اصحاب اجماع
اصحاب اجماع گروهی هستند که محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی در کتاب رجالش در مورد آنها گفته است علمای امامیه بالاجماع روایاتی که از ایشان به طریق صحیح نقل شده باشد را صحیح می دانند. اصحاب اجماع جمعا هجده نفرند؛ شش نفر از کسانی که هم امام باقر و هم امام صادق علیه السلام را درک نموده اند، شش نفر از اصحاب امام صادق علیه السلام (به تنهایی) و شش نفر از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهما السلام.
محتویات
منشاء اصطلاح اصحاب اجماع
محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی (م 340 ق) رجالی نامدار، درباره گروهی از راویان از ائمه هدی علیهمالسلام چنین گفته است: «اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عن جماعة».
مطابق با برداشت مشهور به نظر کشی این جمع، نخبگان و راویان موثقی هستند که همه علمای درایه و حدیث و فقها به روایاتی که از ایشان به طریق صحیح نقل شده بدون تردید و دغدغه خاطر اعتماد میکنند و آنها را صحیح میدانند و عمل به آنها را لازم میشمرند، اگرچه از افراد ناشناخته یا ضعیف نقل خبر کرده باشند.
این جملات بعدها به مجامع فرهنگی دینی و کتب علمی راه یافت و گروهی از متقدمان و متأخران آن را پذیرفتند و در محاورات و نوشتههای خود بکار بردند و اصطلاح اصحاب اجماع ابداع شد و جمعی از راویان به اصحاب اجماع شهرت پیدا کردند.[۱]
تعداد و اسامی اصحاب اجماع
در تعداد اصحاب اجماع بین دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. مشهور دانشمندان آنها را هیجده تن دانستهاند که شش تن آنها از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام اند و شش تن دیگر تنها از اصحاب امام صادق علیهالسلام هستند و شش تن باقیمانده از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام محسوب میشوند.
شش نفری که از اصحاب امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام بودهاند یعنی هر دو امام را درک نمودهاند، عبارتند از:
- زُرارَة بن اَعین
- مَعروفِ بنِ خَرَّبوذ
- بُرَید بن معاویه
- فُضَیل بن یسار
- محمد بن مُسلِم.
- ابوبصیر اسدی (در قولی ابوبصیر مرادی)
کشی در میان این شش نفر، زراره را افضل میداند. شش نفری که تنها از اصحاب امام صادق علیهالسلام بودهاند، عبارتند از:
کشی در سخن از اصحاب امام كاظم و امام رضا علیهما السلام 6 تن ديگر را به شرح زیر بر اين رجال افزوده است:
- یونس بن عبدالرحمن
- صَفوان بن یحیی
- اِبن اَبی عُمَیر
- عبدالله بن مُغَیرِه
- حسن بن محبوب
- احمد بن محمد بن اَبی نَصر بَزَنطی.
کشی خاطر نشان کرده است که برخی از امامیان، به جای حسن بن محبوب، کسانی چون حسن بن علی بن فَضّال، فَضالَة بن ایوب و عثمان بن عیسی را مطرح کردهاند.[۲]
استفاده ها از بحث اصحاب اجماع
گفتهاي از شيخ طوسى در عدة الاصول (ص63) شايد اشاره به اصحاب اجماع داشته باشد، آنجا كه مىگويد: اماميان به آنچه زراره، محمد بن مسلم، بريد، ابوبصير، فضيل بن يسار و مانند ايشان از اهل حفظ و ضبط روايت كردهاند، عمل مىنمايند و آن را به روايت كسى كه ويژگي هاي وي به پايه آنان نمىرسد، ترجيح مىدهند. مفهوم و اصطلاح اصحاب اجماع از سدة 6ق ميان رجاليان اسلامى شكل گرفته است و ابن شهرآشوب، علامه حلى، ابن داوود حلى و پس از اينان شهيد اول و شهيد ثانى به گونههايى اين اجماع را متذكر شدهاند.
شيخ بهايى به اصحاب اجماع سخت توجه داشته و وجود حديثى را در اصلى معروف الانتساب به يكى از اصحاب اجماع دليل بر صحت آن دانسته است. ميرداماد نيز به اين مطلب پرداخته و احاديث اصحاب اجماع را صحيح حقيقى يا در حكم صحيح دانسته است. وي بنابر استنباط خويش از عبارت كشى، معتقد است كه حتى مراسيل اين گروه نيز در حكم صحيح است.
علماي اخباري چون مولا محمدامين استرابادي، فيض كاشانى، حسين بن شهابالدين كركى و حر عاملى در جهت ادعاي خويش بر صحت جميع احاديث كتب اربعه و ساير كتب مورد اعتماد حديثى شيعه بر وجود اين اجماع و صحت احاديث اصحاب آن پافشاري بسيار داشتند و در واقع اهتمام علماي سدههاي متأخر به اين موضوع شايد بيشتر به سبب عنايت اخباريان به اين مسأله بوده است.[۳]
پانویس
- ↑ ناصر باقری بیدهندی، «اصحاب اجماع»، علوم حدیث، ش 6 (زمستان 1376)، ص 59.
- ↑ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "اصحاب اجماع" از حسن انصاری (ج9، ص104)
- ↑ برای اطلاع از منابع و آدرس گفتار عالمان در مورد اصحاب اجماع رجوع کنید به: دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "اصحاب اجماع" از حسن انصاری، (تاریخ بازیابی: 2 دی ماه 1391).
منابع
- ناصر باقری بیدهندی، «اصحاب اجماع»، علوم حدیث، ش 6 (زمستان 1376)، ص 55-80.
- دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "اصحاب اجماع" از حسن انصاری.