حضرت مریم علیهاالسلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۷ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۸:۱۱ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حضرت مریم مادر حضرت عیسی علیه السلام است که به معجزه الهی او را باردار شد. مریم تنها زنی است که نام او در قرآن امده است.

نسب حضرت مریم

مريم بنت عمران بن ماثان بن سليمان بن داود بن إيشا بن يهوذا بن يعقوب بن إسحاق بن إبراهيم الخليل می باشد. عمران پدر مریم غیر از عمران پدر موسی می باشد چون نسب عمران پدر حضرت موسی علیه السلام، عمران بن يصهر بن فاهث بن لاوى بن يعقوب بن إسحاق بن إبراهيم می باشد.[۱]

حضرت مریم عليهاالسلام در قرآن

اصولا در قرآن کریم جز مريم نام هيچ زنى برده نشده[۲] و نامش سى و چهار بار در كلام الله مجيد ذکر شده است.[۳]

  • «يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ»؛ ای مریم! (به شکرانه این نعمت) برای پروردگار خود، خضوع کن و سجده بجا آور! و با رکوع‌کنندگان، رکوع کن.(سوره آل عمران، آیه 43)
  • «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا»؛ و در این کتاب (آسمانی) مریم را یاد کن، آن هنگام که از خانواده‌اش جدا شد و در ناحیه شرقی (بیت المقدس) قرار گرفت. (سوره مريم، آیه 16)
  • «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ»؛ و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است. (سوره آل عمران، آیه 42)

مادر مریم نذری می کند که در سوره آل عمران آيه 35 آمده است که: «إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ». ياد كن زمانى را كه زن عمران گفت: پروردگارا! بدرستى كه من نذر كردم براى تو كه اين طفلى كه در شكم دارم محرر (خادم بيت المقدس) باشد پس از من قبول فرما محققا تو سميعى و عالمى به آنچه نذر كردم و قرارداد نمودم.

محرر به معنى حر يعنى آزاد، اشاره به اين كه هيچ شغلى نداشته باشد و ممحض بر عبادت باشد در مسجد كه بيت المقدس است و تنظيفات مسجد بر عهده او باشد.[۴]

به نظر علامه طباطبائی ره نامگذاری مریم نیز خود به خاطر نذر مادر او بوده است:

«كلمه "مريم" در لغت آن شهر، به طورى كه گفته اند به معناى زن عابد است، و نيز زن خدمتكار است، از همين جا معلوم مى شود كه چرا اين مادر دختر خود را بلافاصله بعد از وضع حمل مريم ناميد، و چرا خداى تعالى اين عمل او را حكايت كرد، خواست تا بعد از نوميدى از زاييدن پسرى كه محرر براى عبادت و خدمت باشد بلا درنگ همين دختر را براى اين كار محرر كند، پس اين كه گفت: "سميتها مريم"، به منزله اين است كه گفته باشد: "من اين دختر را براى تو محرر زاييدم" دليل بر اين كه جمله نامبرده به منزله صيغه نذر است، اين است كه خداى سبحان دنبالش اين نذر را قبول نموده و مى فرمايد: "فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً...".
و اين كه بعد از گفتن آن سخن اضافه كرد كه "من او و ذريه او را از شر شيطان رانده شده، به خدا پناه مى دهم" براى اين بود كه او و ذريه اش موفق به عبادت و خدمت كنيسه بشوند تا اسم مريم مطابق با مسمى باشد.»[۵]

در تفسير قمى «تفسير قمى ج 1 ص 101» در ذيل آيه: "إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ..." از امام صادق علیه السلام روايت آمده كه فرمود: خداى تعالى به عمران وحى كرد كه من فرزندى به تو خواهم بخشيد، پسرى تام الخلقة، و پر بركت كه افراد كور مادرزاد و مبتلا به مرض برص را شفا مى دهد و به اذن خدا مردگان را زنده مى كند و من او را رسولى براى بنى اسرائيل قرار مى دهم.

عمران اين جريان را با همسرش حنه در ميان گذاشت و حنه همان مادر مريم است، همين كه مريم را حامله شد پيش خود خيال كرد كه حملش پسر است و وقتى آن را دختر زاييد عرضه داشت: "پروردگارا من او را دختر آوردم و معلوم است كه پسر چون دختر نيست و دختر نمى تواند پيغمبر شود".

خداى تعالى در پاسخش مى فرمايد: "خدا بهتر مى داند كه حنه چه زاييده"، و بعد از آن كه حضرت عیسی علیه السلام را به مريم داد، معلوم شد آن پسرى كه مژده اش را به عمران داده بودند عيسى بوده است.[۶]

از كافى مسندا از حضرت امام باقر عليه السلام و حدیث مروى از تفسير على بن ابراهيم مسندا از حضرت امام صادق عليه السلام اينست كه چون مادر مريم او را زائيد در خرقه اى او را پيچيد و آورد در بيت المقدس در نزد انبياء كه آن جا مشغول به عبادت بودند و آن ها بنابر نقل مجمع البيان بيست و نه نفر بودند و شرح نذر خود را بر آن ها بيان كرد آن ها هر كدام طالب شدند كه تكفل او را بنمايند چون پدر مريم كه عمران باشد مقام رياستى بر آن ها داشت حضرت زکریا فرمود: من سزاوارترم بتكفل او زيرا خاله اش در منزل من است راضى نشدند، بنا بر قرعه شد قرعه بنام زكريا درآمد.[۷]

به شرحى كه خداوند در سوره آل عمران مي فرمايد: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقاً قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَـذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ إنَّ اللّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ».

اين آيه شريفه بيان مي كند كه خداوند متعال براى نخستين بار اين دختر پاك را به خاطر اخلاص كه در قلب مادرش بود به اين سمت روحانى و خدمت معنوى پذيرفت به اين نشانه كه هيچ وقت مريم در مدت خدمتش در بيت المقدس عادت ماهيانه نديد تا ناچار شود از اين مركز روحانى بيرون آيد و بسوى مقام صدق و صفا عنايت فرموده و به آداب نيكو پرورشش داد و از غذاهاى بهشتى نصيبش نمود تا شايستگى آن را داشته باشد كه حضرت عیسی عليه السلام از او به وجود آيد و زكريا را به عنوان كفالت مريم در بيت المقدس كه شايستگى آن را داشت انتخاب نموده و ديگران را كه در اين سرپرستى با او رقابت مى كردند محروم ساخت چنان كه مي فرمايد:

خداوند در اثر اجابت دعاء حنه مريم را به طرز نيكوئى با اين كه دختر بود به خدمت بيت المقدس پذيرفت و به طرز گياه وجود او را رويانيد و با تربيت عاليه روحى و جسمى او را پرورش داد و زكريا شوهر خواهر زن عمران را به عنوان كفالت و سرپرستى مريم انتخاب نمود و او نيز محرابى در مسجد براى مريم مهيا ساخت كه جز حضرت زکریا كسى اجازه ورود به آنجا را نداشت و هر زمان كه زكريا بر محراب مريم وارد مي شد و براى ديدار وى مى آمد غذاى مخصوص و غيرمعتاد از خوردنى در آن جا مى ديديد يعنى ميوه زمستانى را در تابستان و ميوه تابستانى را در زمستان مشاهده مى كرد لذا روزى از روى تعجب از او پرسيد با اين كه درهاى مسجد بسته است و كسى به اين جا وارد نمى شود اين غذا را از كجا آورده اى؟

مريم در جواب گفت: اين غذا از نزد خدا و از بهشت آمده است زيرا خداوند هر كه را بخواهد و مشيتش تعلق پذيرد بى اندازه و بدون محاسبه و از جائى كه گمان ندارد روزى مي دهد.[۸]

بعد از آن كه مريم به حد بلوغ رسيد و در حجاب (محراب) قرار گرفت، خداى تعالى روح را (كه يكى از فرشتگان بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شكل بشرى تمام عيار در برابر مريم مجسم شد و به او گفت: كه فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر و او را بشارت داد به اين كه بزودى از پسرش معجزات عجيبى ظهور مى كند و نيز خبر داد كه خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تاييد نموده، كتاب و حكمت و تورات و انجيل اش مى آموزد و به عنوان رسولى به سوى بنى اسرائيل گسيلش مى دارد.

رسولى داراى آيات بينات و نيز به مريم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آنگاه در مريم بدميد و او را حامله كرد، آن طور كه يك نفر زن به فرزند خود حامله مى شود، اين مطالب از آيات "سوره آل عمران، آيه 35-44" استفاده مى شود: آنگاه مريم به مكانى دور منتقل شد و در آن جا درد زائيدنش گرفت و درد زائيدن او را به طرف تنه نخله اى كشانيد و با خود مى گفت: اى كاش قبل از اين مرده و از خاطره ها فراموش شده بودم، من همه چيز را و همه چيز مرا از ياد مى برد، در اين هنگام از طرف پائين وى ندايش داد:

غم مخور كه پروردگارت پائين پايت نهر آبى قرار داده، تنه درخت را تكان بده تا پى در پى خرماى نورس از بالا بريزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندى چون من خرسند باش، اگر از آدميان كسى را ديدى كه حتما خواهى ديد، بگو من براى رحمان روزه گرفته ام و به همين جهت امروز با هيچ انسان سخن نمى گويم، مريم چون اين را شنيد از آن جا كه فرزند خود را زائيده بود به طرف مردم آمد در حالى كه فرزندش را در آغوش داشت (سوره مريم، آيه 20-27) و به طورى كه از آيات كريمه قرآن برمى آيد حامله شدنش و وضع حملش و سخن گفتن او و ساير شؤون وجودش از سنخ همين عناوين در ساير افراد انسان ها بوده.

مردم و همشهريان مريم وقتى او را به اين حال ديدند، شروع كردند از هر سو به وى طعنه زدن و سرزنش نمودند چون ديدند دخترى شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: اى مريم چه عمل شگفت آورى كردى!، اى خواهر هارون نه پدرت بد مردى بود و نه مادرت زناكار، مريم اشاره كرد به كودكش كه با او سخن بگوئيد، مردم گفتند: ما چگونه با كسى سخن گوئيم كه كودكى در گهواره است، در اين جا عيسى به سخن درآمد و گفت:

من بنده خدا هستم، خداى تعالى به من كتاب داد و مرا پيامبرى از پیامبران كرد و هر جا كه باشم با بركتم كرد و مرا به نماز و زكات سفارش كرد، مادام كه زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار كرد و نه شقى، و سلام بر من روزى كه به دنيا آمدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برمى خيزم. (سوره مريم، آيه 27-34)

پس اين كلام كه عيسى در كودكى اداء كرد، به اصطلاح علمى، نسبت به برنامه كار نبوتش براعت استهلال بوده (براعت استهلال به اين معنا است كه نويسنده كتاب در حمد و ثناى اول كتابش كلماتى بگنجاند كه در عين اين كه حمد و ثناى خدا است اشاره اى هم باشد به اين كه در اين كتاب پيرامون چه مسائلى بحث مى شود)، عيسى علیه السلام هم با اين كلمات خود فهماند كه بزودى عليه ظلم و طغيان، قيام نموده و شريعت موسى علیه السلام را زنده و استوار مى سازد و آن چه از معارف آن شريعت مندرس و كهنه گشته تجديد مى كند و آن چه از آياتش كه مردم درباره اش اختلاف دارند بيان و روشن مى سازد.[۹]

حضرت مریم عليهاالسلام در روايات

  • در تفسير مجمع از امام باقر عليه السلام روايت نموده: جبرئيل امين عليه السلام باذن پروردگار بر جيب لباس مريم دميد و فرزند در رحم او بي درنگ برشد و كمال رسيد همچنان كه جنين در درون مادر ظرف نه ماه بحد رشد مي رسد پس از آن مريم صديقه در خود احساس حمل نمود. آن گاه خاله او همسر زكرياى پيامبر بر حالت مريم آگاه گشت بر او اعتراض كرد مريم از نظر حياء و خجلت از خاله خود از آن مكان خارج شد و نيز از امام صادق عليه السلام روايت شد كه مدت حمل او نه ساعت بطول انجاميد.[۱۰]
  • امام صادق عليه السلام فرمود: حضرت مريم عليهاالسلام سرور زنان زمان خود بوده است، و حضرت فاطمه عليهاالسلام سرور تمام زنان بهشتى، از اولين و آخرين آنها مى باشد.[۱۱]
  • عبدالاعلى مولى آل سام گويد: شنيدم از امام صادق عليه السلام كه مي فرمود: روز قيامت كه مى شود زن زيبائى را كه به خاطر زيبائيش به فتنهگناه) افتاده بياورند، آن زن گويد: پروردگارا تو مرا زيبا آفريدى و به همين خاطر من گرفتار فتنه شدم، مريم عليهاالسلام را برابرش آرند و بدو گويند: آيا تو زيبائى يا اين؟ ما او را زيبا آفريديم و دچار فتنه نگشت.[۱۲]

اخلاق و فضائل و ويژگي هاي حضرت مریم عليهاالسلام

  • در سوره تحريم آیه 12: «الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا»: مريم را به خاطر عفتش مى ستايد، و ستايش مريم علیهاالسلام در قرآن کریم مكرر آمده و شايد اين به خاطر رفتار ناپسندى باشد كه يهوديان نسبت به آن جناب روا داشته و تهمتى باشد كه ايشان به وى زدند، همچنین در «وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ» يعنى مريم از زمره مردمى بود كه مطيع خدا و خاضع در برابر اويند و دائما بر اين حال هستند و اگر مريم علیهاالسلام را با اين كه زن بود، فردى از قانتين خواند با اين كه كلمه مذكور جمع مذكر است، بدين جهت بود كه بيشتر قانتين مردان هستند. که منظور از قانتين عموم اهل طاعت و خضوع براى خدا باشد.[۱۳]
  • در تفسير مجمع البیان از ابى موسى از رسول صلى الله عليه و آله روايت نموده: مي فرمود: بسيارى از رجال به مقام كمال ايمان نائل آمده اند و از بانوان كسى به مقام كامل نرسيده جز چهار بانو:
  1. آسیه دختر مزاحم زوجه فرعون.
  2. مريم دختر عمران.
  3. خديجه دختر خويلد.
  4. حضرت فاطمه طاهرة دختر محمد صلى الله عليه و آله.[۱۴]
  5. یکی از اوصاف حضرت مریم سخن گفتن با فرشتگان: خداوند در سوره آل عمران آیه 45 می فرماید: «إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ» (به ياد بياوريد) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: اى مريم! خداوند تو را به كلمه اى (وجود با عظمتى) از طرف خودش بشارت مى دهد كه نامش «مسيح عيسى بن مريم» است، در حالى كه در اين جهان و جهان ديگر صاحب شخصيت خواهد بود و از مقربان است.
  • دیگر اوصاف او خوردن روزی بهشتی می باشد.

«فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقاً قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَـذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ إنَّ اللّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ» پس پرودگارش او را به صورت نيكويى پذيرفت، و به طرز نيكويى نشو و نما داد، و زكريا را كفيلِ رشد و تربيت معنوى او قرار داد. هر زمان كه حضرت زکریا در محراب عبادت بر او وارد مى شد، رزق ويژه اى نزدش مى يافت. روزى در كمال شگفتى گفت: اى مريم! اين رزق ويژه براى تو از كجاست؟! گفت: از سوى خداست، يقيناً خدا هر كس را بخواهد، رزق بى حساب مى دهد. (سوره آل عمران، آیه 37)

  • برگزیده شدن حضرت مریم از سوی خداوند: «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ» و ياد كنيد هنگامى كه فرشتگان گفتند: اى مريم! قطعاً خدا تو را برگزيده و از همه آلودگى هاى ظاهرى و باطنى پاك ساخته، و بر زنان جهانيان برترى داده است. (سوره آل عمران، آیه 42)
  • اوصاف دیگر او راست گویی می باشد: «مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلاَنِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ» مسيح فرزند مريم فقط فرستاده (خدا) بود. پيش از وى نيز فرستادگان ديگرى بودند مادرش نيز زن بسيار راستگويى بود، هر دو غذا مى خوردند (با اين حال چگونه دعوى الوهيت مسيح و عبادت مادرش مريم مى كنيد؟) بنگر چگونه نشانه ها را براى آن ها آشكار مى سازيم، سپس بنگر چگونه آن ها از حق بازداشته مى شوند؟ (سوره مائده، آیه 75)
  • وصف دیگر در مورد حضرت مریم پاکدامنی او می باشد: «وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ» و داستان مريم دختر عمران است كه بانويى پاك بود، و ما در او از روح خود دميديم و او كلمات پروردگار خود و كتب او را تصديق كرد و از خاشعان بود. (سوره تحريم، آیه 12)

پانویس

  1. الكوكب الأنور على عقد الجوهر في مولد النبي الأزهرا صلی الله علیه و آله (جعفر بن حسن برزنجى )، ص: 466.
  2. ترجمه الميزان (سيد محمدباقر موسوى همدانى)، ج19، ص578.
  3. قاموس قرآن (سيد على اكبر قرشى)، ج6، ص252.
  4. أطيب البيان في تفسير القرآن (سيد عبدالحسين طيب)، ج3، ص178.
  5. ترجمه الميزان، سيد محمد باقر موسوى همدانى، ج3، ص270.
  6. ترجمه الميزان (سيد محمد باقر موسوى همدانى)، ج3، ص286.
  7. أطيب البيان في تفسير القرآن (سيد عبدالحسين طيب)، ج3، ص182.
  8. أنوار العرفان في تفسير القرآن (داور پناه ابوالفضل)، ج5، ص342.
  9. ترجمه الميزان (سيد محمد باقر موسوى همدانى)، ج3، ص441.
  10. انوار درخشان (سيد محمد حسين حسينى همدانى)، ج10، ص380.
  11. زندگانى حضرت زهرا عليهاالسلام (روحانى)، ص198.
  12. روضه كافى/ترجمه رسولى محلاتى، ج2، ص32.
  13. ترجمه الميزان (سيد محمدباقر موسوى همدانى)، ج19، ص579.
  14. انوار درخشان (سيد محمد حسين حسينى همدانى)، ج 16، ص: 475.

منابع

  • ترجمه الميزان، سيد محمد باقر موسوى همدانى؛ قم: دفتر انتشارات اسلامى حوزه علميه قم، چاپ پنجم، 1374 ش.
  • الكوكب الأنور على عقد الجوهر في مولد النبي الأزهرا صلی الله علیه و آله، جعفر بن حسن برزنجى؛ مركز بن عطار للتراث.
  • قاموس قرآن، سيد على اكبر قرشى؛ تهران: اسلاميه، چاپ پنجم، 1367 ش.
  • أطيب البيان في تفسير القرآن، سيد عبدالحسين طيب؛ تهران: انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1378 ش.
  • أنوار العرفان في تفسير القرآن، داورپناه ابوالفضل، تهران: انتشارات صدر، چاپ اول، 1375 ش.
  • انوار درخشان، سيد محمدحسين حسينى همدانى؛ تهران، كتابفروشى لطفى، چاپ اول، 1404 ق.
  • زندگانى حضرت زهرا عليهاالسلام (روحانى)، محمد روحانى على آبادى؛ تهران: انتشارات مهام، چاپ اول، 1379 ش.
  • روضه كافى/ترجمه رسولى محلاتى، سيد هاشم رسولى محلاتى؛ تهران: انتشارات علميه اسلاميه، چاپ اول.