آیه 7 سوره تکاثر
<<6 | آیه 7 سوره تکاثر | 8>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و سپس به چشم یقین آن دوزخ را میبینید.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«عَیْنَ الْیَقِینِ»: دیدن یقینی. آگاهی حاصل از دیدن و مشاهده کردن. مراد از دیدن دوزخ، در آن افتادن و چشیدن عذاب آن است.
نزول
«شیخ طوسى» گویند: این سوره درباره دو طائفه از قریش بنام بنوسهم و بنو عبدمناف نازل شده که تفاخر مینمودند تا این که به یادآورى مرده ها و شمارش آنها از لحاظ کثرت پرداختند.[۱][۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ «1» حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ «2» كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ «3» ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ «4» كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ «5» لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ «6» ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ «7» ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ «8»
«1» فزون طلبى (و تفاخر) شما را سرگرم كرد. «2» تا آنجا كه به زيارت مقبرهها رفتيد. «3» چنين نيست (كه مىپنداريد) به زودى خواهيد فهميد.
«4» باز چنين نيست (كه مىپنداريد)، در آينده خواهيد دانست. «5» چنين نيست (كه مىپنداريد)، اگر شما (به آخرت) علم يقينى داشتيد. «6» قطعاً دوزخ را مىديديد. «7» سپس آن را با عين اليقين مىديديد. «8» سپس در آن روز از نعمتها سؤال خواهيد شد.
نکته ها
«تكاثر» از «كثرت» به معناى فزونطلبى و فخرفروشى به ديگران به واسطه كثرت اموال و اولاد است.
جلد 10 - صفحه 579
جلوههاى تكاثر
تكاثر در شرك و چند خدايى. «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» «1» (حضرت يوسف به هم زندانىهاى خود كه مشرك بودند، گفت: آيا ارباب متفرق بهتر است يا خداوند يكتاى قهار؟)
تكاثر در غذا. بنى اسرائيل مىگفتند: ما بر يك نوع غذا صبر نداريم «لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ» ما خوردنىهاى ديگر همچون پياز و سير و عدس و خيار مىخواهيم. «قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها» «2»
تكاثر در عمر. چنان كه بعضى دوست دارند هزار سال عمر كنند. «يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» «3»
تكاثر در مال. قرآن مىفرمايد: برخى افراد به دنبال جمع مال و شمارش آن هستند. «الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ» «4»
تكاثر در مسكن. قرآن در مقام سرزنش بعضى مىفرمايد: در دامنه هر كوهى ساختمانهاى بلند بنا مىكنيد. «أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ» «5»
تكاثر در شهوت. اسلام براى مسئله جنسى، راه ازدواج را تجويز كرده و بهرهگيرى از همسر را بدون ملامت شمرده: «إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ» «6»* و ارضاى شهوت از غير راه ازدواج را تجاوز دانسته است. «فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ» «7»*
«أَلْهاكُمُ» از «لهو» به معناى سرگرم شدن به امور جزئى و ناچيز است كه انسان را از اهداف بلند باز دارد.
«زُرْتُمُ» از زيارت و «مقابر» جمع مقبره است.
ميان دو قبيله بر سر تعداد نفرات گفتگو شد، تصميم گرفتند سرشمارى كنند بعد از زندهها
«1». يوسف، 29.
«2». بقره، 61.
«3». بقره، 96.
«4». همزه، 2.
«5». شعراء، 128.
«6». مؤمنون، 6.
«7». مؤمنون، 7.
جلد 10 - صفحه 580
به قبرستان رفتند تا آمار مردگان را نيز به حساب آورند.
حضرت على عليه السلام در خطبه 221 نهج البلاغه، بعد از تلاوت اين سوره مطالبى دارند كه ابن ابى الحديد در شرح آن مىگويد: در طول پنجاه سال، بيش از هزار بار اين خطبه را خواندهام و عظمت اين خطبه به قدرى است كه سزاوار است بهترين گويندگان عرب جمع شوند و اين خطبه برايشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه كه هنگام تلاوت بعضى از آيات قرآن، همه به سجده مىافتند. «1» ما دو جمله از آن خطبه را در اينجا بازگو مىكنيم:
«آبائهم يفخرون» آيا به مقبره پدرانشان افتخار مىكنند؟
«ام بعديد الهلكى يتكاثرون» يا به تعداد معدومين فزونطلبى مىكنند؟
«اجساد خرت و حركات سكنت» آنان جسدهايى بودند كه متلاشى شدند و متحركهايى بودند كه ساكن شدند.
«و لئن يكونوا عبرا احق من ان يكونا مفتخرا» آن جسدها سزاوارترند كه سبب عبرت شوند تا مايه افتخار.
از حضرت على عليه السلام حديثى نقل شده كه فرمودند: اولين «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» مربوط به عذاب قبر است و دومى مربوط به عذاب آخرت. «2»
يقين، باور قلبى است كه عميقتر از دانستن است. مثلا همه مردم مىدانند كه مرده كارى به كسى ندارد ولى حاضر نيستند در كنار مرده بخوابند، ولى مردهشور در كنار مرده به راحتى مىخوابد، زيرا مردم فقط مىدانند ولى مردهشور باور كرده و به يقين رسيده است. راه بدست آوردن يقين عمل به دستورات الهى است، همانگونه كه مردهشور در اثر تكرار عمل به اين باور رسيده است.
بر اساس روايات، نشانه يقين، توكل بر خداوند و تسليم او شدن و راضى بودن به مقدرات او و واگذارى امور به اوست. «3»
يقين درجاتى دارد كه دو مرحلهاش در اين سوره آمده و مرحله ديگرش در آيه 95 سوره
«1». شرح ابن ابى الحديد، ج 11، ص 153.
«2». تفسير كبير فخررازى.
«3». بحارالانوار، ج 70، ص 138.
جلد 10 - صفحه 581
واقعه آمده است. مراحل يقين عبارتند از: علم اليقين، حق اليقين و عين اليقين. انسان، گاهى از ديدن دود پى به آتش مىبرد كه اين علم اليقين است، گاهى خودِ آتش را مىبيند كه عين اليقين است و گاهى دستى بر آتش مىنهد و سوزندگى آن را احساس مىكند كه حق اليقين است.
مراد از ديدن آتش در «لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ»، يا ديدن آن در قيامت است و يا ديدن آن با چشم برزخى و مكاشفه در همين دنيا كه اين معنا با يقين سازگارتر است.
بر اساس احاديث، مراد از نعمتى كه در قيامت مورد سوال قرار مىگيرد، آب و نان نيست، كه بر خداوند قبيح است از اين امور سؤال كند. بلكه مراد نعمت ولايت و رهبرى معصوم است «1» امام رضا عليه السلام فرمود: سؤال از آب و نان و ... از مردم قبيح است تا چه رسد به خداوند، بنابراين مراد از سؤال از نعمت، همان نعمت رهبرى معصوم است. «2»
تكاثر تنها در آمار و نفرات جمعيّت نيست، بلكه گاهى در ثروت و فرزند است. «وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ» «3» و لذا در قرآن سفارش شده كه مال و فرزند شما را سرگرم نكند.
«لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ» «4»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به دنبال تلاوت اين سوره فرمودند: «تكاثر الاموال جمعها من غير حقها و منعها من حقها و سدها فى الاوعية» «5» گردآورى اموال از راه نامشروع و نپرداختن حقوق واجب آنها و نگهدارى آنها در صندوقها تكاثر است.
در شعرى منسوب به حضرت على عليه السلام آمده است:
يا من بدنياه اشتغل
قد غرّه طول الامل
الموت يأتى بغتة
والقبر صندوق العمل
«1». تفسير نور الثقلين.
«2». عيون الاخبار، ج 2، ص 129.
«3». حديد، 20.
«4». منافقون، 9.
«5». تفسير نور الثقلين.
جلد 10 - صفحه 582
پیام ها
1- فزون طلبى و فخرفروشى انسان را به كارهاى بيهوده و عبث مىكشاند. «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ»
2- فزونطلبى، عامل غفلت از حساب قيامت است. «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ- لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ»
3- دامنه فزونطلبى تا شمارش مردگان پيش مىرود. «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»
4- بىخبرى از احوال قيامت، انسان را به انحراف مىكشاند. أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ ... كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ
5- در برابر افكار و رفتار انحرافى بايد هشدار را تكرار كرد. «كَلَّا- ثُمَّ كَلَّا- كَلَّا»
6- از طريق ايمان و يقين انسان مىتواند آينده را ببيند. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ»
7- در فرهنگ جاهلى، كميّت و جمعيّت، تا آنجا ارزش دارد كه حتى مردگان را در شمارش به حساب مىآورند. «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»
8- تكاثر و تفاخر، كيفر سختى دارد. أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ ... لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ
9- عاقبت انديشى مانع فخر فروشى است. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ...
10- بايد براى رسيدن به يقين و شناخت حقايق تلاش كرد تا از خطرات قيامت درامان بود. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ»
11- كسانىكه به دنيا سرگرم هستند، هرگز به درجه يقين نمىرسند. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ» (كلمه لو در موارد نشدنى بكار مىرود.)
12- ايمان و يقين، درجاتى دارد. عِلْمَ الْيَقِينِ ... عَيْنَ الْيَقِينِ
13- حساب قيامت بر اساس امكاناتى است كه خداوند به هركس داده است و لذا هر كس متفاوت از ديگرى است. «لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 584
پانویس
- پرش به بالا ↑ طبرى صاحب جامع البیان از على علیهالسلام نقل نماید که فرمود: ما درباره عذاب قبر در شک و تردید بودیم تا این که این سوره نازل گردید و ابن ابى حاتم در تفسیر خود از ابن بریدة نقل کند که این سوره درباره دو قبیله بنام بنىحارثة و بنىالحرث که از انصار بودند، نازل شد که یکى از آنها مى گفت در میان شما مانند فلان و فلان وجود دارد و دیگرى از آنها به زنده ها فخر مى کرد سپس گفته بودند به طرف گورستان باید رفت و مرده هاى خود را باید شمرد و بعد این سوره نازل گردید».
- پرش به بالا ↑ صاحب مجمع البیان گوید: این سوره درباره یهودیان نازل شده که مى گفتند: ما داراى عده زیادترى از طائفه بنىفلان و بنىفلان هستیم و همین افتخار بیهوده آنها را به غفلت و لهو واداشته تا این که همه به گمراهى مردند چنان که قتادة گوید، ابوبریدة گوید: درباره عده اى از انصار که چنین تفاخرى مى کردند، نازل گردیده است.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.