آیه 6 سوره طه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۲۵ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُم...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ

مشاهده آیه در سوره


<<5 آیه 6 سوره طه 7>>
سوره : سوره طه (20)
جزء : 16
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

هر چه در آسمانها و زمین و بین آنها و زیر کره خاک موجود است همه ملک اوست.

آنچه در آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست.

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين و آنچه ميان آن دو و آنچه زير خاك است از آنِ اوست.

از آنِ اوست آنچه در آسمانها و زمين و ميان آنهاست و آنچه در زير زمين است.

از آن اوست آنچه در آسمانها، و آنچه در زمین، و آنچه میان آن دو، و آنچه در زیر خاک (پنهان) است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

To Him belongs whatever is in the heavens and whatever is on the earth, and whatever is between them, and whatever is under the ground.

His is what is in the heavens and what is in the earth and what is between them two and what is beneath the ground.

Unto Him belongeth whatsoever is in the heavens and whatsoever is in the earth, and whatsoever is between them, and whatsoever is beneath the sod.

To Him belongs what is in the heavens and on earth, and all between them, and all beneath the soil.

معانی کلمات آیه

«الثَّرَی»: خاک. زمین. «مَا تَحْتَ الثَّرَی»: آنچه در درون خاک و در اعماق زمین است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى‌ «6»

آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين و آنچه در ميان آنها و آنچه در زير زمين است، براى اوست.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى‌ «6»

لَهُ ما فِي السَّماواتِ‌: مر ذات الهى راست بخاصه آنچه در آسمانها مى‌باشد از مبتدعات علويه. وَ ما فِي الْأَرْضِ‌: و آنچه در زمينهاست از مخترعات سفليه.

وَ ما بَيْنَهُما: و آنچه ميان هر دو است از اصناف ملائكه و طبقات ناريه و هوائيه و غير آن. وَ ما تَحْتَ الثَّرى‌: و آنچه زير طبقه خاكى است.

در خصال صدوق (رحمه اللّه) از حضرت امير المؤمنين عليه السلام مروى است كه اين آيه تلاوت، بعد فرمود: فكلّ شي‌ء على الثّرى و الثّرى على القدرة و القدرة تحمل كلّ شيئى. پس هر شى‌ء بر ثرى و ثرى بر قدرت و قدرت برداشته‌

جلد 8 - صفحه 243

هر چيز را. «1» على بن ابراهيم قمى- از حضرت صادق عليه السلام: بدرستى كه زمين بر ماهى و ماهى بر آب و آب بر سنگ و سنگ بر شاخ گاو املس و گاو بر ثرى و نزد آن گم باشد علم علماء. «2» تنبيه: عظمت كبريائى و جلالت سلطانى، ذات احديت خود را در اين آيات شريفه گوشزد بندگان فرمايد به خلق آسمان و زمين كه اصول عالمند و مقدم داشت زمين را به سبب نزديكتر بودن به حس و آشكاراتر به آن از آسمان، بعد اشاره فرمود به وجه احداث موجودات و تدبير امر آن و نفوذ حكم خود و كمال قدرت خود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

طه «1» ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‌ «2» إِلاَّ تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشى‌ «3» تَنْزِيلاً مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّماواتِ الْعُلى‌ «4»

الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌ «5» لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى‌ «6» وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‌ «7» اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌ «8»

ترجمه‌

اى طالب حقّ و هادى خلق‌

نفرستاديم بر تو قرآن را براى آنكه در رنج افتى‌

ولى فرستاديم آنرا براى پند دادن تو كسى را كه ميترسد

فرستادنى از جانب آنكه آفريد زمين و آسمانهاى بلند را

خداوند بخشنده‌اى كه بر عرش مستولى است‌

مر او را است آنچه در آسمانها است و آنچه در زمين است و آنچه در ميان آن دو است و آنچه در زير خاك نمناك است‌

و اگر آشكار كنى گفتار را پس همانا او ميداند پوشيده و پوشيده‌تر را

خداوند نيست خدائى مگر او مر او را است نامهاى نيكو.

تفسير

در اوّل سوره بقره شرحى راجع بفواتح السّور گذشت و اينجا از امام صادق عليه السّلام در معانى الاخبار نقل نموده كه امّا طه پس اسمى است از اسماء پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و معناى آن اى طالب حقّ و هادى بسوى او است و قمّى ره از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وقتى نماز ميخواند بانگشتان پا تكيه ميفرمود تا ورم كرد پس خداوند تعالى نازل فرمود طه بلغت طى اى محمّد نفرستاديم تا آخر آيه و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه يكى از شبهائى كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نزد عايشه بود عرض كرد يا رسول اللّه چرا خودت را بتعب مى‌اندازى با آنكه خداوند گناهان گذشته و آينده تو را بخشيده فرمود آيا نباشم بنده شكر گذارى و آنحضرت بر اطراف انگشتان پايش مى‌ايستاد پس اين آيه نازل شد و در احتجاج‌

جلد 3 صفحه 498

از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه آنحضرت ده سال بر اين امر مداومت داشت تا قدمهايش ورم كرد و رويش زرد شد چون تمام شب را قيام ميفرمود تا خداوند عتاب فرمود او را باين امر و فرمود طه ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‌ بل لتسعد به فيض ره هم در تفسير لتشقى بل لتسعد نقل فرموده و از اينجا بنظر ميرسد كه مراد شقاوت مقابل با سعادت است نه تعب و رنج كه گفته‌اند در اين لفظ شايع است مگر آنكه مراد از تفسير، بيان نكته عدول از لتتعب به لتشقى در كلام الهى باشد كه خواسته‌اند بفرمايند اينكه خداوند لتشقى فرموده با آنكه مراد لتتعب است براى اشاره بآنستكه مقصود از انزال سعادت آنحضرت است نه مشقّت و تعب در هر حال مقصود از انزال قرآن نيست مگر آنكه تذكر دهد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كسانى را كه در دلشان ترس خداوند جا دارد و قبول نصيحت و اندرز مينمايند بمصالح و مفاسد امورشان شايد متذكر شوند و بسعادت دنيا و آخرت برسند و نازل شده است قرآن نازل شدنى از جانب خداوند عالم قادرى كه خلق فرمود زمين و آسمانها را كه هر يك عليا هستند چون على جمع عليا است بمعناى بلند و با رفعت و از اينجا مقام قرآن معلوم ميشود كه از جانب چنين خالق عظيم الشأنى و از چنين مقام رفيعى نازل شده است و ظاهرا الرحمن خبر مبتداء محذوف باشد يعنى هو الرحمن و على العرش استوى خبر بعد از خبر و محتمل است الرّحمن مبتداء باشد و ما بعد آن خبر و استوى بمعناى استيلاء و احاطه و احتواء بر ملك است چنانچه در توحيد از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در سوره اعراف ذيل آيه‌ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ‌ بيان مفصّلى نافع در اينمقام ايراد گرديد و تكرار نميشود و هيچ يك از موجودات عرشى و فرشى از ثرى تا ثريّا بيرون از احاطه علم و قدرت و ملك و سلطنت خداوند نيست حتّى چيزهائى كه در زير خاك نمناك و قعر زمين كه بآب ميرسد پنهان است از قبيل گنج و معدن و موجودات جاندار و بى‌جان همه در حيطه تصرف و احاطه علميّه الهيّه است در خصال از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه اين آيه را تلاوت كرد و فرمود هر چيزى مستقرّ برثرى است و ثرى با قدرت است و قدرت هر چيزى را نگهدارى ميكند و از روايت قمّى ره از امام صادق عليه السّلام مستفاد ميشود كه زمين و همه موجودات بعد از آن كه هر يك بر ديگرى مستقرند برثرى استقرار دارند

جلد 3 صفحه 499

و آنجا علم علماء ختم ميشود و مساوى است علم خداوند بگفتار بلند و آهسته و كردار آشكار و پنهان و ميداند سرّ مكنون در نفس و آنچه را از خاطر بگذرد و فراموش گردد چنانچه در تفسير سرّ و اخفى در معانى از امام صادق و در مجمع از آنحضرت و امام باقر عليهما السلام نقل شده است پس لازم نيست خداوند را بلند خواند آهسته هم اگر بخوانند آنرا ميشنود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و در توحيد از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند نود و نه اسم دارد كه هر كس آنها را احصاء نمايد داخل بهشت ميشود و همه اسماء خداوند خوب است چون دلالت بر صفات كمال و جمال و جلال دارد و ظاهرا مراد از احصاء آنها اتّصاف بآن صفات است كه البته موجب بهشت است و محتمل است مراد معرفت خداوند بآن صفات باشد كه مقدمه و موجب دخول در بهشت خواهد بود چنانچه در مجمع روايت نموده كه كسيكه از روى اخلاص بگويد لا اله الا اللّه داخل بهشت ميشود چه رسد بآنكه معتقد بسائر صفات هم باشد و خداوند را ثنا نمايد و حسنى چون مؤنث است صفت جماعت ميشود آورد لازم نيست بصيغه جمع باشد براى مطابقه با اسماء كه مؤنث است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَه‌ُ ما فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ ما فِي‌ الأَرض‌ِ وَ ما بَينَهُما وَ ما تَحت‌َ الثَّري‌ «6»

‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌است‌ آنچه‌ ‌در‌ آسمانها و آنچه‌ ‌در‌ زمين‌ و آنچه‌ ‌ما ‌بين‌ زمين‌ و آسمان‌ ‌است‌ و آنچه‌ ‌در‌ زير زمين‌ ‌است‌.

(لَه‌ُ) لام‌ ملكيّت‌ حقّه‌ حقيقيّة و لام‌ اختصاص‌ ‌که‌ ‌هر‌ گونه‌ تصرّفي‌ اراده‌ كند ‌در‌ ‌آنها‌ ميكند و مزاحم‌ و مانعي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ نيست‌ چون‌ خالق‌ و موجد و نگهبان‌ و حافظ و محيي‌ و مميت‌ ‌آنها‌ ‌است‌.

(ما فِي‌ السَّماوات‌ِ) ‌از‌ جميع‌ كرات‌ علويّه‌ و ملائكه‌ و آنچه‌ ‌در‌ ‌آنها‌ خلق‌ فرموده‌ ‌از‌ بيت‌ المعمور و سدرة المنتهي‌ و بهشت‌ و حور العين‌ و جميع‌ نعم‌ بهشتي‌ و لوح‌ و قلم‌ و ‌غير‌ اينها.

(وَ ما بَينَهُما) ‌از‌ هوا و رعد و برق‌ و ابر و باران‌ و برف‌ و تگرگ‌ و امثال‌ ‌آنها‌.

(وَ ما تَحت‌َ الثَّري‌) ‌از‌ معادن‌ و جواهرات‌ و مياه‌ و ‌غير‌ اينها (تنبيه‌) ملكية ذاتيه‌ اختصاص‌ بذات‌ اقدس‌ ‌او‌ دارد نسبت‌ بجميع‌ موجودات‌ عالم‌ ‌از‌ عالم‌ عقول‌ و نفوس‌ و ارواح‌ ‌از‌ مجردات‌ و ‌از‌ ماديات‌ ‌از‌ عرش‌ ‌تا‌ هيولاي‌ صرفه‌ و امّا ملكية جعليه‌ منوط بجعل‌ ‌او‌ ‌است‌ چه‌ ملكية مطلقه‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌براي‌ پيغمبر و امام‌ ‌است‌ ‌که‌ تصرّف‌ ‌در‌ جميع‌ ممكنات‌ عالم‌ باذن‌ ‌خدا‌ و اجازه‌ ‌او‌ دارند

(الارض‌ و ‌ما ‌فيها‌ كلّها للامام‌)

و ملكية مقيّده‌ ‌که‌ ‌براي‌ افراد باسباب‌ ملكية قرار داده‌ ‌است‌ بحيازة وارث‌ و بيع‌ و شري‌ و صلح‌ و هبه‌ و هديه‌ و زكاة و خمس‌ و ساير اسباب‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 6)- به دنبال «حاکمیت» خدا بر عالم هستی از «مالکیت» او سخن می‌گوید: «از آن اوست آنچه در آسمانها، و آنچه در زمین، و آنچه میان این دو، و آنچه در زیر خاک (پنهان) است» (لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّری).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع