محمد بن یحیی عطار قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}محمد بن یحیى، بزرگِ دانشمندان [[شیعه]] قم، استاد مرحوم کلینى و محدثى با روایات زیاد و صاحب تألیفات متعدد مورد اعتماد اهل علم و [[حدیث|حدیث]]، موثق و «عین» بوده است.<ref>همان، ج ۱۹، ص ۳۳.</ref>
+
{{بخشی از یک کتاب}}'''«محمد بن یحیى عطار قمی»'''، از [[محدث|محدثان]] بزرگ [[شیعه]] اهل [[قم]] در قرن سوم هجری و از شاگردان [[ابراهیم بن هاشم قمی|ابراهیم بن هاشم قمی]] و [[عبدالله بن جعفر حمیری|عبدالله بن جعفر حمیرى]] است. عالمان [[علم رجال|رجال]] او را به بزرگى یاد کرده و به وثاقت و صداقت و علم و [[تقوا]] ستوده اند. [[شیخ کلینی|ثقةالاسلام کلینى]] در کتاب شریف «[[الکافی|الکافى]]»، روایات زیادی از محمد بن یحیى عطار نقل کرده است. کتاب «مقتل الحسین علیه‌السلام» و «النوادر» از آثار اوست.
  
==ولادت ==
+
==ولادت==
 
 
گرچه در کتاب‌هاى [[علم رجال|رجالى]] از تاریخ ولادت و وفات این [[فقیه]] و [[محدث]] بزرگوار سخنى به میان نیامده است، لکن از آنجا که وى از محضر استادانى چون [[محمد بن احمد بن یحیی اشعری قمی|محمد بن احمد بن یحیى اشعرى]] (وفات ۲۸۰ ق)<ref>«ستارگان حرم»، دفتر سوم، ص ۲۵۹، به نقل از «معجم المؤلفین»، ح ۵، ص ۲۸.</ref> استفاده کرده است و نیز افتخار استادى ثقة الاسلام [[شیخ کلینی|محمد بن یعقوب کلینى]] (وفات ۳۲۸ یا ۳۲۹ ق)<ref>رجال الطوسى، ص ۴۹۶.</ref> و [[ابن بابویه قمی علی بن حسین بن موسی|على بن الحسین بن بابویه]] (وفات ۳۲۹ ق) را داشته است، پس باید وى در نیمه دوم قرن سوم تا اوایل قرن چهارم زیسته باشد.
 
==در نظر عالمان رجال==
 
 
 
هر کدام از رجال شناسان که از محمد بن یحیى عطار نامى برده اند، او را به بزرگى و عظمت یاد کرده و به وثاقت و صداقت و علم و تقوا ستوده اند:
 
 
 
* [[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]] (وفات ۴۵۰ ق) مى نویسد: «محمد بن یحیى، ابوجعفر قمى، استاد اصحاب ما در زمان خود بود. شخصیتى مورد اعتماد، صاحب امتیاز و کثیرالحدیث بود. وى کتاب هاى زیادى تألیف کرد که «مقتل الحسین» و «النّوادر» از جمله آن‌هاست. عده اى از اصحاب ما تمام کتاب هاى او را از فرزندش احمد و وى هم از پدرش براى ما نقل نموده اند».<ref>«رجال النجاشى»، ص ۲۵۰.</ref>
 
* [[شیخ طوسى]] (وفات ۴۶۰ ق) و [[ابن داوود حلی|حسن بن على ابن داود]] (متولد ۶۴۷ ق) وى را از جلمه کسانى شمرده اند که از [[ائمه اطهار|ائمه]] معصومین علیهم‌السلام بدون واسطه روایتى نقل نکرده اند. نیز وى را از اهل [[قم]] و استاد [[شیخ کلینی|ثقة الاسلام کلینى]] دانسته اند.<ref>«رجال الطوسى»، ص ۴۹۵ و «رجال ابن داود»، ص ۳۴۰.</ref>
 
* [[ميـرداماد|میرداماد]] (وفات ۱۰۴۱ ق) درباره [[سند حدیث|سندى]] که محمد بن یحیى در آن وجود دارد و دیگر راویان آن هم مورد اطمینان وى باشند، مى گوید: «صحیح و عالى الاسناد است». وى محمد بن یحیى عطار قمى را به وثاقت و کثرت روایت و استادى محمد بن یعقوب کلینى مى ستاید.<ref> «التعلیقه على کتاب الکافى»، محمدباقر حسینى مرعشى (مشهور به داماد)، ج ۱، ص ۷۶ و ۳۶۵.</ref>
 
  
 +
گرچه در کتاب‌هاى [[علم رجال|رجالى]] از تاریخ ولادت و وفات این [[فقیه]] و [[محدث]] بزرگوار سخنى به میان نیامده است، لکن از آنجا که وى از محضر استادانى چون [[محمد بن احمد بن یحیی اشعری قمی|محمد بن احمد بن یحیى اشعرى]] (وفات ۲۸۰ ق)<ref>«ستارگان حرم»، دفتر سوم، ص ۲۵۹، به نقل از «معجم المؤلفین»، ح ۵، ص ۲۸.</ref> استفاده کرده است و نیز افتخار استادى ثقة الاسلام [[شیخ کلینی|محمد بن یعقوب کلینى]] (وفات ۳۲۸ یا ۳۲۹ ق)<ref>رجال الطوسى، ص ۴۹۶.</ref> و [[ابن بابویه قمی علی بن حسین بن موسی|على بن الحسین بن بابویه]] (وفات ۳۲۹ ق) را داشته است، پس باید وى در نیمه دوم قرن سوم تا اوایل قرن چهارم هجری زیسته باشد.
 
==شناسایى محمد عطار قمی==
 
==شناسایى محمد عطار قمی==
  
نام «محمد بن یحیى» که در سلسله اسناد بسیارى از روایات آمده، بین چند نفر مشترک است.<ref>«تنقیح المقال»، المامقانى، ج ۳، ص ۱۹۹.</ref>
+
نام «محمد بن یحیى» که در سلسله [[سند حدیث|اسناد]] بسیارى از روایات آمده، بین چند نفر مشترک است:<ref>«تنقیح المقال»، المامقانى، ج ۳، ص ۱۹۹.</ref>
  
*الف) محمد بن یحیى سلیمان خثعمىِ کوفى که از اصحاب [[امام صادق]] علیه‌السلام بوده و بیش از ۲۹ روایت از وى با این مشخصات نقل شده است.<ref> معجم رجال الحدیث، خویى، ج ۱۹، ص ۳۷.</ref>
+
*الف) محمد بن یحیى سلیمان خثعمىِ کوفى؛ که از اصحاب [[امام صادق]] علیه‌السلام بوده و بیش از ۲۹ روایت از وى با این مشخصات نقل شده است.<ref> معجم رجال الحدیث، خویى، ج ۱۹، ص ۳۷.</ref>
  
*ب) محمد بن یحیى خزاز کوفی که از اصحاب [[امام کاظم]] علیه‌السلام مى باشد. وى شخصیتى برجسته و معتبر و مورد توجه بیشتر مردم بوده و صاحب کتاب «النوادر» است.<ref>رجال النجاشى، ص ۲۵۴.</ref>
+
*ب) محمد بن یحیى خزاز کوفی؛ که از اصحاب [[امام کاظم]] علیه‌السلام مى باشد. وى شخصیتى برجسته و معتبر و مورد توجه بیشتر مردم بوده و صاحب کتاب «النوادر» است.<ref>رجال النجاشى، ص ۲۵۴.</ref>
  
*ج) محمد بن یحیى عطّار قمى، [[شهید ثانى]] مى گوید: «هر سه از راویان مورد وثوق هستند، در صورتى که محمد بن یحیى به طور مطلق در سلسله سند قرار گیرد، از طریق طبقه و زمان حیات و روایاتى که از وى نقل شده، تشخیص داده مى شود. هر کجا ثقة الاسلام کلینى در اول سند نام «محمد بن یحیى» را ذکر کند، مقصود محمد بن یحیى عطار قمى است؛ چون وى در طبقه استادان کلینى مى باشد».<ref> «الدرایة فى علم مصطلح الحدیث»، شهید ثانى، ص ۱۲۹.</ref>
+
*ج) محمد بن یحیى عطّار قمى؛ [[شهید ثانى]] مى گوید: «هر سه از راویان مورد وثوق هستند، در صورتى که محمد بن یحیى به طور مطلق در سلسله سند قرار گیرد، از طریق طبقه و زمان حیات و روایاتى که از وى نقل شده، تشخیص داده مى شود. هر کجا [[شیخ کلینی|ثقة الاسلام کلینى]] در اول سند نام «محمد بن یحیى» را ذکر کند، مقصود '''محمد بن یحیى عطار قمى''' است؛ چون وى در طبقه استادان کلینى مى باشد».<ref> «الدرایة فى علم مصطلح الحدیث»، شهید ثانى، ص ۱۲۹.</ref>
  
==تعداد روایات محمد بن یحیی ==
+
==در نظر عالمان رجال==
 
 
روایاتى که از محمد بن یحیى (به طور مطلق) نقل شده به ۵۹۸۵ [[حدیث|روایت]] مى رسد که با توجه به قرائنى از قبیل نقل راویانى چون، [[علی بن حسین بن بابویه قمی|على بن الحسین بن بابویه]]، محمد بن على ماجیلویه، [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن الحسن بن ولید]] و [[شیخ کلینی|محمد بن یعقوب کلینى]] که از شاگردان محمد بن یحیى عطار قمى مى باشند، تعداد زیادى از آن روایات از وى است؛<ref>«معجم رجال الحدیث»، خویى، ج ۱۹، ص ۹.</ref> اما روایاتى که به عنوان محمد بن یحیى با وصف عطار نقل شده به ۵۸ روایت مى رسد.<ref>همان، ص ۴۴.</ref> بنابراین مجموع روایت هایى که محمد بن یحیى عطار قمى نقل کرده، به چندین هزار روایت مى رسد.
 
 
 
کتاب شریف «[[الکافی|کافى]]» تألیف ثقةالاسلام کلینى، پر از روایات و احادیث محمد بن یحیى است، به گونه اى که هیچ برگى از آن خالى از نام شریف محمد بن یحیى نیست. علاوه بر این، هر کجا مرحوم کلینى احادیثى را تحت عنوان «عدّة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن عیسى» آورده، مقصودش از «عدة» محمد بن یحیى، على بن موسى کمیدانى، داود بن کوره، [[احمد ابن ادریس|احمد بن ادریس]] و [[علی بن ابراهیم قمی|على بن ابراهیم هاشم]] است.<ref>«رجال النجاشى»، ص ۲۶۷.</ref> بنابراین تعداد زیادى از روایات دیگر نیز از محمد بن یحیى خواهد بود.
 
 
 
==تألیفات محمد بن یحیی==
 
 
 
کتاب‌هایى که محمد بن یحیى عطار تألیف کرده است، عبارتند از:
 
  
۱. [[مقتل]] الحسین علیه‌السلام که درباره حادثه جانسوز [[کربلا]] و شهادت [[امام حسین علیه السلام|اباعبداللّه الحسین]] علیه‌السلام مى باشد.<ref> همان، ص ۲۵.</ref>
+
هر کدام از رجال شناسان که از محمد بن یحیى عطار نامى برده اند، او را به بزرگى و عظمت یاد کرده و به وثاقت و صداقت و علم و [[تقوا]] ستوده اند:
  
۲. النوادر<ref> همان، ص ۲۵.</ref>؛<ref>«نوادر» عنوان عامى بوده براى بعضى از تألیفات علما در چهار قرن اول هجرى که یک یا چند ویژگى از ویژگی‌هاى زیر را داشته باشد: ۱. احادیث گردآورى شده در آن، مشهور نباشد. ۲. روایات آن داراى مضمون و حکمى ناآشنا باشد. ۳. حکمِ روایات، استثنا و تبصره محسوب شود. ۴. روایاتى که مؤلف در هنگام به پایان رسیدن تألیف خود به آن‌ها دسترسى پیدا کرده باشد.</ref> علامه [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانى]] مى نویسد: کتاب هاى نوادرى که ما از آن‌ها اطلاع یافته ایم، نزدیک به دویست کتاب است که یکى از آن‌ها از آنِ محمد بن یحیى عطار قمى است.<ref>الذریعة الى تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج ۲۴، ص ۳۴۱.</ref>
+
*[[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]] (وفات ۴۵۰ ق) مى نویسد: «محمد بن یحیى، ابوجعفر قمى، استاد اصحاب ما در زمان خود بود. شخصیتى مورد اعتماد، صاحب امتیاز و کثیرالحدیث بود. وى کتاب هاى زیادى تألیف کرد که «مقتل الحسین» و «النّوادر» از جمله آن‌هاست. عده اى از اصحاب ما تمام کتاب هاى او را از فرزندش احمد و وى هم از پدرش براى ما نقل نموده اند».<ref>«رجال النجاشى»، ص ۲۵۰.</ref>
 +
*[[شیخ طوسى]] (وفات ۴۶۰ ق) و [[ابن داوود حلی|حسن بن على ابن داود]] (متولد ۶۴۷ ق) وى را از جلمه کسانى شمرده اند که از [[ائمه اطهار|ائمه]] معصومین علیهم‌السلام بدون واسطه روایتى نقل نکرده اند. نیز وى را از اهل [[قم]] و استاد [[شیخ کلینی|ثقة الاسلام کلینى]] دانسته اند.<ref>«رجال الطوسى»، ص ۴۹۵ و «رجال ابن داود»، ص ۳۴۰.</ref>
 +
*[[میرداماد]] (وفات ۱۰۴۱ ق) درباره [[سند حدیث|سندى]] که محمد بن یحیى در آن وجود دارد و دیگر راویان آن هم مورد اطمینان وى باشند، مى گوید: «صحیح و عالى الاسناد است». وى محمد بن یحیى عطار قمى را به وثاقت و کثرت روایت و استادى محمد بن یعقوب کلینى مى ستاید.<ref> «التعلیقه على کتاب الکافى»، محمدباقر حسینى مرعشى (مشهور به داماد)، ج ۱، ص ۷۶ و ۳۶۵.</ref>
  
==استادان محمد بن یحیی قمی==
+
==استادان ==
  
شناخت استادان از آن جهت حائز اهمیت است که هر شاگردى به اندازه ظرفیت خود مى تواند آیینه سجایا و مکارم الاخلاق و علوم استاد خویش باشد. محمد بن یحیى عطار قمى در حضور بسیارى از دانشمندان و راویان برجسته و بزرگان حدیث زانو زد و کسب علم و معرفت نمود. اینک به طور خلاصه بعضى از آن‌ها را معرفى مى کنیم:
+
محمد بن یحیى عطار قمى در حضور بسیارى از دانشمندان و راویان برجسته و بزرگان حدیث زانو زد و کسب علم و معرفت نمود. اینک به طور خلاصه بعضى از آن‌ها را معرفى مى کنیم:
  
*۱. [[ابراهیم بن هاشم قمی|ابراهیم بن هاشم]]: پدر بزرگوار على بن ابراهیم، صاحب [[تفسیر قمی|تفسیر]] معروف مى باشد که کنیه اش «ابواسحاق قمى» است. وى از بزرگان شیعیان کوفه بود. سپس به شهر [[قم]] مهاجرت کرد، او از یاران [[امام رضا]] و [[امام جواد]] علیهم‌السلام به شمار مى رفت.<ref>«الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۴.</ref> ابراهیم کتاب هاى متعددى تألیف کرد که «النوادر» و «قضایا امیرالمؤمنین» از جمله آن‌ها است.<ref>«رجال النجاشى»، ص ۱۲.</ref> با وجود آن که ابراهیم بن هاشم در زمره یاران امام رضا علیه‌السلام بوده، اما هیچ روایتى از آن حضرت نقل نکرده است. برخلاف آن روایات متعددى از امام جواد علیه‌السلام نقل کرده است.<ref>«معجم رجال الحدیث»، خویى، ح ۱، ص ۲۹۰ و ج ۱۹، ص ۴۴.</ref> مجموع روایاتى که از ابراهیم بن هاشم قمى نقل شده است، ۶۴۱۴ مورد مى باشد.<ref>همان، ج ۱، ص ۲۹۱.</ref> [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویى]] مى نویسد: «سزاوار نیست درباره موثق بودن ابراهیم بن هاشم شک و تردید به خود راه داد».<ref>همان، ج ۱، ص ۲۹۱.</ref>
+
*۱. [[ابراهیم بن هاشم قمی|ابراهیم بن هاشم]]: پدر بزرگوار [[علی بن ابراهیم قمی|على بن ابراهیم]] صاحب [[تفسیر قمی|تفسیر قمی]]، و از یاران [[امام رضا]] و [[امام جواد]] علیهم‌السلام به شمار مى رفت.<ref>«الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۴.</ref>  
  
*۲. [[احمد بن ابی زاهر قمی|احمد بن ابى زاهر]]: نجاشى و شیخ طوسى، هر دو، محمد بن یحیى عطار قمى را از اصحاب خاص احمد بن ابى زاهر مى دانند.<ref> «رجال النجاشى»، ص ۶۴ و «الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۲۵.
+
*۲. [[احمد بن ابی زاهر قمی|احمد بن ابى زاهر]]: نجاشى و شیخ طوسى، محمد بن یحیى عطار قمى را از اصحاب خاص احمد بن ابى زاهر مى دانند.<ref> «رجال النجاشى»، ص ۶۴ و «الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۲۵.
</ref> نام پدرش موسى و کنیه اش «ابوجعفر» است. وى منتسب به خاندان برجسته اشعریان و از چهره هاى برگزیده و مورد توجه قم بوده است. او کتاب هاى زیادى در زمینه هاى مختلف تألیف نمود که بعضى از آن‌ها عبارتند از: «البداء»، «النوادر»، «کتاب صفة الرسل والانبیاء والصالحین»، «الزکاة»، «احادیث الشمس والقمر»، «الجمعة والعیدین»، «الجبر والتفویض» و «ما یفعل الناس حین یفقدون الامام». نجاشى مى گوید: «ابن شاذان به ما اجازه داد که تمام کتاب هاى وى را از احمد، فرزند محمد بن یحیى عطار، از پدرش از احمد بن ابى زاهر نقل و استفاده کنیم».<ref>«رجال النجاشى»، ص ۶۴.</ref> آیت الله خویى تصریح نموده است که محمد بن ابى زاهر یکى از چهره هاى مورد اطمینان و معتبر و برجسته زمان خویش بود.<ref>«معجم رجال الحدیث»، خویى، ج ۲، ص ۲۹ و ج ۱۹، ص ۴۴.</ref>
+
</ref> نام پدرش موسى و کنیه اش «ابوجعفر» است. وى منتسب به خاندان برجسته اشعریان و از چهره هاى برگزیده و مورد توجه قم بوده است. احمد کتاب هاى زیادى در زمینه هاى مختلف تألیف نمود از جمله: «البداء»، «کتاب صفة الرسل والانبیاء والصالحین»، «احادیث الشمس والقمر»، «الجمعة والعیدین»، «الجبر والتفویض» و «ما یفعل الناس حین یفقدون الامام».
  
*۳. [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسى اشعرى قمى]]: وى یکى از عالمان و فقهاى زبده [[شیعه]] محسوب مى شد و علاوه بر این که در حوزه حدیث برجستگى ویژه اى داشت، در میدان سیاست و مدیریت نیز شایستگى هاى خوبى از خود نشان داد.<ref> «رجال النجاشى»، ص ۵۹، ۶۰.</ref> او در شمار یاران حضرت امام رضا، امام جواد و [[امام هادى]] علیه‌السلام قرار داشت و فقیه، رییس، بزرگ قم و از محدثان موثق شیعى بود<ref>«رجال العلامة الحلى»، ص ۱۴.</ref> و بیش از ۲۲۹۰ روایت نقل کرده است.<ref>«معجم رجال الحدیث»، خویى، ج ۳، ص ۹۰ و ح ۱۹، ص ۴۴.</ref>
+
*۳. [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسى اشعرى قمى]]: او در شمار یاران امام رضا، امام جواد و [[امام هادى]] علیهم السلام قرار داشت و فقیه، رییس، بزرگ قم و از محدثان موثق شیعى بود.<ref>«رجال العلامة الحلى»، ص ۱۴.</ref>
  
*۴. ایوب بن نوح: ابوالحسن، ایوب بن نوح، فرزند دراج نخعى، وکیل حضرت على بن موسى الرضا علیه‌السلام و امام جواد علیه‌السلام بود و از یاران آن دو امام و نیز امام هادى علیه‌السلام به شمار مى رفت. در نقل روایات مورد وثوق و در [[عبادت]] بسیار کوشا و از بندگان صالح خدا بود. پدر بزرگوارش در کوفه قاضى بود. وى از شیعیانى بود که بر اعتقادات صحیح خود استقامت مى ورزید.<ref> «معجم الرجال»، قهپایى، ج ۱، ص ۲۴۸.</ref> برادرش [[جمیل بن دراج|جمیل بن دراج]] نیز از محدثان برجسته و بزرگوار بود.<ref> «معجم الرجال»، قهپایى، ج ۱، ص ۲۴۸.</ref> [[ابوعمرو کشی|ابوعمرو کشى]] مى گوید: «ایوب بن نوح از مردان صالح پروردگار محسوب مى شد. وقتى از دنیا رفت، به جز ۱۵۰ دینار، از مال دنیا چیز دیگرى به ارث نگذاشت. با این که وى وکیل ائمه علیهم‌السلام بود و اموال زیادى در اختیار داشت».<ref>«اختیار معرفة الرجال (رجال الکشى)»، شیخ طوسى، ص ۵۷۲، حدیث ۱۰۸۳.</ref>
+
*۴. ایوب بن نوح: او وکیل حضرت على بن موسى الرضا و امام جواد علیهماالسلام بود و از یاران آن دو امام و نیز امام هادى علیه‌السلام به شمار مى رفت. برادرش [[جمیل بن دراج|جمیل بن دراج]] نیز از محدثان برجسته و بزرگوار بود.<ref> «معجم الرجال»، قهپایى، ج ۱، ص ۲۴۸.</ref>  
  
 
*۵. حمدان بن سلیمان نیشابورى: نجاشى مى گوید: کنیه اش ابوسعید و از چهره هاى برجسته اصحاب ما، مورد وثوق و صاحب کتاب است.<ref>«رجال النجاشى»، ص ۱۰۰.</ref>
 
*۵. حمدان بن سلیمان نیشابورى: نجاشى مى گوید: کنیه اش ابوسعید و از چهره هاى برجسته اصحاب ما، مورد وثوق و صاحب کتاب است.<ref>«رجال النجاشى»، ص ۱۰۰.</ref>
  
*۶. [[عبدالله بن جعفر حمیری|عبدالله بن جعفر حمیرى قمى]]: شیخ طوسى (وفات ۴۶۰ ق) مى نویسد: «عبدالله کنیه اش ابوالعباس و شخص مورد وثوق و اطمینان و در زمره یاران امام هادى و [[امام حسن عسکرى]] علیهم‌السلام بوده است».<ref>«رجال الطوسى»، ص ۴۱۹.</ref> نجاشى نوشته است: «وى بزرگِ علماى قم بود. در سال ۲۹۰ و اندى از قم به کوفه رفت. بزرگان و علماى کوفه از حمیرى اخبار و روایات زیادى را شنیدند و کتاب هاى زیادى تصنیف نمودند».<ref>«رجال النجاشى»، ص ۱۵۲.</ref> مرحوم شیخ در «[[فهرست شیخ طوسی|فهرست]]» پانزده کتاب را براى ایشان برمى شمرد که البته این کتاب ها از بین رفته اند. تنها کتابى که از وى بر جاى مانده، کتاب معروف «[[قرب الاسناد]]» است که یکى از مآخذ [[کتب اربعه|کتب اربعه]] شیعه را تشکیل مى دهد. در آخرین چاپ، به ضمیمه کتاب «[[الجعفریات|جعفریات]]» به وسیله آقاى احمد صادقى اردستانى تصحیح، تنظیم و چاپ شده است.<ref>براى اطلاع بیشتر از زندگى این راوى به «ستارگان حرم»، دفتر چهارم، ص ۶۱-۶۹ مراجعه شود.</ref>
+
*۶. [[عبدالله بن جعفر حمیری|عبدالله بن جعفر حمیرى قمى]]: شیخ طوسى مى نویسد: «عبدالله شخص مورد وثوق و در زمره یاران امام هادى و [[امام حسن عسکرى]] علیهماالسلام بوده است».<ref>«رجال الطوسى»، ص ۴۱۹.</ref> تنها کتابى که از وى بر جاى مانده، کتاب معروف «[[قرب الاسناد (کتاب)|قرب الاسناد]]» است که یکى از مآخذ [[کتب اربعه|کتب اربعه]] شیعه را تشکیل مى دهد.
  
 
*۷. عبدالله بن محمد بن عیسى، برادر احمد بن محمد بن عیسى اشعرى قمى.<ref> «معجم رجال الحدیث»، ح ۲۱، ص ۳۳۳ و ج ۱۹، ص ۴۴.</ref>
 
*۷. عبدالله بن محمد بن عیسى، برادر احمد بن محمد بن عیسى اشعرى قمى.<ref> «معجم رجال الحدیث»، ح ۲۱، ص ۳۳۳ و ج ۱۹، ص ۴۴.</ref>
  
*۸. عمرکى بن على بوفکى: نجاشى مى گوید: «ابومحمد عمرکى بن على اهل بوفک، یکى از قریه هاى نیشابور بود و استاد راویان و اصحاب ما، مورد اطمینان و صاحب کتاب «الملاحم» و «النوادر» است».<ref> «معجم الرجال»، قهپایى، ج ۴، ص ۲۷۴، به نقل از نجاشى.</ref>
+
*۸. عمرکى بن على بوفکى: نجاشى مى گوید: «ابومحمد عمرکى بن على اهل بوفک، ... استاد راویان و اصحاب ما، مورد اطمینان و صاحب کتاب «الملاحم» و «النوادر» است».<ref> «معجم الرجال»، قهپایى، ج ۴، ص ۲۷۴، به نقل از نجاشى.</ref>
  
*۹. محمد بن عبدالجبار ابى صهبان قمى، از اصحاب امام هادى و امام عسکرى علیهم‌السلام.<ref>«معجم رجال الحدیث»، خویى، ج ۱۹، ص ۴۴ و ج ۱۵، ص ۲۷۶.</ref>
+
*۹. محمد بن عبدالجبار ابى صهبان قمى، از اصحاب امام هادى و امام عسکرى علیهماالسلام.<ref>«معجم رجال الحدیث»، خویى، ج ۱۹، ص ۴۴ و ج ۱۵، ص ۲۷۶.</ref>
  
*۱۰. محمد بن احمد بن یحیى بن عمران اشعرى: با وجود آن که محمد بن احمد صحابى چهار امام (امام جواد و امام هادى و امام حسن عسکری و [[امام زمان]] علیهم‌السلام) بوده، ولى هیچ حدیثى بدون واسطه از ایشان نقل نکرده است. بدین جهت شیخ طوسى وى را در شمار کسانى آورده که بدون واسطه از امام روایت نقل نکرده اند.<ref>«رجال الطوسى»، ص ۴۹۳.</ref> [[شیخ طوسى]]: «محمد بن احمد را عالمى ارزشمند دانسته که روایات زیادى نقل کرده است.<ref>«الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۲۳۱.</ref> نجاشى نیز وى را در نقل حدیث مورد اعتماد مى داند.<ref>«رجال النجاشى»، ص ۲۴۵.</ref> یکى از تألیفات مهم وى کتاب «النوادر» است. این کتاب چنان مورد توجه راوى شناس بزرگ، شیخ ابوالعباس نجاشى، قرار گرفته که از آن به عنوان «کتابى نیکو» یاد کرده است. این کتاب بسیار پرحجم و مفصل است؛ به گونه اى که خود ۲۲ کتاب را دربرمى گیرد. وى در حدود سال ۲۸۰ ق از دنیا رفت.<ref>همان، ص ۲۴۵ و «الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۱۴۴ و ۱۴۵. براى اطلاع بیشتر از زندگى این راوى به «ستارگان حرم»، دفتر سوم، ص ۲۴۲ تا ۲۶۱ مراجعه شود.
+
*۱۰. [[محمد بن احمد بن یحیی اشعری قمی|محمد بن احمد بن یحیى اشعرى]]: او صحابى چهار امام (امام جواد و امام هادى و امام حسن عسکری و [[امام زمان]] علیهم‌السلام) بوده است. نجاشى نیز وى را در نقل حدیث مورد اعتماد مى داند.<ref>«رجال النجاشى»، ص ۲۴۵.</ref> یکى از تألیفات مهم وى کتاب «النوادر» است.  
</ref>
 
  
*۱۱. محمد بن حسین بن ابى خطاب: بنا به نقل نجاشى، ابوجعفر محمد بن حسین همدانى، فرزند ابى الخطّاب و جدش «زید» و شخصى عظیم‌القدر، بزرگوار، کثیرالحدیث، مورد وثوق است. نجاشى وى را یکى از اصحاب برگزیده خویش معرفى کرده است. از جمله تألیفات وى است: «التوحید»، «المعرفة والبداء»، «الرد على اهل القدر»، «الامامة»، «اللؤلؤة»، «وصایا الائمه علیهم‌السلام» و «کتاب النوادر». او در سال ۲۶۲ ق از دنیا رفت.<ref>«رجال النجاشى»، ص ۲۳۶.</ref>
+
*۱۱. محمد بن حسین بن ابى خطاب (م ۲۶۲ ق): بنا به نقل نجاشى، او شخصى عظیم‌القدر، بزرگوار، کثیرالحدیث، مورد وثوق است. از جمله تألیفات وى است: «التوحید»، «المعرفة والبداء»، «الرد على اهل القدر»، «الامامة»، «وصایا الائمه علیهم‌السلام» و «کتاب النوادر».  
  
*۱۲ و ۱۳. محمد بن عبدالجبار و محمد بن على بن محبوب.<ref>براى اطلاع و آشنایى با این دو راوى جلیل القدر به «ستارگان حرم»، دفتر هشتم مراجعه شود.</ref>
+
*۱۴. [[یعقوب بن یزید قمی|یعقوب بن یزید]]: شیخ طوسى نوشته است: یعقوب بن یزید، کثیرالروایة و مورد وثوق و صاحب کتاب «النوادر» است... یعقوب از یاران [[امام کاظم]]، [[امام رضا]] و [[امام هادى]] علیهم‌السلام بوده است. نجاشى وى را از منشى هاى «[[منتصر|المنتصر]]» برشمرده، وى را به وثاقت و صداقت مى ستاید. به گفته نجاشى، کتاب هاى «البداء»، «المسائل»، «نوادر الحج» و «الطعن على یونس» از آثار او است.<ref>«معجم رحال الحدیث»، خویى، ج ۱۹ و ح ۲۱، ص ۱۵۶ و ۱۵۷.</ref>
  
*۱۴. یعقوب بن یزید: شیخ طوسى نوشته است: یعقوب بن یزید، کاتب انبارى، کثیرالروایة و مورد وثوق و صاحب کتاب «النوادر» است. وى و پدرش هر دو ثقه هستند و یعقوب از یاران [[امام کاظم]]، [[امام رضا]] و [[امام هادى]] علیهم‌السلام بوده است. نجاشى وى را از منشى هاى «[[منتصر|المنتصر]]» برشمرده، وى را به وثاقت و صداقت مى ستاید. به گفته نجاشى، کتاب هاى «البداء»، «المسائل»، «نوادر الحج» و «الطعن على یونس» از آن وى است.<ref>«معجم رحال الحدیث»، خویى، ج ۱۹ و ح ۲۱، ص ۱۵۶ و ۱۵۷.</ref>
+
==شاگردان ==
  
==شاگردان وی==
+
محمد بن یحیى عطار قمى پس از کسب فیض از استادان بسیار، خود نیز بر کرسى استادى نشست و شاگردان زیادى تربیت نمود؛ بعضى از آن‌ها عبارتند از:
  
محمد بن یحیى عطار قمى پس از کسب فیض از استادان بسیار، خود نیز بر کرسى استادى نشست و شاگردان زیادى تربیت نمود؛ بعضى از آن‌ها عبارتند از:
+
*۱. [[شیخ کلینی|محمد بن یعقوب کلینى]]: او مؤلف کتاب «کافى» است. کلینى در جاى جاى کتاب «کافى» از استادش حدیث نقل کرده است.
 +
 
 +
*۲. [[علی بن حسین بن بابویه قمی|على بن الحسین بن بابویه قمى]]: (پدر [[شیخ صدوق]]).
  
*۱. محمد بن یعقوب کلینى: از افتخارات بزرگ وى این است که شاگردى چون کلینى، مؤلف کتاب «کافى» را تربیت کرد. کلینى در جاى جاى کتاب «کافى» از استادش حدیث نقل کرده است.
+
*۳. [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن حسن بن احمد بن ولید]] (م ۳۴۳ ق): او در علوم گوناگون کتاب هاى زیادى دارد که از آن میان مى توان به «الجامع»، «التفسیر» اشاره کرد.<ref>«الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۱۵۶.</ref>
  
*۲. على بن الحسین بن بابویه قمى: افتخار دوم محمد بن یحیى این است که صدوق اول، على بن الحسین (پدر بزرگوار محمد بن على [[شیخ صدوق]] که به دعاى [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت بقیة الله]] عجل الله تعالى فرجه الشریف به دنیا آید)، در حضور وى زانو زده و کسب فیض نموده است.<ref>براى اطلاع بیشتر از زندگى این راوى به «ستارگان حرم»، دفتر هشتم، ص ۶۹ مراجعه شود.</ref>
+
*۴. احمد بن محمد بن یحیى (فرزندش): او یکى از استادان شیخ صدوق و تلعکبرى مى باشد شیخ طوسى وى را از کسانى شمرده که از ائمه علیهم‌السلام بدون واسطه روایتى نقل نکرده اند.  
  
*۳. محمد بن حسن بن احمد بن ولید: شیخ طوسى مى گوید: «محمد بن حسن، دانشمندى جلیل القدر، آگاه به رجال و مورد اطمینان است. او در علوم گوناگون کتاب هاى زیادى دارد که از آن میان مى توان به «الجامع»، «التفسیر» اشاره کرد.<ref>«الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۱۵۶.</ref> نجاشى او را پیشوا و بزرگ و [[فقیه|فقیه]] علماى قم دانسته است. محمد بن حسن در قم مى زیست، ولى اصالتاً قمى نبود. او دانشمندى مورد اعتماد بود. و در سال ۳۴۳ ق وفات یافت.<ref>«رجال النجاشى»، ص ۲۷۱. براى اطلاع بیشتر به ستارگان حرم، دفتر هشتم ص ۲۱۴-۲۳۵ مراجعه شود.</ref>
+
*۵. محمد بن على ماجیلویه قمى: شیخ صدوق، از وى روایات زیادى نقل نموده است و هرگاه نام وى را مى برد براى وى طلب رحمت و رضایت مى کند. [[علامه حلی|علامه حلى]] در کتاب رجال خود او را مورد وثوق و اطمینان معرفى مى کند.<ref>«تنقیح المقال»، مامقانى، ح ۳، ص ۱۵۹ و ۱۶۰.</ref>
  
*۴. فرزندش احمد بن محمد بن یحیى.
+
*۶. محمد بن موسى بن متوکل: شیخ صدوق از وى بسیار حدیث نقل کرده است. [[علامه حلى]] و [[ابن داوود حلی|ابن داود]]، دو رجال شناس معروف، وى را در بخش افراد مورد وثوق نام برده اند.<ref> «معجم رجال الحدیث»، ج ۱۸، ص ۳۰۰ و ج ۱۹، ص ۴۴.</ref>
  
*۵. محمد بن على ماجیلویه قمى: [[شیخ طوسی|شیخ]] در کتاب شریف رجالى خود او را از کسانى مى شمارد که بدون واسطه از [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم‌السلام روایتى نقل نکرده اند و از افتخارات وى این را مى داند که شیخ صدوق محمد بن على بن الحسین بن بابویه قمى شاگرد او مى باشد.<ref> «رجال الطوسى»، ص ۴۹۱.</ref> شیخ صدوق، از وى روایات زیادى نقل نموده است و هرگاه نام وى را مى برد براى وى طلب رحمت و رضایت مى کند. [[علامه حلی|علامه حلى]] در کتاب رجال خود او را مورد وثوق و اطمینان معرفى مى کند؛ زیرا محمد بن على ماجیلویه در سلسله سندى قرار گرفته که شیخ صدوق آن را صحیح شمرده است.<ref>«تنقیح المقال»، مامقانى، ح ۳، ص ۱۵۹ و ۱۶۰.</ref>
+
==آثار و تألیفات ==
  
*۶. محمد بن موسى بن متوکل: شیخ صدوق علیه الرحمة از وى بسیار حدیث نقل کرده است. [[علامه حلى]] و [[ابن داوود حلی|ابن داود]]، دو رجال شناس معروف، وى را در بخش افراد مورد وثوق نام برده اند.<ref> «معجم رجال الحدیث»، ج ۱۸، ص ۳۰۰ و ج ۱۹، ص ۴۴.</ref> [[سید بن طاووس|سید بن طاووس]] در کتاب شریف «[[فلاح السائل]]» خبر داده که همه رجال شناسان بر وثاقت وى نظر دارند.<ref>«فلاح السائل»، سید بن طاووس، ص ۱۵۸.</ref> آیت الله خویى نیز وى را شخصى موثق دانسته است.<ref> «معجم رجال الحدیث»، ج ۱۸، ص ۳۰۰.</ref>
+
کتاب‌هایى که محمد بن یحیى عطار تألیف کرده است، عبارتند از:
  
==فرزندان محمد بن یحیی==
+
* ۱. [[مقتل]] الحسین علیه‌السلام؛ که درباره حادثه جانسوز [[کربلا]] و شهادت [[امام حسین علیه السلام|اباعبداللّه الحسین]] علیه‌السلام مى باشد.<ref> همان، ص ۲۵.</ref>
 +
* ۲. النوادر؛<ref> همان، ص ۲۵.</ref> <ref>«نوادر» عنوان عامى بوده براى بعضى از تألیفات علما در چهار قرن اول هجرى که یک یا چند ویژگى از ویژگی‌هاى زیر را داشته باشد: ۱. احادیث گردآورى شده در آن، مشهور نباشد. ۲. روایات آن داراى مضمون و حکمى ناآشنا باشد. ۳. حکمِ روایات، استثنا و تبصره محسوب شود. ۴. روایاتى که مؤلف در هنگام به پایان رسیدن تألیف خود به آن‌ها دسترسى پیدا کرده باشد.</ref> علامه [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانى]] مى نویسد: کتاب هاى نوادرى که ما از آن‌ها اطلاع یافته ایم، نزدیک به دویست کتاب است که یکى از آن‌ها از آنِ محمد بن یحیى عطار قمى است.<ref>الذریعة الى تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج ۲۴، ص ۳۴۱.</ref>
  
در کتب رجالى از تعداد فرزندان وى اطلاع دقیقى به دست نیامد. آنچه مسلم است این است که وى فرزندى به نام «احمد» داشته و راوى کتاب هاى پدر خویش بوده است. ابوعلى، احمد بن یحیى یکى از استادان شیخ صدوق و تلعکبرى مى باشد، بلکه بعضى وى را از مشایخ نجاشى نیز شمرده اند که آیت الله خویى این را نمى پذیرد.<ref> همان، ج ۳، ص ۱۲۰.</ref>
+
==تعداد روایات ==
  
شیخ طوسى وى را از کسانى شمرده که از ائمه علیهم‌السلام بدون واسطه روایتى نقل نکرده اند. برخى روایات وى در سال ۳۵۶ ق نقل شده که این نکته را نشان مى دهد. وى از راویان برجسته در اوایل قرن چهارم است. پدرش و سعد بن عبدالله از استادان وى بوده اند. او شاگردانى چون: حسین بن عبیدالله و ابوالحسین بن ابى جید تعلیم و تربیت کرده است.<ref> همان، و «الجامع فى الرجال»، موسى زنجانى، ح ۱، ص ۱۸۶.</ref>
+
روایاتى که از «محمد بن یحیى» (به طور مطلق) نقل شده به ۵۹۸۵ [[حدیث|روایت]] مى رسد که با توجه به قرائنى از قبیل نقل راویانى چون، [[علی بن حسین بن بابویه قمی|على بن الحسین بن بابویه]]، محمد بن على ماجیلویه، [[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن الحسن بن ولید]] و [[شیخ کلینی|محمد بن یعقوب کلینى]] که از شاگردان محمد بن یحیى عطار قمى مى باشند، تعداد زیادى از آن روایات از وى است؛<ref>«معجم رجال الحدیث»، خویى، ج ۱۹، ص ۹.</ref> اما روایاتى که به عنوان محمد بن یحیى با وصف عطار نقل شده به ۵۸ روایت مى رسد.<ref>همان، ص ۴۴.</ref> بنابراین مجموع روایت هایى که محمد بن یحیى عطار قمى نقل کرده، به چندین هزار روایت مى رسد.
  
==روایاتی منقول از محمد بن یحیى عطار==
+
کتاب شریف «[[الکافی|کافى]]» تألیف ثقةالاسلام کلینى، پر از روایات و احادیث محمد بن یحیى است، به گونه اى که هیچ برگى از آن خالى از نام شریف محمد بن یحیى نیست. علاوه بر این، هر کجا مرحوم کلینى احادیثى را تحت عنوان «عدّة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن عیسى» آورده، مقصودش از «عدة» محمد بن یحیى، على بن موسى کمیدانى، داود بن کوره، [[احمد ابن ادریس|احمد بن ادریس]] و [[علی بن ابراهیم قمی|على بن ابراهیم هاشم]] است.<ref>«رجال النجاشى»، ص ۲۶۷.</ref> بنابراین تعداد زیادى از روایات دیگر نیز از محمد بن یحیى خواهد بود.
  
همان گونه که بیان شد کتاب شریف «کافى» مملو از احادیثى است که در سلسله سند آن نام محمد بن یحیى چون ستاره اى مى درخشد. چنانچه روایاتى که او نقل کرده در کتابى گرد آید، کتابى بزرگ و مفصل خواهد شد. در اینجا مناسب است به عنوان نمونه تعدادى از روایات وى را ذکر کنیم:
+
در اینجا به عنوان نمونه تعدادى از روایات محمد بن یحیى عطار ذکر می شود:
  
 
'''<I>شناخت عقل:</I>'''
 
'''<I>شناخت عقل:</I>'''
 
اولین حدیث «اصول کافى» در کتاب عقل و جهل با حدیث محمد بن یحیى عطار شروع مى شود.
 
  
 
*۱. مرحوم کلینى مى گوید: جمعى از اصحاب ما که محمد بن یحیى عطار یکى از آن‌ها است از احمد بن محمد از... [[امام باقر]] علیه‌السلام چنین روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: «چون خداوند عقل را آفرید، او را به سخن گفتن واداشت و به او فرمود: پیش بیا. پیش آمد. فرمود: بازگرد، بازگشت. سپس فرمود: به عزت و جلالم سوگند، مخلوقى که محبوب تر از تو نزد من باشد نیافریدم و تو را تنها به کسانى که دوستشان دارم به طور کامل دادم. همانا امر و نهى، کیفر و پاداشم، تنها متوجه تو خواهد بود».<ref> «اصول کافى»، ترجمه سید جواد مصطفوى، ج ۱، ص ۱۰.</ref>
 
*۱. مرحوم کلینى مى گوید: جمعى از اصحاب ما که محمد بن یحیى عطار یکى از آن‌ها است از احمد بن محمد از... [[امام باقر]] علیه‌السلام چنین روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: «چون خداوند عقل را آفرید، او را به سخن گفتن واداشت و به او فرمود: پیش بیا. پیش آمد. فرمود: بازگرد، بازگشت. سپس فرمود: به عزت و جلالم سوگند، مخلوقى که محبوب تر از تو نزد من باشد نیافریدم و تو را تنها به کسانى که دوستشان دارم به طور کامل دادم. همانا امر و نهى، کیفر و پاداشم، تنها متوجه تو خواهد بود».<ref> «اصول کافى»، ترجمه سید جواد مصطفوى، ج ۱، ص ۱۰.</ref>
  
*۲. محمد بن یحیى با چند واسطه از حضرت على بن موسى الرضا علیه‌السلام روایت کرده: «دوست هر انسانى [[عقل]] او و دشمن او جهلش است».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
+
*۲. محمد بن یحیى با چند واسطه از حضرت [[امام رضا علیه السلام|على بن موسى الرضا]] علیه‌السلام روایت کرده: «دوست هر انسانى [[عقل]] او و دشمن او جهلش است».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
  
 
'''<I>طلب علم:</I>'''
 
'''<I>طلب علم:</I>'''
سطر ۱۰۶: سطر ۹۲:
 
*۳. محمد بن یحیى با چند واسطه از [[امام صادق]] علیه‌السلام: قال: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ؛ به دنبال دانش رفتن واجب است».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
 
*۳. محمد بن یحیى با چند واسطه از [[امام صادق]] علیه‌السلام: قال: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ؛ به دنبال دانش رفتن واجب است».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
  
*۴. از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل کرده: «اى مردم بدانید، کمال دین طلب علم و عمل به آن است. بدانید طلب علم بر شما از طلب مال لازم تر است؛ زیر خداوند عادل مال را بین شما قسمت کرده و تضمین نموده است و به شما خواهد رسید؛ ولى «علم» نزد اهلش نگه داشته شده و شما مأمورید آن را از اهلش طلب کنید. پس در جستجوى علم بکوشید».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
+
*۴. از [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین]] علیه‌السلام نقل کرده: «اى مردم بدانید، کمال دین طلب علم و عمل به آن است. بدانید طلب علم بر شما از طلب مال لازم تر است؛ زیر خداوند عادل مال را بین شما قسمت کرده و تضمین نموده است و به شما خواهد رسید؛ ولى «علم» نزد اهلش نگه داشته شده و شما مأمورید آن را از اهلش طلب کنید. پس در جستجوى علم بکوشید».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
  
 
'''<I>برترى علم:</I>'''
 
'''<I>برترى علم:</I>'''
سطر ۱۱۲: سطر ۹۸:
 
*۵. با واسطه از امام باقر علیه‌السلام: «عالِمٌ ینْتَفَعُ بِعِلْمِهِ اَفْضَلُ مِنْ سَبْعینَ اَلْف عابدٍ؛ عالمى که از علمش بهره ببرد (و به آن عمل کند) بهتر از هفتاد هزار عابد است».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
 
*۵. با واسطه از امام باقر علیه‌السلام: «عالِمٌ ینْتَفَعُ بِعِلْمِهِ اَفْضَلُ مِنْ سَبْعینَ اَلْف عابدٍ؛ عالمى که از علمش بهره ببرد (و به آن عمل کند) بهتر از هفتاد هزار عابد است».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
  
*۶. با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «دانشمندان وارثان [[پیامبران]] هستند؛ زیرا پیامبران طلا و نقره به ارث نمى گذارند، تنها سخنانى بر جاى مى گذارند که هر کس بدان ها عمل کند، بهره بسیار برده است. پس نیکو بنگرید که از چه کسى علم مى آموزید؛ زیرا در خاندان ما اهل بیت در هر عصر، جانشینان عادلى هستند که تغییر دادن غلوکنندگان و به خود بستن خرابکاران و بد معنى کردن نادانان را از دین برمى دارند».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
+
*۶. با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «دانشمندان وارثان پیامبران هستند؛ زیرا پیامبران طلا و نقره به ارث نمى گذارند، تنها سخنانى بر جاى مى گذارند که هر کس بدان ها عمل کند، بهره بسیار برده است. پس نیکو بنگرید که از چه کسى علم مى آموزید...».<ref>همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.</ref>
 
 
توضیح: خرابکارى در دین طبق این روایت سه گونه است:
 
 
 
*الف) کلمه یا جمله [[قرآن]] یا [[حدیث]] را به نفع و سیلقه خویش تغییر دادن. این عمل گاهى از مسلمانان غلوکننده سر مى زند.
 
 
 
*ب) کسانى که متدین نیستند، خود را به [[دین|دین]] بندند یا مطلبى که از دین نیست، به دین نسبت دهند.
 
 
 
*ث) قرآن و حدیث را از معنى حقیقى خود برگردانند.
 
 
 
در هر دوره [[ائمه اطهار|امامان]] یا علماى عادلى هستند که از این اعمال جلوگیرى مى کنند.
 
  
 
'''<I>صفت عالمان:</I>'''
 
'''<I>صفت عالمان:</I>'''
سطر ۱۴۲: سطر ۱۱۸:
 
'''<I>تقوى:</I>'''
 
'''<I>تقوى:</I>'''
  
*۱۲. محمد بن یحیى با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «اتّقواللّه وُ صُونُوا دینَکمْ بِالْوَرْع؛ [[تقوا|تقواى]] خدا پیشه کنید و دین خود را با ورع حفظ کنید».<ref> همان، ج ۳، ص ۱۲۲.</ref>
+
*۱۲. محمد بن یحیى با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «اتّقوااللّه و صُونُوا دینَکمْ بِالْوَرْع؛ [[تقوا|تقواى]] خدا پیشه کنید و دین خود را با [[ورع]] حفظ کنید».<ref> همان، ج ۳، ص ۱۲۲.</ref>
  
==پا نویس==  
+
==پانویس==  
 
<references />
 
<references />
==منبع==
+
==منابع==
 +
 
 +
* احمد محیطى اردکانى، [[ستارگان حرم]]، جلد ۱۱.
  
احمد محيطى اردكانى، [[ستارگان حرم]]، جلد 11
 
 
[[رده:علمای قرن سوم]]
 
[[رده:علمای قرن سوم]]

نسخهٔ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۹

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«محمد بن یحیى عطار قمی»، از محدثان بزرگ شیعه اهل قم در قرن سوم هجری و از شاگردان ابراهیم بن هاشم قمی و عبدالله بن جعفر حمیرى است. عالمان رجال او را به بزرگى یاد کرده و به وثاقت و صداقت و علم و تقوا ستوده اند. ثقةالاسلام کلینى در کتاب شریف «الکافى»، روایات زیادی از محمد بن یحیى عطار نقل کرده است. کتاب «مقتل الحسین علیه‌السلام» و «النوادر» از آثار اوست.

ولادت

گرچه در کتاب‌هاى رجالى از تاریخ ولادت و وفات این فقیه و محدث بزرگوار سخنى به میان نیامده است، لکن از آنجا که وى از محضر استادانى چون محمد بن احمد بن یحیى اشعرى (وفات ۲۸۰ ق)[۱] استفاده کرده است و نیز افتخار استادى ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینى (وفات ۳۲۸ یا ۳۲۹ ق)[۲] و على بن الحسین بن بابویه (وفات ۳۲۹ ق) را داشته است، پس باید وى در نیمه دوم قرن سوم تا اوایل قرن چهارم هجری زیسته باشد.

شناسایى محمد عطار قمی

نام «محمد بن یحیى» که در سلسله اسناد بسیارى از روایات آمده، بین چند نفر مشترک است:[۳]

  • الف) محمد بن یحیى سلیمان خثعمىِ کوفى؛ که از اصحاب امام صادق علیه‌السلام بوده و بیش از ۲۹ روایت از وى با این مشخصات نقل شده است.[۴]
  • ب) محمد بن یحیى خزاز کوفی؛ که از اصحاب امام کاظم علیه‌السلام مى باشد. وى شخصیتى برجسته و معتبر و مورد توجه بیشتر مردم بوده و صاحب کتاب «النوادر» است.[۵]
  • ج) محمد بن یحیى عطّار قمى؛ شهید ثانى مى گوید: «هر سه از راویان مورد وثوق هستند، در صورتى که محمد بن یحیى به طور مطلق در سلسله سند قرار گیرد، از طریق طبقه و زمان حیات و روایاتى که از وى نقل شده، تشخیص داده مى شود. هر کجا ثقة الاسلام کلینى در اول سند نام «محمد بن یحیى» را ذکر کند، مقصود محمد بن یحیى عطار قمى است؛ چون وى در طبقه استادان کلینى مى باشد».[۶]

در نظر عالمان رجال

هر کدام از رجال شناسان که از محمد بن یحیى عطار نامى برده اند، او را به بزرگى و عظمت یاد کرده و به وثاقت و صداقت و علم و تقوا ستوده اند:

  • نجاشى (وفات ۴۵۰ ق) مى نویسد: «محمد بن یحیى، ابوجعفر قمى، استاد اصحاب ما در زمان خود بود. شخصیتى مورد اعتماد، صاحب امتیاز و کثیرالحدیث بود. وى کتاب هاى زیادى تألیف کرد که «مقتل الحسین» و «النّوادر» از جمله آن‌هاست. عده اى از اصحاب ما تمام کتاب هاى او را از فرزندش احمد و وى هم از پدرش براى ما نقل نموده اند».[۷]
  • شیخ طوسى (وفات ۴۶۰ ق) و حسن بن على ابن داود (متولد ۶۴۷ ق) وى را از جلمه کسانى شمرده اند که از ائمه معصومین علیهم‌السلام بدون واسطه روایتى نقل نکرده اند. نیز وى را از اهل قم و استاد ثقة الاسلام کلینى دانسته اند.[۸]
  • میرداماد (وفات ۱۰۴۱ ق) درباره سندى که محمد بن یحیى در آن وجود دارد و دیگر راویان آن هم مورد اطمینان وى باشند، مى گوید: «صحیح و عالى الاسناد است». وى محمد بن یحیى عطار قمى را به وثاقت و کثرت روایت و استادى محمد بن یعقوب کلینى مى ستاید.[۹]

استادان

محمد بن یحیى عطار قمى در حضور بسیارى از دانشمندان و راویان برجسته و بزرگان حدیث زانو زد و کسب علم و معرفت نمود. اینک به طور خلاصه بعضى از آن‌ها را معرفى مى کنیم:

  • ۲. احمد بن ابى زاهر: نجاشى و شیخ طوسى، محمد بن یحیى عطار قمى را از اصحاب خاص احمد بن ابى زاهر مى دانند.[۱۱] نام پدرش موسى و کنیه اش «ابوجعفر» است. وى منتسب به خاندان برجسته اشعریان و از چهره هاى برگزیده و مورد توجه قم بوده است. احمد کتاب هاى زیادى در زمینه هاى مختلف تألیف نمود از جمله: «البداء»، «کتاب صفة الرسل والانبیاء والصالحین»، «احادیث الشمس والقمر»، «الجمعة والعیدین»، «الجبر والتفویض» و «ما یفعل الناس حین یفقدون الامام».
  • ۴. ایوب بن نوح: او وکیل حضرت على بن موسى الرضا و امام جواد علیهماالسلام بود و از یاران آن دو امام و نیز امام هادى علیه‌السلام به شمار مى رفت. برادرش جمیل بن دراج نیز از محدثان برجسته و بزرگوار بود.[۱۳]
  • ۵. حمدان بن سلیمان نیشابورى: نجاشى مى گوید: کنیه اش ابوسعید و از چهره هاى برجسته اصحاب ما، مورد وثوق و صاحب کتاب است.[۱۴]
  • ۷. عبدالله بن محمد بن عیسى، برادر احمد بن محمد بن عیسى اشعرى قمى.[۱۶]
  • ۸. عمرکى بن على بوفکى: نجاشى مى گوید: «ابومحمد عمرکى بن على اهل بوفک، ... استاد راویان و اصحاب ما، مورد اطمینان و صاحب کتاب «الملاحم» و «النوادر» است».[۱۷]
  • ۹. محمد بن عبدالجبار ابى صهبان قمى، از اصحاب امام هادى و امام عسکرى علیهماالسلام.[۱۸]
  • ۱۰. محمد بن احمد بن یحیى اشعرى: او صحابى چهار امام (امام جواد و امام هادى و امام حسن عسکری و امام زمان علیهم‌السلام) بوده است. نجاشى نیز وى را در نقل حدیث مورد اعتماد مى داند.[۱۹] یکى از تألیفات مهم وى کتاب «النوادر» است.
  • ۱۱. محمد بن حسین بن ابى خطاب (م ۲۶۲ ق): بنا به نقل نجاشى، او شخصى عظیم‌القدر، بزرگوار، کثیرالحدیث، مورد وثوق است. از جمله تألیفات وى است: «التوحید»، «المعرفة والبداء»، «الرد على اهل القدر»، «الامامة»، «وصایا الائمه علیهم‌السلام» و «کتاب النوادر».
  • ۱۴. یعقوب بن یزید: شیخ طوسى نوشته است: یعقوب بن یزید، کثیرالروایة و مورد وثوق و صاحب کتاب «النوادر» است... یعقوب از یاران امام کاظم، امام رضا و امام هادى علیهم‌السلام بوده است. نجاشى وى را از منشى هاى «المنتصر» برشمرده، وى را به وثاقت و صداقت مى ستاید. به گفته نجاشى، کتاب هاى «البداء»، «المسائل»، «نوادر الحج» و «الطعن على یونس» از آثار او است.[۲۰]

شاگردان

محمد بن یحیى عطار قمى پس از کسب فیض از استادان بسیار، خود نیز بر کرسى استادى نشست و شاگردان زیادى تربیت نمود؛ بعضى از آن‌ها عبارتند از:

  • ۱. محمد بن یعقوب کلینى: او مؤلف کتاب «کافى» است. کلینى در جاى جاى کتاب «کافى» از استادش حدیث نقل کرده است.
  • ۴. احمد بن محمد بن یحیى (فرزندش): او یکى از استادان شیخ صدوق و تلعکبرى مى باشد شیخ طوسى وى را از کسانى شمرده که از ائمه علیهم‌السلام بدون واسطه روایتى نقل نکرده اند.
  • ۵. محمد بن على ماجیلویه قمى: شیخ صدوق، از وى روایات زیادى نقل نموده است و هرگاه نام وى را مى برد براى وى طلب رحمت و رضایت مى کند. علامه حلى در کتاب رجال خود او را مورد وثوق و اطمینان معرفى مى کند.[۲۲]
  • ۶. محمد بن موسى بن متوکل: شیخ صدوق از وى بسیار حدیث نقل کرده است. علامه حلى و ابن داود، دو رجال شناس معروف، وى را در بخش افراد مورد وثوق نام برده اند.[۲۳]

آثار و تألیفات

کتاب‌هایى که محمد بن یحیى عطار تألیف کرده است، عبارتند از:

تعداد روایات

روایاتى که از «محمد بن یحیى» (به طور مطلق) نقل شده به ۵۹۸۵ روایت مى رسد که با توجه به قرائنى از قبیل نقل راویانى چون، على بن الحسین بن بابویه، محمد بن على ماجیلویه، محمد بن الحسن بن ولید و محمد بن یعقوب کلینى که از شاگردان محمد بن یحیى عطار قمى مى باشند، تعداد زیادى از آن روایات از وى است؛[۲۸] اما روایاتى که به عنوان محمد بن یحیى با وصف عطار نقل شده به ۵۸ روایت مى رسد.[۲۹] بنابراین مجموع روایت هایى که محمد بن یحیى عطار قمى نقل کرده، به چندین هزار روایت مى رسد.

کتاب شریف «کافى» تألیف ثقةالاسلام کلینى، پر از روایات و احادیث محمد بن یحیى است، به گونه اى که هیچ برگى از آن خالى از نام شریف محمد بن یحیى نیست. علاوه بر این، هر کجا مرحوم کلینى احادیثى را تحت عنوان «عدّة من اصحابنا عن احمد بن محمد بن عیسى» آورده، مقصودش از «عدة» محمد بن یحیى، على بن موسى کمیدانى، داود بن کوره، احمد بن ادریس و على بن ابراهیم هاشم است.[۳۰] بنابراین تعداد زیادى از روایات دیگر نیز از محمد بن یحیى خواهد بود.

در اینجا به عنوان نمونه تعدادى از روایات محمد بن یحیى عطار ذکر می شود:

شناخت عقل:

  • ۱. مرحوم کلینى مى گوید: جمعى از اصحاب ما که محمد بن یحیى عطار یکى از آن‌ها است از احمد بن محمد از... امام باقر علیه‌السلام چنین روایت کرده اند که آن حضرت فرمود: «چون خداوند عقل را آفرید، او را به سخن گفتن واداشت و به او فرمود: پیش بیا. پیش آمد. فرمود: بازگرد، بازگشت. سپس فرمود: به عزت و جلالم سوگند، مخلوقى که محبوب تر از تو نزد من باشد نیافریدم و تو را تنها به کسانى که دوستشان دارم به طور کامل دادم. همانا امر و نهى، کیفر و پاداشم، تنها متوجه تو خواهد بود».[۳۱]
  • ۲. محمد بن یحیى با چند واسطه از حضرت على بن موسى الرضا علیه‌السلام روایت کرده: «دوست هر انسانى عقل او و دشمن او جهلش است».[۳۲]

طلب علم:

  • ۳. محمد بن یحیى با چند واسطه از امام صادق علیه‌السلام: قال: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ؛ به دنبال دانش رفتن واجب است».[۳۳]
  • ۴. از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل کرده: «اى مردم بدانید، کمال دین طلب علم و عمل به آن است. بدانید طلب علم بر شما از طلب مال لازم تر است؛ زیر خداوند عادل مال را بین شما قسمت کرده و تضمین نموده است و به شما خواهد رسید؛ ولى «علم» نزد اهلش نگه داشته شده و شما مأمورید آن را از اهلش طلب کنید. پس در جستجوى علم بکوشید».[۳۴]

برترى علم:

  • ۵. با واسطه از امام باقر علیه‌السلام: «عالِمٌ ینْتَفَعُ بِعِلْمِهِ اَفْضَلُ مِنْ سَبْعینَ اَلْف عابدٍ؛ عالمى که از علمش بهره ببرد (و به آن عمل کند) بهتر از هفتاد هزار عابد است».[۳۵]
  • ۶. با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «دانشمندان وارثان پیامبران هستند؛ زیرا پیامبران طلا و نقره به ارث نمى گذارند، تنها سخنانى بر جاى مى گذارند که هر کس بدان ها عمل کند، بهره بسیار برده است. پس نیکو بنگرید که از چه کسى علم مى آموزید...».[۳۶]

صفت عالمان:

  • ۷. محمد بن یحیى با واسطه از امام صادق علیه‌السلام نقل مى کند: «دانش بیاموزید و همراه آن خود را با خویشتندارى، حلم و وقار بیارائید. با دانش آموزان متواضع و با استاد خود فروتن باشید. جزء عالمان متکبر نباشید؛ چرا که با رفتار باطل حق ضایع مى شود».[۳۷]
  • ۸. از امام رضا علیه‌السلام نقل کرده: «از نشانه هاى فهمیدن دین، خویشتندارى و خاموشى است».[۳۸]

توحید:

  • ۹. محمد بن یحیى با واسطه از نافع بن ازرق چنین نقل کرده است که وى از امام باقر علیه‌السلام سؤال کرد: «خدا از چه زمانى بوده؟ حضرت فرمود: مگر چه زمانى نبوده تا به تو بگویم از چه زمانى بوده! منزه است خداوندى که همیشه بوده و خواهد بود، یکتا و بى نیاز است و همسر و فرزند ندارد».[۳۹]

ضرورت حجت خدا:

  • ۱۰. با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «اگر در زمین جز دو نفر باقى نباشد، یکى از آن دو امام است».[۴۰]
  • ۱۱. در روایت دیگر فرمود: «اگر در ساکنان زمین تنها دو نفر باشند، یکى از آن دو امام است» و فرمود: «آخرین کسى که از دنیا مى رود امام است تا شخصى نتواند بر خداى عزوجل احتجاج کند که او را بدون حجت واگذاشته است».[۴۱]

تقوى:

  • ۱۲. محمد بن یحیى با واسطه از امام صادق علیه‌السلام: «اتّقوااللّه و صُونُوا دینَکمْ بِالْوَرْع؛ تقواى خدا پیشه کنید و دین خود را با ورع حفظ کنید».[۴۲]

پانویس

  1. «ستارگان حرم»، دفتر سوم، ص ۲۵۹، به نقل از «معجم المؤلفین»، ح ۵، ص ۲۸.
  2. رجال الطوسى، ص ۴۹۶.
  3. «تنقیح المقال»، المامقانى، ج ۳، ص ۱۹۹.
  4. معجم رجال الحدیث، خویى، ج ۱۹، ص ۳۷.
  5. رجال النجاشى، ص ۲۵۴.
  6. «الدرایة فى علم مصطلح الحدیث»، شهید ثانى، ص ۱۲۹.
  7. «رجال النجاشى»، ص ۲۵۰.
  8. «رجال الطوسى»، ص ۴۹۵ و «رجال ابن داود»، ص ۳۴۰.
  9. «التعلیقه على کتاب الکافى»، محمدباقر حسینى مرعشى (مشهور به داماد)، ج ۱، ص ۷۶ و ۳۶۵.
  10. «الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۴.
  11. «رجال النجاشى»، ص ۶۴ و «الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۲۵.
  12. «رجال العلامة الحلى»، ص ۱۴.
  13. «معجم الرجال»، قهپایى، ج ۱، ص ۲۴۸.
  14. «رجال النجاشى»، ص ۱۰۰.
  15. «رجال الطوسى»، ص ۴۱۹.
  16. «معجم رجال الحدیث»، ح ۲۱، ص ۳۳۳ و ج ۱۹، ص ۴۴.
  17. «معجم الرجال»، قهپایى، ج ۴، ص ۲۷۴، به نقل از نجاشى.
  18. «معجم رجال الحدیث»، خویى، ج ۱۹، ص ۴۴ و ج ۱۵، ص ۲۷۶.
  19. «رجال النجاشى»، ص ۲۴۵.
  20. «معجم رحال الحدیث»، خویى، ج ۱۹ و ح ۲۱، ص ۱۵۶ و ۱۵۷.
  21. «الفهرست»، شیخ طوسى، ص ۱۵۶.
  22. «تنقیح المقال»، مامقانى، ح ۳، ص ۱۵۹ و ۱۶۰.
  23. «معجم رجال الحدیث»، ج ۱۸، ص ۳۰۰ و ج ۱۹، ص ۴۴.
  24. همان، ص ۲۵.
  25. همان، ص ۲۵.
  26. «نوادر» عنوان عامى بوده براى بعضى از تألیفات علما در چهار قرن اول هجرى که یک یا چند ویژگى از ویژگی‌هاى زیر را داشته باشد: ۱. احادیث گردآورى شده در آن، مشهور نباشد. ۲. روایات آن داراى مضمون و حکمى ناآشنا باشد. ۳. حکمِ روایات، استثنا و تبصره محسوب شود. ۴. روایاتى که مؤلف در هنگام به پایان رسیدن تألیف خود به آن‌ها دسترسى پیدا کرده باشد.
  27. الذریعة الى تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج ۲۴، ص ۳۴۱.
  28. «معجم رجال الحدیث»، خویى، ج ۱۹، ص ۹.
  29. همان، ص ۴۴.
  30. «رجال النجاشى»، ص ۲۶۷.
  31. «اصول کافى»، ترجمه سید جواد مصطفوى، ج ۱، ص ۱۰.
  32. همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.
  33. همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.
  34. همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.
  35. همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.
  36. همان، ج ۱، ص ۱۲، ۳۵، ۳۹، ۴۰.
  37. همان، ج ۱، ص ۴۴، ۴۵، ۱۱۸، ۲۵۳ و ۲۵۴.
  38. همان، ج ۱، ص ۴۴، ۴۵، ۱۱۸، ۲۵۳ و ۲۵۴.
  39. همان، ج ۱، ص ۴۴، ۴۵، ۱۱۸، ۲۵۳ و ۲۵۴.
  40. همان، ج ۱، ص ۴۴، ۴۵، ۱۱۸، ۲۵۳ و ۲۵۴.
  41. همان، ج ۱، ص ۴۴، ۴۵، ۱۱۸، ۲۵۳ و ۲۵۴.
  42. همان، ج ۳، ص ۱۲۲.

منابع