آیه 163 سوره اعراف
<<162 | آیه 163 سوره اعراف | 164>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (ای رسول ما) بنی اسرائیل را از آن قریه که در ساحل دریا بود (دِه اَیْله و مَدْین) بازپرس آن گاه که از حکم (تعطیل روز) شنبه تجاوز کردند، آنگاه که (برای امتحان) به روز شنبه ماهیان در مشارع پیرامون دریا پدیدار شده و در غیر آن روز اصلا پدید نمیآمدند. بدین گونه ما آنان را به سبب فسق و نافرمانی آزمایش میکردیم.
از آنان سرگذشت شهری را که در ساحل دریا بود بپرس، هنگامی که [اهلش] در [روز تعطیلیِ] شنبه [از حکم خدا] تجاوز می کردند؛ به این صورت که روز [تعطیلیِ] شنبه ماهی هایشان [به اراده خدا از اعماق آب به سوی ساحل می آمدند و] به روی آب آشکار می شدند و غیر شنبه ها نمی آمدند [وآنان بر خلاف حکم خدا در تعطیلی شنبه به صید می پرداختند؛] این گونه آنان را در برابر نافرمانی و فسقی که همواره داشتند، آزمایش می کردیم.
و از اهالى آن شهرى كه كنار دريا بود، از ايشان جويا شو: آنگاه كه به [حكم] روز شنبه تجاوز مىكردند؛ آنگاه كه روز شنبه آنان، ماهيهايشان روى آب مىآمدند، و روزهاى غير شنبه به سوى آنان نمىآمدند. اين گونه ما آنان را به سبب آنكه نافرمانى مىكردند، مىآزموديم.
درباره آن قريه نزديك به دريا از ايشان بپرس. آنگاه كه در روز شنبه سنت مىشكستند. زيرا در روزى كه شنبه مىكردند ماهيان آشكار بر روى آب مىآمدند و روزى كه شنبه نمىكردند نمىآمدند. اينان را كه مردمى نافرمان بودند اينچنين مىآزموديم.
و از آنها درباره (سرگذشت) شهری که در ساحل دریا بود بپرس! زمانی که آنها در روزهای شنبه، تجاوز (و نافرمانی) خدا میکردند؛ همان هنگام که ماهیانشان، روز شنبه (که روز تعطیل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب،) آشکار میشدند؛ امّا در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمیآمدند؛ این چنین آنها را به چیزی آزمایش کردیم که نافرمانی میکردند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«عَنِ الْقَرْیَةِ»: درباره شهر و اهل شهر. «حَاضِرَةَ الْبَحْرِ»: مشرف بر دریا. کنار دریا. «یَعْدُونَ»: تجاوز میکردند. ستم مینمودند. «حِیتَان»: جمع حُوت، ماهیها. «شُرَّعاً»: جمع شارع به معنی نزدیک و نمایان. سربرافراشته. پیاپی. حال است «تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ ... شُرَّعاً»: ماهیهای آن نواحی روی آب خودنمائی میکردند. ماهیهای آنجا از آب سر به در میآوردند. ماهیهای آن مکان، پیاپی میآمدند و به دنبال همدیگر ردیف میشدند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ لا تَأْتِيهِمْ كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ «163»
و (اى پيامبر!) از آنان دربارهى (مردم) آن آبادى كه كنار دريا بود سؤال كن! آنگاه كه (به قانون،) در روز شنبه تجاوز مىكردند، هنگامى كه روز تعطيل (شنبه)، ماهىها (به روى آب در) كنارههاى دريا نزد آنان مىآمدند، و (لى) روزى كه تعطيل نبودند، ماهيان آشكار نمىشدند. ما اين گونه آنان را به خاطر تجاوز و فسقشان آزمايش مىكرديم.
نکته ها
كلمهى «سَبت»، به معناى قطع و تعطيل كردن كار است و براى استراحت و آرامش از آن به تعطيلى تعبير مىشود. بنابراين «يوم السَبت» يعنى روز تعطيل كه، روز شنبه بود و «يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ» يعنى روزى كه تعطيل نمىكردند.
«شُرَّعاً» جمع «شارع»، به معناى ساحل و كنار آب است، روز شنبه كه صيد حرام بود، ماهىها خود را از عمق آب به ساحل مىرساندند. بعضى نيز گفتهاند مراد از «شُرَّعاً» ماهىهايى است كه سر از آب بيرون آورده و خود را نشان مىدهند. «1»
گروهى از بنىاسرائيل (مردم ايله) كه در ساحل دريا زندگى مىكردند، به فرمان خدا در روزهاى شنبه صيد ماهى براى آنها ممنوع بود، امّا در همان روز، ماهىهاى دلخواه آنان، «حِيتانُهُمْ» جلوهگرى بيشترى مىكردند، «شُرَّعاً» و مردم را بيشتر وسوسه مىكردند! كه اين خود آزمايش الهى بود. اين قوم، قانون الهى را مزوّرانه شكستند و با ساختن حوضچههاى ساحلى و بستن راه فرار و خروج ماهىهايى كه شنبهها به آن وارد مىشدند، روز يكشنبه به راحتى آنها را صيد مىكردند و ادّعا مىكردند كه از فرمان الهى تخلّف نكرده و روز شنبه صيد نكردهاند.
«1». تفسير راهنما.
جلد 3 - صفحه 202
خداوند، گرچه ماهى را براى استفادهى مردم آفريده است، ولى از هفتهاى يك روز صيد ماهى را به عنوان امتحان، منع فرمود، بنابراين هر تحريمى، الزاماً جنبهى بهداشتى ندارد، ماهى شنبه با روزهاى ديگر از نظر مواد پروتئينى فرقى ندارد.
حضرت على عليه السلام به شدّت از توجيه گناه و حلال كردن حرام با توجيه خمر به نبيذ، رشوه به هديه و ربا به معامله، انتقاد مىكردند. «1»
گاهى آزمايش الهى، در صحنههايى است كه تمايلات انسان به اوج مىرسد، چنانكه در اين آيه منع از صيد و آزمايش در حالى است كه ماهىها بيشتر خود را نشان مىدهند، «تَأْتِيهِمْ حِيتانُهُمْ» يا در آيهى 94 سورهى مائده كه سخن از تحريم شكار در حالت احرام است، مىخوانيم: «لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْدِيكُمْ وَ رِماحُكُمْ» آنجا كه شكار، در دسترس و در تيررس است، منع صيد در آن حالت، يك آزمايش الهى است.
پیام ها
1- قانونشكنى نياكان، نسلهاى بعدى را نيز شرمنده مىكند. وَ سْئَلْهُمْ ...
2- نقل خصلتهاى زشت نياكان كه به خاطر آنها تنبيه شدهاند، براى عبرت ديگران مانعى ندارد. «عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي»
3- ساحلنشينى و گذران زندگى از طريق ماهىگيرى، در طول تاريخ بوده است.
كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ ...
4- چهرهى واقعى گناه، با توجيه و حيله، عوض نمىشود. (ساختن حوضچههاى كنار دريا براى صيد روز بعد) «يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ»
5- ماهيان دريا، به ارادهى الهى قدرت تشخيص روزهاى هفته و افراد صيّاد را پيدا مىكنند. تَأْتِيهِمْ ... لا تَأْتِيهِمْ
6- جلوههاى دنيايى و مادّى، يكى از آزمايشهاى الهى است. «كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ»
«1». نهجالبلاغه، خطبه 156.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 203
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ لا تَأْتِيهِمْ كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (163)
بعد از آن حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را امر فرمايد كه:
وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ: و سؤال نما بر وجه تقريع و تقرير يهود را از خبر قريهاى كه بود نزديك دريا. و آن به روايت ابن عباس در ايله بود ميان مدين و طور بر ساحل بحر طبريه. ابن زيد گفته: اسم آن قريه منيشا بود متشرع به شريعت موسى عليه السّلام و از جمله فرائض بر آنها تعظيم سبت، و لذا حرام بود بر آنها صيد ماهى و اعمال دنيويه.
إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ: زمانى را كه تجاوز كردند در تعظيم روز شنبه به ترك صيد، إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً: وقتى كه مىآمدند ايشان را ماهيان روز شنبه كه منهى عنه بود در حالتى كه ظاهر شده و سرها برداشته. از حسن نقل است كه هر يك مقابل گوسفندى بزرگ و سفيد تا به در خانههاى آن حوالى مىآمدند به جهت ايمنى از صيد. وَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ لا تَأْتِيهِمْ: و روزى كه عمل سبت نمىكردند، يعنى روزهاى ديگر نمىآمدند به ايشان اين ماهيان و اين امتحان الهى بود آنها را. در منهج- مروى است كه روز شنبه ماهيان بسيار، و ظاهر مىشدند روى آب، و بازى مىكردند، و چون شنبه تمام شدى برفتندى و تا شنبه ديگر كسى ماهى نديدى. كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ:
همچنين مىآزمائيم ايشان را، يعنى معامله آزمايندگان مىكنيم، بِما كانُوا يَفْسُقُونَ: به سبب آنچه بودند كه بيرون مىرفتند از دايره فرمان ما.
جلد 4 صفحه 226
خلاصه مطلب: آنكه چون اهل قريه حال را بدين منوال ديدند، چارهاى مىجستند. عاقبت به وسوسه شيطان، حوضهاى خارج از دريا حفر، و جويها قرار دادند. روز شنبه ماهيان بدان حوضها رانده، و راه را مسدود، روز يكشنبه مىگرفتند. چون چند مرتبه اينطور نموده، آثار عذابى نازل نشد، دلير شده، تعظيم سبت ننمودند.
در منهج- از ابن زيد نقل است كه در اول يك نفر ماهى گرفته ريسمان در زير دنبال او بسته در آب رها، و روز يكشنبه او را بيرون آورده بريان نمود.
همسايه بوى آن شنيد. او را موعظه نمود كه چرا چنين كردى، از خدا نترسيدى كه تعجيل عذاب فرمايد. مرد خايف شد، دو روزى منتظر عذاب، عاقبت دلير، و ماهى به آن طريق صيد و بريان كرد. مردمان چون ديدند تغييرى پيدا نشد، كم كم آنها هم جرئت نموده مرتكب اين امر شدند و مالهاى بسيار از اين ممر جمع نمودند. و به روايتى دوازده هزار و به روايتى هفتاد هزار مرد بودند در آن شهر، سه فرقه شدند: قومى مباشر اين فعل، جمعى ساكته، و گروهى ناهيه.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 161 تا 163
وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (161) فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَظْلِمُونَ (162) وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ يَوْمَ لا يَسْبِتُونَ لا تَأْتِيهِمْ كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ (163)
ترجمه
و زمانى كه گفته شد مر ايشان را ساكن شويد در اين بلد و بخوريد از آن هرگاه بخواهيد و بگوئيد مسئلت ما مغفرت است و داخل شويد از در سجده كنان ميآمرزيم براى شما گناهانتان را زود باشد كه افزائيم اجر نيكوكارانرا
پس بدل كردند آنانكه ظلم نمودند از آنها بگفتارى جز آنچه گفته شد مر ايشان را پس فرستاديم بر آنها عذابى از آسمان براى بود نشان كه ستم مىكردند
و بپرس ايشانرا از آن بلد كه بود كنار دريا هنگاميكه تعدّى ميكردند در شنبه چون مىآمدند نزد ايشان ماهيانشان روز شنبه مقرّر آنها روى آب آشكار و روز كه شنبه قرار نميدادند نمىآمدند نزد ايشان اينچنين ميآزمائيم آنان را بآنچه بودند كه نافرمانى ميكردند.
تفسير
مثل دو آيه اول در سوره بقره گذشت و تفسير هر دو مفصّلا ذكر شد و در اينجا خطاب به پيغمبر است يعنى ياد بياور وقتى را كه گفته شد به بنى اسرائيل سكونت نمائيد در بيت المقدس و نيز سؤال كن براى ملامت و اثبات مكر و تمرّد قديمى آنها از واقعه آنقريه كنار دريا و اهلش كه با آنكه خداوند منع فرموده بود آنها را از آنكه روز شنبه صيد ماهى نمايند تعدّى ميكردند و حوضهاى كوچكى كنار دريا ميكندند و متّصل مىنمودند آنها را بوسيله راههاى باريكى بدريا تا ماهىها در آن حوضها جمع شوند و شب يكشنبه آن راهها را مسدود نموده روز يكشنبه صيد مىنمودند و اين خدعه بود از آنها براى فرار از اطاعت امر الهى و آن ممنوع بود و اين كار را براى آن مينمودند كه بامر الهى براى امتحان آنها ماهىها روز شنبه فراوان و روى آب ظاهر ميشدند و روزهاى
جلد 2 صفحه 486
ديگر كم و مخفى بودند و يوم لا يسبتون مأخوذ است از سبت يهود بمعنى كنارهگيرى از كار و اشتغال بعبادت و رسومى كه آئين آنها بوده است يعنى روزى كه برسوم روز شنبه عمل نميكردند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ سئَلهُم عَنِ القَريَةِ الَّتِي كانَت حاضِرَةَ البَحرِ إِذ يَعدُونَ فِي السَّبتِ إِذ تَأتِيهِم حِيتانُهُم يَومَ سَبتِهِم شُرَّعاً وَ يَومَ لا يَسبِتُونَ لا تَأتِيهِم كَذلِكَ نَبلُوهُم بِما كانُوا يَفسُقُونَ (163)
و سؤال كن بني اسرائيل را از آن شهرستاني که نزديك دريا بود چون در شنبهها که يوم سبت بود ماهيها ميآمدند كنار دريا روي آب ظاهر و هويدا بودند و در غير شنبه نميآمدند بسبب آنچه که حيلهبازي و سركشي ميكردند خلاصه مطلب اينكه خداوند صيد ماهي را در روز شنبه بر بني اسرائيل حرام كرده بود روزهاي شنبه ماهيها در امان بودند ميآمدند روي آب كنار دريا ظاهر ميشدند و در غير شنبه مخفي ميشدند در ته دريا حيله بكار زدند بعضي گفتند گودالهايي كنار دريا كنده بودند ماهيها ميآمدند در اينکه گودالها راه آب را ميبستند روز يكشنبه ميآمدند آنها را صيد ميكردند، بعضي گفتند طور ميانداختند آنها در طور ميافتادند روز يكشنبه از آب آنها را بيرون ميآوردند بعضي حيل ديگري گفتند و اينکه امتحان بزرگي بود و غافل از اينكه همين حيله صيد ماهي بود در شنبه مثل حيلي که بسياري از عوام در معاملات فاسده ميكنند که امروزه چه اندازه رواج دارد مثل معامله كالي بكالي و معامله با اطفال و معامله ربوي و اقسام قمار و بيع آلات لهو و لعب و غير اينها بلكه در مزاوجات و معاشرات و امثال اينها و بدانند مكر با خدا نميتوان كرد مثل بني اسرائيل خواهند شد و گرفتار عذاب و بلاء و فقر و ذهاب ميوهجات و حبوب و مرضهاي تازه بتازه بيسابقه ميشوند.
وَ سئَلهُم سؤال توبيخي است نه استفهامي عَنِ القَريَةِ در بعض اخبار
جلد 8 - صفحه 11
از حضرت باقر عليه السّلام است که ايله بوده و بعضي گفتند مدين و بعضي طبريه الَّتِي كانَت حاضِرَةَ البَحرِ بندر بوده كنار دريا و در بعض اخبار از حضرت زين العابدين عليه السّلام است که جمعيت آنها بالغ بر هشتاد هزار و چندي بوده إِذ يَعدُونَ فِي السَّبتِ هفتاد هزار آنها اينکه معصيت بزرگ را مرتكب شدند به اينكه روز شنبه صيد كردند و علت اينکه تجاوز و تعدي و مخالفت اينکه بود إِذ تَأتِيهِم حِيتانُهُم يَومَ سَبتِهِم ماهيان چون روز شنبه در امان بودند روي آب ميآمدند كنار دريا شرعا يعني ظاهر و هويدا و از همين باب است شريعت که دست رس بآب بوده و شرع مطهر که دين روشن واضح مطابق با عقل سليم و براهين قطعيه و ادله واضحه بود وَ يَومَ لا يَسبِتُونَ روز غير شنبه شش روز ديگر از ايّام هفته لا تَأتِيهِم ماهيان از ترس صيادان ته دريا ميرفتند و تمكن از صيد آنها نداشتند و آنچه انبياء آنها و صلحاء و اتقياء که بالغ بر ده هزار بودند آنها را موعظه و نصيحت كردند و تخويف از نزول عذاب نمودند تأثيري در آنها نكرد و بقيه قوم که چند هزار بودند ساكت بودند نه مرتكب اينکه معصيت شدند و نه آنها را موعظه كردند زيرا احتمال تأثير نميدادند و شرط امر بمعروف و نهي از منكر احتمال تأثير است و با يأس واجب نيست.
كَذلِكَ نَبلُوهُم ابتلاء بمعني امتحان است چون تمام موجودات تحت اراده و مشيت حق هستند ماهيان مأمور شدند که روزهاي شنبه ظاهر شوند و غير شنبه مخفي گردند و مكرر گفتهايم که مفاد آيات شريفه قرآن اينكه تمام مخلوقات و حتي حيوانات و نباتات و جمادات داراي شعور و ادراك هستند و معرفت بخدا و رسول و امام دارند و تحت اطاعت آنها هستند و اينکه دستور امتحان بني اسرائيل بود و علت مخفي شدن ماهيان كفر و معاصي آنها بود که سلب اينکه نعمت از آنها شد لذا ميفرمايد بِما كانُوا يَفسُقُونَ.
12
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 163)- یک سرگذشت عبرت انگیز! در اینجا صحنه دیگری از تاریخ پرماجرای بنی اسرائیل که مربوط به جمعی از آنهاست که در ساحل دریایی زندگی میکردند، آمده است، منتها روی سخن در آن به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله است، و به او میگوید: «از قوم یهود معاصر خویش ماجرای شهری را که در کنار دریا قرار داشت سؤال کن» (وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ).
طبق روایات این «قریه» بندری به نام «ایله» بوده که امروز به نام بندر ایلات معروف است.
و به یاد آنها بیاور «زمانی را که در روز شنبه (از قانون پروردگار) تجاوز میکردند» (إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ).
زیرا روز شنبه تعطیل آنها بود و وظیفه داشتند، دست از کار و کسب و صید ماهی بکشند و به مراسم عبادت آن روز بپردازند، اما آنها این دستور را زیر پا گذاردند.
ج2، ص105
سپس قرآن آنچه را در جمله قبل سر بسته بیان کرده بود، چنین شرح میدهد:
به خاطر آنها بیاور «آن هنگام را که ماهیان در روز شنبه در روی آب آشکار میشدند و در غیر روز شنبه ماهیان کمتر به سراغ آنها میآمدند» (إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَ یَوْمَ لا یَسْبِتُونَ لا تَأْتِیهِمْ).
این موضوع خواه جنبه طبیعی داشته، و یا جنبه فوق العاده و الهی، وسیلهای بود برای امتحان و آزمایش این جمعیت، لذا قرآن میگوید: «ما این چنین آنها را به چیزی که در برابر آن مخالفت میکردند آزمایش میکردیم» (کَذلِکَ نَبْلُوهُمْ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ).
چگونه دست به گناه زدند؟
این جمعیت، قانون شکنی را به این ترتیب شروع کردند که در آغاز از طریق حیله به اصطلاح شرعی- به وسیله کندن حوضچهها و یا انداختن قلابها- کار خود را شروع کردند، این کار، گناه را در نظر آنها کوچک و آنان را در برابر شکستن احترام روز شنبه جسور ساخت، کمکم روزهای شنبه بطور علنی و بیپروا به صید ماهی مشغول شدند و از این راه مال و ثروت فراوانی فراهم ساختند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم