آیه 2 سوره صافات

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۱۵ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا|سوره=37|آیه =2}} {{مشخصات آیه |شماره آیه = 2...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 2 سوره صافات 3>>
سوره : سوره صافات (37)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

قسم به منع و زجر کنندگان (از عمل معصیت کاران، یا رانندگان ابر و باران).

و به بازدارندگان که [انسان را از گناهان] به شدت باز می دارند،

و به زجركنندگان -كه به سختى زجر مى‌كنند-

سوگند به آن فرشتگان كه ابرها را مى‌رانند،

و به نهی‌کنندگان و (بازدارندگان)

ترجمه های انگلیسی(English translations)

by the ones who drive [the clouds] vigorously,

Then those who drive away with reproof,

And those who drive away (the wicked) with reproof

And so are strong in repelling (evil),

معانی کلمات آیه

«الزَّاجِرَاتِ»: بازدارندگان. منع کنندگان. مراد فرشتگان است که شیاطین را از استراق سمع باز می‌دارند و ابرها را بدینجا و آنجا می‌رانند. و یا این که مراد رزمندگانی است که دشمنان را از تجاوز به حریم اسلام باز می‌دارند، و یا این که مراد داعیان و عالمانی است که بی‌دینان را از تجاوز به قرآن و قوانین اسلام به دور می‌دارند و مردمان را از منکرات نهی می‌کنند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«1» وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا «2» فَالزَّاجِراتِ زَجْراً «3» فَالتَّالِياتِ ذِكْراً

سوگند به صف بستگان (در صفوفى منظّم) صف بستنى. پس باز مى‌دارند (از معاصى و وسوسه‌ها) باز داشتنى. همانان كه پى در پى ذكر خدا (كتاب آسمانى) را تلاوت مى‌كنند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَالزَّاجِراتِ زَجْراً «2»

فَالزَّاجِراتِ زَجْراً: پس به حق ملائكه كه راننده شياطين از صعود به آسمان راندنى، يا به ملائكه راننده ابرها كه در اطراف عالم منتشر شوند، يا به اهل عبادت كه به كثرت نماز رانده شياطين‌اند، يا به علما كه زجر كفره و فسقه كنند به دلايل ساطعه و حجج لامعه و مردمان را از معاصى و نواهى زجر نمايند، يا بطيور كه به گفتن ذكر خدا انواع آفات را از خود دور كنند دور كردنى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا «1» فَالزَّاجِراتِ زَجْراً «2» فَالتَّالِياتِ ذِكْراً «3» إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ «4»

رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ «5» إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ «6» وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ «7» لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى‌ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ «8» دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ «9»

إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ «10»

ترجمه‌

قسم به صف‌زدگان صف زدنى‌

پس برانندگان راندنى‌

پس بخوانندگان كتاب براى تذكّر

همانا خداى شما يكى است‌

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است و پروردگار مشرقها

همانا ما آراستيم آسمان نزديكتر را به آرايشى كه ستاره‌ها است‌

و براى نگهدارى از هر شيطان سركش‌

نميتوانند گوش فرا دارند بسوى گروه بالاتر و انداخته ميشوند از هر سوئى‌

براى راندن قهرى و براى آنها عذابى است دائم‌

مگر آنكه بربايد ربودنى پس از پى درآيد او را شعله فروزانى.

تفسير

خداوند متعال قسم ياد نموده است براى تأكيد كلام و تسجيل مرام در مقابل اهل شرك بعد از اثبات توحيد بادلّه قطعيه سابقه بذوات مقدّسه انبياء و اولياء و ملائكه كه صف‌زنندگانند براى عبادت و اطاعت خدا و كسانيكه منع و زجر نمودند مردم را از گناه و معصيت او و آنانكه تلاوت نمودند كتاب خدايرا براى تذكّر چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه خدا و معبود حقيقى شما يك ذات بسيط مستجمع صفات كمال است كه پروردگار و خالق آسمانها و زمين و موجودات آن دو و ميان آن دو است و موجد مشارق و مغارب ستاره‌ها و آفتاب است چون هر يك از

جلد 4 صفحه 424

سيّارات مشرق و مغربى دارند و آفتاب در ايّام سال هر روز از مشرقى طلوع و در مغربى غروب مينمايد كه با روز قبل خود تفاوت دارد و لذا روز بلند و كوتاه ميشود و اينكه بذكر مشارق اكتفا شده براى آنستكه مغربها بحسب مشرقها تفاوت پيدا ميكنند و ايجاد روشنى و اشراق براى اثبات قدرت و اظهار نعمت ابلغ و انسب است و خدا از جهت فوق مقدارى از فضا را كه نزديكتر است بزمين و مشاهده ميشود اجرام در آن زينت داده است بوجود اجسام روشنى كه از آنها تعبير بكوكب و ستاره ميشود و اينها سه نوعند ثوابت كه متحرّك نيستند يا حركت كمى دارند كه محسوس نيست و سيّارات كه دائما در حركتند و هر يك فلك مستقلّى با مدار مخصوصى دارند كه بايد در آن سير نمايند و شهب ثواقب كه اجرام درخشانى هستند مأمور براندن شياطين از آسمان وقتى كه آنها بآسمان صعود نمايند براى استراق سمع از كلام ملائكه فورا بفرمان خدا اين ستاره‌ها كه شعله‌هاى فروزانى هستند و گفته شده اجزاء دهنيّه‌ئى هستند كه با بخارات زمين بالا ميروند از جاى خود حركت نموده مانند تيرى كه از كمان بيرون آيد بجانب آنها پرتاب ميشوند و آنها را محترق يا مطرود ميگردانند و اين عمل در آسمان غالبا محسوس ميشود پس ستاره‌ها علاوه بر فوائد و آثار بيشمارى كه در نظام عالم دارند دو ثمر محسوس هم از آنها جالب نظر است يكى زينت آسمان بطوريكه در شب بهترين مناظر است نهايت آنكه چون مكرّر ديده شده بنظر چندان جلوه نميكند ديگر حفظ آن است از مراوده شياطين متمرّد خبيث و استماع كلام ملائكه كه كارفرمايان در اوضاع عالم بدستور الهى ميباشند مگر گاهيكه استراق سمعى براى آنها حاصل شود و شهاب ثاقب شخص مسترق را نسوزاند و او فرار كند و بزمين برسد و بعضى از اخبار سماوى را درست يا نادرست بأمثال خود برساند كه گفته‌اند مبناى كهانت در قديم اين بوده است و بعد از بعثت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بكلّى ممنوع شده‌اند و در هر حال براى آن شياطين عذاب دائمى در دنيا همان شهاب ثاقب است و در آخرت عذاب جهنّم كه در آن مخلّد خواهند بود و از بعضى از روايات معراجيّه كه در سوره بنى اسرائيل گذشت استفاده ميشود كه شهاب تاقب بامر ملائكه موكّل اين امر حركت ميكند و نام بزرگ آنها اسمعيل است و كلمه دحورا كه‌

جلد 4 صفحه 425

بمعناى راندن بعنف و قهر است يا مفعول مطلق براى فعل محذوف است يعنى رانده ميشوند راندنى يا مفعول له براى يقذفون چنانچه ترجمه شد و الّا من خطف الخطفة استثناء است از فاعل لا يسمعون يعنى گوش نميدهند سخنان جماعت بالا را مگر كسيكه ناگاه بجهد از جا و اختلاس نمايد اختلاس نمودنى بسرعت از نزديك آسمان امريرا كه در اينصورت تعقيب خواهد شد و بزينة الكواكب باضافه و نصب الكواكب نيز قرائت شده است و سماء الدّنيا باضافه هم از حفص نقل قرائت شده است و بنابراين مراد از دنيا زمين و موجودات آنند و بقرائت مشهور دنيا تأنيث أدنى است يعنى آسمان نزديكتر بزمين كه گفته‌اند آسمان اوّل است و اشكال شده كه كواكب در آسمان هشتم مى‌باشند جواب گفته‌اند اعتبار بمشاهده و زينت بودن است و بنابر آنكه مراد از آسمان جهت فوق باشد اشكالى نيست چنانچه بيان شد

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَالزّاجِرات‌ِ زَجراً «2»

‌در‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌هم‌ اختلاف‌ كردند بعضي‌ گفتند ‌که‌ ملائكه‌ موكله‌ ‌بر‌ مؤمنين‌ هستند ‌که‌ ‌به‌ الهامات‌ ‌در‌ قلوب‌ مؤمنين‌ ‌آنها‌ ‌را‌ منع‌ ميكنند ‌از‌ ارتكاب‌ معاصي‌ چنانچه‌ شياطين‌ ‌به‌ وساوس‌ منع‌ ‌از‌ طاعت‌ ميكنند بعضي‌ گفتند ملائكه‌ موكله‌ ‌به‌ ابرها ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميرانند ‌به‌ محلي‌ ‌که‌ مأمور هستند ‌براي‌ باريدن‌ بعضي‌ گفتند زواجر قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ نهي‌ ميفرمايد ‌از‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ و ظلم‌ و ارتكاب‌ معاصي‌ بعضي‌ گفتند زجرة ‌به‌ معني‌ صيحه‌ ‌است‌ و مراد ارتفاع‌ صوت‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌در‌ تلاوت‌ آيات‌ كريمه قرآن‌.

(اقول‌) ‌اينکه‌ جمله‌ ‌هم‌ عموم‌ دارد ‌در‌ مقابل‌ صافات‌ شامل‌ ميشود جميع‌ كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ جلوگيري‌ ميكنند ‌از‌ فساد و مضار دنيوي‌ و اخروي‌ چه‌ ملائكه‌ باشند ‌به‌ الهامات‌ و انبياء ‌به‌ انذارات‌ و مؤمنين‌ ‌به‌ نهي‌ ‌از‌ منكرات‌ چنانچه‌ صافات‌ سوق‌ ميدهند ‌به‌ ارشاد و هدايت‌ و منافع‌ دنيوي‌ و اخروي‌ زيرا ‌اينکه‌ ‌هم‌ جمع‌ محلّي‌ ‌به‌ الف‌ و لام‌ ‌است‌ مفيد عموم‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 2)- «همانها که قویا نهی می‌کنند و باز می‌دارند» (فَالزَّاجِراتِ زَجْراً).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع