سخنرانی حضرت زینب(س) در میان کوفیان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
خطبه [[حضرت زینب سلام الله علیها|حضرت زینب]] عليهاالسلام در جمع اهل [[کوفه]]، یکی از وقایعی است که در ضمن گزارش وقایع کوفه بر [[اسرای اهل بیت علیهم السلام|اسرای اهل البیت]] علیهم السلام نقل شده است. [[شیخ مفید]] این [[خطبه]] را در کتاب [[الأمالى شیخ مفید (کتاب)|الامالی]] به نقل از حَذلَم بن ستير این گونه بیان می کند:
خطبه حضرت زینب در جمع اهل کوفه یکی از وقایعی است که در ضمن گزارش وقایع کوفه بر اسرای اهل البیت علیهم السلام نقل شده است شیخ مفید این خطبه را در کتاب الامالی به نقل از حَذلَم بن ستير این گونه بیان می کند :
 
  
زينب دختر على عليه السلام را ديدم و زن باحيايى سخنورتر از او نديده ام ، و گويى از زبان [پدرش] امير مؤمنان عليه السلام سخن مى گفت . او در آغاز به مردم اشاره كرد كه : «ساكت شويد» . نَفَس ها در سينه ها حبس شدند و آواها فرو خفتند . زينب عليهاالسلام گفت : «ستايش ، خدا راست و بر پدرم پيامبر خدا ، درود ! امّا بعد ، اى كوفيان و اى دغلكاران بى وفا ! اشكتان ، هرگز خشك مباد! و ناله تان هيچ گاه فروخفته مباد ! مَثَل شما ، «مَثَل زنى است كه رشته تابيده [به دست خويش] را پس از محكم كردن ، از هم مى گسست .
+
زینب دختر [[امام علی علیه السلام|على]] علیه السلام را دیدم و زن باحیایى سخنورتر از او ندیده ام و گویى از زبان [پدرش] [[امیرالمؤمنین|امیرمؤمنان]] علیه السلام سخن مى گفت. او در آغاز به مردم اشاره کرد که: «ساکت شوید». نَفَس ها در سینه ها حبس شدند و آواها فروخفتند. زینب علیهاالسلام گفت:  
 
سوگندهايتان را دستاويز فريب يكديگر قرار مى دهيد» . هان ! آيا جز لافْزنانِ گزافه گو و سينه هاى كينه جو ميان شما هست؟ به گاهِ ديدار ، نرم ، و در برابر دشمن ، ناتوان ، و شكننده پيمان و تباه كننده تعهّديد . چه بد چيزى براى خود ، پيش فرستاده ايد كه موجب خشم خدا بر شما و عذاب هميشگى مى شود! گريه مى كنيد؟! آرى به خدا سوگند ، بايد فراوان بگِرييد و كم بخنديد ، كه به ننگ و عار آن رسيده ايد و هرگز از آلودگى آن ، پاكيزه نخواهيد شد . نگين مُهر پيامبرى و سَرور جوانان بهشتى ، پناهگاه نيكوكارانتان و جان پناه پيشامدهايتان و نشانه روشن راهتان و نردبان پيروزى تان را تنها گذاشتيد و او را كشتيد . چه بد بارى را بر دوش مى كشيد ! سرنگون و نگونسار باشيد ، كه تلاشتان ناكام و دستانتان خالى ماند و بازى را باختيد و در خشم خدا ، خانه كرديد و مُهر خوارى و درماندگى بر پيشانى تان زده شد ! واى بر شما !
 
  
آيا مى دانيد چه جگرى از محمّد صلى الله عليه و آله دريديد؟! و چه خونى از او ريختيد؟! و چه دُردانه اى را از او گرفتيد؟! «بى گمان ، كارى ناروا كرديد . نزديك است كه آسمان ها از آن بشكافند و زمين ، دهانْ باز كند و كوه ها فرو ريزند!» . به سانِ احمقان زشتكار ، بر سرِ دُردانه او ريختيد و زمين و آسمان را از سياهى لشكر ، پُر كرديد . آيا از خونْ بارشِ آسمان ، به شگفت مى آييد؟! «عذاب آخرت كه رسوا كننده تراست» . مهلت خدا ، سبُك سرتان نكند ، كه خدا عجله اى ندارد و از دست دادنِ فرصت انتقام ، نگرانش نمى كند . هرگز ! «به درستى كه پروردگارت در كمين است» » .
+
«ستایش خدا راست و بر پدرم [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]]، درود! اما بعد، اى کوفیان و اى دغلکاران بى وفا! اشکتان هرگز خشک مباد! و ناله تان هیچگاه فروخفته مباد! مَثَل شما مَثَل زنى است که رشته تابیده [به دست خویش] را پس از محکم کردن، از هم مى گسست. سوگندهایتان را دستاویز فریب یکدیگر قرار مى دهید.
 
آن گاه زينب عليهاالسلام خاموش شد . مردم را حيران و انگشت به دهان ديدم و پيرمردى گريان را ديدم كه محاسنش خيس شده بود و مى گفت : پيرانشان ، بهترينْ پيران اند و فرزندانشان به گاهِ بر شمردن نسل ها ، نه خوارند و نه رسو}
 
  
== منابع ==
+
هان! آیا جز لافْ‌زنانِ گزافه گو و سینه هاى [[کینه]] جو میان شما هست؟ به گاهِ دیدار، نرم و در برابر دشمن ناتوان و شکننده پیمان و تباه کننده تعهدید. چه بد چیزى براى خود، پیش فرستاده اید که موجب خشم خدا بر شما و عذاب همیشگى مى شود! گریه مى کنید؟! آرى به خدا سوگند، باید فراوان بگِریید و کم بخندید که به ننگ و عار آن رسیده اید و هرگز از آلودگى آن پاکیزه نخواهید شد.
  
محمد محمدی ری شهری و همکاران، دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ج8، ص 139، دسترس در [http://www.hadith.net/n668-e5680-p119.htmlسایت حدیث نت]
+
نگین مُهر پیامبرى و سَرور جوانان بهشتى، پناهگاه نیکوکارانتان و جان پناه پیشامدهایتان و نشانه روشن راهتان و نردبان پیروزیتان را تنها گذاشتید و او را کشتید. چه بد بارى را بر دوش مى کشید! سرنگون و نگونسار باشید که تلاشتان ناکام و دستانتان خالى ماند و بازى را باختید و در خشم خدا، خانه کردید و مُهر خوارى و درماندگى بر پیشانى تان زده شد! واى بر شما!
 +
 
 +
آیا مى دانید چه جگرى از [[پیامبر اسلام|محمّد]] (صلى الله علیه و آله) دریدید؟! و چه خونى از او ریختید؟! و چه دُردانه اى را از او گرفتید؟! بى گمان کارى ناروا کردید. نزدیک است که آسمانها از آن بشکافند و زمین دهانْ باز کند و کوه ها فرو ریزند!.
 +
 
 +
به سانِ احمقان زشتکار بر سرِ دُردانه او ریختید و زمین و آسمان را از سیاهى لشکر پُر کردید. آیا از خونْ بارشِ آسمان به شگفت مى آیید؟! عذاب [[آخرت]] که رسواکننده تر است. مهلت خدا سبُک سرتان نکند که خدا عجله اى ندارد و از دست دادنِ فرصت انتقام، نگرانش نمى کند. هرگز! به درستى که پروردگارت در کمین است».
 +
 
 +
آنگاه زینب علیهاالسلام خاموش شد. مردم را حیران و انگشت به دهان دیدم و پیرمردى گریان را دیدم که محاسنش خیس شده بود و مى گفت: پیرانشان، بهترینْ پیران اند و فرزندانشان به گاهِ برشمردن نسلها، نه خوارند و نه رسوا.
 +
 
 +
==منابع==
 +
 
 +
*محمد محمدی ری شهری و همکاران، دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ج۸، ص۱۳۹، دسترس در [http://www.hadith.net/n668-e5680-p119.html سایت حدیث نت].
 +
 
 +
{{واقعه عاشورا}}
 +
[[رده:اسیران کربلا در کوفه]]
 +
[[رده:خطبه های اهل البیت علیهم السلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۷

خطبه حضرت زینب عليهاالسلام در جمع اهل کوفه، یکی از وقایعی است که در ضمن گزارش وقایع کوفه بر اسرای اهل البیت علیهم السلام نقل شده است. شیخ مفید این خطبه را در کتاب الامالی به نقل از حَذلَم بن ستير این گونه بیان می کند:

زینب دختر على علیه السلام را دیدم و زن باحیایى سخنورتر از او ندیده ام و گویى از زبان [پدرش] امیرمؤمنان علیه السلام سخن مى گفت. او در آغاز به مردم اشاره کرد که: «ساکت شوید». نَفَس ها در سینه ها حبس شدند و آواها فروخفتند. زینب علیهاالسلام گفت:

«ستایش خدا راست و بر پدرم پیامبر خدا، درود! اما بعد، اى کوفیان و اى دغلکاران بى وفا! اشکتان هرگز خشک مباد! و ناله تان هیچگاه فروخفته مباد! مَثَل شما مَثَل زنى است که رشته تابیده [به دست خویش] را پس از محکم کردن، از هم مى گسست. سوگندهایتان را دستاویز فریب یکدیگر قرار مى دهید.

هان! آیا جز لافْ‌زنانِ گزافه گو و سینه هاى کینه جو میان شما هست؟ به گاهِ دیدار، نرم و در برابر دشمن ناتوان و شکننده پیمان و تباه کننده تعهدید. چه بد چیزى براى خود، پیش فرستاده اید که موجب خشم خدا بر شما و عذاب همیشگى مى شود! گریه مى کنید؟! آرى به خدا سوگند، باید فراوان بگِریید و کم بخندید که به ننگ و عار آن رسیده اید و هرگز از آلودگى آن پاکیزه نخواهید شد.

نگین مُهر پیامبرى و سَرور جوانان بهشتى، پناهگاه نیکوکارانتان و جان پناه پیشامدهایتان و نشانه روشن راهتان و نردبان پیروزیتان را تنها گذاشتید و او را کشتید. چه بد بارى را بر دوش مى کشید! سرنگون و نگونسار باشید که تلاشتان ناکام و دستانتان خالى ماند و بازى را باختید و در خشم خدا، خانه کردید و مُهر خوارى و درماندگى بر پیشانى تان زده شد! واى بر شما!

آیا مى دانید چه جگرى از محمّد (صلى الله علیه و آله) دریدید؟! و چه خونى از او ریختید؟! و چه دُردانه اى را از او گرفتید؟! بى گمان کارى ناروا کردید. نزدیک است که آسمانها از آن بشکافند و زمین دهانْ باز کند و کوه ها فرو ریزند!.

به سانِ احمقان زشتکار بر سرِ دُردانه او ریختید و زمین و آسمان را از سیاهى لشکر پُر کردید. آیا از خونْ بارشِ آسمان به شگفت مى آیید؟! عذاب آخرت که رسواکننده تر است. مهلت خدا سبُک سرتان نکند که خدا عجله اى ندارد و از دست دادنِ فرصت انتقام، نگرانش نمى کند. هرگز! به درستى که پروردگارت در کمین است».

آنگاه زینب علیهاالسلام خاموش شد. مردم را حیران و انگشت به دهان دیدم و پیرمردى گریان را دیدم که محاسنش خیس شده بود و مى گفت: پیرانشان، بهترینْ پیران اند و فرزندانشان به گاهِ برشمردن نسلها، نه خوارند و نه رسوا.

منابع

  • محمد محمدی ری شهری و همکاران، دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ج۸، ص۱۳۹، دسترس در سایت حدیث نت.
11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها