آیه 118 سوره توبه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّىٰ إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

مشاهده آیه در سوره


<<117 آیه 118 سوره توبه 119>>
سوره : سوره توبه (9)
جزء : 11
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و بر آن سه تن [آن سه نفر مرارة بن ربیع و هلال بن امیه و کعب بن مالک بودند که از زحمت جنگ و سختی حال و رنج و تعب و گرما از رفتن به جنگ در تبوک خودداری کردند و بعد در حضور پیغمبر آمدند و عذرخواهی کردند و توبه آنها پذیرفته شد.] که (از جنگ تبوک) باز نهاده شدند (و مردم به دستور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از آنان بریدند) تا آنکه زمین با همه پهناوری بر آنها تنگ شد و بلکه از خود دلتنگ شدند و دانستند که از (غضب) خدا جز به (لطف) او ملجأ و پناهی نیست، پس خدا بر آنها باز لطف فرمود تا توبه کنند، که خداوند بسیار توبه‌پذیر و مشفق و مهربان است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

—and to the three who were left behind. When the earth became narrow for them with [all] its expanse, and their own souls weighed heavily on them, and they knew that there was no refuge from Allah except in Him, then He turned clemently toward them so that they might be penitent. Indeed Allah is the All-clement, the All-merciful.

معانی کلمات آیه

خلفوا: يعنى مانده شدند و با جنگجويان به جهاد نرفتند.

رحبت: رحب: وسعت و فراخى. «رحبت»: فراخ شد.[۱]

نزول

«شیخ طوسى» گوید: ابن عباس و مجاهد و قتاده و جابر روایت کنند و گویند که این آیه براى سه نفر نازل گردیده که از دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره شرکت در جنگ تبوک تخلف کردند و البته عدم اجراى دستور پیامبر از طرف اینان به خاطر نفاق نبوده بلکه براى عدم توانائى بوده است و بعد هم پشیمان شدند.

وقتى که پیامبر از جنگ تبوک مراجعت فرمود، اینان جهت عذرخواهى نزد پیامبر آمدند. رسول خدا صلی الله علیه و آله اعتنائى به آن‌ها نکرد و با آنان تکلم ننمود. به مسلمین نیز دستور داد که با آن‌ها سخن نگویند، روى این دستور هیچ کس با آن‌ها حرف نمی‌زد و به طور کلى مردم از آن‌ها دورى کردند حتى اطفال و اهل و عیال خود آن‌ها نیز با آن‌ها سخن نمى گفتند.

زنان آن‌ها نزد پیامبر آمدند، اجازه خواستند که از آن‌ها جدا شده و گوشه بگیرند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: فقط با آن‌ها نزدیک نشوید، کار به جائى رسید که مدینه به آن‌ها تنگ شد به ناچار به طرف کوه‌ها رفتند و اهل و عیالشان براى آن‌ها غذا و طعام می‌بردند و در عین حال با آن‌ها تکلم نمی‌کردند.

اینان به یکدیگر مى گفتند: کار ما به جائى رسیده که احدى با ما سخن نمى گوید و اعتنائى نمى کند. قریب چهل روز و اندى با این ترتیب گذراندند و برخى گویند: قریب یک سال بر آن‌ها گذشت و دائم در تضرع و زارى بودند و توبه می‌کردند تا این که خداوند توبه آنان را قبول کرد و این آیه براى آن‌ها نازل گردید. این سه نفر از انصار به نام کعب بن مالک و هلال بن امیه و فزارة بن ربیعه بودند[۲].[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ «118»

و نيز بر سه نفرى كه (از شركت در جبهه‌ى تبوك به خاطر سستى) وامانده بودند، تا آنگاه كه زمين با همه‌ى وسعتش (به سبب قهر ونفرت مردم) بر آنان تنگ شد و از خود به تنگ آمده و فهميدند كه در برابر خدا، هيچ پناهگاهى جز خود او نيست، پس خداوند لطف خويش را شامل آنان ساخت تا به توبه موفّق شوند. همانا خداوند توبه‌پذير و مهربان است.

نکته ها

سه مسلمانى كه در تبوك شركت نكردند، «1» پشيمان شده و براى عذرخواهى نزد پيامبر آمدند. امّا حضرت با آنان سخن نگفت و دستور داد كسى با آنان حرف نزند و همسرانشان هم به آنان نزديك نشوند. آنان به كوههاى اطراف مدينه رفتند و براى استغفار، جدا از


«1». كعب‌بن مالك، مرارةبن ربيع و حلال‌بن اميّه.

جلد 3 - صفحه 517

يكديگر به تضرّع وگريه پرداختند تا پس از پنجاه روز، خداوند توبه‌ى آنان را پذيرفت. «1»

پیام ها

1- بى‌اعتنايان به جنگ وفرمان رهبرى، بايد تنبيه شده وتا مدّتى پشت سر گذاشته شوند. «خُلِّفُوا»

2- قهر، بى‌اعتنايى و بايكوت، يكى از شيوه‌هاى تربيتى براى متخلّفان و مجرمان است. ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ‌ ... ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ‌

3- مبارزه‌ى منفى با متخلّفان، جامعه را براى آنان زندانى بى‌نگهبان و مؤثّر مى‌سازد. «ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ»

4- با آنكه پيامبر، مظهر رحمت الهى است، امّا به عنوان مرّبى، از اهرم قهر هم استفاده مى‌كند. «ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ»

5- يكى از عذاب‌ها عذاب وجدان است. «ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ»

6- يأس از مردم، زمينه‌ساز توبه و توجّه به خداست. لا مَلْجَأَ ... ثُمَّ تابَ‌

7- توفيقِ توبه نيز در سايه‌ى لطف و عنايت الهى است. اوّل خداوند لطف خود را به انسان باز مى‌گرداند، «تابَ عَلَيْهِمْ» تا انسان توفيق پشيمانى و عذرخواهى و توبه پيدا كند، «لِيَتُوبُوا» و همين كه توبه كرد، باز خداوند توبه‌ى او را مى‌پذيرد. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ»

8- پس از يك دوره مبارزه‌ى منفى وبى‌اعتنايى و بايكوت، شرايط مناسب را براى بازسازى خلافكاران به وجود آوريم تا بازگردند و بعد از آن نيز ما با مهربانى آنان را پذيرا باشيم. «تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ»


«1». بحار، ج 21، ص 237.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 518

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا در تفاسیر کشف الاسرار و البرهان فی تفسیر القرآن از نفر سوم بنام مرارة ابن الرّبیع ذکر شده است.
  3. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص447.

منابع

آرشیو عکس و تصویر