اعمش
سليمان بن مهران معروف به "أعمش كوفى" (148-61 ق)، قارى، حافظ و محدث شیعى است.
ولادت
ابومحمد، سليمان بن مهران معروف به "أعمش كوفى" در سال 60 و به روايتى در عاشوراى سال 61 قمرى (روز شهادت امام حسين علیهالسلام) ديده به جهان گشود.
پدرش مهران از اهالى دماوند بود و به كوفه مهاجرت كرد و به روايتى جهت حضور در واقعه كربلا به كوفه رفت، ولى دانسته نشد كه براى يارى امام حسين علیهالسلام رفته بود و يا به اجبار حكومت، براى تقويت سپاه عمر بن سعد. به هر روى در آن هنگام همسرش حامله بود و پس از رسيدن به كوفه وضع حمل كرد و اعمش را شش ماهه به دنيا آورد.
سليمان بن مهران به خاطر كمسو بودن ديدگانش و نابيناشدن در اواخر عمرش به «اعمش» معروف شد. وى بسيار شوخ طبع بود و در اين زمينه، داستان هاى فراوانى از او نقل شده است.
فعالیتهای علمی
اعمش در كوفه رشد يافت و از كودكى به يادگيرى معارف دينى علاقمند بود. شیخ طوسى او را از اصحاب امام صادق علیه السلام شمرده و ابن شهر آشوب او را از خواص اصحاب امام خوانده است. علماى عامه نیز او را از شاگردان امام صادق علیه السلام دانسته و برترى او را بر دیگران در قرائت قرآن و علم به فرائض و حفظ حدیث پذیرفته و تجلیل و تعظیم كردهاند.
اعمش پس از سال ها تلاش و جديت به مراتب علمى و معنوى بالايى دست يافت و در رديف دانشمندان درجه اول عالم اسلام قرار گرفت. وى از عالمان و بزرگانى چون داوود بن سويد، ابو وائل، ابراهيم تميمى، سعيد بن جبير، مجاهد و ابراهيم نخعى بهره يافت و بسيارى از بزرگان تابعين را ديدار كرد و از آنان كسب فيض نمود. حمزه و زائده بر وى قرائت كردهاند و كسائى بر زائده به قرائت اعمش قرائت كرده است.
عالمان و محدثان فراوانى از او نقل حديث كرده اند؛ حكم بن عتبه و ابواسحاق سبیعى و ابان بن تغلب و ابوحنیفه و اوزاعى و جریر بن عبدالحمید و حفص بن غیاث و سفیان بن عیینه و سفیان ثورى و یحیى بن سعید قطان و شعبة بن حجاج و ابونعیم و ... از اعمش حدیث شنیدند.
همچنین بخارى و مسلم و ترمذى و ابوداوود و نسائى و ابن ماجه در «صحاح سته» خود از او حدیث نقل كرده اند.
اعمش در نظر عالمان
ابن ابى لیلى، قاضى كوفه، اعمش را سرور و بزرگ كوفه معرفى مىكرد و عجلى گوید: كه او در عصر خود محدث كوفه بود و چهار هزار حدیث از او نقل شده، لیكن كتابى از وى در دست نیست. ذهبى از او به عنوان شیخ قاریان و شیخ محدثان نام مىبرد و او را یكى از ائمه ثقات مىداند. ابن معین و نسائى و عجلى نیز او را توثیق نمودهاند.
میرداماد در «الرواشح السماویه» به شرح حال او پرداخته و شیخ بهائى در «توضیح المقاصد» گوید: او از زهاد و فقهاى عصر خود بود و از تواریخ چنین برمىآید كه او شیعه امامى است. به گفته عیسى بن یونس او با این كه بسیار فقیر بود اما اغنیا و سلاطین در چشمش بسیار حقیر بودند.
اعمش كوفى از نظر اعتقادى شيعه بود و با دانشمندان غيرشيعى معاصر خود مانند ابوحنيفه (يكى از پيشوايان مذهبى اهل سنت) مناظره و مباحثه هايى به عمل آورد و در ايمان خويش راسخ و استوار ماند. با اين حال بسيارى از دانشمندان و راويان اهل سنت از وى تجليل كرده و او را ستودند.[۱]
وفات اعمش كوفى در 15 ربيع الاول سال 148 و به روايتى 147 و به روايت ديگر 149 قمرى بوده است.[۲]
منابع
- سيد تقى واردى، روزشمار تاريخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول.
- انجمن مفاخر فرهنگی، اثرآفرینان، ج1، ص270.