قصیده: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} {{نیازمند ویرایش فنی}} قصیده نوعی شعر د...' ایجاد کرد)
 
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
قصیده نوعی شعر درباره موضوعی معین و مقصودی معین از قبیل مدح بزرگان ، تهنیت جشن عید و فتح نامه جنگ هاست هم چنین مرثیه ، تعزیت ، مسایل اخلاقی ، و اجتماعی را به تصویر می کشد .
 
  
== قصیده، مهمترین نوع شعر ==
+
قصیده نوعی [[شعر]] درباره موضوعی معین و مقصودی معین از قبیل مدح بزرگان، تهنیت جشن عید و فتح نامه جنگهاست؛ همچنین [[مرثیه]]، تعزیت، مسایل [[اخلاق|اخلاقی]] و اجتماعی را به تصویر می کشد. قصیده مهمترین نوع شعر است چرا که عمده ی طبع آزمایی و پایه توانایی و تبحر سخندانی شاعر از این نوع شعر شناخته می شود که وی بتواند چهل پنجاه بیت بر یک وزن و [[قافیه|قافیت]] در یک موضوع با رعایت نکات [[بلاغت]] و جزالت کلام، بسراید.
قصیده یکی از انواع شعر با یک وزن و قافیه و مطلعی مصرع است . این ابیات به هم مرتبط و پیرامون یک موضوع و بر مقصودی معین دلالت می کنند . از جمله مدح پادشاه ، تهنیت در جشن عید ، فتح نامه جنگ یا شکر و شکایت ، فخر و حماسه سرایی ، مرثیه و تعزیت ، مسائل اخلاقی و عرفانی و امثال آن.فرخی گوید:
+
 
 +
==علت نامگذاری قصیده==
 +
 
 +
این اصطلاح مأخوذ از قصد به معنی توجه و روی کردن به چیزی یا کسی است. لفظ قصیده فعیل به معنی مفعول است و تاء آخر آن علامت وحدت است، نظیر کلمات شعیره، سفینه و نظایر آن و چون قصیده بدون تاء گویند جنس عام مطلق آن مراد است. در قصیده چون نظر شاعر بیشتر متوجه اشخاص و مقصودهای معین از قبیل مدح، حکمت، موعظه، تهنیت، تعزیت بزرگان بوده است، آن را قصیده نامیده اند. در نهایت به قصیده ی عنصری در مدح سلطان محمود بسنده می نماییم:
 +
 
 +
{{بیت|چنین نماید شمشیر خسروان آثار|چنین کنند بزرگان چو کر باید کار}}
 +
{{بیت|به تیغ شاه نگر نامه ی گذشتگان مخوان|که راستگوی تر از نامه تیغ او بسیار}}
 +
{{بیت|چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد|شود پذیره ی دشمن به جستن پیکار}}
 +
{{بیت|نه رهنمای به کار آیدش نه اختر گر|نه فالگوی به کار آیدش نه خواب گزار}}
 +
 
 +
قصیده یکی از انواع شعر با یک وزن و [[قافیه]] و [[مطلع|مطلعی]] مصرع است. این ابیات به هم مرتبط و پیرامون یک موضوع و بر مقصودی معین دلالت می کنند. از جمله مدح پادشاه، تهنیت در جشن عید، فتح نامه جنگ یا شکر و شکایت، فخر و حماسه سرایی، [[مرثیه]] و تعزیت، مسائل [[اخلاق|اخلاقی]] و [[عرفان|عرفانی]] و امثال آن. [[فرخی]] گوید:
  
 
{{بیت|درآمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا|چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا}}
 
{{بیت|درآمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا|چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا}}
 +
{{بیت|چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده|چو گردان گردباد تندگردی تیره اندر}}
 +
 +
==کاهش و افزایش ابیات در قصیده==
  
{{بیت|چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده|چو گردان گردباد تندگردی تیره اندر}}
+
شماره ابیات قصیده حد متوسط و معمول آن بین بیست تا هفتاد - هشتاد [[بیت (شعر)|بیت]] می باشد و بیشتر از آن تا حدود صدوپنجاه بیت و افزونتر نیز گفته اند و بعضی کمتر از بیست بیت نیز گفته اند اگر چه بعضی ابیات بین پانزده و شانزده بیت را نیز قصیده نامیده اند.  
                                                         
 
شماره ابیات قصیده حد متوسط و معمول آن ما بین بیست تا هفتاد - هشتاد بیت می باشد و بیشتر از آن تا حدود صدوپنجاه بیت و افزونتر نیز گفته اند و بعضی کمتر از بیست بیت نیز گفته اند اگر چه بعضی ابیات بین پانزده و شانزده بیت را نیز قصیده نامیده اند .
 
  
== کاهش و افزایش ابیات در قصیده ==
+
کوتاهی و بلندی قصاید بستگی به اهمیت موضوع، قدرت و قوت طبع شاعر، خصوصیات [[قافیه|قوافی]] و اوزان متداول و غیرمتداول که شاعر برای انشاء قصیده انتخاب کرده است، دارد. بعضی از قصاید با قوافی مجرد در وزنهای معمول و متداول ساخته شده اند که ممکن است شماره ابیات به صد و هفتاد بیت و بیشتر هم برسد. [[فرخی]] گوید:
کوتاهی و بلندی قصاید بستگی به اهمیت موضوع ، قدرت و قوت طبع شاعر ، خصوصیات قوافی و اوزان متداول و غیر متداول که شاعر برای انشاء قصیده انتخاب کرده است ، دارد . بعضی از قصاید با قوافی مجرد ، در وزن های معمول و متداول ساخته شده اند که ممکن است شماره ابیات به صد و هفتاد بیت و بیشتر هم برسد. فرخی گوید:
 
  
 
{{بیت|فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر|سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر}}
 
{{بیت|فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر|سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر}}
 
 
{{بیت|فسانهء کهن و کارنامهء به دروغ|به کار ناید رو در دروغ رنج مبر}}
 
{{بیت|فسانهء کهن و کارنامهء به دروغ|به کار ناید رو در دروغ رنج مبر}}
 
 
{{بیت|حدیث آنکه سکندر کجا رسید و چه کرد|ز بس شنیدن گشته ست خلق را از بر}}
 
{{بیت|حدیث آنکه سکندر کجا رسید و چه کرد|ز بس شنیدن گشته ست خلق را از بر}}
 
 
{{بیت|شنیده‌ام که حدیثی که آن دوباره شود|چو صبر گردد تلخ، ارچه خوش بود چو شکر}}
 
{{بیت|شنیده‌ام که حدیثی که آن دوباره شود|چو صبر گردد تلخ، ارچه خوش بود چو شکر}}
 
 
{{بیت|اگر حدیث خوش و دلپذیر خواهی کرد|حدیث شاه جهان پیش گیر و زین مگذر}}
 
{{بیت|اگر حدیث خوش و دلپذیر خواهی کرد|حدیث شاه جهان پیش گیر و زین مگذر}}
  
اما گاه بعضی از قوافی به خصوص در وزن های غیر معمول و با ردیف های مشکل چندان میدان وسیع ندارد که ساختن قصیده های بسیار طولانی را برای هر شاعری ممکن سازد .از جمله کسانی که در قوافی مشکل شعر سروده اند می توان به مسعود سعد اشاره نمود . همین نکته باعث گردیده که نتوان حداکثری برای ابیات قصیده معین نمود اما حداقل آن را حدود بیست بیت یا متجاوز از پانزده و شانزده بیت گفته اند .
+
اما گاه بعضی از قوافی به خصوص در وزن های غیرمعمول و با ردیف های مشکل چندان میدان وسیع ندارد که ساختن قصیده های بسیار طولانی را برای هر شاعری ممکن سازد. از جمله کسانی که در قوافی مشکل شعر سروده اند می توان به [[مسعود سعد سلمان|مسعود سعد]] اشاره نمود. همین نکته باعث گردیده که نتوان حداکثری برای ابیات قصیده معین نمود اما حداقل آن را حدود بیست بیت یا متجاوز از پانزده و شانزده بیت گفته اند.
قصیده مهمترین نوع شعر است چرا که عمده ی طبع آزمایی و پایه توانایی و تبحر سخندانی شاعر ازاین نوع شعر شناخته می شود که وی بتواند چهل و پنجاه بیت بر یک وزن و قافیت در یک موضوع با رعایت نکات بلاغت و جزالت کلام ، بسراید . قصیده مهمترین نوع شعر است چرا که عمده ی طبع آزمایی و پایه توانایی و تبحر سخندانی شاعر از این نوع شعر شناخته می شود که وی بتواند چهل و پنجاه بیت بر یک وزن و قافیت در یک موضوع با رعایت نکات بلاغت و جزالت کلام ،بسراید .
 
  
== علت نامگذاری قصیده ==
+
==قصیده مقتضب==
در قصیده نظر شاعر بیشتر متوجه اشخاص و مقصودهای معین از قبیل مدح ، حکمت ، موعظه ، تهنیت ، تعزیت بزرگان بوده است ، قصیده نامیده اند این اصطلاح مأخوذ از قصد به معنی توجه و روی کردن به چیزی یا کسی است .
 
  
لفظ قصیده فعیل به معنی مفعول است و تاء آخر آن علامت وحدت است ، نظیر کلمات شعیره ،  سفینه و نظایر آن  و چون قصیده بدون تاء گویند جنس عام مطلق آن مراد است .در نهایت به قصیده ی عنصری در مدح سلطان محمود بسنده می نماییم :
+
گاه شاعر قصیده سرا بدون آوردن تشبیب و [[تغزل (شعر)|تغزل]] وارد مدح یا موضوع مورد نظر خود می شود و در این صورت قصیده را محدود می نماید که آن را به اصطلاح مقتضب یعنی بازبریده می گویند. [[انوری]] گوید:
  
{{بیت|چنین نماید شمشیر خسروان آثار|چنین کنند بزرگان چو کر باید کار}}
+
{{بیت|گر دل و دست بحر و کان باشد|دل و دست خدایگان باشد}}
  
{{بیت|به تیغ شاه نگر نامه ی گذشتگان مخوان|که راستگوی تر از نامه تیغ او بسیار}}
+
==شریطه در قصیده==
  
{{بیت|چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد|شود پذیره ی دشمن به جستن پیکار}}
+
شعرا را رسم بر آن بوده که قصاید مدحیه را به ابیاتی مبنی بر [[دعا|دعای]] ممدوح ختم کنند، این قسمت از قصیده را شریطه می نامند و ادبای قدیم آن را مقاطع قصیده گفته اند. شریطه معمولاً به صورت دعای تأیید یعنی متضمن دوام و همیشگی است مثل این جمله در شعر [[فرخی]]: تا آسمان برپاست کاخ دولتت بر پای باد.
 
 
{{بیت|نه رهنمای به کار آیدش نه اختر گر|نه فالگوی به کار آیدش نه خواب گزار}}
 
 
 
== قصیده ی مقتضب ==
 
گاه شاعر قصیده سرا بدون آوردن تشبیب و تغزل وارد مدح یا موضوع مورد نظر خود می شود و در این صورت قصیده را محدود می نماید که آن را به اصطلاح مقتضب یعنی بازبریده می گویند . انوری گوید :
 
 
 
{{بیت|گر دل و دست بحر و کان باشد|دل و دست خدایگان باشد}}
 
 
 
== شریطه در قصیده ==
 
شعرا را رسم بر آن بوده که قصاید مدحیه را به ابیاتی مبنی بر دعای ممدوح ختم کنند، این قسمت از قصیده را شریطه می نامند و ادبای قدیم آن را مقاطع قصیده گفته اند . شریطه معمولا به صورت دعای تأیید یعنی متضمن دوام و همیشگی است مثل این جمله در شعر فرخی: تا آسمان برپاست کاخ دولتت بر پای باد
 
  
 
{{بیت|تا جهان پاینده باشد ملک ما پاینده باد|تا روانی زنده باشد فر ایران زنده باد}}
 
{{بیت|تا جهان پاینده باشد ملک ما پاینده باد|تا روانی زنده باشد فر ایران زنده باد}}
  
چنان که این دعای تأیید به گونه ی شرط و تعلیق گفته شود آن را تعلیق نامیده اند .
+
چنان که این دعای تأیید به گونه ی شرط و تعلیق گفته شود آن را تعلیق نامیده اند. در صورتی که قصیده به همراه تشبیب، تخلص و شریطه باشد، قصیده کامل محسوب می شود.
 
 
در صورتی که قصیده به همراه تشبیب ، تخلص و شریطه باشد قصیده کامل محسوب می شود .
 
  
+
== منبع ==
*[http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=208646 سایت تبیان]، بازیابی: 7 آبان ماه 1392.
+
[http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=208646 سایت تبیان]، بازیابی: 7 آبان ماه 1392.{{شعر فارسی}}
[[رده:ادبیات]]
+
[[رده:قالب های شعر]]
[[رده:ادبیات عرب]]
 
[[رده:ادبیات]]
 
[[رده:شعر]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۲

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


قصیده نوعی شعر درباره موضوعی معین و مقصودی معین از قبیل مدح بزرگان، تهنیت جشن عید و فتح نامه جنگهاست؛ همچنین مرثیه، تعزیت، مسایل اخلاقی و اجتماعی را به تصویر می کشد. قصیده مهمترین نوع شعر است چرا که عمده ی طبع آزمایی و پایه توانایی و تبحر سخندانی شاعر از این نوع شعر شناخته می شود که وی بتواند چهل پنجاه بیت بر یک وزن و قافیت در یک موضوع با رعایت نکات بلاغت و جزالت کلام، بسراید.

علت نامگذاری قصیده

این اصطلاح مأخوذ از قصد به معنی توجه و روی کردن به چیزی یا کسی است. لفظ قصیده فعیل به معنی مفعول است و تاء آخر آن علامت وحدت است، نظیر کلمات شعیره، سفینه و نظایر آن و چون قصیده بدون تاء گویند جنس عام مطلق آن مراد است. در قصیده چون نظر شاعر بیشتر متوجه اشخاص و مقصودهای معین از قبیل مدح، حکمت، موعظه، تهنیت، تعزیت بزرگان بوده است، آن را قصیده نامیده اند. در نهایت به قصیده ی عنصری در مدح سلطان محمود بسنده می نماییم:


چنین نماید شمشیر خسروان آثار چنین کنند بزرگان چو کر باید کار

به تیغ شاه نگر نامه ی گذشتگان مخوان که راستگوی تر از نامه تیغ او بسیار

چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد شود پذیره ی دشمن به جستن پیکار

نه رهنمای به کار آیدش نه اختر گر نه فالگوی به کار آیدش نه خواب گزار

قصیده یکی از انواع شعر با یک وزن و قافیه و مطلعی مصرع است. این ابیات به هم مرتبط و پیرامون یک موضوع و بر مقصودی معین دلالت می کنند. از جمله مدح پادشاه، تهنیت در جشن عید، فتح نامه جنگ یا شکر و شکایت، فخر و حماسه سرایی، مرثیه و تعزیت، مسائل اخلاقی و عرفانی و امثال آن. فرخی گوید:


درآمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا

چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده چو گردان گردباد تندگردی تیره اندر

کاهش و افزایش ابیات در قصیده

شماره ابیات قصیده حد متوسط و معمول آن بین بیست تا هفتاد - هشتاد بیت می باشد و بیشتر از آن تا حدود صدوپنجاه بیت و افزونتر نیز گفته اند و بعضی کمتر از بیست بیت نیز گفته اند اگر چه بعضی ابیات بین پانزده و شانزده بیت را نیز قصیده نامیده اند.

کوتاهی و بلندی قصاید بستگی به اهمیت موضوع، قدرت و قوت طبع شاعر، خصوصیات قوافی و اوزان متداول و غیرمتداول که شاعر برای انشاء قصیده انتخاب کرده است، دارد. بعضی از قصاید با قوافی مجرد در وزنهای معمول و متداول ساخته شده اند که ممکن است شماره ابیات به صد و هفتاد بیت و بیشتر هم برسد. فرخی گوید:


فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر

فسانهء کهن و کارنامهء به دروغ به کار ناید رو در دروغ رنج مبر

حدیث آنکه سکندر کجا رسید و چه کرد ز بس شنیدن گشته ست خلق را از بر

شنیده‌ام که حدیثی که آن دوباره شود چو صبر گردد تلخ، ارچه خوش بود چو شکر

اگر حدیث خوش و دلپذیر خواهی کرد حدیث شاه جهان پیش گیر و زین مگذر

اما گاه بعضی از قوافی به خصوص در وزن های غیرمعمول و با ردیف های مشکل چندان میدان وسیع ندارد که ساختن قصیده های بسیار طولانی را برای هر شاعری ممکن سازد. از جمله کسانی که در قوافی مشکل شعر سروده اند می توان به مسعود سعد اشاره نمود. همین نکته باعث گردیده که نتوان حداکثری برای ابیات قصیده معین نمود اما حداقل آن را حدود بیست بیت یا متجاوز از پانزده و شانزده بیت گفته اند.

قصیده مقتضب

گاه شاعر قصیده سرا بدون آوردن تشبیب و تغزل وارد مدح یا موضوع مورد نظر خود می شود و در این صورت قصیده را محدود می نماید که آن را به اصطلاح مقتضب یعنی بازبریده می گویند. انوری گوید:


گر دل و دست بحر و کان باشد دل و دست خدایگان باشد

شریطه در قصیده

شعرا را رسم بر آن بوده که قصاید مدحیه را به ابیاتی مبنی بر دعای ممدوح ختم کنند، این قسمت از قصیده را شریطه می نامند و ادبای قدیم آن را مقاطع قصیده گفته اند. شریطه معمولاً به صورت دعای تأیید یعنی متضمن دوام و همیشگی است مثل این جمله در شعر فرخی: تا آسمان برپاست کاخ دولتت بر پای باد.


تا جهان پاینده باشد ملک ما پاینده باد تا روانی زنده باشد فر ایران زنده باد

چنان که این دعای تأیید به گونه ی شرط و تعلیق گفته شود آن را تعلیق نامیده اند. در صورتی که قصیده به همراه تشبیب، تخلص و شریطه باشد، قصیده کامل محسوب می شود.

منبع

سایت تبیان، بازیابی: 7 آبان ماه 1392.

شعر فارسی
Poetry1.jpg
شعرشناسی * شعر * علم عروض * قافیه * تخلص * دیوان * مصراع * بیت * مقفا * قالب * مطلع * تغزل * بحور شعری
قالب‌های شعر *مثنوی * قصیده * غزل * مسمط * مستزاد * ترجیع‌بند * ترکیب‌بند * قطعه * رباعی
سبک‌های شعر فارسی * سبک خراسانی * سبک عراقی * سبک هندی * سبک بازگشت ادبی * شعر نو
شاعران پارسی گو: همه*قرن 4 * قرن 5 * قرن 6 * قرن 7 * قرن 8 * قرن 9 * قرن 10 * قرن 11 * قرن 12 * قرن 13 * قرن 14