آیه 8 سوره فاطر
<<7 | آیه 8 سوره فاطر | 9>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا آن کس که کردار زشتش به چشم زیبا جلوه داده شده و (از خود پسندی) آن را نیکو بیند (مانند مرد حقیقت بین و نیکو کردار است)؟ پس خدا هر که را خواهد به گمراهی واگذارد و هر که را خواهد هدایت فرماید. پس مباد نفس شریفت بر این مردم به غم و حسرت افتد، که خدا به هر چه اینان کنند کاملا آگاه است.
پس آیا کسی که کردار زشتش برای او زینت داده شده و [به این سبب] آن را خوب دیده [مانند کسی است که در پرتو ایمان، خوبو بد را تشخیص داده است؟] همانا خدا هر که را بخواهد [به کیفر تکبّرش در برابر حق] گمراه می کند و هر که را بخواهد هدایت می نماید. پس مبادا جانت به سبب حسرت هایی که بر آنان می خوری از بین برود؛ بی تردید خدا به آنچه انجام می دهند داناست.
آيا آن كس كه زشتى كردارش براى او آراسته شده و آن را زيبا مىبيند [مانند مؤمن نيكوكار است]؟ خداست كه هر كه را بخواهد بىراه مىگذارد و هر كه را بخواهد هدايت مىكند. پس مبادا به سبب حسرتها[ى گوناگون] بر آنان، جانت [از كف ]برود؛ قطعاً خدا به آنچه مىكنند داناست.
آيا آن كه كردار بدش در نظرش آراسته شده، چنانكه نيكويش پنداشت، همانند كسى است كه چنين نيست؟ پس خدا هر كه را خواهد گمراه مىكند و هر كه را خواهد هدايت مىكند. نبايد كه جان تو به خاطر آنها دچار اندوه شود. زيرا خدا به كارهايى كه مىكنند آگاه است.
آیا کسی که عمل بدش برای او آراسته شده و آن را خوب و زیبا میبیند (همانند کسی است که واقع را آنچنان که هست مییابد)؟! خداوند هر کس را بخواهد گمراه می سازد و هر کس را بخواهد هدایت میکند؛ پس جانت به خاطر شدّت تأسف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام میدهند داناست!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- حسرات: حسرت: اندوه و غم. در مجمع البيان فرموده: «الحسرة: شدّة الحزن على ما فات» جمع آن حسرات است، آن در آيه مفعول له «تذهب» مىباشد.[۱]
نزول
این آیه درباره ابوبکر بن ابى قحافه و ابوجهل بن هشام نازل گردید که کفر و شرک ابوجهل براى او آراسته شده و آن را نیکو مى پنداشت و در آن پا بر جاى ماند و ابوبکر اسلام اختیار کرد.
جویبر بنا به نقل از ضحاک او از ابن عبّاس چنین گوید که این آیه درباره عمر بن الخطاب و ابوجهل بن هشام به شرحى که در فوق ذکر شد، نازل شده است[۲] و نیز بعد از پنج واسطه از هشام بن عمار نقل شده که درباره زریق و حبتر نازل گردیده است.[۳]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ «8»
پس آيا كسى كه عمل بدش براى او آراسته شده و آن را نيكو مىبيند، (مانند كسى است كه هدايت يافته است.) پس بدون شك خداوند هر كه را بخواهد (و سزاوار بداند) گمراه مىكند و هر كه را بخواهد (و شايسته بداند) هدايت مىنمايد، پس مگذار به خاطر حسرت بر آنان جانت از دست برود، زيرا خداوند به آن چه انجام مىدهند آگاهى كامل دارد.
نکته ها
كسىكه رفتار بد انسان را زيبا نشان مىدهد و به جاى انتقاد، تملّق مىگويد، شيطان است، زيرا در آيه ديگر مىخوانيم: «زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ» «1»*
بى پاسخ گذاشتن سؤالات توبيخى، نشانهى تهديد و تحقير خلافكاران است. خداوند براى توبيخ بدكاران، سؤالى را طرح و آن را بى پاسخ مىگذارد. مىفرمايد: آيا خلافكارى كه بدرفتارى خود را خوب مىبيند ... ولى جواب اين جمله را نمىدهد.
امام كاظم عليه السلام فرمود: «خوب ديدن بدىها، مقدّمهى عُجب است». «2»
پیام ها
1- زيبا دوستى جزء فطرت انسان است، تا آنجا كه شيطان نيز بدىها را زيبا نشان مىدهد تا انسان را بر انجام آن وادار كند. «سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً»
2- خوب پنداشتن بدىها، زمينهى گمراهى است. زُيِّنَ لَهُ ... يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ
3- انسان ابتدا گناه را توجيه و سپس به انجام آن اقدام مىكند. (تزيين بدىها، همان توجيه خلافكارىها است.) «زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ»
«1». انفال، 48.
«2». كافى، ج 2، ص 313.
جلد 7 - صفحه 478
4- مؤمن، واقعبين، خودشناس و بصير است ولى كافر، شخص پندارى، فريب خورده، خودپسند است. (آيه قبل، سخن از كفّار و مؤمنان و اين آيه سخن از واقعبينى و پنداربينى است.) الَّذِينَ كَفَرُوا ... زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ
5- خوبىها و بدىها را بايد با معيار الهى سنجيد نه با پندار اين و آن. «سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً»
6- كج فهمى و خوب پنداشتن بدىها، مانع پند پذيرى و توبه و تكامل و رشد است. «زُيِّنَ لَهُ- يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ»
7- گرچه هدايت و ضلالت از خداست، ليكن بر اساس عملكرد انسان صورت مىگيرد. كفّار راه انحرافى را لجوجانه انتخاب مىكنند، خداوند هم بر گمراهى آنان مىافزايد. «يَهْدِي- يُضِلُ- بِما يَصْنَعُونَ»
8- پيامبر براى هدايت مردم حرص مىخورد و سوز داشت. «فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ»
9- تأسّف و حسرت، بايد حدّ و مرز داشته باشد. «فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ»
10- توجّه به اينكه عملكرد خلافكاران زير نظر خداوند است، حسرت ما را كم مىكند. «فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ «8»
أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ: آيا پس كسى كه آراسته شد براى او زشتى عملش، فَرَآهُ حَسَناً: پس ببيند آن كار قبيح را نيكو و خوب مانند كسى باشد كه تميز دهد فعل حسن و قبيح را؟ و هر كدام را به صفتى بيند كه موافق نفس الامر است. (استفهام انكارى است) يعنى مساوى و برابر نيست آن كسى كه مزين شده مر او را بدى عمل او به سبب غالب شدن وهم و هواى او بر عقل او به جهت ترك نظر در ادله عقليه تا عاقبت رأى او منعكس شده باطل را حق بيند و قبيح را حسن، با كسى كه پيروى دلايل عقليه نموده و معرفت به حق پيدا كرده
جلد 11 - صفحه 16
و اعمال حسنه و قبيحه را به طورى كه شايد شناخته از قبايح اجتناب و به حسنات اقدام نمايد.
تتمه: مفسرين را در تعيين اين شخص اقوالى است: 1- مراد أبو جهل و امثال او و سوء عمل آنها شرك و تكذيب است. 2- يهود و نصارى و سوء عمل آنها عناد و مكابره با حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله. 3- خوارجند و سوء عمل آنها تأويلات باطله است. 4- چون آيات شريفه عام است نسبت به تمام مكلفين و عبرت به عموم لفظ است نه خصوص سبب، بنابراين شامل است كسانى را كه متصف باشند در هر عصر و زمان چنانچه در عصر حاضر مشاهده شود عده بسيارى اعمال قبيحه و شنيعه خود را پسنديده دانسته از ارتكاب آن در منظره جامعه پروا ندارند.
فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ: پس بدرستى كه خداى تعالى فرو گذارد هر كه را خواهد؛ و آن كسى است كه به هيچگونه، لطف الهى در ارشاد و هدايت در او تأثير نكرده باشد به جهت سوء اختيار و فرط عناد و انكار او، و لذا حق تعالى بعد از اتمام حجت، در وادى خذلان وا گذاشته باشد، بدين واسطه امر را منعكس بيند، يعنى قبيح را حسن و حسن را قبيح.
وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ: و هدايت فرمايد هر كه را خواهد، و اين هر شخصى است كه جوياى حق و طالب آن باشد و به حسن اختيار موفق شده، به لطف الهى راه به حق برده و به حسن و قبح عارف شده پيروى معروف و از منكر اجتناب نمايد. فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ: پس بايد كه نرود نفس تو، يعنى هلاك نشود، عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ: بر گمراهى ايشان از جهت حسرتهاى متوالى، يعنى اصرار ايشان در تكذيب تو و رسوخ آنها در دين باطل و افعال شنيعه صادره از آنها به مرتبهاى تأسف پيدا كنى كه جان خود را در امر ايشان از بين نبرى. إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ: بدرستى كه خداى تعالى داناست، بِما يَصْنَعُونَ: به آنچه مىكنند و بر آن ايشان را جزا و سزا خواهد داد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ «6» الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «7» أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ «8» وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ «9» مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ «10»
ترجمه
همانا شيطان براى شما دشمن است پس بگيريد او را دشمن جز اين نيست كه ميخواند پيروانش را تا باشند از اهل آتش سوزان
آنها كه كافر شدند برايشان عذابى است سخت و آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته مر ايشانرا است آمرزش و اجرى بزرگ
آيا پس كسى كه آراسته شد براى او زشتى كردارش پس ديد آنرا خوب پس همانا خداوند گمراه ميكند هر كه را بخواهد و هدايت ميكند هر كه را بخواهد پس نبايد برود جان تو براى شدّت اندوه بر آنها همانا خدا دانا است بآنچه ميكنند
و خدا است آنكه ميفرستد بادها را پس برمىانگيزانند ابر را پس ميرانيم آنرا بسوى زمينهاى مرده پس زنده گردانيم بآن زمين را پس از مردنش همچنين است برانگيختن مردگان
آنكس كه ميخواهد عزّت را پس مر خدا را است عزّت تمامى بسوى او بالا ميرود سخن پاك و كردار شايسته بالا ميبرد آنرا و آنانكه ميكنند كارهاى بد را براى آنها عذابى است سخت و مكر آن جماعت
جلد 4 صفحه 377
نابود ميگردد آن.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب آيه سابقه كه مردم را متذكّر بفريب شيطان فرموده بود ميفرمايد كه شيطان همان دشمن قديمى شما است كه پدر شما را از بهشت بيرون كرد شما هم با او دشمنى كنيد و در عقائد و اعمال با او مخالفت نمائيد و از او در حذر باشيد چون او تمام همّتش مصروف بآنستكه همراهان و پيروان خود را مستحقّ آتش سوزان جهنّم نمايد يعنى مردم را ميخواند به پيروى و اطاعت خود در امور ناشايسته براى آنكه اهل جهنّم شوند چون در پيشگاه الهى قسم ياد كرده كه بنى آدم را اغواء نمايد و خداوند او را مانند خون در عروق مردم نفوذ داده و در عوض عقل را هم بآنها عنايت فرموده پس هر كس تابع شيطان شود و كافر بخدا و اولياء او براى او در آخرت عذاب شديد است و هر كس بگرود بخدا و اولياء او و بدستور ايشان اعمال شايسته بجا آورد اگر احيانا عمل ناشايستهئى هم از او بروز نمايد خداوند او را ميآمرزد مخصوصا اگر مقرون بتوبه گردد و پاداش فراوانى باو عنايت خواهد فرمود آيا كسيكه بعقل خود مراجعه ننموده و شيطان كار بد او را در نظرش جلوه و زينت داده كه آنرا خوب پنداشته مانند كسى است كه بعقل خود مراجعه نموده و قبح آنرا دانسته نه چنين است خدا كسانيرا كه بگوهر عقل الهى اعتنا نكنند و پيروى شيطان را نمايند بحال خودشان واميگذارد و گمراه ميشوند بوسوسه شيطان كه خدا در آنها راه داده و كسانيرا كه بگوهر عقل اعتنا و اعتماد نمايند و بوسائل هدايت الهى و اولياء او متمسّك گردند هدايت ميفرمايد آنانرا بحقّ و حقيقت و حسن و قبح اعمال را بخوبى مىيابند خوب را ارتكاب و از بد اجتناب مينمايند و اين نيست مگر بتوفيق الهى و آن نيست مگر بخذلان او و چون جواب سؤال در قول خداوند أَ فَمَنْ زُيِّنَ از فَإِنَّ اللَّهَ ببعد معلوم ميشود در كلام حذف شده است پس اى حبيب من تو نبايد خودت را از هموم و غموم بر كفر و عصيان آنها هلاك كنى همه كارها با خدا است خدا ميداند آنها چه كرده و ميكنند و همه را بجزاى اعمالشان در دنيا يا آخرت يا هر دو خواهد رسانيد و براى اثبات مبدء و معاد و نفى شرك ميفرمايد خدا آنچنان قادر محيط كريمى است كه بادها را ميفرستد ابرها را كه بر حسب نقل كافى و قمّى ره از امير المؤمنين عليه السّلام در جنگلهاى
جلد 4 صفحه 378
كناره دريا متراكم است پراكنده ميكنند و بعدا براى دفع استناد فعل بعوامل طبيعى ميفرمايد پس سوق ميدهيم ما ابر را بجانب اراضى بلدى كه بىآب مانده و محصولى ندارد پس زنده ميكنيم بتوسط باران رحمت خود بآن ابر زمين را بعد از مردنش همينطور است كيفيّت احياء بندگان در يوم النّشور كه قيامت است و در سوره بقره مفصّلا ذكر شد كه خداوند بين نفخه اول و دوم اسرافيل از بحر مسجور بارانى ميفرستد كه آن منى است پس ملاقات ميكند با اجسام پوسيده و مردم از زمين مانند گياه ميرويند و اين از تفسير امام عليه السّلام نقل شد و در مجالس و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وقتى خدا بخواهد مردم را مبعوث فرمايد چهل روز باران ميبارد از آسمان بر زمين پس مجتمع ميشود بندها و ميرويد گوشتها و خدا بايد چنين احاطه و كرم و قدرتى داشته باشد نه مانند بتها كه از پستترين اجزاء عالم وجودند و بهيچ وجه كارى از دستشان برنمىآيد و نبايد بتپرستان مكّه تصوّر كنند كه اگر قبول اسلام كنند و دست از دين آباء و اجداد خود بردارند ذليل و خوار ميشوند چون اگر كسى طالب و خواهان عزّت باشد بايد آنرا از خدا بخواهد چون تمام عزّتها از آن خدا است و نزد او است بهر كس بخواهد ميدهد اگر قابليّت داشته باشد و تحصيل قابليّت باطاعت خدا ميشود چنانچه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل نموده كه فرمود پروردگار شما ميفرمايد من عزيزم كسيكه ميخواهد در دنيا و آخرت عزيز باشد بايد اطاعت كند عزيز را و بسوى او صعود ميكند و بالا ميرود سخن پاك و پاكيزه مانند كلمه اخلاص كه لا اله الّا اللّه است و اقرار برسالت پيغمبر خاتم و ولايت امير المؤمنين و اولاد طاهرين او عليهم السلام و ساير معارف حقّه و مانند اذكار و ادعيه مأثوره و مواعظ حسنه و مطالب نافعه و عمل شايسته كه موافق با آن سخن پاك و پاكيزه باشد اعمّ از اعتقاد قلبى و افعال خارجى از عبادات و غيرها و قصد خالص براى رضاى خدا بالا ميبرد آن قول را مثلا اقرار باصول دين وقتى قبول ميشود و بالا ميرود كه مقرون بعمل قلبى و اعتقاد جز مىباشد و اقرار بفروع دين وقتى نافع و قبول است كه مقرون بعمل خارجى شود و اذكار وارده وقتى بالا ميرود كه بنيّت خالص الهى واقع شود كه آنهم عمل قلبى است و بنظر حقير اين وجه جمع بين ظاهر آيه شريفه و روايات مفسّره است چون از امام باقر عليه السّلام روايت شده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود
جلد 4 صفحه 379
هر قولى شاهدى از عمل دارد كه تصديق يا تكذيب ميكند آنرا پس وقتى فرزند آدم سخنى گفت و تصديق شد قولش بعملش بالا ميرود آنقول بواسطه عمل او بسوى خدا و وقتى گفت و مخالفت نمود عملش با قولش برگردانده ميشود قولش بر عمل بدش و با آن بآتش افكنده ميشود و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه كلم طيّب قول مؤمن لا اله الّا اللّه محمد رسول اللّه على ولىّ اللّه است و عمل صالح اعتقاد قلبى است بآنكه اين حقّ است و از طرف خدا است و شكّى در آن نيست و در بعضى از اخبار و اقوال كلم طيّب بكلمه اخلاص و اقرار بما جاء به النّبىّ و عمل صالح بولايت ائمه اطهار عليهم السلام كه شرط قبول اعمال است تفسير شده و از روايت علوى استفاده ميشود كه كلم طيّب لا اله الّا اللّه است و عمل صالح نيّت خالص است كه بالا ميبرد آنرا و كسانيكه بمكر و حيله ميخواهند كارهاى بدى را انجام دهند مانند قريش كه در دار النّدوه جمع شدند و ميخواستند پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را بكشند يا حبس نمايند يا تبعيد كنند و مانند اصحاب سقيفه كه جمع شدند براى ردّ وصيّت پيغمبر و حكم خدا راجع بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و امثال اينها براى آنها در آخرت عذاب سختى است و مكرشان هم يا در دنيا مؤثر نميشود يا بالاخره نابود ميگردد ولى بدنامى و عذاب آخرتشان باقى خواهد بود و ضمير هو براى فصل بين مبتدا و خبر است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشاءُ وَ يَهدِي مَن يَشاءُ فَلا تَذهَب نَفسُكَ عَلَيهِم حَسَراتٍ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِما يَصنَعُونَ «8»
آيا پس كسي که بدي اعمالش بنظرش زينت داده شده پس آن اعمال را حسن و خوب ميپندارد و خوب ميبيند پس محققا خداوند هر كرا بخواهد در ضلالت باشد و هر كرا بخواهد هدايت فرمايد پس خيال شما و ذهن شما نرود که حسرت آنها را در دل جاي دهيد محققا خداوند عالم است به آنچه از آنها صادر ميشود.
جلد 15 - صفحه 9
أَ فَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً مثل امروز که مشاهده ميكنيم که زنها بچه كيفيت بيرون ميآيند و جوانها با آنها در چه محالي و مراكزي ميروند و چه عملياتي دارند يا چه مناصبي را اشغال ميكنند و چه تعدياتي مينمايند و چه مجالسي تشكيل ميدهند و چه و چه و تمام اينها را از روشن فكري و كار خوب ميپندارند و اهل تقوي و اعمال صالحه را امل ميشمارند و كهنه پرست ميدانند.
فَإِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشاءُ يعني آنها را بخود واميگذارد و شيطان بر آنها مسلط ميشود و هواي نفس فرمان فرما ميشود و عقل آنها كور ميشود و زخارف دنيا در نظر آنها جلوه ميكند فَذَرهُم يَخُوضُوا وَ يَلعَبُوا حَتّي يُلاقُوا يَومَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ (زخرف آيه 83 معارج آيه 42).
وَ يَهدِي مَن يَشاءُ بتوفيق و تأييد و فراهم شدن اسباب هدايت و شمول الطاف ربوبي.
فَلا تَذهَب نَفسُكَ عَلَيهِم حَسَراتٍ نبايد مؤمنين حسرت اهل دنيا و اينکه بازيگري آنها را ببرند چهار روزي بيش نيست که سپري ميشود و فاني ميگردد و گرفتار اعمال و كردار و ظلمهاي خود ميشوند.
إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِما يَصنَعُونَ إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ (آل عمران آيه 172) در دفتر الهي ثبت است و شهود هم شهادت ميدهند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 8)- از آنجا که در آیات گذشته مردم به دو گروه تقسیم شدند در این آیه یکی از ویژگیهای مهم این دو گروه را که در واقع سر چشمه سایر برنامههای آنهاست بیان کرده، میگوید: «آیا کسی که زشتی عملش در نظر او زینت داده شده، و آن را زیبا میبیند» همانند کسی است که واقعیات را آن گونه که هست زشت و زیبا درک میکند؟ (أَ فَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً).
در حقیقت این مسأله کلید همه بدبختیهای اقوام گمراه و لجوج است که اعمال زشتشان به خاطر هماهنگ بودن با شهوات و قلبهای سیاهشان در نظرشان زیباست.
اما چه کسی اعمال سوء بدکاران را در نظرشان جلوه میدهد؟
بدون شک عامل اصلی، هوای نفس و شیطان است، اما چون خدا این اثر را در اعمال آنها آفریده میتوان آن را به خدا نیز نسبت داد، زیرا انسانها هنگامی که گناهی را مرتکب میشوند در آغاز از عمل خود ناراحت میشوند، اما هر قدر آن را تکرار میکنند از ناراحتی آنها کاسته میشود. تدریجا به مرحله بیتفاوتی میرسند، و اگر باز هم تکرار کنند زشتیها در نظرشان زیبا میشود.
ج4، ص60
سپس قرآن به بیان علت تفاوت این دو گروه پرداخته، میافزاید: «خداوند هر کس را بخواهد گمراه میکند و هر کس را بخواهد هدایت مینماید» (فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ).
روشن است این مشیت الهی توأم با حکمت اوست و به هر کس آنچه لایق است میدهد.
لذا در پایان آیه میفرماید: «مبادا بر اثر شدت تأسف و حسرت بر وضع آنها جان خود را از دست دهی» (فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ).
اما چرا حسرت نخوری؟ «برای این که خداوند از اعمال آنها آگاه است» و آنچه را شایسته آنند به آنها میدهد (إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.