احمد بن اسماعیل قمی
«احمد بن اسماعیل بجلّی قمی» معروف به «ابن سمکه» (م، ۳۵۹ ق)، محدث و مورخ شیعه در قرن چهارم قمری است. از جمله تألیفات ابن سمکه، کتاب «تاریخ الخلفای عباسی» بوده که در آن به تحلیل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خلافت عباسیان میپردازد. محمد بن عمید از شاگردان مبرّز اوست.
نام کامل | احمد بن اسماعیل بجلّی قمی |
زادگاه | قم |
وفات | ۳۵۹ قمری |
اساتید |
احمد بن محمد بن خالد برقى، علی بن ابراهیم قمی، هشام بن محمد سائب کلبی، سلیمان بن هاشم نوفلی،... |
شاگردان |
|
آثار |
تاریخ الخلفای عباسی، الرسائل، الامثال،... |
زندگینامه
احمد بن اسماعیل بن عبدالله بجلی سمکه قمی در اواخر قرن سوم هجری در قم به دنیا آمد. اجداد او از مهاجران عرب هستند که به ایران و شهر قم مهاجرت کردهاند.[۱] احتمالا مهاجرت آنها به این علت باشد که چون این خانواده شیعه بودهاند و خلفای عباسی - خصوصاً در شهرهای نزدیک به مرکز خلافت - در مورد شیعیان سختگیریهای شدیدی مینمودند و در شهرهای ایران به ویژه قم شیعیان بیشتری در آسایشی نسبی زندگی میکردند، لذا خانواده سمکه به قم مهاجرت کردهاند.
آن طور که در کتاب «صحاح اللغه»[۲] آمده است بَجَلی (با دو فتحه) نام کسانی است که مادرشان «بجلیه» نام داشته و نیز نام یکی از قبایل عرب است که ابتدا در یمن میزیستهاند. در این قبیله مردانی برخاستهاند که در زمره اصحاب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام بودهاند.[۳]
پدرش اسماعیل، فردی شیعه و از علاقهمندان و دوستان اهل بیت علیهمالسلام بود. لذا به محض ورود به قم با عالم سرشناس و راوی بزرگ حدیث، احمد بن ابی عبدالله برقی[۴] آشنا میشود و به دلیل رفت و آمد بسیار به بیت علم و روایت، از دوستان بسیار نزدیک و اصحاب خاص او میگردد.[۵] در این که چرا او را «سمکه» مینامیدهاند؛ اختلاف است. بعضی سمکه را نام جد او میدانند و بعضی دیگر سمکه را لقب احمد دانستهاند. سمکه در لغت به معنای ماهی بزرگ آمده است. احتمال دارد به دلیل این که او مطالب فراوانی درباره تاریخ میدانسته و این او را بزرگ جلوه میداده است، از این رو او را ابن سمکه میخواندهاند.
احمد بن اسماعیل قمی، سرانجام در اواخر سال ۳۵۹ یا ۳۶۰ ق.[۶] دعوت حق را لبیک گفت. از محل دفن آن بزرگوار خبری در دست نیست.
استادان
احمد بن اسماعیل از همان اوان کودکی از استعداد فوقالعاده برخوردار بود و پدرش نیز زود استعداد او را درمییابد. لذا برای شکوفایی این استعداد، تربیت احمد را به مراد و محبوب خود، یعنی احمد بن ابی عبدالله برقی، میسپارد.
از دیگر کسانی که احمد بن سمکه از آنها بهره برده، علی بن ابراهیم قمی، سلیمان بن هاشم نوفلی و هشام بن محمد سایب کلبی هستند، که هر یک از ایشان، از بزرگان شیعه و از عالمان و اندیشمندان زمان خود و دارای مکتب علمی و تربیتی و صاحب تألیفات بسیار گرانقدری بودهاند.
به دلیل این که ابن سمکه به علم تاریخ علاقه داشته و در این زمینه پژوهش میکرده، بیشتر از دانش تاریخی اساتید خود استفاده مینموده، تا استفاده روایتی و فقهی.
شاگردان
بیشتر شهرت احمد بن اسماعیل سمکه قمی، به سبب تربیت شاگرد هنردوست و ادب پرورش ابوالفضل محمد بن حسین بن عمید خراسانی[۷] است. عمید خراسانی دوست صاحب بن عباد، وزیر دیلمیان، بود و بعد از صاحب بن عباد به مقام وزارت رسید. تمامی کسانی که شرح زندگانی ابن عمید را نگاشتهاند، مینویسند او از شاگردان احمد بن اسماعیل سمکه قمی بوده است.
یکی دیگر از شاگردان او، جعفر بن محمد بن قولویه[۸] (صاحب کتاب کامل الزیارات) است.
آثار و تألیفات
احمد بن اسماعیل سمکه قمی از هوش سرشاری برخوردار بود. لذا به علم فقه، حدیث و ادبیات بسنده نکرد. او عاشق اهل بیت علیهمالسلام بود و میخواست با زندگی و سیره آن بزرگواران آشنا شود. از طرفی، چون در عصر عباسیان زندگی میکرد و بیشتر امامان شیعه در دوره حکومت این سلاطین میزیستند و آنان به واسطه جور و ستم خلفای عباسی از حق خود محروم و زندانی و تبعید شده و سرانجام به شهادت رسیده بودند، لذا ذهن کنکاشگر او متوجه چگونگی خلافت عباسیان میشود و به تحلیل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره خلفای عباسی میپردازد و اتفاقات آن زمان را با قلم توانای خود بر صفحه کاغذ مینگارد. این اثر تاریخی شامل ده هزار برگ، به نام «تاریخ الخلفای عباسی»[۹] نامگذاری میگردد.
ازآن جهت که او از نظر اعتقادی، با دولت عباسیان در تضاد کامل بود و آنها را غاصب و ستمگر میدانست، اقدام به خلق این اثر گرانقدر مینماید و در آن، تمام زوایای حکومت عباسیان از زمان تولد عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، تا زمانی که خود در آن میزیسته و نیز فرزندان و نسل عباس را مورد مطالعه قرار داده است و به شرح زندگانی هر یک از آنان و تعامل و رفتار سیاسی آنان با حاکمان بنیامیه و این که چگونه و با چه انگیزهای از حق غصب شده اهل بیت علیهمالسلام دفاع میکردهاند، پرداخته است. وی همچنین درباره قیام ابومسلم خراسانی که از خراسان به طرفداری عباسیان خروج کرد و حکومت آنان را که رو به ضعف میرفت قدرت بخشید، مطالب درخور توجهی را در این کتاب آورده است.
نجاشی میگوید: «کتاب تاریخ الخلفای عباسی نوشته احمد بن اسماعیل بن عبدالله بجلی معروف به ابن سمکه قمی، شامل ده هزار برگه است و من آن را دیدهام و قسمت مربوط به اخبار امین را مطالعه نمودهام و هیچ کس تاکنون به خوبی ایشان چنین کتابی که بیانگر همه زوایای دوران حکومت عباسیان باشد ننوشته است».
نجاشی می افزاید: «علاوه بر خلق چنین اثر تاریخی، احمد بن اسماعیل نامههایی به شاگردش محمد بن حسین بن عمید نوشته است که به عنوان «الرسائل» معروف است. کتاب دیگر او، «الامثال» در علم ادبیات است».[۱۰]
از این آثار ارزشمند، در حال حاضر هیچ گونه اثری باقی نیست و بر اثر عوامل مختلف مانند حمله مغولها به کتابخانهها از میان رفتهاند. البته نویسنده کتابی که اخیراً به نام «تاریخ خلفای عباسی» چاپ شده، معلوم نیست. بنا به گفته محققین و با توجه به قراین موجود در همان کتاب، به احتمال قوی این اثر ارزشمند از ابن سمکه قمی است.
در نظر عالمان
بیشتر علمای علم رجال و حدیث، احمد بن اسماعیل بجلی را ستوده اند:
- نجاشی در کتاب رجال خود میگوید: او کتابی در تاریخ خلفای عباسی نوشته که ده هزار ورقه است و کسی تاکنون مثل آن را ننوشته است و چه نیکو نوشته است!
- علامه حلی در کتاب الخلاصه مینویسد: احمد بن اسماعیل، دوازده امامی است و روایات او مورد قبول است.
- عالم بزرگوار قرن پنجم عبدالجلیل قزوینی، در کتاب «النقض»[۱۱]، او را از علمای لغت که در شهر قم میزیسته میداند.
- شیخ عبدالله مامقانی در کتاب «تنقیح المقال» جلد اول مینویسد: او ممدوح است و روایاتش مورد قبول است.
- صاحب کتاب «نقدالرجال»[۱۲] بعد از نقد و بررسی برخی از اشکالات، در آخر نظر میدهد که روایات او مورد قبول است.
- شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب «طبقات اعلام الشیعه» او را از معاصران شیخ کلینی - صاحب کتاب الکافی - میداند و کتاب تاریخ خلفای عباسی او را ستوده است.
- سید جلال الدین محدث ارموی (صاحب کتاب تعلیقات النقض) میگوید: او از بزرگان شیعه و از مفاخر ایشان است. از این رو، ترجمه او در همه کتب رجال شیعه مذکور است.
- اما آیت الله خویی، در کتاب «معجم رجال الحدیث»[۱۳]، بعد از نقل اقوال و بررسی آنها میفرماید: چون از جانب علمای رجال توثیقی درباره احمد بن اسماعیل نشده، لذا نمیتوانیم روایات او را بپذیریم. ایشان میفرماید: اینکه درباره یک راوی، مطلبی که عدالت او را زیر سؤال ببرد پیدا نشود، کافی نیست؛ بلکه حتماً باید او را به عدالت و وثاقت ستوده باشند.
پانویس
- ↑ تاریخ قم، ج ۱، ص ۵۵۴.
- ↑ صحاح اللغه، ج ۴، ماده بجل.
- ↑ مانند عبدالله بجلی از اصحاب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و زهیر بن قیم بجلی از اصحاب امام حسین علیهالسلام (انصارالحسین، شیخ مهدی شمسالدین).
- ↑ رجال نجاشی، ص ۷۱.
- ↑ طوسی، الفهرست، ص ۵۵.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۳، ص ۲۶۴.
- ↑ رجال نجاشی، ص ۷۱.
- ↑ کتاب النقض، ص ۱۹۸.
- ↑ رجال نجاشی، ص ۷۱.
- ↑ همان.
- ↑ نقد الرجال، تفرشی، ج ۱، ص ۱۰۶-۱۰۷.
- ↑ طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۲۰.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۵۷-۵۸.
منابع
- ستارگان حرم، حسن شاکری کاشانی، جلد ۱۸، صفحه ۶۹-۷۴.