ای اهل ایمان، حرام نکنید طعامهای پاکیزهای که خدا بر شما حلال نموده، و (از حدود و احکام خدا) تجاوز نکنید، که خدا تجاوزکنندگان را دوست نمیدارد.
ای اهل ایمان! چیزهای پاکیزه ای را که خدا برای شما حلال کرده بر خود حرام نکنید، و [از حدود خدا] تجاوز ننمایید؛ یقیناً خدا متجاوزان را دوست ندارد.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا براى [استفاده] شما حلال كرده، حرام مشماريد و از حدّ مگذريد، كه خدا از حدگذرندگان را دوست نمىدارد.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا بر شما حلال كرده است حرام مكنيد و از حد درمگذريد كه خدا تجاوزكنندگان از حد را دوست ندارد.
ای کسانی که ایمان آوردهاید! چیزهای پاکیزه را که خداوند برای شما حلال کرده است، حرام نکنید! و از حدّ، تجاوز ننمایید! زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمیدارد.
O you who have faith! Do not prohibit the good things that Allah has made lawful to you, and do not transgress. Indeed Allah does not like the transgressors.
O you who believe! do not forbid (yourselves) the good things which Allah has made lawful for you and do not exceed the limits; surely Allah does not love those who exceed the limits.
O ye who believe! Forbid not the good things which Allah hath made lawful for you, and transgress not, Lo! Allah loveth not transgressors.
O ye who believe! make not unlawful the good things which Allah hath made lawful for you, but commit no excess: for Allah loveth not those given to excess.
«شیخ طوسی» گوید: عكرمة و ابوقلابه و ابومالك و ابراهيم و قتادة و سدى و ابن عباس و ضحاك گويند: جماعتى از صحابه مانند امام على عليهالسلام و عثمان بن مظعون و ابن مسعود و عبدالله بن عمر همت خود را مصروف به روزه نگهداشتن در روز و خواندن نماز شب و گوشهگيرى از مردم و خويشتندارى و نخوردن چيزهاى خوب نموده بودند و نيز گويند كه عثمان بن مظعون نزد پيامبر آمد و از او اجازه خواست كه رهبانيت اختيار كند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وى را از اين كار منع فرمود و گفت: رهبانيت امت من در نشستن مسجد و انتظار نماز بعد از هر نمازى است. سپس عثمان گفت: يا رسول اللّه آيا اجازه ميدهى مانند رهبانيون به سياحت و سير آفاق بپردازم. پيامبر فرمود: سياحت امت من جهاد در راه خدا است. سپس گفت: آيا اجازه ميدهى كه با زنان معاشرت نداشته باشم و نزديكى نكنم؟ فرمود: كسى كه چنين كارى بكند از ما نخواهد بود و فرمود: به جاى معاشرت نكردن با زنان به روزه گرفتن بپردازيد[۳].[۴]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ «87»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا براى شما حلال كرده است، بر خود حرام نكنيد و از حد نگذريد كه خدا تجاوزگران را دوست نمىدارد.
نکته ها
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله از قيامت و صحنههاى محشر سخن مىگفت. مردم چنان منقلب شده، گريستند كه بعضى تصميم گرفتند ديگر غذاى خوب نخورند و آسايش را بر خود حرام سازند، روزه بگيرند، همسران خود را ترك كنند، شبها كمتر بخوابند و بر اين تصميم، سوگند
«1». يس، 22.
جلد 2 - صفحه 360
خوردند. پيامبر صلى الله عليه و آله كه مطلع شد، مردم را در مسجد جمع كرد و فرمود: من غذا مىخورم، شبها مىخوابم و همسرانم را رها نمىكنم. دين ما آيين انزوا و رهبانيّت نيست، رهبانيّت امّت من جهاد است، هر كس بر خلاف روش من برود مسلمان نيست. «1»
برخى گفتند: نسبت به سوگندهايى كه خورديم چه كنيم؟ آيات بعدى نازل شد.
حرام دانستن حلالها يا همراه با اعتقاد به حرمت است كه بدعت وحرام مىباشد و يا بدون عقيده به حرمت است كه تنها خود بهره نمىگيرد كه باز هم مورد نهى است.
مسلمان، تسليم فرمان الهى است، نه حلالها را از پيش خود حرام مىسازد، نه نسبت به حرامها چنين است.
پیام ها
1- اهل ايمان بايد از چيزهاى پاكيزه و طيّبات استفاده كنند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به جاى «يا أَيُّهَا النَّاسُ»*
2- ايمان، با تغيير و دست بردن در احكام الهى سازگار نيست. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا ...
3- اسلام، آيين فطرت است و فطرت كشى ممنوع است. «لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ» (كلمهى «طيب» در جايى بكار مىرود كه مطابق طبع و فطرت انسان باشد)
4- خوردنىها، پوشيدنىها و لذايذ حلال، براى انسان آفريده شده است. «لَكُمْ»
5- ايمان، با افراط وتفريط سازگار نيست. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... لا تَعْتَدُوا ...
6- در مكتب اسلام، انزوا، رهبانيّت، افراط و تفريط ممنوع است. لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ... وَ لا تَعْتَدُوا
7- محرومكردن خود از طيّبات، يك تعدّى و تجاوز است. «لا تَعْتَدُوا»
8- در بهرهگيرى از حلالها، اسراف و زياده روى نكنيم. «لا تَعْتَدُوا»
«1». وسائل، ج 20، ص 21.
جلد 2 - صفحه 361
9- افراط و تفريط، سبب محروم شدن از محبّت خداست. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (87)
شأن نزول- در اكثر تفاسير است «1»: روزى حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله
«1» مجمع البيان ج 2 ص 235- منهج ج 3 ص 297- شواهد التنزيل، باب 36 حديث 252.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 165
براى صحابه وصف قيامت، و از هول آن روز شمهاى بيان فرمود. عدهاى كه امير المؤمنين عليه السّلام و ابن مسعود و سلمان و اباذر و مقداد و عثمان بن مطعون و سالم مولاى حذيفه بودند، در خانه عثمان بن مظعون مجتمع و اتفاق كردند بر اينكه بقيه عمر، روز به صيام و شب به قيام گذرانند، و بر فراش خواب نكنند و گوشت و چربى نخورند و ترك دنيا نموده، گليم و پوست بپوشند و بر اين اتفاق، قسم ياد كردند. اين خبر به حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله رسيد. به خانه عثمان آمد، هيچكس را نديد. زن عثمان را فرمود: آنچه در حق شوهرت و اصحاب او گويند راست است؟ گفت: اگر عثمان خبر دهد راست باشد.
حضرت بيرون آمد. عثمان وارد شد. زن واقعه را گفت. عثمان با همه ياران خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله آمده، اقرار به عهد خود كردند. پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرمود: من مأمور نيستم به آنچه شما فكر كردهايد، بدرستى كه نفس شما را بر شما حقى است، پس روزه داريد و افطار كنيد و در شب تهجد نمائيد و بخوابيد، كه من تهجد گذارم و خواب كنم و روزه دارم و افطار كنم و گوشت و چربى مىخورم و با زنان خلوت كنم، اينست طريقه و سنت من: فمن رغب عن سنّتى فليس منّى. هر كه از سنت من اعراض كند از من نباشد. بعد همه مردمان را جمع و فرمود: چه مىشود گروهى را كه زنان و طعام و طيب و ساير لذات مباحه را بر خود حرام كردهاند. بدانيد كه من شما را امر نمىنمايم كه مانند احبار و زهاد نصارى باشيد. چون در دين من ترك گوشت و تحريم زنان و به صومعه رفتن نيست. بدرستى كه سياحت امت من روزه، و رهبانيت ايشان، به جهاد؛ خدا را بپرستيد و به او شرك نياوريد و حج و عمره كنيد. نماز، اقامه و زكات، اتيان، و روزه رمضان كنيد، مستقيم شويد براى خود. پس بدرستى كه آنانكه پيش از شما بودند به جهت تشديد و تعب بر خود هلاك شدند و بر خود سخت گرفتند، و خدا بر ايشان سخت گرفت. و آنانكه در صومعهها و ديرها مانده، بقاياى ايشانند. بعد از اتمام فرمايش حضرت نبوى صلى اللّه عليه و آله كلام سبحانى نازل شد:
تفسير اثنا عشرى ج3 166
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد. لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 166
أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ: حرام ننمائيد بر خود چيزهاى پاكيزه و طيب لذيذه كه خداى تعالى بر شما حلال گردانيده. در مجمع- فرمايد آيه شريفه محتمل وجوهى است: 1- اعتقاد نكنيد تحريم طيبات محللات را. 2- ظاهر منمائيد تحريم محللات را 3- حرام مكنيد طيبات را بر غير خود به حكم و فتوى. 4- محللات را جارى و مجراى محرمات قرار دهيد، در شدت اجتناب 5- ملتزم نشويد تحريم محللات را به نذر و عهد و قسم. پس واجب است حمل آيه بر جميع وجوه.
بعد از امر بر ترك انحلال نفس و شهوات، نهى فرمايد از افراط در آن: وَ لا تَعْتَدُوا: و تجاوز منمائيد از حدود الهى كه آنچه حرام فرموده حلال كنيد و آنچه حلال فرموده آن را حرام نمائيد. پس آيه كريمه نهى از تحريم محللات و تحليل محرمات و داعى به اقتصاد است. إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ: بدرستى كه خداى تعالى دوست نمىدارد تجاوز كنندگان از حدّ را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (87)
ترجمه
اى آنكسانيكه ايمان آورديد حرام نكنيد پاكيزههاى چيزهائى را كه حلال گردانيد خدا از براى شما و تجاوز ننمائيد همانا خدا دوست ندارد تجاوز كنندگانرا.
تفسير
در مجمع و قمى ره از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه اين آيه نازل شد در باره امير المؤمنين (ع) و بلال و عثمان بن مطعون امّا امير المؤمنين (ع) سوگند ياد فرموده بود كه شبها نخوابد و اما بلال سوگند ياد نموده بود كه روزها غذا نخورد و اما عثمان بن مطعون قسم خورده بود كه هرگز با زن مقاربت نكند و قمى ره علاوه فرموده كه زن عثمان آمد نزد عايشه و او زن صاحب جمالى بود عايشه گفت چرا چنين ساده و بىآرايشى جواب داد براى كه آرايش كنم مدتها است شوهرم با من نزديكى نميكند رهبانيّت اختيار نموده و ترك دنيا كرده و چون پيغمبر (ص) بر عايشه وارد شد قضيه را بعرض رسانيد آن حضرت امر فرمود بنداى خلق براى نماز و بعد از نماز بمنبر تشريف برد و بعد از حمد و ثناى الهى فرمود چرا بعضى از مردم حرام ميكنند بر خودشان چيزهائى را كه خدا حلال فرموده من شب ميخوابم و مقاربت ميكنم و روز غذا ميخورم كسيكه از طريقه من اعراض نمايد از من نيست آنها برخواستند عرض كردند ما سوگند ياد نموديم و آيه بعد از اين بفاصله يك آيه نازل شد فيض ره فرموده در اين خطاب و عتاب پيغمبر (ص) منقصتى نيست براى مخاطب اگر محمدت نباشد چنانچه در آيه يا ايّها النّبىّ لم تحرم ما احل اللّه لك اين معامله از طرف خداوند با پيغمبر شده است حقير عرض ميكنم اما نفس عمل كه كاشف از حسن
جلد 2 صفحه 260
طينت و صفاى سريرت و خلوص نيت و كمال شوق و حضور در مقام عبوديت و امتثال و تقرب بخداوند متعال است و اما خطاب و عتاب براى بروز لطف و ظهور رحمت و تسهيل بر عباد و ارائه طريق سداد بر اهل وداد است كه همه بدانند تجاوز از حدّ در هيچ امرى مطلوب نيست اگر چه عبادت باشد خداوند بزحمت و مشقت بندگانش راضى نيست ميخواهد آنها در دنيا و آخرت در نعمت و رفاهيّت باشند و از طريق اعتدال خارج نشوند چنانچه در ذيل آيه اشاره باين امر شده است و مراد از طيّبات ظاهرا لذائذى است كه طبع مايل بآنست و اضافه بيانيه است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَكُم وَ لا تَعتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ المُعتَدِينَ (87)
و در آيه بعد ميفرمايد لا يُؤاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغوِ فِي أَيمانِكُم و يا بتشريع است که حلال خدا را حرام كردن و بدعت در دين گذاردن که موجب كفر ميشود و يا بتصميم است که بنا ميگذارد که مرتكب نشود يا بنذر و عهد است که شرط انعقادش رجحان است حتي بمباح فضلا از مرجوح تعلق نميگيرد و مراد از طيبات چيزهاييست که موافق طبع است و طبيعت انساني تمايل بآنها دارد
جلد 6 - صفحه 454
مقابل خبائث که موجب تنفر طباع و بر خلاف طبيعت است بلي بسا شارع مقدس تخطئه ميكند چيزهايي که طبيعت تمايل دارد مثل شراب را خبيث ميشمارد يا بعكس مثل سؤر مؤمن و هره را که طبع انزجار دارد.
و از جمله أَحَلَّ اللّهُ لَكُم استفاده ميشود که اصل خلقت اينکه مطعومات و مشروبات و ملبوسات و غير اينها براي بشر خلق شده خاصه براي مؤمن خَلَقَ لَكُم ما فِي الأَرضِ جَمِيعاً وَ لا تَعتَدُوا تعدي تجاوز از حد است خداوند بر هر چيزي حدي قرار داده نبايد تجاوز از آن كرد، محرمات را بيان فرموده بايد نزديك نرفت و اما چيزهايي که حلال كرده نبايد بر خود حرام كرد.
روزی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در باره رستاخیز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهی بیاناتی فرمود، این بیانات مردم را تکان داد و جمعی گریستند، به دنبال آن جمعی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تصمیم گرفتند، پارهای از لذائذ و راحتیها را بر خود تحریم کرده و به جای آن به عبادت پردازند.
روزی همسر «عثمان بن مظعون» نزد عایشه آمد، او زن جوان و صاحب جمالی بود، عایشه از وضع او متعجب شد و گفت: چرا به خودت نمی رسی، و زینت نمی کنی!؟ در پاسخ گفت: برای چه کسی زینت کنم! همسرم مدتی است که مرا ترک گفته و رهبانیت پیش گرفته است، این سخن به گوش پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسید، فرمان داد همه مسلمانان به مسجد آیند، هنگامی که مردم در مسجد اجتماع کردند، بالای منبر قرار گرفت، پس از حمد و ثنای پروردگار گفت: من سنت خود را برای شما بازگو می کنم هر کس از آن روی گرداند از من نیست، من قسمتی از شب را می خوابم و با همسرانم آمیزش دارم و همه روزها را روزه نمی گیرم.
آگاه باشید؟ من هرگز به شما دستور نمی دهم که مانند کشیشان مسیحی و رهبانها ترک دنیا گویید زیرا این گونه مسائل و همچنین دیرنشینی در آیین من نیست، رهبانیت امت من در جهاد است، آنها که سوگند یاد کرده بودند، برخاستند و گفتند: ای پیامبر؟ ما در این راه سوگند یاد کردهایم وظیفه ما در برابر سوگندمان چیست! آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
تفسیر:
از حد تجاوز نکنید
در این آیه و آیات بعد یک سلسله احکام مهم اسلامی مطرح شده است.
نخست، اشاره به تحریم قسمتی از مواهب الهی به وسیله بعضی از مسلمین شده، و آنها را از تکرار این کار نهی می کند، و می گوید: «ای کسانی که ایمان آورده اید «طیبات» و امور پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده بر خود حرام مکنید» (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکم).
با بیان این حکم، اسلام صریحا بیگانگی خود را از مسأله رهبانیت و ترک دنیا آن چنان که مسیحیان و مرتاضان دارند اعلام داشته است.
سپس برای تأکید این موضوع می گوید: «از حد و مرزها فراتر نروید، زیرا خداوند تجاوزکنندگان را دوست ندارد» (وَ لا تَعتَدُوا إِنَّ اللّهَ لا یحِبُّ المُعتَدِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 3، ص 231.
پرش به بالا ↑ صاحب مجمع البيان گويد: مفسرين گويند: روزى پيامبر در وصف قيامت و نصيحت به مردم سخن ميراند. سخنان پيامبر به آن اندازه مؤثر واقع گرديد كه حاضران مجلس گريستند و ده نفر از آنان كه عبارت بودند از: على و ابوبكر و عبدالله بن مسعود و ابوذر غفارى و سالم مولى ابىحذيفه و عبدالله بن عمرو مقداد الاسود الكندى و سلمان فارسى و معقل بن مقرن در خانه عثمان بن مظعون الجمحى گرد آمدند و اتفاق كردند كه در روز، روزه بدارند و در شب به نماز شب و عبادت بپردازند و بر روى رختخواب نخوابند و گوشت نخورند و با زنان نزديكى ننمايند و عطريات استعمال نكنند و لباس پشمينه بپوشند و دنيا را ترك كنند و به سياحت در روى زمين بپردازند. اين خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد به خانه عثمان بن مظعون آمد. او را نديد از زوجه اش امحكيم دختر ابىاميه كه اسم او حولاء بود، پرسيد. زوجه عثمان براى اين كه دروغ نگفته باشد و از طرفى موضوع شوهرش را افشا نكند، گفت: يا رسول اللّه هر چه عثمان به شما گفته راست است. پيامبر از خانه عثمان بازگشت وقتى كه عثمان داخل خانه خود شد زوجه اش آمدن رسول خدا صلی الله علیه و آله را به وى خبر داد عثمان بن مظعون با همپيمانهاى خود نزد پيامبر آمد، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آيا مايل هستيد از تصميماتى كه گرفته ايد به شما خبر بدهم؟ گفتند: بلى و نيز گفتند: ما اراده اى جز خير نداشته ايم. فرمود: من به شما اجازه نمى دهم كه تصميماتى كه اتخاذ نموده ايد، عملى سازيد زيرا بدن ها و نفس هاى شما بر شما حقى دارند روى اين اصل همچنانى كه روزه مى گيريد، افطار هم بايد بنمائيد و چنان كه شب براى نماز قيام مى كنيد بايد خوابيدن را نيز از بين نبريد. چنان كه من هم روزه مى گيرم و هم افطار مى كنم هم نماز شب ميخوانم و گوشت هم ميخورم و با زنان نيز معاشرت دارم و هر كس از سنت و روش من كه گفتم بىميلى نشان بدهد از من نخواهد بود. سپس مردم را جمع كرد از براى آنها خطبه خواند و از روش رهبانيت مذمت فرمود و بعد اين آيه نازل گرديد. امام صادق عليهالسلام فرمود: اين آيه درباره امام على عليهالسلام و بلال و عثمان بن مظعون نازل شده زيرا على عليهالسلام قسم خورده بود كه شب را هيچ نخوابد و به عبادت بگذراند و بلال نيز قسم خورده بود كه در روز چيزى نخورد و عثمان بن مظعون سوگند ياد كرده بود با زنان نزديكى ننمايد، طبرى در تفسير خود از طريق عوفى از ابن عباس روايت كند كه رجال صحابه چنين تصميمى گرفته بودند كه از آن جمله عثمان بن مظعون بود و نيز ابن عساكر هم در تاريخ خود از ابن عباس نقل و روايت كرده است و باز طبرى در تفسير خود از طريق عوفى از ابن عباس اضافه ميكند كه عده اى از رجال صحابه كه از زمره آنها عثمان بن مظعون بود نزديكى با زنان را بر خويش حرام نموده و از خوردن گوشت دورى جسته بودند و حتى براى از بين بردن شهوت ميخواستند با كارد آلت مردانگى خود را قطع كنند تا فراغتى از براى عبادت و عدم معاشرت با زنان داشته باشند سپس اين آية نازل گرديد.