منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مختصر نویسی متوسط است
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اخلاص: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
+
{{متوسط}}
 +
'''«اخلاص»''' در مقابل «[[ریا]]»، به معنای پاک و خالص ساختن [[نیت|نیت]]، و انجام دادن عمل فقط برای [[الله|خدا]] است، که عامل اصلی قبولی اعمال و عبادات می‌باشد. از نظر [[اسلام]]، عمل خالص هر مقدار هم که باشد، بر عمل زیاد اگر خالص نباشد ترجیح دارد.
  
 +
==تعریف اخلاص==
 +
«اخلاص» در لغت ویژه کردن را گویند؛ یعنى پاک کردن چیزى از هر چیزى که غیر آن باشد و با آن درآمیخته باشد.<ref> حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۳ ص۱۰۲؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، واژه «خلص»، ج۴، ص۱۶۸.</ref>
  
 +
اخلاص در اصطلاح و در بیان اندیشمندان اسلامی عبارت است از پاک و خالص ساختن قصد و [[نیت|نیت]] از غیر [[خدا]]. به عبارت دیگر، تنها خدا را شایسته‌ عبادت دانسته و به دنبال آن، انگیزۀ اصلی در انجام کارها اظهار بندگی و کسب رضایت ذات حق تعالی باشد، نه کسب رضایت غیر او. از نظر [[اسلام]]، اصل [[عبادت]]، اخلاص است و سایر اعمال در سایه اخلاص عنوان عبادت پیدا مى‌کند و کامل مى‌شود.<ref name=":۰">آیت الله مهدوى کنى، نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌ چاپ: هفتم، ‌۱۳۷۶ ش ص۴۲۸ـ۴۳۰؛ گیلانى‌، عبدالرزاق، شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، تصحیح رضا مرندى، انتشارات پیام حق‌، چاپ: اول‌، ۱۳۷۷ ش، ص ۴۶۹ـ۴۷۵.</ref> 
  
__toc__
+
حقیقت اخلاص آن است که نیت انسان از هر گونه شرک خفى و جلىّ پاک باشد،<ref> فیض کاشانى،‌ المحجة البیضاء، ج ۸، ص ۱۲۸.</ref> و در نیت او هیچ انگیزه اى جز انگیزه الهى حاکم نباشد. پس هر کسى که طاعتى را بجا آورد و قصد قربت داشته باشد ولی با آن غرضى دنیوى بیامیزد، عملش خالص نمی باشد، مثلاً برای رسیدن به سلامتی بدن و پالایش آن از چربی های اضافی [[روزه]] بگیرد و هدف اصلی و محرک واقعی او برای روزه گرفتن چنین قصدی باشد، نه اطاعت خدا.<ref> مجتبوى‌، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حکمت، چاپ: چهارم‌، ۱۳۷۷ ش، ج۳، ص۵۳۰.</ref>
  
از نظر قرآن، شخصيّت واقعى ما همان روح ماست؛ روح ما با هر عمل اختيارى، از قوّه بسوى فعليت گام برمى‌دارد و خاصيتى متناسب با هدف خود كسب مى‌كند؛ اين آثار و ملكات جزء شخصيت ما مى‌شود و ما را به عالمى متناسب خود از عوالم وجود مى‌برد. از طرفي اسلام عمل با روح مى‌خواهد نه عمل بى‌روح و روح و جان عمل، نيت است.
+
==عوامل اخلاص==
  
تأثير نيّت تا آن حدّ است كه انسان به صرف هوادارى از گروهى در ثواب و عقاب با آنها شريك مى‌شود<ref>[[اميرالمؤمنين]] علیه السلام: «الرّاضى بفعل قوم كالدّاخل فيه معهم» شيخ حر عاملى؛ وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‌السلام قم، 1409 هجرى قمرى، ج16، ص142، باب5، ح21188.</ref> و همان طورى كه تن آدمى شريف است به جان آدميت، شرافت عمل آدمى نيز بستگى به جان آن دارد كه اخلاص است.<ref> مطهري، مرتضي؛ مجموعه‌ آثار، انتشارات صدرا، ج‌1، ص296 و 300.</ref>
+
در آموزه های دینی عواملی برای کسب این فضیلت ارزشمند بیان شده است که به مواردی از آنها اشاره می شود:
  
==تعريف اخلاص==
+
الف. افزودن بر علم و [[یقین]]:
  
* تعريف لغوي: اخلاص در لغت ويژه كردن را گويند؛ يعنى پاك كردن چيزى از هر چيزى كه غير آن باشد و با آن درآميخته باشد.<ref> مصطفوي، حسن؛ التحقيق في كلمات القران الكريم، مؤسسه الطباعه والنشر وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، 1371 ش، ج3 ص102؛ [[خواجه نصير طوسى‌]]، أوصاف الأشراف،‌ چاپ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى‌، چاپ: سوم،‌ 1373 ش، ج1، ص21؛ طریحی، فخرالدین؛ مجمع البحرین، تحقیق سید احمد حسینی، المکتبه المرتضویه واژه «خلص»، ج4، ص168.</ref>
+
*[[امام علی]] علیه السلام: «اَلاِخْلاصُ ثَمَرَةُ الْیقینِ»؛ اخلاص میوه درخت یقین است. (هر قدر یقین انسان به [[توحید افعالی|توحید افعالى]] بیشتر باشد و هیچ مؤثّرى را در عالم هستى، جز خدا نشناسد، چنین کسى اعمالش توأم با خلوص است؛ زیرا جز خدا مبدأ تأثیرى نمى بیند که براى او کار کند.)
 +
*«إخلاص العمل من قوّة الیقین و صلاح النّیة»؛ اخلاص عمل از یقین قوى و نیک اندیشى سرچشمه مى‌گیرد.<ref>غررالحکم، جلد ۱، صفحه ۳۶۱، (شماره ۵۵).</ref>
 +
*«ثمرة العلم إخلاص العمل»؛ اخلاص میوه علم و معرفت است.
  
* تعريف اصطلاحي: در بيان انديشمندان اسلامي عبارت است از پاك و خالص ساختن قصد و نيت از غيرخدا. به عبارت ديگر «حقيقت اخلاص آن است كه نيت انسان از هر گونه شرك خفى و جلىّ پاك باشد».<ref> [[فيض كاشانى]]،‌ ملا محسن؛ المحجة البيضاء، تصحيح و تعليق، على اكبر غفارى، چاپ: دفتر انتشارات اسلامى‌، چاپ: چهارم‌، 1417ق، جلد 8، صفحه 128 (باتلخيص).</ref>پس هر كسى كه طاعتى را بجا آورد و قصد قربت داشته باشد ولي با آن غرضى دنيوى بياميزد عملش خالص نمي باشد، مثلاً براي رسيدن به سلامتي بدن و پالايش آن از چربي هاي اضافي روزه بگيرد و هدف اصلي و محرك واقعي او براي روزه گرفتن چنين قصدي باشد و...<ref> مجتبوى‌، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حكمت، چاپ: چهارم‌، 1377 ش، ج3، ص530.</ref>
+
ب. قطع [[طمع]] از غیر خدا:  
  
==اسباب و عوامل اخلاص==
+
*[[امام باقر]] علیه السلام می فرماید: «بنده، پرستشگر واقعی خدا نمی شود، مگر آنکه از همه مخلوقات بریده و به او بپیوندد، آن گاه خداوند می فرماید: این عمل خالص برای من است و به کرمش آن را می پذیرد.»<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۱۰۱.</ref>
 +
*«أوّل الإخلاص الیأس ممّا فی أیدی النّاس»؛ سرآغاز اخلاص ناامیدى از ما سوى اللّه است.<ref> أوّل الإخلاص الیأس ممّا فی أیدی النّاس.</ref>
  
در آموزه هاي ديني ما عواملي براي كسب اين فضيلت ارزشمند بيان شده است كه به مواردي از آنها اشاره مي شود:
+
ج. کم کردن آرزوها:  
  
# يقين منشأ اخلاص است.<ref> سبب الإخلاص اليقين.</ref>
+
*امیرالمؤمنین علیه السلام: «قَلِّل الآمال تَخلُص لک الأعمال»؛ آرزوهایت را کم کن تا اعمالت خالص شود.<ref>تمیمى آمدى؛ غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، ۱۳۶۶ ش، ج۱، ص۱۵۵، ح ۲۹۰۶.</ref>
# اخلاص عمل از يقين قوى و نيك انديشى سرچشمه مى‌گيرد.<ref>إخلاص العمل من قوّة اليقين و صلاح النّيّة. غررالحكم، جلد 1، صفحه 361، (شماره 55).</ref>
 
# اخلاص ميوه علم و معرفت است.<ref> ثمرة العلم إخلاص العمل.</ref>
 
# سرآغاز اخلاص نااميدى از ما سوى اللّه است.<ref> أوّل الإخلاص اليأس ممّا في أيدي النّاس.</ref>
 
# آرزوهايت را كم كن تا اعمالت خالص شود. <ref>اميرالمؤمنين علیه السلام: «قلّل الآمال تخلص لك الأعمال.» عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى؛ [[غررالحكم و دررالكلم]]، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ش، ج1، ص155، ح 2906.</ref>
 
# اخلاص ميوه عبادت است.<ref>الاخلاص ثمرة العبادة. غررالحكم، جلد1، صفحه 17 (شماره 444).</ref>
 
  
نتيجه آن كه اخلاص محصول يقين، قدرت ايمان، علم، قطع اميد از مردم، كم كردن آرزوها و [[عبادت]] پروردگار است.<ref> آيت الله مهدوى كنى، نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ: دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌ چاپ: هفتم،‌ 1376ش، ص: 427 و 428.</ref>
+
==نشانه‌های اخلاص==
  
==دفع يك شبهه==
+
نشانه‌های اخلاص بصورت اختصار مطرح می‌شود:
  
اين ‌كه گفته مى‌شود كار براى خدا يعنى كار براى خلق، راه خدا و خلق يكى است و براى خدا يعنى براى خلق، وگرنه كار براى خدا منهاى خلق، آخوند بازى و صوفيگرى است، سخن نادرستى است.
+
*کسی که دلش پاک، خیرش زیاد و شرش مأمون است (یعنى مردم از خیرش بهره‌مند و از شرش در امانند).<ref> حسن بن شعبه حرانى؛ تحف العقول، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۰۴ ق، ص۲۱.</ref>
 +
*یکسان بودن ظاهر و باطن و کردار و گفتارش.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، نشر دارالأسوه للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، نامه ۲۶، ص۵۲۲.</ref>
 +
*[[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام فرمود: «تمام الإخلاص تجنّب المعاصى»؛ کمال اخلاص دوری از گناهان است.<ref> علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ ق، ج۷۴، ص۲۱۵.</ref>
 +
*[[زهد]] ورزی.<ref>آیت الله مهدوى کنى،‌ نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌ چاپ: ششم، ‌۱۳۷۵ش، ص۴۲۰.</ref>
 +
*ناامیدی از غیرخدا و از چیزی غیر از گناه خود نترسیدن.<ref>همان، ص۴۲۱.</ref>
 +
*از غیر خدا در مورد اعمالش انتظار تعریف نداشتن؛ [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (صلی الله علیه وآله) می فرماید: «ما بلغ عبد حقیقة الاخلاص حتى لایحبّ أن یُحمد على شىء من عمل للَّه.» بنده هرگز به حقیقت اخلاص نمى رسد، جز آن که دوست نداشته باشد او را بر عمل خدایى، بستایند.<ref>کلینی، یعقوب؛ اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، نشردارالکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۶، ح۴.</ref>
  
از نظر اسلام راه، راه خداست و بس و مقصد خداست نه چيز ديگر، اما راه خدا از ميان خلق مى‌گذرد. كار براى خود كردن نفس پرستى است، كار براى خلق كردن بت‌پرستى است، كار براى خدا و براى خلق كردن هم شرك و دوگانه‌ پرستى است بلكه كار خود و كار خلق براى خدا كردن توحيد و خداپرستى است و راه صحيح و صراط مستقيم در اسلام آن است كه كارها به نام خدا آغاز شود.<ref>مطهري، مرتضي؛مجموعه‌آثار، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، 1378ش، ج‌2، ص135.</ref>
+
==آفات اخلاص==
 
 
==نشانه هاي اخلاص==
 
 
 
اين نشانه‌ها بصورت اختصار مطرح مي‌شود:
 
 
 
# كسي كه دلش پاك، اعضاء و جوارحش سالم، خيرش زياد و شرش مأمون است (يعنى مردم از خيرش بهره‌مند و از شرش در امانند).<ref> حسن بن شعبه حرانى؛ [[تحف العقول]]، انتشارات جامعه مدرسين [[قم]]، 1404 ق، ص21.</ref>
 
# يكسان بودن ظاهر و باطن و كردار و گفتارش.<ref>سید رضی، [[نهج البلاغه]]، تصحیح صبحی صالح، نشر دارالأسوه للطباعة والنشر، چاپ اول، 1415ق، نامه 26، ص522.</ref>
 
# كمال اخلاص دوري از گناهان است.<ref> امام علي علیه السلام فرمود: تمام الإخلاص تجنّب المعاصى. علامه مجلسى؛ [[بحارالأنوار]]، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق، ج74، ص215.</ref>
 
# زهد.<ref>اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: «زهد شيوه مخلصان است.» آيت الله مهدوى كنى،‌ نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌ چاپ: ششم، ‌1375ش، ص420.</ref>
 
# نااميدي از غيرخدا و از چيزي غير از گناهش نترسيدن.<ref>همان، ص421.</ref>
 
# از غير خدا در مورد اعمالش انتظار تعريف نداشتن.<ref>کلینی، یعقوب؛ [[اصول کافی]]، تحقیق علی اکبر غفاری، نشردارالکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1375ش، ج2، ص16، ح4.</ref>
 
 
 
==تذكر لازم==
 
 
 
در اينجا يادآورى يك نكته ضرورت دارد و آن اين كه خوشحالى از تعريف و تمجيد مردم در صورتى به حساب ريا گذاشته مى‌شود كه محرّك اصلى در انجام كار، ستايش مردم باشد. اما اگر هدف از انجام كار خير، تنها رضاى خدا و امتثال امر او باشد ولى با ديدن مردم و ستايش آنان قهرا خوشحال شود اين دليل بر ريا كاري او نيست. زيرا طبيعى است كه انسان موفقيت و خوشنامى را دوست مى‌دارد و از بدنامى گريزان است.
 
 
 
حضرت إبراهيم نيز از خدا مى‌خواهد: «خدايا نامم را بر زبان آيندگان نيكو و سخنم را دلپذير گردان».<ref>«وَاجْعَلْ لي لِسانَ صِدْقٍ فِى الاخِرينَ». [[سوره شعراء]]: 84.</ref>
 
 
 
==وسوسه ريا==
 
 
 
با اين كه در مسئله [[اخلاص]] در عبادت و دورى از ريا بايد كمال مراقبت را مبذول داشت اما گاهى از اوقات اين مراقبت از حدّ عادى بيرون مى‌رود و به صورت وسوسه درمى‌آيد و بخصوص آنها كه در آغاز راه هستند بيشتر دچار اين گونه وسوسه‌ها مى‌شوند. در اينجا وظيفه آن است كه به وسوسه اعتنا نكنيم و همين كه از خطور اين گونه تصورات و اوهام ناراحت هستيم دليل بر آن است كه ريايى در كار نيست و اين شيطان است كه مى‌خواهد ما را از راه بازدارد.
 
 
 
از [[رسول‌ خدا]] صلى اللّه عليه و آله و سلم نقل شده است: «اگر كسى در نماز باشد و شيطان او را به رياكارى وسوسه و متهم كند تا وقت باقى است هر چه مى‌خواهد نمازش را طولانى كند و نيز اگر مشغول يك كار اخروى است باز هم به وسوسه شيطان اعتنا نكند و به كار خود ادامه بدهد اما اگر كارى كه در دست دارد مربوط به دنيا است<ref> مثلاً در حال ورزش كردن است كه شيطان او را تشويق به رياكاري كرد زود آن كار را ترك نمايد.</ref> بى‌درنگ آن را رها كند».<ref> [[شيخ حر عاملى]]، [[وسائل الشيعة]]، مؤسسه آل البيت عليهم‌السلام، قم، 1409 هجرى قمرى، ج5، ص479، ح7112.</ref>
 
 
 
==اخلاص در منظر قرآن وسنت==
 
 
 
كسى كه كارى را هم براى خدا و هم براى غيرخدا انجام دهد، خدا آن كار را نمى‌پذيرد؛ زيرا دين كما و كيفا مخصوص خداست. قرآن كريم در كيفيت عمل مى‌فرمايد: «ألا لله الدين الخالص»<ref>[[سوره زمر]]:3.«آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست».</ref>
 
 
فقط به نام و ياد خدا بايد اين مجموعه را فهميد و به آن عمل كرد و آن را به ديگران آموخت. بنابراين تنها كسانى متدين واقعى و ديندارند كه مخلص باشند. از اين‌ رو خداى سبحان مى‌فرمايد: «مردم هيچ مأموريتى ندارند جز اين كه دستورهاى دين را مخلصانه براى ‌خدا انجام دهند».<ref>[[سوره البينه]]:5.</ref>
 
 
 
يعنى فهمشان و عملشان براى خدا باشد و محصول اخلاص نيز لقاى [[بهشت]] است.<ref>[[جوادي آملي]]، عبدالله؛ مراحل اخلاق در قرآن، مركز نشر اسراء، چاپ هفتم، 1387 ش، ص 253.</ref>
 
 
 
در روايات نيز در مورد اين مسأله مطالب فراوانی عرضه شده است. از رسول اكرم صلی الله علیه و آله در روايت متواتر ميان شيعه و سنّى رسيده است كه: «همانا كارها وابسته به نيت ها است».<ref>«انّما الاعمال بالنّيّات»، [[تهذيب الأحكام]]، شيخ طوسي، دارالكتب الإسلاميه تهران، 1365ش، ج4، 186، باب44، ح2.</ref>
 
 
 
در حديثى به اين شكل روايت شده است كه: «همانا اعمال وابسته به نيت است؛ براى انسان همان است كه قصد كرده و هدف قرار داده است. هر كس به خاطر خدا و رسول هجرت كرده است هجرتش به سوى خدا و رسول است و هر كس به خاطر زنى كه با او ازدواج كند و يا به خاطر ثروتى كه به چنگ آورد، هجرت كرده است. هجرتش به سوى همان خواهد بود».<ref> مطهري، مرتضي؛ مجموعه ‌آثار انتشارات صدرا، ج‌1، ص300؛ بحارالانوار، جلد 67، صفحه 211 ـ در پاورقى هاى بحارالانوار آمده كه اين حديث، مورد اتفاق همه علماى اسلام است. سپس به كلام بخارى در صحيحش در كتاب الايمان، صفحه 23 اشاره مى كند.</ref>
 
  
==آفات اخلاص==
+
آفاتى که اخلاص را تیره و آشفته مى‌سازد، در آشکار و پنهان بودن، درجاتى دارد که واضحتر از همه [[ریا|ریاى]] ظاهر است.
  
آفاتى كه اخلاص را تيره و آشفته مى‌سازد در آشكار و پنهان بودن درجاتى دارد كه واضحتر از همه رياى ظاهر است.
+
سپس نیکو بجا آوردن [[عبادت]] و سعى در [[خشوع]] در عبادت در میان مردم و آشکارا (نه در خلوت)، به قصد اینکه تو مرجع مردمى و آنچه از تو مشاهده مى‌کنند فرامى‌گیرند.
  
سپس نيكو بجا آوردن عبادت و سعى در [[خشوع]] در عبادت در ميان مردم و آشكارا نه در خلوت، به قصد اينكه تو مرجع مردمى و آنچه از تو مشاهده مى‌كنند فرامى‌گيرند.
+
و پس از آن، عمل را در خلوت خوب انجام دادن به قصد آنکه خلوت و آشکاراى او یکسان باشد و این نوعى ریاى پیچیده و پوشیده است. زیرا چنین شخصى عبادت خود را در خلوت نیکو مى‌کند تا در آشکارا نیز همین گونه عمل نماید، پس فرقى بین دو نوع عبادت او (در خلوت و در جلوت) در این که به مردم توجه و التفات دارد نیست.
  
و پس از آن، عمل را در خلوت خوب انجام دادن به قصد آنكه خلوت و آشكاراى او يكسان باشد و اين نوعى رياى پيچيده و پوشيده است. زيرا چنين شخصى عبادت خود را در خلوت نيكو مى‌كند تا در ملأ و آشكارا نيز همين گونه عمل نمايد، پس فرقى بين دو نوع عبادت او (در خلوت و در جلوت) در اين كه به مردم توجه و التفات دارد نيست.
+
ریاى پنهان‌تر این است که وقتى انسان در حضور مردم در عبادت است، [[شیطان]] که از بکاربردن حیله های قبلی ناامید است به وى گوید: «تو در پیشگاه خداى سبحان ایستاده‌اى، در جلال و عظمت او بیندیش و شرم کن از این که او به دل تو مى‌نگرد و قلب تو از او غافل است» آنگاه حالت حضور قلب و خشوع جوارح به خود مى‌گیرد و این پنهان‌ترین نیرنگ شیطان است و اگر این اندیشه ناشى از اخلاص بود در خلوت نیز از او جدا نمى‌شد و تنها در حالت حضور غیر، به ذهنش خطور نمى‌کرد.
 +
<ref> مجتبوى‌، سید جلال الدین، علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حکمت، چاپ: چهارم‌، ۱۳۷۷ ش، ج۳ ص۵۳۷ و ۵۳۸؛ نراقى‌، ملا احمد، معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم‌‌، ۱۳۷۷ ش، ص۶۳۱و۶۳۲.</ref>
  
رياى پنهان‌تر اين است كه وقتى انسان در حضور مردم در عبادت است [[شيطان]] كه از بكاربردن حيله هاي قبلي نااميد است به وى گويد: «تو در پيشگاه خداى سبحان ايستاده‌اى، در جلال و عظمت او بينديش و شرم كن از اين كه او به دل تو مى‌نگرد و قلب تو از او غافل است» آنگاه حالت حضور قلب و خشوع جوارح به خود مى‌گيرد و اين پنهان‌ترين نيرنگ شيطان است و اگر اين انديشه ناشى از اخلاص بود در خلوت از او جدا نمى‌شد و تنها در حالت حضور غير، به ذهنش خطور نمى‌كرد.
+
البته اگر نشاط بعد از عبادت، به دلیل توفیقى باشد که خدا به بنده خود داده، منافاتى با خلوص نیت ندارد، ولی اگر این نشاط از مشاهده اعمال انسان توسط مردم حاصل گردد، با خلوص منافات دارد. البته نشاط بعد از مشاهده مردم، موجب بطلان عمل نمى شود، مشروط به اینکه به هیچ وجه مقدار یا کیفیت اعمال خود را بر اثر مشاهده مردم تغییر ندهد. [[امام باقر]](ع) می فرماید: «(این نشاط) اشکالى ندارد، هر کسى دوست دارد که در میان مردم کار خیر او آشکار گردد مشروط بر این که عمل خیر را براى این هدف انجام نداده باشد».
{{بیت|آن را روا بود كه زند لاف مهر دوست|كز دل به در كند همه مهرى و كينه‌اى}}<ref> مجتبوى‌، سيد جلال الدين، علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حكمت، چاپ: چهارم‌، 1377 ش، ج3 ص537 و 538؛ [[نراقى]]‌، ملا احمد، معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم‌‌، 1377 ش، ص631و632.</ref>
 
  
 
==مراتب اخلاص==
 
==مراتب اخلاص==
اين مراتب فهرست‌وار به صورت ذيل مي‌باشد:
 
 
* مرتبه اول: پاكسازي عمل است -چه عمل قلبى يا عمل ظاهري- از شبهه رضاى مخلوق و جلب قلوب آنها، چه براى خوش‌آمد گويي آنها يا براى جلب منفعت يا براى غير آن.
 
* مرتبه دوم: پاكسازي عمل است از بدست آوردن منافع دنيايي هر چند كه انگيزه و مشوق آن عنايت الهي باشد تا به اين واسطه عنايت فرمايد. مثل خواندن نماز شب براى توسعه روزى و بجا آوردن نماز اوّل ماه (مثلا) براى سلامت از آفات آن ماه و ديگر مقاصد دنيوى...
 
* مرتبه سوّم: پاكسازي عمل است از اينكه بخاطر بهشتهاي جسماني و حورالعين و قصرها و امثال آن از لذات جسماني، اعمال عبادي خويش را انجام دهد.
 
* مرتبه چهارم: آن است كه عمل را تصفيه كند از ترس عقاب و عذابهاي جسمانى كه وعده داده شده است. البته در نظر اهل معرفت فرق نمي‌كند كه انسان عملى را از ترس حدود و تعزيرات دنيايي يا ترس عذاب آخرتى يا براى رسيدن به زنهاى دنيائى يا بدست آوردن زنهاى بهشتى انجام دهد. زيرا هيچ يك براى خدا نيست؛ ناگفته نماند مطابق قواعد فقهيّه عمل با اين نيات از مرحله بطلان صورى خارج مي‌شود ولى در بازار اهل معرفت اين متاع ارزشى ندارد.
 
* مرتبه پنجم: پاكسازي عمل است از رسيدن به لذّات روحي هميشگي و خود را در جرگه ملائكه وارد كردن، اين درجه نيز گرچه درجه بزرگ و مقصد عالى و مهمى است، ولى از منظر عارفان واقعي اين مرتبه نيز داراي نقصان بوده و سالك آن نيز در زمره كاسبين به شمار مى‌رود.
 
* مرتبه ششم: پاكسازي آن است ازترس عدم دستيابي به اين لذّات و محروم شدن از اين سعادت ها.
 
* مرتبه هفتم: پاكسازي عمل است از اين كه بخاطر بهشت لقاء الهي عمل كند و اين مرتبه از مهمترين اهداف اهل معرفت و سالكان كوي دوست است.
 
 
و نوع مردم از دستيابي به آن ناتوانند و كمتر كسي از اهل معرفت به اين سعادت مي رسند، البته اين مرتبه درجه نهايي عروج آنان نيست، بلكه از مقامات معمولى آنها بشمار مي رود.
 
 
و پس از اين مرتبه، مراتب ديگرى است كه از حدود خلوص خارج بوده، بيان آن مراتب از حوصله اينجا خارج است.<ref>امام خمينى، روح الله؛ آداب الصلاة، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ هفتم‌، 1378 ش صص:164ـ166.</ref>
 
 
==فوايد اخلاص==
 
 
براي عمل مخلصانه آثار زيادي بيان شده است كه به چند مورد اشاره مي شود:
 
 
# بصيرت و نورانيت دل.<ref> رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هيچ بنده‌اى چهل روز متوالى قدم در وادى اخلاص ننهاد جز آن كه چشمه‌هاى حكمت و معرفت از قلبش بر زبان او جارى مى‌شود.» عيون اخبارالرّضا، جلد 2، صفحه 69؛ علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق‌، جلد 67، صفحه 242.</ref>
 
# خضوع تمام ما سوى اللّه در برابر انسان مخلص.<ref>امام صادق علیه السلام: «بى‌ترديد، هر چيز در برابر مؤمن خاشع و خاضع است و همه چيز از او پروا دارند. چنانچه بنده مخلص باشد خداوند ترس او را در دل همه چيز حتى حشرات زمين و پرندگان آسمان قرار مى‌دهد». علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق‌، ج67، ص248، باب54، ح21.</ref>
 
# كفايت امر و درمانده نشدن در كارها.<ref> رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند عزّوجلّ فرمود: اگر بنده خود را دوستدار اخلاص و خداجوى بيابم اداره امور او را شخصا به عهده مى‌گيرم (و كار او را به ديگران واگذار نمى‌كنم‌).» محدث نورى؛ مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ق، ج4، ص482، باب23؛ علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404ق‌، ج82، ص136، باب27.</ref>
 
# سعادت و كاميابى.<ref>اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «اعمال خود را خالص كنيد تا سعادتمند شويد» عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى؛ غررالحكم و دررالكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ش، ص155، ح2895.</ref> 
 
# كمال عبادت.<ref>حضرت جوادالائمه عليه السلام فرمود: «برترين عبادتها اخلاص است» ورام بن ابى فراس؛ مجموعة ورام، 2 جلد در يك مجلد، انتشارات مكتبة الفقيه قم، ج2، ص109.</ref>
 
  
يعنى اصل عبادت اخلاص است و ساير اعمال در سايه اخلاص عنوان عبادت پيدا مى‌كند و كامل مى‌شود. البته آثار و فوايد ديگرى نيز بر اخلاص مترتب است كه به اين مقدار بسنده مي شود.<ref>آيت الله مهدوى كنى؛‌ نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌ چاپ: هفتم، ‌1376 ش ص428ـ430؛ گيلانى‌، عبدالرزاق؛ شرح مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، تصحيح رضا مرندى، انتشارات پيام حق‌، چاپ: اول‌، 1377 ش، ص 469ـ475.</ref>
+
[[امام خمینی]] مراتب اخلاص را به صورت ذیل بیان نموده است:
  
==خلاصه==
+
*مرتبه اول: پاکسازی عمل است -چه عمل قلبى یا عمل ظاهری- از شبهه رضاى مخلوق و جلب قلوب آنها، چه براى خوش‌آمد گویی آنها یا براى جلب منفعت یا براى غیر آن.
 +
*مرتبه دوم: پاکسازی عمل است از بدست آوردن منافع دنیایی هر چند که انگیزه و مشوق آن عنایت الهی باشد، تا به این واسطه عنایت فرماید. مثل خواندن [[نماز شب]] براى توسعه [[رزق|روزى]] و بجا آوردن نماز اوّل ماه (مثلا) براى سلامت از آفات آن ماه و دیگر مقاصد دنیوى...
 +
*مرتبه سوّم: پاکسازی عمل است از اینکه بخاطر [[بهشت|بهشتهای]] جسمانی و [[حور العین|حورالعین]] و قصرها و امثال آن از لذات جسمانی، اعمال عبادی خویش را انجام دهد.
 +
*مرتبه چهارم: آن است که عمل را تصفیه کند از ترس عقاب و عذابهای جسمانى که وعده داده شده است. البته در نظر اهل [[معرفت]] فرق نمی‌کند که انسان عملى را از ترس [[حدود]] و [[تعزیر|تعزیرات]] دنیایی یا ترس [[عذاب]] آخرتى انجام دهد. زیرا هیچ یک براى خدا نیست؛ ناگفته نماند مطابق [[قواعد فقهی|قواعد فقهیه]] عمل با این نیات از مرحله بطلان صورى خارج می‌شود ولى در بازار اهل معرفت این متاع ارزشى ندارد.
 +
*مرتبه پنجم: پاکسازی عمل است از رسیدن به لذّات روحی همیشگی و خود را در جرگه [[ملائکه]] وارد کردن، این درجه نیز گرچه درجه بزرگ و مقصد عالى و مهمى است، ولى از منظر عارفان واقعی این مرتبه نیز دارای نقصان بوده و سالک آن نیز در زمره کاسبین به شمار مى‌رود.
 +
*مرتبه ششم: پاکسازی آن است از ترس عدم دستیابی به این لذّات و محروم شدن از این سعادت ها.
 +
*مرتبه هفتم: پاکسازی عمل است از این که بخاطر بهشت لقاء الهی عمل کند و این مرتبه از مهمترین اهداف اهل معرفت و سالکان کوی دوست است. و نوع مردم از دستیابی به آن ناتوانند و کمتر کسی از اهل معرفت به این سعادت می رسند، البته این مرتبه درجه نهایی عروج آنان نیست، بلکه از مقامات معمولى آنها بشمار می رود... .<ref>امام خمینى، روح الله؛ آداب الصلاة، مؤسسه‌ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ هفتم‌، ۱۳۷۸ ش صص:۱۶۴ـ۱۶۶.</ref>
  
از مباحثى كه گذشت به اين نتيجه مى‌رسيم كه اساس و شالوده و زيربناى [[سعادت]] انسان بندگى مخلصانه اوست و اگر كسى عملى را انجام دهد كه بوى [[ریا]] و تظاهر از آن به مشام برسد. ذرّه‌اى اثر ندارد و در پيشگاه خداوند متعال پذيرفته نمى‌شود و روز قيامت با دست تهى وارد صحراى محشر مى‌گردد، چون در [[دنیا]] براى خدا كارى انجام نداده است كه در سراى ديگر اجر و پاداش آن را از خداوند بخواهد.
+
==آثار و فواید اخلاص==
 +
از نظر [[اسلام]]، اصل عبادت، اخلاص است و سایر اعمال در سایه اخلاص عنوان عبادت پیدا مى‌کند و کامل مى‌شود.<ref name=":۰" /> برای عمل مخلصانه آثار زیادی بیان شده است که به چند مورد اشاره می شود:
  
 +
*بصیرت و [[حکمت]]؛ [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: «ما أخلص عبد لله عزَّوجلّ أربعین صباحاً إلاّ جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه»؛ هیچ بنده‌اى چهل روز متوالى قدم در وادى اخلاص ننهاد جز آن که چشمه‌هاى [[حکمت]] و معرفت از قلبش بر زبان او جارى مى‌شود.<ref> عیون اخبارالرّضا، جلد ۲، ص ۶۹؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ ق‌، جلد ۶۷، ص ۲۴۲.</ref>
 +
*[[قرب الهی|تقرّب]] به خدا: حضرت علی علیه السلام در این باره فرمود: «تقرّب العبد إلی الله سبحانه بإخلاص نیَّته»؛ نزدیک شدن بنده به خدای سبحان به سبب خالص کردن نیت اوست.<ref>میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۷۹. </ref>
 +
*خضوع تمام ما سوى اللّه در برابر انسان مخلص؛ [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: «إنّ المؤمن لیخشع له کلّ شیءٍ و یهابه کلّ شیءٍ ثمّ قال: إذا کان مخلصاً لله أخاف الله منه کلّ شیءٍ حتّی هوامّ الأرض و سباعها و طیر السّماء»؛ بى‌تردید، هر چیز در برابر مؤمن خاشع و خاضع است و همه چیز از او پروا دارند. چنانچه بنده مخلص باشد خداوند ترس او را در دل همه چیز حتى حشرات زمین و پرندگان آسمان قرار مى‌دهد.<ref>علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ ق‌، ج۶۷، ص۲۴۸، باب۵۴، ح۲۱.</ref>
 +
*امدادهای الهی: اثر دیگر رعایت اخلاص، یاری، پشتیبانی و امدادهای الهی در زندگی فرد مخلص است. [[حضرت فاطمه زهرا]] علیها السلام فرمود: «من أصعد إلی الله خالص عبادته، أهبط الله إلیه أفضل مصلحته»؛ کسی که عبادت خالصانه اش را به سوی خدا بالا بفرستد، خداوند بهترین مصلحتش را به سوی او فرو خواهد فرستاد.<ref>بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۴. </ref>
 +
*کفایت امر و درمانده نشدن در کارها؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله: «خداوند عزّوجلّ فرمود: اگر بنده خود را دوستدار اخلاص و خداجوى بیابم اداره امور او را شخصا به عهده مى‌گیرم (و کار او را به دیگران واگذار نمى‌کنم‌)».<ref> محدث نورى؛ مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، ۱۴۰۸ ق، ج۴، ص۴۸۲، باب۲۳؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ق‌، ج۸۲، ص۱۳۶، باب۲۷.</ref>
 +
*سعادت و کامیابى؛ [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه السلام فرمود: «اعمال خود را خالص کنید تا سعادتمند شوید».<ref>عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى؛ غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، ۱۳۶۶ ش، ص۱۵۵، ح۲۸۹۵.</ref>
 +
*پرهیز از [[غفلت]]: امام صادق علیه السلام مى فرماید: «لابدّ للعبد من خالص النیة فى کل حرکه و سکون اذ لو لم یکن بهذا المعنى یکون غافلاً...»؛ شرط بندگی خدا این است که در هر حرکت و سکونى نیتش را برای خدا خالص سازد زیرا اگر چنین نکند، غافل است.<ref>میزان الحکمه، محمد محمدى رى شهرى، ج ۳، روایت ۴۷۴۸.</ref>
 +
*کمال عبادت؛ [[امام جواد علیه السلام|حضرت جواد]] علیه السلام فرمود: «برترین عبادتها اخلاص است».<ref>ورام بن ابى فراس؛ مجموعة ورام، ۲ جلد در یک مجلد، انتشارات مکتبة الفقیه قم، ج۲، ص۱۰۹.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
+
==منابع==
==منبع==
+
*[http://www.pajoohe.ir "اخلاص"، دانشنامه پژوهه]، اصغر صفرزاده، تاریخ بازیابی: ۲۱ شهریور ۱۳۹۱.
[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=35754 اخلاص،اصغر صفرزاده، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)]، تاریخ بازیابی: 21 شهریور 1391.
+
*[https://makarem.ir/maaref/fa/category/articles/27607/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5 "اخلاص"، سایت آیین رحمت].
 
+
*[https://www.porseman.com/article/%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5/14845 "معنای اخلاص"، سایت پرسمان].
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= متوسط
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= متوسط
 +
|رده= دارد
 +
}}
 
[[رده:صفات پسندیده]]
 
[[رده:صفات پسندیده]]
 
[[رده:اخلاق الهی]]
 
[[رده:اخلاق الهی]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۱

«اخلاص» در مقابل «ریا»، به معنای پاک و خالص ساختن نیت، و انجام دادن عمل فقط برای خدا است، که عامل اصلی قبولی اعمال و عبادات می‌باشد. از نظر اسلام، عمل خالص هر مقدار هم که باشد، بر عمل زیاد اگر خالص نباشد ترجیح دارد.

تعریف اخلاص

«اخلاص» در لغت ویژه کردن را گویند؛ یعنى پاک کردن چیزى از هر چیزى که غیر آن باشد و با آن درآمیخته باشد.[۱]

اخلاص در اصطلاح و در بیان اندیشمندان اسلامی عبارت است از پاک و خالص ساختن قصد و نیت از غیر خدا. به عبارت دیگر، تنها خدا را شایسته‌ عبادت دانسته و به دنبال آن، انگیزۀ اصلی در انجام کارها اظهار بندگی و کسب رضایت ذات حق تعالی باشد، نه کسب رضایت غیر او. از نظر اسلام، اصل عبادت، اخلاص است و سایر اعمال در سایه اخلاص عنوان عبادت پیدا مى‌کند و کامل مى‌شود.[۲]

حقیقت اخلاص آن است که نیت انسان از هر گونه شرک خفى و جلىّ پاک باشد،[۳] و در نیت او هیچ انگیزه اى جز انگیزه الهى حاکم نباشد. پس هر کسى که طاعتى را بجا آورد و قصد قربت داشته باشد ولی با آن غرضى دنیوى بیامیزد، عملش خالص نمی باشد، مثلاً برای رسیدن به سلامتی بدن و پالایش آن از چربی های اضافی روزه بگیرد و هدف اصلی و محرک واقعی او برای روزه گرفتن چنین قصدی باشد، نه اطاعت خدا.[۴]

عوامل اخلاص

در آموزه های دینی عواملی برای کسب این فضیلت ارزشمند بیان شده است که به مواردی از آنها اشاره می شود:

الف. افزودن بر علم و یقین:

  • امام علی علیه السلام: «اَلاِخْلاصُ ثَمَرَةُ الْیقینِ»؛ اخلاص میوه درخت یقین است. (هر قدر یقین انسان به توحید افعالى بیشتر باشد و هیچ مؤثّرى را در عالم هستى، جز خدا نشناسد، چنین کسى اعمالش توأم با خلوص است؛ زیرا جز خدا مبدأ تأثیرى نمى بیند که براى او کار کند.)
  • «إخلاص العمل من قوّة الیقین و صلاح النّیة»؛ اخلاص عمل از یقین قوى و نیک اندیشى سرچشمه مى‌گیرد.[۵]
  • «ثمرة العلم إخلاص العمل»؛ اخلاص میوه علم و معرفت است.

ب. قطع طمع از غیر خدا:

  • امام باقر علیه السلام می فرماید: «بنده، پرستشگر واقعی خدا نمی شود، مگر آنکه از همه مخلوقات بریده و به او بپیوندد، آن گاه خداوند می فرماید: این عمل خالص برای من است و به کرمش آن را می پذیرد.»[۶]
  • «أوّل الإخلاص الیأس ممّا فی أیدی النّاس»؛ سرآغاز اخلاص ناامیدى از ما سوى اللّه است.[۷]

ج. کم کردن آرزوها:

  • امیرالمؤمنین علیه السلام: «قَلِّل الآمال تَخلُص لک الأعمال»؛ آرزوهایت را کم کن تا اعمالت خالص شود.[۸]

نشانه‌های اخلاص

نشانه‌های اخلاص بصورت اختصار مطرح می‌شود:

  • کسی که دلش پاک، خیرش زیاد و شرش مأمون است (یعنى مردم از خیرش بهره‌مند و از شرش در امانند).[۹]
  • یکسان بودن ظاهر و باطن و کردار و گفتارش.[۱۰]
  • امام علی علیه السلام فرمود: «تمام الإخلاص تجنّب المعاصى»؛ کمال اخلاص دوری از گناهان است.[۱۱]
  • زهد ورزی.[۱۲]
  • ناامیدی از غیرخدا و از چیزی غیر از گناه خود نترسیدن.[۱۳]
  • از غیر خدا در مورد اعمالش انتظار تعریف نداشتن؛ پیامبر (صلی الله علیه وآله) می فرماید: «ما بلغ عبد حقیقة الاخلاص حتى لایحبّ أن یُحمد على شىء من عمل للَّه.» بنده هرگز به حقیقت اخلاص نمى رسد، جز آن که دوست نداشته باشد او را بر عمل خدایى، بستایند.[۱۴]

آفات اخلاص

آفاتى که اخلاص را تیره و آشفته مى‌سازد، در آشکار و پنهان بودن، درجاتى دارد که واضحتر از همه ریاى ظاهر است.

سپس نیکو بجا آوردن عبادت و سعى در خشوع در عبادت در میان مردم و آشکارا (نه در خلوت)، به قصد اینکه تو مرجع مردمى و آنچه از تو مشاهده مى‌کنند فرامى‌گیرند.

و پس از آن، عمل را در خلوت خوب انجام دادن به قصد آنکه خلوت و آشکاراى او یکسان باشد و این نوعى ریاى پیچیده و پوشیده است. زیرا چنین شخصى عبادت خود را در خلوت نیکو مى‌کند تا در آشکارا نیز همین گونه عمل نماید، پس فرقى بین دو نوع عبادت او (در خلوت و در جلوت) در این که به مردم توجه و التفات دارد نیست.

ریاى پنهان‌تر این است که وقتى انسان در حضور مردم در عبادت است، شیطان که از بکاربردن حیله های قبلی ناامید است به وى گوید: «تو در پیشگاه خداى سبحان ایستاده‌اى، در جلال و عظمت او بیندیش و شرم کن از این که او به دل تو مى‌نگرد و قلب تو از او غافل است» آنگاه حالت حضور قلب و خشوع جوارح به خود مى‌گیرد و این پنهان‌ترین نیرنگ شیطان است و اگر این اندیشه ناشى از اخلاص بود در خلوت نیز از او جدا نمى‌شد و تنها در حالت حضور غیر، به ذهنش خطور نمى‌کرد. [۱۵]

البته اگر نشاط بعد از عبادت، به دلیل توفیقى باشد که خدا به بنده خود داده، منافاتى با خلوص نیت ندارد، ولی اگر این نشاط از مشاهده اعمال انسان توسط مردم حاصل گردد، با خلوص منافات دارد. البته نشاط بعد از مشاهده مردم، موجب بطلان عمل نمى شود، مشروط به اینکه به هیچ وجه مقدار یا کیفیت اعمال خود را بر اثر مشاهده مردم تغییر ندهد. امام باقر(ع) می فرماید: «(این نشاط) اشکالى ندارد، هر کسى دوست دارد که در میان مردم کار خیر او آشکار گردد مشروط بر این که عمل خیر را براى این هدف انجام نداده باشد».

مراتب اخلاص

امام خمینی مراتب اخلاص را به صورت ذیل بیان نموده است:

  • مرتبه اول: پاکسازی عمل است -چه عمل قلبى یا عمل ظاهری- از شبهه رضاى مخلوق و جلب قلوب آنها، چه براى خوش‌آمد گویی آنها یا براى جلب منفعت یا براى غیر آن.
  • مرتبه دوم: پاکسازی عمل است از بدست آوردن منافع دنیایی هر چند که انگیزه و مشوق آن عنایت الهی باشد، تا به این واسطه عنایت فرماید. مثل خواندن نماز شب براى توسعه روزى و بجا آوردن نماز اوّل ماه (مثلا) براى سلامت از آفات آن ماه و دیگر مقاصد دنیوى...
  • مرتبه سوّم: پاکسازی عمل است از اینکه بخاطر بهشتهای جسمانی و حورالعین و قصرها و امثال آن از لذات جسمانی، اعمال عبادی خویش را انجام دهد.
  • مرتبه چهارم: آن است که عمل را تصفیه کند از ترس عقاب و عذابهای جسمانى که وعده داده شده است. البته در نظر اهل معرفت فرق نمی‌کند که انسان عملى را از ترس حدود و تعزیرات دنیایی یا ترس عذاب آخرتى انجام دهد. زیرا هیچ یک براى خدا نیست؛ ناگفته نماند مطابق قواعد فقهیه عمل با این نیات از مرحله بطلان صورى خارج می‌شود ولى در بازار اهل معرفت این متاع ارزشى ندارد.
  • مرتبه پنجم: پاکسازی عمل است از رسیدن به لذّات روحی همیشگی و خود را در جرگه ملائکه وارد کردن، این درجه نیز گرچه درجه بزرگ و مقصد عالى و مهمى است، ولى از منظر عارفان واقعی این مرتبه نیز دارای نقصان بوده و سالک آن نیز در زمره کاسبین به شمار مى‌رود.
  • مرتبه ششم: پاکسازی آن است از ترس عدم دستیابی به این لذّات و محروم شدن از این سعادت ها.
  • مرتبه هفتم: پاکسازی عمل است از این که بخاطر بهشت لقاء الهی عمل کند و این مرتبه از مهمترین اهداف اهل معرفت و سالکان کوی دوست است. و نوع مردم از دستیابی به آن ناتوانند و کمتر کسی از اهل معرفت به این سعادت می رسند، البته این مرتبه درجه نهایی عروج آنان نیست، بلکه از مقامات معمولى آنها بشمار می رود... .[۱۶]

آثار و فواید اخلاص

از نظر اسلام، اصل عبادت، اخلاص است و سایر اعمال در سایه اخلاص عنوان عبادت پیدا مى‌کند و کامل مى‌شود.[۲] برای عمل مخلصانه آثار زیادی بیان شده است که به چند مورد اشاره می شود:

  • بصیرت و حکمت؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ما أخلص عبد لله عزَّوجلّ أربعین صباحاً إلاّ جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه»؛ هیچ بنده‌اى چهل روز متوالى قدم در وادى اخلاص ننهاد جز آن که چشمه‌هاى حکمت و معرفت از قلبش بر زبان او جارى مى‌شود.[۱۷]
  • تقرّب به خدا: حضرت علی علیه السلام در این باره فرمود: «تقرّب العبد إلی الله سبحانه بإخلاص نیَّته»؛ نزدیک شدن بنده به خدای سبحان به سبب خالص کردن نیت اوست.[۱۸]
  • خضوع تمام ما سوى اللّه در برابر انسان مخلص؛ امام صادق علیه السلام فرمود: «إنّ المؤمن لیخشع له کلّ شیءٍ و یهابه کلّ شیءٍ ثمّ قال: إذا کان مخلصاً لله أخاف الله منه کلّ شیءٍ حتّی هوامّ الأرض و سباعها و طیر السّماء»؛ بى‌تردید، هر چیز در برابر مؤمن خاشع و خاضع است و همه چیز از او پروا دارند. چنانچه بنده مخلص باشد خداوند ترس او را در دل همه چیز حتى حشرات زمین و پرندگان آسمان قرار مى‌دهد.[۱۹]
  • امدادهای الهی: اثر دیگر رعایت اخلاص، یاری، پشتیبانی و امدادهای الهی در زندگی فرد مخلص است. حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمود: «من أصعد إلی الله خالص عبادته، أهبط الله إلیه أفضل مصلحته»؛ کسی که عبادت خالصانه اش را به سوی خدا بالا بفرستد، خداوند بهترین مصلحتش را به سوی او فرو خواهد فرستاد.[۲۰]
  • کفایت امر و درمانده نشدن در کارها؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله: «خداوند عزّوجلّ فرمود: اگر بنده خود را دوستدار اخلاص و خداجوى بیابم اداره امور او را شخصا به عهده مى‌گیرم (و کار او را به دیگران واگذار نمى‌کنم‌)».[۲۱]
  • سعادت و کامیابى؛ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «اعمال خود را خالص کنید تا سعادتمند شوید».[۲۲]
  • پرهیز از غفلت: امام صادق علیه السلام مى فرماید: «لابدّ للعبد من خالص النیة فى کل حرکه و سکون اذ لو لم یکن بهذا المعنى یکون غافلاً...»؛ شرط بندگی خدا این است که در هر حرکت و سکونى نیتش را برای خدا خالص سازد زیرا اگر چنین نکند، غافل است.[۲۳]
  • کمال عبادت؛ حضرت جواد علیه السلام فرمود: «برترین عبادتها اخلاص است».[۲۴]

پانویس

  1. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۳ ص۱۰۲؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، واژه «خلص»، ج۴، ص۱۶۸.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ آیت الله مهدوى کنى، نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌ چاپ: هفتم، ‌۱۳۷۶ ش ص۴۲۸ـ۴۳۰؛ گیلانى‌، عبدالرزاق، شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، تصحیح رضا مرندى، انتشارات پیام حق‌، چاپ: اول‌، ۱۳۷۷ ش، ص ۴۶۹ـ۴۷۵.
  3. فیض کاشانى،‌ المحجة البیضاء، ج ۸، ص ۱۲۸.
  4. مجتبوى‌، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حکمت، چاپ: چهارم‌، ۱۳۷۷ ش، ج۳، ص۵۳۰.
  5. غررالحکم، جلد ۱، صفحه ۳۶۱، (شماره ۵۵).
  6. مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۱۰۱.
  7. أوّل الإخلاص الیأس ممّا فی أیدی النّاس.
  8. تمیمى آمدى؛ غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، ۱۳۶۶ ش، ج۱، ص۱۵۵، ح ۲۹۰۶.
  9. حسن بن شعبه حرانى؛ تحف العقول، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۰۴ ق، ص۲۱.
  10. سید رضی، نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، نشر دارالأسوه للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، نامه ۲۶، ص۵۲۲.
  11. علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ ق، ج۷۴، ص۲۱۵.
  12. آیت الله مهدوى کنى،‌ نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌ چاپ: ششم، ‌۱۳۷۵ش، ص۴۲۰.
  13. همان، ص۴۲۱.
  14. کلینی، یعقوب؛ اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، نشردارالکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۶، ح۴.
  15. مجتبوى‌، سید جلال الدین، علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حکمت، چاپ: چهارم‌، ۱۳۷۷ ش، ج۳ ص۵۳۷ و ۵۳۸؛ نراقى‌، ملا احمد، معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم‌‌، ۱۳۷۷ ش، ص۶۳۱و۶۳۲.
  16. امام خمینى، روح الله؛ آداب الصلاة، مؤسسه‌ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ هفتم‌، ۱۳۷۸ ش صص:۱۶۴ـ۱۶۶.
  17. عیون اخبارالرّضا، جلد ۲، ص ۶۹؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ ق‌، جلد ۶۷، ص ۲۴۲.
  18. میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۷۹.
  19. علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ ق‌، ج۶۷، ص۲۴۸، باب۵۴، ح۲۱.
  20. بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۴.
  21. محدث نورى؛ مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، ۱۴۰۸ ق، ج۴، ص۴۸۲، باب۲۳؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ق‌، ج۸۲، ص۱۳۶، باب۲۷.
  22. عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى؛ غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، ۱۳۶۶ ش، ص۱۵۵، ح۲۸۹۵.
  23. میزان الحکمه، محمد محمدى رى شهرى، ج ۳، روایت ۴۷۴۸.
  24. ورام بن ابى فراس؛ مجموعة ورام، ۲ جلد در یک مجلد، انتشارات مکتبة الفقیه قم، ج۲، ص۱۰۹.

منابع