لعنت و برائت در عاشورا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پیوندهای داخلی کامل داده نشده)
(ویرایش)
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
برائت به "معنای با دشمنان خدا دشمنى کردن و از آنان برائت و بیزارى جستن" در کنار [[ولایت]] (یعنی دوستی با دوستان خدا)، از [[فروع دین|فروع دین]] و از واجبات عملى [[اسلام]] است.
__Toc__
+
زندگى مکتبى یک مسلمان ایجاب مى کند که خطّ فکرى و سیاسى خود را در جامعه و نسبت به [[حق]] و [[باطل]] مشخص کند و پیرو جناح حق و مطیع «ولىّ خدا» باشد و با دشمنان [[دین|دین]] و [[امامت]] و رهبرى صالح، ستیز و دشمنى داشته باشد نه آن که بى طرف بماند.  
برائت به "معنای با دشمنان خدا دشمنى كردن و از آنان برائت و بيزارى جستن" در کنار ولايت (یعنی دوستی با دوستان خدا )، از فروع دين و از واجبات عملى اسلام است.
 
  
زندگى مكتبى يك مسلمان ايجاب مى كند كه خطّ فكرى و سياسى خود را در جامعه و نسبت به حق و باطل مشخص كند و پيرو جناح حق و مطيع «ولىّ خدا» باشد و با دشمنان دين و امامت و رهبرى صالح، ستيز و دشمنى داشته باشد نه آن كه بى طرف بماند.  
+
بى‌تفاوت نبودن در برابر جنایتکاران‌ و همسویى با [[پیامبر اسلام|رسول خدا]]، ایجاب مى‌کند که یک [[شیعه]] عاشورایى نسبت به ستمگران، بغض و عداوت و تبرى داشته باشد و کسانى را که [[قرآن]] لعن کرده است، مورد [[لعن]] قرار دهد. لعن، نشان اوج تنفر و انزجار از چهره‌هاى ملعون است.
 +
به [[امام صادق]] علیه السلام گفتند: فلانى دوستدار شما است، امّا در بیزارى و برائت از دشمنان شما ضعیف است و ناتوان. حضرت فرمود: «هیهات! دروغ مى‌گوید کسى که مدّعىِ [[ولایت]] ماست، ولى از دشمنان ما «برائت» ندارد».
  
بى‌تفاوت نبودن در برابر جنايتكاران‌ و همسويى با رسول خدا، ايجاب مى‌كند كه يك [[شيعه]] عاشورايى نسبت به ستمگران، بغض و عداوت و تبرى داشته باشد و كسانى را كه [[قرآن]] لعن كرده است، مورد لعن قرار دهد. لعن، نشان اوج تنفر و انزجار از چهره‌هاى ملعون است.
+
==تبری در واقعه عاشورا==
  
به امام صادق عليه السلام گفتند: فلانى دوستدار شما است، امّا در بيزارى و برائت از دشمنان شما ضعيف است و ناتوان. حضرت فرمود:
+
در عصر [[امام حسین علیه السلام|امام‌ حسین]] علیه السلام، حق در وجود آن ‌حضرت متجلى بود و باطل در چهره [[یزید بن معاویه|یزید]]. یک مسلمان متعهّد، مى‌بایست که «تولّى» با او و «تبرّى» از دشمنانش داشته باشد. یاران امام با شجاعت از فرزند پیامبر حمایت و نصرت مى‌کردند و مخالف جبهه یزید و [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] بودند. سخنان و رجزها و اشعارشان این را نشان مى‌دهد. ابوالشعثاءِ کندى در رجز خویش هنگام نبرد، چنین مى‌گوید: خدایا من یاور «حسین» و واگذارنده «ابن سعد»م.
 +
{{بیت|یارَبِّ انّى‌ لِلْحُسَینِ ناصِرٌ|وَ لِابْنِ سَعْدٍ تارِک وَ هاجِرٌ<ref>وقعة الطّف، ص ۲۳۷.</ref>}}
  
:«هيهات! دروغ مى‌گويد كسى كه مدّعىِ ولايتِ ماست، ولى از دشمنان ما «برائت» ندارد.» «2»
+
[[بریر بن خضیر الهمدانی|بریر بن خضیر]] نیز این‌گونه اظهار مى‌کند: اللَّهُمَّ انّى‌ ابْرَءُ الَیک مِنْ فِعالِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ؛<ref>عنصر شجاعت، ج۱، ص ۱۶۴.</ref> خدایا من از کار این گروه به پیشگاه تو تبرّى مى‌جویم.
  
در عصر امام‌ حسين عليه السلام، حق در وجود آن‌حضرت متجلّى بود و باطل در چهره يزيد. يك مسلمان متعهّد، مى‌بايست كه «تولّى» با او و «تبرّى» از دشمنانش داشته باشد. ياران امام، با شجاعت از فرزند پيامبر حمايت ونصرت مى‌كردند و مخالف جبهه يزيد و ابن زياد بودند. سخنان و رجزها و اشعارشان اين را نشان مى‌دهد.
+
[[شب عاشورا]] که یاران امام اظهار پشتیبانى مى کنند، «[[نافع بن هلال|نافع]]» برخاسته مى‌گوید: نُوالى‌ مَنْ والاک وَ نُعادى‌ مَنْ عاداک؛<ref>همان، ص۳۱۶.</ref> با هر که دوستدار تو باشد دوستى مى‌کنیم و با هر که دشمنت باشد، دشمنى مى‌کنیم.
  
== تبری در واقعه عاشورا ==
+
==تبری در زیارت‌های عاشورائی==
  
ابوالشعثاءِ كندى در رجز خويش هنگام نبرد، چنين مى‌گويد:
+
در زیارت [[امام حسین]] علیه السلام مى‌خوانیم: «انّى‌ اتَقَرَّبُ الَى اللَّهِ بِزِیارَتِکمْ وَ بِمَحَبَّتِکمْ وَابْرَءُ الَى اللَّهِ مِنْ اعْدائِکمْ»؛ من با [[زیارت]] و محبت شما به خدا تقرب مى جویم و از دشمنانتان به خدا بیزارى مى‌جویم.
  
يارَبِّ انّى‌ لِلْحُسَيْنِ ناصِرٌ  * وَ لِابْنِ سَعْدٍ تارِكٌ وَ هاجِرٌ <ref> وقعة الطّف، ص 237. </ref>}}
+
در حادثه [[کربلا]]، کسانى در قتل دست داشتند، کسانى هم راضیان، ساکتان، هتک‌حرمت‌ کنندگان، زمینه‌سازان، فرمانبرداران بوده‌اند در [[زیارت عاشورا]] همه اینها ملعون و مطرودند و نیز آنان که ‌حسین بن على‌ علیه السلام را خوار کردند و ندایش را شنیدند و پاسخ ندادند.
  
خدايا من ياور «حسين» و واگذارنده «ابن سعد» م.
+
در فراز دیگرى پایه‌گذاران ظلم به [[اهل البیت|اهل بیت]]، کنار زنندگان اهل بیت از جایگاه اصلى‌شان، قاتلان اهل بیت، زمینه‌سازان آن قتل، پیروان و هواداران قاتلان لعنت ‌شده‌اند: «اسرجت، الجمت، تهیات...» در زیارت دیگرى، لعن بر ظالمین آل محمد، لعن بر ارواحشان، دیارشان و قبورشان ‌شده است: «والعن ارواحهم و دیارهم و قبورهم‌».<ref>زیارت عاشوراى غیرمعروفه، مفاتیح الجنان.</ref>
  
برير بن خضير نيز اين‌گونه اظهار مى‌كند:
+
موالات با حسین و برائت از ظالمان به او، پایه تقرب به خدا و [[پیامبر اسلام|رسول]] و [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] و [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین‌]] علیهم السلام‌ است: «یا ابا عبدالله! انى اتقرب الى الله و الى‌ رسوله و الى امیرالمؤمنین و الى فاطمة و الى الحسن و الیک بموالاتک و بالبرائة ممن اسس‌ اساس ذلک...».<ref> زیارت عاشورا، از جمله ر.ک: صلوات خاص امام حسن و امام حسین‌ علیهم السلام بحارالانوار، ج۹۱، ص۵.</ref>
  
:«اللَّهُمَّ انّى‌ ابْرَءُ الَيْكَ مِنْ فِعالِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ» <ref> عنصر شجاعت، ج 1 ص 164. </ref>
+
همه سلام‌ها، اظهار محبت و دوستى با امام حسین علیه السلام و [[ائمه اطهار|ائمه]] معصوم علیهم السلام که در [[زیارتنامه|زیارتنامه‌ها]] است، نشانه «[[تولّی|تولّى]]» است و همه لعنت‌ها، عذاب خواستن‌ها، ابراز ناخرسندى از دشمنانشان، گواه «[[تبرّی|تبرّى]]» از آنان است و زیارت ها موج مى‌زند از سلام‌ها و لعنت ها. این نفرین و لعنت حتى شامل آنان که با رضایشان، در صف مخالفان امام قرار گرفتند، مى‌شود. از جمله مى‌خوانیم: «لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَک وَلَعَنَ اللَّهُ خاذِلَک وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ رَماک وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ طَعَنَک وَلَعَنَ اللَّهُ الْمُعینینَ عَلَیک وَلَعَنَ اللَّهُ السَّائِرینَ الَیک... وَلَعَنَ اللَّهُ اعْوانَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْیاعَهُمْ وَانْصارَهُمْ وَ مُحبّیهِمْ...». لعنت خدا بر قاتلان تو بر آن که تو را خوار کرد، به تو تیر افکند، بر تو نیزه زد، آنان که بر ضدّ تو یارى کردند، به جنگ تو شتافتند. لعنت خدا بر همه یاران و پیروان و کمک کنندگان و دوستدارانشان باد. این اوج برائت و فراگیرى تبرّى را مى‌رساند.
  
خدايا من از كار اين گروه به پيشگاه تو تبرّى مى‌جويم.
+
در [[زیارت جامعه کبیره|زیارت جامعه]] و زیارات دیگر از جمله زیارت [[حضرت عباس علیه السلام|حضرت عباس]] علیه السلام است: «فَمَعَکمْ، مَعَکمْ لا مَعَ عَدُوِّکمْ، انّى‌ بِکمْ مُؤمِنٌ وَ بِایابِکمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ بِمَنْ خالَفَکمْ وَ قَتَلَکمْ مِنَ الْکافِرینَ»؛ با شمایم، با شمایم، نه با دشمنانتان. به شما و بازگشت شما ایمان دارم و به مخالفان و قاتلان شما کفر مى‌ورزم.
  
شب عاشورا كه ياران امام، اظهار پشتيبانى مى كنند، «نافع» برخاسته مى‌گويد:
+
==تبری در پیام عاشورا==
  
:«نُوالى‌ مَنْ والاكَ وَ نُعادى‌ مَنْ عاداكَ» <ref> همان، ص 316. </ref>
+
پیام [[عاشورا]] این است که در میدان هاى مبارزه [[حق]] و [[باطل]] در هر جا و هر زمان، بى تفاوت نباشید، بلکه به یارى حق و تولّاى ولىّ خدا قیام کنید و از پیروان باطل و مخالفانِ امام، تبرّى بجویید. تا شهادتى که در [[زیارت اربعین|زیارت اربعین]] مى‌دهید، راست باشد، نه دروغ و شعار، آنجا که مى‌گوید: «اللَّهُمَّ انّى‌ اشْهِدُک انّى‌ وَلِىٌّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ»؛ خدایا تو را شاهد مى گیرم که من ولىّ و دوستدار کسى هستم که با او ولایت داشته باشد و دشمن کسى هستم که با حسین بن على دشمنى کند.
 
 
با هر كه دوستدار تو باشد دوستى مى‌كنيم و با هر كه دشمنت باشد، دشمنى مى‌كنيم.
 
 
 
==تبری در زیارت های عاشورائی ==
 
 
 
 
 
در زيارت امام حسين عليه السلام مى‌خوانيم:
 
 
 
:«انّى‌ اتَقَرَّبُ الَى اللَّهِ بِزِيارَتِكُمْ وَ بِمَحَبَّتِكُمْ وَ ابْرَءُ الَى اللَّهِ مِنْ اعْدائِكُمْ»
 
 
 
من با زيارت و محبت شما به خدا تقرب مى جويم و از دشمنانتان به خدا بيزارى مى‌جويم.
 
 
 
در حادثه [[كربلا]]، كسانى در قتل دست داشتند، كسانى هم راضيان، ساكتان، هتك‌حرمت‌ كنندگان، زمينه‌سازان، فرمانبرداران بوده‌اند در زیارت عاشورا همه اینها ملعون و مطرودند و نيز آنان كه ‌حسين بن على‌ علیه السلام را خوار كردند و ندايش را شنيدند و پاسخ ندادند.
 
 
 
در فراز ديگرى پايه‌گذاران ظلم به اهل بيت، كنار زنندگان اهل بيت از جايگاه اصلى‌شان، قاتلان اهل بيت، زمينه‌سازان آن قتل، پيروان و هواداران قاتلان لعنت ‌شده‌اند: «اسرجت، الجمت، تهيات...» در زيارتى، لعن بر ظالمين آل محمد، لعن بر ارواحشان، ديارشان و قبورشان ‌شده است: «والعن ارواحهم و ديارهم و قبورهم‌؛ زيارت عاشوراى غيرمعروفه، مفاتيح الجنان».
 
 
 
موالات با حسين و برائت از ظالمان به او، پايه تقرب به خدا و رسول و اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين‌ عليهم السلام‌ است: «يا ابا عبدالله! انى اتقرب الى الله و الى‌ رسوله و الى اميرالمؤمنين و الى فاطمة و الى الحسن و اليك بموالاتك و بالبرائة ممن اسس‌ اساس ذلك...».<ref> [[زیارت عاشورا]]، از جمله ر.ك: صلوات خاص [[امام حسن]] و [[امام حسين]]‌ علیهم السلام [[بحارالانوار]]، ج 91، ص 5.</ref>
 
 
 
همه سلام‌ها، اظهار محبت و دوستى با امام حسين و ائمه معصوم عليهم السلام كه در زيارتنامه‌هاست، نشانه «تولّى» است و همه لعنت‌ها، عذاب خواستن‌ها، ابراز ناخرسندى از دشمنانشان، گواه «تبرّى» از آنان است و زيارت ها موج مى‌زند از سلام‌ها و لعنت ها. اين نفرين و لعنت، حتّى شامل آنان كه با رضايشان، در صف مخالفان امام قرار گرفتند، مى‌شود. از جمله مى‌خوانيم:
 
 
 
:«لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ خاذِلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ رَماكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ طَعَنَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُعينينَ عَلَيْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ السَّائِرينَ الَيْكَ ... وَ لَعَنَ اللَّهُ اعْوانَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ مُحبّيهِمْ ...»
 
 
 
 
 
لعنت خدا بر قاتلان تو، بر آنكه تو را خوار كرد، به تو تير افكند، بر تو نيزه زد، آنان كه بر ضدّ تو يارى كردند، به جنگ تو شتافتند. لعنت خدا بر همه ياران و پيروان و كمك كنندگان و دوستدارانشان باد.
 
 
 
اين اوج برائت و فراگيرى تبرّى را مى‌رساند.
 
 
 
در زيارت جامعه و زيارات ديگر از جمله زيارت حضرت عباس علیه السلام است:
 
 
 
:«فَمَعَكُمْ، مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ، انّى‌ بِكُمْ مُؤمِنٌ وَ بِايابِكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ بِمَنْ خالَفَكُمْ وَ قَتَلَكُمْ مِنَ الْكافِرينَ»
 
 
 
با شمايم، با شمايم، نه با دشمنانتان. به شما و بازگشت شما ايمان دارم و به مخالفان و قاتلان شما كفر مى‌ورزم.
 
 
 
== تبری در پیام عاشورا ==
 
 
 
پيام عاشورا اين است كه در ميدان هاى مبارزه حق و باطل در هر جا و هر زمان، بى تفاوت نباشيد، بلكه به يارى حق و تولّاى ولىّ خدا قيام كنيد و از پيروان باطل و مخالفانِ امام، تبرّى بجوييد. تا شهادتى كه در زيارت اربعين مى‌دهيد، راست باشد، نه دروغ و شعار، آنجا كه مى‌گويد:
 
 
 
:«اللَّهُمَّ انّى‌ اشْهِدُكَ انّى‌ وَلِىٌّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ»
 
 
 
خدايا تو را شاهد مى گيرم كه من ولىّ و دوستدار كسى هستم كه با او ولايت داشته باشد و دشمن كسى هستم كه با حسين بن على دشمنى كند.
 
 
 
==تداوم تبری==
 
امام خمینی (ره) در تداوم اين خطّ در همه اعصار مى‌فرمايد:
 
 
 
:«لعن و نفرين و فرياد از بيداد بنى اميّه- لعنة الله عليهم- با آنكه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده‌اند، فرياد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن اين فريادِ ستم شكن است.»<ref> صحيفه نور، ج 21 ص 173. </ref>
 
  
 +
[[امام خمینی]] در تداوم این خطّ در همه اعصار مى‌فرماید: «لعن و نفرین و فریاد از بیداد [[بنی امیه|بنى امیه]] لعنة الله علیهم با آن که آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده‌اند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریادِ ستم شکن است».<ref>صحیفه نور، ج۲۱، ص۱۷۳.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
 
 
جواد محدثى، پيامهاى عاشورا
 
  
 +
*جواد محدثی، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، نشر معروف.
 +
*جواد محدثى، پیامهاى عاشورا.
  
 
[[رده:واقعه عاشورا]]
 
[[رده:واقعه عاشورا]]
 +
{{الگو:واقعه عاشورا}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۳۵

برائت به "معنای با دشمنان خدا دشمنى کردن و از آنان برائت و بیزارى جستن" در کنار ولایت (یعنی دوستی با دوستان خدا)، از فروع دین و از واجبات عملى اسلام است. زندگى مکتبى یک مسلمان ایجاب مى کند که خطّ فکرى و سیاسى خود را در جامعه و نسبت به حق و باطل مشخص کند و پیرو جناح حق و مطیع «ولىّ خدا» باشد و با دشمنان دین و امامت و رهبرى صالح، ستیز و دشمنى داشته باشد نه آن که بى طرف بماند.

بى‌تفاوت نبودن در برابر جنایتکاران‌ و همسویى با رسول خدا، ایجاب مى‌کند که یک شیعه عاشورایى نسبت به ستمگران، بغض و عداوت و تبرى داشته باشد و کسانى را که قرآن لعن کرده است، مورد لعن قرار دهد. لعن، نشان اوج تنفر و انزجار از چهره‌هاى ملعون است. به امام صادق علیه السلام گفتند: فلانى دوستدار شما است، امّا در بیزارى و برائت از دشمنان شما ضعیف است و ناتوان. حضرت فرمود: «هیهات! دروغ مى‌گوید کسى که مدّعىِ ولایت ماست، ولى از دشمنان ما «برائت» ندارد».

تبری در واقعه عاشورا

در عصر امام‌ حسین علیه السلام، حق در وجود آن ‌حضرت متجلى بود و باطل در چهره یزید. یک مسلمان متعهّد، مى‌بایست که «تولّى» با او و «تبرّى» از دشمنانش داشته باشد. یاران امام با شجاعت از فرزند پیامبر حمایت و نصرت مى‌کردند و مخالف جبهه یزید و ابن زیاد بودند. سخنان و رجزها و اشعارشان این را نشان مى‌دهد. ابوالشعثاءِ کندى در رجز خویش هنگام نبرد، چنین مى‌گوید: خدایا من یاور «حسین» و واگذارنده «ابن سعد»م.

یارَبِّ انّى‌ لِلْحُسَینِ ناصِرٌ وَ لِابْنِ سَعْدٍ تارِک وَ هاجِرٌ[۱]

بریر بن خضیر نیز این‌گونه اظهار مى‌کند: اللَّهُمَّ انّى‌ ابْرَءُ الَیک مِنْ فِعالِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ؛[۲] خدایا من از کار این گروه به پیشگاه تو تبرّى مى‌جویم.

شب عاشورا که یاران امام اظهار پشتیبانى مى کنند، «نافع» برخاسته مى‌گوید: نُوالى‌ مَنْ والاک وَ نُعادى‌ مَنْ عاداک؛[۳] با هر که دوستدار تو باشد دوستى مى‌کنیم و با هر که دشمنت باشد، دشمنى مى‌کنیم.

تبری در زیارت‌های عاشورائی

در زیارت امام حسین علیه السلام مى‌خوانیم: «انّى‌ اتَقَرَّبُ الَى اللَّهِ بِزِیارَتِکمْ وَ بِمَحَبَّتِکمْ وَابْرَءُ الَى اللَّهِ مِنْ اعْدائِکمْ»؛ من با زیارت و محبت شما به خدا تقرب مى جویم و از دشمنانتان به خدا بیزارى مى‌جویم.

در حادثه کربلا، کسانى در قتل دست داشتند، کسانى هم راضیان، ساکتان، هتک‌حرمت‌ کنندگان، زمینه‌سازان، فرمانبرداران بوده‌اند در زیارت عاشورا همه اینها ملعون و مطرودند و نیز آنان که ‌حسین بن على‌ علیه السلام را خوار کردند و ندایش را شنیدند و پاسخ ندادند.

در فراز دیگرى پایه‌گذاران ظلم به اهل بیت، کنار زنندگان اهل بیت از جایگاه اصلى‌شان، قاتلان اهل بیت، زمینه‌سازان آن قتل، پیروان و هواداران قاتلان لعنت ‌شده‌اند: «اسرجت، الجمت، تهیات...» در زیارت دیگرى، لعن بر ظالمین آل محمد، لعن بر ارواحشان، دیارشان و قبورشان ‌شده است: «والعن ارواحهم و دیارهم و قبورهم‌».[۴]

موالات با حسین و برائت از ظالمان به او، پایه تقرب به خدا و رسول و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین‌ علیهم السلام‌ است: «یا ابا عبدالله! انى اتقرب الى الله و الى‌ رسوله و الى امیرالمؤمنین و الى فاطمة و الى الحسن و الیک بموالاتک و بالبرائة ممن اسس‌ اساس ذلک...».[۵]

همه سلام‌ها، اظهار محبت و دوستى با امام حسین علیه السلام و ائمه معصوم علیهم السلام که در زیارتنامه‌ها است، نشانه «تولّى» است و همه لعنت‌ها، عذاب خواستن‌ها، ابراز ناخرسندى از دشمنانشان، گواه «تبرّى» از آنان است و زیارت ها موج مى‌زند از سلام‌ها و لعنت ها. این نفرین و لعنت حتى شامل آنان که با رضایشان، در صف مخالفان امام قرار گرفتند، مى‌شود. از جمله مى‌خوانیم: «لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَک وَلَعَنَ اللَّهُ خاذِلَک وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ رَماک وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ طَعَنَک وَلَعَنَ اللَّهُ الْمُعینینَ عَلَیک وَلَعَنَ اللَّهُ السَّائِرینَ الَیک... وَلَعَنَ اللَّهُ اعْوانَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْیاعَهُمْ وَانْصارَهُمْ وَ مُحبّیهِمْ...». لعنت خدا بر قاتلان تو بر آن که تو را خوار کرد، به تو تیر افکند، بر تو نیزه زد، آنان که بر ضدّ تو یارى کردند، به جنگ تو شتافتند. لعنت خدا بر همه یاران و پیروان و کمک کنندگان و دوستدارانشان باد. این اوج برائت و فراگیرى تبرّى را مى‌رساند.

در زیارت جامعه و زیارات دیگر از جمله زیارت حضرت عباس علیه السلام است: «فَمَعَکمْ، مَعَکمْ لا مَعَ عَدُوِّکمْ، انّى‌ بِکمْ مُؤمِنٌ وَ بِایابِکمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ بِمَنْ خالَفَکمْ وَ قَتَلَکمْ مِنَ الْکافِرینَ»؛ با شمایم، با شمایم، نه با دشمنانتان. به شما و بازگشت شما ایمان دارم و به مخالفان و قاتلان شما کفر مى‌ورزم.

تبری در پیام عاشورا

پیام عاشورا این است که در میدان هاى مبارزه حق و باطل در هر جا و هر زمان، بى تفاوت نباشید، بلکه به یارى حق و تولّاى ولىّ خدا قیام کنید و از پیروان باطل و مخالفانِ امام، تبرّى بجویید. تا شهادتى که در زیارت اربعین مى‌دهید، راست باشد، نه دروغ و شعار، آنجا که مى‌گوید: «اللَّهُمَّ انّى‌ اشْهِدُک انّى‌ وَلِىٌّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ»؛ خدایا تو را شاهد مى گیرم که من ولىّ و دوستدار کسى هستم که با او ولایت داشته باشد و دشمن کسى هستم که با حسین بن على دشمنى کند.

امام خمینی در تداوم این خطّ در همه اعصار مى‌فرماید: «لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنى امیه لعنة الله علیهم با آن که آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده‌اند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریادِ ستم شکن است».[۶]

پانویس

  1. وقعة الطّف، ص ۲۳۷.
  2. عنصر شجاعت، ج۱، ص ۱۶۴.
  3. همان، ص۳۱۶.
  4. زیارت عاشوراى غیرمعروفه، مفاتیح الجنان.
  5. زیارت عاشورا، از جمله ر.ک: صلوات خاص امام حسن و امام حسین‌ علیهم السلام بحارالانوار، ج۹۱، ص۵.
  6. صحیفه نور، ج۲۱، ص۱۷۳.

منابع

  • جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
  • جواد محدثى، پیامهاى عاشورا.
11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها