آیه 33 سوره نور

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا ۖ وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ ۚ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<32 آیه 33 سوره نور 34>>
سوره : سوره نور (24)
جزء : 18
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و آنان که وسیله نکاح نیابند باید عفت نفس پیشه کنند تا خدا آنها را به لطف و فضل خود بی‌نیاز گرداند. و از بردگانتان آنان که تقاضای مکاتبه کنند (یعنی خواهند که خود را از مولا به مبلغی مشروط یا مطلق خریداری کنند) تقاضای آنها را اگر خیر و صلاحی در ایشان مشاهده کنید بپذیرید و (برای کمک به آزاد شدن آنها) از مال خدا که به شما اعطا فرموده (به عنوان زکات و صدقات در وجه مال المکاتبه) به آنها بدهید، و کنیزکان خود را که مایلند به عفت، زنهار برای طمع مال دنیا جبرا به زنا وادار مکنید، که هر کس آنها را اکراه به زنا کند خدا در حق آنها که مجبور بودند بسیار آمرزنده و مهربان است (لیکن شما را که آنها را به زنا مجبور کنید به جای آنان عقاب خواهد کرد).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Those who cannot afford marriage should be continent until Allah enriches them out of His grace. As for those who seek an emancipation deal from among your slaves, make such a deal with them if you know any good in them, and give them out of the wealth of Allah which He has given you. Do not compel your female slaves to prostitution when they desire to be chaste, seeking the transitory wares of the life of this world. Should anyone compel them, Allah will be forgiving and merciful to them following their compulsion.

معانی کلمات آیه

  • ليستعفف: عفت و خود نگهدارى بجويد. در معنى عفت گفته‏‌اند: حالتى است كه از غلبه شهوت باز مى‌‏دارد، منظور از آن در آيه خود نگهدارى از زنا و مانند آنست.
  • كاتبوهم: منظور از كتابت در آيه آنست كه شخص با غلام خود نوشته‌‏اى در ميان بگذارد كه اگر فلان مبلغ پول بدهى تو را آزاد مى‏‌كنم «كاتبوهم»: مكاتبه كنيد با آنها.
  • فتيات: كنيزان جوان مفرد آن فتاة است فتى: تازه جوان جمع آن فتيان و فتيه است.
  • بغاء: زنا. يعنى در اصل به معنى طلب توأم با تجاوز است، زنا را از آن بغاء گويند كه تجاوز از حد است، زيرا حد زن آنست كه زنا نكند.
  • تحصنا: آن از حصن به معنى عفت است تحصن: اختيار عفت.
  • عرض: مال دنيا. علّت اين تسميه آنست كه هر چيز ناپايدار را عرض گويند.[۱]

نزول

«شیخ طوسى» گویند: جابر گوید: این قسمت از آیه «وَلاتُکرِهُوا فَتَیاتِکمْ عَلَى الْبِغاءِ» درباره عبدالله بن ابى بن سلول نازل گردید، موقعى که کنیز خود را وادار به زنا می‌کرد و اسم کنیز مزبور مسیکه بوده است.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ الَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ فَكاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْراً وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِي آتاكُمْ وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ «33»

و كسانى كه (وسيله‌ى) ازدواج نمى‌يابند، پاكدامنى و عفت پيشه كنند، تا آن كه خداوند از كرم خويش، آنان را بى‌نياز نمايد. و هر كدام از غلامان و كنيزان شما كه خواهان بازخريد و آزادى (تدريجى) خود باشند، اگر در آنان خير و شايستگى ديديد، تقاضاى آنان را بپذيريد و (براى كمك به آزاد شدن آنان) از مالى كه خدا به شما داده به آنان بدهيد، و كنيزان خود را كه تصميم بر پاكدامنى دارند، به خاطر رسيدن به مال دنيا به فحشا وادار نكنيد، و هر كس آنان را مجبور كند، همانا خداوند براى آنان كه به اكراه وادار گشته‌اند، بخشنده‌ى مهربان است.

نکته ها

ابتدا بايد به هركس كه مى‌تواند سفارش كرد ازدواج كند، سپس به غير متأهّلان سفارش عفت و پاكدامنى نمود. (آيه‌ «وَ أَنْكِحُوا» قبل از آيه‌ «وَ لْيَسْتَعْفِفِ» آمده است)

چنانكه در روايات آمده است: در جاهليّت، كنيزان را براى كسب درآمد به فحشا وادار مى‌كردند. لذا خداوند مى‌فرمايد: به جاى آنكه كنيزان را به گناه وادار كنيد، زمينه ازدواج آنان را فراهم سازيد.

در مورد رفتار با اسيران جنگى، يكى از اين چند راه را مى‌توانيم پيش بگيريم:

الف: همه‌ى اسيران را يكجا آزاد كنيم، كه در اين صورت، دوباره به جنگ باز مى‌گردند.

ب: همه را بكشيم، كه اين، امرى غير انسانى است.

ج: اسرا را در منطقه‌اى گرد آوريم و از بيت‌المال مسلمانان، مخارج آنان را تأمين كنيم. (در

جلد 6 - صفحه 184

اين طرح، بايد بى گناهان هزينه‌ى مجرمان را بپردازند).

د: آنها را ميان مسلمانان تقسيم كنيم تا سيره‌ى اسلام و مسلمانان را مشاهده كنند و به تدريج تحت تأثير قرار گيرند و مسلمان شوند، سپس از راه‌هاى مختلف، آنها را آزاد كنيم، كه اين طرح، بهترين است، و طرح اسلام نيز همين است.

بگذريم كه نظام جنگ در آن زمان اين بود كه اسير جنگى را به عنوان برده مورد استفاده قرار مى‌دادند و اسلام نيز مقابله به مثل مى‌كرد، همان گونه كه امروز در دنيا اسيران را در اردوگاه‌ها قرار مى‌دهند و ما نيز بايد قوانين بين‌المللى جنگ را تا آنجا كه منافاتى با مذهب ما نداشته باشد بپذيريم.

پیام ها

1- دسترسى نداشتن به همسر، مجوّز گناه نيست، صبر و عفّت لازم است.

«وَ لْيَسْتَعْفِفِ»

2- هر كجا احساس خطر بيشتر باشد، سفارش مخصوص لازم است. «وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً» (چون افراد غير متأهل بيشتر از ديگران در معرض فحشا و منكر هستند، خداوند در فرمان به عفّت، آنان را مخاطب قرار داده است)

3- جوانان بخاطر امكانات ازدواج، به سراغ تهيّه‌ى مال از راه حرام نروند و عفّت و تقوا از خود نشان دهند. «حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»

4- در حفظ عفّت و پاكدامنى عمومى، هم بايد جوانان خود را حفظ كنند، «وَ لْيَسْتَعْفِفِ»، هم خانواده و حكومت قيام كند «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‌»، و هم ثروتمندان جامعه به پاخيزند. «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ»

5- در قرارداد با زيردستان خود، سند كتبى داشته باشيد. «مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ فَكاتِبُوهُمْ»

6- اسلام براى آزادى بردگان، طرح‌هاى مختلفى دارد. يكى از آنها قرارداد بازخريد است. «فَكاتِبُوهُمْ»

7- دارايى و اموال را از خود ندانيد بلكه از خداست كه چند روزى امانت به شما

جلد 6 - صفحه 185

داده است. «مالِ اللَّهِ»

8- ثروتمندان، در قبال ازدواج زيردستان خود، مسئوليّت دارند. «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِي آتاكُمْ»

9- بكارگيرى زيردستان در امور حرام، ممنوع است. «وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ»

10- دنياطلبى، سرچشمه‌ى گناهان است. لا تُكْرِهُوا ... لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا

11- ثروت‌اندوزى از راه‌هاى نامشروع جايز نيست. «لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا»

12- دنيا زودگذر است. «عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا» (كلمه‌ «عَرَضَ» به معناى عارضى و زودگذر است)

13- ارزشها نبايد فداى مال و ماديّات شود. لا تُكْرِهُوا ... لِتَبْتَغُوا

14- حريم كنيزان مانند دخترانِ آزاد است. «لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ»

15- پاكدامنى و عفت براى زن بهترين ارزش است. «إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً»

16- سرچشمه بخشى از گناهان، بزرگترها هستند. لا تُكْرِهُوا ... أَرَدْنَ تَحَصُّناً

17- افراد مجبور شده به گناه، مورد عفو قرار مى‌گيرند. «فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص207
  2. پرش به بالا ابن السّکن در معرفة الصّحابة از عبدالله بن صبیح، او از پدرش نقل نماید و گوید: من برده خویطب بن عبدالعزى بودم. از او درخواست نمودم که خود را از او بخرم سپس این قسمت از آیه «وَالَّذِینَ یبْتَغُونَ الْکتابَ مِمَّا مَلَکتْ أَیمانُکمْ فَکاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیراً وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِی آتاکمْ» نازل گردید. در صحیح مسلم از طریق ابوسفیان از جابر بن عبدالله نقل شده که عبدالله بن ابى داراى دو کنیز بود به نام مسیکه و لمیمة و آن دو نفر را وادار به زنا دادن می‌نمود. آن‌ها شکایت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بردند، این قسمت از آیه «وَلا تُکرِهُوا فَتَیاتِکمْ عَلَى الْبِغاءِ» نازل گردید و نیز حاکم از طریق ابوالزبیر از جابر نقل نماید که مسیکه کنیز یکى از انصار بود به عنوان شکایت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول الله مولاى من مرا وادار به زنا دادن می‌نماید سپس این آیه نازل گردید و سعید بن منصور در سنن خود از شعبان او از عمرو بن دینار و او از عکرمة موضوع عبدالله بن ابى را نقل نموده و گوید که اسم کنیزان مزبور مسیکه و معاذه بوده است.

منابع