آیه 8 سوره صف

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۳۷ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<7 آیه 8 سوره صف 9>>
سوره : سوره صف (61)
جزء : 28
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

کافران می‌خواهند تا نور خدا را به گفتار باطل (و طعن و مسخره) خاموش کنند و البته خدا نور خود را هر چند کافران خوش ندارند کامل و محفوظ خواهد داشت.

می خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند در حالی که خدا کامل کننده نور خود است، گرچه کافران خوش نداشته باشند.

مى‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا -گر چه كافران را ناخوش افتد- نور خود را كامل خواهد گردانيد.

مى‌خواهند نور خدا را به دهانهايشان خاموش كنند ولى خدا كامل‌كننده نور خويش است، اگر چه كافران را ناخوش آيد.

آنان می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل می‌کند هر چند کافران خوش نداشته باشند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They desire to put out the light of Allah with their mouths, but Allah will perfect His light though the faithless should be averse.

They desire to put out the light of Allah with their mouths but Allah will perfect His light, though the unbelievers may be averse.

Fain would they put out the light of Allah with their mouths, but Allah will perfect His light however much the disbelievers are averse.

Their intention is to extinguish Allah's Light (by blowing) with their mouths: But Allah will complete (the revelation of) His Light, even though the Unbelievers may detest (it).

معانی کلمات آیه

«نُورَ»: مراد نور کفرستیز اسلام و شریعت غراء محمدی است. «مُتِمّ»: کامل‌کننده. «اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ»: خدا خورشید اسلام را در همه جا پرتوافکن می‌کند و چنین آئینی را جهانگستر می‌سازد. «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللهِ ...»: (نگا: توبه / ). حرف (لِ) به معنی (أَنْ) می‌باشد (نگا: المصحف المیسر).

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «8»

آنان تصميم دارند كه نور خدا را با دهان‌ها (و سخنان و افتراها) ى خود خاموش كنند، در حالى كه خداوند كامل كننده نور خويش است، هرچند كافران ناخشنود باشند.

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ «9»

او كسى است كه پيامبرش را همراه با هدايت و دين حق (به سوى مردم) فرستاد تا آن را بر همه اديان غالب سازد، گرچه مشركان آن را خوش نداشته باشند.

نکته ها

مشابه آيات هشتم و نهم اين سوره، در آيات 32 و 33 سوره توبه آمده است.

دشمن براى خاموش كردن نور خداوند از راه‌هاى مختلفى استفاده مى‌كند، از جمله:

- تهمت ارتجاع و كهنه گرايى مى‌زنند. «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»* «1»

- مى‌گويند اين سخنان خيال و پندار است. «أَضْغاثُ أَحْلامٍ»* «2»

- سخنان پيامبر را دروغ و افترا مى‌نامند. «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ»* «3»

- آيات وحى را سطحى و بى ارزش قلمداد مى‌كنند. «لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا» «4»

- براى خداوند رقيب تراشى مى‌كنند. «وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً» «5»

- مردم را از شنيدن آيات الهى باز مى‌دارند. «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ» «6»

- به راه و مكتب مؤمنان طعنه مى‌زنند و آنان را تحقير مى‌كنند. «وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ» «7»

«1». انعام، 25.

«2». انبياء، 5.

«3». احقاف، 8.

«4». انفال، 31.

«5». ابراهيم، 30.

«6». فصلت، 26.

«7». توبه، 12.

جلد 9 - صفحه 613

- دين خدا را مسخره مى‌كنند. «اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً» «1»

- سعى در تخريب مساجد و پايگاه‌هاى مكتب دارند. «سَعى‌ فِي خَرابِها» «2»

- سعى در تحريف دين مى‌نمايند. «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ»* «3»

- گاهى در دين بدعت گذارى دارند. «وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها» «4»

- گاهى حقايق دين را كتمان مى‌كنند. «يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ» «5»

- دين خداوند را تجزيه مى‌كنند. «أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ» «6»

- حق و باطل را در هم مى‌آميزند. «وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ» «7»

- در دين خدا، غلوّ مى‌كنند. «لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ»* «8»

- با مسلمانان به جنگ وستيز برمى‌خيزند. «لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ» «9»

خداوند سه بار وعده پيروزى اسلام بر تمام اديان را داده است:

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»* «10»

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى‌ بِاللَّهِ شَهِيداً» «11»

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»* «12»

و بدون شك خداوند وعده خود را عملى مى‌كند. «وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ» «13»

در روايات بدون شك متواتر مى‌خوانيم كه پيروزى اسلام بر ديگر اديان آسمانى، در زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام تحقّق خواهد يافت.

حضرت على عليه السلام فرمود: «فو الذى نفسى بيده حتى لا تبقى قرية الا و ينادى فيها بشهادة ان لا اله الا الله بكرة و عشيا» «14» به خداوندى كه جانم در دست اوست، هيچ شهر و روستايى‌

«1». مائده، 57.

«2». بقره، 114.

«3». نساء، 46.

«4». حديد، 27.

«5». بقره، 159.

«6». بقره، 85.

«7». بقره، 42.

«8». مائده، 77.

«9». بقره، 217.

«10». توبه، 33.

«11». فتح، 28.

«12». صف، 9.

«13». روم، 6؛ حج، 47.

«14». تفاسير مجمع‌البيان، كنزالدقائق و برهان.

جلد 9 - صفحه 614

باقى نمى‌ماند مگر آن كه هر صبح و شام صداى اذان و شهادتين در آن شنيده خواهد شد.

تاريخ اسلام، تحقق آيه هشتم را به اثبات رسانده است، زيرا با اين كه دشمن از طريقِ استهزا و اذيّت و شكنجه، محاصره اقتصادى و اجتماعى، تحميل جنگ‌ها، توطئه‌هاى داخلى منافقان، ايجاد تفرقه ميان مسلمانان، به راه انداختن جنگ‌هاى صليبى، ترويج فحشا و منكرات، استعمار نظامى و سياسى لحظه‌اى كوتاهى نكرده، ولى اسلام روز به روز توسعه پيدا كرده است.

پیام ها

1- دشمن دائماً در فكر خاموش كردن چراغ هدايت و نور خداست. «يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ»

2- قرآن نور الهى است. «لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ»

3- دين نور است، يعنى مايه‌ى شناخت، رشد، حركت و گرمى است. «نُورَ اللَّهِ»

4- برنامه‌ها و تصميمات دشمنان براى مقابله با حق، تلاشى مذبوحانه و بى‌ثمر است. «نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ»

كِى شود خورشيد از پف منطمس‌

كى شود دريا ز پوز سگ نجس‌

مَهْ فشاند نور و سگ عوعو كند

هر كسى بر طينت خود مى‌طند

5- مهم‌ترين وسيله دشمن براى مقابله با اسلام، تبليغات است. «بِأَفْواهِهِمْ» البتّه به سرانجام نمى‌رسد.

چراغى را كه ايزد بر فروزد

هر آن كس پف كند ريشش بسوزد

6- اسلام، دين كامل و جاودان است. «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ»

7- هيچ نوع مخالفتى مانع اراده الهى نيست، نه شرك‌ «وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»* «1»، و نه كفر. «وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ»

8- كفر و شرك، به طور يكسان از گسترش اسلام ناراضى هستند. «وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ»، «وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»

«1». توبه، 33.

جلد 9 - صفحه 615

9- رسولان با اراده الهى انتخاب مى‌شوند، نه انتخاب و اراده مردم. «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ»

10- پيروزى اسلام به خاطر حقانيّت آن است. «بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ»

11- آينده از آنِ اسلام است. «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»

12- مكتب اسلام، اميد آفرين است. «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»

13- حاكميّت و غلبه‌اى ارزش دارد كه كامل و دائم باشد. «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»

14- به جز اسلام، تمام اديان تاريخ مصرف دارند و تنها اسلام مكتب جاودانى است. «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»

15- عوامل پيروزى اسلام چند چيز است:

الف) اراده و امداد الهى، «هُوَ الَّذِي»

ب) رهبرى معصوم و لايق، «رَسُولَهُ»

ج) نياز طبيعى جامعه، «بِالْهُدى‌»

د) داشتن حقانيّت، «دِينِ الْحَقِّ»

ه) جامع و كامل بودن مكتب، «مُتِمُّ نُورِهِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «8»

شأن نزول: در لباب آورده كه چند روزى وحى بر حضرت نازل نشد.

كعب بن اشرف به قوم گفت: مژده باد شما را اى يهود كه خدا نور پيغمبر را فرو نشاند و كار او به اتمام نخواهد رسيد. اين سخن به سمع مبارك رسيد و خاطر حضرت نگران شد، آيه شريفه نازل شد:

يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا: البته مى‌خواهند كفار آنكه فرونشانند، نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ‌:

نور خداى را كه پيغمبر و اسلام و قرآن است، به دهنهاى خود، يعنى به طعن زدن به گفتار ناپسنديده و سخن ناشايسته، يعنى حال ايشان در اين خاموش نمودن حق، مانند كسى است كه باد بدمد به دهن خود براى خاموش كردن نور آفتاب عالمتاب؛ و مسلم است كه هرگز اين امر وقوع نيابد. وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ‌:

جلد 13 - صفحه 151

و خداى تعالى تمام گردانيده است نور خود را، يعنى روشنى دين خود و شريعت سيد المرسلين را به اظهار كلمه اسلام و تأييد سيد انام، وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ‌: و اگرچه كراهت دارند ناگرويدگان از اتمام آن، و كراهت ايشان را اثر و تأثيرى نخواهد بود در خاموش نمودن نور حق و پيغمبر به حق و دين بر حق.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِينٌ «6» وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدْعى‌ إِلَى الْإِسْلامِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «7» يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «8» هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‌ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ «9»

ترجمه‌

و هنگاميكه گفت عيسى پسر مريم اى بنى اسرائيل همانا من پيغمبر خدايم بسوى شما با آنكه تصديق كننده‌ام آنچه را كه پيش روى من است از تورية و مژده دهنده‌ام به پيغمبرى كه ميآيد بعد از من كه نامش احمد است پس چون آمد نزد آنها با معجزات روشن گفتند اين جادوئى آشكار است‌

و كيست ستمكارتر از كسى كه ببندد بر خدا دروغ را با آنكه او خوانده ميشود بسوى اسلام و خدا هدايت نميكند گروه ستمكاران را

ميخواهند خاموش كنند نور خدا را بدهانهاشان و خدا كامل گرداننده است نور خود را اگر چه كراهت داشته باشند كافران‌

او است كسيكه فرستاد پيغمبر خود را براهنمائى و دين حق تا غالب سازد آنرا بر همه اديان اگر چه كراهت داشته باشند مشركان.

تفسير

خداوند سبحان بعد از ذكر سلوك بنى اسرائيل با حضرت موسى تذكر داده است پيغمبر خود و خلق را بارسال حضرت عيسى بر آن طايفه و ادّعاء نبوّت او و تصديق تورية و بشارت بظهور خاتم انبياء باسم و رسم بعد از او و قمّى ره نقل نموده كه بعضى از يهود از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال نمودند كه چرا ناميده‌

جلد 5 صفحه 196

شدى تو به احمد فرمود چون من در آسمان احمدم يعنى ستوده‌ترم از خود در زمين و ظاهرا چون حضرت عيسى از عالم بالا اطّلاع بنام گرامى آنحضرت پيدا كرده بوده و نام زمينى او هنوز وضع نشده بوده بهمان نام آسمانى بشارت داده است ولى مستفاد از روايات آنستكه انبياء عظام هر يك بنوبه خود بشارت بظهور خاتمشان داده‌اند هر يك به اسمى كه براى آنحضرت در كتابشان ذكر شده بوده و نام او در انجيل احمد است و تمام اعتماد در تعيين خارجى بذكر اوصاف و بيان نسب بوده كه مكرّر نقل شده است و بين حضرت عيسى و خاتم انبياء صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر حسب بعضى از روايات پانصد سال فاصله شده و چون آنحضرت مبعوث برسالت گرديد و اظهار فرمود با معجزات باهرات مشركين قريش گفتند اين سحرى است واضح و آشكار لذا خداوند ميفرمايد كيست ستمكارتر بخود و خلق از كسيكه افتراء بسته است بر خدا بدروغ كه پيغمبرى نفرستاده و كتابى نازل نفرموده با آنكه او خوانده ميشود بدين اسلام كه يگانه دين حقّ الهى است و احكامش مطابق با عقل و صلاح بشر است تا روز قيامت و آنكه تأييدات الهيّه به بيانيكه در ذيل آيات سابقه گذشت شامل حال ستمكاران نخواهد شد اينها باين نسبت‌هاى دروغ و انكار معجزات ميخواهند نور خدا را كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه السّلام و قرآن و دين اسلام و مذهب جعفرى است بدهانهاشان خاموش نمايند ولى خداوند بمنتهاى كمال و تماميّت ميرساند نور خود را اگر چه بر طبع كفّار گران باشد براى آنكه دماغشان بخاك ماليده شود خداوند عالم آنذات مقدّسى است كه فرستاد پيغمبر خود را براى راهنمائى خلق ببهشت و بيان دين حق كه اسلام و ايمان است تا غلبه دهد آنرا بحجّت و شمشير بر تمام اديان در تمام روى زمين اگر چه اهل شرك و نفاق كراهت داشته باشند و اين وعده كه در صدر اسلام داده شده بمقداريكه دهان معاندين بسته شود انجاز شد و اسلام در عالم منتشر گرديد ولى كمال و تماميّت آن در زمان ظهور امام زمان خواهد شد كه در دنيا دينى جز دين اسلام و مذهب اثنى عشرى نباشد چنانچه از اخبار عديده استفاده ميشود و شمّه‌ئى از آن ذيل اين آيه در سوره‌

جلد 5 صفحه 197

توبه گذشت با بياناتى كه تكرار آن مناسب با وضع كتاب نيست اجمال امر آنكه اين يكى از معجزات قرآن ميباشد و چون ظاهر از آيه اخيره غلبه خارجى آشكار بر تمام اديان است از ادلّه مذهب ما است كه ميگوئيم روزى بايد بيايد كه تمام عالم داراى يك دين حقّ باشند و چون وعده خدا خلف ندارد خواهد آمد انشاء اللّه تعالى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يُرِيدُون‌َ لِيُطفِؤُا نُورَ اللّه‌ِ بِأَفواهِهِم‌ وَ اللّه‌ُ مُتِم‌ُّ نُورِه‌ِ وَ لَو كَرِه‌َ الكافِرُون‌َ «8»

اراده‌ مي‌كنند ‌بر‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ خاموش‌ كنند نور ‌خدا‌ ‌را‌ بدهنهاي‌ ‌خود‌ و خداوند نور ‌خود‌ ‌را‌ ‌با‌ تمام‌ مي‌رساند و ‌لو‌ كراهت‌ داشته‌ باشند كافرها.

احاديث‌ بسياري‌ داريم‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ و حضرت‌ كاظم‌ عليهما ‌السلام‌ بسيار مفصّل‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ كافي‌ و ‌غير‌ ‌آن‌ روايت‌ كرده‌اند مسندا ‌که‌ خلاصه مفاد ‌آنها‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌.

يُرِيدُون‌َ لِيُطفِؤُا نُورَ اللّه‌ِ بِأَفواهِهِم‌ نور اللّه‌ ‌علي‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ ‌است‌ و اشتهاد كرده‌اند بآيه شريفه‌ فَآمِنُوا بِاللّه‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ النُّورِ الَّذِي‌ أَنزَلنا تغابن‌ آيه 8 ‌که‌ نور امير المؤمنين‌ ‌است‌ مثل‌ ‌اينکه‌ ‌که‌ بخواهند نور خورشيد ‌را‌ بيك‌ نفس‌ ‌از‌ دهان‌ خاموش‌ كنند.

وَ اللّه‌ُ مُتِم‌ُّ نُورِه‌ِ بامام‌ ‌بعد‌ ‌از‌ امام‌ ‌تا‌ قائم‌ آل‌ ‌محمّد‌ (ع‌).

وَ لَو كَرِه‌َ الكافِرُون‌َ المعاندون‌.

اقول‌: مكرر اشاره‌ ‌شده‌ ‌که‌ اخبار ‌در‌ تفسير آيات‌ بيان‌ مصداق‌ اتم‌ ‌است‌ نور الهي‌ اسلام‌ ‌است‌ قرآن‌ ‌است‌ پيغمبر ‌است‌ امام‌ ‌است‌ معاندين‌ خواستند دين‌ اسلام‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ ببرند قرآن‌ ‌را‌ باطل‌ كنند پيغمبر ‌را‌ بقتل‌ برسانند امام‌ ‌را‌ غصب‌ حق‌ّ كنند حق‌ّ ‌را‌ خاموش‌ كنند لكن‌ ‌در‌ مقابل‌ قدرت‌ الهي‌ كي‌ مي‌تواند عرض‌ اندام‌ كند خداوند روز بروز اسلام‌ ‌را‌ عظمت‌ مي‌دهد قرآن‌ ‌را‌ حفظ مي‌كند إِنّا نَحن‌ُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَ إِنّا لَه‌ُ لَحافِظُون‌َ حجر آيه 9 چنانچه‌ ‌در‌ آيه ‌بعد‌ مي‌فرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند! سپس برای این که نشان دهد دشمنان حق قادر نیستند آئین او را برچینند ضمن تشبیه جالبی می‌فرماید: «آنان می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خداوند نور خود را کامل می‌کند هر چند کافران خوش نداشته باشند»! (یریدون لیطفؤا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون).

آری! همان گونه که خداوند اراده کرده بود این نور الهی روز به روز در گسترش است و دامنه اسلام هر زمان نسبت به گذشته وسیعتر می‌شود، و آمارها نشان می‌دهد که جمعیت مسلمانان جهان علی رغم تلاشهای مشترک «صهیونیستها»، «صلیبیها» و دیگر دشمنان اسلام رو به افزایش است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع