تلبیه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«تلبیه» یا «لبیک گفتن» «تلبیه» در فقه، از واجبات احرام در حج و عمره است برای تحقق احرام در حج و عمره تمتع و حج اِفراد و عمره مفرده، یک‌بار تلبیه واجب و شرط صحت احرام است که باید به هنگام نیت احرام، به زبان عربی صحیح ادا شود.

تلبیه در لغت و اصطلاح

«تَلبیه» از ریشه «ل - ب - ی» یا «ل - ب - ب» در لغت یعنی ثابت بودن، مقیم شدن و ماندن در یک مکان است. این مصدر به معنای اجابت ‌کردن، پاسخ مثبت دادن و لبّیک گفتن است.[۱] افزون بر این، ماده «ل ـ ب ـ ب» به معنای خالص و چکیده یک چیز است.[۲] بر این اساس، معنای واژه «لبّیک» در پاسخ هر ندا دهنده، این است: «اخلاص من برای تو است» یا «من مقیم بر طاعتِ تو هستم.»[۳]

در اصطلاح فقیهان، «تَلبِیَه» یعنی بر زبان راندن جملاتی ویژه، شامل «لَبَّیک» به خداوند است که هنگام اِحرام در حج و عمره یاد می‌شود[۴] و با گفتن آن، حج‌گزار باید از محرمات احرام اجتناب کند. عبارت تلبیه به این شکل است: «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، انَّ الحَمدَ وَالنِّعمَةَ لَکَ وَالمُلکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ.»[۵] (خداوندا رو به سوی تو آورده‌ام و دعوت و ندای تو را اجابت می‌کنم، اجابت کردنی پس از اجابت کردن، شریک و یاوری نداری، رو به سوی تو آورده و مُقیم آستان بندگی تو می‌شوم، تمام حمد و ثنایم مخصوص تو است، همه نعمتها و پادشاهی عالَم از آنِ توست، هیچ شریکی نداری، دعوتت را لبیک گویم).

در خصوص حکمت تلبیه گفته‌اند تلبیه پاسخ بندگان به ندای خداوند در رهایی احرام‌گزاران از آتش دوزخ،[۶] یا پاسخ بندگان به ندای حضرت ابراهیم (علیه السلام) است که به فرمان خداوند، مردم را به حج فراخواند و تجدید عهد بندگی با خدا است.[۷] و یا تصمیم به سخن گفتن برای خدا در راه اطاعت او و خودداری از هر‌گونه گناه.[۸]

زمان آغاز و اتمام تلبيه

شماری از فقیهان امامیه برآنند که تأخیر تلبیه از هنگام پوشیدن لباس احرام و نیت آن جایز است.[۹] در برابر، شماری دیگر، از جمله بسیاری از معاصران، بر این باورند که تلبیه باید هم‌زمان با نیت احرام باشد و با تقدّم بر آن یا تاخّر از آن، احرام منعقد نمی‌شود.[۱۰] بعضی برآنند که تلبیه باید هم‌زمان با پوشیدن لباس احرام باشد.[۱۱]

فقیهان شافعی و شماری از فقیهان حنبلی تلبیه را هنگام سوار شدن بر مرکب مستحب شمرده‌اند و فقیهان حنفی آن را پس از گزاردن دو رکعت نماز، مستحب دانسته‌اند. فقیهان مالکی و شماری از فقیهان حنبلی به استحباب تلبیه بی‌درنگ پس از احرام باور دارند.

فقیهان امامی و نیز مشهور فقیهان مالکی برآنند که حج‌‌گزار باید تکرار تلبیه حج را هنگام ظهر روز عرفه قطع کند؛ ولی فقیهان شافعی و حنفی و حنبلی هنگام قطع تلبیه را آغاز رَمْی جَمَره عقبه در روز عید قربان دانسته‌اند. شماری از فقیهان مالکی زمان پایان تلبیه را هنگام آغاز طواف در حج می‌دانند. به باور مشهور فقیهان امامی، زمان قطع تلبیه در عمره تمتع، هنگام مشاهده خانه‌های مکه است.[۱۲]

در روایات شیعیان، برای قطع تلبیه در عمره مفرده، چند زمان یاد شده است؛ از جمله: هنگام رسیدن به عقبه مدنیین، ورود به حرم، مشاهده کعبه، مشاهده مسجدالحرام، و هنگام عبور از منطقه ذی‌طوی. از این‌رو، به باور مشهور فقیهان امامی، در صورتی که احرام‌گزار عمره مفرده از بیرون حرم مُحرم شده باشد، هنگام ورود به حرم، تلبیه وی قطع می‌گردد؛ اما اگر در مکه و از اَدنَی الحِلّ مُحرِم شده باشد، زمان قطع تلبیه او، هنگام مشاهده کعبه است.[۱۳]

احکام تلبیه

بدون تلبیه احرام عمره و حج منعقد نمى‌شود؛[۱۴] جز در حج قِران كه حاجى ـ بنابر قول مشهور ـ مخيّر است بين تلبيه، اِشعار و تقليد.[۱۵] در اين كه تلبيه ركن است و ترك عمدى آن موجب بطلان عمل مى‌شود يا آنكه ركن نيست، اختلاف است.[۱۶]

مقدار واجب تلبيه يكبار است؛ ليكن تكرارش مستحب است و قطع آن در احرام عمره تمتع هنگام مشاهده خانه‌هاى مكه و در احرام حج، ظهر روز عرفه واجب است.[۱۷]

به باور فقیهان امامی، تلبیه باید به زبان عربی صحیح ادا شود؛ زیرا تلبیه‌ای که در روایات بدان امر شده، به زبان عربی است؛ همچنان که در دیگر ذکرهای واجب مانند تکبیرة الاحرام در نماز چنین است. بیشتر فقیهان امامی برآنند که شخص گنگ باید افزون بر نیت قلبی، با حرکت دادن زبان و اشاره کردن با انگشت تلبیه گوید.

به باور فقیهان امامی[۱۸] و اهل‌سنت، تلبیه در حال طواف واجب عمره، جایز نیست. شماری از فقیهان متأخر امامی بر آنند که اگر محرم پس از نیت، تلبیه را فراموش کند و از میقات بگذرد، باید به میقات بازگردد و آن را جبران کند.[۱۹] اگر امکان بازگشت فراهم نباشد، وی به‌اندازه امکان باید بازگردد.

بلندكردن صدا به تلبيه هنگام اشراف بر وادى ابطح براى كسى كه از مكه محرم شده و نيز براى سواره‌اى كه از راه مدينه براى حج آمده، هنگامى كه به وادى بيداء برسد، مستحب است. اين حكم اختصاص به مرد دارد.[۲۰] محرمات احرام پيش از گفتن تلبيه بر محرم حرام نمى‌شود.[۲۱] براى محرم پاسخ دادن ديگرى به تلبيه مكروه است.[۲۲]

پانویس

  1. فراهیدی، العین، ج8، ص341، «لبی».
  2. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج5، ص200، «لبب».
  3. القاموس المحیط، ج1، ص127، «الب».
  4. مستطرفات السرائر، ص590؛ العده، ج1، ص161؛ غایة المراد، ص392.
  5. من لا یحضره الفقیه، ج2، ص326-327؛ وسائل الشیعه، ج12، ص379.
  6. علل الشرائع، ج2، ص416؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص196.
  7. حمیری، قرب الاسناد، ص239.
  8. مستدرک الوسائل، ج10، ص167.
  9. مستند الشیعه، ج11، ص259؛ الحدائق، ج15، ص41؛ العروة الوثقی، ج4، ص667.
  10. الدروس، ج1، ص347؛ مدارک الاحکام، ج7، ص263.
  11. ذخیرة المعاد، ج1، ص578؛ الحدائق، ج15، ص40.
  12. الخلاف، ج2، ص331؛ جواهر الکلام، ج18، ص276.
  13. تحریر الاحکام، ج1، ص571؛ مجمع الفائده، ج6، ص238.
  14. جواهرالكلام 18/215.
  15. جواهرالكلام 18/225.
  16. الحدائق الناضرة 15/65.
  17. مستند الشيعة، 11/ 322ـ326.
  18. الخلاف، ج2، ص293؛ المؤتلف، ج1، ص371؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص257.
  19. العروة الوثقی، ج4، ص668؛ مستمسک العروه، ج11، ص407.
  20. مستندالشيعة 11/ 319ـ321.
  21. الحدائق الناضرة 15/71.
  22. جواهرالكلام 18/432.


منابع