منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
ادبیات دانشنامه ای رعایت نشده
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوتمام شاعر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (پروژه5: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{ضعیف}}
 
{{ضعیف}}
ابوتمام حبيب بن اوس الطائى الامامى نجاشى و علامه در (خلاصه) فرموده كه ابوتمام امامى بود و براى [[اهل بيت]] شعر بسيار گفته و احمد بن الحسين نقل كرده كه نسخه كهنه‌اى را ديدم كه شايد در ايام ابوتمام يا قريب به آن نوشته شده بود و در آن قصيده‌اى بود از ابوتمام كه ذكر كرد در آن [[ائمه اطهار]] عليهم‌السلام را تا حضرت ابوجعفر [[امام جواد]] عليه‌السلام و تجاوز از آن حضرت نكرده؛ زيرا كه در ايام آن حضرت وفات كرده و جاحظ در (كتاب حيوان) گفته كه [[حديث]] كرد مرا ابوتمام و او از رؤساى رافضه بود، انتهى.<ref> رجال [[علامه حلی]]، ص 61.</ref>
+
ابوتمام، حبیب بن اوس الطائى (م، ۲۳۱ ق‌) [[امامیه|الامامى]]؛ [[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]] و [[علامه حلی|علامه]] (در [[خلاصة الاقوال (کتاب)|خلاصه]]) فرموده که ابوتمام امامى بود و براى [[اهل بیت]] شعر بسیار گفته و احمد بن الحسین نقل کرده که نسخه کهنه‌اى را دیدم که شاید در ایام ابوتمام یا قریب به آن نوشته شده بود و در آن قصیده‌اى بود از ابوتمام که ذکر کرد در آن [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام را تا حضرت ابوجعفر [[امام جواد]] علیه‌السلام و تجاوز از آن حضرت نکرده؛ زیرا که در ایام آن حضرت وفات کرده؛ و [[جاحظ]] در (کتاب حیوان) گفته که [[حدیث]] کرد مرا ابوتمام و او از رؤساى [[رافضى|رافضه]] بود، انتهى.<ref> رجال علامه حلی، ص ۶۱.</ref>
  
و بالجمله: ابوتمام صاحب حماسه اوحد عصر خويش بوده در فصاحت و بلاغت، گويند چهارده هزار ارجوزه از عرب از حفظ داشته و غير از قصايد و مقاطيع و او را در صناعت شعر محلى منيع و مرتبتى رفيع است و ابراهيم بن مدبر با آن كه از اهل علم و [[معرفت]] و ادب بود از اشعار او چيزى حفظ نمى‌كرد چه آن كه او را دشمن مى‌داشت و گاهى او را سب و لعن مى‌كرد. روزى شخصى چند شعر از اشعار ابوتمام بدون نسبت به وى از براى ابراهيم خواند ابراهيم را خوش آمد و فرزند خود را امر كرد كه آن اشعار را در پشت كتابى بنويسد پس از آن كه آن اشعار نوشته شد، بعضى گفتند: ايها الامير! اين اشعار از ابوتمام است.  
+
و بالجمله: ابوتمام صاحب حماسه اوحد عصر خویش بوده در فصاحت و [[بلاغت]]، گویند چهارده هزار ارجوزه از عرب از حفظ داشته و غیر از [[قصیده|قصاید]] و مقاطیع و او را در صناعت [[شعر]] محلى منیع و مرتبتى رفیع است.  
  
ابراهيم چون اين بشنيد فرزند خود را گفت كه آن صفحه را پاره كند، مسعودى اين عمل را از ابن مدبر نپسنددیه، فرموده كه اين عمل از او قبيح است چه عاقل بايد اخذ فايده كند چه از دشمن باشد يا دوست، از وضيع باشد يا شريف همانا از [[امیرالمومنین]] عليه‌السلام روايت شده كه فرموده: «الْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذْ ضالَّتَكَ وَلَوْ مِنْ اَهْلِ الشِّرْكِ».
+
و ابراهیم بن مدبر با آن که از اهل علم و [[معرفت]] و ادب بود، از اشعار او چیزى حفظ نمى‌کرد، چه آن که او را دشمن مى‌داشت و گاهى او را [[سب و فحش دادن|سب]] و لعن مى‌کرد. روزى شخصى چند شعر از اشعار ابوتمام بدون نسبت به وى از براى ابراهیم خواند، ابراهیم را خوش آمد و فرزند خود را امر کرد که آن اشعار را در پشت کتابى بنویسد، پس از آن که آن اشعار نوشته شد، بعضى گفتند: ایها الامیر! این اشعار از ابوتمام است. ابراهیم چون این بشنید فرزند خود را گفت که آن صفحه را پاره کند.
  
و از بزرجمهر حكيم نقل شده كه فرمود: من از هر چيز صفت نيك او را اخذ كردم حتى از سگ و گربه و خوك و غراب، گفتند: از سگ چه آموختى؟ گفت: الفت او را با صاحب خود و وفا او را، گفتند: از غراب چه آموختى؟ گفت: شدت احتراز او و حذر او را، گفتند: از خوك چه گرفتى؟ گفت: بكور او را در حوائج خود، گفتند: از گربه چه اخذ كردى؟ گفت: حسن نغمه و كثرت تملق او را در مسئلت<ref> مروج الذهب، 3/485.</ref> و وفات كرد ابوتمام در ايام واثق سنه دويست و سى و يك در موصل و ابونهشل بن حميد طوسى بر قبر او قبه‌اى بنا كرد.<ref> مراة الجنان، يافعى، 2/79، ذيل حوادث سال 231.</ref>
+
[[مسعودی|مسعودى]] این عمل را از ابن مدبر نپسندیده، فرموده که این عمل از او قبیح است، چه عاقل باید اخذ فایده کند چه از دشمن باشد یا دوست، از وضیع باشد یا شریف. همانا از [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام روایت شده که فرموده: «الْحِکمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذْ ضالَّتَک وَلَوْ مِنْ اَهْلِ الشِّرْک». و از بزرجمهر حکیم نقل شده که فرمود: من از هر چیز صفت نیک او را اخذ کردم حتى از سگ و گربه و خوک و غراب، گفتند: از سگ چه آموختى؟ گفت: الفت او را با صاحب خود و وفای او را، گفتند: از غراب چه آموختى؟ گفت: شدت احتراز او و حذر او را، گفتند: از خوک چه گرفتى؟ گفت: بُکور او را در حوائج خود، گفتند: از گربه چه اخذ کردى؟ گفت: حسن نغمه و کثرت تملق او را در مسئلت.<ref> مروج الذهب، ۳/۴۸۵.</ref>
  
== مدح أهل البيت ( عليهم السلام ) ==
+
و وفات کرد ابوتمام در ایام [[واثق عباسی|واثق]]، سنه دویست و سى و یک در موصل و ابونهشل بن حمید طوسى بر قبر او قبه‌اى بنا کرد.<ref> مراة الجنان، یافعى، ۲/۷۹، ذیل حوادث سال ۲۳۱.</ref>
{{بیت|رَبِّيَ اللهُ والأمِينُ نَبيِّي|  
+
 
صفوة الله والوصيُّ إمامِي}}
+
==مدح اهل بیت در شعر ابوتمام==
{{بیت|ثُمَّ سبطا مُحمَّد تالياه ثالثاه|
+
{{بیت|رَبِّی اللهُ و الأمِینُ نَبیی|  
وَعَليٌّ وباقِرِ العِلم حَامِي}}
+
صفوة الله و الوصی إمامِی}}
{{بیت|والتَّقي الزَّكي جعفر الطَيِّبِ|
+
{{بیت|ثُمَّ سبطا مُحمَّد تالیاه ثالثاه|
 +
وَ عَلی و باقِرِ العِلم حَامِی}}
 +
{{بیت|والتَّقی الزَّکی جعفر الطَیبِ|
 
مَأوَى المُعتَرِ والمُعتَامِ}}
 
مَأوَى المُعتَرِ والمُعتَامِ}}
 
{{بیت|ثُمَّ مُوسَى ثم الرِّضا عَلَم الفَضلِ|
 
{{بیت|ثُمَّ مُوسَى ثم الرِّضا عَلَم الفَضلِ|
الذي طَالَ سَائر الأعلامِ}}
+
الذی طَالَ سَائر الأعلامِ}}
{{بیت|والمُصَفَّى مُحمَّد بن عَليٍّ|
+
{{بیت|والمُصَفَّى مُحمَّد بن عَلی|
والمُعَرَّى من كُلِّ سُوء وذامِ}}
+
والمُعَرَّى من کلِّ سُوء و ذامِ}}
{{بیت|والزَّكي الإمام مع نجله ثم ابنه|
+
{{بیت|والزَّکی الإمام مع نجله ثم ابنه|
 
القَائِمِ مَولى الأنام نُورُ الظلامِ}}
 
القَائِمِ مَولى الأنام نُورُ الظلامِ}}
 
{{بیت|أُبرِزَتْ منه رَأفَةُ اللهِ بالنَّاسِ|
 
{{بیت|أُبرِزَتْ منه رَأفَةُ اللهِ بالنَّاسِ|
لِتَرك الظَّلام بَدْر التمامِ}}
+
لِتَرک الظَّلام بَدْر التمامِ}}
 
{{بیت|فَرْعُ صِدقٍ نَما إلى الرُّتبة القُصْوَى|
 
{{بیت|فَرْعُ صِدقٍ نَما إلى الرُّتبة القُصْوَى|
وفَرعُ النَّبيِّ لا شَكَّ نَامِي}}
+
وفَرعُ النَّبی لا شَک نَامِی}}
{{بیت|فهو ماضٍ عَلى البَديهة بالفَيْصَلِ|
+
{{بیت|فهو ماضٍ عَلى البَدیهة بالفَیصَلِ|
مِن رأي هبرزي هَمَامِ}}
+
مِن رأی هبرزی هَمَامِ}}
 
{{بیت|عَالِمٌ بالأمور غَارَتْ فلم تَنْجُمُ|
 
{{بیت|عَالِمٌ بالأمور غَارَتْ فلم تَنْجُمُ|
وماذا يكونُ في الإنجامِ}}
+
وماذا یکونُ فی الإنجامِ}}
 
{{بیت|هؤلاء الأُلَى أقام بهم حُجَّتُهُ|
 
{{بیت|هؤلاء الأُلَى أقام بهم حُجَّتُهُ|
ذو الجلالِ والإكرامِ}}
+
ذو الجلالِ والإکرامِ}}
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
===منابع===
+
==منابع==
 +
*[[شیخ عباس قمی]]، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، قسمت دوم، باب یازدهم: در تاریخ حضرت جواد علیه‌السلام.
 +
*[http://www.shoaraa.com/poem-9930.html#down شعراء اهل البیت].
  
*حاج [[شیخ عباس قمی]], منتهی الآمال، قسمت دوم، باب یازدهم: در تاريخ حضرت جواد عليه‌السلام
 
*[http://www.shoaraa.com/poem-9930.html#down شعراء اهل البیت]
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۵۱: سطر ۵۳:
 
|رده= دارد
 
|رده= دارد
 
}}
 
}}
 
  
 
[[رده: ادبیات عرب]]
 
[[رده: ادبیات عرب]]

نسخهٔ ‏۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۲۰

ابوتمام، حبیب بن اوس الطائى (م، ۲۳۱ ق‌) الامامى؛ نجاشى و علامه (در خلاصه) فرموده که ابوتمام امامى بود و براى اهل بیت شعر بسیار گفته و احمد بن الحسین نقل کرده که نسخه کهنه‌اى را دیدم که شاید در ایام ابوتمام یا قریب به آن نوشته شده بود و در آن قصیده‌اى بود از ابوتمام که ذکر کرد در آن ائمه اطهار علیهم‌السلام را تا حضرت ابوجعفر امام جواد علیه‌السلام و تجاوز از آن حضرت نکرده؛ زیرا که در ایام آن حضرت وفات کرده؛ و جاحظ در (کتاب حیوان) گفته که حدیث کرد مرا ابوتمام و او از رؤساى رافضه بود، انتهى.[۱]

و بالجمله: ابوتمام صاحب حماسه اوحد عصر خویش بوده در فصاحت و بلاغت، گویند چهارده هزار ارجوزه از عرب از حفظ داشته و غیر از قصاید و مقاطیع و او را در صناعت شعر محلى منیع و مرتبتى رفیع است.

و ابراهیم بن مدبر با آن که از اهل علم و معرفت و ادب بود، از اشعار او چیزى حفظ نمى‌کرد، چه آن که او را دشمن مى‌داشت و گاهى او را سب و لعن مى‌کرد. روزى شخصى چند شعر از اشعار ابوتمام بدون نسبت به وى از براى ابراهیم خواند، ابراهیم را خوش آمد و فرزند خود را امر کرد که آن اشعار را در پشت کتابى بنویسد، پس از آن که آن اشعار نوشته شد، بعضى گفتند: ایها الامیر! این اشعار از ابوتمام است. ابراهیم چون این بشنید فرزند خود را گفت که آن صفحه را پاره کند.

مسعودى این عمل را از ابن مدبر نپسندیده، فرموده که این عمل از او قبیح است، چه عاقل باید اخذ فایده کند چه از دشمن باشد یا دوست، از وضیع باشد یا شریف. همانا از امیرالمومنین علیه‌السلام روایت شده که فرموده: «الْحِکمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذْ ضالَّتَک وَلَوْ مِنْ اَهْلِ الشِّرْک». و از بزرجمهر حکیم نقل شده که فرمود: من از هر چیز صفت نیک او را اخذ کردم حتى از سگ و گربه و خوک و غراب، گفتند: از سگ چه آموختى؟ گفت: الفت او را با صاحب خود و وفای او را، گفتند: از غراب چه آموختى؟ گفت: شدت احتراز او و حذر او را، گفتند: از خوک چه گرفتى؟ گفت: بُکور او را در حوائج خود، گفتند: از گربه چه اخذ کردى؟ گفت: حسن نغمه و کثرت تملق او را در مسئلت.[۲]

و وفات کرد ابوتمام در ایام واثق، سنه دویست و سى و یک در موصل و ابونهشل بن حمید طوسى بر قبر او قبه‌اى بنا کرد.[۳]

مدح اهل بیت در شعر ابوتمام

رَبِّی اللهُ و الأمِینُ نَبیی صفوة الله و الوصی إمامِی

ثُمَّ سبطا مُحمَّد تالیاه ثالثاه وَ عَلی و باقِرِ العِلم حَامِی

والتَّقی الزَّکی جعفر الطَیبِ مَأوَى المُعتَرِ والمُعتَامِ

ثُمَّ مُوسَى ثم الرِّضا عَلَم الفَضلِ الذی طَالَ سَائر الأعلامِ

والمُصَفَّى مُحمَّد بن عَلی والمُعَرَّى من کلِّ سُوء و ذامِ

والزَّکی الإمام مع نجله ثم ابنه القَائِمِ مَولى الأنام نُورُ الظلامِ

أُبرِزَتْ منه رَأفَةُ اللهِ بالنَّاسِ لِتَرک الظَّلام بَدْر التمامِ

فَرْعُ صِدقٍ نَما إلى الرُّتبة القُصْوَى وفَرعُ النَّبی لا شَک نَامِی

فهو ماضٍ عَلى البَدیهة بالفَیصَلِ مِن رأی هبرزی هَمَامِ

عَالِمٌ بالأمور غَارَتْ فلم تَنْجُمُ وماذا یکونُ فی الإنجامِ

هؤلاء الأُلَى أقام بهم حُجَّتُهُ ذو الجلالِ والإکرامِ

پانویس

  1. رجال علامه حلی، ص ۶۱.
  2. مروج الذهب، ۳/۴۸۵.
  3. مراة الجنان، یافعى، ۲/۷۹، ذیل حوادث سال ۲۳۱.

منابع