میرزا محمد مجاهدی تبریزی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۲ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله میرزا محمد مجاهدی تبریزی (۱۳۸۰-۱۳۲۴ ق)، عالم ربانی و مجاهد شیعه معاصر و از شاگردان آیت الله بروجردی بود. ایشان در عصر خود از مدرسان بنام حوزه علمیه قم بود و شاگردان بسیاری را از جمله آیت الله سبحانی و سید جلال الدین آشتیانی تربیت نمود.

نام کامل میرزا محمد مجاهدی تبریزی
زادروز ۱۳۲۴ قمری
زادگاه تبریز
وفات ۱۳۸۰ قمری
مدفن قم، قبرستان شیخان

Line.png

اساتید

شیخ عبدالکریم حائری، سید محمد حجت کوه‌کمری، آیت الله بروجردی،...

شاگردان

جعفر سبحانی، سید جلال الدین آشتیانی، ابراهیم امینی، میرزا جواد تبریزی،...

آثار

الهدایة الی رموز الکفایة، نقد اللئالی فی فروع العلم الاجمالی، الزام النواصب بامامة علی بن ابیطالب، المعارف والعقائد والاخلاق،...

ولادت و خاندان

محمد مجاهدی تبریزی در سال ۱۳۲۴ هـ.ق (برابر با ۱۲۸۵ هـ.ش) در بیت علم و فضیلت، در شهر تبریز دیده به جهان باز کرد. پدرش عالم ربانی، مجاهد نستوه، مرحوم حاج میرزا علی‌اکبر مجاهد، از علمای نامدار تبریز بود. وی به خاطر مجاهدت‌ها و رشادت‌هایی که در ارتباط با مبارزه با دودمان قاجار و استقرار نظام مشروطه در تبریز از خود نشان داد، به «مجاهد» معروف گردید. در سایه درایت و تیزهوشی که داشت باقرخان و ستارخان از دستوراتش اطاعت می‌‌کردند و خانه‌اش محل رتق و فتق امور جاری مردم بود. این عالم وارسته از فقهاء و مراجع بزرگ شیعه مانند؛ آیت الله سید محمدکاظم یزدی طباطبایی و آیت الله ملا محمدکاظم خراسانی (م، ۱۳۲۳ ق)، اجازه امور حسبیه داشت.

تحصیل و استادان

میرزا محمد مجاهدی دروس ابتدایی و علوم مقدماتی را در زادگاهش فراگرفت و در سنین جوانی تبریز را به مقصد شهر مقدس قم ترک گفت. او در جوار مرقد منور حضرت معصومه سلام الله علیها در محافل علمی ‌‌نخبگانی همچون مؤسس حوزه علمیه قم، آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ ق)، آیت الله میرزا محمد همدانی (۱۳۱۵-۱۳۶۵ ق)، آیت الله سید محمد حجت کوه‌کمری (۱۳۱۰-۱۳۷۲ ق) و آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی (۱۲۹۲-۱۳۸۰ ق) حاضر گردید و از افادات علمی‌‌ و معنوی آن‌ها بهره وافی را برد.

آیت الله مجاهدی در سنین جوانی موفق به دریافت اجازه اجتهاد از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله شیخ عبداالکریم حایری یزدی، آیت الله سید محمدهادی میلانی (۲۵ شعبان ۱۳۶۶ ق) و اجازه روایی از آیت الله سید محسن حکیم (۲۰ رمضان ۱۳۷۲ ق) و اجازه امور حسبیه از آیت الله سید محمد حجت کوه‌کمری (۶ رمضان ۱۳۶۶ ق) گردید.[۱]

تدریس و شاگردان

آیت الله مجاهدی، پس از کسب کمالات علمی‌‌ و عملی در حوزه علمیه قم شروع به تدریس و تربیت طلاب علوم اسلامی کرد و ۲۰ بار مکاسب و ۱۶ بار کفایة الاصول را تدریس نمود. او استادی دلسوز، دقیق، نکته‌سنج و موشکاف بود و به شهادت شاگردانش، متن کفایه را از حفظ داشت و به صورت دقیق و ریشه‌ای معضلات آن را می‌‌شکافت و بیان می‌‌کرد. ایشان در مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام و مدرسه حجتیه تدریس می‌‌نمود و جمع بسیاری از فضلاء و محصلین علوم دینی در محفل علمی‌‌اش شرکت می‌‌کردند. استاد مجاهدی می‌‌گوید: «مرحوم آیت الله مجاهدی می‌‌فرمودند: بیش از ۲۳ حوزه شاگردان من و یا شاگردانِ شاگردان من هستند و شکر خدا به هیچ شهری نرفتم، مگر این که شاگردان خود را در آنجا به امر تبلیغ و یا تدریس مشغول دیدم».[۲]

شماری از شاگردان آن بزرگوار که در ردیف عالمان، مُدرسان، واعظان، محققان، نویسندگان، فقیهان و مراجع تقلید هستند، عبارتند از:

آثار و تألیفات

محمد مجاهدی تبریزی در عمر کوتاه ولی بابرکت خود، آثار علمی‌‌ و قلمی ‌‌ارزشمندی دارد که متأسّفانه هنوز به چاپ نرسیده .[۳] آن بزرگوار در نگارش و تحریر مطلب احاطه کامل داشت و خط نسخ و نستعلیق را به خوبی تحریر می‌‌کرد. برخی آثار ایشان عبارت است از:

  • ۱. الهدایة الی رموز الکفایة، (عربی-خطی): معظم‌له این کتاب را به صورت بدیع و شرحی مفید تألیف نموده، ابتدا مسأله‌ای را از متن کفایة الاصول عنوان می‌‌کند و نظرات برخی علما از جمله، آیت الله میرزا علی ایروانی و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی مطرح می‌‌کند و در نهایت نظر استدلالی و استنباطی خویش را بیان می‌‌نماید.
  • ۲. نقد اللئالی فی فروع العلم الاجمالی، (عربی-خطی): این کتاب حاوی ۶۵ مسأله علمی ‌‌است و در سال ۱۳۷۶ ق در قم تدوین شده است.
  • ۳. قید الفوائد و کشکول، (عربی، فارسی-خطی)؛
  • ۴. الزام النواصب بامامة علی بن ابیطالب، (عربی-خطی)؛
  • ۵. المعارف والعقائد والاخلاق، ۴ جلد، (فارسی-خطی): مؤلف این کتاب را در ایام فراغت تالیف نموده و شامل بحث‌های اخلاقی، اعتقادی، عرفانی و معرفتی است.
  • ۶. شرح سیوطی؛ ایشان این شرح را به خاطر تشویق پسرش، به خط نسخ زیبایی تحریر نموده و هم اکنون موجود است.

فعالیت‌های سیاسی

در زمان دکتر مصدق یک عده کمونیست به طرفداری از مصدق مرتباً تظاهرات کرده و امنیت شهر را بر هم می‌‌زدند. یک روز در قم نسبت به علماء، روحانیت و طلاب علوم دینی بی‌احترامی ‌‌کرده و عده‌ای را مورد ضرب و جرح قرار دادند و شایع شده بود که اجساد قربانیان را در خاکفرج به خاک سپرده‌اند. آیت الله مجاهدی به عنوان اعتراض یک هفته درس و بحث را تعطیل کرده و هفت شبانه‌روز در قبرستان خاکفرج مستقر شد. وی سپس با ارسال دو تلگراف به مصدق و نمایندگان مجلس انزجار و اعتراض حوزه علمیه قم را اعلام داشت. آیت الله بروجردی در این جریان ایشان را به عنوان نماینده تام الاختیار خویش برگزیده بودند.

متن تلگرف اول چنین است: «مقام منیع جناب آقای نخست وزیر؛ خائنین کشور به منظور تضعیف اراده ملی و شکستن سد محکم میهن دوستی توانستند بین دولت و روحانیت و قاطبه طبقات متدین که علاقه مخصوص به دین و آیین دارند شکاف عجیبی ایجاد نموده بالنتیجه در این لغزش و پرتگاه آمال بیگانگان را تأمین نمایند؛ فاجعه عظمی، فرمان آتش مأمورین مبغوض دولت نسبت به ساحت مقدس حوزه علمیه قم عموم دل‌ها را جریحه‌دار و روز چهاردهم دی ماه را برای حوزه مقدسه تاریخِ اسفبار و انزجار قرار داد، ما عموم محصلین علوم دینیه نسبت به دولتی که مقتضیات شرع و مذهبی را رعایت ننموده و مأمورین بیگانه‌پرست اعزام می‌‌نمایند، اظهار انزجار و ابراز توبیخ و نفرت می‌‌نماییم و توقیف و محاکمه دقیقِ مسببین را از دولت وقت تقاضا داشته و انتقام مجروحین حوزه و محصلین مفقودالاثر که شهربانی شبانه متصدی دفن آن‌ها شده از دولت ملی مسئلت می‌‌نماییم».

متن تلگراف دوم آیت الله مجاهدی به مصدق و برخی از نمایندگان مجلس شورای ملی چنین است: «مقام محترم آقای نخست وزیر محبوب، رونوشت مجلس حجت الاسلام آقای (سید محمدعلی) انگجی، رونوشت مجلس حجت الاسلام آقای شبستری، رونوشت حضرت اجل آقای خلخالی و رونوشت مجلس حضرت اجل آقای مدرسی؛ انتظار انتظامی ‌‌که از قوای دولتی و کفایت فرمانداری و شهربانی می‌‌رفت به عکس مأمول دیروز در جوار حضرت معصومه سلام الله علیها و سرپرستی حضرت آیت الله بروجردی صحنه خونینی از خون فضلاء حوزه مقدسه قم تشکیل دادند. دولت وقت متوجه باشد که مملکت پهناور چین در سایه بی‌پایگی عقیده به یک تلقیح کمونیزمی‌‌ به آتش اشتراکی سوخت. ولی در مملکت ایران که سرتاسر با شوروی هم مرز است و چندین سال در دوره جنگ در نقاط ایران مبسوط الید بودند بالاخص در آذربایجان حکومت نیمه شوروی تشکیل دادند، مع‌الوصف در روحیه مردم ایران تأثیر نکرد و جهت آن جز استحکام عقاید اسلامی ‌‌چیز دیگری نیست. چنان که روز اول مرام اشتراک را دین مقدس اسلام برانداخت، امروز هم همان قدرت را دارد و احتیاج دولت به حوزه و نوامیس دینی هزار مرتبه بیش از ارتش شاهنشاهی است. باعث انزجار ما از دولت وقت این است که عناصر مرموز را به شهر مذهبی به نام فرماندار و شهربانی اعزام که در نتیجه نفرت و انزجار عالم تشیع و حوزه مقدسه و حضرات آیات و حجج را به خود جلب نمود مقتضی است از این تغافل و خواب دراز بیدار، مسببین را شدیداً مجازات و به خواست حوزه مقدسه و اهالی شهر که اخراج... از قم و جلوگیری از بلوی اوست، موافقت نمایند.

مصدق در تاریخ ۱۱/۶/۱۳۳۱ و به شماره ۱۴۴۵۵ در پاسخ به تلگراف معظم‌له می‌‌نویسد: حضرت آقای محمد مجاهدی مُدرس محترم حوزه علمیه قم؛ نامه گرامی‌‌ عزّ وصول بخشید تشخیص شما بسیار صحیح است و مورد نظر خواهد بود. دکتر محمد مصدق.[۵]

از دیدگاه عالمان

برخی از شخصیت‌های برجسته اسلامی‌‌ و نویسندگان زبردست معاصر درباره مقام رفیعِ فقیه فرزانه و استاد دانشور حوزه آیت الله مجاهدی سخن گفته‌اند، که ذکر می‌‌گردد:

  • فرزند آیت الله مجاهدی نقل می‌‌کند: در سال اول یا دوم انقلاب که امام خمینی در قم تشریف داشتند، من در کوچه‌ای امام را با آیت الله سبحانی و جمعی از روحانیون دیدم. آیت الله سبحانی مرا به خدمت امام معرفی کرد و گفت؛ ایشان آقازاده آقای مجاهدی هستند. امام یک نگاه عمیقی به من انداخت و گفت: خدا رحمت کند آقای مجاهدی را، ایشان پیش از من انقلاب را شروع کرده بود، مُنتها دست تنها بود.[۶]
  • استاد مجاهدی می‌‌گوید: پس از مراسم کفن و دفن مرحوم پدرم، آیت الله بروجردی پیام دادند که می‌‌خواهم فرزند ایشان را ببینم، لذا من به خدمت ایشان رسیدم و معظم‌له پس از شروعِ صحبت به گریه افتادند و بر فوت او افسوس خوردند و رو به من کردند و گفتند: «خدا رحمت کند آقای مجاهدی را، اسلام از سرمایه مصرف می‌‌کند این حوزه دیگر مجاهدی پرورش نمی‌‌دهد».[۷]
  • شیخ محمد شریف رازی در خصوص ایشان می‌‌نویسد: «آقا میرزا محمد مجاهدی تبریزی از فضلاء، دانشمندان، مُدرسین مبرز و تلامذِ نامی ‌‌آیت الله حجت و به زیور علم و تقوی آراسته و موصوف می‌‌باشد. در میان محصلین و دانشمندان و علماء حوزه علمیه وجاهت تامی ‌‌دارند. وی دارای اخلاق جمیله و ملکات فاضله و معنویت مخصوص بودند مجلس و منطقش در انسان ایجاد نورانیت می‌‌نمود».[۸]
  • شیخ عبدالرحیم عقیقی بخشایشی در مورد معظم‌له می‌‌نویسد: «شخصیت ظاهری ایشان به صورتی که در ذهن باقی مانده است، وقور، وزین، متین، خوش‌لباس و توأم باصلابت و رشادت، با آرامش گام می‌‌سپرد. در حال راه رفتن نیز ارسطووش به سوالات دانشجویان پاسخ می‌‌گفت و در حال و هوای خویشتن بود تا مظاهر بیرونی».[۹]
  • حکیم متأله سید جلال‌الدین آشتیانی در مورد وی فرمود: «خدا رحمت کند آیت الله مجاهدی را، حوزه درسی ایشان در قم بی‌نظیر بود و خود ایشان دریای مواجی از علوم و معارف بودند و من افتخار شاگردی آن عالم بزرگوار را داشته‌ام و کفایه را نزد ایشان تلمذ کرده‌ام، ایشان به تمام معنی متقی و از تظاهر به دور بودند».[۱۰]

فضائل و کرامات

آیت الله مجاهدی تبریزی بسیار مهذّب، وارسته و متقی بود. خوش برخوردی، مواسات با مردم، دستگیری از فقرا، رسیدگی به وضع معیشتی طلاب، تحمل سختی‌‌ها و مشکلاتِ زندگی، دوری از گناه، دقت در مطالعه، فهم درست مطالب علمی، علاقه سرشار به علم و عمل و مهمتر از همه بُعد شجاعت و غیرت دینی ایشان زبانزد خاص و عام بود. اگر در جایی منظره‌ای می‌‌دید که مخالف با شئونات اسلامی ‌‌است به وظیفه شرعی خویش عمل می‌‌کرد و خلاف مقرارات الهی را از هیچ کسی برنمی‌‌تافت.

درِ خانه‌اش همواره به روی مراجعین باز بود، ولی در عین حال از مطرح شدن می‌‌هراسید. فرزندش می‌‌گوید: من در طول سال‌ها که به عنوان فرزند ارشد ایشان در خدمتشان بودم، ندیدم که در یکی از اعیاد در خانه بماند که مبادا دو نفر به دیدن ایشان بیاید، از این مسئله کراهت داشتند که مبادا مطرح بشوند و صبح زود از خانه بیرون می‌‌رفتند.

ارادت و اخلاص به پیشگاه حضرات معصومین علیهم‌السلام و به ویژه محضر والای سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین علیه‌السلام و قرائت دائمی ‌‌زیارت عاشورا از ویژگیهای آیت الله مجاهدی تبریزی است. ایشان از جمله کسانی است که در سایه مداومت به زیارت شریف عاشورا، در روزهای پایانی عمر مورد تفقد آقا امام حسین علیه‌السلام قرار گرفت.

شاعر اهل بیت استاد محمدعلی مجاهدی از مادرش نقل می‌‌کند که روزی مرحوم آقا به من گفتند: «فردا آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم رحلت می‌‌کنند و روز عزای ماست! و همان طور که گفته بودند این حادثه تلخ اتفاق افتاد. سال‌ها گذشت و روزی بعد از نماز صبح با لحن بغض آلودی به من فرمودند: سه روز دیگر آیت الله حجت را از دست خواهیم داد! و ایشان در همان روزی که گفته بودند رحلت کردند. سال‌ها گذشت و روزی پس از استراحت قیلوله (خواب پیش از ظهر) که آماده نماز می‌‌شدند انقلاب حال عجیبی را در ایشان مشاهده کردم. وقتی که علت را جویا شدم از پاسخ طفره رفتند و سرانجام در اثر اصرار من فرمودند: من هفت ماه دیگر بیشتر مهمان شما نیستم و در فلان ماه و در فلان روز خواهم رفت! از شنیدن این حرف دلهره عجیبی پیدا کردم و یادآوری سخن آن مرحوم درباره آن دو مرجع عالی‌ قدر بیشتر ناراحتم کرد. هنگامی‌‌ که پریشان احوالی مرا دیدند به دلداری من پرداختند و گفتند: مرگ و زندگی همه در دست خداست و در برابر این پرسش که شما این مطالب را از کجا می‌‌گویید؟ فرمودند: مرحوم آیت الله آقا میرزا احمد اهری از دوستان صمیمی ‌‌من بود و من پس از رحلت ایشان سال‌ها تکفل هزینه خانواده آن مرحوم را بر عهده داشتم و به خاطر این خدمت، روح آن مرحوم با من مأنوس شده و گاهی در خواب مطالبی را با من در میان می‌‌گذارد که بعدها عیناً اتفاق می‌‌افتاد و این سه مطلبی را که با شما در میان گذاشتم از همان مطالب بود!».[۱۱]

فرزند ارشد ایشان می‌‌نویسد: «بارها شاهد بودم که پدر بزرگوارم به هنگام نماز آیه: «غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِمْ وَ لاالضّالینْ» را به طرز خاصی ادا می‌‌کنند. روزی از ایشان پرسیدم: چرا این آیه سوره حمد را این گونه تلاوت می‌‌کنید؟ پدرم در حالی که لبخندی به لب داشتند و دست خود را بر سرم می‌‌کشیدند فرمودند: پسرم! تو به این کارها کاری نداشته باش، بعدها علت آن را خواهی فهمید و بعد آه سردی کشیده و به مطالعه مشغول شدند. پس از رحلت ایشان دفتری را به خط آن مرحوم در کتابخانه شخصی‌شان پیدا کردم که بخشی از آن را به رؤیاهای صادقه خود تحت عنوان «الرؤیا فی سنة ۱۳۶۳ هـ.ق» اختصاص داده بودند. اولین رؤیایی را که مرقوم فرموده بودند این بود: در ماه شعبان ۱۳۶۳ در قریه کرمجگان (قم) در خواب، طلیعه مبارکه حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه را دیدم و آن بزرگوار به بنده تلاوت «غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِمْ وَ لاالَضّالینْ» را تعلیم می‌‌فرمودند و آن وقت بود که پی بردم چرا پدر بزرگوارم این آیه کریمه سوره حمد را به آن طرز خاص ادا می‌‌کردند».[۱۲]

وفات

مرحوم آیت الله مجاهدی تبریزی پس از سال‌ها تهذیب، تحقیق، تدریس، تربیت شاگردان مجتهد، در سال ۱۳۸۰ قمری (۱۳۳۹ ش) به عارضه سرطان خون در تهران جان به جان آفرین تسلیم نمود. با انتشار خبر رحلت این عالم فرهیخته بازار تهران و کلیه درس و بحث‌های حوزه به مدت یک هفته تعطیل شد و پیکر پاکشان پس از تشییع شایسته و اقامه نماز میت به امامت آیت الله بروجردی، در مقبره آیت الله شیخ عباسعلی شاهرودی واقع در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.[۱۳]

رونوشت مرقد مطهر وی که توسط آیت الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی نگارش یافته، چنین است: «هو الباقی، قد ارتحل من هذه النشاة الدنیه الی دارالسرور العالم الجلیل و الحبر النبیل و من جدّ و اجتهد فی التدریس و تربیت المتعلمین بحیث کان من جهابذة الاساتذه فی الحوزة العلمیه من نهتوی الیه افئدة الطلبة من کلُّ فجّ حضرة حجة الاسلام والمسلمین آیت الله المیرزا محمد المجاهدی التبریزی طاب ثراه و کانت الجنّة ماداه توفی قدس سره فی عشاء الاربعاء بعشرتین من ثانی الربیعین سنة ثلاث مأة و ثمانین بعد الالف من الهجرة، ۱۳۸۰».

پانویس

  1. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
  2. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، مفاخر آذربایجان، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ۱/۳۳۶-۳۳۷.
  3. هم اکنون تألیفات آیت الله مجاهدی تبریزی در کتابخانه فرزند ارشدش استاد محمدعلی مجاهدی نگهداری می‌‌شود.
  4. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴،مفاخر آذربایجان، ۳۳۷/۱.
  5. متن تلگراف‌ها و جواب مصدق در اختیار استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه) است.
  6. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۱.
  7. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
  8. آثار الحجة، محمد شریف رازی، ۶۳/۲، گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ۲/۱۰۴.
  9. مفاخر آذربایجان، ۳۳۵/۱.
  10. گفتگو با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز سه‌شنبه ۱۳۸۲/۹/۱۱، در محضر لاهوتیان، ص ۴۴۵.
  11. در محضر لاهوتیان، صص ۴۴۰-۴۴۱.
  12. در محضر لاهوتیان، صص ۴۴۲-۴۴۳.
  13. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.

منابع