آیه 21 سوره طور

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 21 طور)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ ۚ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ

مشاهده آیه در سوره


<<20 آیه 21 سوره طور 22>>
سوره : سوره طور (52)
جزء : 27
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و آنان که ایمان آوردند و فرزندانشان هم در ایمان پیرو ایشان شدند ما آن فرزندان را به آنها برسانیم و از پاداش عمل آنان هیچ نکاهیم. هر نفسی در گرو عملی است که اندوخته است.

و کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان [به نوعی] در ایمان از آنان پیروی کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنان ملحق می کنیم و هیچ چیز از اعمالشان را نمی کاهیم؛ هر انسانی در گرو اعمال خویش است.

و كسانى كه گرويده و فرزندانشان آنها را در ايمان پيروى كرده‌اند، فرزندانشان را به آنان ملحق خواهيم كرد و چيزى از كار[ها]شان را نمى‌كاهيم. هر كسى در گرو دستاورد خويش است.

كسانى كه خود ايمان آوردند و فرزندانشان در ايمان، پيرويشان كردند. فرزندانشان را به آنها ملحق مى‌كنيم و از پاداش عملشان هيچ نمى‌كاهيم كه هر كسى در گرو كار خويشتن است.

کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق می‌کنیم؛ و از (پاداش) عملشان چیزی نمی‌کاهیم؛ و هر کس در گرو اعمال خویش است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The faithful and their descendants who followed them in faith—We will make their descendants join them, and We will not stint anything from [the reward of] their deeds. Every person is hostage to what he has earned.

And (as for) those who believe and their offspring follow them in faith, We will unite with them their offspring and We will not diminish to them aught of their work; every man is responsible for what he shall have wrought.

And they who believe and whose seed follow them in faith, We cause their seed to join them (there), and We deprive them of nought of their (life's) work. Every man is a pledge for that which he hath earned.

And those who believe and whose families follow them in Faith,- to them shall We join their families: Nor shall We deprive them (of the fruit) of aught of their works: (Yet) is each individual in pledge for his deeds.

معانی کلمات آیه

  • التناهم: آلت: نقصان و ناقص كردن «آلت ماله: نقصه و آلت الشي‏ء: نقص».
  • رهين: به معنى مفعول است (مرهون) الميزان در معنى آن فرموده: هر شخصى نزد خدا در مقابل عمل خود مقبوض و محفوظ است تا به‏ جزاى عملش از لحاظ ثواب و عقاب برسد.[۱]

نزول

محمد بن العباس بعد از چهار واسطه از سدى او از ابومالک و او از ابن عباس روایت کند که این آیه درباره رسول خدا صلى الله علیه و آله و على مرتضى علیه‌السلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیهماالسلام نازل شده است.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ «21»

و كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان، در ايمان از آنان پيروى كردند ما ذريّه آنان را به ايشان ملحق نموده و از پاداش عملشان هيچ نكاهيم. (آرى) هر كس در گرو كارى است كه كسب كرده است.

وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22»

و پى‌درپى آنان را ميوه و گوشت از هر نوع كه بخواهند مى‌دهيم.

نکته ها

«ألتنا» از ريشه «لوت» به معناى نقص است. «ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ» يعنى به خاطر الحاق فرزندان به پدران، چيزى از اجر پدران كم نمى‌كنيم.

كلمه‌ «رَهِينٌ» به دو معناى گرو و همراه آمده است و اينكه مى‌فرمايد: انسان رهين كار خود است، يعنى ملازم و همراه كار خود است.

جلد 9 - صفحه 285

امام صادق عليه السلام در باره‌ى آيه‌ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ‌ ... فرمود: مراد فرزندانى هستند كه عمل آنها از پدران كمتر است ولى خداوند آنان را به پدران ملحق مى‌كند تا موجب چشم‌روشنى آنان گردند. «1»

خداوند ابتدا ذرّيه‌ى مؤمنِ افراد با ايمان را به آنان ملحق مى‌سازد، الَّذِينَ آمَنُوا ... أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ‌ سپس نعمت‌ها و امكانات آنجا را افزايش مى‌دهد. «أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ»

ويژگى‌هاى ميوه‌هاى بهشتى:

1. فراوانى. «فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ»* «2»

2. بى ضرر بودن. «فاكِهَةٍ آمِنِينَ» «3»

3. زوجيّت. «مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ» «4»

4. دائمى بودن. «أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ» «5»

5. مجاز بودن. «وَ لا مَمْنُوعَةٍ» «6»

6. پذيرايى كريمانه. «فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ» «7»

7. تنوّع. «فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ» «8»

8. همراه با غير ميوه. «بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ» «9»

9. انتخابى بودن. «وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ» «10»

10. دسترسى آسان. «قُطُوفُها دانِيَةٌ» «11»، «وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» «12»

بگذريم كه ميوه‌هاى بهشتى؛ تفاله، تخليه، تغيير طعم و زحمت چيدن ندارد.

پیام ها

1- در اسلام محور ايمان است، نه خانواده و خويشان. «وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ»

2- نتيجه ملحق شدن به راه حق نياكان در دنيا، ملحق شدن به آنان در بهشت‌

«1». كافى، ج 3، ص 250.

«2». زخرف، 73.

«3». دخان، 55.

«4». الرّحمن، 52.

«5». طور، 22.

«6». واقعه، 33.

«7». صافّات، 42.

«8». مرسلات، 42.

«9». طور، 42.

«10». واقعه، 20.

«11». حاقّه، 23.

«12». انسان، 14.

جلد 9 - صفحه 286

است. وَ اتَّبَعَتْهُمْ‌ ... أَلْحَقْنا بِهِمْ‌

3- همراه بودن با نسل و فرزند، يكى از لذّات بهشتى است. «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ»

4- علاقه به فرزند حتّى در آخرت نيز وجود دارد. «أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ»

5- الحاق فرزندان در دنيا، سبب تنگ شدن مسكن و يا از دست دادن رفاه است ولى الحاق در بهشت هيچ كاستى ندارد. وَ ما أَلَتْناهُمْ‌ ... مِنْ شَيْ‌ءٍ

6- ملحق شدن نسل انسان به او، از آثار عمل نيك است. أَلْحَقْنا ... بِما كَسَبَ رَهِينٌ‌

7- مصرف ميوه بر گوشت مقدّم است. «بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ»

8- در بهشت نيز سليقه‌ها و تمايلات مختلف وجود دارد و به هر كس مطابق خواسته‌اش نعمت داده مى‌شود. «مِمَّا يَشْتَهُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ «21»

وَ الَّذِينَ آمَنُوا: «معطوف بما قبل چه تزويج تقرين و همنشينى است» يعنى‌

«1» كفاية الموحدين ج 4 (فصل 18 مقاله 5 نوع 6) ص 387.

جلد 12 - صفحه 302

قرين و همنشين سازيم ايشان را به حور عين و به كسانى كه مؤمن باشند، وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ‌: و پيرو باشند ايشان را فرزندان صغار ايشان در دخول بهشت، يعنى ما جمع كنيم براى ايشان انواع سرور و بهجت را از امور مذكوره كه آن داخل شدن ايشان است در خلد برين و مزاوحت به حور عين و موانست به اخوان مؤمنين و اجتماع اولادشان در درجات عليين.

بعد از آن تعليل الحاق ذريه را به پدران فرمايد: بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ‌:

به سبب ايمان پدران ملحق سازيم به ايشان فرزندان خرد ايشان را، يعنى با آنكه درجات پدران بلند باشد نسبت به ذريه صغار، ما به فضل خود درجات ذريه را نيز بلندگردانيم تا چشم پدر و مادر كه به ايشان افتد روشن گردد و به ديدار هم خوشحال شوند.

منهج- از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله مروى است: انّ اللّه يرفع درجة ذرّيّة المؤمن فى درجته و ان كانوا دونه لتقرّ بهم عينه: «1» بدرستى كه خداى تعالى بلند فرمايد درجه اولاد مؤمن را تا به درجه پدر رساند اگرچه ايشان در درجه كمتر باشند تا چشم ايشان به آنها روشن گردد، بعد از آن اين آيه تلاوت نمود «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ ...» وَ ما أَلَتْناهُمْ‌: و ما كم نگردانيم ايشان را، مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ: از ثواب اعمال ايشان هيچ چيزى، يعنى فرزندان را به درجه پدران رسانيم بى‌آنكه نقصانى بثواب ايشان رسد بلكه به كرم و فضل خود اولاد را رفعت درجه ارزانى فرمائيم.

در كافى- عن الصادق عليه السّلام: «الّذين امنوا» النّبىّ و امير المؤمنين و ذرّيته الائمّة و الاوصياء «الحقنابهم» و لم تنقص ذرّيّتهم الحجّة الّتى جاء بها محمّد صلّى اللّه عليه و آله فى علىّ حجّتهم واحدة و طاعتهم واحدة. حضرت صادق عليه السّلام در تأويل آيه شريفه فرمايد: مراد به «الّذين امنوا» حضرت پيغمبر و امير المؤمنين عليهما السّلام، و مراد از «ذريتهم» ائمه و اوصياء است كه ملحق‌

«1» منهج الصادقين ج 9 ص 58.

جلد 12 - صفحه 303

شدند به پدران خود، و معنى‌ «وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ» آنست كه نقصى نكرد خدا از ذريه حجتى را كه آوردن آن حجب را پيغمبر در حق على «عليه السّلام» و حجت آن ذرّيه يكى است و اطاعت ايشان يكى است‌ «1».

(بنابراين اين معنى مرجع ضمير در «ما أَلَتْناهُمْ» ذريه است نه «الّذين امنوا»).

برهان- عبد العزيز بن يحيى عن ابراهيم بن محمد عن على بن نصير عن الحكم بن ظهير عن السدى عن ابى مالك عن ابن عباس فى قوله تعالى: «و الّذين امنوا و اتّبعتهم ذرّيّتهم بايمان الحقنابهم ذرّيّتهم» قال: نزّلت فى النّبىّ صلّى اللّه عليه و اله و علىّ و فاطمة و الحسن و الحسين عليهم السّلام‌ «2».

از ابن عباس ملقب به ترجمان القرآن «حبر امت» به اين اسناد نقل شده كه اين آيه در حق پنج تن نازل شده.

تتمه: شيخ طوسى رضوان اللّه عليه در امالى- به اسناد خود روايت نموده از حضرت باقر و صادق عليهما السّلام فرمودند: بدرستى كه خداى تعالى عوض مرحمت فرمود حضرت حسين عليه السّلام را از شهادت او اينكه قرار داد امامت را در ذريّه آن حضرت، و شفا را در تربت او، و اجابت دعا را نزد قبر آن سرور، و شمرده نشود ايام زائر او رفتن و برگشتن از عمرش. محمد بن مسلم گويد: عرض كردم اين جهات به سبب خاطر آن حضرت است. پس به خود نفس شريفش چه باشد؟ فرمود: خداى تعالى ملحق سازد او را به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله، پس باشد آن حضرت با پيغمبر در درجه و منزلت آن حضرت، بعد تلاوت نمود حضرت صادق عليه السّلام آيه‌ (وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ... «3») كُلُّ امْرِئٍ‌: هر شخص مكلف از مرد و زن، بِما كَسَبَ رَهِينٌ‌: به آنچه كسب كرده است از كفر و شرك و فسق و فجور، در گرو باشد روز قيامت، يعنى وابسته و گروگان به پاداش كردار خود است و به عمل ديگرى مؤاخذ

«1» نور الثقلين ج 5 ص 139، رقم 20 بنقل از اصول كافى.

«2» تفسير برهان ج 4 ص 241 رقم 5.

«3» به نقل از نور الثقلين، ج 5، ص 140، ح 27.

جلد 12 - صفحه 304

نيست.

نكته: تخصيص ذكور به ذكر به جهت تبعيت اناث است به ايشان به سبب اشتراك در تكليف. بنابراين مؤمن گروگان عمل خود نيست چنانچه فرموده (كل نفس بما كسبت رهينة الا اصحاب اليمين) «1» يا معنى آنكه هر انسانى معامله مى‌شود به آنچه مستحق باشد و جزا داده شود به حسب آنچه عمل نموده در دنيا اگر عمل طاعت نموده ثواب داده شود و اگر عمل معصيت نموده معاقب گردد و مؤاخذه نشود هيچكس به گناه غير خود.

الناس مجزيون باعمالهم‌

ان خيرا فخيرا و ان شرا فشرا


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17» فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «19» مُتَّكِئِينَ عَلى‌ سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «20» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ «21»

وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22» يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ «23» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «24» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‌ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «25» قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ «26»

فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ «27» إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ «28»

جلد 5 صفحه 75

ترجمه‌

همانا پرهيزكاران در بهشتها و نعمتند

با آنكه متنعّم و شاد مانند بآنچه داده است بايشان پروردگارشان و نگاه داشت آنان را پروردگارشان از عذاب دوزخ‌

بخوريد و بياشاميد گواراى شما باد بپاداش آنچه كه ميكردند

تكيه‌زدگان بر تختهاى رديف هم نهاده و تزويج نموديم ايشانرا با زنان سفيد پوست درشت چشم‌

و آنانكه ايمان آوردند و پيرو شدند از ايشان فرزندانشان در ايمان ملحق ساختيم بايشان فرزندانشان را و كم نكرديم از جزاى عملشان چيزى هر مردى بآنچه كسب كرده در گرو است‌

و پيوسته دهيم بايشان ميوه و گوشت از آنچه رغبت و ميل ميكنند

ميگيرند از يكديگر در آن بهشتها جام شرابى را كه نه بيهوده‌گوئى در آن معمول است و نه كار زشت كردن‌

و ميگردند گرد ايشان پسرانى كه مخصوص ايشانند تو گوئى آنان مرواريد در صدف پنهانند

و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند گويند

همانا ما بوديم پيش از اين در ميان كسانمان ترسندگان‌

پس منّت نهاد خدا بر ما و محفوظ داشت ما را از عذاب آتش سوزان‌

همانا ما از اين پيش ميخوانديم او را همانا او است نيكوكار مهربان.

تفسير

خداوند متعال بر حسب معمول در كلام خود بعد از احوال كفّار بيان فرموده است احوال اهل ايمان و تقوى را كه در باغهاى پردرخت و نعمتهاى گوناگون متنعّم و متلذّذ و شاد مانند كه خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ فرمود و بچنين فوز عظيم كه بوصف در نيايد نائل شدند و بآنها گفته ميشود بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما براى آنكه كسانى بوديد در دنيا كه بوظايف خود عمل مينموديد و اينها پاداش شما است كه در مقابل كار شما و باستحقاق بشما رسيده است و ايشان بر تختهائى كه رديف يكديگر قرار داده شده نشسته و بر بالشها تكيه داده‌اند و خداوند دختران سفيد پوست آهوى چشم را كه سياهى‌

جلد 5 صفحه 76

آن بر سفيدى غالب و درشت خوشحالت باشد براى آنان تزويج و جفت قرار داده و ساير اوصاف كمال و جمال آنها قبلا كرارا ذكر شده است و كسانيكه ايمان آوردند و اولاد ايشان به تبع آنها قبول اسلام نمودند اگر چه اعتقاد آنها كامل نباشد و عملشان كمتر از پدرانشان باشد صغير باشند يا كبير خداوند باحترام پدرانشان و براى خشنودى آنها ذريّه و نسل آنانرا ملحق بايشان فرموده هم درجه آنها در بهشت قرار ميدهد و در مقابل اين كرامت چيزى از پاداش اعمال آنها كاسته نميفرمايد بلكه صرف تفضّل است و در كافى و فقيه و توحيد از امام صادق عليه السّلام و در حديث نبوى اينمعنى نقل شده و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه اطفال اهل ايمان در بهشت تحت تربيت حضرت ابراهيم و ساره قرار ميگيرند و از درخت مخصوصى تغذّى مينمايند و روز قيامت ملبّس و معطّر بپدرانشان هديه داده ميشوند و اين روايات در ذيل اين آيه و در تفسير آن وارد شده است و فرد اكمل اين الحاق تبعيّت ذريّه طاهره پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام است در درجات آن دو و در بعضى از روايات به اين معنى اشاره و بكمتر نبودن ائمه اطهار از امير المؤمنين عليه السّلام در حجيّت قول و اطاعت امر بنصّ پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم تصريح شده است و پس از اين براى آنكه فرزندان مغرور بعمل پدران خود نشوند ميفرمايد هر كس در گرو عمل خود ميباشد اگر عملش خوب شد آزاد ميگردد و اگر عملش بد شد هلاك ميشود بلى اگر عمل پسر خوب و عمل پدر خوبتر باشد براى كرامت پدر پسر را با او محشور خواهند نمود و باز عود باحوال اهل تقوى نموده ميفرمايد پى در پى براى ايشان از انواع ميوجات و اقسام گوشتهاى پرندگان و چرندگان حلال گوشت هر چه مايل باشند و اشتها داشته باشند حاضر و آماده ميگردد و جامهاى شراب طهور بهشتى را بيكديگر تعارف نموده و از هم ميگيرند و مى‌نوشند بدون آنكه در بين سخن لغو و ناروائى گفته شود يا بعد كار زشتى از ايشان صادر گردد كه معمول شراب خواران دنيا است يعنى آن جام نه موجب ياوه‌گوئى ميشود نه موجب گناه و كأس مؤنّث مجازى است و پسران خوش صورتى گرد ايشان براى خدمتگزارى ميگردند كه مملوك آنانند و در سفيدى و صفا و جلوه مانند مرواريدى‌

جلد 5 صفحه 77

هستند كه تازه از صدف بيرون آمده در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه پرسيدند خدمتگزاران كه مانند لؤلؤ باشند پس آنها چگونه خواهند بود فرمود قسم بخدائيكه جان من در دست قدرت او است فضيلت مخدوم بر خادم مانند فضيلت ماه شب چهارده است بر ساير ستارگان و در ضمن با يكديگر صحبت ميكنند يكى برفقايش ميگويد حال شما در دنيا چگونه بود كه به اين مقام رسيديد آنها جواب ميدهند ما در دنيا در بين كسانمان خدا ترس بوديم پس او بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب آتش سوزان يا نافذ در مسامات بدن مانند باد سام نجات داد و حفظ فرمود ما در دنيا خدا را بيگانگى ميخوانديم و باخلاص عبادت ميكرديم و او محسن و نيكوكار و مهربان بر بندگان است لذا ما را باين نعم بى‌پايان متنعّم فرموده و باين مقامات عاليات فائز ساخته است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتهُم‌ ذُرِّيَّتُهُم‌ بِإِيمان‌ٍ أَلحَقنا بِهِم‌ ذُرِّيَّتَهُم‌ وَ ما أَلَتناهُم‌ مِن‌ عَمَلِهِم‌ مِن‌ شَي‌ءٍ كُل‌ُّ امرِئ‌ٍ بِما كَسَب‌َ رَهِين‌ٌ «21»

و كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند و متابعت‌ كردند ‌آنها‌ ‌را‌ ذراري‌ ‌آنها‌ ‌به‌ ايمان‌ ملحق‌ مي‌كنيم‌ ‌به‌ ‌آنها‌ ذراري‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و كم‌ نمي‌كنيم‌ و ناقص‌ نمي‌گذاريم‌ ‌از‌ اعمال‌ ‌آنها‌ ‌از‌ ‌هر‌ شيئي‌ ‌هر‌ كسي‌ ‌به‌ آنچه‌ كسب‌ كرده‌ مرهون‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌در‌ گرو عمل‌ ‌خود‌ هست‌ (‌ان‌ خيرا فخير و ‌ان‌ شرا فشر).

فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ وَ مَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‌ُ زلزال‌ آيه 7 و 8.

وَ الَّذِين‌َ آمَنُوا عطف‌ بان‌ المتقين‌ ‌است‌ و ايمان‌ اعتقاد بجميع‌ عقايد حقه‌

جلد 16 - صفحه 300

بدون‌ كم‌ و زياد.

وَ اتَّبَعَتهُم‌ ذُرِّيَّتُهُم‌ بِإِيمان‌ٍ ‌آن‌ ذراري‌ ‌که‌ متابعت‌ كردند آباء ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ ايمان‌ آوردن‌ و ايمان‌ ‌هم‌ آوردند.

أَلحَقنا بِهِم‌ ذُرِّيَّتَهُم‌ ذراريرا ‌هم‌ بآباء ملحق‌ مي‌كنيم‌ و ‌با‌ ‌آنها‌ محشور مي‌ گردانيم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌هم‌ يك‌ تفضل‌ ‌است‌ چنان‌ ‌که‌ ميفرمايد أُولئِك‌َ لَهُم‌ عُقبَي‌ الدّارِ جَنّات‌ُ عَدن‌ٍ يَدخُلُونَها وَ مَن‌ صَلَح‌َ مِن‌ آبائِهِم‌ وَ أَزواجِهِم‌ وَ ذُرِّيّاتِهِم‌ الايه‌ رعد ‌آيه‌ 22 و 23 و نيز ميفرمايد ‌که‌ حمله عرش‌ دعا ميكنند ‌در‌ حق‌ ‌آنها‌ رَبَّنا وَ أَدخِلهُم‌ جَنّات‌ِ عَدن‌ٍ الَّتِي‌ وَعَدتَهُم‌ وَ مَن‌ صَلَح‌َ مِن‌ آبائِهِم‌ وَ أَزواجِهِم‌ وَ ذُرِّيّاتِهِم‌ الايه‌ مؤمن‌ آيه 8.

وَ ما أَلَتناهُم‌ مِن‌ عَمَلِهِم‌ مِن‌ شَي‌ءٍ آلت‌ بمعني‌ نقص‌ ‌است‌ التنا ‌يعني‌ ناقص‌ نميگذاريم‌ ‌از‌ عمل‌ ‌آنها‌ ‌از‌ ‌هر‌ قسمتي‌، چه‌ اعمال‌ قلبيه‌ ‌باشد‌ ‌از‌ ايمان‌ و حب‌ و بغض‌ و ‌غير‌ اينها، و چه‌ نفسيه‌ ‌باشد‌ ‌از‌ صفات‌ و اخلاق‌ چه‌ جوارحيه‌ ‌باشد‌ ‌از‌ افعال‌ و اقوال‌ كُل‌ُّ امرِئ‌ٍ بِما كَسَب‌َ رَهِين‌ٌ انسان‌ گرو اعمال‌ ‌است‌ خوب‌ و بد ‌هر‌ چه‌ هست‌ جزاء داده‌ مي‌شود، چنانچه‌ ميفرمايد: كُل‌ُّ نَفس‌ٍ بِما كَسَبَت‌ رَهِينَةٌ إِلّا أَصحاب‌َ اليَمِين‌ِ ‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌: حَتّي‌ أَتانَا اليَقِين‌ُ مدثر آيه 41 ‌الي‌ 48.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 21)- آیات فوق بخشی از نعمتهای «مادی» و «معنوی» بهشتیان را بازگو کرد، ولی به این اکتفا نمی‌کند، و بخش دیگری از مواهب معنوی و مادی را نیز بر آن می‌افزاید: «کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنها ایمان اختیار کردند فرزندانشان را (در بهشت) به آنها ملحق می‌کنیم، و از (پاداش) عملشان چیزی نمی‌کاهیم» (وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْ‌ءٍ).

این نیز خود یک نعمت بزرگ است که انسان، فرزندان با ایمان و مورد علاقه‌اش را در بهشت در کنار خود ببیند، و از انس با آنها لذت برد، بی‌آنکه از اعمال او چیزی کاسته شود.

این گونه افراد اگر از نظر عمل کوتاهی و تقصیراتی داشته باشند، خداوند به احترام پدران صالح، آنها را می‌بخشد و ترفیع مقام می‌دهد، و به درجه آنان می‌رساند، و این موهبتی است بزرگ برای پدران و فرزندان.

و در پایان آیه می‌افزاید: «و هر کس در گرو اعمال خویش است» (کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهِینٌ).

یعنی اعمال هر کسی ملازم و همراه اوست، و هرگز از او جدا نمی‌شود، خواه عمل نیک باشد یا بد! بنابر این تعجب ندارد که از اعمال پرهیزکاران و پاداش آنها چیزی کاسته

ج4، ص563

نشود، چرا که این اعمال همه جا با انسان است، و اگر خداوند لطف و تفضلی در باره فرزندان متقین می‌کند، و آنها را به پرهیزکاران در بهشت ملحق می‌سازد این به معنی آن نیست که از پاداش اعمال آنها چیزی کاسته شود.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص371
  2. البرهان فی تفسیر القرآن.

منابع