سید اسماعیل صدر
آیت الله العظمی سید اسماعیل صدر (۱۳۳۸ - ۱۲۵۸ ق)، از فقهای مجاهد و علمای بزرگ شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان میرزای شیرازی است. وی نسبت به حفظ اسلام و تشیع حساس بود و بر مسئله وحدت اسلامی و حمایت از تولید داخلی تأکید میکرد. سید اسماعیل صدر، به اخلاص، فروتنی، زهد، گریز از ریاست و ثبات قدم شهرت داشت. میرزای نائینی و علامه شرف الدین از جمله شاگردان او هستند.
نام کامل | سید اسماعیل موسوی صدر |
زادروز | ۱۲۵۸ قمری |
زادگاه | اصفهان |
وفات | ۱۳۳۸ قمری |
مدفن | کاظمین - حرم امامین جوادین علیهماالسلام |
اساتید |
میرزا محمدحسن شیرازی، شیخ راضی نجفی، شیخ مهدی کاشف الغطاء،... |
شاگردان |
میرزا محمدحسین نائینی، سید ابوالقاسم دهکردی، سید شرف الدین عاملی، شیخ عبدالحسین کرخی،... |
آثار |
رساله انیس المقلدین، مفتاح الهدایة، حاشیه بر نجاة العباد، حاشیه بر انیس التجار، حاشیه بر رساله جامع عباسی،... |
محتویات
خاندان
خاندان صدر شاخهای از خاندان شرفالدین و شرفالدین شاخهای خاندان نورالدین است. این خاندان تا سالها در جبل عامل لبنان میزیستند و از این رو به عاملی مشهورند. این خاندان از نوادگان امام موسی کاظم علیه اسلام و از خاندانهای مشهور مذهبی در ایران، عراق و لبنان است.
لقب صدر برای این خاندان به جهت انتساب به سید صدرالدین موسوی عاملی اصفهانی است که به سبب شهرت علمی و به ویژه فقهی وی، فرزندانش همه به صدر معروف شدند. چون در اصفهان زندگی میکرد، برخی از فرزندانش به صدر اصفهانی مشهور شدند. برخی نیز به جهت مهاجرت او در کودکی از سرزمین جبل عامل به عراق، به صدرزاده یا صدرعاملی معروف شدند. چندین تن از عالمان خاندان صدر به صدرالدین ملقباند.
وجه تسمیه
جایگاه ممتاز دینی، علمی و حوزوی سید صدرالدین عاملی موجب شد تا اغلب فرزندان، نوادگان، احفاد و اعقاب پسری اش با اقتباس از نام او، "صدر"، "صدر عاملی"، "صدر جبل عاملی"، "صدر اصفهانی"، "صدر کاظمینی" یا "صدرزاده" نامیده شوند . شاخه هایی نیز البته بعدها به "عاملی"، "خادم الشریعه" و "مستجاب الدعواتی" شهرت یافتند.[۱]
تحصیلات و استادان
سید اسماعیل صدر، فرزند سید صدرالدین عاملی اصفهانی، متولد سال ۱۲۵۸ هجری قمری در اصفهان بود. وی از همان کودکی شروع به تحصیل کرد و صرف، نحو، بیان، منطق و مقداری از فقه و اصول فقه را از برادرش، سید محمدعلی، معروف به «آقا مجتهد» آموخت. پس از آن، در درس پسر خالهاش، شیخ محمدباقر -فرزند شیخ محمدتقی اصفهانی (نویسنده کتاب هدایة المسترشدین)- شرکت کرد و از شاگردان خاص وی گردید.
مهاجرت به نجف:
شیخ محمدباقر اصفهانی، استاد سید اسماعیل در سال ۱۲۸۱ ه.ق برای انجام مراسم حج رهسپار مکه گردید. سید اسماعیل صدر نیز بار سفر بست و به نجف اشرف مهاجرت کرد تا در درس شیخ مرتضی انصاری شرکت کند، اما پس از ورود به نجف، شهر را ماتم زده یافت و مشاهده نمود که در مساجد و محافل مختلف، مراسم ترحیم برای فوت شیخ انصاری برپاست. وی که از این حادثه بسیار ناراحت شده بود، پس از شرکت در مراسم، در درس شیخ راضی بن شیخ محمد معروف به «فقیه عراق» شرکت کرد و در زمره شاگردان وی درآمد. وی همچنین در درس شیخ مهدی آل کاشف الغطاء (نوه شیخ جعفر کاشف الغطاء) و میرزا محمدحسن شیرازی شرکت میکرد.[۲]
مهاجرت به سامرا:
وقتی زمزمههای مهاجرت میرزا محمدحسن شیرازی به سامرا شنیده شد، سید اسماعیل نیز خود را آماده کرد و در رکاب میرزای بزرگ، به سامرا رفت و در کلاس درس او شرکت کرد.
در سال ۱۳۰۷ ه.ق که سید اسماعیل در سامرا بسر میبرد، شیخ موسی آل شراره، عالم بزرگ جبل عامل «لبنان» از دنیا رفت و مردم آن منطقه از سید اسماعیل صدر دعوت کردند که به آن جا برود و سرپرستی امور آنان را عهدهدار گردد، اما سید اسماعیل صدر این پیشنهاد را نپذیرفت و همچنان در محضر میرزا محمدحسن شیرازی باقی ماند.
میرزا محمدحسن شیرازی در سالهای پیری به علت مسئولیت سنگین مرجعیت و رهبری جهان شیعه، از تدریس علوم حوزوی ناتوان مانده بود. او به سه تن از شاگردان بارز و برجسته خود: سید اسماعیل صدر، میرزا محمدتقی شیرازی و محمد اصفهانی فشارکی، دستور داد تا به تدریس بپردازند. سید اسماعیل صدر حدود ۱۰ سال پیش از رحلت میرزا محمدحسن شیرازی، به تدریس اشتغال داشت.
مهاجرت به کربلا:
دو سال از رحلت میرزا محمدحسن شیرازی گذشته بود که سید اسماعیل صدر همراه پسرعمویش، سید حسن صدر به سبب موقعیت علمی مناسبی که در کربلا فراهم آمده بود، به حوزه علمیه کربلا راه یافت و کانون درس حوزوی کربلا را گرمتر ساخت. وی تا اواخر عمرش در کربلا، به تدریس مشغول بود.[۳]
تدریس و شاگردان
وی در علوم عقلی و نقلی، اطلاعات بسیاری داشت و در مسائل علمی، دقت نظر زیادی به خرج میداد. او در فتواهای خود، بسیار احتیاط میکرد و همه جوانب را میسنجید. وی به مباحثه دو نفره یا چند نفره علاقهای وافر داشت و دیگران را نیز به این کار توصیه میکرد و میگفت: «استفاده من از این مباحثه کمتر از استادان نیست؛ زیرا این قسم مباحثه، هم درس خواندن است و هم درس دادن و بحث کردن».[۴] برخی از شاگردان او عبارتند از:
- شیخ عبدالحسین کرخی، معروف به «کاظمی» و «آل یاسین»
- میرزا محمدحسین نائینی
- سید ابوالقاسم دهکردی
- سید عبدالحسین شرف الدین عاملی
- محمدهادی بیرجندی معروف به «هادوی»
- شیخ موسی بن محمد جعفر کرمانشاهی
- محمدحسین طبسی
- غلامحسین مرندی حائری
- سید علی سیستانی، پدربزرگ حضرت آیت الله سید علی سیستانی
- سید حسین بن سید ابراهیم فشارکی اصفهانی
- سید محمدرضا پشت مشهدی کاشانی
- شیخ محمدعلی ابن شیخ عباس هروی (هراتی) خراسانی.[۵]
همچنین عدهای از عالمان دینی از وی اجازه دخالت در اور حسبیه و نقل حدیث داشتند که عبارتند از:
- سید محمود مرعشی (م، ۱۳۳۸ ه.ق) پدر آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی.
- آیت الله محمد حسن هردنگی بیرجندی.
- محمدباقر بیرجندی (م، ۱۳۵۲ ه.ق)
- آیت الله محمدعلی شاه آبادی، استاد اخلاق امام خمینی.
- میرزا ابوطالب موسوی شیرازی، نویسنده کتاب اسرار العقائد.
- احمد شاهرودی.
- محمدحسین بن محمدخلیل امامی شیرازی (م، ۱۳۲۹ ه.ق).[۶]
آثار و تألیفات
از سید اسماعیل صدر مانند استادش میرازی شیرازی، آثار بسیاری به یادگار نمانده و بیشتر آثار او در قالب رسالههای عملیه، حاشیه و تقریظ بر پارهای کتابها است. برخی از آثار او عبارتند از:
- انیس المقلدین، که رساله عملیه است و شماری از مجتهدان پس از وی بر آن حاشیه زدند؛
- مفتاح الهدایة، که رساله عملیه فارسی در اصول و احکام دین است و در بمبئی به چاپ رسیده است؛
- حاشیه بر مناسک الحج به زبان فارسی، تألیف مرتضی انصاری؛
- حاشیه بر رساله صراط النجاة تألیف مرتضی انصاری؛
- حاشیه بر کتاب نجاة العباد فی یوم المعاد، اثر صاحب جواهر؛
- حاشیه بر رساله احکام الایمان، تألیف محمدهاشم چهارسوقی؛
- حاشیه بر کتاب انیس التجار، تألیف ملا احمد نراقی؛
- حاشیه بر رساله جامع عباسی، تألیف شیخ بهایی؛
- حاشیه بر متاجر سید باقر بهبهانی؛
- حاشیه بر الدرر المأثوره فی الاحکام المأثوره، اثر سید عبدالکریم موسوی جزایری؛
- حاشیه بر مفتاح اللباب فی شرح خالصة الحساب، اثر فتحعلی زنجانی نجفی؛
- تقریظی بر کتاب ذخیرة الفرائض، تألیف محمد زکی بهبهانی نجفی؛
برخی شاگردان دروس فقه و اصول سید اسماعیل، تقریراتی را از درس وی نگاشتهاند؛ مانند شرح سید مهدی طباطبایی حکیم بر منظومه موسی شراره عاملی در اصول، که تقریرات دروس سید اسماعیل صدر به تفصیل در آن طرح گردیده است. برخی از محققان، فتاوای سید اسماعیل صدر را گردآوری و به شکل مستقل یا همراه فتاوای دیگر مراجع تقلید تدوین کردهاند؛ برخی از آنها عبارتند از:
- مختصر نجاة العباد، که توسط سید محمدمهدی صدر بر اساس فتاوای پدر تدوین شد؛
- رساله الربائیه، که توسط هاشم خراسانی بر پایه فتاوای سید اسماعیل صدر و آخوند خراسانی، در باب احکام ربا تدوین شده است.
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
مرجعیت:
گروهی از مردم بعد از وفات میرزا محمدتقی شیرازی (متوفی: ۱۳۳۸ ه.ق) نزد سید اسماعیل صدر آمدند و از وی تقاضا کردند رساله عملیه خود را در اختیار همگان قرار دهد و مرجعیت تقلید را بپذیرد، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت و تنها رساله عملیهاش را برای مشتاقان منتشر ساخت. عده زیادی در ایران، عراق و دیگر کشورهای اسلامی از وی تقلید میکردند.[۷]
حمایت از تولید داخلی:
وی، کاهش وابستگی صنعتی و اقتصادی را، از راه گسترش صنایع و بازرگانی ملی، یکی از مؤثرترین راههای رودرویی با نفوذ استعمار میدانست؛ از این رو، پایهگذاری «شرکت اسلامیه» توسط برخی بازرگانان اصفهان، در ۱۶ شوال ۱۳۱۶ق. مورد تأیید و تشویق فراوان وی قرار گرفت. سید اسماعیل صدر، پس از رسیدن اولین بار منسوجات آن شرکت به نجف، به همراه آخوند خراسانی، در مجلس جشنی به همین مناسبت شرکت کرده و بر ضرورت توسعه صنایع داخلی تأکید کرد. وی در سال ۱۳۱۸ق. به همراه آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی، محمد غروی شربیانی، محمدحسن ممقانی، میرزا حسین نوری و شیخالشریعه اصفهانی بر کتاب «لباس التقوی»، نوشته سید جمالالدین واعظ اصفهانی تقریظی سنگین نوشته و ابراز امیدواری کرد که با راهاندازی این شرکت، مسلمانان از گرفتاری به کفار رها شده و از احتیاج به آنها بینیاز شوند.
منادی وحدت:
دولتهای غربی که به دنبال تجزیه و تصرف کشورهای اسلامی بودند، شروع به تهاجمات فرهنگی، سیاسی و نظامی علیه دولت عثمانی کردند. اگر چه دولت عثمانی یک حکومت ایدهآل اسلامی نبود، اما حفظ آن در مقابل کفار مهاجم، در آن مقطع حساس زمانی، از ضروریات محسوب میشد. تصمیم گیری درست و به موقع عالمان دینی میتوانست مسیر این جنگ را تغییر دهد. به همین منظور، حاج آقا نورالله اصفهانی که یکی از چهرههای سرشناس مبارزه با بیگانگان بود، همراه سید اسماعیل صدر، آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی، طی اعلامیهای خطوط سیاسی ـ فکری وحدت اسلامی را تبیین و ترسیم نمودند. متن اعلامیه به شرح زیر است: «چون دیدیم که اختلاف فرقههای پنج گانه مسلمین، اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست، موجب انحطاط دول اسلام و استیلاء اجانب شده، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام که رؤسای شیعه جعفریه هستند با مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام. چنان که خداوند عزوجل در آیه شریفه فرموده: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرّقوا...» و اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمیع مملکتهای اسلامی از عثمانی و ایرانی از تشبثات دول بیگانه و حملههای سلطنتهای صلیبیه. متحد شد رأی ما جمیعاً برای حفظ حوزه اسلامیه بر این که تمام قوت و نفوذ خود را بر این خصوص مبذول داریم».[۸]
ویژگیهای اخلاقی
مقام معنوی:
او را در معنویت، قوی و تأثیرگزار و دارای مقام بسیار بالا دانستهاند. محمدرضا حکیمی او را اهل سیر و سلوک روحی و شرعی خوانده است. معروف بود، گفتار، سکوت، حرکت و سکونش، همه برای رضای خداست.
اخلاص:
وی وجوهات را مخفیانه به نیازمندان و اهل علم میرساند؛ از این رو، بیشتر افراد درنمییافتند از چه طریق وجوه را دریافت میکنند. بسیاری، پس از درگذشت سید اسماعیل فهمیده بودند برخی از وجوه و خدماتی که دریافت میکردند، از طرف وی بوده است.
سادهزیستی:
وضع ظاهری زندگی او را، پیش و پس از مرجعیت، یکی دانستهاند. وی از خدمتکار و محافظ استفاده نمیکرد. در کوچه و خیابان به تنهایی راه میرفت؛ به تنهایی مسافرت میکرد و نامههایی که به دستش میرسید، با وجود شمار زیاد آن، شخصاً با دستخط خود جواب میداد. سید اسماعیل، برای خود و خانوادهاش از سهم امام(ع) استفاده نمیکرد.
فروتنی:
روزگاری که سید اسماعیل در سامرا اقامت داشت، طلبهای از کشمیر یا تبّت برای آموختن علوم حوزوی وارد شهر شده؛ ولی برای کتابهای آغازین صرف و نحو، کسی از همدرسان او حاضر به مباحثه با وی نشده بود. روزی یکباره و بدون شناخت، به سید اسماعیل برخورده بود. سید اسماعیل صدر، حاضر به مباحثه با او شده و روزهایی طولانی با وی به مباحثه پرداخت. روزی یکی از همدرسان آن طلبه، آنها را در حال مباحثه دیده و طلبه را از شخصیت علمی و جایگاه سید اسماعیل صدر در حوزه سامرا آگاه کرد. طلبه خجالتزده شد و بابت ناآگاهی و جسارتهای احتمالی عذرخواهی کرد.
وفات
مرحوم سید اسماعیل صدر در اواخر عمرش به کاظمین مهاجرت کرد و در ۸۰ سالگی در ۱۲ جمادی الاول سال ۱۳۳۸ ه.ق چشم از دنیا فروبست.[۹] بدن مطهر وی را در اتاقی که در رواق مطهر حرم کاظمین قرار داشت، به خاک سپردند.
پانویس
- ↑ خاندان صدر در ایران، محسن کمالیان.
- ↑ معارف الرجال، محمد حرزالدین، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ معارف الرجال، ج ۱، ص ۱۱۵ و اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۴۰۴.
- ↑ ریحانه الادب، ج ۳، ص ۴۲۱.
- ↑ معارف الرجال، ج۱، ص۱۱۷.
- ↑ گلشن ابرار، ج ۲، ص ۶۰۲ و اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۴۰۴.
- ↑ معارف الرجال، ج ۱، ص ۱۱۵ و اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۴۰۴.
- ↑ حاج آقا نورالله اصفهانی، موسی نجفی، ص ۴۲.
- ↑ البته تاریخ وفات وی بنابر نقل کتاب ریحانه الادب، سال ۱۳۳۷ ه.ق و بنابر نقل اعیان الشیعه، سال ۱۳۳۹ ه.ق میباشد.
منابع
- تلخیص از مجموعه گلشن ابرار، جلد ۳، زندگی نامه "حاج سید اسماعیل صدر" از مهدی احمدی.
- ویکی حج.
- فصلنامه ایران شناسی، دوره دوم، شماره دوم، تابستان 99.