مختصر نویسی متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوالفضل خوانساری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
==نام و نسب==
+
{{خوب}}
 +
'''«آیت الله ابوالفضل خوانساری»'''‌ (۱۲۹۶-۱۳۸۰ ش)، از فقها و علمای مجاهد [[شیعه]] معاصر و از شاگردان [[سید ابوالقاسم خویی]] بود. او ضمن حضور فعال در مبارزات انقلاب اسلامی [[ایران]]، سالها به تحصیل و تدریس در [[نجف]] و [[قم]] پرداخت و مسئولیت‌هایی چون [[امام جمعه|امامت جمعه]] اراک، عضویت در مجلس خبرگان رهبری و عضویت در جامعه مدرسین قم را بر عهده داشت.
  
ابوالفضل خوانساری فرزند آيت الله حاج شيخ احمد خوانساری از علمای بزرگ اصفهان بود. او در سال 1296 ش (1336 ق) در در محله بیدآباد شهر اصفهان چشم به جهان گشود.  پدرش شيخ احمد خوانساری از دانشمندان سرشناس و از خطیبان نامی و نگارنده کتاب لسان الصدق و بيان الحق است
+
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل =  ابوالفضل نجفی خوانساری
 +
||تصویر=[[پرونده:Nkh.jpg|۲۲۰px|center]]
 +
||زادروز = ۱۲۹۶ شمسی
 +
|زادگاه = [[اصفهان]]
 +
|وفات= ۱۳۸۰ شمسی
 +
|مدفن= [[قم]]، [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه علیهاالسلام]]
 +
|اساتید = [[سید محسن حکیم|سید محسن حکیم]]، [[سید جمال الدین گلپایگانی]]، [[سید عبدالهادی شیرازی]]، [[سید ابوالقاسم خویی]]، [[محمدحسین غروی اصفهانی|محمدحسن غروی اصفهانی]]،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = الجوهر النضید فی شرح فروع التقلید، حاشیه بر [[کفایة الاصول]]، حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]، حاشیه بر [[عروة الوثقی]]، مناسک و آداب حج، احادیث فضایل و مناقب [[اهل بیت]]،...
 +
}}
  
==دوران كودكی و تحصيل==
+
==ولادت و نسب==
  
ابوالفضل از همان کودکی نبوغ خود را در حفظ و  یادگیری علوم مختلف نشان داد و به سرعت دوره های مقدماتی تحصیل را در مکتب خانه ها گذراند و قدم به حوزه علمیه اصفهان گذاشت. مقدمات را نزد پدرش آموخت و سپس نزد  شيخ هبةالله هرندی شرح لمعه خواند. ادبیات را نزد سيد احمد مقدس و معالم را نزد محمد حسن نجف آبادی آموخت.  
+
ابوالفضل نجفی خوانساری در سال ۱۲۹۶ شمسی (برابر با ۱۳۳۶ ق) در محله بیدآباد شهر [[اصفهان]] چشم به جهان گشود. پدرش شیخ احمد خوانساری از دانشمندان و از خطیبان نامی و نگارنده کتاب «لسان الصدق و بیان الحق» است.
  
او از درس [[نهج البلاغه]] عالم زاهد و وارسته حاج ميرزا علي آقا شيرازی بهره های فراوان برد. در اين دوران، که يازده يا دوازده ساله بود، پدرش را از دست داد و تحت كفالت مرحوم شيخ ابوتراب قرار گرفت.
+
==تحصیل و استادان==
  
==هجرت در جوانی==
+
ابوالفضل خوانساری از همان کودکی نبوغ خود را در حفظ و یادگیری علوم مختلف نشان داد و به سرعت دوره های مقدماتی تحصیل را در مکتب خانه ها گذراند و قدم به [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] اصفهان گذاشت. مقدمات را نزد پدرش آموخت و سپس نزد شیخ هبةالله هرندی [[شرح لمعه]] خواند. ادبیات را نزد سید احمد مقدس و [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]] را نزد محمدحسن نجف آبادی آموخت.
  
هنوز بيش از هيجده سال از عمرش نگذشته بود كه بار سفر بست و مهياي سفر به [[نجف]] اشرف شد؛ چرا كه وضعيت روحانيت در ايران بسيار سخت و دشوار شده بود. در اين باره مي فرمود: براي رفتن به نجف اشرف استخاره كردم؛ آيه شريفه «ما لكم اذا قيل لكم انفروا في سبيل الله اثقلتم الي الارض» آمد لذا بدون درنگ، راهي نجف شدم.<ref> [[سوره توبه]] / 38.</ref>
+
او از درس [[نهج البلاغه]] عالم زاهد و وارسته حاج [[میرزا علی آقا شیرازی]] بهره های فراوان برد. در این دوران، که حدود دوازده ساله بود، پدرش را از دست داد و تحت کفالت مرحوم شیخ ابوتراب قرار گرفت. ابوالفضل خوانساری هیجده ساله بود که برای کسب علم راهی [[نجف]] اشرف شد.
  
==آشنايي با اساتيد==
+
پس از ورود به حوزه نجف، ابتدا در محضر آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی]] دروس [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]، [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه]] را گذراند و سپس در درس آیت الله میر محمدباقر زنجانی (سطح و خارج) حضور یافت. در همان زمان با مرحوم شیخ صدرا بادکوبه ای آشنا شد و  [[فلسفه]] را نزد او آموخت و دو کتاب [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|منظومه سبزواری]] و شوارق الالهام را به اتمام رساند. او همزمان با کسب علم از سلوک و [[تزکیه نفس]] غافل نبود و  از محضر مرحوم [[سید علی آقا قاضی|میرزا علی آقا قاضی]] استفاده های معنوی فراوان برد.<ref> با استفاده از جزوه زندگینامه و نوار مصاحبه ایشان.</ref>
  
پس از ورود به حوزه نجف، ابتدا در محضر آيت الله سيد ابوالقاسم خويي (رسائل، مكاسب، كفايه) و سپس در درس آيت الله ميرمحمدباقر زنجاني، معروف به آقا ميرزا باقر زنجاني (سطح و خارج) حضور يافت. در همان زمان با مرحوم شيخ صدرا بادكوبه اي آشنا شد و از محضر پرفيض ايشان درس [[فلسفه]] را آموخت و دو كتاب منظومه مرحوم سبزواري و شوارق الالهام را به اتمام رساند. آن روزها درس اخلاق و عرفان مرحوم حاج ميرزا علي آقا قاضي، مجمع عاشقان بود و گروهي دلباخته را مجذوب خود كرده بود. شيخ ابوالفضل نيز بهره گيري از انفاس قدسي مرحوم قاضي را بر خود لازم مي دانست. از اين رو، با حضور در درس آن عارف وارسته، جانش را با عرفان و معنويت آشنا مي سازد.<ref> با استفاده از جزوه زندگينامه و نوار مصاحبه ايشان.</ref>
+
با اتمام دروس سطح حوزه، درس خارج [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را نزد آیت الله [[محمدحسین غروی اصفهانی|محمدحسن غروی اصفهانی]] معروف به کمپانی آغاز کرد و حدود سه سال از نظریات اصولی ایشان استفاده نمود. او در همان سال ها در درس این بزرگان نیز حضور می یابد:
  
با اتمام دروس سطح حوزه، درس خارج اصول را نزد آيت الله شيخ محمدحسن غروي اصفهاني معروف به كمپاني آغاز مي كند و حدود سه سال از نظريات اصولي ايشان (از ابتداي اصول تا بحث اجزاء) استفاده مي كند. ايشان در همان سال ها در درس اين بزرگان حضور مي يابد:
+
*[[سید ابوالحسن اصفهانی]]؛
 +
*
 +
*[[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقی]] (درس فقه)؛
 +
*
 +
*[[محمدعلی کاظمینی بروجردی|شیخ محمدعلی کاظمینی]]؛
 +
*
 +
*[[محمدحسین نائینی|میرزای نائینی]]؛
 +
*
 +
*[[سید عبدالهادی شیرازی]]؛
 +
*
 +
*[[شیخ محمدکاظم شیرازی|شیخ محمدکاظم شیرازی]]؛
 +
*
 +
*[[سید جمال الدین گلپایگانی]]؛
 +
*
 +
*شیخ موسی خوانساری؛
 +
*
 +
*[[سید محسن حکیم|سید محسن حکیم]].<ref> همان.</ref>
  
*1- مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني؛
+
ایشان در سال ۱۳۳۰ ش. پس از شانزده سال اقامت در [[نجف]] اشرف، به [[ایران]] بازگشت و سپس در شهر مقدس [[قم]] مسکن گزید. در این دوره حدود هفت سال در درس مرحوم [[بروجردی، حسین|آیت الله بروجردی]] حاضر شد و بهره‌های فراوان برد.
  
*2- مرحوم آقا ضياء عراقي (درس فقه)؛
+
==تدریس==
  
*3- آيت الله شيخ محمدعلي كاظميني؛
+
آیت الله ابوالفضل خوانساری خود نیز به تدریس اشتغال ورزید؛ وی پس از وفات فرزند ارجمندش شیخ محمدحسین خوانساری، به [[قم]] عزیمت نمود و در آنجا ساکن شد و از سال ۱۳۷۱ ش، در مسجد [[امام حسن عسکری]] علیه السلام به تدریس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] پرداخت.<ref> برگرفته از مصاحبه با آیت الله خوانساری و اعضای خانواده و نوار سخنرانی ایشان.</ref> محفل درسی ایشان شامل دو بخش عمده بود:
  
*4- ميرزاي نائيني؛
+
* الف) [[فقه]]: از ابتدای طهارت تا اواخر بحث [[حج]]؛ که تدریس آن چندین سال به طول انجامید. و سپس یک دور کامل [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]، دو دوره کتاب صلات و بعد از انقلاب اسلامی بحث [[تیمم]] و [[نماز|صلاة]] و [[زکات]] و [[خمس]] و مقداری از حج را تدریس کرد.
 +
* ب) [[اصول فقه]]: ایشان اصول را از اول تا آخر دو دوره قبل از انقلاب و دو دوره بعد از انقلاب اسلامی تدریس کرد.<ref> جزوه زندگینامه.</ref>
  
*5- سيد عبدالهادي شيرازي؛
+
==آثار و تألیفات==
 +
[[پرونده:Khansary.jpg|thumb|240px|left|یکی از آثار آیت الله خوانساری]]
  
*6- شيخ محمدكاظم شيرازي؛
+
از این عالم فرزانه آثار علمی ارزنده ای برجای مانده که عبارتند از:
  
*7- آقا سيدجمال الدين گلپايگاني؛
+
# حاشیه بر [[کفایة الاصول]]؛
 +
# حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]؛
 +
# حاشیه بر [[عروة الوثقی]]؛
 +
# رساله در باب تقلید عروة؛
 +
# قاعده فراغ و تجاوز و اصالة الصحة؛
 +
# رساله توضیح المسائل؛
 +
# مناسک و آداب حج؛
 +
# احادیث فضایل و مناقب [[اهل بیت]] علیهم‌السلام؛
 +
# الجوهر النضید فی شرح فروع التقلید؛
 +
# کتاب طهارت و صلات.
  
*8- مرحوم شيخ موسي خوانساري؛
+
==فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی==
 +
'''فعالیت‌های فرهنگی:'''
  
*9- مرحوم سيد محسن حكيم.<ref> همان.</ref>
+
آیت الله خوانساری در کنار تحصیل، قبل و پس از انقلاب اسلامی، به تدریس برخی متون درسی حوزه اشتغال داشت. همچنین فعالیت‌های گوناگون در مناطق مختلفی داشت؛ به ویژه زمانی که با اصرار مردم و شخصیت های اراک، به [[امام جمعه|امامت جمعه]] اراک منصوب شد، منشأ خدمات ارزشمندی بدین قرار بود، از جمله: تشکیل محفل درس و بحث، تأسیس یک مدرسه علوم دینی در اراک، ساختن مصلای بزرگ، تأسیس بیمارستان خیریه، تعمیر ساختمان مدرسه سپهدار، احداث مسجد قدس.
  
'''رجعتي پس از هجرت'''
+
'''فعالیت‌های سیاسی:'''
  
ايشان سال 1330 ش پس از شانزده سال اقامت در [[نجف]] اشرف، حيات به ايران بازگشت؛ اما جهت مداواي بيماري ريوي خود به تهران رفت و سپس در شهر مقدس [[قم]] مسكن گزيد. در اين دوره حدود هفت سال در درس مرحوم آيت الله بروجردي حاضر شد و بهره‌هاي فراوان برد.
+
چند سال از سفر آیت الله خوانساری به [[قم]] نگذشته بود که حوزه علمیه با ضایعه بزرگ رحلت [[آیت الله بروجردی]] مواجه شد. پس از رحلت ایشان، رژیم منحوس پهلوی به ضدیت با اسلام، شدت بخشید. لذا از سال ۴۱، که ندای حق طلبانه [[امام خمینی]] برخاست، یکی از چهره‌های بزرگ علمی که مخلصانه آن رادمرد الهی را همراهی کرد، شخص آقای خوانساری بود.  
  
==تدريس==
+
ایشان در این دوران بسیار فعال بود و در اکثر موارد، خود به تنهایی اعلامیه و اطلاعیه می داد؛ مانند صدور اطلاعیه‌ای از سوی وی درباره مدارس علمیه که حکومت طاغوت به دنبال تضعیف آن ها بود. وجود شخصیت‌های علمی گرانقدری مثل ایشان، تأثیر مثبتی بر روند مبارزات برجای می گذاشت. او در طول نهضت اسلامی همواره همدوش و بلکه جلوتر از سایر بزرگان حوزه در مبارزات شرکت می نمود.
  
آيت الله خوانساري خود نيز به تدريس اشتغال ورزيد؛ محفل درسي ايشان شامل دو بخش عمده بود:  
+
همچنین آیت الله خوانساری جزو هسته تشکیل دهنده «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» بود و تا پیروزی نهضت در جلسات و تصمیم گیری های آنان شرکت می جست و اعلامیه های صادره آنان را امضا می کرد؛ از جمله: اولین امضای اطلاعیه مشهور جامعه مدرسین در خلع سلطنت از شاه، از آنِ وی بود. ایشان در برابر ترفندهای شاه که همواره در صدد تضعیف نهاد روحانیت و تسلط بر آن بود، بسیار هوشیار بود.
  
الف) فقه: از ابتداي طهارت تا اواخر بحث [[حج]]؛ كه تدريس آن چندين سال به طول انجاميد. و سپس يك دور كامل مكاسب، دو دوره كتاب صلات و بعد از انقلاب اسلامي بحث [[تيمم]] و صلات و [[زكات]] و [[خمس]] و مقداري از حج را تدريس كرد.
+
زمانی که شاه می خواست حوزه دیگری تأسیس کند که رئیس آن شخصی به نام شیخ محسن اشراقی و بسیار مخالف انقلاب بود و با ترفندهای مختلف طلاب را جذب می کرد و پول هنگفتی به آنان می پرداخت، آیت الله خوانساری با صدور اعلامیه‌ای شدیداللحن، هشدار داد که: «اکنون نیز می خواهند برای حوزه، قضیه [[مسجد ضرار]] را تعیین کنند». در آن روز، این اعلامیه در بیست ورق منتشر و تکثیر گردید.<ref> برگرفته از مصاحبه با آیت الله خوانساری.</ref>
  
ب) اصول: ايشان اصول را از اول تا آخر دو دوره قبل از انقلاب و دو دوره بعد از انقلاب اسلامي تدريس كرد.<ref> جزوه زندگينامه.</ref>
+
اسناد فعالیت های سیاسی آیت الله ابوالفضل خوانساری، در جلد سوم کتاب اسناد انقلاب به طور مشروح آمده است که در این جا فهرست وار به همراه شماره صفحه ذکر می شود:
  
==ازدواج==
+
*۱- متن تلگرام مدرسان [[حوزه علمیه قم]] در پی انتقال امام خمینی از [[ترکیه]] به [[نجف]]، ج ۳، ص ۱۷۲.
  
آيت الله خوانساري در سال 1324 ش. از يك خانواده مذهبي در شهر اصفهان همسري را برگزيد؛ حاصل اين ازدواج هشت فرزند پسر و يك دختر بود كه دو فرزندش، محمدحسن (روحاني) و محمدكاظم، درگذشتند. فرزندان ديگر او عبارتند از: محمدباقر (مهندس)، عليرضا (شغل آزاد)، محسن، محمدحسين (روحاني-[[قم]]) مهدي و احمد.
+
- نامه به امیر عباس هویدا، نخست وزیر، درباره تبعید امام، ص ۱۸۵.
  
==آثار==
+
*۳- متن تلگرام اساتید و مدرسین حوزه علمیه قم به امام در پی رحلت [[سید محسن حکیم|آیت الله حکیم]]، ص ۲۲۲.
  
از اين عالم فرزانه آثار علمي ارزنده اي برجاي ماند كه عبارتند از:
+
*۴- متن اعلامیه اساتید حوزه علمیه قم درباره فاجعه خونین ۱۹ دی قم، در تاریخ ۲۲/۱۰/۱۳۵۶.
  
*1- حاشيه بر كفاية الاصول؛
+
*۵- متن اعلامیه درباره فاجعه خونین ۲۹ بهمن، ۱۵/۱۲/۱۳۵۷، ص ۲۴۸.
  
*2- حاشيه بر مكاسب؛
+
*۶- متن نامه جمعی از علما و اساتید قم به شهید [[شهید صدوقی|آیت الله صدوقی]] درباره فجایع یزد (۱۶/۱/۵۷)، ص ۲۶۷.
  
*3- حاشيه بر عروة؛
+
*۷- متن نامه جمعی از علما و اساتید حوزه علمیه قم درباره حادثه ۱۹ اردیبهشت قم (۲۴/۲/۵۷)، ص ۲۹۶.
  
*4- رساله در باب تقليد عروة؛
+
*۸- متن اعلامیه جمعی از علما و اساتید حوزه علمیه قم به مناسبت فرارسیدن نیمه [[شعبان]] ۱۳۹۸ قمری (تیر ۵۷)، ص ۳۱۹.
  
*5- قاعده فراغ و تجاوز و اصالة الصحة؛
+
*۹- متن اعلامیه جمعی از علما و اساتید حوزه علمیه قم درباره حمله مزدوران شاه به مردم [[مشهد]] و سایر شهرها، ص ۳۲۹.
  
*6- رساله توضيح المسائل؛
+
*۱۰- متن اعلامیه جمعی از علمای قم درباره حوادث سیاسی و چهلمین روز شهدای ۱۷ شهریور (۱۷/۷/۵۷)، ص ۴۰۳.
  
*7- مناسك و آداب حج؛
+
*۱۱- متن نامه جمعی از اساتید حوزه علمیه قم درباره تشکیل دولت انقلاب و اوضاع ایران (۱۸/۸/۵۷)، ص ۴۲۵.
  
*8- [[احاديث]] فضايل و مناقب اهل بيت عصمت و طهارت علیهم السلام؛
+
*۱۲- متن پیام جمعی از فضلا به کارکنان شرکت نفت (۱/۹/۵۷)، ص ۴۳۳.
  
*9- الجوهر النضيد في شرح فروع التقليد؛
+
*۱۳- متن تلگرام به علمای مشهد درباره حمله مزدوران شاه به [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم امام رضا]] علیه السلام، ص ۴۳۸.
  
*10 - كتاب طهارت و صلات.
+
*۱۴- متن اعلامیه جمعی از اساتید قم درباره پشتیبانی از اعتصاب کارکنان نفت (۹/۹/۵۷)، ص ۴۴۷.
  
==ويژگي هاي اخلاقي==
+
*۱۵- متن اعلامیه جمعی از استادان حوزه علمیه قم درباره توطئه های شاه (۱۰/۹/۵۷)، ص ۴۵۱.
  
مهمترين ويژگي هاي اخلاقي اين عالم رباني را چنين مي توان برشمرد:
+
*۱۶- متن اعلامیه اساتید حوزه علمیه قم درباره کشتار وحشیانه رژیم شاه در تهران و سایر شهرها در اول [[ماه محرم|محرم]] ۱۳۹۹، ص ۴۵۹.
  
'''<I>1- رعايت تقوا و پرهيزكاري:</I>'''
+
*۱۷- متن اعلامیه جمعی از اساتید حوزه علمیه قم درباره ملاقات [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئی]] با فرح دیبا (آذر ۵۷)، ص ۴۷۴.
  
ايشان مقيد بود در تمام زمينه‌ها، [[عبادت]] و غير آن، [[تقوا]] را رعايت كند؛ به طوري كه برخي از افرادي كه او را مي شناسند، او را اسوه تقوا و پرهيزكاري معرفي مي كنند.
+
*۱۸- متن اعلامیه درباره راهپیمایی روز [[عاشورا]] و [[تاسوعا]] (۱۸/۹/۵۷)، ص ۴۷۷.
  
'''<I>2- ساده زيستي:</I>'''
+
*۱۹- متن تلگرام اساتید حوزه علمیه قم به رئیس جمهور فرانسه (۱۸/۹/۵۷)، ص ۴۷۹.
  
آيت الله ابوالفضل نجفي خوانساري همواره از زخارف دنيا و تشريفات دوري مي جست و مي فرمود: انسان نبايد تشريفاتي باشد؛ چرا كه انسان را از [[ياد خدا]] غافل مي سازد و او را به خود مشغول مي گرداند. ما بايد از مولاي خويش [[امام علی]] علیه السلام پيروي كنيم كه با داشتن امكانات و موقعيت ها، ساده زيستي را سرلوحه خويش قرار داده بود.
+
*۲۰- متن اعلامیه جمعی از اساتید حوزه علمیه قم درباره مجلس بزرگداشت شهدای محرم ۱۳۹۹ (۲۲/۹/۵۷)، ص ۴۸۱.
  
'''<I>3- كم حرفي:</I>'''
+
*۲۱- متن اعلامیه راهپیمایی سراسری مردم [[ایران]] در تاسوعا و عاشورا (۲۵/۹/۵۷)، ص ۴۸۸.
  
او بيشتر اوقات به مطالعه و پژوهش مشغول بود و مي كوشيد از زياده گويي و سخناني بيهوده بپرهيزد. در اين باره مي فرمود: اگر انسان بخواهد لحظه‌هاي گرانقدر خود را با سخنان بيهوده تلف كند، ضرر كرده است؛ به جاي آن، بهتر است به مطالعه و تفحص در امور ديني و مسائل مذهبي بپردازد؛ تا بتواند هم خودش بهره‌اي ببرد و هم براي كساني ديگر مفيد باشد.
+
*۲۲- متن اعلامیه جمعی از اساتید حوزه علمیه قم درباره برگزاری مجلس بزرگداشت شهدای گلگون کفن حوادث ایران (۲۵/۹/۵۷)، ص ۴۹۷.
  
'''<I>4- احترام به سلسله جليله روحانيت:</I>'''
+
*۲۳- متن بیانیه علمای اصفهان و نجف آباد درباره برگزاری مجالس بزرگداشت شهدای این شهرها (۲۹/۹/۵۷)، ص ۵۰۳.
  
آيت الله خوانساري به روحانيت احترام خاصي قائل بود. به هنگام ملاقات روحانيان با ايشان، فروتنانه از جاي برمي‌خاست و به گرمي از آن ها استقبال مي كرد؛ به نحوي كه برخي نقل كرده اند: «وقتي حاج آقا با آن حالت از ما استقبال مي كرد ما خجالت مي كشيديم كه شخصيتي مثل ايشان پيش پاي ما از جاي برخيزد.» اين عالم ارجمند دليل اين عملش را چنين ابراز مي داشت: «اين روحانيت است كه مي تواند جامعه را بسازد و آن را اصلاح كند؛ چرا كه اينان بيان كننده [[احكام]] دين در جامعه هستند و بار سنگيني را بر دوش دارند. لذا ما وظيفه داريم به آن ها احترام بگزاريم».
+
*۲۴- متن اعلامیه علمای [[قم]] درباره بازگشایی مغازه ها (۳۰/۹/۵۷)، ص ۵۰۵.
  
'''<I>5- عشق به ائمه اطهار علیهم السلام:</I>'''
+
*۲۵- متن اعلامیه اساتید و فضلای حوزه علمیه قم درباره خلع محمدرضاشاه از مقام سلطنت (۳۰/۹/۵۷)، ص ۵۰۶.
  
او به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام و وجود نازنين [[پيامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله عشق مي ورزيد و يكي از راه‌‌هاي موفقيت و پيروزي در مراحل زندگاني را توسل به ائمه اطهار علیهم السلام مي دانست. به همين جهت از همان ابتداي ورود به [[قم]]، پنجشنبه ها مجلس روضه اي در منزل خود برپا كرده و در آن مجلس، علاوه بر ذكر مصيبت، به مسائل علمي و اعتقادي پرداخته مي شد. محتواي سخنان به گونه‌اي بود كه بسياري از بزرگان حوزه، از جمله [[امام خمینی]] قدس سره در آن شركت مي كردند. اين مجالس، اكنون نيز برگزار مي شود.
+
*۲۶- متن اعلامیه جمعی از علما و مدرسین حوزه علمیه قم در سالگرد کشتار وحشیانه مردم قم (۷/۱۰/۵۷)، ص ۵۱۸.
  
'''<I>6- تقيد به زي طلبگي:</I>'''
+
*۲۷- متن نامه به استادان دانشگاه های ایران و اعلام پشتیبانی از آنان (۱۰/۱۰/۵۷)، ص ۵۲۲.
  
ايشان به اين امر بسيار اهميت مي داد و در مراحل مختلف زندگاني از آن غافل نبود. معتقد بود كه: «ما نان امام زمان را مي خورديم، پس بايد شئون طلبگي را حفظ كنيم تا آن حضرت آزرده نشود».<ref> نوار مصاحبه ايشان.</ref>
+
*۲۸- متن تلگرام جمعی از علما و استادان حوزه علمیه قم به رئیس جمهور فرانسه در پی هجرت امام به این کشور (۱۲/۱۰/۵۷)، ص ۵۲۵.
  
آن بزرگوار علاوه بر موارد مذكور، ويژگي هاي ديگري نيز داشت؛ مانند پيش دستي در سلام دادن به ديگران، اهميت و توجه فوق العاده به تربيت فرزندان، دائم الوضو بودن.<ref> برگرفته از مصاحبه با اعضاي خانواده ايشان.</ref>
+
*۲۹- متن اعلامیه جمعی از روحانیون حوزه علمیه قم درباره جنایات ننگین عمال شاه در شهرهای مختلف و دعوت به راهپیمایی (دی ماه ۵۷)، ص ۵۲۸.
  
==فعاليت‌هاي فرهنگي و سياسي==
+
*۳۰- متن اعلامیه جمعی از علمای حوزه علمیه قم درباره روی کارآمدن دولت بختیار و اعلام عزای عمومی (۱۷/۱۰/۵۷)، ص ۵۳۲.
  
'''<I>1- فعاليت‌هاي فرهنگي:</I>'''
+
ایشان در دوران بعد از انقلاب نیز همیشه در صحنه بود. وی محور مبارزات و قیام حضرت امام خمینی را سه چیز می دانست:
  
ايشان در كنار تحصيل، قبل و پس از انقلاب اسلامي، به تدريس برخي متون درسي حوزه اشتغال داشت. همچنين فعاليت‌هاي گوناگون در مناطق مختلفي داشت؛ به ويژه زماني كه با اصرار مردم و شخصيت هاي اراك، به امامت جمعه اراك منصوب شد، منشأ خدمات ارزشمندي بدين قرار بود:
+
*این که سلطنت شاهان در این کشور، موجب ذلت آن در برابر کشورهای مستکبر شده بود؛ همچنان که امام خمینی فرمود: من تأسف می خورم از این که شخص اول مملکت آن قدر باید ذلیل شود که برای رفتن نزد کارتر (رئیس جمهور اسبق امریکا) به خودش اجازه ندهند و او عیالش را بفرستد. این کشور را می خواهند ذلیل و خوار کنند. از این رو، امام خمینی قیام کرد تا عزت و افتخار از دست رفته را به وطن اسلامی بازگرداند.
  
- تشكيل محفل درس و بحث.
+
*[[احکام]] [[اسلام]] در این کشور رو به فراموشی می رفت؛ حتی جسارت را به حدی رساندند که تاریخ [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت پیامبر]] را به تاریخ شاهنشاهی تغییر دادند. امام خمینی به پاخاست تا احکام الهی را احیاء گرداند.
  
- تأسيس يك مدرسه علوم ديني در اراك، كه اكنون حدود شصت طلبه در آن به تحصيل مشغولند. اين مدرسه زير نظر مركز شوراي مديريت حوزه علميه قم فعاليت مي كند.
+
*[[فساد]] و بی بندوباری شیوع یافته بود؛ کشف [[حجاب]]، [[شراب خواری|میگساری]] های آشکار، ترویج فرهنگ غرب و...، همه با هدف فروبردن مردم در منجلاب تباهی و فساد بود. امام خمینی برای مبارزه با چنین وضعیتی، قیام کرد.<ref> همان.</ref>
  
- ساختن مصلاي بزرگ.
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
- تأسيس بيمارستان خيريه.
+
مهمترین ویژگی های اخلاقی این عالم ربانی را چنین می توان برشمرد:
  
- تعمير ساختمان مدرسه سپهدار.
+
'''<I>۱- رعایت تقوا و پرهیزکاری:</I>'''
  
- احداث مسجد قدس.
+
ایشان مقید بود در تمام زمینه‌ها، [[عبادت]] و غیر آن، [[تقوا]] را رعایت کند؛ به طوری که برخی از افرادی که او را می شناسند، او را اسوه تقوا و پرهیزکاری معرفی می کنند.
  
ايشان پس از وفات فرزند ارجمندش حاج شيخ محمدحسين خوانساري، به قم عزيمت نمود و در آن جا ساكن شد و از سال 1371 ش، در مسجد [[امام حسن عسکری]] علیه السلام به تدريس خارج [[فقه]] و [[اصول]] پرداخت.<ref> برگرفته از مصاحبه با آيت الله خوانساري و اعضاي خانواده و نوار سخنراني ايشان.</ref>
+
'''<I>۲- ساده زیستی:</I>'''
  
'''<I>2- فعاليت هاي سياسي:</I>'''
+
آیت الله ابوالفضل خوانساری همواره از زخارف دنیا و تشریفات دوری می جست و می فرمود: انسان نباید تشریفاتی باشد؛ چرا که انسان را از یاد [[خدا]] غافل می سازد و او را به خود مشغول می گرداند. ما باید از مولای خویش [[امام علی]] علیه السلام پیروی کنیم که با داشتن امکانات و موقعیت ها، ساده زیستی را سرلوحه خویش قرار داده بود.
  
حيات سياسي آيت الله خوانساري به دو بخش تقسيم مي شود:
+
'''<I>۳- کم حرفی:</I>'''
  
الف) قبل از انقلاب: چند سال از سفر آيت الله خوانساري به [[قم]] نگذشته بود كه حوزه علميه با ضايعه بزرگ رحلت آيت الله بروجردي مواجه شد. پس از رحلت ايشان، رژيم منحوس پهلوي به ضديت با اسلام، شدت بخشيد. لذا از سال 41، كه نداي حق طلبانه امام خميني برخاست، يكي از چهره‌هاي بزرگ علمي كه مخلصانه آن رادمرد الهي را همراهي كرد، شخص آقاي خوانساري بود.  
+
او بیشتر اوقات به مطالعه و پژوهش مشغول بود و می کوشید از زیاده گویی و سخنانی بیهوده بپرهیزد. در این باره می فرمود: اگر انسان بخواهد لحظه‌های گرانقدر خود را با سخنان بیهوده تلف کند، ضرر کرده است؛ به جای آن، بهتر است به مطالعه و تفحص در امور دینی و مسائل مذهبی بپردازد تا بتواند هم خودش بهره‌ای ببرد و هم برای کسانی دیگر مفید باشد.
  
ايشان در اين دوران بسيار فعال بود و در اكثر موارد، خود به تنهايي اعلاميه و اطلاعيه مي داد؛ مانند صدور اطلاعيه‌اي از سوي وي درباره مدارس علميه كه حكومت طاغوت به دنبال تضعيف آن ها بود. وجود شخصيت‌هاي علمي گرانقدري مثل ايشان، تأثير مثبتي بر روند مبارزات برجاي مي گذاشت. او در طول نهضت اسلامي همواره همدوش و بلكه جلوتر از ساير بزرگان حوزه در مبارزات شركت مي نمود.
+
'''<I>۴- احترام به روحانیت:</I>'''
  
همچنين آيت الله خوانساري جزو هسته تشكيل دهنده «جامعه مدرسين حوزه علميه قم» بود و تا پيروزي نهضت در جلسات و تصميم گيري هاي آنان شركت مي جست و اعلاميه هاي صادره آنان را امضا مي كرد؛ از جمله: اولين امضاي اطلاعيه مشهور جامعه مدرسين در خلع سلطنت از شاه، از آنِ وي بود. ايشان در برابر ترفندهاي شاه كه همواره در صدد تضعيف نهاد روحانيت و تسلط بر آن بود، بسيار هوشيار بود.  
+
آیت الله خوانساری به روحانیت احترام خاصی قائل بود. به هنگام ملاقات روحانیان با ایشان، فروتنانه از جای برمی‌خاست و به گرمی از آن ها استقبال می کرد؛ به نحوی که برخی نقل کرده اند: «وقتی حاج آقا با آن حالت از ما استقبال می کرد ما خجالت می کشیدیم که شخصیتی مثل ایشان پیش پای ما از جای برخیزد.» این عالم ارجمند دلیل این عملش را چنین ابراز می داشت: «این روحانیت است که می تواند جامعه را بسازد و آن را اصلاح کند؛ چرا که اینان بیان کننده [[احکام]] دین در جامعه هستند و بار سنگینی را بر دوش دارند. لذا ما وظیفه داریم به آن ها احترام بگزاریم».
  
زماني كه شاه مي خواست حوزه ديگري تأسيس كند كه رئيس آن شخصي به نام شيخ محسن اشراقي و بسيار مخالف انقلاب بود و با ترفندهاي مختلف طلاب را جذب مي كرد و پول هنگفتي به آنان مي پرداخت، آيت الله خوانساري با صدور اعلاميه‌اي شديداللحن، هشدار داد كه: «اكنون نيز مي خواهند براي حوزه، قضيه مسجد ضرار را تعيين كنند». در آن روز، اين اعلاميه در بيست ورق منتشر و تكثير گرديد.<ref> برگرفته از مصاحبه با آيت الله خوانساري.</ref>
+
'''<I>۵- عشق به اهل بیت علیهم السلام:</I>'''
  
اسناد فعاليت هاي سياسي حضرت آيت الله ابوالفضل خوانساري، در جلد سوم كتاب اسناد انقلاب به طور مشروح آمده است كه در اين جا فهرست وار به همراه شماره صفحه ذكر مي شود:
+
او به [[اهل بیت]] علیهم السلام و وجود نازنین [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله عشق می ورزید و یکی از راه‌‌های موفقیت و پیروزی در مراحل زندگانی را [[توسل به اهل بیت علیهم السلام|توسل]] به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام می دانست. به همین جهت از همان ابتدای ورود به [[قم]]، پنجشنبه ها مجلس [[روضه خوانی|روضه]] ای در منزل خود برپا کرده و در آن مجلس، علاوه بر ذکر مصیبت، به مسائل علمی و اعتقادی پرداخته می شد. محتوای سخنان به گونه‌ای بود که بسیاری از بزرگان حوزه، از جمله [[امام خمینی]] قدس سره در آن شرکت می کردند.
  
*1- متن تلگرام مدرسان حوزه علميه قم در پي انتقال امام از [[تركيه]] به [[نجف]]، ج 3، ص 172.
+
'''<I>۶- تقید به زی طلبگی:</I>'''
  
*2- نامه به امير عباس هويدا، نخست وزير، درباره تبعيد امام، ص 185.
+
ایشان به این امر بسیار اهمیت می داد و در مراحل مختلف زندگانی از آن غافل نبود. معتقد بود که: «ما نان [[امام زمان]] را می خوردیم، پس باید شئون طلبگی را حفظ کنیم تا آن حضرت آزرده نشود».<ref> نوار مصاحبه ایشان.</ref>
  
*3- متن تلگرام اساتيد و مدرسين حوزه علميه قم به امام در پي رحلت آيت الله حكيم، ص 222.
+
آن بزرگوار علاوه بر موارد مذکور، ویژگی های دیگری نیز داشت؛ مانند پیش دستی در [[سلام]] دادن به دیگران، اهمیت و توجه فوق العاده به تربیت فرزندان، دائم الوضو بودن.<ref> برگرفته از مصاحبه با اعضای خانواده ایشان.</ref>
  
*4- متن اعلاميه اساتيد حوزه علميه قم درباره فاجعه خونين 19 دي قم، در تاريخ 22/10/1356.
+
==وفات==
 
 
*5- متن اعلاميه درباره فاجعه خونين 29 بهمن، 15/12/1357، ص 248.
 
 
 
*6- متن نامه جمعي از علما و اساتيد قم به شهيد آيت الله صدوقي درباره فجايع يزد (16/1/57)، ص 267.
 
 
 
*7- متن نامه جمعي از علما و اساتيد حوزه علميه قم درباره حادثه 19 ارديبهشت قم (24/2/57)، ص 296.
 
 
 
*8- متن اعلاميه جمعي از علما و اساتيد حوزه علميه قم به مناسبت فرارسيدن نيمه [[شعبان]] 1398 قمري (تير 57)، ص 319.
 
 
 
*9- متن اعلاميه جمعي از علما و اساتيد حوزه علميه قم درباره حمله مزدوران شاه به مردم [[مشهد]] و ساير شهرها، ص 329.
 
 
 
*10- متن اعلاميه جمعي از علماي قم درباره حوادث سياسي و چهلمين روز شهداي 17 شهريور (17/7/57)، ص 403.
 
 
 
*11- متن نامه جمعي از اساتيد حوزه علميه قم درباره تشكيل دولت انقلاب و اوضاع ايران (18/8/57)، ص 425.
 
 
 
*12- متن پيام جمعي از فضلا به كاركنان شركت نفت (1/9/57)، ص 433.
 
 
 
*13- متن تلگرام به علماي مشهد درباره حمله مزدوران شاه به حرم [[امام رضا]] علیه السلام، ص 438.
 
 
 
*14- متن اعلاميه جمعي از اساتيد قم درباره پشتيباني از اعتصاب كاركنان نفت (9/9/57)، ص 447.
 
 
 
*15- متن اعلاميه جمعي از استادان حوزه علميه قم درباره توطئه هاي شاه (10/9/57)، ص 451.
 
 
 
*16- متن اعلاميه اساتيد حوزه علميه قم درباره كشتار وحشيانه رژيم شاه در تهران و ساير شهرها در اول [[محرم]] 1399، ص 459.
 
 
 
*17- متن اعلاميه جمعي از اساتيد حوزه علميه قم درباره ملاقات آيت الله خوئي با فرح ديبا (آذر 57)، ص 474.
 
 
 
*18- متن اعلاميه درباره راهپيمايي روز عاشورا و تاسوعا (18/9/57)، ص 477.
 
 
 
*19- متن تلگرام اساتيد حوزه علميه قم به رئيس جمهور فرانسه (18/9/57)، ص 479.
 
 
 
*20- متن اعلاميه جمعي از اساتيد حوزه علميه قم درباره مجلس بزرگداشت شهداي [[محرم]] 1399 (22/9/57)، ص 481.
 
 
 
*21- متن اعلاميه راهپيمايي سراسري مردم ايران در تاسوعا و عاشورا (25/9/57)، ص 488.
 
 
 
*22- متن اعلاميه جمعي از اساتيد حوزه علميه قم درباره برگزاري مجلس بزرگداشت شهداي گلگون كفن حوادث ايران (25/9/57)، ص 497.
 
 
 
*23- متن بيانيه علماي اصفهان و نجف آباد درباره برگزاري مجالس بزرگداشت شهداي اين شهرها (29/9/57)، ص 503.
 
 
 
*24- متن اعلاميه علماي [[قم]] درباره بازگشايي مغازه ها (30/9/57)، ص 505.
 
 
 
*25- متن اعلاميه اساتيد و فضلاي حوزه علميه قم درباره خلع محمدرضاشاه از مقام سلطنت (30/9/57)، ص 506.
 
 
 
*26- متن اعلاميه جمعي از علما و مدرسين حوزه علميه قم در سالگرد كشتار وحشيانه مردم قم (7/10/57)، ص 518.
 
 
 
*27- متن نامه به استادان دانشگاه هاي ايران و اعلام پشتيباني از آنان (10/10/57)، ص 522.
 
 
 
*28- متن تلگرام جمعي از علما و استادان حوزه علميه قم به رئيس جمهور فرانسه در پي هجرت امام به اين كشور (12/10/57)، ص 525.
 
 
 
*29- متن اعلاميه جمعي از روحانيون حوزه علميه قم درباره جنايات ننگين عمال شاه در شهرهاي مختلف و دعوت به راهپيمايي (دي ماه 57)، ص 528.
 
 
 
*30- متن اعلاميه جمعي از علماي حوزه علميه قم درباره روي كارآمدن دولت بختيار و اعلام عزاي عمومي (17/10/57)، ص 532.
 
 
 
ب) فعاليت هاي بعد از انقلاب: ايشان در اين دوران نيز هميشه در صحنه بود. وي محور مبارزات و قيام حضرت امام خميني را سه چيز مي دانست:
 
 
 
*1) اين كه سلطنت شاهان در اين كشور، موجب ذلت آن در برابر كشورهاي مستكبر شده بود؛ همچنان كه امام خميني فرمود: من تأسف مي خورم از اين كه شخص اول مملكت آن قدر بايد ذليل شود كه براي رفتن نزد كارتر (رئيس جمهور اسبق امريكا) به خودش اجازه ندهند و او عيالش را بفرستد. اين كشور را مي خواهند ذليل و خوار كنند. از اين رو، امام خميني قيام كرد تا عزت و افتخار از دست رفته را به وطن اسلامي بازگرداند.
 
 
 
*2) [[احكام]] اسلام در اين كشور رو به فراموشي مي رفت؛ حتي جسارت را به حدي رساندند كه تاريخ هجري پيامبر را به تاريخ شاهنشاهي تغيير دادند. امام خميني به پاخاست تا احكام الهي را احياء گرداند.
 
 
 
*3) فساد و بي بندوباري شيوع يافته بود؛ كشف حجاب، ميگساري هاي آشكار، ترويج فرهنگ غرب و...، همه با هدف فروبردن مردم در منجلاب تباهي و فساد بود. امام خميني براي مبارزه با چنين وضعيتي، قيام كرد.<ref> همان.</ref>
 
 
 
==خاطرات آيت الله خوانساري==
 
 
 
ايشان نقل مي كرد كه روزي مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني كه مرجع بزرگ [[نجف]] اشرف بشمار مي رفت، تمام اساتيد سطح حوزه را مثل حضرات آيات: خويي، شاهرودي و... را گرد آورد، و ما نيز آنجا بوديم، گفت: «اين حوزه بايد مركز [[فقه]] و [[اصول]] شود. الآن بلاد ايران از فقيه خالي شده. روزي كه من از وطن خودم به نجف آمدم، چند نفر مجتهد مسلم در آن جا بود. تلاش اين جانب تربيت فقيه است و راضي نيستم كه از شهريه‌اي كه از طرف من داده مي شود، كسي به علوم ديگري مشغول شود».<ref> مصاحبه با خانواده ايشان.</ref>
 
 
 
همچنين مرحوم آيت الله خوانساري خاطره‌اي را نقل مي كرد كه نشانه منزلت پدرش و مرحوم شمس آبادي بود. ايشان مي فرمود: در يك روز تابستاني به همراه مرحوم آيت الله شمس آبادي، كه رفاقت ديرينه اي با مرحوم پدرم داشت، به مزار پدرم رفتيم و در حال ايستاده مشغول خواندن فاتحه شديم. ناگهان آيت الله شمس آبادي گفت: «چشم!» و نشست. من با تعجب پرسيدم: چه شده؟ فرمود: من الآن مرحوم شيخ احمد را ديدم كه چند نفر هم همراه ايشان بود و از عتبات برمي‌گشتند. شيخ احمد به من گفت: هر زمان كه مي خواهي فاتحه بخواني، بنشين و فاتحه بخوان. لذا من نشستم.
 
 
 
ايشان در خاطره ديگر نقل مي كرد: روزي مرحوم شيخ ابوالحسن كروني در نجف اشرف به ديدن من آمد و گفت: مي خواهم به ديدن آقا جمال گلپايگاني بروم؛ اما ايشان به خاطر كسالت، كسي را نمي پذيرند. لذا از من خواهش كرد كه خدمت آقا جمال برسم و براي او وقت ملاقات بگيرم. من خدمت آقا جمال رسيدم و وقت گرفتم. در هر حال در ساعت مقرر، با كمي تأخير، خدمت ايشان رسيديم و با ايشان صحبت هايي كرديم. هنگام خداحافظي، من مقداري زودتر بيرون آمدم و ايشان (كروني) با تأخير خارج شد.
 
 
 
از اين جريان حدود يكسال گذشت و من بيماري ريوي پيدا كردم و دكترها گفتند: شما بايد نجف را ترك كنيد و براي مداوا به ايران برويد. به همين دليل، در يكي از بيمارستان هاي تهران حدود نُه ماه بستري شدم. در تمام اين مدت، آقاي كروني همراه من بود. بعد از بهبودي، روزي آقاي كروني گفت: از من نپرسيدي كه چرا در اين مدت، به شما خدمت كردم؟ علتش اين بود كه روزي كه ما خدمت آقا جمال رسيديم، سفارش شما را به من كرد و گفت: در ايران به ايشان رسيدگي كنيد. گفتم: ايشان نجف هستند. گفت: بزودي به تهران مي رود؛ اگر رفت، مواظب حالش باش. روزي كه ما خدمت آقا جمال رسيده بوديم، اصلاً علامتي از بيماري ريوي در من نبود. شايد حدود يك سال بعد به اين بيماري مبتلا شدم.<ref> نقل از آقاي مهدي خوانساري (پسرش).</ref>
 
 
 
==رحلت جانگداز==
 
 
 
سرانجام آن عالم بزرگوار روز 26 [[رجب]] 1422 ق. مصادف با مهرماه 1380 ش در سن 86 سالگي چشم از جهان فروبست. پيكر پاكش روز 27 رجب پس از تشييع باشكوه و [[نماز]] آيت الله بهجت، مدظله العالي، در مسجد بالاسر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها به خاك سپرده شد.
 
  
 +
مرحوم آیت الله ابوالفضل خوانساری، سرانجام در روز ۲۶ [[رجب]] ۱۴۲۲ ق (مهر ۱۳۸۰ ش) در سن ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست. پیکر پاکش روز ۲۷ رجب پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] باشکوه و اقامه [[نماز میت|نماز]] توسط [[محمدتقی بهجت فومنی|آیت الله بهجت]]، در مسجد بالاسر [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه]] علیها السلام به خاک سپرده شد.
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
==منبع==
+
==منابع==
 +
* "ابوالفضل خوانساری"، ستارگان حرم، ولی عباس‌زاده، ج۱۴، ص۱۷۷-۱۹۱.
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= متوسط
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده=دارد
 +
}}
 +
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:ابوالفضل (2).jpg|ابوالفضل خوانساری در نوجوانی
 +
پرونده:ابوالفضل (4).jpg|ابوالفضل خوانساری در جوانی
 +
پرونده:ابوالفضل (6).jpg|[[محمدتقی فلسفی]] و ابوالفضل خوانساری
 +
پرونده:ابوالفضل0 (2).jpg|از راست: [[محمدرضا مهدوی کنی]]، ابوالفضل خوانساری و [[شهید فضل الله محلاتی|شهید فضل‌الله مهدی زاده محلاتی]]
 +
پرونده:ابوالفضل0 (1).jpg|ابوالفضل خوانساری و [[شهید سید ابوالحسن شمس آبادی]]
 +
پرونده:ابوالفضل (3).jpg|ابوالفضل خوانساری
 +
پرونده:ابوالفضل0.jpg|از راست: ابوالقاسم فلسفی، [[سید احمد خوانساری|سید احمد موسوی خوانساری]] و ابوالفضل خوانساری
 +
پرونده:ابوالفضل (7).jpg|از راست: ابوالفضل خوانساری، علی اکبر فیض آلنی (مشکینی) و ناشناسان
 +
پرونده:ابوالفضل (5).jpg|ابوالفضل خوانساری
 +
پرونده:ابوالفضل (1).jpg|ابوالفضل خوانساری
 +
</gallery>
  
ولي عباس زاده"ابوالفضل خوانساري"ستارگان حرم، جلد 14، صفحه 177، 191.
+
[[رده:علمای معاصر|خوانساری،ابوالفضل]][[رده:علماء شیعه]][[رده:مبارزان علیه پهلوی]]
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:شخصیت های سیاسی]][[رده:فقیهان]]
[[رده:شخصیت های سیاسی]]
+
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
 +
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۰

«آیت الله ابوالفضل خوانساری»‌ (۱۲۹۶-۱۳۸۰ ش)، از فقها و علمای مجاهد شیعه معاصر و از شاگردان سید ابوالقاسم خویی بود. او ضمن حضور فعال در مبارزات انقلاب اسلامی ایران، سالها به تحصیل و تدریس در نجف و قم پرداخت و مسئولیت‌هایی چون امامت جمعه اراک، عضویت در مجلس خبرگان رهبری و عضویت در جامعه مدرسین قم را بر عهده داشت.

۲۲۰px
نام کامل ابوالفضل نجفی خوانساری
زادروز ۱۲۹۶ شمسی
زادگاه اصفهان
وفات ۱۳۸۰ شمسی
مدفن قم، حرم حضرت معصومه علیهاالسلام

Line.png

اساتید

سید محسن حکیم، سید جمال الدین گلپایگانی، سید عبدالهادی شیرازی، سید ابوالقاسم خویی، محمدحسن غروی اصفهانی،...


آثار

الجوهر النضید فی شرح فروع التقلید، حاشیه بر کفایة الاصول، حاشیه بر مکاسب، حاشیه بر عروة الوثقی، مناسک و آداب حج، احادیث فضایل و مناقب اهل بیت،...


ولادت و نسب

ابوالفضل نجفی خوانساری در سال ۱۲۹۶ شمسی (برابر با ۱۳۳۶ ق) در محله بیدآباد شهر اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش شیخ احمد خوانساری از دانشمندان و از خطیبان نامی و نگارنده کتاب «لسان الصدق و بیان الحق» است.

تحصیل و استادان

ابوالفضل خوانساری از همان کودکی نبوغ خود را در حفظ و یادگیری علوم مختلف نشان داد و به سرعت دوره های مقدماتی تحصیل را در مکتب خانه ها گذراند و قدم به حوزه علمیه اصفهان گذاشت. مقدمات را نزد پدرش آموخت و سپس نزد شیخ هبةالله هرندی شرح لمعه خواند. ادبیات را نزد سید احمد مقدس و معالم را نزد محمدحسن نجف آبادی آموخت.

او از درس نهج البلاغه عالم زاهد و وارسته حاج میرزا علی آقا شیرازی بهره های فراوان برد. در این دوران، که حدود دوازده ساله بود، پدرش را از دست داد و تحت کفالت مرحوم شیخ ابوتراب قرار گرفت. ابوالفضل خوانساری هیجده ساله بود که برای کسب علم راهی نجف اشرف شد.

پس از ورود به حوزه نجف، ابتدا در محضر آیت الله سید ابوالقاسم خویی دروس رسائل، مکاسب و کفایه را گذراند و سپس در درس آیت الله میر محمدباقر زنجانی (سطح و خارج) حضور یافت. در همان زمان با مرحوم شیخ صدرا بادکوبه ای آشنا شد و فلسفه را نزد او آموخت و دو کتاب منظومه سبزواری و شوارق الالهام را به اتمام رساند. او همزمان با کسب علم از سلوک و تزکیه نفس غافل نبود و از محضر مرحوم میرزا علی آقا قاضی استفاده های معنوی فراوان برد.[۱]

با اتمام دروس سطح حوزه، درس خارج اصول را نزد آیت الله محمدحسن غروی اصفهانی معروف به کمپانی آغاز کرد و حدود سه سال از نظریات اصولی ایشان استفاده نمود. او در همان سال ها در درس این بزرگان نیز حضور می یابد:

ایشان در سال ۱۳۳۰ ش. پس از شانزده سال اقامت در نجف اشرف، به ایران بازگشت و سپس در شهر مقدس قم مسکن گزید. در این دوره حدود هفت سال در درس مرحوم آیت الله بروجردی حاضر شد و بهره‌های فراوان برد.

تدریس

آیت الله ابوالفضل خوانساری خود نیز به تدریس اشتغال ورزید؛ وی پس از وفات فرزند ارجمندش شیخ محمدحسین خوانساری، به قم عزیمت نمود و در آنجا ساکن شد و از سال ۱۳۷۱ ش، در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت.[۳] محفل درسی ایشان شامل دو بخش عمده بود:

  • الف) فقه: از ابتدای طهارت تا اواخر بحث حج؛ که تدریس آن چندین سال به طول انجامید. و سپس یک دور کامل مکاسب، دو دوره کتاب صلات و بعد از انقلاب اسلامی بحث تیمم و صلاة و زکات و خمس و مقداری از حج را تدریس کرد.
  • ب) اصول فقه: ایشان اصول را از اول تا آخر دو دوره قبل از انقلاب و دو دوره بعد از انقلاب اسلامی تدریس کرد.[۴]

آثار و تألیفات

یکی از آثار آیت الله خوانساری

از این عالم فرزانه آثار علمی ارزنده ای برجای مانده که عبارتند از:

  1. حاشیه بر کفایة الاصول؛
  2. حاشیه بر مکاسب؛
  3. حاشیه بر عروة الوثقی؛
  4. رساله در باب تقلید عروة؛
  5. قاعده فراغ و تجاوز و اصالة الصحة؛
  6. رساله توضیح المسائل؛
  7. مناسک و آداب حج؛
  8. احادیث فضایل و مناقب اهل بیت علیهم‌السلام؛
  9. الجوهر النضید فی شرح فروع التقلید؛
  10. کتاب طهارت و صلات.

فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی

فعالیت‌های فرهنگی:

آیت الله خوانساری در کنار تحصیل، قبل و پس از انقلاب اسلامی، به تدریس برخی متون درسی حوزه اشتغال داشت. همچنین فعالیت‌های گوناگون در مناطق مختلفی داشت؛ به ویژه زمانی که با اصرار مردم و شخصیت های اراک، به امامت جمعه اراک منصوب شد، منشأ خدمات ارزشمندی بدین قرار بود، از جمله: تشکیل محفل درس و بحث، تأسیس یک مدرسه علوم دینی در اراک، ساختن مصلای بزرگ، تأسیس بیمارستان خیریه، تعمیر ساختمان مدرسه سپهدار، احداث مسجد قدس.

فعالیت‌های سیاسی:

چند سال از سفر آیت الله خوانساری به قم نگذشته بود که حوزه علمیه با ضایعه بزرگ رحلت آیت الله بروجردی مواجه شد. پس از رحلت ایشان، رژیم منحوس پهلوی به ضدیت با اسلام، شدت بخشید. لذا از سال ۴۱، که ندای حق طلبانه امام خمینی برخاست، یکی از چهره‌های بزرگ علمی که مخلصانه آن رادمرد الهی را همراهی کرد، شخص آقای خوانساری بود.

ایشان در این دوران بسیار فعال بود و در اکثر موارد، خود به تنهایی اعلامیه و اطلاعیه می داد؛ مانند صدور اطلاعیه‌ای از سوی وی درباره مدارس علمیه که حکومت طاغوت به دنبال تضعیف آن ها بود. وجود شخصیت‌های علمی گرانقدری مثل ایشان، تأثیر مثبتی بر روند مبارزات برجای می گذاشت. او در طول نهضت اسلامی همواره همدوش و بلکه جلوتر از سایر بزرگان حوزه در مبارزات شرکت می نمود.

همچنین آیت الله خوانساری جزو هسته تشکیل دهنده «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» بود و تا پیروزی نهضت در جلسات و تصمیم گیری های آنان شرکت می جست و اعلامیه های صادره آنان را امضا می کرد؛ از جمله: اولین امضای اطلاعیه مشهور جامعه مدرسین در خلع سلطنت از شاه، از آنِ وی بود. ایشان در برابر ترفندهای شاه که همواره در صدد تضعیف نهاد روحانیت و تسلط بر آن بود، بسیار هوشیار بود.

زمانی که شاه می خواست حوزه دیگری تأسیس کند که رئیس آن شخصی به نام شیخ محسن اشراقی و بسیار مخالف انقلاب بود و با ترفندهای مختلف طلاب را جذب می کرد و پول هنگفتی به آنان می پرداخت، آیت الله خوانساری با صدور اعلامیه‌ای شدیداللحن، هشدار داد که: «اکنون نیز می خواهند برای حوزه، قضیه مسجد ضرار را تعیین کنند». در آن روز، این اعلامیه در بیست ورق منتشر و تکثیر گردید.[۵]

اسناد فعالیت های سیاسی آیت الله ابوالفضل خوانساری، در جلد سوم کتاب اسناد انقلاب به طور مشروح آمده است که در این جا فهرست وار به همراه شماره صفحه ذکر می شود:

  • ۲- نامه به امیر عباس هویدا، نخست وزیر، درباره تبعید امام، ص ۱۸۵.
  • ۳- متن تلگرام اساتید و مدرسین حوزه علمیه قم به امام در پی رحلت آیت الله حکیم، ص ۲۲۲.
  • ۴- متن اعلامیه اساتید حوزه علمیه قم درباره فاجعه خونین ۱۹ دی قم، در تاریخ ۲۲/۱۰/۱۳۵۶.
  • ۵- متن اعلامیه درباره فاجعه خونین ۲۹ بهمن، ۱۵/۱۲/۱۳۵۷، ص ۲۴۸.
  • ۶- متن نامه جمعی از علما و اساتید قم به شهید آیت الله صدوقی درباره فجایع یزد (۱۶/۱/۵۷)، ص ۲۶۷.
  • ۷- متن نامه جمعی از علما و اساتید حوزه علمیه قم درباره حادثه ۱۹ اردیبهشت قم (۲۴/۲/۵۷)، ص ۲۹۶.
  • ۸- متن اعلامیه جمعی از علما و اساتید حوزه علمیه قم به مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان ۱۳۹۸ قمری (تیر ۵۷)، ص ۳۱۹.
  • ۹- متن اعلامیه جمعی از علما و اساتید حوزه علمیه قم درباره حمله مزدوران شاه به مردم مشهد و سایر شهرها، ص ۳۲۹.
  • ۱۰- متن اعلامیه جمعی از علمای قم درباره حوادث سیاسی و چهلمین روز شهدای ۱۷ شهریور (۱۷/۷/۵۷)، ص ۴۰۳.
  • ۱۱- متن نامه جمعی از اساتید حوزه علمیه قم درباره تشکیل دولت انقلاب و اوضاع ایران (۱۸/۸/۵۷)، ص ۴۲۵.
  • ۱۲- متن پیام جمعی از فضلا به کارکنان شرکت نفت (۱/۹/۵۷)، ص ۴۳۳.
  • ۱۳- متن تلگرام به علمای مشهد درباره حمله مزدوران شاه به حرم امام رضا علیه السلام، ص ۴۳۸.
  • ۱۴- متن اعلامیه جمعی از اساتید قم درباره پشتیبانی از اعتصاب کارکنان نفت (۹/۹/۵۷)، ص ۴۴۷.
  • ۱۵- متن اعلامیه جمعی از استادان حوزه علمیه قم درباره توطئه های شاه (۱۰/۹/۵۷)، ص ۴۵۱.
  • ۱۶- متن اعلامیه اساتید حوزه علمیه قم درباره کشتار وحشیانه رژیم شاه در تهران و سایر شهرها در اول محرم ۱۳۹۹، ص ۴۵۹.
  • ۱۷- متن اعلامیه جمعی از اساتید حوزه علمیه قم درباره ملاقات آیت الله خوئی با فرح دیبا (آذر ۵۷)، ص ۴۷۴.
  • ۱۸- متن اعلامیه درباره راهپیمایی روز عاشورا و تاسوعا (۱۸/۹/۵۷)، ص ۴۷۷.
  • ۱۹- متن تلگرام اساتید حوزه علمیه قم به رئیس جمهور فرانسه (۱۸/۹/۵۷)، ص ۴۷۹.
  • ۲۰- متن اعلامیه جمعی از اساتید حوزه علمیه قم درباره مجلس بزرگداشت شهدای محرم ۱۳۹۹ (۲۲/۹/۵۷)، ص ۴۸۱.
  • ۲۱- متن اعلامیه راهپیمایی سراسری مردم ایران در تاسوعا و عاشورا (۲۵/۹/۵۷)، ص ۴۸۸.
  • ۲۲- متن اعلامیه جمعی از اساتید حوزه علمیه قم درباره برگزاری مجلس بزرگداشت شهدای گلگون کفن حوادث ایران (۲۵/۹/۵۷)، ص ۴۹۷.
  • ۲۳- متن بیانیه علمای اصفهان و نجف آباد درباره برگزاری مجالس بزرگداشت شهدای این شهرها (۲۹/۹/۵۷)، ص ۵۰۳.
  • ۲۴- متن اعلامیه علمای قم درباره بازگشایی مغازه ها (۳۰/۹/۵۷)، ص ۵۰۵.
  • ۲۵- متن اعلامیه اساتید و فضلای حوزه علمیه قم درباره خلع محمدرضاشاه از مقام سلطنت (۳۰/۹/۵۷)، ص ۵۰۶.
  • ۲۶- متن اعلامیه جمعی از علما و مدرسین حوزه علمیه قم در سالگرد کشتار وحشیانه مردم قم (۷/۱۰/۵۷)، ص ۵۱۸.
  • ۲۷- متن نامه به استادان دانشگاه های ایران و اعلام پشتیبانی از آنان (۱۰/۱۰/۵۷)، ص ۵۲۲.
  • ۲۸- متن تلگرام جمعی از علما و استادان حوزه علمیه قم به رئیس جمهور فرانسه در پی هجرت امام به این کشور (۱۲/۱۰/۵۷)، ص ۵۲۵.
  • ۲۹- متن اعلامیه جمعی از روحانیون حوزه علمیه قم درباره جنایات ننگین عمال شاه در شهرهای مختلف و دعوت به راهپیمایی (دی ماه ۵۷)، ص ۵۲۸.
  • ۳۰- متن اعلامیه جمعی از علمای حوزه علمیه قم درباره روی کارآمدن دولت بختیار و اعلام عزای عمومی (۱۷/۱۰/۵۷)، ص ۵۳۲.

ایشان در دوران بعد از انقلاب نیز همیشه در صحنه بود. وی محور مبارزات و قیام حضرت امام خمینی را سه چیز می دانست:

  • این که سلطنت شاهان در این کشور، موجب ذلت آن در برابر کشورهای مستکبر شده بود؛ همچنان که امام خمینی فرمود: من تأسف می خورم از این که شخص اول مملکت آن قدر باید ذلیل شود که برای رفتن نزد کارتر (رئیس جمهور اسبق امریکا) به خودش اجازه ندهند و او عیالش را بفرستد. این کشور را می خواهند ذلیل و خوار کنند. از این رو، امام خمینی قیام کرد تا عزت و افتخار از دست رفته را به وطن اسلامی بازگرداند.
  • احکام اسلام در این کشور رو به فراموشی می رفت؛ حتی جسارت را به حدی رساندند که تاریخ هجرت پیامبر را به تاریخ شاهنشاهی تغییر دادند. امام خمینی به پاخاست تا احکام الهی را احیاء گرداند.
  • فساد و بی بندوباری شیوع یافته بود؛ کشف حجاب، میگساری های آشکار، ترویج فرهنگ غرب و...، همه با هدف فروبردن مردم در منجلاب تباهی و فساد بود. امام خمینی برای مبارزه با چنین وضعیتی، قیام کرد.[۶]

ویژگی‌های اخلاقی

مهمترین ویژگی های اخلاقی این عالم ربانی را چنین می توان برشمرد:

۱- رعایت تقوا و پرهیزکاری:

ایشان مقید بود در تمام زمینه‌ها، عبادت و غیر آن، تقوا را رعایت کند؛ به طوری که برخی از افرادی که او را می شناسند، او را اسوه تقوا و پرهیزکاری معرفی می کنند.

۲- ساده زیستی:

آیت الله ابوالفضل خوانساری همواره از زخارف دنیا و تشریفات دوری می جست و می فرمود: انسان نباید تشریفاتی باشد؛ چرا که انسان را از یاد خدا غافل می سازد و او را به خود مشغول می گرداند. ما باید از مولای خویش امام علی علیه السلام پیروی کنیم که با داشتن امکانات و موقعیت ها، ساده زیستی را سرلوحه خویش قرار داده بود.

۳- کم حرفی:

او بیشتر اوقات به مطالعه و پژوهش مشغول بود و می کوشید از زیاده گویی و سخنانی بیهوده بپرهیزد. در این باره می فرمود: اگر انسان بخواهد لحظه‌های گرانقدر خود را با سخنان بیهوده تلف کند، ضرر کرده است؛ به جای آن، بهتر است به مطالعه و تفحص در امور دینی و مسائل مذهبی بپردازد تا بتواند هم خودش بهره‌ای ببرد و هم برای کسانی دیگر مفید باشد.

۴- احترام به روحانیت:

آیت الله خوانساری به روحانیت احترام خاصی قائل بود. به هنگام ملاقات روحانیان با ایشان، فروتنانه از جای برمی‌خاست و به گرمی از آن ها استقبال می کرد؛ به نحوی که برخی نقل کرده اند: «وقتی حاج آقا با آن حالت از ما استقبال می کرد ما خجالت می کشیدیم که شخصیتی مثل ایشان پیش پای ما از جای برخیزد.» این عالم ارجمند دلیل این عملش را چنین ابراز می داشت: «این روحانیت است که می تواند جامعه را بسازد و آن را اصلاح کند؛ چرا که اینان بیان کننده احکام دین در جامعه هستند و بار سنگینی را بر دوش دارند. لذا ما وظیفه داریم به آن ها احترام بگزاریم».

۵- عشق به اهل بیت علیهم السلام:

او به اهل بیت علیهم السلام و وجود نازنین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله عشق می ورزید و یکی از راه‌‌های موفقیت و پیروزی در مراحل زندگانی را توسل به ائمه اطهار علیهم السلام می دانست. به همین جهت از همان ابتدای ورود به قم، پنجشنبه ها مجلس روضه ای در منزل خود برپا کرده و در آن مجلس، علاوه بر ذکر مصیبت، به مسائل علمی و اعتقادی پرداخته می شد. محتوای سخنان به گونه‌ای بود که بسیاری از بزرگان حوزه، از جمله امام خمینی قدس سره در آن شرکت می کردند.

۶- تقید به زی طلبگی:

ایشان به این امر بسیار اهمیت می داد و در مراحل مختلف زندگانی از آن غافل نبود. معتقد بود که: «ما نان امام زمان را می خوردیم، پس باید شئون طلبگی را حفظ کنیم تا آن حضرت آزرده نشود».[۷]

آن بزرگوار علاوه بر موارد مذکور، ویژگی های دیگری نیز داشت؛ مانند پیش دستی در سلام دادن به دیگران، اهمیت و توجه فوق العاده به تربیت فرزندان، دائم الوضو بودن.[۸]

وفات

مرحوم آیت الله ابوالفضل خوانساری، سرانجام در روز ۲۶ رجب ۱۴۲۲ ق (مهر ۱۳۸۰ ش) در سن ۸۶ سالگی چشم از جهان فروبست. پیکر پاکش روز ۲۷ رجب پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز توسط آیت الله بهجت، در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه علیها السلام به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. با استفاده از جزوه زندگینامه و نوار مصاحبه ایشان.
  2. همان.
  3. برگرفته از مصاحبه با آیت الله خوانساری و اعضای خانواده و نوار سخنرانی ایشان.
  4. جزوه زندگینامه.
  5. برگرفته از مصاحبه با آیت الله خوانساری.
  6. همان.
  7. نوار مصاحبه ایشان.
  8. برگرفته از مصاحبه با اعضای خانواده ایشان.

منابع

  • "ابوالفضل خوانساری"، ستارگان حرم، ولی عباس‌زاده، ج۱۴، ص۱۷۷-۱۹۱.


آرشیو عکس و تصویر