عبدالله بن عمر گويد: زنى در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مرتكب دزدى شده بود، دست راست او را قطع كردند. سپس اين زن نزد پيامبر آمد و گفت: يا رسول الله آيا از براى من توبه اى وجود دارد؟ سپس اين آيه نازل گرديد.[۳]
پس هركه بعد از ظلمش توبه كند و (كارهاى فاسد خويش را) اصلاح كند، قطعاً خداوند توبه او را مىپذيرد، همانا خداوند، آمرزندهى مهربان است.
نکته ها
در اسلام، مجازات در كنار ارشاد و تربيت و رحمت است. در آيهى قبل، كيفر سارق بيان
جلد 2 - صفحه 292
شد، اينجا دعوت به توبه به درگاه خداى غفور و اصلاح بدىهاست كه سبب مىشود تا خداوند لطفش را به بنده باز گرداند.
اگر سارق پيش از دستگيرى توبه كند و مال را پس دهد، هم در دنيا بخشيده مىشود و هم در آخرت، «1» ولى پساز دستگيرشدن، حد اجرا مىشود ونقش توبه تنها براى قيامت است.
در حديث آمده است: سارقى كه دستش قطع شده بود، از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله پرسيد: آيا براى من راه توبه باز است؟ فرمود: آرى! تو امروز (كه حدّ بر تو جارى شد،) مثل همان روزى هستى كه از مادر متولّد شدى! «2»
پیام ها
1- براى انسان خطاكار، هميشه راه بازگشت و اصلاح، باز است. «فَمَنْ تابَ»
2- توبه، تنها يك ندامت درونى نيست؛ بلكه بايد همراه با جبران مفاسد گذشته باشد. «وَ أَصْلَحَ»
3- اگر انسان توبه كند، خداوند هم توبه او را مىپذيرد. «يَتُوبُ عَلَيْهِ»
4- سرقت، ظلم به خود و جامعه و تجاوز به امنيّت جامعه است. «بَعْدِ ظُلْمِهِ»
5- مجرمان را بايد به راه خدا دعوت و اميدوار كرد. فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ ... غَفُورٌ، رَحِيمٌ
فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ: پس هر كه توبه كند بعد از ستمكارى خود، يعنى دزدى وَ أَصْلَحَ: و به صلاح آرد كار خود را به اينكه ترضى خصم كند و عازم باشد بر آنكه به دزدى رجوع ننمايد فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ: پس بدرستى كه خداوند متعال رجوع فرمايد از عذاب به مغفرت، و قبول نمايد توبه او را، إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ: بدرستى كه خداوند عزّ و جلّ آمرزنده است گناه او را، مهربان است بر او كه در محشر رسوا و عذاب نفرمايد.
پس كسيكه توبه كند بعد از ستمش و اصلاح كار خود نمايد پس همانا خدا توبه او را ميپذيرد بدرستيكه خدا آمرزنده مهربانست.
تفسير
هرگاه دزد توبه نمود از ستمى كه بر خود و خلق نموده بود كه همان دزدى باشد و امر خود را اصلاح نمود بآنكه عازم شد كه ديگر مرتكب نشود و مالى را كه بدزدى بدست آورده بود با تمام خسارات وارده بصاحبش ردّ نمود و اگر تلف شده بود مثل يا قيمت آنرا مسترد داشت خداوند توبه او را قبول مىفرمايد و نتيجهاش آنستكه از عذاب آخرت مأمون ميشود هر وقت موفق باين امر شود از بريدن دست نجات مىيابد اگر پيش از ثبوت در نزد حاكم توبه كرده باشد و الّا بايد دستش بريده شود اگر چه صاحب مال از حق خود بگذرد و باين مضمون روايات معتبره دلالت دارد و بنظر حقير از آيه الا الذين تابوا كه در باب قطّاع الطريق چند آيه قبل از اين ذكر شد هم ممكن است استفاده شود زيرا از آنجا معلوم ميشود تاثير توبه در رفع عقاب دنيوى منوط بوقوع قبل از ظفر بر مجرم است و ممكن است گفته شود اگر مثبت جرم اقرار باشد كه در اينمقام گفتهاند دو مرتبه لازم است حاكم ميتواند او را عفو نمايد و اگر شهادت دو نفر عادل باشد قطع لازم است و بايد حدود الهى حفظ شود چنانچه در منهج از امير المؤمنين (ع) نقل نموده است در هر حال خداوند از باب وسعت رحمت ميگردد كه موجبى براى مغفرت پيدا كند و بهانه بدست بياورد ..