يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ: مژده مىدهد پروردگارشان در دنيا به السنه رسل. بِرَحْمَةٍ مِنْهُ: به رحمت فايضه از جانب الهى بر ايشان. وَ رِضْوانٍ: و خشنودى كامل سبحانى نسبت به ايشان. وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ: و بهشتها كه براى ايشان است در آنها نعمت دائم كه زوال و انقطاع براى آن نيست.
آيا قرار داديد مباشر آب دادن حاجيان و آباد نمودن مسجد الحرام را مانند آنكه گرويد بخدا و روز بازپسين و جهاد نمود در راه خدا يكسان نيستند نزد خدا و خدا هدايت نميكند گروه ستمكاران را
آنانكه ايمان آوردند و هجرت نمودند و جهاد كردند در راه خدا بمالها و جانهاشان بزرگ مرتبهترند نزد خدا و آنگروه ايشانند برخورداران
مژده ميدهد ايشانرا پروردگارشان برحمتى از خود و خوشنودى و بهشتهائى كه مر ايشانرا است در آن نعمتى برقرار
جاويدانند در آن هميشه همانا خدا نزد او مزدى است بزرگ.
تفسير
استفهام براى انكار است يعنى آيا قرار داديد با آنكه نبايد بدهيد اهل و متصدّى سقايت حاجّ و عمارت مسجد الحرام را مانند مؤمن بمبدء و معاد و مجاهد در راه خدا صاحبان آن دو عنوان مساوى نيستند با صاحب اين دو عنوان نزد خدا و خدا هدايت نمىكند كسانيرا كه ظلم بخود نمودند بسبب آنكه مشرك شدند و ظلم بغير نمودند براى آنكه مفاخره كردند باين دو عمل غير مقبول بر صاحب ايمان كامل و عمل مقبول و در مجمع از امام باقر (ع) نقل نموده كه آنحضرت قرائت فرمود أ جعلتم سقاة الحاج و عمرة المسجد الحرام و بنابر اين احتياج بتقدير اهل نيست و قمى ره از آنحضرت نقل نموده كه نازل شد اين آيه در باره على بن ابى طالب (ع) و مراد از من آمن باللّه آنحضرت است و نيز از آنحضرت روايت شده است كه نازل شد در باره على (ع) و عباس و شيبه زمانى كه عباس گفت من افضلم چون سقاية حاج بدست من است و شيبه گفت من افضلم براى آنكه عمارت بيت با من است و على (ع) گفت من افضلم براى آنكه من ايمان آوردم پيش از شما و هجرت نمودم و جهاد كردم و تراضى نمودند آن سه نفر بحكم پيغمبر (ص) پس اين آيه نازل شد و در مجمع قريب باين مضمون را نقل نموده و بر احتجاج امير المؤمنين (ع) اضافه نموده كه و شما دو نفر بضرب شمشير من مسلمان شديد و عياشى ره از امام صادق (ع) اين معنى را نقل نموده و بجاى شيبه عثمان بن ابى شيبه ذكر كرده است و در كافى و عياشى از يكى از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه نازل شد در باره حمزه و على و جعفر عليهم السّلام و عباس و شيبه كه آندو مفاخره نمودند بسقايت و حجابت و على (ع) و حمزه و جعفر كسانى بودند
جلد 2 صفحه 566
كه ايمان آوردند بخدا و روز جزا و جهاد نمودند در راه خدا و محتمل است اين شأن نزول راجع بآيه دوم باشد كه در آن از ارباب فضيلت بلفظ جمع تعبير شده است اگر چه در ذيل آيه اول نقل نمودهاند و شأن نزول اول راجع بآيه اول باشد كه در آن تعبير بمفرد شده است گويا اوّلا مفاخره با امير المؤمنين (ع) شده ثانيا با آنحضرت و حمزه و جعفر و آيه اول ناظر بمفاخره اولى و آيه دوم ناظر بمفاخره ثانيه است و در آيه اولى فقط نفى تساوى و اشاره بوجود افضل شده و در آيه ثانيه تصريح بموجب فضل و شرف و صاحبان آن شده است و آنكه مرتبه و مقام و منزلت ايشان رفيعتر است نزد خدا از كسانيكه داراى اين اوصاف نيستند و آنها هر مقام و منصب و عنوانى كه داشته باشند باين درجه نميرسند و نيز فوز عظيم و نيل بسعادت دو سراى مخصوص بايشان است و بشارت داده خداوند بايشان رحمت بىپايان خود را كه قابل توصيف نيست و خوشنودى و مقام رضوان و نعيم جاودان و اقامت جاويد و اجر مزيد را كه مخصوص بمقرّبين و سابقين درگاه احديّت است.