آیه 23 سوره سجدة

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ ۖ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ

مشاهده آیه در سوره


<<22 آیه 23 سوره سجدة 24>>
سوره : سوره سجدة (32)
جزء : 21
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و همانا ما به موسی کتاب (تورات) را عطا کردیم پس تو در ملاقات او (یعنی ملاقات موسی با خدا در قیامت یا شب معراج با تو) هیچ شک مدار، و ما او را سبب هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم.

و به راستی ما به موسی کتاب دادیم، پس تو در دریافت کتاب [به وسیله موسی] هیچ تردیدی نداشته باش، و آن را برای بنی اسرائیل هدایت قرار دادیم،

و به راستى [ما] به موسى كتاب داديم. پس در لقاى او [با خدا]ترديد مكن، و آن [كتاب‌] را براى فرزندان اسرائيل [مايه‌] هدايت قرار داديم.

هرآينه به موسى كتاب داديم. از ديدار او در ترديد مباش. و آن را راهنماى بنى‌اسرائيل قرار داديم.

ما به موسی کتاب آسمانی دادیم؛ و شک نداشته باش که او آیات الهی را دریافت داشت؛ و ما آن را وسیله هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Certainly We gave Moses the Book, [declaring], ‘Do not be in doubt about the encounter with Him,’ and We made it a [source of] guidance for the Children of Israel.

And certainly We gave the Book to Musa, so be not in doubt concerning the receiving of it, and We made it a guide for the children of Israel.

We verily gave Moses the Scripture; so be not ye in doubt of his receiving it; and We appointed it a guidance for the Children of Israel.

We did indeed aforetime give the Book to Moses: be not then in doubt of its reaching (thee): and We made it a guide to the Children of Israel.

معانی کلمات آیه

  • مرية: شك. در اقرب الموارد گويد: «المرية: الشك يقال: فرية بلا مرية» اى بلا شك.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ «23»

و همانا ما به موسى‌ كتاب (آسمانى تورات) داديم، پس در لقاى او (با خدا و دريافت آيات الهى) شك نداشته باش، ما آن (كتاب) را براى بنى‌اسرائيل‌

جلد 7 - صفحه 317

مايه‌ى هدايت قرار داديم.

نکته ها

در اين‌كه مراد از جمله‌ى‌ «فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ» چيست، چند احتمال داده شده است، از جمله:

الف: در ملاقات حضرت موسى با خداوند و دريافت وحى شك نكن.

ب: در لقاى قرآن و وحى شك نكن. (كه مؤيّد آيه 3 اين سوره است)

ج: در لقاى قيامت شك نكن. (كه مؤيد آيه 10 و 14 اين سوره است)

پیام ها

1- رسالت پيامبر اسلام و نزول كتاب آسمانى، امر بى‌سابقه‌اى نبوده است. «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ»

2- آگاهى از تاريخ انبيا، مايه تسلّى واطمينان خاطر است. وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى‌ ...

فَلا تَكُنْ‌

3- درباره رهبر آسمانى، نبايد هيچ گونه شك و ترديدى وجود داشته باشد.

«فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ»

4- تورات، براى هدايت بنى‌اسرائيل بوده است، نه جهانيان. «هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ «23»

جلد 10 - صفحه 393

شأن نزول: چون مشركان قريش با وجود آيات واضحه، تكذيب حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مى‌كردند و آن حضرت بسيار مغموم مى‌شدند، حق تعالى براى تسلى آن حضرت واقعه حضرت موسى عليه السّلام و مكذبان او را بيان فرمايد:

وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ‌: و هر آينه به تحقيق عطا فرموديم موسى عليه السّلام را كتاب تورات، چنانكه تو را قرآن عطا نموديم. فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ‌: پس مباش در شك از ديدن تو كتاب قرآن را، يعنى القا نموديم موسى را مثل آنچه القا نموديم تو را از وحى، پس مباش در شك از اينكه ملاقات كنى مثل آن را. نزد ابن عباس ضمير راجع به موسى عليه السّلام است، يعنى بلا شك و شبهه تو ملاقات خواهى كرد موسى را در دنيا؛ چنانچه در وسيط نقل نموده كه حق تعالى وعده داده بود حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله را كه پيش از رحلت از دنيا، حضرت موسى را خواهى ديد «1». اينجا به جهت تأكيد همان وعده را فرمايد كه شك مكن لقاى او را؛ و در وقتى كه حضرت رسالت را به معراج بردند فرمود: حضرت موسى را در وقت عروج در آسمان ششم ديدم، و در وقت نزول هم ملاقات نمودم. نزد بعضى مراد ملاقات در آخرت باشد. وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ‌: و قرار داديم كتاب تورات را نماينده بنى اسرائيل، يا حضرت موسى را هادى ايشان گردانيديم.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‌ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «21» وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ «22» وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ «23» وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ «24» إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «25»

ترجمه‌

و هر آينه ميچشانيم بآنها از عذاب نزديكتر سواى عذاب بزرگتر باشد كه آنها بازگشت كنند

و كيست ستمكارتر از آنكه پند داده شد بآيتهاى پروردگارش پس روى گردانيد از آنها همانا ما از گناهكاران انتقام كشندگانيم‌

و هر آينه بتحقيق داديم بموسى كتابيرا پس مباش در شك از ملاقاتش و قرار داديم آنرا هدايت از براى بنى اسرائيل‌

و قرار داديم از ايشان پيشوايانى كه هدايت ميكردند بفرمان ما چون صبر كردند و بودند كه بآيتهاى ما يقين ميداشتند

همانا پروردگار تو او حكم ميكند ميانشان روز قيامت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند.

تفسير

خداوند متعال قسم ياد فرموده كه بچشاند بكفار مذكور در آيات سابقه عذاب دنيا را از بلايا و محن و مصائب و قحطى و قتل و اسر و نهب و غيرها كه بعد از هجرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم از مكه خداوند آنها را در جنگ بدر و غيره مبتلا فرمود يا در رجعت بشمشير امام زمان و يارانش مبتلا شوند چنانچه قمى ره نقل فرموده يا بچشند عذاب قبر را چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده يا هر يك از آنها را چنانچه مقتضاى اطلاق لفظ است چون مراد از عذاب اكبر مسلّما عذاب آخرت است و اينها همه نزديكترند از آن در هر حال عذاب أدنى براى آنستكه عذاب شدگان يا كسانيكه عذاب آنها را ديده يا شنيده‌اند متنبّه و نادم شوند و توبه و رجوع بحكم خدا نمايند چنانچه ظاهر است يا براى آنكه آنها در رجعت بدنيا بر ميگردند و معذّب ميشوند چنانچه قمى ره نقل نموده و پس از آن براى اثبات ستمكارى آنها فرموده كه كيست ستمكارتر از كسيكه آيات الهى براى او تلاوت شده و معارف حقّه را با ادلّه و براهين براى او بيان نموده‌اند با وجود اين بدون فكر و تأمل از آنها اعراض نموده و رو گردان شده و باقى بكفر مانده چون چنين كسى بخود ستم نموده كه خويش را مستحق عذاب دائم كرده و ظلم بنفس آنهم چنين ظلمى از بزرگترين‌

جلد 4 صفحه 296

انواع ظلم است ما از گناهكاران انتقام ميكشيم چه رسد بكفار و لفظ ثمّ براى استبعاد از اين عمل است با وضوح ادله حق و براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از اعراض كفار قريش و توجّه او به آزار و ايذاء بنى اسرائيل حضرت موسى را و اعراض آنها از دستورات الهى و صبر آنحضرت و ساير انبياء بنى اسرائيل و اوصياء ايشان در برابر آن ناملايمات فرموده و بتحقيق داديم ما بموسى عليه السّلام كتاب تورية را پس مباش در شك از ملاقات موسى پروردگارش را در آخرت چنانچه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم روايت شده و بنابر اين مراد ملاقات رحمت نامتناهى او است يا ملاقات موسى تو را در آن عالم يا ملاقات او كتاب را يا ملاقات تو آنرا چون مراد جنس كتاب آسمانى است اعمّ از تورية و قرآن يا ملاقات تو موسى را در شب معراج چنانچه حضرات مفسرين هر يك بنوبه خود فرموده‌اند يا مباش در شك از ملاقات موسى رحمت واسعه و نور وجود حق را در وادى قدس و شنيدن كلام الهى را در عالم انس كه بنظر حقير رسيده و بامر وى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم ممكن است تطبيق شود در هر حال خداوند آنحضرت و كتابش را موجب هدايت بنى اسرائيل قرار داد و قرار داد از ميان آنها پيغمبران و اوصياء ايشانرا پيشوايان و راهنمايان خلق بفرمان خدا چون صبر نمودند بر طاعت و از معصيت و بر مصائب و ناملايمات وارده از قوم بر ايشان و لما بكسر لام و تخفيف نيز قرائت شده است و معلوم است كه چنين اشخاصيكه خداوند ايشانرا براى ارشاد خلق اختيار ميفرمايد داراى نظر صائب و فكر ثاقب ميباشند و از آيات الهى يقين بذات و كمال نامتناهى او پيدا ميكنند و قمى ره نقل فرموده كه خدا ميدانست ايشان صبر بر مصائب وارده بر خودشان مينمايند پس قرار دادشان امامان و خداوند حكم ميفرمايد بين مؤمن و كافر و ائمه و خلق ستمكار در روز قيامت در آنچه اختلاف داشتند با يكديگر در امر دين و جدا ميكند حق را از باطل و هر كس را بپاداش خود از خوب و بد ميرساند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَقَد آتَينا مُوسَي‌ الكِتاب‌َ فَلا تَكُن‌ فِي‌ مِريَةٍ مِن‌ لِقائِه‌ِ وَ جَعَلناه‌ُ هُدي‌ً لِبَنِي‌ إِسرائِيل‌َ «23»

و ‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ داديم‌ موسي‌ ‌را‌ كتاب‌ ‌که‌ تورية ‌باشد‌ ‌پس‌ نبوده‌ باش‌ ‌در‌ شك‌ ‌از‌ ملاقات‌ ‌او‌ و قرار داديم‌ ‌او‌ ‌را‌ هدايت‌ كننده‌ ‌از‌ ‌براي‌ بني‌ اسرائيل‌.

وَ لَقَد آتَينا مُوسَي‌ الكِتاب‌َ اول‌ كتابي‌ ‌که‌ نازل‌ شد تورية ‌بود‌ زيرا ‌بر‌ انبياء قبل‌ ‌از‌ موسي‌ تعبير ‌به‌ صحف‌ ‌شده‌: صحف‌ آدم‌، شيث‌، نوح‌، ابراهيم‌ و كتب‌ ‌به‌ ‌که‌ نازل‌ ‌شده‌!

تورية ‌که‌ الواح‌ تورية ‌بود‌ ‌بر‌ موسي‌ نازل‌ شد و مي‌فرمايد: وَ لَقَد آتَينا مُوسي‌ وَ هارُون‌َ الفُرقان‌َ وَ ضِياءً وَ ذِكراً لِلمُتَّقِين‌َ (انبياء ‌آيه‌ 48) و مي‌فرمايد وَ كَتَبنا لَه‌ُ فِي‌ الأَلواح‌ِ مِن‌ كُل‌ِّ شَي‌ءٍ مَوعِظَةً وَ تَفصِيلًا لِكُل‌ِّ شَي‌ءٍ (اعراف‌ آيه 145)

جلد 14 - صفحه 465

و ‌آن‌ تورية ‌غير‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ اسفاريست‌ ‌که‌ ‌در‌ دست‌ يهود ‌است‌ ‌که‌ مشتمل‌ ‌بر‌ كفريات‌ بسيار و مزخرفات‌ بي‌ شمار ‌است‌ چون‌ ‌بعد‌ ‌از‌ موسي‌ سه‌ مرتبه‌ بكلي‌ تواتر يهود ‌از‌ ‌بين‌ رفت‌ ‌که‌ ديگر اسمي‌ ‌از‌ موسي‌ و تورية ميان‌ يهود باقي‌ نبود و ‌اينکه‌ تورية رائج‌ ‌را‌ يك‌ نفر جاهل‌ قسي‌ القلبي‌ نوشت‌ و ‌به‌ نام‌ تورية منتشر كرده‌ و ‌ما شرح‌ ‌اينکه‌ قضيه‌ ‌را‌ ‌در‌ مجلد اول‌ كلم‌ الطيب‌ صفحه 261 ‌الي‌ صفحه 283 مفصلا بيان‌ كرده‌ايم‌ رجوع‌ فرمائيد و ‌بعد‌ ‌از‌ تورية زبور داود و انجيل‌ عيسي‌ و قرآن‌ ‌محمّد‌ (ص‌) نازل‌ شد.

فَلا تَكُن‌ فِي‌ مِريَةٍ مِن‌ لِقائِه‌ِ ضمير لقائه‌ ممكن‌ ‌است‌ بلكه‌ ظاهر ‌است‌ ‌که‌ موسي‌ ‌باشد‌ و لقاء اضافه‌ ‌به‌ مفعول‌ ‌است‌ ‌يعني‌ نباش‌ ‌در‌ شك‌ ‌در‌ اينكه‌ ‌شما‌ موسي‌ ‌را‌ ملاقات‌ مي‌كني‌ و ملاقات‌ پيغمبر موسي‌ ‌را‌ ‌در‌ سه‌ مورد گفتند: يكي‌ ‌در‌ شب‌ معراج‌ ‌که‌ تمام‌ انبياء ‌در‌ بيت‌ المعمور ‌با‌ حضرتش‌ نماز كردند و جبرئيل‌ مكبر ‌بود‌، ديگر ‌در‌ دوره‌ رجعت‌ تمام‌ انبياء برمي‌گردند ‌به‌ دنيا و نصرت‌، پيغمبر مي‌كنند چنانچه‌ ‌در‌ آيه شريفه‌: وَ إِذ أَخَذَ اللّه‌ُ مِيثاق‌َ النَّبِيِّين‌َ‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌‌-‌ وَ أَنَا مَعَكُم‌ مِن‌َ الشّاهِدِين‌َ (آل‌ عمران‌ آيه 81) شرحش‌ مكرر بيان‌ ‌شده‌، مرة ثالثة ‌در‌ قيامت‌ پاي‌ منبر وسيله‌ زير لواء حمد تمام‌ انبياء خدمتش‌ مي‌رسند.

بعضي‌ گفتند اضافه‌ ‌به‌ فاعل‌ ‌است‌ ‌يعني‌ آنچه‌ موسي‌ ملاقات‌ كرده‌ ‌از‌ اذيت‌ قوم‌ ‌شما‌ ‌هم‌ ملاقات‌ مي‌كني‌، چنانچه‌ مي‌فرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ آذَوا مُوسي‌ فَبَرَّأَه‌ُ اللّه‌ُ مِمّا قالُوا وَ كان‌َ عِندَ اللّه‌ِ وَجِيهاً (احزاب‌ آيه 69). و ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود ‌آن‌ چه‌ ‌در‌ امم‌ سابقه‌ واقع‌ ‌شده‌ ‌در‌ امت‌ ‌من‌ ‌هم‌ واقع‌ مي‌شود و ‌اينکه‌ حديث‌ شرح‌ مبسوطي‌ لازم‌ دارد موكول‌ ‌به‌ موقع‌ خودش‌ ولي‌ معناي‌ اول‌ اظهر ‌است‌.

وَ جَعَلناه‌ُ هُدي‌ً لِبَنِي‌ إِسرائِيل‌َ ضمير و جعلناه‌ ممكن‌ ‌است‌ مرجعش‌ كتاب‌ ‌باشد‌ ‌که‌ تورية ‌است‌ و ممكن‌ ‌است‌ موسي‌ ‌باشد‌ و ظاهر اول‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 23)- در اینجا اشاره کوتاه و زود گذری به داستان «موسی» و «بنی اسرائیل» می‌کند تا پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و مؤمنان نخستین را تسلّی و دلداری دهد.

نخست می‌گوید: «ما به موسی، کتاب آسمانی دادیم» (وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ).

«و شک نداشته باش که او، آیات الهی را دریافت داشت» (فَلا تَکُنْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقائِهِ).

«و ما آن (کتاب آسمانی موسی، تورات) را وسیله هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم» (وَ جَعَلْناهُ هُدیً لِبَنِی إِسْرائِیلَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: 297

منابع