آیه 14 سوره حجرات

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۱۶ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها) (معانی کلمات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

۞ قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ ۖ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<13 آیه 14 سوره حجرات 15>>
سوره : سوره حجرات (49)
جزء : 26
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

اعراب (بر تو منّت گذارده و) گفتند: ما (بی جنگ و نزاع) ایمان آوردیم، بگو: شما که ایمانتان (از زبان) به قلب وارد نشده به حقیقت هنوز ایمان نیاورده‌اید لیکن بگویید ما اسلام آوردیم (و از خوف جان به ناچار تسلیم شدیم)، و اگر خدا و رسول وی را اطاعت کنید او از (اجر) اعمال شما هیچ نخواهد کاست (و از گناه گذشته می‌گذرد) که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The Bedouins say, ‘We have faith.’ Say, ‘You do not have faith yet; rather, say, ‘‘We have embraced Islam,’’ for faith has not yet entered into your hearts. Yet if you obey Allah and His Apostle, He will not stint anything of [the reward of] your works. Indeed Allah is all-forgiving, all-merciful.’

معانی کلمات آیه

  • لا يلتكم: آلت (بر وزن عقل): ناقص شدن و ناقص كردن لازم و متعدى هر دو آمده است «لا يلتكم»: كم نمى‌‏كند براى شما.[۱]

نزول

«شیخ طوسى» گویند: قتاده گوید: این آیه درباره عده مخصوصى از اعراب نازل شده که گفته بودند ما ایمان آوردیم و تصدیق به یکتائى خداوند و اقرار به نبوت پیامبر نمودیم ولى در باطن برخلاف گفتار ظاهر خود مى بودند.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «14»

جلد 9 - صفحه 196

آن اعراب باديه‌نشين گفتند: ما ايمان آورده‌ايم، به آنان بگو: شما هنوز ايمان نياورده‌ايد، بلكه بگوئيد: اسلام آورده‌ايم و هنوز ايمان در دلهاى شما وارد نشده است و اگر خدا و رسولش را اطاعت كنيد، خداوند ذرّه‌اى از اعمال شما كم نمى‌كند. همانا خداوند آمرزنده مهربان است.

نکته ها

مراد از اعراب، باديه‌نشينانند كه بعضى آنان مؤمن بودند، چنانكه در سوره‌ى توبه از آنان تجليل شده است: «وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» «1»، ولى بعضى از آنان خود را بالاتر از آنچه بودند مى‌پنداشتند و ادّعاى ايمان مى‌كردند، در حالى كه يك تازه مسلمانى بيش نبودند.

تفاوت اسلام با ايمان‌

1. تفاوت در عمق.

اسلام، رنگ ظاهرى است، ولى ايمان تمسّك قلبى است. امام صادق صلى الله عليه و آله به مناسبت آيه‌ى‌ «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً» «2» فرمود: رنگ الهى اسلام است، و در تفسير آيه‌ى‌ «فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‌» «3» فرمود: تمسّك به ريسمان محكم الهى، همان ايمان است. «4»

2. تفاوت در انگيزه.

گاهى انگيزه‌ى اسلام آوردن، حفظ يا رسيدن به منافع مادّى است، ولى انگيزه‌ى ايمان حتماً معنوى است. امام صادق عليه السلام فرمودند: با اسلام آوردن، خون انسان حفظ مى‌شود و ازدواج با مسلمانان حلال مى‌شود، ولى پاداش اخروى بر اساس ايمان قلبى است. «5»

3. تفاوت در عمل.

اظهار اسلام، بدون عمل ممكن است، ولى ايمان بايد همراه عمل باشد، چنانكه در حديث مى‌خوانيم: «الايمان اقرار و عمل و الاسلام اقرار بلاعمل» «6» بنابراين در ايمان، اسلام نهفته‌

«1». توبه، 99.

«2». بقره، 138.

«3». بقره، 256.

«4». كافى، ج 2، ص 14.

«5». كافى، ج 2، ص 24.

«6». كافى، ج 2، ص 24.

جلد 9 - صفحه 197

است، ولى در اسلام ايمان نهفته نيست.

در حديث ديگرى، اسلام، به مسجد الحرام وايمان به كعبه تشبيه شده كه در وسط مسجدالحرام قرار گرفته است. «1»

امام باقر عليه السلام فرمود: ايمان، چيزى است كه در قلب مستقر مى‌شود و انسان به وسيله آن به خدا مى‌رسد و عمل، آن باور قلبى را تصديق مى‌كند. ولى اسلام چيزى است كه در گفتار و رفتار ظاهر مى‌گردد، گرچه در قلب جاى نگرفته باشد. «2»

4. تفاوت در رتبه.

در حديث مى‌خوانيم: ايمان، بالاتر از اسلام و تقوا، بالاتر از ايمان و يقين، بالاتر از تقوا است و در ميان مردم چيزى كمياب‌تر از يقين نيست. «3»

پیام ها

1- به هر ادّعا و شعارى گوش ندهيم. «و قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا»

2- ادّعاهاى نابجا را مهار كنيم. «قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا»

3- هر كس حريم خود را حفظ كند و بيش از آنچه هست خود را مطرح نكند.

«قُولُوا أَسْلَمْنا»

4- اسلام، امرى ظاهرى است، ولى ايمان، به دل مربوط است. «فِي قُلُوبِكُمْ»

5- با مدّعيان كمال بايد به گونه‌اى سخن گفت كه از رسيدن به كمال نااميد نشوند.

«وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ»

6- راه رسيدن به ايمان، اطاعتِ عملى است، نه ادّعاى زبانى. لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ‌ ... وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‌ ...

7- اطاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله در كنار اطاعت از خدا آمده است و اين نشانه‌ى عصمت‌

«1». كافى، ج 2، ص 52.

«2». كافى، ج 2، ص 26.

«3». كافى، ج 2، ص 51.

جلد 9 - صفحه 198

پيامبر است كه بايد او را بدون چون وچرا اطاعت كرد. «إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»

8- خداوند، عادل است وذرّه‌اى از پاداش عمل انسان را كم نمى‌كند. (مديريّت صحيح آن است كه ذرّه‌اى از حقوق ديگران كم‌گذاشته نشود.) «لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً»

9- اطاعت از خدا و رسول، زمينه دريافت بخشش و رحمت الهى است.

تُطِيعُوا ... إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص288
  2. پرش به بالا صاحب مجمع البیان از قول سعید بن جبیر و ابن زید گوید: اعراب مزبور عده اى از بنى اسد بودند که نزد پیامبر آمدند و اظهار اسلام کردند ولى در باطن داراى ایمان نبودند و اینان درخواست صدقه هم داشتند و اسلام آن‌ها از ترس قتل و اسیرى در جنگ بوده است.

منابع