آیه 18 سوره کهف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَتَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ ۚ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ۖ وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ ۚ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا

مشاهده آیه در سوره


<<17 آیه 18 سوره کهف 19>>
سوره : سوره کهف (18)
جزء : 15
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و آنها را بیدار پنداری و حال آنکه در خوابند و ما (برای رفع خستگی) آنان را به پهلوی راست و چپ می‌گردانیدیم و سگ آنها دو دست بر در آن غار گسترده داشت، و اگر بر حال ایشان مطلع شدی از آنها گریختی و از هیبت و عظمت آنان بسیار هراسان گردیدی.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

You will suppose them to be awake, although they are asleep. We turn them to the right and to the left, and their dog [lies] stretching its forelegs at the threshold. If you come upon them, you will surely turn to flee from them, and you will surely be filled with a terror of them.

معانی کلمات آیه

ايقاظا: يقظ (بر وزن عضد) و نيز (بفتح اول و كسر دوم) بيدار و نخفته. جمع آن ايقاظ است يعنى «بيدارها».

رقود: راقد: خواب رفته، جمع آن رقود است يعنى: خفتگان.

ذراعيه: ذراع: بازو. ذراعين: دو بازو.

وصيد: وصد: بافتن و ثبوت. «وصد الثوب: نسخه» و نيز گويند: «و صد الشي‏ء: ثبت». منظور از وصيد در آيه آستانه است.

رعبا: رعب: ترس. راغب گويد: لاعلاجى از كثرت خوف.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً «18»

و (اگر به آنان نگاه مى‌كردى) آنان را بيدار مى‌پنداشتى (زيرا چشمانشان باز بود،) در حالى كه آنان خواب بودند و ما آنان را به پهلوى راست و چپ مى‌گردانديم (تا بدنشان سالم بماند) و سگشان دست‌هاى خود را بر آستانه‌ى غار نهاده بود (و نگهبانى مى‌داد) اگر نگاهشان مى‌كردى، پشت كرده و از آنان مى‌گريختى و سرتاپا، پراز ترس از آنان مى‌شدى.

نکته ها

به گفته‌ى تفسير مجمع البيان، ظاهر جمله‌ى‌ «وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ» آن است كه سگ 309 سال زنده بود و پاسبانى مى‌داد.

آرى، اگر خدا اراده كند، در يك غار، با تار عنكبوتى پيامبرش را حفاظت و كافران را مأيوس و پشيمان مى‌كند، و در غار ديگر، با نشستن و نگهبانى سگى، مؤمنانى را از دست ظالمى حفظ مى‌كند.

پیام ها

1- يكى از نعمت‌هاى خدا، غلتيدن انسان در خواب است. «نُقَلِّبُهُمْ»

2- خداوند سبب‌ساز و سبب‌سوز است وتغيير عوامل وآثار، از آيات الهى است. «تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ» (خداوند خواب اصحاب كهف را از نظر كمّى از

جلد 5 - صفحه 152

چند ساعت به 309 سال و از نظر كيفى نيز به خوابى كه چشم‌ها باز و در حدقه مى‌چرخد، تغيير داد.)

3- گاهى حيوانات نيز مأمور اهداف الهى‌اند. از نقش حيوانات در زندگى بشر غافل نباشيم. «وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ»

4- شكل وقيافه‌ى افراد، معيار شناخت صحيح نيست، چه بسا قيافه‌اى كه مردم از آن مى‌گريزند، ولى از اولياى خدا باشد. «1» «لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً»


«1». شايد ترس و وحشت، ناشى از تغيير قيافه‌ى آنان، به خاطر حفظشان بوده كه كسى جرأت نزديك شدن به آنها را نداشته باشد.

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع