عمر بن سعد
معروف به «ابن سعد»، فرمانده سپاه ابن زياد در كربلا بود كه با امام حسين علیه السلام جنگيد و دستور داد پس از شهادت آن حضرت، اسب بر بدن او تاختند و اهل بيت او را اسير كرده به كوفه بردند.
محتویات
نام و نسب
او فرزند سعد بن ابیوقاص از سرداران صدر اسلام بود. او در زمان پيامبر (و به قولى در دوران عمر) به دنيا آمد [۱] او در نوجوانی همراه پدرش در فتح عراق شرکت داشت.
تشویق پدر به خلافت
وقتی خلیفه سوم عثمان بن عفان کشته شد، عمر سعد پدرش را تشویق کرد تا ادعای خلافت کند[۲] او یک بار دیگر نیز این پیشنهاد را به پدر داد و آن زمانی بود که داستان حکمیت میان علی (علیهالسّلام) و معاویه ابن ابی سفیان پیش آمد. او پس از مشاهده اختلافات میان سران سپاه علی (علیهالسّلام) و معاویه، نزد پدرش رفت و او را تشویق به ادعای خلافت کرد، اما پدرش نپذیرفت.[۳]
نقش عمر سعد در شهادت حجر بن عدی
ابن سعد از اشراف کوفه بود که به امویان گرایش داشت. او به اطاعت از ابن زیاد برضد حجر بن عدی که از یاران امام علی علیه السلام بود گواهی داد که حجر به فتنهانگیزی برخاسته و کافر شده است. همین بهانه برای معاویه کافی بود که حجر بن عدی و یارانش را«مرج عذراء» به شهدادت برساند[۴]
ابن سعد در کربلا
وى قبل از حادثه عاشورا، آماده حركت به سوى «رى» بود كه حكمرانى آنجا را به او داده بودند ولى پیش از رفتن به دستور ابن زياد (والى كوفه) مامور به مقابله با امام حسین علیه السلام شد. ابن سعد ابتدا فرمان ابن زیاد را نپذیرفت اما عبیدالله امارت ری را مشروط به جنگ با امام حسین (علیهالسّلام) کرد او در این کار ترید داشت اما در نهایت به برای رسیدن به حکومت ری فرمان ابن زیاد را پذیرفت و با 4 هزار نفر راهی کربلا شد[۵] در كربلا، هر چه امام حسين علیه السلام با او گفتگو كرد تا از جنگيدن دست بردارد و دست خويش را به خون آن حضرت نيالايد، نپذيرفت. صبح عاشورا هم اولين كسى بود كه به طرف اردوگاه امام حسين علیه السلام تير افكند و فرمان حمله عمومى صادر كرد. نامش جز و لعنتشدگان در زیارت عاشورا آمده است. او بود كه پس از ورودش به كربلا در روز چهارم محرم، بر امام حسين علیه السلام سخت گرفت و دستور داد سوارانش آب را به روى ياران حسين علیه السلام ببندند.
مرگ عمر سعد
عمر سعد، در ايام قيام مختار در كوفه گريخت. اما وقتى مردم كوفه دوباره بر ضد مختار خروج كردند، بازگشت و رهبرى را به عهده گرفت ولى باز هم به سوى بصره گريخت و سپس دستگير و نزد مختار آورده شد. در مجلس مختار، به دستور وى او را كشتند و سرش را به مدينه نزد محمد حنفيه فرستادند و اين در سال 66 هجرى بود.[۶]
پانویس
منابع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
- طبری، محمد، تاریخ، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰- ۱۹۶۸م.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |