کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شهوت رانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

نهادینه شدن تمایلات مادی در وجود انسان، به خاطر بقای زندگی دنیوی و بقای نسل او است. در واقع این تمایلات ابزار و لوازم زندگی دنیوی و زندگی دنیوی مقدمه ای است برای رسیدن به هدف والای آفرینش که سعادت اخروی می باشد. زمانی که انسان صرفاً این تمایلات و لذت جویی ها را هدف نهایی زندگی خویش قرار دهد، دچار صفت شهوت رانی شده است. شهوت رانی یا شهوت پرستی، اصطلاحا به لذت جوئی نامشروع و حرام و همچنین افراط و زیاده روی در لذت جوئی حلال اطلاق می شود. البته اصطلاح شهوت رانی، در بین عوام غالبا برای افراط در «شهوت جنسی» به کار می رود.

شهوت در لغت و اصطلاح

«شهوت» در لغت دارای مفهوم عامی است که به هرگونه خواهش نفس و میل و رغبت به لذات مادی اطلاق می شود. شهوت (ش ه و): یعنی آرزو و میل و رغبت و اشتیاق و خواهش و شوق نفس در حصول لذت و منفعت. مطلق آرزو و خواهش. رغبت شدید. توقان نفس به امور مستلذه.[۱]

و نیز گفته شده: خواهش و دلبستگى نفس به چیزى است، که مى‌ خواهى و اراده کرده‌ اى و این خواهش و تمایل در دنیا دو گونه است: ۱- تمایل کاذب ۲- تمایل صادق. میل و خواهش صادق آن چیزى است که اگر برآورده نشود کار بدن بدون آن مختلّ می شود. مثل تمایل به طعام در موقع گرسنگى. و امّا تمایل و شهوت دروغ یا کاذب چیزی است که بدون آن، کار بدن مختل نمى‌ شود. (مثل میل به غذاى بهتر بعد از سیر شدن و استراحت طلبى بیش از حدّ که نوعى هوس نفسانى است که مى ‌خواهد بیشتر استراحت کند و اگر این خواسته ها انجام نشود کار بدن مختل نمى ‌شود). هر مورد تمایل و خواستى نیز شهوت نامیده شده و همچنین نیرویى هم که هوس مى‌ کند و تمایل مى ‌یابد شهوت است. آیه: «زُینَ لِلنَّاسِ حُبُ‌ الشَّهَواتِ‌ »[۲] احتمال دارد که اشاره به هر دو معنى درست و نادرست یعنى (تمایل صادق و کاذب) باشد.[۳]

بر اساس معنای شهوت، شهوت رانی مصداق تمایل کاذب و زیاده طلبی نفسانی است. و شهوت رانی به اهمیت افراطی به این تمایلات و به دنبال آن خروج از حد نیاز و اعتدال در امور مادی گفته می شود. به کار رفتن مفهوم شهوت، در بین عموم غالبا اختصاص به «شهوت جنسی» دارد.

«شهوت رانی» نقطه مقابل «عفت» است. «عفت» نیز دارای مفهوم عام و خاص است. مفهوم عام آن، خویشتن داری در برابر هر گونه تمایل افراطی نفسانی است و مفهوم خاص آن، خویشتن داری در برابر تمایلات بی بند و بار جنسی است. «عفت» یکی از فضایل مهم اخلاقی در رشد و پیشرفت و تکامل جوامع انسانی است; اما «شهوت رانی» موجب سقوط فرد و جامعه می شود.

بزرگان علم اخلاق همچون فیض کاشانی در «المحجة البیضاء»، محقق نراقی در«جامع السعادات» و سید عبدالله شبر در کتاب «الاخلاق»، با استفاده از آیات قرآن و روایات معصومین (ع)، شهوت رانی را به صورت مستقل، مورد بحث قرار داده و به بررسی آفات و روش های مبارزه با آن پرداخته اند.

نکوهش شهوت‌رانی در قرآن

مفهوم شهوت رانی در پنج آیه از قرآن کریم آمده است. در این آیات به فراخور موضوع آنها بیان شده است که هدف از وجود تمایلات و غرایز در وجود انسان، بقای زندگی مادی و نسل انسان بوده است و از آنجایی که زندگی دنیوی مقدمه زندگی اخروی است، این غرایز لازمه ی زندگی دنیوی جهت نیل به اهداف والای انسانی و در نهایت رضایت خداوند و سعادت اخروی او است. اما متأسفانه برخی غافلان خودِ این غرایز را هدف دانسته و با پیروی آنها از مقصد نهایی آفرینش خویش بازمانده اند.

علامه طباطبایی(ره) ذیل آیه 14 سوره آل عمران درباره ی حکمت وجود تمایلات دنیوی می فرماید: اگر خداوند چنین مقدر کرده که (بندگان) علاقمند و دوستدار دنیا باشند، براى این بوده که دنیا را وسیله زندگى آخرت خود کنند، و از متاع این زندگى چیزهایى را که به درد آن زندگیشان می خورد برگیرند. و خلاصه مطلب اینکه تقدیر کرد تا به عنوان وسیله بدان بنگرند، نه به نظر استقلالى، و به عبارت دیگر زندگى دنیا را وسیله زندگى آخرت قرار دهند، نه اینکه آن را هدف پنداشته و ما وراى آن را فراموش کنند، و یا راه را مقصد گرفته، در عین اینکه مشغول رفتن به سوى پروردگار خویشند رفتن را مقصد بپندارند، هم چنان که قرآن کریم فرموده: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا، وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَیها صَعِیداً جُرُزاً» [۴].[۵]

آیاتی که به صفت ناپسند شهوت رانی اشاره دارد به شرح زیر است:

۱- «زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ‌ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِک مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»[۶] محبت و عشق به خواستنى‌ ها [که عبارت است‌] از زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چهارپایان و کشت و زراعت، براى مردم آراسته شده است؛ اینها کالاى زندگىِ [زودگذرِ] دنیاست؛ و خداست که بازگشت نیکو نزد اوست.

۲- «وَ اللَّهُ یریدُ أَنْ یتُوبَ عَلَیکمْ وَ یریدُ الَّذینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ‌ أَنْ تَمیلُوا مَیلاً عَظیماً»[۷] و خدا مى ‌خواهد با رحمت و لطفش به شما توجه کند؛ و آنان که از شهوات پیروى مى ‌کنند، مى ‌خواهند شما[در روابط جنسى از حدود و مقرّرات حق‌] به انحراف بزرگى دچار شوید.

۳- «إِنَّکمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»[۸] شما [بدون توجه به حقوق همسران و غافل از اینکه نعمت غریزه جنسى براى بقاى نسل است‌] از روى میل شدیدى که به آن [کار بسیار زشت‌] دارید به سوى مردان مى‌ آیید، [نه فقط در این کار متجاوز از حدود انسانیت هستید] بلکه در امور دیگر هم گروهى متجاوز هستید.

۴- «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ‌ فَسَوْفَ یلْقَوْنَ غَیا»[۹] سپس بعد از آنان نسلى جایگزین [آنان‌] شد که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروى نمودند؛ پس به زودى [کیفر] گمراهى خود را [که عذابى دردناک است‌] خواهند دید.

۵- «أَإِنَّکمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ»[۱۰] آیا شما از روى میل و شهوت به جاى زنان با مردان آمیزش مى‌ کنید؟ [شما براى این کار زشت دلیل و برهانى ندارید] بلکه شما گروهى نادان هستید.

توصیه به ترک شهوت‌رانی در احادیث

در روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) توصیه هایی بر ترک شهوت رانی و مزایای دست کشیدن از تمایلات افراطی آمده است. توجه به ثمرات دنیوی عفت و پاکدامنى و ثواب هاى اخروى آن انسان را از این رذیله اخلاقی باز می دارد.

امیر مؤمنان علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «ضادوا الشهوة مضادة الضد ضدَه و حاربوها محاربة العدو العدوَ؛ با خواهش های نفسانی در تضاد باشید، همچون تضاد دو ضد با یکدیگر و با آن به پیکار برخیزید (مانند) پیکار دشمن با دشمن.»[۱۱] این سخن با صراحت، این حقیقت را بازگو می کند که «شهوت رانی» درست در مقابل سعادت و خوشبختی انسان قرار گرفته است.

در ادامه به برخی آثار ترک شهوت‌رانی اشاره می شود:

در روایات اسلامی فردی که از شهوت‌رانی دوری می کند به ملائکه تشبیه شده است چون آنها دور از امیال شهوانی هستند.[۱۲]

پرهیز خالصانه از شهوات برای رضای خدای متعال از جمله شرایط قبولی نماز است.[۱۳]

خودداری از خواسته ها و صبر بر معصیت در روایت نبوی(ص) بالاتر از صبر بر طاعت و صبر بر مصیبت است.[۱۴]

در حدیث دیگری نیز از همان پیشوای پرهیزکاران جهان آمده است: «ترک الشهوات افضل عبادة و اجمل عادة؛ ترک شهوت ها، برترین عبادت و زیباترین عادت است.»[۱۵]

حضرت علی (ع) می فرمایند: «امنع نفسک من الشهوات تسلم من الآفات؛ اگر می خواهید از آفات در امان باشید، خویشتن را از تسلیم شدن در برابر شهوات باز دارید.»[۱۶]

امام صادق علیه السلام می فرماید: «من ملک نفسه اذا غضب و اذا رغب و اذا رهب و اذا اشتهی، حرّم الله جسده علی النار؛ کسی که به هنگام غضب و تمایل و ترس و شهوت، مالک نفس خویش باشد، خداوند جسد او را بر آتش دوزخ حرام می کند.»[۱۷]

آثار زیانبار شهوت‌رانی

این مسئله در منابع روایی اسلام، مورد توجه فراوان قرار گرفته است که بیشتر آنها بیانگر هشدار درباره پیامدهای خطرناک آن است. این احادیث تکان دهنده، هر خواننده ای را تحت تاثیر عمیق قرار داده و روشن می سازد که آلودگی به «شهوت» - خواه به مفهوم عام و خواه به مفهوم خاص آن - از موانع اصلی سعادت و کمال انسان ها و از اسباب مهم گسترش گناه و جنایت در جامعه بشری است که در ذیل، به بعضی از آن احادیث اشاره می شود.

آثار اخلاقی

به دنبال شهوت رانی انواع بیماریهاى روانى از حسد، هم چشمى، ریا، تفاخر، عجب و کبر پدید مى ‌آید و از این‌ها حقد و دشمنى پیدا مى ‌شود و این همه آدمى را بى ‌اندیشه به دست یازیدن به گناهان، ستم، تجاوز، منکرات و فحشاء مى‌ کشاند و تمامى این‌ها ثمره اهمال و رها ساختن شکم، سرکشى، سیرى و پرخورى است.[۱۸]

خطرناکترین عامل انحراف انسان:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «ما تحت ظل السماء من اله یعبد من دون الله اعظم عند الله من هوی متبع؛ در زیر آسمان معبودی جز خدای تعالی پرستیده نشده است که در پیشگاه او، بدتر از هوا و هوسی باشد که پیروی شود.»[۱۹]

زهر کشنده:

امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام می فرمایند: «الشهوات سموم قاتلات؛ شهوت ها، زهرهای کشنده هستند» (که شخصیت و ایمان و مروت و اعتبار انسان را نابود می سازد).[۲۰]

دام شیطان:

در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار علیه السلام آمده است: «الشهوات مصائد الشیطان؛ شهوات دام های شیطان است.»(که انسان ها را به وسیله آن در هر سن و سال و در هر زمان و مکان صید می کند).[۲۱]

آلودگی به گناه:

امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: «اهجروا الشهوات فانها تقودکم الی رکوب الذنوب و التهجم علی السیئات؛ از شهوات سرکش بپرهیزید که شما را به ارتکاب انواع گناهان و هجوم بر معاصی می کشاند.»[۲۲]

فساد عقل و دین:

«طاعة الهوی تفسد العقل؛ هوا پرستی عقل انسان را فاسد می کند.»

آن حضرت در تعبیر دیگری می فرمایند: « طاعة الشهوة تفسد الدین؛ فرمانبرداری از شهوات نفسانی، دین انسان را فاسد می کند.»[۲۳]

بی اختیاری در برابر خواسته ها:

«الجاهل عبد شهوته؛ انسان نادان بنده شهوت خویش است»[۲۴] یعنی انسان جاهل مثل برده خوار و ذلیلی است که در برابر شهوت خویش، هیچ اختیاری از خود ندارد.

«عبد الشهوة اسیر لا ینفک اسره؛ برده شهوت چنان اسیر است که هرگز روی آزادی را نخواهد دید.»[۲۵]

رسوایی:

«حلاوة الشهوة ینغصها عار الفضیحة؛ شیرینی شهوت را ننگ رسوایی از میان می برد.»[۲۶]

سبب بدی ها:

«سبب الشر غلبة الشهوة؛ سبب شر، غلبه شهوت است.»[۲۷] با توجه به این که «الشر» با الف و لام جنس و به صورت مطلق ذکر شده است، معنای عموم را می رساند که این امر بیانگر آن است که «شهوت پرستی»، سرچشمه تمام شرها و بدبختی هاست.

عامل گمراهی:

«کیف یستطیع الهدی من یغلبها الهوی؛ چگونه می تواند انسان به هدایت برسد، در حالی که هوای نفس بر او غالب گردیده است.»[۲۸]

تضعیف شخصیت انسان:

«من زادت شهوته قلت مروته، کسی که شهوات او فزونی یابد؛ شخصیت انسانی او کم می شود.»[۲۹]

دور شدن از بهشت:

«من اشتاق الی الجنة سلا عن الشهوات؛ کسی که مشتاق بهشت باشد باید شهوت پرستی را فراموش کند.»[۳۰]

بی نصیب ماندن از حکمت و آگاهی:

«لا تسکن الحکمة قلبا مع شهوة؛ حکمت و دانش در قلبی که جای شهوت پرستی است، ساکن نمی شود.»[۳۱]

باعث ذلت و حقارت:

زیرا چنین فردی باید براى رسیدن به شهوات نفسانیه خود، از هم نوع خود ذلت بکشد و از هر ناچیز منت کشیده و جوانمردی خود را لگدمال کند به صرف این که احتمال دهد مطلوبش نزد او به دست بیاید.[۳۲]

مایه سرزنش:

امام علی(ع) میوه شهوت‌رانی را سرزنش می دانند، که توسط وجدان، خانواده یا جامعه متوجه فرد شهوت ران خواهد شد.[۳۳]

برافروختگی آتش طمع:

امام علی(ع) شهوت‌رانی را بُن مایه طمع معرفی می فرمایند.[۳۴]

عشق شهوانی:

عشق شهوانی بیمارى دل هائى است که از محبّت خدا و از همّت‌هاى عالى خالى و بى نصیب است[۳۵] و در صورت استحکام در دل، مقابله با آن دشوار است.[۳۶] البته عشق به معنای مهر و رقّت و صفا و صمیمیتى که میان زوجین در طول زمان در اثر معاشرت دائم و اشتراک در سختی ها و خوشی ها و ناخوشی هاى زندگى و انطباق یافتن روحیه آنها با یکدیگر پدید مى‌ آید و در اثر وصال و نزدیکى کمال مى‌ یابد، نه تنها سرزنش نشده بلکه مورد ستایش قرآن است.[۳۷] [۳۸]

عقده های روحی و روانی:

امام علی (ع) می فرماید: هر کس خود را از شهوات باز ندارد، در حسرت‌ها غوطه‌ور می‌شود.[۳۹] امروزه بر خلاف وعده های امثال فروید در آثار ارضای مطلق جنسی در آرامش روان، این مشکلات در جوامع شهوت ران بیشتر شده است و ازدواج هایى که نمونه وحدت روح‌ است جز در میان طبقاتى که به مقررات اخلاق کهن پابندند کمتر دیده مى ‌شود، جنگ اعصاب بیش از پیش رو به افزایش است و بالأخره آشفتگى روحى عجیبى محسوس و مشهود است.[۴۰]

امراض جسمی

شخص شهوت ران، بدنی ضعیف و بیمار و عمری کوتاه دارد و افراط آن گاه به اختلال در قواى فکرى و فساد عقل منجر مى‌ گردد -چنانکه در کتابهاى طبّى اثبات شده است- زیرا آمیزش براى مغز از هر چیز زیانبارتر است، چون انرژی فراوانی از مغز و توان عصبی را یکجا مصرف می کند. این اختلال از مضرات افراط در ارضای جنسی حلال است و غیر از امراضی چون سیفلیس، سوزاک، ایدز و... است که تا حد زیادی محصول شوم روابط نامشروع است.[۴۱]

آفات اجتماعی

شهوت رانی امری منافی اخلاق و عامل فروپاشی خانواده و به دنبال آن مخل نظم و آرامش روحی جامعه است. فروپاشی خانواده باعث خشونت خانگی، تجاوز جنسی، فحشای دختران کم سال و نوجوان با آمار بالا و مشکلات زنان در محیط کار از دستمزدهای کم و سوء استفاده های جنسی و بیکاری و سرپرستی خانواده و اضطراب و استرس و... می شود که همگی ناشی از آزادی های جنسی و شهوت رانی است.[۴۲]

پانویس

  1. لغت نامه دهخدا
  2. (سوره آل عمران/۱۴)
  3. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن،ج‌۲، ص ۳۵۹
  4. این مائیم که بین دلهاى شما و آنچه در زمین است رابطه محبت برقرار کرده‌ ایم، تا شما را بیازماییم، و معلوم کنیم که عملکرد کدامیک از شما بهتر است، و همین ما به زودى همه این محبوبهاى دنیایى را در نظرتان چون خاکى خشک بى‌ ارزش خواهیم کرد (سوره کهف|سوره کهف/۸)
  5. ترجمه تفسیر المیزان، ج‌۳، ص ۱۴۹
  6. (سوره آل عمران/۱۴)
  7. (سوره نساء/۲۷)
  8. (سوره اعراف/۸۱)
  9. (سوره مریم/۵۹)
  10. (سوره نمل/۵۵)
  11. شرح غرر الحکم،حدیث ۵۹۳۴
  12. صدر الدین شیرازى، محمد بن ابراهیم؛ شرح أصول الکافی (صدرا)، ۴جلد، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى - تهران، چاپ: اول، ۱۳۸۳ش، ج ۱، ص ۴۹۴
  13. برقى، احمد بن محمد بن خالد؛ المحاسن، دار الکتب الإسلامیة، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص ۱۵
  14. کلینى، الکافی، پیشین، ج ۲، ص ۹۱
  15. همان،حدیث ۴۵۲۷.
  16. غرر الحکم،حدیث ۲۴۴۰
  17. بحار الانوار،ج ۷۵،ص ۲۴۳
  18. نراقی ملامحمدمهدی؛ علم اخلاق اسلامى، ج ۲، ص ۱۲
  19. الدر المنثور،ج ۶،ص ۲۶۱ به نقل از میزان الحکمة،ج ۴،ص ۳۴۷۸،شماره ۲۱۴۰۰
  20. غرر الحکم،حدیث ۸۷۶
  21. غرر الحکم،حدیث ۲۱۲۱
  22. همان،حدیث ۲۵۰۵
  23. شرح غرر الحکم،حدیث ۵۹۸۵
  24. غرر الحکم،حدیث ۴۴۹
  25. غرر الحکم،حدیث ۶۳۰۰
  26. غرر الحکم،حدیث ۴۸۸۵
  27. شرح غرر الحکم،حدیث ۵۵۳۳
  28. همان،حدیث ۷۰۰۱،ص ۵۶۶ غرر الحکم
  29. همان،حدیث ۸۰۲۲
  30. همان،حدیث ۸۵۹۱
  31. همان،حدیث ۱۰۹۱۵
  32. خمینى، امام سید روح‌الله؛ چهل حدیث، مؤسسه ‌ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ بیستم، ۱۳۷۸، ص ۲۵۵
  33. غررالحکم، آمدی، ص۱۹۶
  34. پیشین
  35. نراقی، ملامحمدمهدی؛ علم اخلاق اسلامى، ج ۲، ص ۱۵ و ۱۴
  36. فیض کاشانی، ملامحسن؛راه روشن(ترجمه المحجة البیضاء)، ترجمه سید محمد صادق عارف، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ اول، ۱۳۷۲ هجرى شمسى، ج ۵، ص ۲۴۴
  37. (سوره روم/۲۱)
  38. مطهرى،مجموعه آثار، ج‌۱۹، ص ۶۷۱ و ۶۷۲
  39. حرانى، ابن شعبه، حسن بن على؛ تحف العقول، (ترجمه حسن زاده صادق)، انتشارات آل علی علیه­السلام، قم، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، ص ۳۹۰
  40. مطهرى پیشین، ج‌۱۹، ص ۶۵۸ و ۶۵۹
  41. رجوع شود به: نوبهار منیر و وفایی عباسعلی، کلیات پزشکی ۱ و ۲، انتشارات بشری و تحفه، چاپ اول، ۱۳۸۰، تهران، ص ۳۴۵
  42. گیدنز، آنتونی؛ جامعه‌شناسی،(با تلخیص) ترجمه صبوری منوچهر، تهران، ۱۳۷۷، انتشارات نی، چاپ چهارم، ص ۱۸۹ تا ۲۱۶

منابع