منابع و پی نوشتهای ضعیف
جامعیت مقاله متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
عنوان بندی ضعیف
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن مردویه اصفهانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«احمد بن موسی بن مردویه اصفهانی» معروف به «ابن مَرْدَوَیه» (۳۲۳-۴۱۰ ق)، محدث، مفسر و مورخ ایرانی در قرن چهارم و پنجم هجری است. ابن مردویه به فن حدیث شناخت کامل داشت و با راویان حدیث آشنا و بسیار پرتوان و نیکو نگارش بود. وى صاحب کتابی با عنوان «مناقب علی بن ابی‌طالب‌ علیه‌السلام» بوده است.

نام کامل احمد بن موسی بن مردویه اصفهانی
زادروز ۳۲۳ قمری
زادگاه اصفهان
وفات ۴۱۰ قمری
مدفن اصفهان

Line.png

اساتید

سلیمان بن احمد طبرانی، ابوسهل بن زیاد قطان، حمزه اصفهانی، عبدالباقی بن قانع، ابوبکر بن کامل، دعلج بن احمد سجزی،...

شاگردان

ابونعیم اصفهانی، محمد بن احمد بن شکرویه، محمد بن احمد بن رَرا، احمد بن عبدالرحمان ذکوانی، عبدالوهاب بن منده،...

آثار

مناقب علی بن ابی‌طالب‌ علیه‌السلام، تفسیر القرآن، ألامالی، المستخرج علی البخاری، تاریخ اصبهان،...

زندگی‌نامه

«ابوبکر احمد بن موسی بن مردویه ابن فورک» در سال ۳۲۳ قمری در اصفهان و در خاندانی دانشمند به دنیا آمد. پدرش، ابوعمران و برادر او، ابوعبدالله محمد از محدثان و عالمان اصفهان بودند.[۱]

ابن مردویه در اصفهان بزرگ شد و در همان جا به تحصیل پرداخت. سپس، برای فراگیری حدیث به شهرهای بصره، کوفه، بغداد و اهواز رفت. وی در ۳۴۹ ق. در بغداد بوده و در ۳۵۱ ق. به اهواز آمده است.[۲]

دربارۀ تبحر ابن مردویه در حدیث و سعۀ روایت وی باید گفت که او از حافظان بزرگ بوده و نیز از مشایخ بسیاری بهره برده است و از این رو وی را همانند حاکم نیشابوری و طبرانی دانسته‌اند. چنانکه، به گفتۀ ذهبی، ابن مردویه چندان دارای علو سند بود که گویی بخاری را درک کرده باشد. نیز باید گفت که در برخی منابع حدیثی از وی با عناوینی چون «ملک الحفاظ» و «طراز المحدثین» یاد شده است.[۳]

احمد ابن مردویه در ۲۴ ماه رمضان سال ۴۱۰ قمری درگذشت و در خمینی‌شهر اصفهان مدفون گردید.

استادان و شاگردان

ابن مردویه در محضر کسانی چون سلیمان بن احمد طبرانی، ابوالشیخ اصفهانی، حمزه اصفهانی، عبدالباقی بن قانع، ابوبکر بن کامل، ابوبکر احمد بن سلیمان نجاد، ابوسهل بن زیاد قطان، دعلج بن احمد سجزی، ابو احمد عسال و همچنین پدرش حدیث آموخت و معلومات خود را در این زمینه تکمیل کرد.[۴]

محدثان بسیاری نیز برای فراگیری حدیث نزد او شاگردی کردند؛ از جمله: ابونعیم اصفهانی، ابومنصور محمد بن احمد بن شکرویه، ابوالخیر محمد بن احمد بن رَرا، احمد بن عبدالرحمان ذکوانی، عبدالرزاق بن عمر، عبدالوهاب و عبیدالله پسران محمد بن اسحاق بن منده.[۵]

آثار و تألیفات

از جمله آثار ابن مردویه کتاب «الأمالی» است، که مورد استفادۀ ابن شهر آشوب در مناقب قرار گرفته و بخشی از آن به صورت نسخه خطی در کتابخانۀ ظاهریه موجود است. همچنین مرویاتی از طبرانی و ابوالشیخ اصفهانی که ابن مردویه آنها را برگزیده است، در کتابخانۀ ظاهریه نگهداری می‌شود.

از دیگر کتابهای ابن مردویه می‌توان: المستخرج علی البخاری، المستخرج علی مسلم، الامثال، اولاد المحدثین، التشهد و طرقه و الفاظه را نام برد.[۶]

در میان آثار یافت نشدۀ او، ۳ کتاب از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که بخشهایی از آنها در منابع بعدی نقل شده است:

۱. تاریخ اصبهان، که مورد استفادۀ ابونعیم اصفهانی در ذکر اخبار اصبهان و یاقوت در معجم البلدان قرار گرفته است. ابن مردویه در این کتاب به جرح و تعدیل روات نیز پرداخته و ظاهراً بر آن بوده است که از آنان حدیثی مسند نقل کند.

۲. تفسیر القرآن؛ این کتاب مورد استفادۀ ابن کثیر در تفسیر، ابن جزری در أسنی المطالب، ابن حجر در الاصابة و سیوطی در الدر المنثور واقع شده است.

۳. مناقب علی بن ابی‌طالب‌ علیه‌السلام و ما نزل من القرآن فی علی، که ظاهراً کتاب مفصلی بوده است.[۷] وی در این کتاب به گردآوری اسانید مختلف احادیث پرداخته، چنانکه حدیث «ان علیاً خیر البشر» را با بیش از ۴۰ سند روایت کرده بوده است. این کتاب مورد استفادۀ ابن شهرآشوب در مناقب، علی ابن طاووس در الطرائف و الیقین، اربلی در کشف الغمة و علامۀ حلی در نهج الحق قرار گرفته است.

گفتنی است که وی خطبه شقشقیه را نیز روایت نموده است.[۸] ابن مردویه طرق حدیث طیر مشوی را نیز در یک جزء روایی جمع کرده بود که ابن کثیر در «البدایة» از آن یاد کرده است.

پانویس

  1. ابونعیم، ذکر اخبار اصبهان، ۲ / ۳۰۷؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۳۶۱.
  2. ذهبی، سیر اعلام النبلا، ۱۶ / ۱۳.
  3. ابونعیم، ۱ / ۱۶۸؛ خوارزمی، المناقب، ۵۴؛ علی ابن طاووس، الیقین، ۱۲۹.
  4. سمعانی، الانساب، ۱ / ۲۸۴.
  5. خوارزمی، مقتل، ۱ / ۷۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۶۰.
  6. ابن ماکولا، الاکمال، ۷ / ۱۹۷؛ ابن نقطه، التقیید، ۱ / ۱۹۹.
  7. ابن شهر آشوب، معالم، ۱۲۶.
  8. نک‍ : راوندی، منهاج البراعة، ۱ / ۱۳۱-۱۳۲.

منابع