بتریه
«بَتریّه» یکی از فرقههای زیدیه به شمار آمده که بعد از شهادت زید بن علی در سال ۱۲۱ ق. در مسیر جریان فکری زیدیه پدید آمد. هرچند به نظر برخی، بتریّه پیش از قیام زید وجود داشتند و معتقد بودند حضرت علی علیهالسلام افضل الناس است ولی با این وجود، خلافت ابوبکر و عمر را درست میدانستند.[۱]
وجه تسمیه فرقه بتریه
در وجه نامگذاری این فرقه به «بَتریّه» یا «بُتریّه» موارد زیر را ذکر نموده اند:
- ابتر لقب کثیر النوّاء از سران بتریه است. زیرا او ابتر الید و یا مقطوع الید بوده است و به این جهت اطرافیان او را بتریه یا ابتریه خوانده اند.[۲]
- کثیر النواء با عدهای از طرفدارانش به نزد امام باقر (ع) آمد در حالی که برادر ایشان زید بن علی نیز نزد آن حضرت حضور داشت. آنها اعلام کردند که ما علی و حسن و حسین (ع) را متابعت میکنیم و از دشمنان ایشان بیزاریم، این کلام مورد تایید حضرت واقع شد. سپس اعلام کردند که ما از ابوبکر و عمر متابعت میکنیم و از دشمنانشان بیزاریم. در این هنگام زید بن علی به آنها رو کرد و گفت: آیا از فاطمه (س) بیزارید که در واقع شأن ما را از بین بردهاید. خدا شما را نابود کند (بَتَرْتُم اَمْرَنا، بَتَرَکُمُ اللّه) و از این جهت ایشان بتریه نام گرفتند.[۳]
- چون جهر به «بسم الله الرحمن الرحیم» را در بین دو سوره در نماز ترک کرده اند به بتریه معروف شده اند.
- وقتی سلیمان بن جریر نص بر امامت امیرالمؤمنین علی (ع) را منکر شد، مغیرة بن سعید او را ابتر نامید.[۴]
با اقوال مذکور درباره ضبط نام و وجه نامگذاری این فرقه، معلوم می شود که نام بترّیه یا اَبْتریّه را مخالفان این فرقه به ایشان داده اند؛ و آنها خود را به این نام نمی خوانده اند.
عقاید بتریه
بتریّه در آغاز، شیعیان متمایل به اهل سنت بوده اند و با قبول افضلیت حضرت علی علیه السّلام، خلافت ابوبکر و عمر را صحیح دانسته و حتی آن دو را دوست می داشته اند و از دشمنان آن دو بیزاری می جسته اند و به همین جهت، زید بن علی در محضر امام باقر علیه السّلام با تندی از آنان بیزاری جسته است. امّا چون بتریّه معتقد بوده اند که هرکه از اولاد امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام قیام کند امامت حقّ اوست، پس از قیام زید و کشته شدن ایشان، او را امام دانسته و ازینرو زیدی محسوب شده اند.
سران این گروه شخصیتهای متفاوتی داشتهاند؛ عدهای از ایشان محب اهل بیت علیهمالسلام و عدهای از اهل سنت شمرده شدهاند.[۵]
بتریه در مسائل اعتقادی، مشرب اعتزال و در فروع فقهی بیشتر پیرو ابوحنیفه هستند و در مسایل کمی از شافعی و شیعیان پیروی می کنند.[۶] مهمترین عقاید این فرقه و سران مکتب آن در مورد امامت بازگو شده است و عموما موافق فرقه سلیمانیه لحاظ شدهاند. برخی عقاید این فرقه چنین گزارش شده است:
- ایشان امیرالمؤمنین علی (ع) را افضل الناس بعد از رسول خدا (ص) و سزاوارترین مردم به امامت میدانند و قائل به امامت ایشان بعد از خلافت هستند. اما بیعت با ابوبکر و عمر را خطا نمیدانند و امامت و خلافت این دو را جایز میدانند و این دو را اهل این مقام دانسته نه غاصب؛ و علت را این چنین ذکر میکنند که: خلافت حق امیرالمومنین علی (ع) بود که با ابوبکر و عمر مصالحه کرد و بر امارت ایشان رضایت داد و خود ایشان بدون اکراه بیعت نمود و حق خود را ترک نمود و ما هم راضی و تسلیم به رضایت و تسلیم ایشان هستیم و در نتیجه خلافت ابوبکر، خلافت رشد و هدایت است. اما اگر امام علی (ع) راضی نمیشد، ولایت ابوبکر خطا و گمراهی و هلاکت میبود. بتریه به سبب این عقیده از افضل فرق شیعی نزد اهل سنت میباشند زیرا در این رای متمایل به اهل سنت هستند.[۷]
- بتریه در مورد عثمان توقف نموده و حکم کفر و ایمان او را به احکم الحاکمین سپردهاند. ولی به سبب اعمال ناشایست او در دوران خلافت، مانند سپردن قدرت به بنی امیه و بنی مروان و استبداد گرائی و مخالفت با صحابه به نقض و نکوهش او و همچنین طلحه و زبیر پرداختهاند.[۸]
- ایشان در تکفیر قاتلین عثمان توقف کرده و حکمی در این مورد ندارند.[۹]
- نسبت به مخالفین امیرالمؤمنین علی (ع) حکم به جهنم و کفر دادهاند.[۱۰]
- از اولاد امام علی و یا حسنین (ع) هر کسی که عالم زاهد و شجاع باشد و جهادش آشکار باشد امام است و لهذا امام معینی قبل از خروج و جهاد ندارند.[۱۱]
- اگر دو فرد جامع ملاک امامت در یک زمان باشد؛ با مرجحاتی یکی از ایشان را به امامت برمیگزینند و اگر هر یک در سرزمینی جدا از هم هستند هر یک امام منطقه خویش باقی میماند.[۱۲]
- مسح پا در وضو را مانند اهل سنت بر خفّین (کفش) جایز میدانند.
- شرب نبیذ مسکر و مار ماهی را مشکل نمیدانند.[۱۳]
- بتریه منکر رجعت اموات به دنیا هستند.[۱۴]
بتریه در نظر اهل بیت
در مورد کثیر النواء لعن وارد شده و او را از جمله کافران و کاذبان و مکذوبون شمردهاند.[۱۵] اما در مورد دیگر سران بتریه نیز عموما و یا خصوصا مذمت وارد شده است.
امیرالمؤمنین علیه السلام درباره فرقه بتریه می فرماید: «هنگامی که "قائم" علیه السلام قیام کند، به سوی کوفه رهسپار می شود. در آنجا تعداد ده هزار نفر که آنان را بتریه می نامند، در حالی که سلاح بر دوش گرفته اند، جلو آن حضرت را می گیرند و می گویند: از همان جا که آمده ای، باز گرد؛ زیرا ما به فرزندان فاطمه نیازی نداریم. او شمشیر می کشد و همگی آنان را از دم تیغ می گذراند» .[۱۶]
امام باقر علیه السلام نیز می فرماید: «... حضرت مهدی علیه السلام به سوی کوفه رهسپار می شود و در آنجا شانزده هزار نفر از بتریه، مجهز به سلاح در برابر حضرت می ایستند؛ آنان قاریان قرآن و دانشمندان دینی هستند که پیشانی های آنان از عبادت زیاد، پینه بسته، چهره هایشان در اثر شب زنده داری زرد شده و نفاق سراپایشان را پوشانده است. آنان یک صدا فریاد برمی آورند: ای فرزند فاطمه! از همان راه که آمده ای باز گرد، زیرا به تو نیازی نداریم. حضرت در پشت شهر نجف، از ظهر روز دوشنبه تا شامگاه بر آنان شمشیر می کشد و همه را می کشد».[۱۷]
امام باقر (ع) در بیاناتی به ماهیت بی بنیان این فرقه و سران آن اشاره کرده اند که در واقع بطلان دستاورد این گروه را به اصحاب خویش گوشزد میکنند و در مسیر هدایت شیعه به معرفی مستقیم چهرههای گمراه مخالفین و فرق ضاله میپردازند: «لَوْ أنَّ البُتریَّة صَفٌّ وَاحِدٌ مَا بَیْنَ المَشْرِق إلی المَغْرِبِ مَا أعَزَّ اللهُ بِهِمْ دِیناً.»[۱۸] اگر بتریه یک صف متحد از مشرق تا مغرب باشند خداوند دین را بوسیله ایشان عزت ندهد.
و نیز فرمودند: «اللهم إنی إلیک من کثیر النواء بَریء فی الدنیا و الآخرة.»[۱۹] خداوندا من به تو از کثیر النواء در دنیا و آخرت بیزاری میجویم.
پانویس
- ↑ نوبختی، فرق الشیعة، ص ۲۰.
- ↑ حلی ابن ادریس، مستطرفات السرائر، ص ۵۶۶.
- ↑ رجال کشی، همان ص ۲۳۶.
- ↑ احمد بن قاسم الصنعانی، البحر الزخار الجامع لمذاهب علماء الامصار، ۱ ص ۴۳.
- ↑ محمد بن عمر کشی، رجال کشی، ص ۳۹۰.
- ↑ شهرستانی، ملل و نحل، ج۱، ص۱۶۱.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، قم، مکتبه الفقیه، ص ۲۷ و ۳۸ و ۳۹و ۶۹ و ۷۰.
- ↑ فرق الشیعه، همان ص۷۰.
- ↑ الذهبی محمد حسین، همان ، ج ۵، ص ۶۲.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، ج ۱، ص ۴۳.
- ↑ ذهبی محمد حسین، همان ، ج ۵، ص ۶۲.
- ↑ ذهبی محمد حسین، همان، ج ۵، ص ۶۲.
- ↑ فرق الشیعه، همان، ص ۳۲.
- ↑ ابوالحسن الاشعری، مقالات الاسلامیین، دارالاحیا التراث العربی، بیروت، ص ۶۸.
- ↑ رجال کشی، همان، ص ۲۴۰.
- ↑ ارشاد مفید، ص۳۶۴؛ اعلام الوری، ص۴۳۱؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸.
- ↑ غیبه طوسی، ص ۲۸۳؛ بحارالانوار، ج۲، ص۵۸۹؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۵۱۶.
- ↑ رجال کشی، همان ص ۲۳۱.
- ↑ رجال کشی، همان، ص ۲۴۱.
منابع
- "فرقه بتریه"، دانشنامه پژوهه، بازیابی: ۱۸ دی ۱۴۰۱.
- "بتریه"، دانشنامه جهان اسلام، بازیابی: ۱۸ دی ۱۴۰۱.
- "بتریه"، سایت یاران انتظار، بازیابی: ۲۷ مرداد ۱۳۹۲.