آیا ندیدی و ننگریستی به (حال) آنان که اندک بهرهای از علم کتاب یافتند که خریدار ضلالت هستند و همی خواهند که شما (اهل ایمان) نیز گمراه شوید؟!
آیا به کسانی که بهره ای اندک از علم کتابِ [تورات و انجیل] به آنان داده شده ننگریستی [که با پنهان داشتن حقایق کتاب و تحریف آیاتش] گمراهی را می خرند، و [از روی حسادت و دشمنی] می خواهند شما هم از راه مستقیم گمراه شوید؟!
آيا به كسانى كه بهرهاى از كتاب يافتهاند ننگريستى؟ گمراهى را مىخرند و مىخواهند شما [نيز] گمراه شويد.
آيا آن كسانى را كه از كتاب بهرهاى داده شدهاند، نديدهاى كه گمراهى مىخرند و مىخواهند كه شما نيز گمراه شويد؟
آیا ندیدی کسانی را که بهرهای از کتاب (خدا) به آنها داده شده بود، (به جای اینکه از آن، برای هدایت خود و دیگران استفاده کنند، برای خویش) گمراهی میخرند، و میخواهند شما نیز گمراه شوید؟
Have you not regarded those who were given a share of the Book, who purchase error and desire that you [too] should lose the way?
Have you not considered those to whom a portion of the Book has been given? They buy error and desire that you should go astray from the way.
Seest thou not those unto whom a portion of the Scripture hath been given, how they purchase error, and seek to make you (Muslims) err from the right way?
Hast thou not turned Thy vision to those who were given a portion of the Book? they traffic in error, and wish that ye should lose the right path.
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس و قتادة و عكرمة گويند: اين آيه درباره قومى از يهوديان نازل گرديده كه هدايت را به ضلالت مبدل گردانيدند تا اين كه رسول خدا صلی الله علیه و آله را به جاى تصديق تكذيب نمايند[۳].[۴]
چون حق تعالى ذكر احكامى فرمود كه واجب است اعتقاد و عمل به آن نمودن، در عقب تحذير فرمايد به آنچه خلاف و ضد آن مىباشد:
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ: آيا نمىبينى و منتهى نشده علم تو اى پيغمبر، به سوى آنان كه عطا شده است به آنها بهره كمى از علم كتاب تورات. مراد احبار يهودند كه، يَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ: مىخرند گمراهى را، يعنى بدل كنند هدايت را به ضلالت. هدايت آنها آن بود كه به نعت و صفت حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عارف بودند. و ضلالت آنها آن بود كه بعد از بعثت آن حضرت، انكار او نمودند از روى جحود و عناد و استكبار. يا معنى آنست كه به جهت اخذ رشوه، تحريف تورات و تغيير احكام الهى نمايند، وَ يُرِيدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبِيلَ: و مىخواهند اين گمراهان، از روى حسد و عداوت اينكه شما مؤمنان نيز گمراه شويد از راه راست كه طريقه حقه مىباشد. توصيف فرموده اين جماعت را به دو صفت: يكى ضلالت بقوله:
يَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ، و ديگر اضلال مردم از طريق حق بقوله: وَ يُرِيدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبِيلَ. و هيچكس حالش بدتر و عذابش سختتر نيست از كسى كه جامع اين دو صفت باشد، يعنى ضلال و اضلال.
تبصره: چون آيات قرآنى عبرت به عموم لفظ است نه خصوص سبب، پس داخلند در اين آيه كسانى كه اتيان شده به آنها بهره كمى از كتاب محكم سبحانى يعنى قرآن، و تبديل مىكنند هدايت و اسلام و ايمان و احكام الهيه و سنت نبويه را به ضلالت و كفر و غوايت.
آيا نديدى آنانرا كه داده شدند بهره را از كتاب ميخرند گمراهى را و ميخواهند كه گم كنيد شما راه را
و خدا داناتر است بدشمنان شما و كافى است خدا صاحب اختيار شما و بس است خدا ياور شما.
تفسير
گفته شده است در باره علماء يهود نازل شده است كه مختصر بهره و حظّى از علم تورية داشتند كه خريدارى مينمودند گمراهى را براى خودشان بهدايتى كه حاصل شده بود براى آنها بسبب معجزات دالّه بر صدق نبوت پيغمبر (ص) و ذكر اوصاف آنحضرت در تورية و علاوه بر اين ميخواستند مؤمنين را هم گم نمايند از راه حق ولى خداوند چون عالم بود باراده آنها مؤمنين را از عداوت و مقصود آنها مطلع فرمود تا از آنها در حذر باشند و از صداقت و رفاقت با آنها اجتناب نمايند و كسيكه دوست و مدبّر امور و معين و ناصر او خدا باشد مستغنى از غير است و كفايت ميكند او را از هر ولى و ياورى پس بايد باو پيوست و از غير او چشم پوشيد
پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.
پرش به بالا ↑ صاحب مجمع البيان از ابن عباس نقل نمايد: كه اين آيه درباره رفاعة بن زيد بن السائب و مالك بن دخشم نازل شده در موقعى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله سخن مى گفت. رفاعة زبان خود را با صدا در دهن مى چرخانيد و مسخره ميكرد چنان كه ابن اسحق نيز اين خبر را از ابن عباس نقل نموده و اسم آن شخص را رفاعة بن زيد بن التابوت ذكر كرده است و گويد اين شخص از بزرگان يهود بوده است.