آن گاه ستمکاران آنها این امر و گفتاری را که به آنها گفته شده بود به گفتار دیگری تبدیل کردند، ما هم به کیفر مخالفت و ستمکاری بر آنها از آسمان عذابی سخت فرود آوردیم.
پس ستمکاران از آنان، سخنی را که [بیرون دروازه شهر] به آنان گفته شده بود [پس از ورود به شهر] به سخنی دیگر تبدیل کردند، [به جای درخواست ریزش گناهان درخواست امور مادی نمودند] نهایتاً به کیفر ستمی که همواره مرتکب می شدند، عذابی از آسمان بر آنان فرستادیم.
پس، كسانى از آنان كه ستم كردند، سخنى را كه به ايشان گفته شده بود به سخن ديگرى تبديل كردند. پس به سزاى آنكه ستم مىورزيدند، عذابى از آسمان بر آنان فرو فرستاديم.
از ميان آنان، آن گروه كه بر خود ستم كرده بودند سخنى را كه به آنها گفته شده بود ديگر كردند. پس به كيفر ستمى كه مىكردند برايشان از آسمان عذاب فرستاديم.
اما ستمگران آنها، این سخن (و آن فرمانها) را، بغیر آنچه به آنها گفته شده بود، تغییر دادند؛ از اینرو بخاطر ستمی که روا میداشتند، بلایی از آسمان بر آنها فرستادیم (و مجازاتشان کردیم).
But the wrongdoers changed the saying with other than what they had been told. So We sent against them a plague from the sky because of the wrongs they used to commit.
But those who were unjust among them changed it for a saying other than that which had been spoken to them; so We sent upon them a pestilence from heaven because they were unjust.
But those of them who did wrong changed the word which had been told them for another saying, and We sent down upon them wrath from heaven for their wrongdoing.
But the transgressors among them changed the word from that which had been given them so we sent on them a plague from heaven. For that they repeatedly transgressed.
معانی کلمات آیه
رجز: اضطراب و لرزه. عذاب را رجز گويند كه مىكوبد و مىلرزاند.[۱]
پس ستمكاران آنان (بنىاسرائيل)، آنچه را به آنان گفته شده بود، بر سخنى ديگر تغيير دادند، ما هم به خاطر ستمپيشگى آنان، عذابى آسمانى بر آنان فرستاديم.
نکته ها
تحريف و تغيير، گاهى آشكار است، مثل تغيير لفظِ «حِطّة» به «حِنطة»، و گاهى با حفظ قالب لفظ، محتوا و روح يك موضوع را عوض مىكنند، نظير حيلهى بنىاسرائيل براى گرفتن ماهى در روز شنبه كه در آيهى بعد مطرح شده است.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «لاتركبوا ما ارتكب اليهود فتستحلّوا محارم اللّه بادنى الحيل»، آنچه يهوديان مرتكب آن شدند كه با كوچكترين حيله و توجيه، حرامهاى خدا را حلال
جلد 3 - صفحه 200
مىكردند، شما انجام ندهيد. «1»
قرآن، سه نوع تحريف را در قانون الهى مطرح مىكند:
1. تغيير واژهها، مثل بنىاسرائيل كه به جاى گفتن كلمهى «حِطَّةٌ» يعنى طلب آمرزش و عفو، گفتند: «حِنطة» يعنى گندم.
2. تغيير زمان، مثل آنكه بنىاسرائيل حوضچههايى را در ساحل دريا ساختند و شنبهها كه صيد حرام بود، ماهى در آنها جمع مىشد و روز يكشنبه كه صيد آزاد بود، آنها را صيد مىكردند و مىگفتند: ما در روز شنبه و روز تعطيل صيد نكردهايم. «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ» «2»
3. تغيير روشنفكرانه و دستكارى در تقويم طبيعى، مثل تأخيرانداختن ماههاى حرام. در دوران جاهليّت؛ چون مايل نبودند كه جنگ را به خاطر فرا رسيدن ماههاى حرام قطع كنند، ماهها را به تأخير مىانداختند كه آيه نازل شد. «إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ» «3»
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ: پس تغيير و تبديل دادند آنانكه ظلم كردند بر نفس خود از بنى اسرائيل، قَوْلًا: سخن مأمور به را، غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ: غير آن چه گفته بود مر ايشان را، يعنى بر وجه استهزاء بجاى حطه، حنطه گفتند.
فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ: پس فرو فرستاديم بر مغيرين، رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَظْلِمُونَ: عذاب صاعقه يا طاعون از آسمان به سبب آنكه ظلم نمودند و تغيير دادند مأمور به را.
بعد از خلاصى وادى تيه، امر شد به بنى اسرائيل داخل بيت المقدس شويد به حالت خشوع و خضوع، چنانچه شأن مساجد است، و يا سجده كنيد خدا را به شكر گزارى و بهره بريد از ميوه جات و طعامهاى آن هر چه ميل داريد و در وقت داخل شدن بگوئيد: مسئلت و درخواست ما از تو (حطه) است و اين كلمه استغفار ايشان بود، يعنى بيفكن از ما گناهان ما را. پس تبديل نمودند و تغيير دادند از روى استهزاء آنانكه ظلم كردند بر خود و گفتند: (هطاسمقاثا) به زبان
جلد 4 صفحه 225
عبرى گندم سرخ بود، پس مورد غضب الهى واقع شدند و عذاب و عقوبت بر آنها نازل شد كه در يك ساعت هفتاد هزار نفر به طاعون هلاك شدند.
و زمانى كه گفته شد مر ايشان را ساكن شويد در اين بلد و بخوريد از آن هرگاه بخواهيد و بگوئيد مسئلت ما مغفرت است و داخل شويد از در سجده كنان ميآمرزيم براى شما گناهانتان را زود باشد كه افزائيم اجر نيكوكارانرا
پس بدل كردند آنانكه ظلم نمودند از آنها بگفتارى جز آنچه گفته شد مر ايشان را پس فرستاديم بر آنها عذابى از آسمان براى بود نشان كه ستم مىكردند
و بپرس ايشانرا از آن بلد كه بود كنار دريا هنگاميكه تعدّى ميكردند در شنبه چون مىآمدند نزد ايشان ماهيانشان روز شنبه مقرّر آنها روى آب آشكار و روز كه شنبه قرار نميدادند نمىآمدند نزد ايشان اينچنين ميآزمائيم آنان را بآنچه بودند كه نافرمانى ميكردند.
تفسير
مثل دو آيه اول در سوره بقره گذشت و تفسير هر دو مفصّلا ذكر شد و در اينجا خطاب به پيغمبر است يعنى ياد بياور وقتى را كه گفته شد به بنى اسرائيل سكونت نمائيد در بيت المقدس و نيز سؤال كن براى ملامت و اثبات مكر و تمرّد قديمى آنها از واقعه آنقريه كنار دريا و اهلش كه با آنكه خداوند منع فرموده بود آنها را از آنكه روز شنبه صيد ماهى نمايند تعدّى ميكردند و حوضهاى كوچكى كنار دريا ميكندند و متّصل مىنمودند آنها را بوسيله راههاى باريكى بدريا تا ماهىها در آن حوضها جمع شوند و شب يكشنبه آن راهها را مسدود نموده روز يكشنبه صيد مىنمودند و اين خدعه بود از آنها براى فرار از اطاعت امر الهى و آن ممنوع بود و اين كار را براى آن مينمودند كه بامر الهى براى امتحان آنها ماهىها روز شنبه فراوان و روى آب ظاهر ميشدند و روزهاى
جلد 2 صفحه 486
ديگر كم و مخفى بودند و يوم لا يسبتون مأخوذ است از سبت يهود بمعنى كنارهگيرى از كار و اشتغال بعبادت و رسومى كه آئين آنها بوده است يعنى روزى كه برسوم روز شنبه عمل نميكردند.
فَبَدَّلَ تبديل بمعني عوض كردن است و لذا معامله را مبادله ميگويند که ثمن و مثمن را عوض ميكنند مالك ثمن مالك مثمن ميشود و بالعكس الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنهُم ظلم بنفس كردند که كافر شدند قولا که گفته شده بود بآنها که بگوئيد حطّة غَيرَ الَّذِي قِيلَ لَهُم که سخريه و استهزاء كردند و داخل باب نشدند و سجده شكر نكردند و مخالفت انبياء نمودند و البته كسي که انبياء را استهزاء كند و مسخره نمايد كافر ميشود بلكه مرتد ميگردد که پس از ايمان كافر گردد فَأَرسَلنا عَلَيهِم رِجزاً مِنَ السَّماءِ گفتند رجز مرض طاعون بوده و مراد از سماء طرف بالا است زيرا از مادّه سموّ است بمعني علوّ چنانچه ميفرمايد وَ يُنَزِّلُ عَلَيكُم مِنَ السَّماءِ ماءً انفال آيه 11، و گفتند اينکه مرض طاعون در يك قسمت از روز صد و بيست هزار آنها را هلاك نمود بِما كانُوا يَظلِمُونَ و در سوره بقره ميفرمايد بِما كانُوا يَفسُقُونَ و گفتيم فسق اطلاق بر كفر در بسياري از آيات شده مثل فَفَسَقَ عَن أَمرِ رَبِّهِ كهف آيه 48 در حق شيطان و مثل أَ فَمَن
جلد 8 - صفحه 10
كانَ مُؤمِناً كَمَن كانَ فاسِقاً سجده آيه 18، و ظلم در اينجا همان فسق در آنجا است
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 162)- ولی با این که درهای رحمت به روی آنها گشوده بود، و اگر از فرصت استفاده میکردند میتوانستند، گذشته و آینده خود را اصلاح کنند «اما ستمکاران بنی اسرائیل (نه تنها استفاده نکردند بلکه) فرمان پروردگار را بر خلاف آنچه به آنها گفته شده بود عمل کردند» (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ).
«سر انجام به خاطر این نافرمانی و طغیان و ظلم و ستم (بر خویشتن و بر دیگران) عذابی از آسمان بر آنها نازل کردیم» (فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما کانُوا یَظْلِمُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: