منابع و پی نوشتهای متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوالبختری (وهب بن وهب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«وهْب بن وهْب ابوالبَختَری» (م، ۲۰۰ ق)، مورخ و محدث قرن دوم هجری و از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) بشمار می‌رود. وی همچنین از دولتمردان و قضات صاحب نفوذ دستگاه هارون عباسی بوده است. برخی از علمای رجال، ابوالبختری را از راویان غیر موثق و ضعیف برشمرده‌اند. «صفات النبى (ص)» و «مولد امیرالمؤمنین على (ع)» از تألیفات اوست.

نام کامل وهْب بن وهْب ابوالبَختَری
زادروز ۱۲۰ قمری
زادگاه مدینه
وفات ۲۰۰ قمری
مدفن بغداد

Line.png

اساتید

محمد بن اسحاق، مالک بن انس، هشام بن عروه، ابن جریج، ثور بن یزید،...

شاگردان

محمد بن ادریس شافعی، قاسم بن سعید بن مسیب، رجاء بن سهل صنعانی، محمد بن خالد برقی، ابراهیم بن هاشم کوفی،...

آثار

صفات النبى (ص)، مولد امیرالمؤمنین على (ع)، الولایة و الرایات،...

زندگی‌نامه

«اَبوالْبَخْتَری وهْب بن وهْب کبیر بن عبدالله بن زمعۀ قرشی»، براساس قراینی، در فاصلۀ ۱۲۰-۱۳۰ قمری در مدینه متولد شد. نسب او به شاخۀ اسد از قریش می‌رسد و جد دوم او عبدالله از اصحاب پیامبر (ص) بود.[۱] مادر ابوالبختری عبدة دختر علی بن یزید بن رُکانۀ هاشمی بود که گفته شده چندی در حِبالۀ نکاح امام صادق (ع) بوده است.[۲]

وهب ابوالبختری در مدینه به تحصیل و فراگیری علوم حدیث و فقه پرداخت. نجاشی و شیخ طوسی او را از اصحاب امام جعفر صادق (ع) شمرده‌اند.[۳] به گفته ابن داوود حلی وی صحبت امام باقر (ع) را نیز درک کرده، ولی باتوجه به وفات آن امام در ۱۱۴ ق. این سخن پذیرفتنی نیست.

در یکی از سفرهای هارون‌الرشید به مدینه - احتمالاً در ۱۷۴ ق -، که فقیهان برجستۀ مدینه او را از بالا رفتن بر منبر پیامبر (ص) باز داشتند، ابوالبختری با جعل حدیثی این امکان را برای او فراهم ساخت.[۴]

ابوالبختری در حوالی همان سال مدینه را به قصد بغداد ترک گفت و در مسیر خود مدتی در کوفه اقامت گزید و به روایت حدیث پرداخت.[۵] آشنایی پیشین هارون با ابوالبختری و احتمالاً سعایت او از یحیی بن عبدالله علوی نزد هارون، اسباب نزدیکی او را به هارون فراهم ساخت و ازاین‌رو به منصب قضای «عسکر مهدی» واقع در بخش شرقی بغداد گمارده شد.[۶] وی در دسیسۀ دستگیری یحیی بن عبدالله علوی شرکت فعالانه داشت و بدین منظور همراه فضل برمکی به ری رفت. او در ۱۷۶ ق. ظاهراً آنگاه که قاضی القضاه ابویوسف در بغداد حضور نداشت، در مجلس محاکمۀ یحیی به عنوان یکی از قضات شرکت کرد و همو بود که با طرح شبهات، حکم به محکومیت یحیی نموده، اسباب رضایت هارون را فراهم آورد.[۷] گویا همین حکم موجب ترقی او در مسند قضا گردیده است.

وی در ۱۸۰ ق. به دربار هارون، در مقرّ وی واقع در رقّه که تحت حفاظت شدید امنیتی بود، آمد و شد داشت و صاحب نفوذ بود. به تصریح برخی منابع، هارون پس از وفات ابویوسف در ۱۸۲ ق. ابوالبختری را به سمت قاضی القضاتی منصوب کرد[۸] و عزل و نصب قضات دیگر ولایات به او واگذار شد. وی همچنین در بعضی سفرهای هارون از جمله سفرهای وی در ۱۸۹ ق. به ری و در ۱۹۰ ق (یا ۱۸۷) به سر حدات روم همراه او بود. عزل ابوالبختری از مناصب خود در بغداد در ۱۹۲ ق. و اعزام او به عنوان والی، قاضی و امام به مدینه را باید تنزِل ارج او نزد هارون دانست.[۹] او در زمان ولایت بر مدینه نیز مردی پرنفوذ بود و اقتدار او به مدینه منحصر نمی‌شد. نمونه‌ای از اعمال نفوذ او در مقامات شام در جمهرة نسب قریش آمده است.

ابوالبختری تا وفات هارون و حتی در اوایل خلافت امین بر مسند خود باقی بود، ولی ظاهراً از نفوذ او در زمان امین کاسته شده بود و در ۱۹۴ ق. امین وی را از ولایت و قضا عزل کرد.[۱۰] و به دنبال آن ابوالبختری مدینه را ترک گفت و به بغداد بازگشت. به گزارش خلیفه،[۱۱] امین در ۱۹۵ ق. مجدداً او را به قضا منصوب کرد، ولی حتی در صورت صحت این گزارش، ماندن او در این سمت دیری نپاییده است.

ابوالبختری در اواخر عمر خود چندی را در صیدا (لبنان) گذرانیده است.[۱۲] ابن‌سعد رفتن او به شام را پیش از آمدنش به بغداد دانسته است. ابوالبختری سرانجام به بغداد بازگشت و در سال ۲۰۰ ق. در آنجا وفات یافت.[۱۳]

وضعیت علمی

وهب ابوالبختری، به گفتۀ خود از مشایخی چون محمد بن اسحاق، مالک بن انس، هشام بن عروه، ابن جریج و ثور بن یزید حدیث شنید. او احادیث بسیاری از امام جعفر صادق (ع) نیز روایت کرده است.

اگرچه ابوالبختری به عنوان یک فقیه، راوی سیره، محدث و نسب‌شناس شناخته می‌شود،[۱۴] ولی وثاقت او به شدت مورد تردید رجالیان قرار گرفته است. ابن معین، احمد بن حنبل، ابن راهویه، ابو داوود و دارقطنی او را کذاب و واضع دانسته‌اند.[۱۵] از رجالیان شیعه نیز ابن غضائری، شیخ طوسی و نجاشی او را ضعیف و کذاب خوانده‌اند؛[۱۶] و فضل بن شاذان او را از دروغگوترین مردم دانسته است.[۱۷]

با این وصف جمع کثیری را در شمار راویان ابوالبختری آورده‌اند، از جمله: محمد بن ادریس شافعی، قاسم بن سعید بن مسیب، رجاء بن سهل صنعانی، سندی بن محمد کوفی، محمد بن خالد برقی، ابراهیم بن هاشم کوفی و مسیب بن واضح.[۱۸]

آثار و تألیفات

برخی از آثار وهب ابوالبختری عبارت است از:

  1. مولد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)؛ این کتاب توسط نجاشی، شیخ طوسی و خطیب بغدادی ذکر شده و مورد استفادۀ مسعودی و احتمالاً کراجکی قرار گرفته است؛
  2. کتابی مشتمل بر حدود ۱۰۰ حدیث به روایت ابوالبختری از امام صادق (علیه السلام) که ظاهراً به‌طور کامل توسط حمیری در «قرب الاسناد» نقل شده است؛
  3. الرّایات یا «الولایة و الرایات»؛ ابن ندیم و نجاشی آن را ذکر کرده‌اند و حسن قمی در «تاریخ قم» قطعاتی از آن را نقل کرده است؛
  4. صفات النبی (صلی الله علیه وآله). ابن ندیم و نجاشی از آن یاد کرده‌اند. این کتاب ظاهراً مورد استفادۀ یعقوبی در «تاریخ» و ابن بابویه در «الخصال» قرار گرفته است.

پانویس

  1. ابن عبدالبر، ۲ / ۳۰۷- ۳۰۸.
  2. رجال نجاشی، ۴۳۰؛ طوسی، الفهرست، ۱۰۵.
  3. رجال طوسی، ۳۲۷.
  4. خطیب، تاریخ بغداد، ۱۳ / ۴۵۲.
  5. ابن عدی، ۷ / ۲۵۲۷.
  6. ابن سعد، همانجا؛ وکیع، ۳ / ۳۲۶.
  7. طبری، ۶ / ۴۵۴؛ ابوالفرج، ۳۱۸- ۳۱۹.
  8. خطیب، ۱۴ / ۲۴۳.
  9. طبری، ۶ / ۵۲۹.
  10. طبری، ۷ / ۴۴، ۹۳-۹۴.
  11. التاریخ، ۲ / ۷۵۹.
  12. ابن‌عساکر، ۱۲ / ۳۲۹.
  13. فهرست ابن ندیم، ۱۱۳؛ خطیب، ۱۳ / ۴۵۱.
  14. طوسی، الفهرست، ۱۰۵.
  15. ابن معین، ۳ / ۱۸۳، ۵۵۵؛ خطیب، ۱۳ / ۴۵۶.
  16. طوسی، رجال، ۱۰۵، ۱۷۳؛ نجاشی، ۴۳۰.
  17. طوسی، اختیار، ۳۰۹.
  18. طوسی، الفهرست، ۱۷۳؛ خطیب، تاریخ، ۱۳ / ۴۵۱، ۴۵۳؛ ابن حجر، لسان المیزان، ۶ / ۲۳۳.

منابع