راستا مهم است، این که ایشان به علما و فضلا اجازه مى داد از آن گنجینه استفاده کنند و گاهى کتاب را در اختیار آن ها مى گذاشت. همچنین از ناشران مى خواست تا به چاپ و انتشار آن ها اقدام کنند، با این که این کار موجب کاهش ارزش مادى کتب خطى مى شد. حاصل این طرز تفکر و بینش الهى، انتشار ده ها اثر علمى در زمینه هاى فقه، حدیث، تاریخ، رجال، عرفان و... بود که هم‌اکنون در کتابخانه هاى کشورها، در اختیار علاقمندان به معارف اسلام و تشیع قرار دارند. بخشى از این کتاب هاى چاپ شده، عبارتند از: قُرب الاسناد حمیرى؛ جعفریات؛ رسائل الشریف مرتضى؛ المهذب ابن براج.

مرحوم آیت الله خوانسارى در گسترش کتابخانه ها از جمله کتابخانه هاى مدرسه فیضیه و مسجد اعظم نقش ارزنده اى داشت. کتاب هاى ارزشمندى را که در شهرها وجود داشت، خریدارى مى کرد و به این کتابخانه ها مى آورد.

بخشى از آثار اجتماعى ایشان عبارت است از: بازسازى مسجد بزرگ محله پایتخت خوانسار، مساجد و برخى مدارس که هر کدام به نوبه خود منشأ آثار و برکات فرهنگى و معنوى فراوانى است.

آیت الله خوانسارى بالغ بر شصت سال در مساجد مختلف به اقامه جماعت پرداخت. او به این وسیله با مردم تماس داشت و به حل مسایل مردم مى پرداخت. در عصر مرجعیت آیت الله بروجردى، پس از اتمام ساختمان مسجد اعظم، مرحوم آیت الله بروجردى شب ها در آن مسجد اقامه جماعت مى کرد، ولى پس از مدتى که به علت کسالت نتوانست در جماعت حضور یابد، مرحوم آیت الله خوانسارى را به نیابت از خویش جهت اقامه نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم، تعیین فرمود. همچنین هنگامى که آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى، مرجع عالیقدر، به همراه گروهى از علماى نجف به قم مهاجرت کرد، نماز جماعت در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها را اقامه فرمود. وقتى وى تصمیم گرفت به نجف اشرف بازگردد، مرحوم آیت الله خوانسارى را به نیابت خویش تعیین کرد و آن مرحوم متجاوز از پنجاه سال، صبح ها در مسجد بالاسر اقامه نماز جماعت داشت.

وفات

سرانجام در شامگاه روز پنجشنبه، مورخ ۱۳۷۱/۷/۲۳ شمسى (۱۷ ربیع الثانى ۱۴۱۳ ق) روح‌ بلند آیت الله سید مصطفى صفایى خوانسارى به ملکوت اعلى پیوست. یک هفته قبل از وفات، آیت الله العظمى مکارم شیرازى براى عیادت به محضرشان آمد، دست در دست آقاى مکارم نهاد و فرمود: «من بزودى مى روم، ولى حوزه باید بماند. شماها حوزه را حفظ کنید.» صبح روز پنج شنبه به پسر بزرگش فرمود: «امروز آخر عمر من است، مى خواهم سبک باشم، مرا راحت بگذارید و از خوردن دوا و غذا معافم دارید.»

پیکر پاک این عالم ربانى را از مسجد امام حسن عسکری علیه السلام به طرف حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها تشییع کردند و در مسجد بالاسر - جایى که بیش از شصت سال در آن جا صبح ها اقامه نماز جماعت کرده بود - به خاک سپردند.

پانویس

  1. کشف الاستار عن وجه الکتب والاستار، مؤسسه آل البیت، ج ۱، ص ۱۳ و ۱۵ و ۲۶. این کتاب مانند کتاب «الذریعه» حاج آقا بزرگ تهرانى است و سال ها قبل از آن نوشته شده است.
  2. اقتباس از گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۳۸.
  3. تاریخ اصفهان، ج ۲، ص ۲۷۵.
  4. اقتباس از دست نوشت آیت الله زاده، آقاى سید احمد صفایى.
  5. نگاهى به خوانسار، ص ۴۲.

منابع

  • محمد محمدى اشتهاردى، "سید مصطفى صفایى خوانسارى"، ستارگان حرم، جلد ۷.


آرشیو عکس و تصویر