آیه 1 سوره نحل
<<1 | آیه 1 سوره نحل | 2>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
فرمان خدا (به ظهور قیامت و یا به عذاب شمشیر بر مشرکان) به زودی فرا میرسد پس (هان ای کافران، شما به تمسخر و هزل) تقاضای تعجیل آن مکنید، خدای یکتا متعالی و منزه از شرک مشرکان است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تستعجلوه: عجله: شتاب. راغب گفته: عجله طلب شىء است پيش از وقت آن . فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ: به عجله و پيش از وقت مخواهيد آن را.[۱]
نزول
ابن عباس گوید: وقتى که این قسمت از آیه «أَتى أَمْرُاللَّهِ» نازل گردید، اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله از ترس بانک برآوردند و برافروختند تا این که «فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ» بعد از آن نازل شد سپس خاموش گشتند.[۲]
ابوبکر بن ابى حفص گوید: هنگامى که «أَتى أَمْرُاللَّهِ» نازل گردید، اصحاب از جا برخاستند تا این که «فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ» نازل شد.[۳]
على بن ابراهیم گوید: وقتى که قریش از پیامبر خواسته بودند که بر آنها عذاب فرود آید این آیه نازل گردید[۴].[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
جلد 4 - صفحه 489
سیمای سوره نحل
شانزدهمين سورهى قرآن كريم، كه يكصد و بيست و هشت آيه دارد، به دليل اشاره به خلقتِ زنبور عسل، «نحل» نام گرفته است.
با آنكه قرآن، كتابِ تشريع است، ولى نام بسيارى از سورههاى آن بر اساس تكوين است، همچون «نَجْم/ ستاره»، «شَمْس/ خورشيد»، «فيل»، «عنكبوت» و «نحل». اين نامها، رمز آن است كه همه موجودات هستى، چه در آسمان و چه در زمين، چه كوچك و چه بزرگ، همه نزد قدرت او يكسانند و كتابِ شريعت، بر اساس كتابِ طبيعت، بنا نهاده شده و اين دو كتاب، از يك مبدأ نشأت گرفتهاند.
يكى از نامهاى اين سوره، «نعمت» است، زيرا بالغ بر پنجاه نعمت در آن بيان شده است.
در اين سوره، از نعمتهاى الهى، دلايل توحيد و معاد، احكام جهاد، تهديد مشركان، نهى از ظلم و فحشا، پيمانشكنى و بدعتها و وسوسههاى شيطانى، مطالبى به ميان آمده است.
مطابق نظر مرحوم علامه طباطبايى در تفسير الميزان، از شأن نزولهاى آيات اين سوره، فهميده مىشود كه چهل آيه اوّل آن، مربوط به اواخر دوران مكّه و هشتاد و هشت آيه ديگر آن، مربوط به اوايل زمان هجرت به مدينه است.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 490
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان.
أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «1»
فرمان (قهر) خدا آمد پس در آن شتاب نكنيد او منزه و برتر از هرچيزى است كه براى او شريك مىسازند.
يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ «2»
خداوند فرشتگان را، همراه با وحى كه از فرمان اوست، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد فرو مىفرستد كه مردم را هشدار دهيد كه معبودى جز من نيست پس تنها از من پروا كنيد (و مخالف دستورم عمل نكنيد.)
نکته ها
گرچه مورد آيه، عجلهى كفّار در امر نزول قهر خداوند است، امّا جملهى «أَتى أَمْرُ اللَّهِ» اختصاصى به فرمان قهر الهى ندارد، بلكه شامل همه فرمانهاى خداوند، همچون فرمان جهاد، فرمان ظهور امام زمان عليه السلام و فرمان برپايى روز قيامت، مىشود كه نبايد در اين امور عجله كرد.
«روح» يكى از فرشتگانِ مقرّب الهى است كه نام او در قرآن، به صورت جداگانه و معمولًا در كنار «ملائكة» آمده است: «يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ» «1»،
«1». نبأ، 37.
جلد 4 - صفحه 491
«تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ» «1» و «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ».
امّا در اينجا در آيه «يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ»، به جاى حرفِ «واو» بين دو كلمه، حرف «باء» بكار رفته است، شايد از آن جهت كه مراد از «روح» در اين آيه، آن فرشته نباشد، بلكه مراد معناى لغوىِ «روح» يعنى حياتِ معنوى باشد كه معناى آيه چنين مىشود: خداوند فرشتگان را همراه با اسباب حيات، بر بندگانى كه بخواهد نازل مىكند. چنانكه در آيهى «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» «2» مراد از «روح» قرآن است كه مايه حياتِ معنوى مىباشد: «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «3»
پیام ها
1- فرمانهاى الهى قطعى و وقوع قهر او حتمى است. «أَتى أَمْرُ اللَّهِ»، «أَتى» فعل ماضى مىباشد، گويا عذاب آمده است.
2- خداوند به وعدههاى خود عمل مىكند. «أَتى أَمْرُ اللَّهِ» در آيه 109 سورهى بقره و 24 سورهى توبه، خداوند وعده داده بود كه «حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»* اكنون مىفرمايد: «أَتى أَمْرُ اللَّهِ»
3- در كار خدا عجله نكنيد كه كار او حكيمانه است و در وقت خود انجام مىشود. «فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ»
4- نزول فرشتهى وحى، محتواى وحى و كسىكه آن را دريافت مىكند، همه و همه در مدار ارادهى الهى است. «مِنْ أَمْرِهِ»
5- رسالت، امرى انتصابى است نه اكتسابى. «مَنْ يَشاءُ» البتّه خداوند حكيم است و بىجهت كسى را به مقام نبوّت نمىرساند: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ» «4»
6- اوّلين شرط دريافت وحى الهى، روح عبوديّت و بندگى پيامبران بوده است. «مِنْ عِبادِهِ»
«1». معارج، 4.
«2». شورى، 52.
«3». انفال، 24.
«4». انعام، 124.
جلد 4 - صفحه 492
7- هشدار دادن به مردم، در رأس وظايف پيامبران است. «أَنْذِرُوا»
8- اساس عقايد، بر توحيد واساسِ عمل صالح، بر تقواست. «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ»
9- پروا و پاكى، در سايهى توحيد معنا پيدا مىكند. «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ تفسیر ابن مردویه.
- پرش به بالا ↑ تفاسیر جامع البیان و ابن ابىحاتم و کتاب زوائد الزّهد از عبدالله بن احمد.
- پرش به بالا ↑ البرهان فی تفسیرالقرآن.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص477.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.