آیه 23 سوره شوری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

ذَٰلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ

مشاهده آیه در سوره


<<22 آیه 23 سوره شوری 24>>
سوره : سوره شوری (42)
جزء : 25
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

این (بهشت ابد) همان است که خدا به بندگانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند بشارت آن را داده است. بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید (و دوستدار آل محمّد باشید، که این اجر هم به نفع امت و برای هدایت یافتن آنهاست)، و هر که کاری نیکو انجام دهد ما نیز در آن مورد بر نیکوییش بیفزاییم که خدا بسیار آمرزنده گناهان و پذیرنده شکر بندگان است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Such is the good news that Allah gives to His servants who have faith and do righteous deeds! Say, ‘I do not ask you any reward for it except the love of [my] relatives.’ Whoever performs a good deed, We shall enhance its goodness for him. Indeed Allah is all-forgiving, all-appreciative.

معانی کلمات آیه

  • قربى: قربى در قرابت نسبى به كار مى‌‏رود، الف و لام آن در آيه عوض از مضاف اليه و تقدير آن «قرباى» است يعنى قرابت من.
  • يقترف: قرف و اقتراف در اصل به معنى كندن پوست از درخت و كندن پوست روى زخم است، به طور استعاره بر اكتساب، اقتراف گفته‏‌اند در كار نيك باشد يا در كار بد.[۱]

نزول

شأن نزول آیات 23، 24 و 25:

محمد بن مسلم گوید: از امام باقر علیه‌السلام شنیدم که مى فرمود: انصار نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدند و گفتند: یا رسول الله ما به وسیله تو هدایت یافته ایم، از تو می‌خواهیم که مقدارى از اموال ما را که مورد احتیاج شما باشد، بگیرید سپس این آیه نازل گردید و فرمود که من براى رسالت و نبوت اجر و مزدى نمی‌خواهم جز مودت و دوستى با اهل بیت من.[۲]

محمد بن یعقوب کلینى بعد از سه واسطه از اسماعیل بن عبدالخالق نقل کند که گفت: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که از ابوجعفر الاحول سؤال فرمود که مردم بصره درباره این آیه چه مى گویند؟

ابوجعفر گفت: قربانت گردم، مى گویند: این آیه براى خویشاوندان پیامبر نازل شده است. فرمود: دروغ مى گویند، این آیه درباره ما به خصوص یعنى اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله امام على و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین اصحاب کساء علیهم‌السلام نازل گردیده است.[۳]

سعید بن جبیر از عبدالله بن عباس نقل کند که هنگامى که پیامبر به مدینه وارد شد و دین اسلام به استحکام و محکمى خود رسید. انصار گفتند: نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌رویم و به او مى گوئیم که اموال ما در اختیار او خواهد بود. هر قدر بخواهد مى تواند بدون هیچ رنج و زحمتى از اموال ما برگیرد لذا نزد پیامبر آمدند و درخواست خویش را معروض داشتند و آیه 23 نازل گردید و پیامبر پس از نزول آن را براى انصار قرائت کرد و فرمود: از شما مزد رسالت و نبوت جز دوستى اقربا و اهل بیت من نمی‌خواهم.

منافقین گفتند: محمد می‌خواهد ما را مطیع و ذلیل خویشاوندان و اقرباى خود بنماید سپس آیه 24 نازل گردید وقتى آیه مزبور را شنیدند به گریه افتادند و از گفتار خویش ابراز ندامت و پشیمانى نمودند سپس آیه 25 نازل گردید.

سدى گوید: مراد از اقتراف حسنه و انجام کار نیک در آیه مودت و دوستى آل محمد است.[۴]

امام حسن مجتبى علیه‌السلام در خطبه اى که ایراد کرد، چنین فرمود: منظور خداوند از اقتراف حسنه و کار نیک انجام دادن در آیه «قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً» مودت و دوستى ما است[۵] و نیز امام حسن علیه‌السلام بعد از شهادت پدر بزرگوارش خطبه اى ایراد کرد و فرمود: اى گروه مردم، کسانى که مرا مى شناسند، شناخته اند و کسانى که مرا نمى شناسند به آن‌ها مى گویم من حسن فرزند رسول خدایم که نذیر و ترساننده بود و مردم را به سوى خداوند می‌خواند من فرزند آن چراغ فروزان نبوت و از اهل بیتى هستم که آیه تطهیر «إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ» درباره او نازل شده و نیز فرزند کسى هستم که مودت و دوستى شما بر اهل بیت او واجب و لازم گردید و منظور خداوند از آیه «وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً» مودت و دوستى ما اهل بیت است.[۶]

سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کند وقتى که آیه 23 نازل شد. گفتند: یا رسول اللّه اقربا و خویشاوندان شما چه کسانى هستند که مودت و دوستى آن‌ها بر ما واجب گردیده است. فرمود: على و فاطمه و حسن و حسین[۷] و نیز سعید بن جبیر و ابن عباس گویند منظور از قربى در آیه آل محمّد مى باشند.[۸]

ابن عباس گوید: سبب نزول آیه 23 چنین بوده چون پیامبر در مدینه مالى نداشت و احتیاج وى به مال زیاد بود. انصار گفتند: این مرد از خویشاوندان ما است و در این شهر غریب است و خدا ما را بدست او هدایت بخشیده است و گاهى او را حقوقى پیش آید و او را چنان وسعتى در مال نیست که به آن قیام کند، بهتر است. براى او مالى جمع کنیم، رفتند و به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: سپس این آیه نازل گردید و نیز گویند که اهل مکه گفتند: این محمد براى اداى رسالت و نبوت خویش مزدى طمع دارد سپس این آیه نازل شد چنان که قتاده گوید و این بهتر است زیرا سوره شورى مکى است[۹] و نیز عبدالله بن عباس گوید: وقتى که آیه «قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً» نازل شد، عده اى از مردم گفتند: محمد می‌خواهد درباره اهل بیت خود به مردم سفارش کند و به یارى آن‌ها برخیزد سپس آیه 24 به همین سبب نازل شد و در قبال این خیال که مى گفتند: محمد می‌خواهد مردم به اهل بیت وى رغبت حاصل کنند.

خداوند فرمود: اگر شما مى گوئید، پیامبر بر خدا دروغ بسته است خیال باطلى است سپس آیه 25 نازل شد فهمیدند که پیامبر از روى وحى گفته و از خود نگفته است لذا ترسیدند و پشیمان شدند و نزد پیامبر آمدند و توبه کردند و بدست و پاى رسول خدا صلی الله علیه و آله افتادند و ایمان تازه کردند.[۱۰]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ «23»

اين (فضل بزرگ) چيزى است كه خداوند به بندگانش، آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند بشارت مى‌دهد. (اى پيامبر! به مردم) بگو: من از شما بر اين (رسالت خود) هيچ مزدى جز مودّت نزديكانم را نمى‌خواهم و هركس كار نيكى انجام دهد، براى او در نيكويى آن مى‌افزاييم. همانا خداوند بسيار آمرزنده و قدردان است.

نکته ها

در آيه قبل خوانديم كه پاداش مؤمنان نيكوكار، باغ‌هاى بهشتى و رسيدن به تمام خواسته‌ها و فضل بزرگ پروردگار است. در اين آيه سخن از پاداش كسى است كه با هدايت خود صدها ميليون نفر را به اين باغ‌ها و خواسته‌ها رسانده است، يعنى پيامبر اسلام.

اگر هديه يك شاخه گل تشكّر و پاداش لازم دارد، نجات بشريّت چه پاداشى خواهد داشت.

با نگاهى به قرآن مى‌بينيم كه شعار تمام انبيا اين بود كه ما جز از پروردگارمان پاداشى نمى‌خواهيم. در سوره شعراء از آيه 109 تا آيه 127، سخن حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعيب عليهم السلام و در سوره سبأ آيه 47، سخن پيامبر اسلام چنين است: مزد و پاداش من تنها بر خداوند است. «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ»*

البتّه شكى نيست كه مراد انبيا اين بود كه ما پاداش مادى نمى‌خواهيم، ولى اطاعت كردن و

جلد 8 - صفحه 394

هدايت شدن شما را مى‌خواهيم، زيرا همه آنان پس از آنكه در سوره شعراء درخواست مزد را منتفى دانستند، به مردم سفارش تقوا و اطاعت از خداوند مى‌كردند. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»* پس انبيا پاداش مادى نمى‌خواهند، ولى مزد معنوى و هدايت مردم را خواهانند كه اين مزد در واقع به نفع خود مردم است، نظير اينكه استادى به شاگردش بگويد: من از تو مزدى نمى‌خواهم و پاداش من تنها يك چيز است و آن اينكه تو درس بخوانى كه در واقع اين پاداش براى شاگرد است.

مزد رسالت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله چيست؟ پيامبر اسلام نيز از مردم درخواست مزد مادى نداشت، ولى چندين مرتبه از طرف خداوند با كلمه‌ «قُلْ» مأمور شد تا مزد معنوى را كه به نفع خود مردم است، از مردم تقاضا كند. «قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ» «1»

اين مزد معنوى نيز در دو تعبير آمده است. يك بار مى‌فرمايد: من هيچ مزدى نمى‌خواهم جز آنكه هر كه خواست راه خدا را انتخاب كند، «إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلًا» «2» و يك بار در آيه مورد بحث كه مى‌فرمايد: «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌» بنابراين مزد رسالت دو چيز است: يكى انتخاب راه خدا و ديگرى مودّت قربى‌. جالب آنكه در هر دو تعبير كلمه‌ «إِلَّا» مطرح شده است، يعنى مزد من تنها همين مورد است.

با كمى تأمل مى‌فهميم كه بايد راه خدا و مودّت اهل بيت يكى باشد، زيرا اگر دو تا باشد، تناقض است، يعنى نمى‌توان گفت: من فقط تابستان‌ها مطالعه مى‌كنم و بار ديگر گفت: من فقط زمستان‌ها مطالعه مى‌كنم. زيرا محصور بايد يك چيز باشد.

پيامبر اسلام از طرف خداوند يك بار مأمور مى‌شود كه به مردم بگويد: مزد من تنها انتخاب راه خداست و بار ديگر مأمور مى‌شود كه بگويد: مزد من فقط مودّت قربى است. در واقع بايد اين دو درخواست يكى باشد. يعنى راه خدا همان مودّت قربى‌ باشد.

از طرفى مودّت با دو چيز ملازم است: يكى شناخت و معرفت، زيرا تا انسان كسى را نشناسد نمى‌تواند به او عشق بورزد. دوم اطاعت، زيرا مودّت بدون اطاعت نوعى تظاهر و رياكارى و

«1». سبأ، 47.

«2». فرقان، 57.

جلد 8 - صفحه 395

دروغ و تملّق است. پس كسانى كه دستورات خود را از غير اهل بيت پيامبر عليهم السلام مى‌گيرند، راه خدا را پيش نگرفته‌اند. اين از ديدگاه قرآن.

امّا از نظر عقل. پاداش بايد همسنگ و هموزن عمل باشد. رسالت، جز امامت كه ادامه آن است هم وزنى ندارد، مزد رسالت ادامه هدايت است، مزد يك معصوم، سپردن كار به معصوم ديگر است. مزد عادل آن است كه زحمات او را به عادل ديگر بسپاريم.

عقل مى‌گويد: تا لطف هست بايد تشكّر نيز باشد و اگر امروز لطف پيامبر شامل حال ما شده و ما به اسلام هدايت شده‌ايم بايد مزد رسالتش را بپردازيم و اگر مزد رسالت، مودّت قربى است، امروز هم بايد قُربايى باشد تا نسبت به او مودّت و اطاعت داشته باشيم. آرى، امروز هم بايد نسبت به حضرت مهدى عليه السلام مودّت داشته و نسبت به او مطيع باشيم. مگر مى‌شود بگوييم مسلمانان صدر اسلام مأمور بودند مزد رسالت را بپردازند و نسبت به قربى مودّت داشته باشند، ولى مسلمانان امروز يا اين وظيفه را ندارند و يا قربايى نيست تا به او مودّت بورزند و مزد رسالت را بپردازند. البتّه مودّت حضرت مهدى عليه السلام در زمان غيبت، عمل به پيام‌هاى او و رفتن در راه كسانى است كه ما را به آنان سپرده است، يعنى فقهاى عادل و بى هوا و هوس.

عقل انسان از اينكه مودّت قربى پاداش پيامبرى قرار گرفته كه صدها ميليون نفر را به هدايت و سعادت و فضل كبير الهى رسانده مى‌فهمد كه قربى و كسانى كه مورد مودّت هستند، برترين افراد بشر و معصومند. زيرا هرگز مودّت گنهكار پاداش پيامبر معصوم قرار نمى‌گيرد. نمى‌توان باور كرد كه مودّت افرادى گنهكار بر مسلمانان جهان در طول تاريخ واجب باشد و هيچ فرقه‌اى از مسلمانان (غير از شيعه) رهبران خود را معصوم نمى‌داند و هيچ فرد يا گروهى تا كنون نه براى امامان معصوم گناهى نقل كرده و نه براى آن بزرگواران استادى نام برده است.

عقل مى‌گويد: گذاشتن دست بشر در دست غير معصوم نه تنها ظلم به انسانيّت است، بلكه ظلم به تمام هستى است. زيرا هستى براى انسان آفريده شده (تمام آيات‌ «خَلَقَ لَكُمْ»*، «سَخَّرَ لَكُمُ»* و «مَتاعاً لَكُمْ»* نشانه‌ى آن است كه هستى براى انسان است) و انسان براى‌

جلد 8 - صفحه 396

تكامل واقعى و معنوى و خدايى شدن و آيا سپردن اين انسان با آن اهداف والا به رهبران غير معصوم، ظلم به او و ظلم به هستى نيست؟

اگر در روايات، رهبر معصوم و ولايت او زير بنا و پايه و اساس دين شناخته شده است، بنى الاسلام على خمس ... الولاية «1» و اگر حضرت على عليه السلام تقسيم كننده مردم ميان بهشت و دوزخ معرّفى شده است، «قسيم الجنة و النار» «2» و اگر نماز بى ولايت پذيرفته نمى‌شود، «3» و اگر مودّت اهل بيت حسنه است، «4» و اگر زيارت و توسّل به آنان سفارش شده، همه به خاطر همان جوهر كيميايى مودّت است.

زمخشرى و فخررازى كه از بزرگان اهل سنّت هستند، در تفاسير خود آورده‌اند كه رسول‌خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:

«من مات على حب آل محمد مات شهيدا» هر كه با دوستى آل‌محمّد از دنيا برود، شهيد است.

«من مات على حب آل محمد مات تائبا» هر كه با دوستى آل محمّد از دنيا برود، توبه‌كننده است.

«من مات على حب آل محمد مات مستكمل الايمان» هر كه با دوستى آل محمّد از دنيا برود، با ايمان كامل از دنيا رفته است.

«من مات على حب آل محمد مات على السنة و الجماعة» هر كه با دوستى آل محمّد از دنيا برود، طبق سنّت و سيره پيامبر از دنيا رفته است.

حال اين سؤال پيش مى‌آيد كه آيا مودّت بدون اطاعت، مى‌تواند هم وزنِ شهادت، مغفرت و ايمان كامل قرار گيرد؟

در همين تفاسير ذيل اين آيه حديثى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله آمده است كه:

«ألا و من مات على بغض آل محمد جاء يوم القيامة مكتوب بين عينيه آيس من رحمة الله»، آگاه باشيد، هركه با كينه و بغض آل محمّد بميرد، روز قيامت مى‌آيد در حالى كه ميان دو

«1». كافى، ج 2، ص 18.

«2». بحار، ج 7، ص 186.

«3». بحار، ج 27، ص 167.

«4». بحار، ج 43، ص 362.

جلد 8 - صفحه 397

چشم او نوشته شده: او از رحمت خداوند مأيوس و محروم است.

«ألا و من مات على بغض آل محمد مات كافرا» آگاه باشيد، هر كه با بغض آل‌محمّد بميرد، كافر مرده است.

«ألا و من مات على بغض آل محمد لم يشم رائحة الجنة» هر كه با بغض آل‌محمّد بميرد، بوى بهشت را استشمام نمى‌كند.

فخر رازى در تفسير خود آورده است: همين كه آيه مودّت نازل شد از پيامبر اكرم پرسيدند:

قربى‌ چه كسانى هستند كه مودّت آنها بر ما واجب است؟

حضرت فرمودند: علىّ و فاطمه و فرزندانش، سپس اضافه مى‌كند كه حضرت فرمودند:

«فاطمة بضعة منى يؤذينى ما يؤذيها» فاطمه پاره تن من است هر كس او را اذيّت كند مرا اذيّت كرده و كيفر كسانى كه رسول خدا را اذيّت كنند، در قرآن چنين آمده است. «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً» «1»

در حديث مى‌خوانيم كه امام حسن عليه السلام در ذيل جمله‌ى‌ «وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً» فرمود: «اقتراف الحسنة مودتنا اهل البيت» «2» كسب نيكى، مودّت ما اهل بيت است.

پیام ها

1- بشارت خداوند بس بزرگ و عظيم است. «رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ‌- ما يَشاؤُنَ‌- الْفَضْلُ الْكَبِيرُ- ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ»

2- نشانه بنده خدا ايمان و عمل صالح است. «عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»

3- رمز دريافت آن همه نعمت و بشارت، بندگى خدا و ايمان و نيكوكارى است.

عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا ...

4- مودت قربى مصداق روشن ايمان و عمل صالح است. يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ‌ ... إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌

5- درخواست مزد از زبان خود سنگين است، لذا پيامبر مأمور مى‌شود از طرف‌

«1». احزاب، 57.

«2». تفاسير نمونه و صافى.

جلد 8 - صفحه 398

خداوند مزد خود را به مردم اعلام كند. قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ‌ ...

6- مودّت بدون معرفت امكان ندارد. (پس مزد رسالت قبل از هر چيز شناخت اهل بيت پيامبر است سپس مودّت آنان) «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌»

7- مودّت بدون اطاعت، ريا و تملّق است. (پس مودّت قربى يعنى اطاعت از آنان) «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌»

8- قربى معصومند. زيرا مودّت گناهكار نمى‌تواند مزد رسالت قرار گيرد. «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌»

9- مودّتى كه قهراً همراه با معرفت و اطاعت است تنها در اهل‌بيت مستقر است.

(كلمه «فى» رمز آن است كه جايگاه مودّت تنها اهل‌بيت است.) «فِي الْقُرْبى‌»

10- مودّت فى القربى، راهى براى كسب خوبى‌هاست. «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً»

11- مودّت اهل بيت عليهم السلام، برجسته‌ترين حسنه است. «الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً»

12- مودّت قربى حسنه است. «مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً»

13- مودّت قربى سبب دريافت پاداش بيشتراست. «نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً»

14- دوستى اهل بيت پيامبر، زمينه‌ى دريافت مغفرت است. إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌ ...

إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ

15- خداوند قدردان كسانى است كه به وظيفه خود در مودت اهل بيت عمل مى‌كنند. «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 399

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص473
  2. پرش به بالا تفسیر على بن ابراهیم.
  3. پرش به بالا البرهان فی تفسیر القرآن.
  4. پرش به بالا تفاسیر ابوحمزه ثمالى و مجمع البیان.
  5. پرش به بالا کتاب امالى از شیخ طوسى.
  6. پرش به بالا کتاب مقاتل الطالبین از على بن حسین بن محمد اصفهانى.
  7. پرش به بالا مسند احمد بن حنبل.
  8. پرش به بالا صحیح بخارى جزء ششم و صحیح مسلم جزء پنجم.
  9. پرش به بالا تفسیر روض الجنان یا روح الجنان.
  10. پرش به بالا تفسیر طبرانى.

منابع