و در روی زمین کوههای استوار قرار دادیم تا خلق را از اضطراب زمین حفظ کند، و نیز راهها در کوه و جادههای پهناور در زمین برای هدایت و راهیابی مردم مقرر فرمودیم.
و در زمین کوه های استوار پدید آوردیم تا زمین آنان را نلرزاند، و در آن راه هایی فراخ و گشاده قرار دادیم تا [به سوی اهداف خود] راه یابند.
و در زمين كوههايى استوار نهاديم تا مبادا [زمين] آنان [=مردم] را بجنباند، و در آن راههايى فراخ پديد آورديم، باشد كه راه يابند.
و بر زمين كوهها بيافريديم تا نلرزاندشان. و در آن راههاى فراخ ساختيم، باشد كه راه خويش بيابند.
و در زمین، کوههای ثابت و پابرجایی قرار دادیم، مبادا آنها را بلرزاند! و در آن، درّهها و راههایی قرار دادیم تا هدایت شوند!
We set firm mountains in the earth lest it should shake with them, and We made broad ways in them so that they may be guided [to their destinations].
And We have made great mountains in the earth lest it might be convulsed with them, and We have made in it wide ways that they may follow a right direction.
And We have placed in the earth firm hills lest it quake with them, and We have placed therein ravines as roads that haply they may find their way.
And We have set on the earth mountains standing firm, lest it should shake with them, and We have made therein broad highways (between mountains) for them to pass through: that they may receive Guidance.
معانی کلمات آیه
رواسى: رسو: ثبوت و رسوخ. «رسا الشيء يرسو: ثبت». راسيه: ثابت. جمع آن راسيات و رواسى است.
تميد: ميد: اضطراب چيز بزرگ مثل اضطراب زمين.
طبرسى مطلق اضطراب گفته است و گويد: «الميد: الميل يمينا و شمالا و هو الاضطراب».
أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ: مبادا شما را بالا و پائين ببرد.
فجاجا: فج: راه وسيع. راغب گويد: فج شكافى است ميان دو كوه و در راه وسيع به كار رود،
جمع آن فجاج است. به معنى راهها.[۱]
و در زمين، كوههاى ثابت و استوار قرار داديم تا (مبادا زمين) آنها (مردم) را بلرزاند و در لابلاى كوهها، (درهها و) راههاى فراخ پديد آورديم، شايد كه آنها راه يابند.
جلد 5 - صفحه 445
نکته ها
كلمهى «رَواسِيَ» جمع «راسيه» به معناى ثابت است و مقصود از آن در اين آيه، كوههاى پابرجا است. كلمهى «تَمِيدَ» از «ميد» به معناى اضطراب چيزهاى بزرگ است. كلمه «فجاج» نيز به راههاى پهن ميان دو كوه گفته مىشود، همانگونه كه راههاى باريك و تنگ بين كوهها «شعب» نام دارد. «1»
براى كوهها، فوائد بسيارى ذكر شده است، از جمله: نگهدارى برف و ذخيرهى آب براى تابستانها، جلوگيرى از تندبادهاى ناشى از جابجايى هوا، فراهم آوردن محيط مناسب براىپرورش گياهان و جانوران، بهرهدهى انواع سنگها براى بناى ساختمان، و ...
چگونه مىتوان باور كرد كه خداوند حكيم براى جلوگيرى از تزلزل زمين، كوهها را قرار داده است، امّا براى پيشگيرى از لغزش انسانها در برابر حوادث، اوليا و پيشوايان صبور و قوى قرار نداده باشد؟!
پیام ها
1- آفرينش كوهها تصادفى نيست، بلكه بر اساس تدبير الهى است. «جَعَلْنا»
2- كوهها مايهى آرامش زميناند. زمين بدون وجود كوه، به خاطر گازهاى درونى و موادّ مذابّ، در معرض لرزشهاى شديد قرار دارد. «رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ»
3- در لابلاى موانع بزرگ نيز راههاى نجات وجود دارد. «جَعَلْنا فِيها فِجاجاً»
4- راههاى ميان كوهها، هم وسيله دستيابى به مناطق ديگر و هم عامل هدايت به حكمت الهى است. «لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ»
وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ: و قرار داديم در زمين كوههاى ثابت پابرجا كه منع نمايد زمين را از حركت و اضطراب. أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ: به جهت حفظ اين كه متحرك و مضطرب نكند آنها را. يا براى آنكه نگاهدارد آنها را تا نجنبند.
نوع چهارم آيات الهيه: وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً: و قرار داديم در زمين راههاى فراخى ميان كوهها. سُبُلًا: و راههائى در سهل آن. لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ: براى اينكه شما راه يابيد به مقاصد و مواطن خود، و اسباب آسايش براى شما فراهم گردد.
تنبيه: حق تعالى در اين آيه شريفه منت نهاد بر خلقان به آنكه زمين را مقر، و مسكن آنها مقرر، و به سبب كوهها آن را ثابت و مستقر، و در آن طرق و راهها ظاهر ساخت تا وسائل آسايش نوع بشر فراهم گردد و به معاش خود راه يابند. يا مهتدى شوند به عبرت يافتن به آن به دين و معرفت خداوند مبين.
- و قرار داديم در زمين كوههاى استوارى كه مبادا مايل كند آنها را بجانبى و قرار داديم در آن معبرهاى گشادهئى كه راهها است باشد كه آنها هدايت يابند
و قرار داديم آسمانرا سقفى محفوظ و آنها از دلالتهاى آن رو گردانانند
و اوست آنكه آفريد شب و روز و آفتاب و ماه را كه هر يك در فلكى بسرعت ميروند
و قرار نداديم براى انسانى پيش از تو جاويد ماندن را آيا پس اگر بميرى تو آنها جاودانيانند
هر نفسى چشنده مرگ است و مبتلا كنيم شما را ببدى و خوبى براى آزمايش و بسوى ما باز گردانده شويد.
تفسير
- خداوند منّان قرار داد در زمين كوههاى سنگين ثابت مستقرّى
جلد 3 صفحه 551
را براى آنكه نگهدارد زمين را از اضطراب و تمايل باطراف تا انسان و حيوان در آن با اطمينان سكونت نمايند و به تبع آن متحرّك باطراف نشوند چون راسى چيزى را گويند كه بسنگينى خود ثابت باشد و نيز قرار داد در ميان كوهها راههاى گشاده وسيعى براى آنكه راههاى هدايت آنها بمقاصدشان باشند چون فج راه گشاده ميان دو كوه است و سبلا بنظر حقير حال مبيّن است با تعلّق لعلّ بآن چون مناسبت سبيل با اهتداء بيشتر از فج است كه معناى اصلى آن گشادگى است و ممكن است سبلا بدل باشد از فجاجا و مشعر باشد بر آنكه توسعه بملاحظه راه پيمايان است و نيز قرار داد آسمان را سقف محفوظى از تزلزل و سقوط و زوال و انحلال تا روز قيامت و از مداخله شياطين در آن براى كشف مقدّرات ولى مردم فرومايه از آيات قدرت و حكمت و عظمت حقّ كه در آن وجود دارد غافلند و نميخواهند هم از غفلت بيرون آيند چون از تفكّر در آنها رو گردانند و از آن جمله شب و روز و آفتاب و ماه است كه خداوند بدست قدرت خود آنها را خلق فرموده و از براى هر يك از آفتاب و ماه و ساير ستارههاى سيّار كه در شب آشكار ميگردند مدارى است كه در آن مدار مانند شناگر با اراده بسرعت حركت ميكنند لذا از آنها بجمع ذوى العقول تعبير فرموده چنانچه در سوره يوسف عليه السّلام هم و الشمس و القمر رأيتهم لى ساجدين فرموده و محتمل است آفتاب و ماه در عالم زياد باشد چنانچه اخيرا گفته ميشود و بنابر اين احتياج بضمّ كواكب سيّاره بآن دو براى تصحيح ضمير جمع نيست و گفتهاند معاندين حضرت ختمى مرتبت ميگفتند كه انتظار داريم گرد باد حوادث بر آيد و محمّد و ياران او را متفرّق سازد و او را در ورطه هلاك اندازد لذا خداوند براى تسليت خاطر آنحضرت فرموده ما براى هيچيك از افراد بشر پيش از تو زندگانى جاويد را مقدّر نفرموديم اگر روزى مرگ گريبان تو را بگيرد آيا گريبان آنها را نميگيرد و در دنيا جاويد خواهند ماند هر نفسى طعم مرگ را خواهد چشيد و ما مبتلا كنيم بندگان خود را ببدى و خوبى و مرض و صحّت و محنت و نعمت و فقر و غنا و خوشى و ناخوشى در دنيا براى آنكه در معرض امتحان قرار گيرند و آزمايش شوند و صابر و شاكر از فاجر و كافر ممتاز گردند و بالاخره باز گشت همه بسوى ما است و هر كس را بپاداش عملش
جلد 3 صفحه 552
خواهيم رسانيد ولى قمّى ره فرموده چون خبر داد خداوند عزّ و جلّ به پيغمبر خود مصائب وارده بر اهل بيت او را بعد از او و ادّعاء خلافت كسانى را كه مدّعى خلافت شدند آنحضرت غمناك شد پس خداوند براى تسليت او اين آيه را نازل فرمود و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام مريض شد و برادرانش بعيادتش آمدند و عرضه داشتند حال شما چه طور است فرمود بد است عرض كردند يا امير المؤمنين اين گفتار از مثل شما سزاوار نيست فرمود خدا فرموده ما شما را ببدى و خوبى مبتلا ميكنيم براى آزمايش، بدى مرض و فقر است خوبى صحّت و بىنيازى است و در روايت ديگرى كه آنحضرت از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده اينمعنى تأكيد شده و آنكه خدا امر ببدى و زشتى نميكند ولى خير و شرّ بدون مشيّت خدا بكسى نميرسد و مراد از آن دو صحّت و مرض است ..
و قرار داديم ما در زمين كوههاي عظيم اينكه تزلزل پيدا نكند و مورث هلاكت شما نشود و قرار داديم بين آن جبال فاصلههايي که راه باز باشد براي بشر که بتواند در مسافرتها بمقاصد خود نائل شوند.
خداوند نظر به اينكه براي كره زمين دو حركت مقرّر فرموده وضعي و انتقالي اما وضعي دور خود ميچرخد و تشكيل شب و روز ميدهد و انتقالي دور كره شمس ميگردد و تشكيل ماه و سال و فصول چهارگانه ميدهد، و اينکه دو حركت بسيار سريع است و مورث تزلزل ميشود و در اثر آن اضطراب شديدي به افراد بشر و ساير حيوانات احداث ميشد بلكه عمارات خراب ميشد، اشجار از هم پاشيده ميشد خداوند اينکه جبال را قرار داد که بمنزله ميخ زمين باشند که حركت آن منظم باشد، بعلاوه فوائد زيادي که از اينکه جبال بهره برداري ميكنند لذا ميفرمايد:
(وَ جَعَلنا فِي الأَرضِ رَواسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِم): و از آن طرف اگر اينکه جبال بهم وصل بود وسائل مسافرت در بلاد مسدود بود خداوند به قدرت كامله خود بين آنها فاصلههاي زيادي قرار داد که بتوانند از هر نقطه به نقطه ديگر سير و سفر كنند و به مقاصد خود نائل شوند.
(آیه 31)- این آیه اشاره به قسمت دیگری از نشانههای توحید و نعمتهای بزرگ خداوند کرده، میگوید: «و ما در زمین کوهای ثابت و مستقری ایجاد کردیم تا انسانها را نلرزاند» (وَ جَعَلْنا فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِهِمْ).
ج3، ص166
کوهها همچون زرهی کره زمین را در بر گرفتهاند و این سبب میشود که از لرزشهای شدید زمین که بر اثر فشار گازهای درونی است تا حد زیادی جلوگیری کند.
به علاوه همین وضع کوهها، حرکات پوسته زمین را در مقابل جزر و مد ناشی از ماه به حد اقل میرساند.
از سوی دیگر اگر کوهها نبودند سطح زمین همواره در معرض تند بادها قرار داشت و آرامشی در آن دیده نمیشد، همان گونه که در کویرها و بیابانهای خشک و سوزان چنین است.
سپس به نعمت دیگری که آن هم از نشانههای عظمت اوست اشاره کرده، میگوید: «و ما در لابلای این کوههای عظیم، درهها و راههایی قرار دادیم، تا آنها هدایت شوند و به مقصد برسند» (وَ جَعَلْنا فِیها فِجاجاً سُبُلًا لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ).
به راستی اگر این درهها و شکافها نبودند، سلسلههای جبال عظیم موجود در زمین، مناطق مختلف را آن چنان از هم جدا میکردند که پیوندشان از زمین بکلی گسسته میشد، و این نشان میدهد که همه این پدیدهها طبق برنامه و حسابی است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: