آیه 7 سوره طه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى

مشاهده آیه در سوره


<<6 آیه 7 سوره طه 8>>
سوره : سوره طه (20)
جزء : 16
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و اگر به آواز بلند یا آهسته سخن گویی (یکسان است که) همانا خدا بر نهان و مخفی‌ترین امور جهان کاملا آگاه است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Whether you speak loudly [or in secret tones,] He indeed knows the secret and what is still more hidden.

معانی کلمات آیه

«إِن تَجْهَرْ ...»: اگر آشکارا سخن بگوئی. مخاطب پیغمبر و به تبع او پیروانش می‌باشد. یا مخاطب خود «انسان» و عام است. «السِّرَّ»: مراد نجوای با دیگران است. «أَخْفَی»: مراد چیزهائی است که به دل می‌گذرد، اعم از اندیشه و وسوسه و نیّت.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌ «5»

(او خداوندى بخشنده و) رحمان است كه بر عرش (تخت فرمانروايى هستى)، تسلّط دارد.

لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى‌ «6»

آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين و آنچه در ميان آنها و آنچه در زير زمين است، براى اوست.

وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‌ «7»

و اگر سخنت را آشكار بگويى (و يا پنهان كنى، تفاوتى ندارد)، پس همانا او اسرار (شما) و پنهان‌تر (از آن) را مى‌داند.

اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌ «8»

(زيرا او) خدايى است كه معبودى جز او نيست (و) بهترين نام‌ها براى اوست.

نکته ها

در اين چند آيه، چهار صفت از صفات بارز خداوند مطرح شده است؛

الف: خالقيّت. «خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّماواتِ»

ب: حاكميّت. «عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌»

ج: مالكيّت. لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما ...

د: عالميّت. «يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‌»

تسلّط پروردگار بر عرش كه در سوره‌هاى ديگر قرآن با عبارت‌ «اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ»* آمده است، كنايه از احاطه و سلطه خداوند بر جهان هستى است. مثلًا وقتى در فارسى مى‌گويند:

فلانى بر تخت نشست، و يا فلانى را از تخت به پايين كشيدند، يعنى او حاكم شد و يا قدرت و حكومت را از او گرفتند.

جلد 5 - صفحه 323

معمولًا همراه با عبارت‌ «اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ»* و شبه آن، جمله‌اى مى‌آيد كه به منزله‌ى تفسير آن است، مانند:

«ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ» «1» او بر عرش سلطه دارد و با شب، روز را مى‌پوشاند؛ «ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ» «2» او بر هستى احاطه دارد و امور را تدبير مى‌كند؛ ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما ... «3» او بر هستى تسلّط دارد وهمه چيز را مى‌داند؛ «ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ» «4» او بر عرش سلطه دارد و جز او سرپرستى نيست؛ ودر اين آيه: «عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ»

كلمه «ثَرى» به معناى خاك نمناك است و «تَحْتَ الثَّرى‌» شامل اموات، گنج‌ها و هر چيز ديگرى كه در خاك پنهان شده مى‌باشد.

«اسماء حسنى» همان صفات خداوند است كه بنا بر روايات، 99 اسم مى‌باشد و اگر در دعا خداوند با اين اسامى ياد شود، بركات و آثار فراوانى به همراه مى‌آورد. اسماى الهى منحصر به اينها نيست و در بعضى ادعيه، مثل دعاى جوشن كبير، تا هزار اسم ذكر شده است. البتّه توسّل به اين اسما، تنها حفظ و قرائت آنها نيست، بلكه بايد خود را به آن صفات نزديك كرد.

مفرد آمدن‌ «الْحُسْنى‌» با آنكه موصوف آن «اسماء» جمع است، شايد به دليل مقدّر گرفتن كلمه‌ى «هذه» باشد، يعنى «هذه الاسماء الحسنى»، هرچند نمونه‌هاى ديگرى نيز در قرآن هست، مانند: «مَآرِبُ أُخْرى‌» «5» و «حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ» «6». «7»

در روايات مى‌خوانيم كه امامان معصوم عليهم السلام فرموده‌اند: به خدا سوگند، ما اسماء حسناى الهى هستيم. «8»

امام صادق عليه السلام فرمودند: «سرّ» آن چيزى است كه در دل پنهان مى‌كنى و «أَخْفى‌» آن‌


«1». اعراف، 54.

«2». يونس، 3.

«3». حديد، 4.

«4». سجده، 4.

«5». طه، 18.

«6». نمل، 60.

«7». تفاسير نمونه، مجمع‌البيان، طبرى و تبيان.

«8». تفسير نمونه.

جلد 5 - صفحه 324

است كه از ذهنت عبور كرده، ولى آن را فراموش كرده‌اى. «1» يعنى نه تنها از ديگران پنهان است، بلكه خود نيز از آن غافل شده‌اى.

خداوند بر همه چيز آگاه است، «يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‌» غيب آسمان‌ها و زمين را مى‌داند، «أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «2»، حمل ماده‌ى باردار را مى‌داند، «يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى‌» «3»، هدف و معناى نگاه‌ها را مى‌داند، «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ» «4»، خطورات قلبى را مى‌داند، «يَعْلَمُ ما فِي قُلُوبِكُمْ» «5» و هيچ برگى از درخت نمى‌افتد مگر اينكه او مى‌داند. «وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُها» «6»

پیام ها

1- تسلّط خداوند بر هستى، رحيمانه است، نه جبّارانه. «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌»

2- نزول قرآن جلوه‌اى از رحمانيّت و اقتدار خداوند بر هستى است. تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ‌ ... الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌

3- تسلّط خداوند بر همه‌ى هستى، يكسان است. «7» «عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌»

4- خداوند، هم آفريدگار هستى است و هم نگهدار و حاكم برآن. خَلَقَ‌ ... عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌

5- خداوند بر تمام آنچه ديدنى و ناديدنى است، آگاهى و مالكيّت مطلقه دارد. لَهُ ما فِي السَّماواتِ‌ ... وَ ما تَحْتَ الثَّرى‌

6- يكى از راههاى جلوگيرى از منكرات، توجّه مردم به علم الهى بر پنهان و آشكار آنهاست. «يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‌»

7- نام نيكو وزيبا چه در لفظ و چه در معنا، يك ارزش است و خداوند، هم خود جميل است و هم بهترين و نيكوترين نام‌ها را دارد. «لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‌»


«1». تفسير صافى.

«2». بقره، 33.

«3». رعد، 8.

«4». غافر، 19.

«5». احزاب، 51.

«6». انعام، 59.

«7». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 1، ص 128.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌5، ص: 325

پانویس

منابع