آیه 8 سوره زمر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

۞ وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۚ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا ۖ إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ

مشاهده آیه در سوره


<<7 آیه 8 سوره زمر 9>>
سوره : سوره زمر (39)
جزء : 23
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و (بی چاره) انسان را هر گاه فقر و مصیبت و رنجی پیش آید در آن حال به دعا و توبه و انابه به درگاه خدای خود رود و چون نعمت و ثروتی از سوی خود به او عطا کند خدایی را که از این پیش می‌خواند به کلی فراموش سازد و برای خدای یکتا شریک و همتاهایی قرار دهد تا (خلق را) از راه خدا گمراه سازد. بگو: (ای نگون بخت) اندکی به کفر (و عصیان) لذّت و آسایش جو، که عاقبت از اهل آتش دوزخ خواهی بود.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When distress befalls man, he supplicates his Lord, turning to Him penitently. Then, when He grants him a blessing from Himself, he forgets that for which he had supplicated Him earlier and sets up equals to Allah, that he may lead [people] astray from His way. Say, ‘Revel in your ingratitude for a while. Indeed you are among the inmates of the Fire.’

معانی کلمات آیه

  • ضر: (بضم اول) بد حالى. «الضر: سوء الحال» راغب مى‏‌گويد: خواه در نفس باشد مانند فقد علم و عفت يا در بدن مانند نقض عضو (يا مرض) يا در حال، مانند كمى مال و جاه.
  • خوله: خول (بر وزن شرف) عطيه، در قاموس و اقرب، عطيه خداى گفته است. «خوله» به او نعمت عطا كرد.[۱]

نزول

محمد بن یعقوب کلینى بعد از چهار واسطه از عمار الساباطى نقل کند که گوید از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود این آیه درباره ابوالفصیل نازل شده که پیامبر را ساحر می‌خواند و وقتى که بدى و ناگوارى به وى رخ می‌داد به حال توبه به سوى خداوند روى مى آورد و هنگامى که در خوشى و کامروائى قرار می‌گرفت توبه و انابه را فراموش می‌نمود و سحر و جادو را به رسول خدا صلى الله علیه و آله نسبت می‌داد.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ «8»

و هرگاه به انسان آسيبى رسد پروردگارش را مى‌خواند در حالى كه (با توبه) به سوى او بازگشته است. امّا همين كه خداوند از جانب خويش نعمت بزرگى به او دهد آن چه را (به خاطر رفع آن) قبلًا خدا را مى‌خواند، فراموش مى‌كند و براى خداوند همتايانى قرار مى‌دهد تا (خود و ديگران را) از راه او منحرف سازد. بگو: «مدّت كمى را با كفر خود كامياب باش كه تو بدون شك از دوزخيانى».

نکته ها

«ضُرٌّ» به معناى هر گونه آسيب و ضرر است. «خَوَّلَهُ» به معناى عطاى بزرگ است.

«منيب» يا از «نوبة» است، يعنى انسان نوبت به نوبت به خدا توجّه مى‌كند، يا از «ناب» به معناى انقطاع است، يعنى انسان در بست به او توجّه مى‌كند كه ظاهراً همين معناى دوم مراد است.

در آيات قبل، خداشناسى از طريق آفريده‌ها مطرح بود و در اين آيه توجّه به خدا از طريق فطرت و درون مطرح است.

پیام ها

1- قرآن از توجّه‌هاى موسمى و موضعى انسان كه به هنگام اضطرار پيش مى‌آيد و بعد فراموش مى‌شود، انتقاد مى‌كند. «إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا»

2- انسان كم ظرفيّت است و در اولين برخورد با سختى‌ها، فرياد مى‌زند. «مَسَّ»

3- مشكلات، عامل بيدارى و بازگشت به فطرت است. «ضُرٌّ دَعا» (گرفتارى‌ها انسان را به توبه و دعا وادار مى‌كند).

4- دعاى خالصانه سبب برطرف شدن ناگوارى‌هاست. مُنِيباً إِلَيْهِ‌ ... خَوَّلَهُ نِعْمَةً

جلد 8 - صفحه 149

5- ضررها از او نيست، ولى نعمت‌ها از اوست. «نِعْمَةً مِنْهُ»

6- رفاه، مايه‌ى غفلت و فراموشى است. «نِعْمَةً- نَسِيَ»

7- انسان‌هاى كم ظرفيّت به هنگام رفاه، مشكلات قبلى خود را فراموش مى‌كنند.

«نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ»

8- غفلت از ياد خدا، مايه‌ى شرك است و كسى كه بخاطر رفاه خدا را فراموش كرد، به سراغ غير او مى‌رود. نَسِيَ‌ ... جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً

9- شرك انسان، گسترده است و هر روز به چيزى دل مى‌بندد. «أَنْداداً»

10- توجّه انسان به غير خدا، ديگران را نيز به اشتباه و گمراهى مى‌اندازد.

«لِيُضِلَّ»

11- انحراف انسان گام به گام است. اوّل: نسيان‌ «نَسِيَ» دوّم: شرك‌ «جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً» سوّم: منحرف كردن ديگران‌ «لِيُضِلَّ»

12- هر كاميابى نشانه‌ى محبوبيّت نيست. «تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ»

13- مشرك كافر است. جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً ... تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ‌

14- كاميابى‌هاى دنيا نسبت به آخرت كم است. تَمَتَّعْ‌ ... قَلِيلًا

15- مجازات كفران و كفر، قرين شدن با دوزخيان است. «إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص274
  2. پرش به بالا البرهان فی تفسیر القرآن.

منابع