فاضل مقداد

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۱ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شرف الدین ابو عبداللّه مقداد بن عبداللّه حلّى اسدى سیورى، فقیه، متکلّم، مفسّر نامدار شیعه در قرن هشتم و نهم هجرى است که او را به سبب انتساب به قریه سیور، فاضل سیوری نیز گفته اند. این عالم فرزانه بر بلندای قله معارف دینی قرار گرفته است و فقیهان و دیگر اندیشمندان دین در برابر اندیشه‌های نوگرایانه او سر تعظیم و تکریم فرود آورده‌اند. بهترین دلیل بر این مدعا، تألیف‌ها و تصنیف‌های ارزشمند این دانشمند گرانمایه است که پر از پژوهش‌های دقیق و نوآوری‌های فراوان است. وی جامع علوم عقلی و نقلی و در رشته‌های مختلف علوم، مثل: کلام، فقه، تفسیر، اصول، قرآن، حدیث، ‌معانی و بیان اثرهای جاودانی از خود به یادگار گذاشته است.

خاندان

فاضل مقداد یا فاضل سُیوری فرزند ‌عبدالله بن محمد، از فقیهان بزرگ قرن نهم هجری است. جد مادری فاضل مقداد، رکن‌الدین محمد فرزند علی استرآبادی جرجانی، مترجم «فصول نصیریه» خواجه نصیر، از فارسی به عربی است. فاضل مقداد، در کتاب‌های «ارشاد الطالبین» و «الانوار الجلالیه» خود، با لفظ «جدی» و «الجدالحمید»، به این مسأله تصریح می‌کند.[۱] او از متکلمان بزرگ و شاگرد علامه حلی بود.

خاندان مقداد از دانشمندان عرب نجف اشرف هستند، که نسب آن‌ها به قبیله بنی‌اسد می‌رسد. اهالی بنی اسد که شیعه بودند، نزدیک رود فرات عراق می‌زیستند. از میان این طایفه دانشمندان، ادیبان و امیران فراوانی برخاسته‌اند. بسیاری از دانشمندان حله نیز این طایفه هستند. بسیاری از خانواده‌های مقیم نجف اشرف از جمله خانواده مقدادی منتسب به این طایفه هستند. از این رو فاضل مقداد را «فاضل مقداد اسدی» نیز گفته‌اند.[۲]

وی به اعتبار محل تولدش به «سُیُوری» مشهور است.[۳] سُیُور قریه‌ای است واقع در نزدیکی شهر حله عراق. از آنجا که «سیور» از توابع حله است، او به حلی هم منتسب شده است.[۴]

تحصیلات و استادان

فاضل مقداد تحصیلات مقدماتی علوم اسلامی را در شهرهای حله و بغداد به پایان رساند و برای ادامه تحصیل، به شهر مقدس نجف اشرف رفت و تحصیلات عالی فقه و اصول و کلام را در آن حوزه دنبال نمود.[۵] وی از دانش و معارف فقیهان و دانشمندان بزرگ آن دیار مقدس، بهره‌های فراوان برد.[۶]

فاضل مقداد با کوشش فراوان در راه تحقیق، پژوهش و طی مراحل اعلای دانش و فضل، جامع علوم عقلی و نقلی شد و به درجه عالی اجتهاد رسید و متصدی مقام مرجعیت تقلید گشت.[۷]

در کتاب‌های معتبر علم تراجم، غیر از شهید اول، شیخ و استادی برای فاضل مقداد ذکر نکرده‌اند. بعضی از شرح حال نویسان معاصر در کتاب‌های خود، یادآور شده‌اند که فخرالمحققین (محمد بن حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی)، سید ضیاءالدین عبدالله الاعرجی و سید عمیدالدین از استادان و مشایخ فاضل مقداد بوده‌اند.[۸]

فاضل مقداد از مشهورترین شاگردان و تربیت یافتگان مکتب فقهی شهید اول است[۹] که از او حدیث نقل کرده است. وی بسیاری از آثار خود را در شرح و تکمیل و آراء و نظرات فقهی شهید اول، ‌به رشته تحریر درآورده است، مثل: کتاب «قواعد الفقهیه» که آن را به نحو خوبی ترتیب و دسته‌بندی کرده و اسم آن را «نضدالقواعد» گذاشته است. او مجموعه پرسش‌های خود را از شهید اول در «المسائل المقدادیه» گردآوری نمود.[۱۰]

شاگردان

فاضل مقداد پس از سال‌ها تحصیل و پژوهش، جزو دانشمندان بزرگ شیعه شد. شهرت علم و کمال او، آفاق را پر کرد. از این رو گروه گروه از پویندگان دانش و جویندگان فضل و کمال ‌به وی روی آورده، پروانه‌وار گرد شمع وجودش جمع شده. ‌از نور فقه، نظریات و تحقیقات علمی آن فاضل بزرگ استفاده نمودند. تا جایی که بسیاری از فقیهان و محدثان از مکتب فقهی و علمی وی فارغ التحصیل شده به درجه اجتهاد رسیدند و جمعی نیز از وی نقل روایت کردند.

شرح حال نویسان نام شاگردان وی را یک جا ذکر نکرده‌اند بلکه به مناسبت‌های مختلف همراه شرح حال دیگر دانشمندان به نحوی به شاگردی آن‌ها نزد فاضل مقداد اشاره کرده‌اند:

  1. جمال الدین احمد فرزند محمد فرزند فهد حلی (متوفی: ۸۴۱) وی عالمی زاهد، فقیهی بزرگ و نویسنده کتاب فقهی «المذهب البارع» است.[۱۱]
  2. حسن بن راشد حلی: وی فقیه، شاعر و ادیب بود. او دارای قصیده‌هایی در تاریخ پادشاهان، خلفا و تاریخ قاهره است. او قصیده‌هایی در شرح الفیه شهید اول سروده که به نام «الجمانه البهیه فی نظم الالفیه» شهرت دارد. حسن بن راشد، معروف به تاج الدین و منسوب به حلی است. او زمان وفات فاضل مقداد را سال ۸۲۶ هـ.ق و مدفن او را مقابر نجف اشرف معرفی کرده است.[۱۲]
  3. حسن بن محمد بن حسن نجفی، نویسنده تفسیر «عیون التفاسیر».[۱۳]
  4. حسین بن فخرالدین بن سفرالله، معروف به علاءالدین مظفر قمی.[۱۴]
  5. سیف الدین شغرابی.[۱۵]
  6. شرف الدین مکی.[۱۶]
  7. ظهیرالدین بن الحسام: وی عالمی فاضل، ‌عابدی فقیه و از مشایخ بزرگ زمان خویش بود. او منسوب به عامل (از شهرهای لبنان) است.[۱۷]
  8. عبدالله بن مقداد: وی فرزند فاضل مقداد است. پدرش در سال ۷۹۴ هـ.ق کتاب «الاربعون حدیثاً» را برای او تألیف کرد.[۱۸]
  9. علی بن الحسن بن علاله یا «علا» یا «علالا»؛ فاضل مقداد از او با عناوین «شیخ صالح»، «عالم» و «فاضل» یاد کرده و در سال ۸۲۲ هـ.ق به او دو بار اجازه روایت داده و متن این دو اجازه‌نامه را در پشت کتاب‌های «الاربعون حدیثاً» و «رساله آداب الحج» نوشته است.[۱۹]
  10. علی تولینی نحاریری عاملی: وی معروف به زین‌الدین، نویسنده کتاب «الکفایه فی الفقه»، یکی از فقیهان و دانشمندان بزرگ نجف بود. او از فاضل مقداد و جمال الدین احمد، فرزند علی عیناثی عاملی نقل روایت می‌کند.[۲۰]
  11. علی بن عبدالعالی المیسی العاملی: وی ملقب به نورالدین، از شاگردان و راویان فاضل مقداد است.[۲۱]
  12. سید رضی‌الدین بن عبدالملک، الواعظ القمی.[۲۲]
  13. شیخ قاسم الدین.[۲۳]
  14. محمد بن شجاع القطان الانصاری الحلی: وی ملقب به شمس‌الدین و معروف به ابن قطان است. در کتاب‌های فقهی، نظرات فقهی وی مورد توجه فقیهان واقع شده است. او آثار متعددی در فقه و اخلاق دارد، مثل:‌ «معالم‌الدین فی فقه آل یاسین» در موضوع فقه و «نهج العرفان فی احکام الایمان» در موضوع اخلاق، او این اثر را در سال ۸۱۹ هـ.ق تألیف کرده است. دانشمندان علم تراجم، تألیفات او را نشانه فضل و علو مرتبت علمی او دانسته‌اند و او را ستوده‌اند.[۲۴]

آثار و تألیفات

فاضل مقداد در سایه نبوغ و علوم سرشار خود، کتاب‌های فراوانی را به رشته تحریر درآورد که از زمان خویش تاکنون، جزو ذخیره‌های علمی جهان اسلام بشمار می‌رود.[۲۵] وی پژوهشگر، ژرف‌اندیش، نویسنده، ادیب، نظریه‌پرداز، نوآور و دارای ذوقی لطیف و ذهنی تیزبین بود. از این رو، تألیف‌های وی در نهایت نیکویی بیان، اتقان و استحکام معنا می‌باشد. او در تألیفات خود، از آخرین دستاوردهای تحقیقاتی و پژوهش خود که شامل روش‌های نوین علمی به ویژه در رشته‌های فقه و تفسیر می‌باشد، استفاده کرده است. آثار ارزشمند او جزو منابع معتبر و مهم فقهی، قرآنی، ادبی و روایی است و مورد استفاده عالمان و فقیهان است.[۲۶]

فاضل مقداد پژوهش‌های فراوان در علم کلام انجام داد. وی از جمله کسانی است که ارکان این علم را استوار و در تهذیب و تنقیح آن از افکار نادرست، کوشش‌های بسیاری نمود. او برای علم کلام، که علم جهان بینی است، ارزش فوق‌العاده‌ای قائل بود. وی بیش از پژوهش در مسائل فرعی به پژوهش در مسائل کلامی و تألیف کتاب در آن زمینه‌ها می‌پردازد. وی در ابتدای کتاب «الانوار الجلالیه» به این مطلب چنین تصریح می‌کند: از آن جا که علم کلام در بین دانش‌ها، از نظر دلیل و برهان مطمئن‌تر و از نظر بیان، روشن‌تر و از نظر موضوع، شریف‌تر و از نظر اصول و فروع، کامل‌تر است. ‌تقدم آن بر سایر دانش‌ها، لازم و ضروری است.[۲۷] نیز در مقدمه کتاب فقهی «نضد القواعد»، بعد از آن که علم کلام را از موهبت‌های بزرگ خداوندی می‌شمارد، می‌گوید: «بعد از آن که خداوند توفیق نوشتن کتاب «اللوامع الالهیه فی مباحث الکلامیه» را به من داد لازم دیدم که باید به دنبال آن به نوشتن کتاب در مورد مسائل فقهی و فروع دین که یکی از دو موهبت بزرگ خداوند است، ‌بپردازم».[۲۸]

آثار وی که بسیاری از آن‌ها هنوز چاپ نشده و به صورت نسخه‌های خطی در کتابخانه‌های معتبر بزرگ موجودند،[۲۹] عبارتند از:

  1. آداب الحج
  2. الاربعون حدیثاً
  3. الادعیه الثلاثون
  4. ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین: که شرح «نهج المسترشدین» نوشته علامه حلی است. این اثر کلامی در سال ۷۹۲ هـ.ق به پایان رسیده است. این کتاب یکی از منابع کتاب «اثبات الهداه»، نوشته شیخ حر عاملی[۳۰] و کتاب «بحارالانوار» نوشته علامه مجلسی،[۳۱] می‌باشد.
  5. الاعتماد فی شرح رساله واجب الاعتقاد
  6. الانوار الجلالیه فی شرح الفصول النصیریه: این کتاب شرح «فضول نصیریه» فصول نصیریه کتابی است کوچک در موضوع اصول عقاید و با زبان فارسی نگارش شده است و مؤلف آن خواجه نصیرالدین طوسی است. این کتاب به وسیله محمد رکن‌الدین جرجانی استرآبادی، جد مادری فاضل مقداد از فارسی به عربی برگردانده شده و فاضل مقداد آن را شرح کرده است.[۳۲]
  7. تجوید البراعه فی شرح تجرید البلاغه
  8. تفسیر مغمضات القرآن
  9. التنقیح الرائع من المختصر الشرائع: نویسنده روضات الجنات بر این باور است که کتاب فقهی «التنقیح الرائع» یکی از متقن‌ترین کتاب‌های فقه استدلالی است.[۳۳]
  10. جامع الفوائد فی تلخیص القواعد
  11. رساله فی وجوب مراعاه العداله فی من یأخذ حجه النیابه
  12. شرح الالفیه للشهید
  13. شرح سی فصل خواجه نصیر در علم نجوم و تقویم
  14. شرح مبادی الاصول للعلامه
  15. الفتاوی المتفرقه
  16. کنز العرفان فی فقه القرآن: مهمترین نکته در مورد این فقیه بزرگ، آن است که وی قرآن را به عنوان یکی از منابع مهم فقه استدلالی و احکام شرعی قرار داد. از این رو، کتاب ارزشمند «کنز العرفان فی فقه القرآن» را که موضوع آن «آیات الاحکام» است، نگارش کرد.[۳۴] این کتاب از مشهورترین کتاب‌های فقهی و قرآنی در طول چهار قرن اخیر است. فقیهان اسلام در موضوع آیات الاحکام، کتاب‌های زیادی نوشته‌اند. از آن جهت شهرت، اشتیاق فقیهان و قرآن شناسان به آن به اندازه کتاب «کنز العرفان» فاضل مقداد، مورد توجه قرار نگرفته است.[۳۵] آیت الله مرعشی نجفی در مقدمه کتاب «مسالک الافهام»، کتاب «کنز العرفان» او را در میان ده‌ها کتاب نوشته شده در موضوع آیات الاحکام، از بهترین کتاب‌های نوشته شده در بین شیعه و سنی می‌داند.[۳۶] این کتاب ارزشمند مانند سایر کتاب‌های فقهی فاضل مقداد، از جمله منابع فقهی و روایی و تفسیری کتاب‌های فقه استدلالی مثل «ریاض المسائل» سید علی طباطبایی[۳۷] و کتاب‌های روایی، مثل «بحارالانوار» علامه مجلسی[۳۸] می‌باشد. کنز العرفان همانند تفسیر مجمع البیان طبرسی، نزد فقیهان و مفسران شیعی، جایگاه و منزلت خاصی دارد و نزد فقیهان و مفسران سنی، دارای شهرت بسیاری است. نویسنده «التفسیر والمفسرون» از دانشمندان اهل سنت، کتاب کنز العرفان را در ردیف کتاب‌هایی که در موضوع آیات الاحکام توسط بزرگان اهل سنت نوشته شده است آورده و آن را معرفی کرده است. وی بعد از ذکر کتاب‌های احکام القرآن أبی عبدالله قرطبی، ابن عربی اندلسی مالکی، جرصاص ضفی و کیاهراسی شافعی، به معرفی و نقد این کتاب می‌پردازد.[۳۹]
  17. اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه: نویسنده‌ روضات الجنات در مورد کتاب «اللوامع الالهیه» فاضل مقداد، می‌گوید: این کتاب از بهترین کتاب‌هایی است که در فن کلام، از جهت نظم ظاهری و استحکام باطنی، نوشته شده است. کتاب «التنقیح الرائع» وی نیز از متین‌ترین کتاب‌های فقه استدلالی، دارای بیان شیوا و مشتمل بر اطلاعات مفید و ارزنده است.[۴۰]
  18. المسائل المقدادیه
  19. النافع یوم الحشر فی شرح باب حادی عشر: که شرح «باب حادی عشر» علامه حلی (متوفی: ۷۲۶ هـ.ق) است شرح‌های بسیار بر باب حادی عشر علامه حلی نوشته شده است که از میان آن‌ها شرح فاضل مقداد بیش از دیگر شرح‌ها، مورد توجه اهل علم و تدریس در حوزه‌های علمیه قرار گرفته[۴۱] و بارها چاپ شده است. از این شرح، ‌ترجمه‌های متعددی به فارسی صورت گرفته که معروفترین آن‌ها، «الجامع فی ترجمه النافع»، است که توسط محمدعلی حسینی شهرستانی (متوفی: ۱۳۴۴ هـ.ق) انجام شده است. همچنین این شرح به زبان انگلیسی برگردانده شده که در سال ۱۹۲۸ م در شهر لندن چاپ شده است.[۴۲]
  20. نضد القواعد فی شرح القواعد؛[۴۳]
  21. التحفه الناجیه فی التقربات الالهیه.[۴۴]
  22. رساله آداب الحج.

مدرسه مقداد سُیوری

فاضل مقداد علاوه بر تألیف کتاب، تربیت شاگردان و عهده‌دار بودن ریاست دینی و مرجعیت عامه، که هر کدام از آن منشأ اثرهای فراوان در رشد و بالندگی فرهنگ دینی بود، مدرسه علمیه‌ای را در شهر نجف اشرف بنا کرد. این مدرسه در قرن نهم و دهم به «مدرسه مقداد سیوری» معروف بود. دلیل این مسأله، تاریخ و مکان استنساخ کتاب «مصباح المتهجد» شیخ طوسی است.

در انتهای نسخه‌ای خطی از این کتاب آمده است: «استنساخ این کتاب، روز شنبه ۱۲ جمادی الاول، سال ۸۳۳ هـ.ق بدست نیازمند به رحمت پروردگار و شفاعتش عبدالوهاب، فرزند محمد، فرزند جعفر، ‌فرزند محمد، فرزند جعفر، فرزند علی، فرزند سیوری اسدی، در شهر مقدس نجف که سلام و درود بر ساکنانش باد و در مدرسه «مقداد سیوری» به پایان یافت.

این مدرسه در محله «مشراق»، یکی از محله‌های معروف نجف ‌و روبروی مسجد «اصاغه» قرار دارد. مدرسه تا سال‌های آخرین قرن دهم آباد بود و پس از آن رو به ویرانی رفت، تا این که «سلیم خان شیرازی» در سال ۱۲۵۰ هـ.ق آن را از نو بنا کرد و به همین سبب به مدرسه سلیمیه معروف شد. آخرین بازسازی این مدرسه، ‌همان طوری که در سر درِ آن نوشته شده در سال ۱۳۴۰ هـ.ق توسط سید ابوالقاسم وکیل انجام شده است.[۴۵]

این مدرسه که از قدیمی‌ترین مدرسه‌های دینی حوزه علمیه نجف اشرف است، ‌در سال آخر عمر فاضل مقداد توسط وی بنا شده است. بنابراین سال ساخت و اتمام آن ۸۲۶ هـ.ق خواهد بود. این مدرسه که به مدرسه سلیمیه معروف است، مدرسه‌ای است کوچک دارای ۱۲ حجره و اکنون خوابگاه طلبه‌های مهاجر از سایر کشورهای اسلامی به عراق است.[۴۶]

در نظر عالمان

فاضل مقداد نزد دانشمندان اسلامی، به ویژه فقیهان و مفسران، دارای مقام و منزلت خاصی است. آنان، او را به سبب جامعیتش در علوم عقلی و نقلی با القاب و اوصاف زیبا ستوده‌اند. محقق تستری،[۴۷] محدث نوری،[۴۸] محمدباقر خوانساری،[۴۹] شیخ عباس قمی[۵۰] و محمدعلی مدرس[۵۱] او را فاضل، فقیه، متکلم، دقیق، دانشمند هوشمند، جمال دین، و پژوهشگری بزرگ معرفی کرده‌اند.

علامه مجلسی در بحارالانوار می‌گوید: «شیخ بزرگ مقداد، فرزند عبدالله از فقیهان بزرگ است و تألیف‌های او در نهایت ارزش و شهرت است».[۵۲]

شاگردش، حسن بن راشد حلی، می‌گوید: «شیخ ما پیشوا، علامه اعظم ابوعبدالله مقداد که خداوند چهره او را نورانی کرده است. مردی است باکمال، دارای صدایی رسا، زبانی برّا در گفتار بلیغ و سخنور و در علوم فراوانی متخصص است. وی فقیهی متکلم، اصولی، نحوی و منطقی است که کتاب تألیف کرد و خوب هم تألیف کرد».[۵۳]

وی نه تنها نزد دانشمندان شیعه، مقام و منزلت خاصی دارد، بلکه نزد دانشمندان اهل سنت نیز دارای موقعیت و شهرت فوق العاده‌ای است. نویسنده التفسیر والمفسرون، از دانشمندان اهل سنت، کتاب ارزشمند «کنز العرفان فی فقه القرآن» فاضل مقداد را در کنار سایر کتاب‌هایی که در مورد آیات الاحکام نوشته شده است در فصلی جداگانه متذکر شده و بعد از ذکر مشخصات و اوصاف وی در مورد آن کتاب به بحث و نقد و نظر پرداخته است.[۵۴]

نویسنده الاعلام می‌گوید: شرف دین ابوعبدالله مقداد حلی اسدی نجفی عالمی متکلم، معروف به فاضل سیوری از شاگردان شهید اول و از استادان حسن بن راشد حلی و شیخ زین‌الدین ابن علاء است. فاضل سیوری از بزرگان متکلمین و از پرچمداران پژوهش است. او نقش مهمی در علوم تفسیر، کلام، فقه، حدیث و... دارد.[۵۵]

وفات

شیخ حسن به راشد حلی بر پشت نسخه‌ای از کتاب «القواعد» شهید اول، تاریخ وفات فاضل مقداد را چنین نوشته بود: «شیخ ما، پیشوای اعظم علامه ابوعبدالله مقداد فرزند عبدالله، سیوری که خداوند چهره او را در نجف اشرف نورانی کرده بود بر شرفش برترین درودها و کامل‌ترین سلام‌ها روز یکشنبه ۲۶ جمادی الثانی سال ۸۲۶ هـ.ق وفات کرد و در یکی از قبرستان‌های نجف اشرف، به خاک سپرده شد».[۵۶]

سن فاضل مقداد را تا وقت وفات، حدود ۸۰ سال تخمین زده‌اند؛ چرا که فخرالمحققین فرزند علامه حلی و استاد شهید اول، در سال ۷۷۱ هـ.ق درگذشته است و فاضل مقداد همان طور که در کتاب «الاعتماد شرح رساله واجب الاعتقاد» تصریح کرده، ‌فخرالمحققین را درک کرده است و آن کتاب را در زمان حیات جناب فخر نوشته است، بین وفات فخرالمحققین و شیخ مقداد ۵۵ سال فاصله است. از طرفی، بعید به نظر می‌رسد که وی «رساله واجب الاعتقاد» را پیش از ۲۰ سالگی شرح و تبیین کرده باشد. بنابراین، می‌توان گفت که وی نزدیک به ۸۰ سال زندگی کرد.[۵۷]

مکان دفنِ وی هنوز به طور دقیق معلوم نشده است. عده‌ای از دانشمندان از جمله حسن بن راشد حلی در متن فوق محل دفن وی را در قبرستان‌های نجف دانسته‌اند. منظور از قبرستان‌های نجف همان مقبره بزرگ وادی السلام است که محل دفن بزرگان و اولیای الهی می‌باشد.[۵۸] اما نویسنده روضات الجنات در این مورد می‌گوید: «گمان قوی دارم که بقعه واقع در دشت «شهروان بغداد» که در میان اهالی آن سامان، به مقبره مقداد معروف است. مدفن همین فاضل مقداد باشد که در آن جا وفات یافته است و یا به حسب وصیت خودش در آن جا دفن شده است؛ چرا که آن جا محل عبور و تعدد زایرین عتبات عالیات است. و اما این مقبره نمی‌تواند قبر مقداد بن اسود کندی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله (و از خواص امام علی علیه السلام) باشد؛ چرا که او بنابر شواهد تاریخی در قبرستان بقیع واقع در مدینه (در سال ۳۳ هـ.ق) دفن شده است.[۵۹]

شهروان یا شهرابان دارای نخلستان‌ها و باغ‌های فراوان، در ۱۰۱ کیلومتری شرق بغداد واقع شده بود و دانشمندان زیادی منسوب به آن هستند.[۶۰] این مکان در مسیر قافله‌ها و زایرین عتبات عالیات از طرف ایران، افغانستان و سایر کشورهای دور دست شرق، به عراق قرار دارد.[۶۱]

بر روی مرقدی که منسوب به فاضل مقداد است بقعه‌ای بلند، سفید و قدیمی ساخته شده است که جلوه خاصی به این شهر کوچک داده است و محل زیارت علاقه‌مندان به عالمان و فقیهان اهل بیت علیهم‌السلام می‌باشد. این مرقد آن چنان نزد اهالی آن سامان و سایر جاها مشهور است که دیگر نام شهر، از شهروان به «مقدادیه» نقل پیدا کرده است و هم‌اکنون به «المقدادیه» معروف است.[۶۲]

پانویس

  1. اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه، مقدمه، ط-بح.
  2. ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۷۷.
  3. بهجه الامال، ج ۷، ص ۹۳ و ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۸۳.
  4. الکنی والالقاب، ج ۳، ص ۷؛ ریاض العلما، ج ۵، ص ۲۱۶ و مفاخر الاسلام، ج ۴، ‌ص ۳۷۹.
  5. مفاخر الاسلام، ج ۴، ص ۳۷۹.
  6. ماضی النجف و حاضرها، ج ۱،‌ ص ۸۵ و ج ۳، ص ۳۸۰.
  7. کنز العرفان، ج ۱، ص ۴ «مقدمه» و نضد القواعد، ص ۷، (مقدمه).
  8. ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۰.
  9. الکنی والالقاب، ج ۳، ص ۷؛ روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۱؛ ریاض العلماء، ج ۵، ص ۲۱۶؛ ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۸۳؛ فوائد الرضویه، ص ۲۶۷؛ الامل الامل، ج ۲، ص ۳۲۵؛ لغتنامه دهخدا، ج ۱۰، ص ۱۴۹۴۲ و تنقیح المقال، ج ۳، ص ۳۴۵.
  10. روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۵ و کنز العرفان، ج ۱، مقدمه، ص ۶.
  11. ریاض العلماء، ج ۴، ص ۲۸۱؛ طرائف المقال، ج ۲، ص ۴۲۳ و ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۰.
  12. کنز العرفان، ج ۱، مقدمه، ص ۹؛ روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۱ و ماضی النجف، ج ۳، ‌ص ۳۸۰.
  13. مفسران شیعه، ص ۱۱۸.
  14. ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۰ و التنقیح الرائع، ‌مقدمه، ص ۲۹.
  15. ریاض العلما، ج ۵،‌ ص ۲۱۶ و مفاخر الاسلام، ج ۴، ‌ص ۳۸۲.
  16. روضات الجنات، ج ۲، ص ۳۳۰ و ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۰.
  17. ریاض العلما، ج ۳، ص ۵۵؛ ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۰ و التنقیح الرائع (مقدمه)، ص ۳.
  18. روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۱؛ ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۰ و ریاض العلماء، ج ۵، ص ۲۱۷.
  19. ریاض العلما، ج ۳، ص ۴۰۸؛ روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۱ و ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۰.
  20. ریاض العلما، ج ۳، ص ۳۸۰.
  21. الاجازه الکبیره، ص ۳۴۱ و مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۳۱.
  22. روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۴ و ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۰.
  23. ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۰؛ التنقیح الرائع، ص ۳۰ و ریاض العلما، ج ۱، ص ۱۸۳.
  24. لؤلؤالبحرین، ص ۱۷۲؛ اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۳۶۳؛ بحارالانوار، ج ۱۰۵، ص ۳۶؛ ‌روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۳؛ و الکنی والالقاب، ج ۳، ص ۷؛ ریاض العلماء، ج ۵، ‌ص ۱۰۸ و...
  25. مفاخر اسلام، ج ۴، ص ۳۷۹.
  26. کنز العرفان، مقدمه، ص ۱۰.
  27. اللوامع الالهیه.
  28. نضد القواعد، ص ۴.
  29. نضد القواعد، مقدمه، ص ۱۲.
  30. اثبات الهداه، ج ۱، ‌ص ۲۹.
  31. بحارالانوار، ج ۱۰۷، ص ۱۶۹.
  32. نضد القواعد، مقدمه، ص ۱۲.
  33. روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۲.
  34. لؤلؤ البحرین، ص ۱۷۳.
  35. کنز العرفان، ج ۱،‌ مقدمه، ص ۱۵.
  36. مسالک الافهام، ج ۱، ص ۷.
  37. ریاض المسائل، ج ۱، ‌ص ۱.
  38. بحارالانوار، ج ۱۰۷، ص ۱۶۹.
  39. التفسیر والمفسرون، ج ۲، ص ۴۲۵.
  40. روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۲.
  41. موسوعه النجف الاشرف، ج ۶، ص ۲۹۳ و ۳۲۵ و ۳۶۹.
  42. النافع یوم الحشر، مقدمه، ص ۱۶ و ۱۷.
  43. روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۱؛ ریحانه الادب، ج ۴، ‌ص ۲۸۳؛ فوائد الرضویه، ص ۶۶۷؛ الامل الامل، ج ۲، ص ۳۲۵‌؛ ایضاح المکنون، ص ۲۲۹؛ بهجه المقال، ج ۷، ص ۹۰؛ ریاض العلما، ج ۵، ص ۲۱۷؛ الکنی والالقاب، ج ۳، ص ۷؛ الذریعه، ج ۱۸، ص ۱۵۹ و تنقیح المقال، ج ۳، ‌ص ۲۴۵.
  44. مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ص ۱۵۳.
  45. ماضی النجف، ج ۳، ‌ص ۳۷۹؛ موسوعه العتبات المقدسه، ج ۷، ص ۱۳۰؛ مراقد المعارف، ج ۲، ص ۳۳۴ و التنقیح الرائع، مقدمه، ص ۳۲.
  46. ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۷۹ و موسوعه النجف الاشرف، ج ۶، ص ۴۱۳.
  47. مقابیس الانوار، ص ۱۴.
  48. مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۳۱.
  49. مقابیس الانوار، ص ۱۴.
  50. مستدرک الوسایل، ج ۳، ص ۴۳۱.
  51. ریحانه الادب، ج ۴، ‌ص ۲۸۲.
  52. بحارالانوار، ج ۱، ص ۴۱.
  53. روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۵ (پاورقی).
  54. التفسیر والمفسرون، ج ۲، ‌ص ۴۶۵.
  55. اعلام زرکلی، ج ۷، ص ۲۸۲.
  56. ماضی النجف، ج ۳، ص ۳۸۱.
  57. ارشاد الطالبین، (مقدمه)، ص ۲۱.
  58. همان، واللوامع الالهیه، (مقدمه) ص مط.
  59. روضات الجنات، ج ۷، ص ۱۷۵.
  60. معجم البلدان، ج ۳، ‌ص ۳۷۵.
  61. مراقد المعارف، ج ۲، ص ۳۳۲.
  62. همان، ص ۳۳۰.

منابع

  • مجموعه گلشن ابرار، جلد ۳، زندگی نامه "فاضل مقداد" از علی کرجی.

پيوندها