We made the sky a preserved roof and yet they are disregardful of its signs.
And We have made the heaven a guarded canopy and (yet) they turn aside from its signs.
And we have made the sky a roof withheld (from them). Yet they turn away from its portents.
And We have made the heavens as a canopy well guarded: yet do they turn away from the Signs which these things (point to)!
معانی کلمات آیه
«السَّمَآء»: مراد کواکب و نجوم موجود در گستره فضای نزدیک به ما، یا به عبارت دیگر، آسمان دنیا است که بر اثر تماسک و تجاذب از سقوط محفوظ و مصونند. یا این که مراد از آسمان، جوی است که همچون سقفی گرداگرد زمین را فرا گرفته است و آن را در برابر شهابها و سنگهای سرگردان و اشعّه کیهانی نگاه میدارد و از انهدام حفظ میکند.
و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم، و آنها از نشانههاى آن روى گردانند.
نکته ها
زمين داراى دو نوع حفاظت است، يكى از درون و ديگرى از بيرون. يكى به واسطه كوهها، از تحركات و فشار گازهاى درونى كه باعث زلزله و لرزشهاى شديد است، و ديگرى بوسيله هواى آسمان و جوّى كه گرداگرد زمين را فراگرفته است، از بمباران شبانه روزى شهاب سنگها، شعاع كشندهى نور خورشيد واشعههاى مرگبار كيهانى كه دائماً زمين را در معرض خطرناكترين تهديدها قرار مىدهد.
شايد مراد از محفوظ بودن آسمان، حفاظت آسمانها از آمد و رفت شيطانها باشد، چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ» «1»
پیام ها
1- آفرينش آسمان روى حساب و هدف است. «جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً»
2- نه تنها زمين كه آسمانها نيز حفظ مىشوند. «مَحْفُوظاً» (حفظ مىشوند از اينكه بر انسانها سقوط كنند)
3- آسمان، هم حافظ است «سَقْفاً» و هم محفوظ. «مَحْفُوظاً»
4- آسمان داراى نشانههايى از قدرت و حكمت الهى است. «آياتِها»
5- هر چه خداوند بر عبرت آموزى و هدايت پذيرى از آيات و نشانههاى قدرت خويش تأكيد مىفرمايد، امّا انسان غافل و مغرو از آن اعراض مىكند. «عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ»
وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً: 1- و قرار داديم آسمان را سقفى نگاهداشته شده از آنكه بيفتد، چنانچه در كريمه ديگر فرموده: «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا». «1» 2- محفوظ از آنكه كسى متعرض هدم و
«1» سوره فاطر، آيه 41.
جلد 8 - صفحه 386
نقص آن گردد، يعنى از جهت احكام و اتقان و رفعت، به مرتبهاى آن را رسانيده كه اين طمعها منقطع شده است. 3- محفوظ از صعود شياطين به رجوم، چنانچه فرموده: «وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ». «1» وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ: و كافران و منكران از آيات آن، كه دالند بر حدوث و حاجت به موجد، روى برمىگردانند از تفكر در آن. حاصل آنكه معاندين به سبب عناد و انكار، اعراض مىكنند از شواهد قدرت الهيه در آسمان، و تأمل و تدبر نمىكنند كه اين آسمان برافراشته با كواكب مزينه، دالّند بر وجود صانع و مدبّرى كه يكتا و بىهمتا است.
- و قرار داديم در زمين كوههاى استوارى كه مبادا مايل كند آنها را بجانبى و قرار داديم در آن معبرهاى گشادهئى كه راهها است باشد كه آنها هدايت يابند
و قرار داديم آسمانرا سقفى محفوظ و آنها از دلالتهاى آن رو گردانانند
و اوست آنكه آفريد شب و روز و آفتاب و ماه را كه هر يك در فلكى بسرعت ميروند
و قرار نداديم براى انسانى پيش از تو جاويد ماندن را آيا پس اگر بميرى تو آنها جاودانيانند
هر نفسى چشنده مرگ است و مبتلا كنيم شما را ببدى و خوبى براى آزمايش و بسوى ما باز گردانده شويد.
تفسير
- خداوند منّان قرار داد در زمين كوههاى سنگين ثابت مستقرّى
جلد 3 صفحه 551
را براى آنكه نگهدارد زمين را از اضطراب و تمايل باطراف تا انسان و حيوان در آن با اطمينان سكونت نمايند و به تبع آن متحرّك باطراف نشوند چون راسى چيزى را گويند كه بسنگينى خود ثابت باشد و نيز قرار داد در ميان كوهها راههاى گشاده وسيعى براى آنكه راههاى هدايت آنها بمقاصدشان باشند چون فج راه گشاده ميان دو كوه است و سبلا بنظر حقير حال مبيّن است با تعلّق لعلّ بآن چون مناسبت سبيل با اهتداء بيشتر از فج است كه معناى اصلى آن گشادگى است و ممكن است سبلا بدل باشد از فجاجا و مشعر باشد بر آنكه توسعه بملاحظه راه پيمايان است و نيز قرار داد آسمان را سقف محفوظى از تزلزل و سقوط و زوال و انحلال تا روز قيامت و از مداخله شياطين در آن براى كشف مقدّرات ولى مردم فرومايه از آيات قدرت و حكمت و عظمت حقّ كه در آن وجود دارد غافلند و نميخواهند هم از غفلت بيرون آيند چون از تفكّر در آنها رو گردانند و از آن جمله شب و روز و آفتاب و ماه است كه خداوند بدست قدرت خود آنها را خلق فرموده و از براى هر يك از آفتاب و ماه و ساير ستارههاى سيّار كه در شب آشكار ميگردند مدارى است كه در آن مدار مانند شناگر با اراده بسرعت حركت ميكنند لذا از آنها بجمع ذوى العقول تعبير فرموده چنانچه در سوره يوسف عليه السّلام هم و الشمس و القمر رأيتهم لى ساجدين فرموده و محتمل است آفتاب و ماه در عالم زياد باشد چنانچه اخيرا گفته ميشود و بنابر اين احتياج بضمّ كواكب سيّاره بآن دو براى تصحيح ضمير جمع نيست و گفتهاند معاندين حضرت ختمى مرتبت ميگفتند كه انتظار داريم گرد باد حوادث بر آيد و محمّد و ياران او را متفرّق سازد و او را در ورطه هلاك اندازد لذا خداوند براى تسليت خاطر آنحضرت فرموده ما براى هيچيك از افراد بشر پيش از تو زندگانى جاويد را مقدّر نفرموديم اگر روزى مرگ گريبان تو را بگيرد آيا گريبان آنها را نميگيرد و در دنيا جاويد خواهند ماند هر نفسى طعم مرگ را خواهد چشيد و ما مبتلا كنيم بندگان خود را ببدى و خوبى و مرض و صحّت و محنت و نعمت و فقر و غنا و خوشى و ناخوشى در دنيا براى آنكه در معرض امتحان قرار گيرند و آزمايش شوند و صابر و شاكر از فاجر و كافر ممتاز گردند و بالاخره باز گشت همه بسوى ما است و هر كس را بپاداش عملش
جلد 3 صفحه 552
خواهيم رسانيد ولى قمّى ره فرموده چون خبر داد خداوند عزّ و جلّ به پيغمبر خود مصائب وارده بر اهل بيت او را بعد از او و ادّعاء خلافت كسانى را كه مدّعى خلافت شدند آنحضرت غمناك شد پس خداوند براى تسليت او اين آيه را نازل فرمود و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام مريض شد و برادرانش بعيادتش آمدند و عرضه داشتند حال شما چه طور است فرمود بد است عرض كردند يا امير المؤمنين اين گفتار از مثل شما سزاوار نيست فرمود خدا فرموده ما شما را ببدى و خوبى مبتلا ميكنيم براى آزمايش، بدى مرض و فقر است خوبى صحّت و بىنيازى است و در روايت ديگرى كه آنحضرت از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده اينمعنى تأكيد شده و آنكه خدا امر ببدى و زشتى نميكند ولى خير و شرّ بدون مشيّت خدا بكسى نميرسد و مراد از آن دو صحّت و مرض است ..
اينکه كرات جويّه محفوظ از خرابي و سستي و كندي هستند، از ابتداء ايجاد و خلقت آنها بطور منظم تا زمان انقراض به مقدار خردلي تغيير در آنها داده نشد و محفوظ به حفظ الهي هستند، كم و زياد تند و كند در آنها نيست، و اينکه معني چون مشاهد است داخل در آيات قدرت الهي است که درك بايد كرد و ميفرمايد:
(وَ هُم عَن آياتِها مُعرِضُونَ): و تمام اينها را مستند به طبيعت و اتفاق مي دانند و تفكّر و تدبر نميكنند. و تعبير به سقف براي اينکه است که به طرف بالا است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 32)- و از آنجا که آرامش زمین به تنهایی برای آرامش زندگی انسان کافی نیست بلکه باید از طرف بالا نیز ایمنی داشته باشد در این آیه اضافه میکند:
«و ما آسمان را سقف محفوظی قرار دادیم ولی آنها از آیات و نشانههای توحید که در این آسمان پهناور است روی گردانند» (وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آیاتِها مُعْرِضُونَ).
منظور از آسمان در اینجا جوّی است که گردا گرد زمین را گرفته، و ضخامت آن طبق تحقیقات دانشمندان صدها کیلو متر میباشد، این قشر ظاهرا لطیف که از هوا و گازها تشکیل شده به قدری محکم و پر مقاوت است که هر موجود مزاحمی از بیرون به سوی زمین بیاید نابود میشود، و کره زمین را در برابر بمباران شبانه روزی سنگهای «شهاب» که از هر گلولهای خطرناکترند حفظ میکند.
به علاوه اشعه آفتاب که دارای قسمتهای مرگباری است به وسیله آن تصفیه
ج3، ص167
میشود، و از نفوذ اشعه کشنده کیهانی که از بیرون جو، به سوی زمین سرازیر است جلوگیری میکند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: