حدیث مفرد
یکی از اقسام خبر واحد به اعتبار سند آن، «حدیث مفرد» است و آن حدیثی است که راوی در نقل آن تنها باشد و یک راوی حدیث را نقل کند.
«حدیث مفرد» بر دو قسم است: مطلق و نسبی. چنانچه انفراد در اصل سند (یعنی اولین راوی و سر سلسله ناقلین حدیث) واقع شود، آن را مفرد مطلق گویند و در غیر این صورت مفرد نسبی است.[۱]
مفرد مطلق حدیثی است که راوی آن به نقل حدیث، منفرد باشد، یعنی دیگر روات، این حدیث را ذکر نکرده باشند.[۲] این گونه حدیث را «غریب» نیز می نامند و اگر دو تن آن را نقل نموده باشند، «عزیز» گویند؛ و اما مفرد نسبی، حدیثی است که مثلا اهل شهری در نقل آن منفرد باشد.[۳][۴]
مشهور علماء، حدیث مفرد را شاذّ هم می نامند،[۵] ولی شافعی و علمای حجاز و نیز جمعی از علمای شیعه در تعریف حدیث شاذ گفته اند: شاذ حدیثی است که در مقابل و معارض حدیث مشهور یا حدیثی که رواتش حافظتر است واقع شود.[۶]
به هر حال محققان، مجرد انفراد راوی را (در صورتی که ثقه باشد) موجب ردّ حدیث ندانسته اند و حدیث مفرد به دلیل مفرد بودن ضعیف به حساب نمیآید. چون اِفراد در حدیث صحیح، موثق و حسن نیز جاری است، مگر این که ملحق به شاذّ شود و در این صورت به علت شاذّ بودن رد میشود.
پانویس
- ↑ درایه شهید، ص ۱۷.
- ↑ و ان لم یرو به معناه ایضا حدیث آخر فهو فرد من الافراد. (اختصار علوم الحدیث، ص ۵۹)
- ↑ ابن حجر، مفرد نسبی را حدیثی می داند که در دو یا چند طبقه منحصرا یک تن نقل کند. (ر.ک: شرح نخبة الفکر، ص ۱۰) ولی در تدریب الراوی، ص ۱۵۶ آن را قسمتی از انحاء مفرد نسبی می شمارد.
- ↑ مثال مفرد نسبی: ابونصر احمد بن سهل الفقیه عن حکم بن عتیبة عن حنش قال: کان علی یضحی بکبشین، بکبش عن النبی و بکبش عن نفسه) که از اول تا به آخر سند آن منحصراً از اهل کوفه اند و دیگران حدیث مزبور را نقل ننموده اند.
- ↑ و مخالف المشهور شاذ (وجیزه). الشاذ ما رواه الثقة مخالفا لما رواه الجمهور. (درایه شهید، ص ۴۵)
- ↑ قال الشافعی: الشاذ ما رواه المقبول مخالفا لروایة من هو اولی منه لا ان یروی ما لایروی غیره (قواعد التحدیث، ص ۱۳۱؛ مقدمه ابن صلاح، ص ۳۶)
منابع
- درایة الحدیث، کاظم مدیر شانه چی.
- پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «حدیث مفرد».